چه زیبا میشد این دنیا
اگر شاه و گدا کم بود
اگر بر زخم هر قلبی
همان اندازه مرهم بود
چه زیبا میشد این دنیا
اگر دستی بگیرد دست
اگر قدری محبت را
به ناف زندگانی بست
چه زیبا میشد این دنیا
کمی هم با وفا باشیم
نباشد روزگاری که
نمک بر زخم هم پاشیم
چه زیبا میشد این دنیا
نیاید اشک محرومی
زمین و آسمان لرزد
ز آه و درد مظلومی
چه زیبا میشد این دنیا
شود کینه ز دلها گم
اگر بشکستن پیمان
نگردد عادت مردم.
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
♨️سوال:
💠روح انسان بعد از مرگش از بدنش جدا ميشه يعني بلافاصله از لحظه ي مرگش از بدن جدا ميشه پس منظور از عذاب قبري که ميگن چيه؟ آياروح به اون مبتلا ميشه ياجسم؟
✍️پاسخ:
✅مقصود از فشار قبر اين نيست كه در اين قبور خاكي محسوس - كه جزئي از عالم ماده است - فشاري بر بدن مادي انسانها وارد ميشود. بلكه مقصود از قبر دربسياري از روايات عالم برزخ است و مقصود از«فشار» عذاب خاصي است كه انسان درآن عالم متناسب با كنشهاي خود ميبيند. فشار و عذاب قبر جسماني و روحاني است، ولي جسم و بدن برزخي عذاب و فشار ميبيند. نه بدن مادي؛ زيرا روح انسان در عالم برزخ، با بدن برزخي (كه متناسب با آن عالم است) و قالب مثالي، همراه است.
بسياري از بزرگان اهل حكمت و معرفت در تحليل اين مسئله تصريح كردهاند كه واژة قبر كاربرد متعدد دارد. يك معناي قبر گودال خاكي است كه بدن انسان بعد از مرگ در آن قرار ميگيرد و آداب فقهي خاصي دارد.
معناي ديگر قبر عالم برزخ است كه روح انسان بعد از مرگ با بدن مثالي در آن جا به سر تا روز قيامت برپا شود. در اين باره روايتي هم نقل شده مثلاً از امام صادق(ع) دربارة عالم برزخ پرسيده شد، حضرت فرمود: «مراد از برزخ قبر است» در روايتي آمده:
«القبر إمّا روضه من رياض الجنه أو حفره من حفر النيران؛(2) گور انسان باغي از باغهاي بهشت است يا گودالي از گودالهاي دوزخ.
قبر خاكي زمينه چنين چيزي كه در روايت آمده ندارد، پس معلوم ميشود مراد از قبر در اين گونه روايات عالم برزخ است و قبر به معناي برزخ است كه نمونهاي از قيامت است، باغي بهشتي و يا حفرهاي جهنمي به حساب ميآيد(3) قبر به مفهوم گودال خاكي نميتواند باغ بهشتي باشد، به خصوص كه انسان در داخل گودال خاكي جسد بي روح است و باغ بهشتي بودن آن برايش نفعي ندارد.
طبق اين رويكرد معلوم ميشود كه ورود فرشتگاني به نام نكير و منكر و پرسش و پاسخها آنان با مردگان و اموري از اين دست در عالم برزخ خواهد بود و انسان با بدن مثالي در برزخ مورد رأفت و يا كيفر آن دو فرشته قرار خواهد گرفت.
بنابر اين اگر كسي تا آخر در قبر معناي گودال خاكي دفن نشد و روي زمين بدن او ماند و پوسيد، باز تمام مسايل براي او پيش ميآيد، يعني عذاب قبر دارد، سؤال و جوابهاي قبر براي او خواهد بود. در نتيجه همه امور ياد شده در پرسش در قبر برزخي صورت مي گيرد و نه در قبر خاكي تا در محذورات ياد شده پيش آيد.
📚پينوشتها:
1. مجلسي، بحار الانوار، نشر دار الاحيا التراث العربي بيروت، 1413 ق، ج 6، ص 223.
2. همان، ج 1، ص 205.
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
🔴حکم طهارت لباس نجس با شستن در ماشین لباسشویی
✍آیت الله خامنه ای:
اگر بعد از زوال عين نجاست، آب متصل به لولهدر داخل ماشين لباسشويى به لباسها و همه قسمتهاى داخل ماشين برسد و از آن جدا و خارج شود، محکوم به طهارت است.
✍آیت الله مکارم شیرازی:
ماشينهاي معمولي که يکي دو بار با مواد شوينده لباس را مي شويد و آخرين بار پس از زوال نجاست با آب خالصشستشو مي دهد و بعد آب را تخليه مي کند، لباسهايي که شسته پاکاست و ماشين نيز پاک است.
✍آیت الله سیستانی:
ماشين لباسشويى اتوماتيک برای تطهیر کافی است.
✍آیت الله وحید خراسانی:
مسأله موضوعی است و برای معظم له پاککنندگی ماشین های لباسشویی از نجاست ثابت نشده است چنانچه از موازین مطرح شده در رساله معظم له علم یا اطمینان دارید که ماشین لباسشویی پاک کننده است می توانید بر طبق علم یا اطمینان خود عمل نمایید و اگر علم یا اطمینان ندارید باید احتیاط کنید و از آن برای شستن لباس نجس اجتناب کنید.
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
مورچه باش!
وقتی انگشتت را
در مسیر مورچه ای میگذاری
منتظر نمی شود تا انگشتت را برداری،
بلکه مسیرﺵ را عوﺽ می کند…
هیچ وقت کنار دری که
بسته شده نَایست ..
درها بسیارند ...
چه بسا خداوند تو را از
چیزی محروم کند
تا بهتر از آن را روزی ات گرداند
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
❇️ خدایا من یاغی نیستم!
یکی از مقدمات دین، این است انسان در باطن خود به یاد خدا باشد و دینداری او فقط در ظاهر نباشد و اگر انسان خداوند را فراموش نکند گر چه لغزشهایی داشته باشد، بالاخره در مسیر هدایت قرار می گیرد وبه سعادت می رسد.
💠آیه : وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ /حشر19
از آن کسان مباشيد که خدا را فراموش کردند
💠 حکایت ؛ روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضو گرفتن بودند، شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و داخل مسجد شد و به نمازایستاد، چون مرحوم کاشی خیلی مؤدّب وضو میگرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را به جا میآورد؛ تا وضوی آخوند تمام شود، آن فرد نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود و هنگام خروج با ایشان رو به رو شد، مرحوم کاشی پرسیدند :
- چه کاری انجام دادی!؟
-گفت : هیچی،
- فرمود : تو هیچ کار نمیکردی!؟
- نه!
-آقا فرمود: مگر نماز نمیخواندی!؟
-نه!
- مرحوم آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز میخواندی.
-نه
-آقا اشتباه دیدی!
- پس چه کار میکردی!؟
- آن شخص یک جمله گفت که تأثیر عجیبی بر مرحوم آخوند کاشی گذاشت.
گفت : فقط آمده بودم بگویم خدایا من یاغی نیستم و بیاد شما هستم، همین...
این جمله در مرحوم آخوند خیلی تأثیر گذاشت، بطوریکه تا مدّت ها هر وقت از احوال آخوند میپرسیدند،
ایشان با حال خاصی میفرمود: من یاغی نیستم، خدایا من و دوستانم یاغی نیستیم! بنده ایم و اگر اشتباهی کردیم به لحاظ جهل بوده، لطفا همین جمله را از ما قبول کن.1
📚 پی نوشت
1.با اقتباس و ویراست از کتاب حدیث دل سپردن
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
💠 حکم «صله رحم»، چه دایرهای از اقوام را شامل میشود؟
🌿حسنبنعلیوشّاء از امام رضا علیهالسلام نقل کردهاست که ایشان از پدرشان، از پدرانشان، از امیر مؤمنان نقل کردند که پیامبر خدا صلواتاللهعلیهم فرمودند:
🍃«زمانی که در شب معراج به سوی آسمان سیر دادهشدم، رحِمی را دیدم که از عرش آویخته شدهبود و از رحِمی دیگر، به پروردگار شکایت میکرد. به او گفتم: میان تو و آن رحِم که از او شکایت میکنی چند پدر نسل فاصله است؟ گفت: در چهلمین پدر جدّمان با هم مشترکیم!»
🌿امیر مؤمنان علیبنابیطالب علیهالسلام نیز در ضمن نامهشان به عبداللهبنعباس، کارگزار خود در بصره، مینویسند:
🍃«...خبرِ بدخویى و درشتى تو با قبیله بنىتمیم به من رسید، همانا از بنىتمیم کوکبى پنهان نشده، مگر آن که کوکب دیگرى بر ایشان پدیدار گشته آسمان فضل و بزرگوارى و شجاعت و دلیرى آنان از کوکب درخشان تهى نگردیده، و اگر بزرگى از آنها کشته شده، دیگرى جایش را گرفته و در جاهلیّت و اسلام کسى به کینهجوئى و خونخواهى بر ایشان پیشى نگرفته از این رو با چنین مردمى نباید درشتى نمود و سبب دیگرى که نبایستى با آنان بدخویى کرد آن است که ایشان را با ما خویشاوندىِ پیوسته و نزدیکی است چون نسب بنىهاشم و بنىتمیم به «الیاس بن مضر» جدّ شانزدهم پیغمبر اکرم منتهى میشود، پس ما را در پیوستن به آن خویشاوندى پاداش، و در جدائى از آن گناه میباشد...»
🔷چنانچه ملاحظه شد، امیر مؤمنان علیهالسلام افراد قبیله بنیتمیم، که در شانزده نسل قبل، با ایشان پدری مشترک داشتهاند را «رحِم» و «خویشاوند نزدیک» خود دانستهاند و ابنعباس که از بنیهاشم بودهاست را از بدخویی با آنان بر حذر داشتهاند.
🔶بنابراین اگر بدانیم که با کسانی خویشاوند هستیم، ولو اینکه در چهل نسل پیش، با آنان پدری مشترک داشتهباشیم، در قبال آنان مسئولیتی مضاعف خواهیمداشت و اگر در موردشان کوتاهی کنیم، در روز قیامت مورد مؤاخذه قرار خواهیمگرفت.
📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــ
1⃣عیونأخبارالرضاعلیهالسلام، ج۱، ص۲۵۵.
2⃣ترجمهوشرحنهجالبلاغة(فیضالإسلام)، ج۵، ص۸۶۸.
3⃣اگر هر نسل را به طور میانگین، ۳۰سال در نظر بگیریم، به این معناست که حدود ۱۲۰۰سال پیش جدّ مشترکی داشتهباشیم و بعد از او، تیرهمان از هم جدا شدهباشد.
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
🌷حکایت
❄️⇦ روزی ملانصرالدین وارد یک اسیاب گندم شد ؛ دید اسیاب به گردن الاغ بسته شده الاغ میچرخید و اسیاب کار میکرد به گردن الاغ یک زنگوله آویزان بود .
❄️⇦ از اسیابان پرسید: برای چه به گردن الاغ زنگوله بسته اید؟
اسیابان گفت: برای اینکه ایستاد بدانم کار نمیکند...
❄️⇦ ملانصرالدین دوباره پرسید: خب اگر الاغ ایستاد وسرش را تکان داد چه؟ آسیابان گفت:ملا خواهشا این پدرسوخته بازی هارو به الاغ یاد نده !
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
,💠 زن آلوده وعابد
مرحوم شهید محراب حضرت آیة اللّه دستغیب رضوان اللّه تعالى علیه در كتاب شریفش فرموده در میان بنى اسرائیل زنى آلوده و زانیه و ناپاك و به قدرى هم زیبا روى بوده كه هركس او را مى دید فریفته او مى گشته، در خانه اش همیشه باز بوده و خودش بر روى تختى روبروى در خانه مى نشست تا آلودگان را دور خود جلب كند، هركس كه مى خواست بر او وارد شود و با او آمیزش كند مى بایست قبلا ده دینار بپردازد.
روزى عابدى وارسته، از كنار درخانه او عبور مى كند و چشمش به جمال دل آراى آن زن آلوده مى افتد، شیفته او شده و بى اختیار وارد آن خانه مى گردد، پول نداشت، قماش داشت، آن را فروخت و ده دینار را پرداخت و روى تخت كنار آن زن نشست. همین كه دست به سوى زن دراز كرد، در همین لحظه با خود گفت: بدبخت خداى بزرگ تو را در این حال مى نگرد، در حالى كه غرق در كام حرامى اگر هم اكنون عزرائیل بیاید و جانت را بگیرد جواب حق را چه خواهى داد و فكر كرد كه با انجام یك زنا همه عباداتش حَبط و پوچ مى گردد، ناراحت شد و رنگش تغییر كرد و رنگ به رنگ شد و در خود فرو رفت.
زن آلوده به او گفت: چه شده؟ چرا رنگت پریده؟! عابد گفت: من ازخدا مى ترسم، اجازه بده از خانه ات بیرون روم. زن گفت: واى بر تو مردم حسرت مى برند كه كنار این تخت با من بنشینند و به این آرزو برسند تو كه به این آرزو رسیده اى مى خواهى از وسط راه، آن را رها كنى؟! عابد گفت: من از خدا مى ترسم پولى را كه به تو داده ام حلال تو باشد اجازه بده از خانه بیرون روم، او سر انجام اجازه داد. عابد با حالى پریشان در حالى كه از خوف خدا فریاد واى بر من خاك بر سرم شد... او بلند بود از خانه خارج گردید.
همین حالت عابد، باعث شد كه خوف و وحشتى در دل آن زن آلوده افتاد و با خود گفت: این مرد عابد اولین گناه را خواست انجام دهد، ولى آنچنان از خدا ترسید كه پریشان گردید، ولى من سالهاست كه دامنم آلوده است و غرق در گناه، همان خدائى كه عابد از او ترسید خداى من هم هست و من باید بیش از او از خدایم بترسم.
همان دم توبه حقیقى كرد و در خانه را به روى خود بست و لباس كهنه پوشید و مشغول عبادت خدا گردید و بعد از مدتى با خود گفت: اگر من بسراغ آن مرد عابد بروم و حال خود را بگویم شاید با من ازدواج كند و در حضور او آموزش دینى ببینم و او یاور خوبى در عبادت و پاكسازى من گردد و جبران گذشته ام را بنمایم.
اموال و خادمان و اثاثیه خود را برداشت وارد روستائى شد كه عابد مذكور در آنجا بود و از محل آن عابد جویا گردید، به عابد خبر دادند كه زنى در جستجوى تو است، عابد از خانه اش بیرون آمد تا چشمش به زن افتاد دریافت كه همان زن آلوده است به یاد آن گناهش افتاد از خوف خدا نعره اى كشید و افتاد و جان سپرد. (گفته اند آن زن هم مرگش را از خدا خواست و در كنار عابد جان سپرد.
📗 #قصص_التوابین
✍ علی میرخلف زاده
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
❌زندگی دیگران را نابود نکنیم❗️
🔹جوانی از رفیقش پرسید : کجا کار میکنی ؟ پیش فلانی، ماهانه چند میگیری؟ ۵۰۰۰. همهش همین؟ ۵۰۰۰ ؟ چطوری زندهای تو؟ صاحب کار قدر تو رو نمی دونه، خیلی کمه ! یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد ، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد ، قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است.
🔸زنی بچهای را به دنیا آورد، زن دیگری گفت : به مناسبت تولد بچهتون، شوهرت برات چی خرید ؟ هیچی ! مگه میشه ؟! یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟! بمب را انداخت و رفت، ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است و .... کار به دعوا کشید و تمام.
🔹پدری در نهایت خوشبختی است، یکی میرسد و میگوید : پسرت چرا بهت سر نمیزند ؟ یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه ؟! و با این حرف، صفای قلب پدر را تیره و تار میکند
🔺این است، سخن گفتن به زبان شیطان. در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم؛
چرا نخریدی؟
چرا نداری؟
یه النگو نداری بندازی دستت؟
چطور این زندگی را تحمل میکنی؟ یا فلانی را؟
چطور اجازه می دهی؟
ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا فضولی و... اما نمیدانیم چه آتشی به جان شنونده میاندازیم !
🔻شر نندازید تو زندگی مردم. واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره! کور ، وارد خانهی مردم شویم و کَر از آنجا بیرون بیاییم. مُفسد نباشیم.
✍️مسلم حکیمی
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
روزگار غریبی است...
نمکدان را که پر میکنی توجهی به ریختن نمکها نداری ...
اما زعفران را که میسابی به دانه دانه اش توجه میکنی!!!
حال آنکه بدون نمک هیچ غذایی خوشمزه نیست...
ولی بدون زعفران ماهها و سالها میتوان آشپزی کرد و غذا خورد...
مراقب نمکهای زندگیتان باشید
ساده و بی ریا و همیشه دم دست
که اگر نباشند وای بر سفره زندگی!!!
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
💠 پدر مقدس اردبیلی
«محمد» پدر مقدس اردبیلی عالم بزرگوار جهان اسلام، در روستای «نیار» اردبیل زندگی می کرد. روزی مشغول آبیاری مزرعه خود بود. آبی که به آن جا می آمد سیبی را با خود آورد و محمد آن را برگرفت و خورد.
ساعتی بعد از کرده خود پشیمان شد. دنبال آب را گرفت و سرانجام به باغی رسید که دانست آن سیب از آن باغ بوده است. نزد باغبان رفت و طلب رضایت نمود، باغبان گفت: این باغ مال من و مال برادرم است، من سهم خود را حلال کردم، ولی برادرم در نجف اشرف ساکن است و من اختیاری از جانب او ندارم.
محمد سخت ناراحت شد و سرانجام به قصد زیارت امیر مومنان علیه السلام و طلب رضایت به سوی نجف اشرف عزیمت کرد. در نجف سراغ آن مرد رفت و ماجرا را برایش بازگو کرد و در ضمن آن طلب رضایت نمود.
آن مرد حلال کردن و رضایت خود را مشروط بر آن داشت که محمد با دختر وی وصلت کند و در تعریف دخترش گفت: وی کر، کور، شل و لال است. محمد که مشقت فراوان خود را به نجف رسانده بود، برگشتن بدون اخذ نتیجه را معقول ندانست و شرط آن مرد را پذیرفت. خطبه عقد جاری شد و شب عروسی فرا رسید.
محمد که منتظر یک موجود کر و لال و شل و کور بود، دختر زیبایی را صحیح و سالم مشاهده کرد. با کمال تعجب اوصافی را که پدرش برای دخترش بیان کرده بود را از دختر پرسید.
دختر مطالب پدر را چنین تعبیر کرد: منظور پدرم از کر بودن من، نشنیدن حرف های ناصواب بود و از کوری من ندیدن نامحرمان و از شل بودن من نرفتن به جاهای ناباب و از لال بودن من، اجتناب از غیبت و سخن های ناصواب بود.
حاصل این ازدواج الهی، فرزندی است به نام شیخ احمد معروف به مقدس اردبیلی که افتخار دیدار امام زمان عج را دارد.
👌آری، پدر که تا این اندازه مواظب خویش است و برای طلب حلالیت از صاحب نصف سیبی که بدون اذن خورده است، مشقت مسافرت از اردبیل تا نجف را تحمل می کند و همه شرایط را در قبال دادن رضایت می پذیرد، البته و صد البته باید صاحب چنین فرزندی شود.
📗#خاطرات_ماندگار_از_خوبان_روزگار
✍ عبدالکریم پاک نیا
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
💠#قرآن_میگوید:
بعضی آدمها «کَانَّهُم خُشُبٌ»...
انگار چوباند...
تا عصبانی می شوند، آتش میگیرند،
و همه جا را دودآلود میکنند،
همه جا را تیره و تار میکنند،
اشک آدم را جاری می کنند.
ولی بعضیها این طور نیستند؛
مثل عودند.
وقتی یک حرف میزنی که ناراحت میشوند، و آتش میگیرند،
بوی جوانمردی و انصاف میدهند،
و هرگز نامردی نمیکنند.
👌این است که وجود نازنین امام صادق سلام الله علیه فرمود: «هر کس را میخواهی بشناسی، در وقت عصبانیت، در وقت خشم بشناس.»
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g