eitaa logo
اخبار سیاسی روز
3.4هزار دنبال‌کننده
49.4هزار عکس
22.6هزار ویدیو
155 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نظر در مورد و ! به برادرهای پاسدار اجازه نمی دهم درِ ماشین را برای من باز کنند بهمن ۱۳۵۸؛ تهران؛ مسجد لرزاده ... تا موقع شهادت آیت الله استاد ما همین چیزهائی را که گفتم کاملا می توانستیم رعایت کنیم. من با همان کیفیتی که قبلا می آمدم و می رفتم، می آمدم و می رفتم و محافظ و مراقبی هم نمی خواستم. خیلی راحت و آسان و بی ریا و بدون هیچ قیدی بدون هیچ گونه آمد و شد می کردیم. در خانه ما مسلحی نبود، در کنار خانه ما مسلحی نبود، در اتاق ما مسلحی نبود، تنها می رفتیم و می آمدیم. پس از شهادت ایشان و ایشان، شما در تشییع جنازه ایشان فریاد کشیدید که امنیت اینها باید تامین شود. شما فریاد کشیدید و امر فرمود که باید از اینها مراقبت کنیم. بنده خودم را می گویم. بنده چیزی نیستم که بخواهند از من مراقبت بکنند ولی خوب بالاخره فعلا اینطور که شما می گویید باید مراقبت کنند بنابراین در رفت و آمدهایمان دو یا سه یا چهار پاسدار با اسلحه همراه ما هستند.‌ در خانه چند پاسدار هستند. درِ خانه را پاسدار باز می کند. این برای ما است. .‌‌.. ما اصلا به این حرفها عادت نداشتیم. اصلا برای ما خلاف عادت است. ما یک طلبه ای بودیم که راحت می آمدیم راحت می رفتیم آزاد می آمدیم آزاد می رفتیم. الآن اصلا آزادی ما سلب شده است . گاهی هم که بنده می خواهم در جایی زودتر پیاده شوم و با مردم باشم این برادرها بر اساس احساس مسئولیت می گویند آقا پیاده نشوید البته من گاهی به حرف اینها گوش نمی دهم. حتی مکرر به حرفهایشان گوش نمی دهم. پیاده می شوم می گویم در میان همین مردم از همه جا بهتر است ... من عرض کردم که می خواهم انشاءالله با کمک شما مسئله را حل کنیم ... نمی شود که به این صورت بماند. من اصلا می ترسم این مسئله‌ ما را کند... امیدوارم که به زودی بتوانیم این مسئله‌ را تمام کنیم. اگر هم حادثه ای پیش بیاید هیچ طور نمی شود ما به افتخار شهادت می رسیم و این سعادت ما است. جامعه هم جای ما را پر خواهد کرد. دیگران مسئولیتهای ما را به عهده خواهند گرفت. من با تمام وجودم از این که الآن در زندگی ام و روابطم با مردم پیش آمده بیزار هستم. می دانم عده ای دیگر از برادران ما هم دچار این مشکل هستند ولی تلاش می کنیم اولا این وضع را به زودی عوض کنیم و به همان صورت عادی به تمام معنا عادی که با مردم و با دوست و دشمن داشتیم برگردیم و ثانیا حالا که نمی شود این کارها را برخلاف فرمان امام و رأی و نظر کرد حالا که فعلا برای که توطئه های و و دیگران سر راه ماست اجازه نمی دهید و اجازه نمی دهند که چنین کنیم، کوشش داریم آن را به حداقل لازم برسانیم به طوری که واقعا فقط در همان حد مراقبت امنیتی باشد نه در حد . به این نکته سخت مراقبت داریم به همین دلیل من به برادرهای اجازه نمی دهم درِ ماشین را برای من باز کنند. خودم در را باز می کنم. حتی الامکان هم نمی گذارم آنها در ماشین را ببندند. باید خودم ببندم. لااقل می گویم این جزئیات را مراقبت کنیم تا این کار معنی مراقبتی و محافظتی داشته باشد... منبع: ولایت رهبری روحانیت(۱۳۹۰) صص ۲۸۶_۲۸۸
⚠️⚠️ جریان سید حسن آقامیری را بهتر بشناسید ♨️این شخص کیست ⁉️ ♨️چه افکاری دارد ⁉️ ♦️ سید حسن آقا میری طلبه ای که بنا بر شهادت طلاب همدرس و اساتید ایشان که با زحمت فراوان توانست دروس 6 سال ابتدایی طلبگی یعنی تا پایان لمعتین را سپری نماید و سپس رو به سخنرانی آورد و که به واسطه انتقادهای قابل توجه او در میان قشر جوان جامعه جایگاهی برای خود پیدا نمود . ♦️👌 اهم شاخصه های شخص مذکور انتقادهای او میباشد و البته در کنار این انتقادها بنا بر نظر و فاضل و ، به در ذهن مخاطبان می‌پردازد. ⚠️ یعنی جناب سید حسن آقا میری کاری که انجام می‌دهد 👈مطرح نمودن شبهه هایی است که سالها توسط افراد و یا و مطرح بوده است حال ایشان در رسول خدا با 👈 همان ها را اینبار از ⚠️بلندگوی شیعه⚠️ به محبان که آمده اند سخنان اهل را بشنود القا می‌نماید . و کمک دستهای پشت پرده، باعث انحراف جمعی از جوانان حتی تحصیل کرده شده که می‌توان به و از آن مهمتر به جریان ابوالفضل برقعی اشاره کرد . ⚠️ مثل سید حسن اقا میری مثل ابوالفضل برقعی است . 👈 ابوالفضل برقعی که کتابهای زیادی در رد عقاید حقه نوشته نیز طلبه ای بی سواد بود که به علت عدم علم با مواجه شدن با کمترین ای که از 👈 طرف مطرح شده بود آن را قبول می‌نمود و به عنوان عقیده حق آن را مطرح می‌نمود و حتی کتابی تحت عنوان ❌ تضاد مفاتیح‌الجنان با قرآن ❌ نوشته است . ⚠️ منبر سید حسن آقا میری 📛 تلفیقی از سخنان و است ، او با سوء استفاده از و شبهات مخالفان تشیع را با رنگ و لعاب جدید در جامعه مطرح می‌نماید.
22 خرداد 1359 تهران مسجد خندق آبادی ما مى خواهيم، زندگى مى خواهيم، شهر پاكيزه و آباد و آرام و بى‌دود مى‌خواهيم، و فراوان مى‌خواهيم، نان ارزان و فراوان مى‌خواهيم، ميوه‌اى كه به همه برسد مى‌خواهيم، و خانه‌هایی برای همگان مى‌خواهيم، سالم روان مى‌خواهيم. همۀ اينها را مى‌خواهيم؛ ولى بالاتر از همه، سالم مى‌خواهيم. سير معنوى انسان‌ها مى‌خواهيم، شور عبادت مى‌خواهيم، مسجد نورانى مى‌خواهيم، عالِم و اهل عمل و تقوا مى‌خواهيم، انسان فداكارِ مبارزِ از جان گذشته مى‌خواهيم، تجلى خدا در همۀ شئون زندگى انسانها را مى‌خواهيم و اينكه كل جامعه در يك به چشم بخورد را هم مى‌خواهيم. و مى‌دانيم كه براى آنكه جامعۀ ما صرفاً به سوى نشود و در خط الهى بماند تا هم خدا را بيابد و هم خرما را (ما جمع ميان خدا و خرما را در شرايط خاصْ ناممکن نمى‌دانيم). براى اينكه چنين خطى را پيدا كنيم و گم نكنيم، قبل از هر چيز بايد ، خطى باشد كه هر چه رو به بالا مى‌روى، تجلى عملى اسلام را بيشتر بيابى. اين خط است. منبع: ؛ حزب جمهوری اسلامی، ص50
♦️احمدی نژاد بعضا در برخی نظر سنجی ها و اظهارات مردم دیدم و شنیدم که عده ای احمدی نژاد را ناجی کشور و اقبال زیادی به بازگشت او دارند. از نظر من دولت اول احمدی نژاد بهترین دولت تاریخ انقلاب است. اما این احمدی نژاد!؟؟؟؟ احمدی نژاد ۱۴۰۰ با احمدی نژاد ۱۳۸۴ زمین تا آسمان فرق دارد احمدی نژاد ۸۴ بود، قاطبه رایش را از امت مومن و شهید داده گرفت. با هاشمی که در این مملکت خدایی میکرد سرشاخ شد، هیمنه اش را شکست، قطار انقلاب را بعد از ۸ سال سیاه اصلاحات به ریل برگرداند، از مهره های انقلابی استفاده میکرد،کاری بود،اندازه تمام دولت های قبل از خود کرد! در سازمان ملل برای دعا میکرد فحش و تهمت و ناسزایی نبود که نشنید، اما آن احمدی نژاد دیگر تمام شد تمام شد،رفت احمدی نژاد ۱۴۰۰ رسما موضع می گیرد،مبانی اسلام نظیر را به می کشد، افکار در او موج میزند،تیتر یک آمدنیوز و رسانه های معاند میشود سلمان را خود خطاب میکند،درست مثل ظریف دارد به افسر فرهنگی سی آی ای نامه میزند هم زمان با انتقال نامه مهم رهبری به روسیه یادش میافتد پوتین دیکتاتور شده! و دلیل اساسی اینکه احمدی نژاد دیگر همراهی مهره های جسور انقلابی را با خود ندارد! دولت احمدی نژاد اگر بهترین دولت تاریخ بود،سعید دبیر شورای امنیت او بود، وزیر مسکنش بود، وزیر اطلاعات بود، وزیر نفت بود و... تمام ارکان نظام به رقم تمام کار شکنی های اصلاحات،بدنه و توده انقلابی مردم کمک او بودند امروز چه کسی جز و که در زندان اند و معدود یاران برای او مانده؟ هیچکس برنامه عملی او برای اداره کشور چیست؟ هیچ چیز اگر مردم اقبالی به او دارند اشتباه میکنند،دقیقا اشتباهی که در مورد ناجی بودن روحانی مرتکب شدند،به دلیل تصویری است که در گذشته از او در ذهن دارند . در حالی که احمدی نژاد هیچ شباهتی به گذشته اش ندارد. او شده، سیاست کلی نظام هم مبتنی بر گردش نخبگان است و هیچ شخصی دوبار رئیس جمهور نخواهد شد. بدیهی هم هست. چون اگر کار و فکری بود در همان ۸ سال که کم هم نیست انجام میداد. کشور دیگر تاب و توان یک دولت لیبرال تکراری را ندارد و دولت جوان حزب اللهی چاره کار است. احمدی نژاد اگر صلاح مملکت را بخواهد و اسیر نفس نباشد از ظرفیتش در رسیدن به دولت جوان حزب اللهی استفاده میکند، اگر هم عطش قدرت کورش کرده باشد حسابش میماند با شورای نگهبان آدم های تکراری نه! است! والعاقبت للمتقین @akhbarsiasirooz
نظر در مورد و ! به برادرهای پاسدار اجازه نمی دهم درِ ماشین را برای من باز کنند بهمن ۱۳۵۸؛ تهران؛ مسجد لرزاده ... تا موقع شهادت آیت الله استاد ما همین چیزهائی را که گفتم کاملا می توانستیم رعایت کنیم. من با همان کیفیتی که قبلا می آمدم و می رفتم، می آمدم و می رفتم و محافظ و مراقبی هم نمی خواستم. خیلی راحت و آسان و بی ریا و بدون هیچ قیدی بدون هیچ گونه آمد و شد می کردیم. در خانه ما مسلحی نبود، در کنار خانه ما مسلحی نبود، در اتاق ما مسلحی نبود، تنها می رفتیم و می آمدیم. پس از شهادت ایشان و ایشان، شما در تشییع جنازه ایشان فریاد کشیدید که امنیت اینها باید تامین شود. شما فریاد کشیدید و امر فرمود که باید از اینها مراقبت کنیم. بنده خودم را می گویم. بنده چیزی نیستم که بخواهند از من مراقبت بکنند ولی خوب بالاخره فعلا اینطور که شما می گویید باید مراقبت کنند بنابراین در رفت و آمدهایمان دو یا سه یا چهار پاسدار با اسلحه همراه ما هستند.‌ در خانه چند پاسدار هستند. درِ خانه را پاسدار باز می کند. این برای ما است. .‌‌.. ما اصلا به این حرفها عادت نداشتیم. اصلا برای ما خلاف عادت است. ما یک طلبه ای بودیم که راحت می آمدیم راحت می رفتیم آزاد می آمدیم آزاد می رفتیم. الآن اصلا آزادی ما سلب شده است . گاهی هم که بنده می خواهم در جایی زودتر پیاده شوم و با مردم باشم این برادرها بر اساس احساس مسئولیت می گویند آقا پیاده نشوید البته من گاهی به حرف اینها گوش نمی دهم. حتی مکرر به حرفهایشان گوش نمی دهم. پیاده می شوم می گویم در میان همین مردم از همه جا بهتر است ... من عرض کردم که می خواهم انشاءالله با کمک شما مسئله را حل کنیم ... نمی شود که به این صورت بماند. من اصلا می ترسم این مسئله‌ ما را کند... امیدوارم که به زودی بتوانیم این مسئله‌ را تمام کنیم. اگر هم حادثه ای پیش بیاید هیچ طور نمی شود ما به افتخار شهادت می رسیم و این سعادت ما است. جامعه هم جای ما را پر خواهد کرد. دیگران مسئولیتهای ما را به عهده خواهند گرفت. من با تمام وجودم از این که الآن در زندگی ام و روابطم با مردم پیش آمده بیزار هستم. می دانم عده ای دیگر از برادران ما هم دچار این مشکل هستند ولی تلاش می کنیم اولا این وضع را به زودی عوض کنیم و به همان صورت عادی به تمام معنا عادی که با مردم و با دوست و دشمن داشتیم برگردیم و ثانیا حالا که نمی شود این کارها را برخلاف فرمان امام و رأی و نظر کرد حالا که فعلا برای که توطئه های و و دیگران سر راه ماست اجازه نمی دهید و اجازه نمی دهند که چنین کنیم، کوشش داریم آن را به حداقل لازم برسانیم به طوری که واقعا فقط در همان حد مراقبت امنیتی باشد نه در حد . به این نکته سخت مراقبت داریم به همین دلیل من به برادرهای اجازه نمی دهم درِ ماشین را برای من باز کنند. خودم در را باز می کنم. حتی الامکان هم نمی گذارم آنها در ماشین را ببندند. باید خودم ببندم. لااقل می گویم این جزئیات را مراقبت کنیم تا این کار معنی مراقبتی و محافظتی داشته باشد... منبع: ولایت رهبری روحانیت(۱۳۹۰) صص ۲۸۶_۲۸۸ @akhbarsiasirooz