eitaa logo
🌿🌹آخرین باران✨🌹🌿
1.3هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
10.8هزار ویدیو
27 فایل
﷽ظھور نزدیڪ اَست ! ███████████] 99 + غریب تر از حسین سراغ داری؟! -مهدی فاطمه...:)💔😔 پیامبراکرم(ص):هرکس بمیرد و امام زمان خودرانشناسد به مرگ جاهلیت مرده است⚠️ کپی پست‌ هاباذکر صلوات✅ ارتباط بامدیر کانال @mary13_60
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀یاد غریب🥀 🔶‌‌‌‌مردم او را به نام «علی بن مَهزیار» می‌شناختند. او در اهواز زندگی می‌کرد و همواره نام و یاد تو را در جامعه زنده نگاه می‌داشت. او شنیده بود که هر سال در مراسم حجّ شرکت می‌کنی، برای همین هر سال به سفر حجّ رفت به امید آنکه شاید بتواند تو را ببیند. 🔶سال‌های سال گذشت، او بیست بار حجّ انجام داد ولی توفیق دیدار برایش حاصل نشد. نزدیک ایّام حجّ که فرا رسید، شبی از شب‌ها در خواب کسی را دید که به او چنین گفت: «امسال به حجّ برو که امام خود را می‌بینی! ». 🔶علی بن مهزیار، صبح همان روز با گروهی از دوستانش سفر خود را آغاز کرد، او می‌رفت تا بیست و یکمین حجّ خود را به جای آورد. در طول سفر در همه جا منتظر آن وعده بزرگ بود، در مدینه، در مکّه، هنگام طواف خانه خدا، در سرزمین عرفات و... 🔶مراسم حجّ به پایان رسید، ولی خبری نشد، حاجیان کم کم به سوی وطن خود بازمی گشتند، او در کنار خانه خدا نشسته بود، همه غم‌های دنیا به دل او آمده بود، با خود فکر می‌کرد پس آن وعده چه شد؟ ناگهان مردی را دید که لباس احرام به تن دارد، علی بن مهزیار نمی دانست که آن مرد، یکی از یاران توست و تو او را فرستاده ای تا پیام تو را به اوبرساند، وقتی علی بن مهزیار آن مرد را دید، دلش شاد شد و نزد او رفت، سلام کرد، آن مرد از او پرسید: -- اهل کجایی؟ -- اهواز. -- آیا علی بن مهزیار را می‌شناسی؟ -- من علی بن مهزیار هستم. -- بگو بدانم در جستجوی چه کسی هستی؟ چه می‌خواهی؟ -- من در جستجوی امامی هستم که از دیده‌ها پنهان است، می‌خواهم او را ببینم. -- امام از شما پنهان نیست، گناهان شما باعث شده است که شما او را نبینید! این سخن، علی بن مهزیار را به فکر فرو برد، آری، اگر شیعیان، تقوا پیشه کنند و از گناهان دوری کنند، می‌توانند تو را ببینند، این گناهان است که باعث جدایی است. در این هنگام آن مرد به علی بن مهزیار گفت: «اکنون برو و وقتی ساعتی از شب گذشت من کنار مقام ابراهیم منتظر تو هستم» و پس از آن خداحافظی کرد و رفت. 🔶علی بن مهزیار بسیار خوشحال شد، خدا را شکر کرد که دیگر به آرزویش می رسد، او به منزل خود رفت، با دوستانش خداحافظی کرد و صبر کرد تا پاسی از شب گذشت، او با آن مرد روبه رو شد و همراه او حرکت کرد. 🔶راهی طولانی در پیش بود، سحر که فرا رسید، آن مرد به او گفت: «اکنون وقت نماز شب است». آنان از اسب پیاده شدند و نماز شب خود را خواندند و سپس نماز صبح را نیز به جا آوردند و بعد حرکت کردند. 🔶ساعتی راه رفتند و از کوهی بالا رفتند، پشت آن کوه، دشتی پهناور بود، آن مرد به علی بن مهزیار گفت: --آنجا چه می‌بینی؟ -- دشتی وسیع که در وسط آن خیمه ای نورانی برپاست.-- خوشا به حال تو! امام زمان در همان خیمه است! -- خدایا! از لطف تو ممنونم. علی بن مهزیار خدا را شکر کرد، اشک در چشمانش حلقه زد، آنان به خیمه نزدیک شدند، او از اسب پیاده شد، آن مرد به او گفت: لحظه ای صبر کن تا اجازه بگیرم. بعد از لحظاتی او برگشت و گفت: «علی بن مهزیار! خوشا به حال تو که آقا اجازه دادند، پس داخل شو». اینجا بود که او وارد خیمه شد و جمال دلربای تو را دید و سلام کرد و پاسخ شنید، در حالی که اشک از چشمان او جاری بود، راز دل خویش را بیان کرد و از سال‌های فراق سخن گفت. 🔶اینجا بود که تو به او چنین گفتی: «ای علی بن مهزیار! من شب و روز در انتظار آمدن تو بودم، چرا این قدر دیر آمدی؟ » او در پاسخ گفت: «آقای من! من در جستجوی تو بودم، امّا کسی را نیافتم که از شما خبری داشته باشد و مرا راهنمایی کند که نزد شما بیایم». 🔶اینجا بود که تو به او گفتی: «آیا دیر آمدن تو به خاطر این بود که راهنمایی نداشتی؟ نه. این طور نیست. شما در جستجوی دنیا هستید، فقرا را فراموش کرده اید، صله رحم را از یاد برده اید، با این کردارها، شما چه عذری دارید؟ ». 🔶این سخن تو، علی بن مهزیار را به فکر فرو برد، تنها چیزی که مانع دیدار توست، محبّت به دنیا و جلوه‌های پر فریب آن است، وقتی شیعیان دنیاطلب می‌شوند و وظیفه دینی خود را از یاد می‌برند، دیگر شایستگی دیدار تو را ندارند، کسی که محبّت دنیا در قلب او ریشه دوانده است، روز به روز از تو دورتر و دورتر می‌شود. آری، وقتی در دل کسی، دنیا جلوه کرد و او شیفته دنیا شد، دیگر به دنیا قانع می‌شود و همه کارهایی که انجام می‌دهد رنگ دنیا را به خود می‌گیرد، زیرا بزرگ ترین همّت و آرزوی او، رسیدن به دنیا است. عشق دنیا با انسان کاری می‌کند که دیدار تو را هم اگر طلب کند، به خاطر دنیاست.
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدمتگزاری به امام عصر علیه السلام اللهم عجل لولیک الفرج
💐چرا امام زمان نمی آیند؟💐 ✅استاد ضیاءآبادی(حفظه الله): 🔻در كتابي خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعي از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند. از آدم هاي بسيار خوب و مقدّس. روزي با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نمي ‌آيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم. به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد.جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس ‌تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود. 🔻او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت. پرسيدند چه طور شد؟ گفت: راست مطلب اين‌ كه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد. جلو جلو رفتم. پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است. بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانه‌ي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات مي ‌خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مي ‌فرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيده‌اي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست. 🔻ما دختر  او را براي شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا. من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام. مي‌ فرمايند: بيا! مي‌ خواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم. گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد. گفت: فرموده‌ اند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نمي‌آيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانه‌اي هست و نه عروسي. من هستم و صحراي نجف ؛معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواسته‌اند به ما بفهمانند كه ما هنوز آمادگي براي آمدن امام زمان (عج)نداريم.
داستان_انبیاء کافری از ابراهیم طعام خواست. ابراهیم گفت: اگر ایمان آوری تو را طعام دهم. کافر رفت. خدای عزوجل وحی فرستاد: ای ابراهیم ما هفتاد سال است که این کافر را روزی میدهیم. اگر تو شبی او را غذا میدادی و از دین او نمی پرسیدی،چه می شد؟؟؟ ابراهیم در پی آن کافر رفت و او را باز آورد و طعام داد. کافر گفت: چه شد که از حرف خود برگشتی و پی من آمدی و برایم سفره گستردی؟ ابراهیم ماجرا را گفت. کافر گفت: اگر خدای تو چنین کریم و مهربان است دین خود را بر من عرضه کن تا ایمان بیاورم و در زمره هدایت شوندگان قرار گیرم. 📚رساله قشیریه.ص201
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ♨️ شاید باور نکنید ولی بعضیا، با غذا خوردنشون، بیشتر از نماز خوندن بعضیای دیگه، به خدا نزدیک میشن!
🔴توبه را برای دوران پیری نگذارید!م 🔥یکی از وسوسه ‏های شیطان همین است. شیطان باطنی انسان، همین است که میگوید:حالا جوانیم، ان‏شاءاللّه‏ وقتی که پیر بشویم آن وقت توبه می‏کنیم! 🌟شما نمی‏دانید که برای پیر توبه کردن دیگر به این زودیها امکان ندارد. 🌿یک درختی که تازه درآمده است می‏شود آن را کند و یک بچه هم میتواند آن را بکند. 🌴اما این درخت وقتی که یک مقداری بزرگ شد،فقط یک مرد بزرگ می‏تواند آنرا بکند. 🌳یک قدری بزرگتر شد محتاج ابزار آلات است تا کنده بشود. یک وقت درختی که تناور شد و بزرگ شد، این را دیگر به این آسانی ها نمی‏شود کند... ⚡️انسان هر عملی انجام دهد یک ریشه ‏ای در نفس پیدا می‏شود، اولش آسان است. یک معصیتی کرد، می‏تواند زودی برگردد. 🔴اما یک قدری که اضافه شد مشکل تر می‏شود. هر چه برود طرف پیری این قوی تر می‏شود، و انسان ضعیف تر می‏شود. ⚡️ اراده انسان ضعیف تر می‏شود، پس نگذارید توبه را برای زمان پیری! ✳️آن وقت دیگر نمی‏شود. همین طور وسوسه می‏کند شیطانی که قوی شده، تا آنجا که آخر نگذارد ما با ایمان وارد بشویم به عالم آخرت... 🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷 📕نشریه موعظه خوبان,گزیده ی سخنان امام خمینی (ره)
بعد از نماز، زود بلند نشوید و بروید! 🌺حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای(ره) می فرمود: بادبادک، بی دنباله بالا نمیره، نماز هم بدون تعقیب بالا نمی رود. 🌷ایت الله مجتهدی نیز فرمودند: هربنده یک دعای مستجاب داره بعد از هر نماز،زود بلند نشوید برید. 🌹آیت الله مجتبی تهرانی نیز می فرماید: ما در روایات بسیار داریم که کسی که حاجتی دارد، اگر نماز بخواند و در نماز یا بعد از نماز دعا کند، دعایش مستجاب است. 🌸 پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند فرموده است: ..... اگر کسی وضو گرفت و نماز خواند و از من چیزی درخواست کرد و من به او عطا نکردم، من به او جفا کردم. ✅حالا درخواست او می خواهد امر دینی باشد یا امر دنیایی باشد؛ هرچه باشد، باشد اگر من به او عطا نکنم به او جفا کردهام و من هم پروردگاری جفاکار نیستم. " 🔆 برخی تعقیبات مشترکه بعد از نماز: دعا کردن، ذکر تسبیحات حضرت زهرا، خواندن سوره حمد و آیت الکرسی، سه مرتبه: استغفرالله الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، ذوالجلال والاکرام و اتوب الیه✨
🔴آیا غیبت در میان انبیا هم سابقه داشته یا فقط منحصر به حضرت مهدی عج هست؟ 💥غیبت و دوری حجت خدا از مردم امر تازه‌ای نیست که درباره آخرین منجی خداوند فقط باشد بلکه سنت الهی است که در میان انبیا نیز روی داده است مثل نمونه‌های زیر: 🌺حضرت ادریس پیامبر خدا بود که به دلیل مشاجره ای که میان او و ستمکاران زمان پیش آمد، ۲۰ سال از میان امتش غایب شد و در این مدت در کوه ها و غارها به سر می‌برد 🍃 خداوند ملکی را بر او موکل نموده بود تا غروب آفتاب افطاری او را حاضر کند. 🌺حضرت صالح هم به فرموده امام صادق علیه السلام مدتی از میان قومش غایب شد، هنگام غیبت پیرمردی بود و وقتی که نزد قومش برگشت کسی او را به چهره نمی‌شناخت 🌺حضرت ابراهیم پیامبر بزرگوار از ابتدای ولادت تا سال‌ها مخفی بود و عمر خودش را کتمان می‌کرد تا اینکه خداوند او را به ابلاغ رسالتش مامور نمود. 🌺حضرت موسی از شهر مصر به مدین فرار کرد و در آنجا مدت زیادی نزد حضرت شعیب اقامت نمود. 🌺حضرت الیاس ۷ سال از میان قوش غایب شد و در آن مدت در صحراها و بیابانها متواری بود. 🌺حضرت دانیال نبی نود سال از میان قومش غایب و اسیر دست بخت النصر بود و پیروانش همگی در این مدت انتظارش را می کشیدند 🌺حضرت عیسی هم دو دوره غیبت داشته است یکی به مدت ۱۲ سال در سرزمین‌های شام و مصر و دیگر وقتی خواستند او را به دار بیاویزند. ☘ تا کنون بیش از دو هزار سال از آن می‌گذرد ولی هنوز زنده است و پس از ظهور حضرت مهدی عج اورا در تشکیل حکومت عدل جهانی یاری خواهد نمود💫 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 📚منابع: کمال الدین جلد ۱ صفحه ۱۳۰ ۱۳۶ ۱۴۵ و....
⚡️ به شوخی به یکی از دوستانم گفتم: من ٢٢ ساعت متوالی خوابیده ام! گفت: بدون غذا؟! همین سخن را به دوست دیگرم گفتم: گفت: بدون نماز؟! و این گونه خدای هرکس را شناختم... 🌹شهید چمران