eitaa logo
🚩اصحاب آخرالزمانی سیدالشهداء علیه السلام
236 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
175 فایل
کانالی متفاوت جهت رضایت شماخوبان گلچینی از آیات قرآن کریم احادیث جواب شبهات داستان‌های آموزنده خنده حلال یاداوری B2n.ir/z22172 وات ساپ کانال ۱ https://chat.whatsapp.com/J981kpT9ida5BG6Nax9IU9 کانال۲ https://chat.whatsapp.com/K71uEJ6ov51Lmobothge8y
مشاهده در ایتا
دانلود
صدا ۰۵۳-۲.m4a
1.89M
بعثت مصطفی شد شور دگر بپا شد صل علی محمد مکه زکفر رها شد
رفتیم خواستگاری دختر خانمه پرسید ماشین دارید؟ 🤔 گفتم: بله دوتا دارم یکیش مال خودم یکیش مال مادرم که اونم من بیشتر استفاده میکنم😌 دختره چشاش گرد شد پرسید ماشینتون چی هست؟ گفتم مال خودم ریش تراش مال مامانم لباسشویی😊 فکر کنم ماشین دیگه ای مد نظرش بود آخه جواب منفی داد😅 ‌‌😍 😍
من اگه ماشين بهم بزنه پامم بشکنه بابام همچنان معتقده دليلش اين بوده که شبا دير ميخابم 😂😂😂 ‌‌😍 😍
پیرمرد با الاغش جلوی بانک ایستاده بود. مردی با کت و شلوار همراه دوستش برای دست انداختن پیرمرد، گفت: آوردی براش حساب باز کنی؟ پیرمرد گفت: نه آقا، فهمیدم شما میخواید وام بگیرید، آوردمش ضامن شما بشه که به اعتبارش به شما وام بِدن😅 ‌‌😍 😍
پسره پست گذاشته غمگینم مثل ابر بهاری با کوچیکترین بهونه میبارم 😔😔😔😔 خواهرش کامنت گذاشته دروغ میگه زن میخواد هرجا میریم‌ نمیدن بهش 😂😂😂😂😂😂 ‌‌ 😍
به بابام گفتم اگه من بمیرم چکار میکنی؟ گفت:آروم تو باغچه خاکت می کنم یارانه ات قطع نشه عاشقتم پدر😂🙈 ‌‌😍 😍
ﭘﺴﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﻭﺳﻂ ﺑﯿﺎﺑﻮﻧﺎﯼ ﺑﻨﺪﺭ ﻋﺒﺎﺱ , ﺧﯿﺲ ﻋﺮﻕ 😪 ﺳﺮ ﺩﮐﻞ ﻫﺎﯼ ﻧﻔﺘﯽ , ﺗﺎ ﺯﺍﻧﻮ ﺗﻮ ﮔﺎﺯﻭﺋﯿﻞ 😖 ﻧﺎﻣﺰﺩﺵ ﺑﺮﺍﺵ sms ﺯﺩﻩ : ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻗﻬﻠﻢ چلا ﺩﯾﺸﺐ ﺑﻮﺱ نفلستادي؟ 😳😐 ‌‌😍 😍
فالگیر : موهاش مشکیه دوتا هم چشم داره دختر : واااای این که همه چیو میدونه 😁😁😁 ‌‌😍 😍
جوونای قدیم تو چهل سالگی صاحب داماد و عروس میشدن و نوه بعد الان با چهل سال سن میگه چلو کباب با دوغ میقولی یا نوشابه.😐😂 ‌‌😍 😍
عمه ام رفته مسافرت زیارتی شوهر عمه ام توی گروه تلگرام نوشته : از وقتی رفتی عقربه ها از حرکت ایستادن و زمان متوقف شده بابامم زیرش نوشته : باطری ساعت رو عوض کن 😂😂😂 ‌‌😍 😍
به بابام میگم فردا امتحان دارم: رفته سه کیلو هویج گرفته اومده میگه بیا اینارو آب بگیر بخور… تو که هیچى بارت نیست حداقل ببینى بغل دستیت چى نوشته! بابامو دوست دارم فهمیده ست! 😂😂😂😂😂 ‌‌😍 😍
وقتی از حج برگشت رفت سراغ بقالی محلشون. به مغازه دار گفت دفترهای قرض رو در بیار. صاحب مغازه خیلی خوشحال شد و با خودش گفت: خیلی خوبه، اومده قرضشو ادا کنه و پولمو بهم بده. وقتی دفتر رو در آورد،به صاحب مغازه گفت اسم من رو توی دفتر پیدا کن. صاحب مغازه گفت؛ بله! این هم اسم مبارک شماست گفت؛ آفرین! حالا جلو اسمم یه حاجی اضاف کن!😐😅 😍 😍