eitaa logo
نکته های خوب
123 دنبال‌کننده
580 عکس
884 ویدیو
1.1هزار فایل
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نهج البلاغه ایها
مژده‌ای میرسد اکنون به همه، اهل دلا آمده ماه علی نیمه ی این ماه خدا شادی و شور و شعف پر شده برروی زمین گشته میلاد گل سرسبد جود و سخا 🌹میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک @Nahjolbalagheeiha
✳️ ازدواج یوسف و زلیخا هنگامی که حضرت یوسف علیه السلام به سلطنت مصر رسید، چون در سالهای قحطی عزیز مصر فوت کرده بود زلیخا کم کم فقیر گردید، چشمانش کور شد، به علت فقر و کوری بر سر راه می نشست و از مردم برای گذران خود گدایی می کرد. به او پیشنهاد کردند، خوب است از ملک بخواهی به تو عنایتی کند سالها خدمت او می کردی. شاید به پاس خدمات و محبتهای گذشته به رحم نماید. ولی باز هم عده ای او را از این کار منع می کردند که ممکن است به واسطه عشق ورزی و هوا پرستی ای که نسبت به او داشتی تا به زندان افتاد و آن همه رنج کشید خاطرات گذشته برایش تجدید شود و تو را کیفر نماید. زلیخا گفت: یوسفی را که من می شناسم آن قدر کریم و بردبار است که هرگز با من آن معامله را نخواهد کرد. روزی بر سر راه او بر یک بلندی نشست. (هر وقت حضرت یوسف علیه السلام خارج می شد جمعیت کثیری از رجال و بزرگان مصر با او همراه بودند) زلیخا همین که احساس کرد یوسف نزدیک او رسید گفت: «سبحان من جعل الملوک عبیداً بمعصیتهم و العبید ملوکا بطاعتهم» پاک و منزه است خداوندی که پادشاهان را به واسطه نافرمانی بنده می کند و بندگان را بر اثر اطاعت و فرمان برداری پادشاه می نماید. یوسف علیه السلام پرسید: تو کیستی. گفت: همان کسی که از جان، تو را خدمت می کرد و آنی از یاد تو غافل نمی شد هوا پرست بود، به کیفر اعمال بد خود به این روز افتاده که از مردم برای گذران زندگی گدایی می کند که برخی به او ترحم می کنند و برخی نمی کنند. بعد از عزیز اولین شخص مصر بود و اینک ذلیل ترین افراد، این است جزای گنهکاران. یوسف گریه زیادی کرد و بعد پرسید: آیا هنوز چیزی از عشق و علاقه نسبت به من در قلبت باقی مانده؟ گفت: آری، به خدای ابراهیم قسم، یک نگاه به صورت تو، بیش از تمام دنیا برای من ارزش دارد که سطح آن را طلا و نقره گرفته باشند. یوسف پرسید: زلیخا چه تو را به این عشق واداشت؟ گفت: زیبایی تو. یوسف گفت: پس چه خواهی کرد اگر پیامبر آخرالزمان را ببینی که از من زیباتر و خوش خوتر و با سخاوت تر است که نامش محمد صلی الله علیه و آله است؟ زلیخا گفت: راست می گویی. یوسف علیه السلام پرسید تو که او را ندیده ای، از کجا تصدیق می کنی؟ گفت همین که نامش را بردی محبتش در قلبم واقع شد. خداوند به یوسف وحی کرد زلیخا راست می گوید ما نیز او را به واسطه علاقه و محبتی که به پیامبر ما محمد صلی الله علیه و آله دارد، دوست داریم و به این خاطر تو با زلیخا ازدواج کن. آن روز یوسف به زلیخا چیزی نگفت و رفت. روز بعد به وسیله شخصی به او پیغام داد که اگر میل داری تو را به ازدواج خود درآورم. زلیخا گفت: می دانم که ملک مرا مسخره می نماید، آن وقت که جوان و زیبا بودم مرا از خود دور کرد، اکنون که پیر و بینوا و کور شده ام مرا می گیرد؟! حضرت یوسف علیه السلام دستور داد آماده ازدواج شود و به گفته خود وفا کرد شبی که خواست عروسی کند به نماز ایستاد، دو رکعت نماز خواند خدا را به اسم اعظمش قسم داد. خداوند جوانی و شادابی زلیخا را به او باز گرداند، چشمانش شفا یافت، مانند همان زمانی که به او عشق می ورزید، در آن شب یوسف او را دختری بکر یافت، خداوند دو پسر از زلیخا به یوسف داد، با هم به خوشی زندگی کردند تا مرگ بین آنها جدایی انداخت. هنگامی که یوسف علیه السلام مالک خزاین زمین شد با گرسنگی بسر می برد و نان جو می خورد، به او می گفتند با این که خزینه های زمین در دست توست به گرسنگی می گذرانی؟ می گفت می ترسم سیر شوم و گرسنگان را فراموش نمایم. 📗 ، ج 12 ص 282 ✍ مرحوم علامه محمد باقر مجلسى ✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3 https://sapp.ir/sm.shadmehr https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
✳️ مثل مغز مداد! یک مداد اگر مغز نداشته باشد، هیچ ارزشی ندارد؛ فقط چوب است. ارزش یک مداد به مغز آن است. ارزش ما آدم‌ها هم به مغز و عقل و خرد است. اگر این خرد و عقل را کنار بگذاریم، و اهل حساب و کتاب نباشیم ارزشی نداریم، فایده‌ای نداریم. یکی از ناله‌های اهل جهنم این است: « لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ. » اگر اهل تعقل و اندیشه بودیم، اگر اهل درک بودیم امروز اینجا نبودیم. 📗 ✍ محمدرضا رنجبر ✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3 https://sapp.ir/sm.shadmehr https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
✳️ مهمان داری خدا گویند: کافری از ابراهیم (ع) طعام خواست. ابراهیم گفت: اگر مسلمان شوی، تو را مهمان کنم و طعام دهم. کافر رفت. خدای عز و جل وحی فرستاد که ای ابراهیم! ما هفتاد سال است که این کافر را روزی می دهیم و اگر تو یک شب، او را غذا می دادی و از دین او نمی پرسیدی، چه می شد؟ ابراهیم در پی آن کافر رفت و او را باز آورد و طعام داد. کافر گفت: چه شد که از حرف خود، برگشتی و پی من آمدی و برایم سفره گستردی؟ ابراهیم (ع) ماجرا را بازگفت. کافر گفت: اگر خدای تو چنین کریم و مهربان است، پس دین خود را بر من عرضه کن تا ایمان بیاورم و مسلمان شوم. 📗 ، ص 59 ✍ سعدی ✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3 https://sapp.ir/sm.shadmehr https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
✳️ امیرالمومنین على عليه السلام: 💠 صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ 💠 وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ 💠 وَ الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوبِ. 💠 وَ رُوِيَ أَنَّهُ قَالَ فِي الْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَي أَيْضاً الْمَسْأَلَةُ خِبَاءُ الْعُيُوبِ 💠 وَ مَنْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السَّاخِطُ عَلَيْهِ . ♦️ سينه خردمند صندوق راز اوست ♦️ و خوشرويي وسيله دوست يابي ♦️ و شكيبايي، گورستان پوشاننده عيبهاست. ♦️ و نيز فرمود: پرسش كردن وسيله پوشاندن عيب هاست ♦️ و انسان از خود راضي، دشمنان او فراوانند. 📚 نهج البلاغه، حکمت 6 ✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3 https://sapp.ir/sm.shadmehr https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
⭕️ ۲ 🔶ادامه قسمت چهل وسوم 🔶 ....... مثلا در روزگاری که مردم به خاطر اعتصابات،نفت نداشتند ،مرتب دبه های بزرگ نفت را در دست داشت وبه سراغ خانه های مردم می رفت .حتی یک بار دیدم گاری بزرگ در دست گرفته که داخلش دبه های نفت چیده شده بود . گاری را در کوچه وخیابان هول می دادتا به مردم نفت برساند . در ایام انقلاب خیلی نگرانش بودیم. آخر وقت به خانه می آمد . با صدای رسایی که داشت همراه همراه بر دوستانش بر روی بام الله اکبر می گفتند . صدای تیر اندازی هر لحظه به آنها نزدیکتر می شد وما نگران بودیم . یک شب دیر کرد. حکومت نظامی بود. یکباره محکم در ب خانه را کوبید . تا در را باز کردیم پرید داخل خانه! همزمان یک گلوله به سمت او شلیک💥 شد ! با آرامشی که همیشه داشت گفت:سرباز خوب نشونه گرفت اما تیرش به خطا رفت! یکی از آرزو های قلبی اش این بود که روزی در جمهوری اسلامی ،موقع اذان که شد ، تمام مردم دست از کار بکشند واذان بگویند وبه سوی نماز و صحبت با خدا بروند . خودش همیشه برای نماز به مسجد می رفت ، اگر هم شرایط مسجد رفتن نبود ،در منزل نماز جماعت بر پا می کرد . یک شانه کوچک در جیب داشت در موقع نماز ،موها ومحاسنش را به زیبایی مرتب می کرد وآماده گفتگو با پروردگار می شد ... حتما شنیده اید که در عملیات نفوذی. یک عراقی را که اسیر و زخمی شده بود ،روی کول خود قرار داد وتا نیروهای ایرانی آورد . وقتی او را تحویل نیرو ها می دهد،دل درد شدیدی می گیرد ،آپاندیس او را در بیمارستان عمل می کنند. دکتر به او می گوید چرا این کار را کردی؟تو نباید در مسیر طولانی در کوهستان چنین کاری می کردی او هم گفت :احتیاج بود ،کسی نمی توانست او را به عقب بیاورد. مجروح بود . ما هم از این ماجرا بی خبر بودیم ،بعد از مدت ها که به تهران برگشت ،متوجه شدم که در وسایلش چند عکس مربوط به بیمارستان هست ! وقتی علت را از او سوال کردم،مجبور شد که این ماجرا را توضیح دهد .اما آخرین باری که در تهران در محضرش بودیم حال وهوایش کاملا تغییر کرده بود . برخی روزها از غذا خوردن پرهیز می کرد . وقتی با اعتراض ما مواجه می شد ، میگفت:باید این بدن را آماده کنم!در شبهای سرد زمستان بدونه بالش وزیر انداز می خوابید میگفت این بدن را باید آماده کنم باید عادت کند که روزگار طولانی در خاک بماند . آخرین خدا حافظی او را کاملا به یاد دارم . هیچ وقت این گونه نبود . حال وهوایی داشت برای خودش . قبل از عملیات والفجر مقدماتی با موتور آمد منزل وگفت: دارم می رم دعا کن که بر نگردم.! نگرانی من را دید ادامه داد . هنوز این جماعت یک دست نشده اند. نمیدانم چرا اینگونه اند؟من از این دنیا هیچ چیز نمی خواهم حتی یک وجب از خاکش را دوست دارم انتقام سیلی حضرت زهرا علیه السلام را بگیرم دوست دارم اگر لایق شدم و در امتحانات خدا نمره قبولی گرفتم بدنم در راه خدا قطعه قطعه شود وروحم در جوار خانم حضرت زهرا علیه السلام آرام گیرد😔 ✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3 https://sapp.ir/sm.shadmehr https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
✨﷽✨ 🌷حکایت ✨در ماه رمضان چند جوان، پیر مردی را دیدند که دور از چشم مردم، غذا میخورد. به او گفتند: ای پیرمرد مگر روزه نیستی⁉️ ✨پیرمرد گفت: چرا روزه‌ام، فقط آب و غذا میخورم. ✨جوانان خندیدند و گفتند: واقعا⁉️ ✨پیرمرد گفت: 💌بله، دروغ نمیگویم❗️ 💌به کسی بد نگاه نمیکنم❗️ 💌کسی را مسخره نمیکنم❗️ 💌با کسی با دشنام سخن نمیگویم❗️ 💌کسی را آزرده نمیکنم❗️ 💌چشم به مال کسی ندارم و... ✨ولی چون بیماری خاصی دارم متأسفانه نمیتوانم معده را هم روزه دارش کنم. بعد پیرمرد به جوانان گفت: آیا شما هم روزه هستید⁉️ ✨یکی از جوانان در حالی که سرش را از خجالت پایین انداخته بود، به آرامی گفت: خیر ما فقط غذا نمیخوریم‼️ 💠رفقا ما چطور⁉️ آیا فقط معده ما روزه است یا چشم و گوش و دهان و...ما هم روزه است ✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3 https://sapp.ir/sm.shadmehr https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
هدایت شده از آرشیو کتاب فیلم دفاع مقدس
nf00006399-1.pdf
2.02M
📘 کتاب حقیقتا زیبا و خواندنی دهلاویه (خاطرات از منطقه عملیاتی) 🔹ناشر : بنیاد حفظ آثار وارزش های دفاع مقدس کانال کتاب فیلم دفاع مقدس @ketab_film_defaa_mogaddas
4_5931366272615842196.apk
8.99M
♦️♻️ « سربلند » ❤️یادمانِ شهید محسن حججی ♻️کتاب فیلم دفاع مقدس @ketab_film_defaa_mogaddas
هدایت شده از صبغه الله
din nafrosh.daneshmand.mp3
3.14M
📲 فایل صوتی 🎙واعظ: حاج آقا ○ دینت رو نفروش! ○ @sebghatallaah
هدایت شده از صبغه الله
4_5987819962704593680.mp3
2.75M
🎙واعظ: آیت الله تهرانی (ره) ○ چهار دسته آدم ○ @sebghatallaah
هدایت شده از صبغه الله
رنجبر.mp3
1.33M
😔 اونی نیستیم که نشون میدیم... 🎤 حجت الاسلام رنجبر 🎧 ╭─┅═ঊঈ @sebghatallaah