eitaa logo
اخبار لفور
1.9هزار دنبال‌کننده
25.5هزار عکس
29.7هزار ویدیو
235 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
اخبار لفور
📖 نهج‌البلاغه - حکمت 183 : ✅ باطل گرایی و اختلاف 🔸 قال امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام : 🟢 مَا اخْتَلَفَتْ دَعْوَتَانِ إِلَّا كَانَتْ إِحْدَاهُمَا ضَلَالَةً . ♦️ «هيچ گاه دو دعوت مختلف و متضاد وجود ندارد مگر اين كه يكى از آن دو ضلالت و گمراهى است» 💠 ▪️از صدر تاریخ به امروز همیشه دو دعوت وجود داشته دعوت به حق و حیات پاکیزه و دعوت به گمراهی و باطل. منادیان اول انبیاء و اولیاء و انسان های راه یافته و با ایمان بودند و گروه دوم آدم های خودخواه و جاه طلب و فریبکار که همه چیز را در عیش و نوش دنیا و زندگی زودگذر آن می دانستند 🔹جالب اینجاست که هر دو دعوت کننده بی مشتری نبودند البته در کل تاریخ دعوت کنندگان به باطل پیروان بیشتری داشته اند. إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ (1) جز آنهایی که ایمان آورده و کارهای پسندیده می کنند که البته اینها هم کم هستند. 🔸درباره قوم نوح علیه السلام می فرماید: وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ (2) البته جز عده کمی به او ایمان نیاورده بودند نوح پیامبر علیه السلام بعد از نهصد و پنجاه سال دعوت به خوبی ها عده کمی یعنی به تعداد کشتی محقری که او ساخت به وی ایمان آوردند. 🔹اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ (3) ▫️ای آل داود شکر خدا کنید که بندگان شاکر من کم هستند. 🔸همواره داعیان به سوی خدا و داعیان به گمراهی روبروی هم قرار گرفته اند 🔹پیداست که اختلافات بین آنها و یپروانشان به وجودمی آید و این اختلاف طبق فرمایش امام علیه السلام به خاطر آن بود که یکی از دعوت کنندگان باطل بود و دعوت به گمراهی می کرده است 🔸و اگر خودخواهان و دنیاطلبان می گذاشتند که پیامبران و ائمه طاهرین علیهم السلام و علماء ربانی کار خود را انجام دهد این همه دودستگی و چند گروهی به وجود نمی آمد. ********** ⭕️پی نوشت 1-سوره مبارکه ص آیه 24 2-سوره مبارکه هود آیه 40 3-سوره مبارکه سبا آیه 13 4-سوره مبارکه بقره آیه 213 🔰 به کانال بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.
💠 👈من یاغی نیستم روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودند.. که شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد... با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت، قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود...! به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد. ایشان پرسیدند: چه کار می کردی؟ .... گفت: هیچ. فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟ گفت: نه! (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)! آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟ گفت: نه! آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی...! گفت: نه آقا اشتباه دیدید! سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟ گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین! این جمله در مرحوم آخوند (رحمة الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت... تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود: من یاغی نیستم خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم... نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!... فقط اومدیم بگیم که: خدایا ما یاغی نیستیم.... بنده ایم.... اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده..... لطفا همین جمله را از ما قبول کن. 🔰 به کانال بپيونديد. 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.
جمع دیوانه ها هارون الرشید به همراه مهمانانش عیسی بن جعفر برمکی و مادر جعفر برمکی در قصر نشسته بود و حوصله اش سر رفته بود از سربازان خواست بهلول را بیاورند تا آنها را بخنداند سربازان رفتند و بهلول را از میان کودکان شهر گرفته و نزد خلیفه اوردند. هارون الرشید به بهلول امر کرد چند دیوانه برای ما بشمار بهلول گرفت : اولین دیوانه خودم هستم و با اشاره دست به سمت مادر جعفر برمکی گفت این دومین دیوانه هست عیسی با حالتی عصبی فریاد زد : وای بر تو برای مادر جعفر چنین حرفی می زنی ؟ بهلول خندید و گفت : صاحب اربده سومین دیوانه هست هارون از کوره در رفت و فریاد زد : این دیوانه را از قصر بیرون کنید آبرویمان را برد بهلول در حالی که روی زمین کشیده می شد گفت : تو هم چهارمی هست هارون ! 🔰 به کانال بپيونديد. 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.
💠 👈امام این است روزی متوکل حضرت امام جواد علیه السلام را احضار کرده بود و گویا ایشان سوار قاطر بودند و به دربار متوکل می‌رفتند. جمعیت در بیرونِ در خیلی زیاد بود و غوغایی بود. وقتی که حضرت از دور پیدا شدند به موجب آن احترام و مهابتی که برای حضرت بود مردم، کوچه دادند و حضرت آمدند و در حال رد شدن از کوچه بودند. راوی می‌گوید: من نگاه کردم دیدم او خیلی با وقار است و همین طور سرش را پایین انداخته و می‌آید. برای دیگران باید با زور شلاق، راه باز کنند ولی برای او مردم به احترام، راه را باز می‌کنند. با خودم گفتم که آیا شیعه همین شخص را می‌گویند امام است و دارای چنین مقاماتی است؟ چه فرق می‌کند، این هم بشری است مانند ما؛ فرقش با ما چیست؟ تا این را با خودم گفتم یک وقت امام رویش را به طرف من برگرداند و فرمود: «فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ وَ سُعُرٍ؛ و گفتند: آيا تنها بشرى از خودمان را پيروى كنيم؟ در اين صورت، ما واقعاً در گمراهى و جنون خواهيم بود»(قمر/۲۴). بعد به دنبال آن یک مطلب دیگر در ذهنم پیدا شد. فوراً فرمود: «أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ؛ آيا از ميان ما وحى‌ بر او القا شده است؟ نه، بلكه او دروغگويى گستاخ است»(قمر/۲۵). فهمیدم نه، امام یعنی همین. استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۵، ص۲۵۲(با تلخیص) 🔰 به کانال بپيونديد. 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.
اخبار لفور
📖 نهج‌البلاغه - حکمت 184 : ✅ ثبات قدم در راه حق 🔸 قال امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام : 🟢 ما شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ [مُنْذُ] أُرِيتُهُ. ♦️ از آن زمان كه حق به من نشان داده شده هرگز در آن شك و ترديد نكردم. 🔹آگاهى بر چيزى درجات دارد كه وابسته به طرق دريافت آن است; گاه انسان چيزى را با ادله نظرى درك مى كند و گاه با مقدمات ضرورى، زمانى با حس و تجربه و هنگامى با شهود باطنى. يا ادله بسيار محكمى همچون شهود است، شهودى كه از همه اينها برتر است يا علم و اطلاعى كه از ادله نظرى حاصل مى گردد. گاه نيز ممكن است در ادامه راه بر اثر دليل معارضى با شك مواجه شود. 🔸 از اين گذشته افرادى كه چيزى را درك مى كنند با هم متفاوتند; گاه افراد ضعيفى هستند كه با كم ترين شبهه اى متزلزل مى شوند و گاه افراد قوى و نيرومندى كه هيچ شبهه اى آنها را تكان نمى دهد. 🔹از سوى سوم معلمانى كه چيزى به انسان مى آموزند نيز مختلف اند; گاه معلّم فرد عادى است و گاه امام معصوم يا پيغمبر خدا; در آموخته هايى از فردى عادى ممكن است شك و ترديد نفوذ كند; ولى آنچه را انسان از استاد معصومى آموخته از شك و ترديد مصون خواهد بود. تمام اين جهات در حد اعلا در روح و جان على(عليه السلام) وجود داشت; هم مشاهده او نسبت به حق از طريق شهود بود و هم قدرت روح او اجازه شك و شبهه به وى نمى داد و هم استاد و معلم او شخصى همچون پيامبر اسلام بود كه مستقيما مطالب را از منبع وحى دريافت مى كرد. به همين دليل امام(عليه السلام) مى گويد: از آن روزى كه حق به من نشان داده شد هرگز در آن ترديد نكردم. 🔸افزون بر اينها بسيار مى شود كه تزلزل ايمان انسان از هواپرستى نشأت مى گيرد; مثلاً در داستان معروف «عمر بن سعد» آمده است كه وقتى در برابر شهيد كردن سالار شهيدان، امام حسين وعده فرماندارى رى به او داده شده به قدرى براى او جالب بود كه حتى در معاد شك كرد و گفت: مى گويند خداوند بهشت و دوزخى آفريده اگر راست گفته باشند اين عمل را انجام مى دهم و توبه مى كنم و اگر دروغ گفته باشند به مقام بلندى در دنيا مى رسم 🔹و از آنجا كه امام(عليه السلام) از اين امور پاك و منزه بود هرگز شبهه اى در وجود مباركش راه نيافت و چه بسيار افرادى در صدر اسلام و بعد از رحلت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) براى جاذبه هاى مال و ثروت و مقام ايمان خود را از دست دادند و گرفتار شبهات شدند.(1) 🌸در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که از آن حضرت سؤال کردند چه چیزى ایمان را در انسان ثابت نگه مى دارد. امام(علیه السلام) فرمود: «الّذی یُثْبِتُهُ فیهِ الْوَرَعُ وَالَّذی یُخْرِجُهُ مِنْهُ الطَّمَعُ; آن چیزى که ایمان را در انسان ثابت مى دارد ورع و پرهیزگارى است و آن چیزى که ایمان را از او خارج مى کند طمع است».(2) 🔸از اینجا نتیجه مى گیریم که اگر بخواهیم در عقاید خود راسخ باشیم باید علاوه بر این که آنها را از منبع مطمئنى دریافت داریم خودسازى را نیز فراموش نکنیم مبادا طوفان وسوسه هاى شیطان و هواى نفس کاخ ایمان ما را متزلزل و ویران سازد. 🔸مطالعه خطبه هاى نهج البلاغه نیز شاهد صادق این گفتار است، زیرا مى بینیم همه جا امام(علیه السلام) با قاطعیت تمام در مورد مسائل مختلف از اعتقادات گرفته تا اخلاق و اعمال و احکام سخن مى گوید و این قاطعیت نشانه اعتقاد قطعى و تزلزل ناپذیر امام(علیه السلام) در تمام این مسائل است. 🔹این سخن را با کلام دیگرى از امام امیرمؤمنان(علیه السلام) در خطبه 189 نهج البلاغه که برگرفته از قرآن مجید است پایان مى دهیم. 🌸 امام(علیه السلام) در آن خطبه مى فرماید: ▫️«بعضى از ایمان ها ثابت و مستقر در دل هاست و بعضى دیگر ناپایدار و عاریتى است که در میان قلب و سینه تا سرآمدى معلوم قرار دارد» گویى این سخن اشاره به آیه 98 سوره انعام است که مى فرماید: «(وَهُوَ الَّذِى أَنشَأَکُمْ مِّنْ نَّفْس وَاحِدَة فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ); ▫️او کسى است که شما را از یک انسان آفرید (و شما از نظر ایمان یا آفرینش دو گروه مختلف هستید:) پایدار و ناپایدار» 🔹یکى از تفسیرهاى این آیه شریفه همان است که در کلام امام صادق(علیه السلام) آمده که مى فرماید: «فَالْمُسْتَقَرُّ الإیمانُ الثّابِتُ وَالْمُسْتَوْدَعُ الْمُعارُ; ▫️مستقر به معناى ایمان ثابت است و مستودع ایمان عاریتى است».(3) ما در شرح آن خطبه عوامل پایدارى ایمان و تزلزل آن را مشروحاً آورده ایم(4). * ⭕️پی نوشت: (1). صاحب «لهوف» اشعار عبرت انگیز «عمر بن سعد» را در این زمینه مشروحا آورده است. (2). وسائل الشیعه، ج 20، ص 358 . (3). بحارالانوار، ج 66، ص 222. (4). پیام امام امیرالمؤمنین(علیه السلام)، ج 7، 281. 🔰 به کانال بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.
اخبار لفور
📖 نهج‌البلاغه - حکمت 185 : ✅ بری بودن امام از دروغ و گمراهی 🔸 قال امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام : 🟢 ما كَذَبْتُ وَ لَا كُذِّبْتُ [كُذِبْتُ]، وَ لَا ضَلَلْتُ وَ لَا ضُلَّ بِي. ♦️ هرگز دروغ نگفته‌ام و هيچ‌ گاه دروغ به من گفته نشده است (اشاره به اين‌كه آنچه پيامبر به من فرموده است راست و درست بوده است) ▫️و هرگز گمراه نبوده‌ام ▫️و كسى نيز به وسيله من گمراه نشده است. ▪️امام علیه السلام این جمله را در حوادث مختلف بیان کرده است از جمله در داستان «ذوالثدیة مخدج» است 🔹ذوالثدیه کسى بود که چون پیامبر صلى الله علیه وآله مشغول تقسیم غنایم جنگى بود آمد و با عصبانیت گفت: عدالت را رعایت نکردى. پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: واى بر تو اگر من به عدالت رفتار نکنم چه کسى به عدالت رفتار خواهد کرد؟ به دنبال این رخداد آیه 58 سوره توبه نازل شد: « وَمِنْهُمْ مَّنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَّمْ یُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ یَسْخَطُونَ ▫️و در میان آنها کسانى هستند که در (تقسیم) غنایم به تو خرده مى گیرند اگر سهمى از آن (غنایم) به آنها داده شود راضى مى شوند و اگر چیزى به آنها داده نشود خشمگین مى شوند (هر چند حقى نداشته باشند)» 🔸در این ماجرا یکى از حاضران (عمر بن خطاب) از پیامبر صلى الله علیه وآله اجازه خواست گردن او را بزند، ولى پیامبرصلى الله علیه وآله او را از این کار باز داشت و فرمود: او را رها کن او در آینده پیروانى پیدا خواهد کرد که از دین خدا خارج مى شوند، همان گونه که تیر از کمان رها مى شود. آنها گروهى خواهند بود که (به ظاهر) نماز و روزه خود را در برابر نماز و روزه آنان ناچیز خواهید شمرد. قرآن (بسیار) مى خوانند ولى از شانه و گلوگاهشان فراتر نمى رود. ♦️امیرمؤمنان به پیروان خود پیش از جنگ نهروان خبر داده بود که آن مرد در میان خوارج است و کشته خواهد شد; ولى بعد از جنگ جسد او را پیدا نکردند. امام علیه السلام فرمود: نه من دروغ گفته ام و نه آن کسى که به من خبر داده به من دروغ گفته است . ناگهان مردى آمد عرض کرد: اى امیرمؤمنان جنازه او را یافتیم. امام علیه السلام به سجده افتاد و خدا را شکر گفت. 🔹از این جمله (علاوه بر احادیث فراوان دیگر) به خوبى استفاده مى شود که رسول اکرم صلى الله علیه وآله اخبار غیبى فراوانى مربوط به حوادث آینده به امیرمؤمنان على علیه السلام داده بود و امام علیه السلام نیز با اعتماد و یقینى که به اخبار پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله داشت، آنها را در حوادث مختلف بازگو مى کرد و هر گاه کسى در آن تردید مى نمود مى فرمود: «نه من دروغ مى گویم و نه آن کسى که به من خبر داده دروغ گفته است» و این حوادث عیناً رخ مى داد 🔸 و گاه که یکى از یاران آن حضرت سؤال کرد که اى امیرمؤمنان شما داراى علم غیب هستید امام خندید و در جواب براى اسکات او فرمود: «لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیْب، وَ إنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم; این علم غیب نیست علمى است که از صاحب علمى (پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله) آموخته ام». 🔰 به کانال بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.
💠 👈رضای خدا یا رضای بمده خدا عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. مردگفت: فلان عابدبود. نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد. نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد. وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد پاسخ داد : "دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی." 🔰 به کانال بپيونديد. 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.
💠 👈فرصتی برای خیر رسانی روزی گاندی در حین سوار شدن به قطار یک لنگه کفشش درآمد و روی خط آهن افتاد. او به خاطر حرکت قطار نتوانست پیاده شده و آن را بردارد. در همان لحظه گاندی با خونسردی لنگه دیگر کفشش را از پای درآورد و آن را در مقابل دیدگان حیرت زده اطرافیان طوری به عقب پرتاب کرد که نزدیک لنگه کفش قبلی افتاد. یکی از همسفرانش علت امر را پرسید. گاندی خندید و در جواب گفت: مرد بینوائی که لنگه کفش قبلی را پیدا کند، حالا می تواند لنگه دیگر آن را نیز برداشته و از آن استفاده نماید. نتیجه اخلاقی: چه زیباست این قدر قلب پاکی داشته باشیم تا بجای شگوه وشکایت از حوادث ناگوار ،از هر فرصت اندکی برای خیررسانی به دیگران استفاده کنیم . 🔰 به کانال بپيونديد. 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.
اخبار لفور
📖 نهج‌البلاغه - حکمت 186 : ✅ سرنوشت ظالم آغازگر: 🔸 قال امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام : 🟢 لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِکَفِّهِ عَضَّةٌ. ♦️ «آن ستمگر که ابتداى به ظلم مى کند فرداى قیامت دست خود را از پشیمانى (به دندان) مى گزد» 🌸امام علیه السلام این سخن را از آیه 27 سوره فرقان برگرفته است آنجا که مى فرماید: وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا و (همان) روزى که ستمکار دست خود را (از شدت حسرت) به دندان مى گزد و مى گوید: اى کاش با رسول (خدا) راهى بر گزیده بودم. 🔹نکته شایان توجه این است که امام علیه السلام در اینجا ظالم را مقدم به «بادى» کرده یعنى آن کسى که ابتداى به ظلم مى کند، از این نظر که شخص دوم اگر مقابله به مثل کند ظلم نیست بلکه احقاق حقى است و اگر بیش از مقابله به مثل کند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه کسى که ابتدا به ظلم کرده نیست 🔸و تعبیر به «عَضَّة» (به دندان گزیدن) کنایه از شدت ناراحتى است، زیرا انسان هنگامى که به ناراحتى هاى شدید گرفتار مى شود; ناراحتى هایى که از خود او سر زده و خودش باعث و بانى آن بوده مى خواهد از خود انتقام بگیرد و براى این کار به آزار خویشتن مى پردازد; گاه بر سر و صورت خود مى کوبد و گاه دست خود را که با آن کار خلافى انجام داده مى گزد و همه اینها نشانه ناراحتى شدید از کار خویشتن و نوعى مجازات و انتقام از خود است. 🌸در حدیثى از امام موسى بن جعفر علیه السلام مى خوانیم: «فى رَجُلَیْنِ یَتَسابّانِ فَقالَ: الْبادی مِنْهُما أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَیْهِ ما لَمْ یَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ ▫️ امام علیه السلام در مورد دو نفر که به هم دشنام مى دادند فرمود: آن کس که ابتدا کرده ظالم تر است و گناه او و گناه نفر دیگر بر اوست مادامى که مظلوم از حد تعدى نکند». 🔹درباره ندامت ظالم و عاقبت کار او احادیث دیگرى نیز از معصومان(علیهم السلام) نقل شده از جمله در حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «الظُّلْمُ نَدامَةٌ; ستمگرى پشیمانى است». با این که مى دانیم ظلم سبب پشیمانى است ولى به قدرى این رابطه شدید است که حضرت فرموده ستمگرى عین پشیمانى است. 🔸در حکمت 341 امام امیر المومنین علیه السلام فرموده است: «یَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ یَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم» و شبیه همین تعبیر در حکمت 241 آمده است: «یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ» و مفهوم هر دو این است که روزى که خداوند از ظالم انتقام مى گیرد بسیار شدیدتر است از روزى که ظالم به مظلوم ستم مى کند. 🔰 به کانال بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.
💠 👈پاداش جهاد علمی دو نفر زن ، كه يكى مؤمن و ديگرى از دشمنان اسلام بود، در مطلبى دينى با هم اختلاف نظر داشتند. براى حل اختلاف، محضر حضرت فاطمه عليهاالسلام رسيدند و موضوع را طرح كردند. چون حق با زن مؤمن بود، حضرت فاطمه عليهاالسلام گفتارش را با دليل و برهان تاييد كرد و بدين وسيله زن مؤمن بر زن دشمن پيروز گشت و از اين پيروزى خوشحال شد. حضرت فاطمه عليهاالسلام به زن مؤمن فرمود: فرشتگان خدا بيشتر از تو شادمان گشتند و غم و اندوه شيطان و پيروانش نيز بيشتر از غم و اندوه زن دشمن مى باشد. 🌸امام حسن عسكرى عليه السلام مى فرمايد: در عوض خدمتى كه فاطمه به اين زن مؤمن كرد، بهشت و نعمت هاى بهشتى اش را هزار هزار برابر آنچه قبلا تعيين شده بود، قرار دهيد و همين روش را درباره هر دانشمندى كه با علمش مؤمنى را تقويت كند - كه بر معاندى پيروز گردد - مراعات كنيد و ثوابش را هزار هزار برابر قرار دهيد! «داستانهاى بحارالانوار» 🔰 به کانال بپيونديد. 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.
💠 👈کیفر اعمال شیخ رجبعلی همراه عده ای در حیاط منزل یکی از دوستان نشسته بود. در آن جمع یک صاحب منصب دولتی هم حضور داشت که به دلیل بیماری ، پایش را دراز کرده بود. افسر رو به جناب شیخ کرد و اظهار داشت که مدتی است گرفتار این درد پا شده و داروهای گوناگون هم کارساز نبوده است. شیخ مطابق شیوه همیشگی خود ، از حاضران می خواهد سوره حمد بخوانند . آن گاه توجهی کرد و فرمود : این دردپای شما از آن روز پیدا شد که زن ماشین نویس را به این دلیل که نامه را بد ماشین کرده است ، توبیخ کردی و سر او داد زدی . او زنی علویه بود . دلش شکست و گریه کرد. اکنون باید او را پیدا کنی و از او دلجویی کنی تا پایت درمان شود. 🔰 به کانال بپيونديد. 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.
اخبار لفور
📖 نهج‌البلاغه - حکمت 187 : ♦️ضرورت یاد قیامت 🔸 قال امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام : 🟢 الرَّحِيلُ وَشِيكٌ . ♦️ «كوچ كردن (از دنيا) سريع است» 🔸«رحيل» به معناى هرگونه كوچ كردن است ولى در اينجا با قرائن حاليه به كوچ كردن از دنياى زودگذر اشاره دارد. 🔹اين واژه گاه به معناى اسم مصدر آمده است; مانند كلام بالا و گاه معناى صفت مشبهه را مى رساند; مثلاً شترى را به عنوان رحيل توصيف مى كنند يعنى شتابنده و «وشيك» از ماده «وشك» (بر وزن اشك) به معناى سرعت گرفتن در سير است. 🔸بعضى از شارحان گفته اند «وشيك» آن است كه سرعتش بسيار شديد و عجيب باشد. از مسائلى كه همه مى دانند و غالباً از آن غافلند كوتاهى عمر دنياست; گويى تا چشم بر هم زنى كودكان جوان و جوانان پير و پيران از صحنه خارج مى شوند. بارها افرادى را ديده ايم كه گرد و غبار پيرى بر رخسار آنها نشسته و ضعف سراسر وجودشان را فراگرفته و با قدى خميده عصا زنان به زحمت راه مى روند مى گوييم: عجب ديروز جوان شاداب و راست قامت و قوى پنجه اى بود چه زود پير شد. تازه اين در صورتى است كه رحيل در زمانى پيرى فرا رسد وگرنه بسيارند كسانى كه در كودكى يا جوانى بر اثر حوادث مختلفى چشم از دنيا مى پوشند. نه تنها انسان ها به سرعت از اين جهان كوچ مى كنند، قدرت ها و سلطنت ها و حكومت ها هم بسيار زود زوال مى پذيرند. 🔹ابن ابى الحدید تشبیهى براى دنیا از بعضى از حکما نقل کرده مى گوید: پیش از آنکه به دنیا بیاییم عدمى بوده است مستمر و بعد از کوچ کردن ما از این دنیا باز به ظاهر عدمى است مستمر و عمر ما در این میان مانند برقى است که در یک شب ظلمانى در بیابانى تاریک از ابرى مى جهد و بى درنگ خاموش مى شود. 🔸از آن مهم تر تشبیهاتى است که قرآن مجید براى زندگى دنیا کرده است و مى گوید: «(وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماء أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الاَْرْضِ فَأَصْبَحَ هَشیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَکانَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْء مُقْتَدِراً) ▫️(اى پیامبر!) زندگى دنیا را براى آنان به آبى تشبیه کن که از آسمان فرو مى فرستیم; و به وسیله آن، گیاهان زمین (سرسبز مى شود و) در هم فرو مى رود; امّا بعد از مدتى مى خشکد; به گونه اى که بادها آن را به هر سو پراکنده مى کند; و خداوند بر همه چیز تواناست!». 🔹در آیه دیگرى از قرآن مجید مى خوانیم که روز قیامت از گنهکاران سؤال مى شود قالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ * قالُوا لَبِثْنا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْم فَسْئَلِ الْعادِّینَ ▫️چند سال در روى زمین توقف کردید؟ ▫️در پاسخ مى گویند تنها به اندازه یک روز یا بخشى از روز. ▫️از آنهایى سؤال کنید که توان شمردن ایام را دارند 🔸بار دیگر به آنها گفته مى شود: «(خداوند) مى فرماید: قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِیلاً لَوْ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُون). ▫️(آرى) شما مقدار کمى توقف کردید اگر مى دانستید ▫️آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریدیم و به سوى ما بازگردانده نمى شوید؟»; 🔹در احادیث اسلامى نیز درباره کوتاهى عمر دنیا تعبیرات و تشبیهات بیدارکننده اى آمده است. 🌸از جمله در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «الدُّنْیا ساعَةٌ فَاجْعَلُوها طاعة; ▫️دنیا ساعتى بیش نیست این ساعت را در مسیر اطاعت خدا قرار دهید». 🔸در حدیث دیگرى از امام زین العابدین على بن الحسین(علیهما السلام) مى خوانیم: «إِنَّ جَمیعَ ما طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ فی مَشارِقِ الاْرْضِ وَمغارِبِها بَحْرِها وَبَرِّها وَسَهْلِها وَجَبَلِها عِنْدَ وَلِىٍّ مِنْ أوْلِیاءِ اللهِ وَأهْلِ الْمَعْرِفَةِ بِحَقِّ اللهِ کَفِىْءِ الظِّلالِ; ▫️تمام آنچه در شرق و غرب جهان، دریاها و صحراها، دشت ها و کوه ها آفتاب بر آن مى تابد در نزد اولیاء الله و عارفان به حق خدا همچون بازگشت سایه هاست». 🔹همان گونه که سایه هایى که به سوى غروب مى رود به سرعت برچیده مى شوند، عمر دنیا نیز چنین است. 🔰 به کانال بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید.