eitaa logo
نکته های خوب
124 دنبال‌کننده
580 عکس
884 ویدیو
1.1هزار فایل
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  🌴 یاوران نماز 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سید بحرالعلوم در شب قدر از خدا چه خواست؟ ♦️سخنرانی علامه حسن زاده آملی حفظه الله @yavarannamaz
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
* #شب_قدر #امام_زمان حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری 💠 رکن اصلی شب قدر 🔻رکن اصلی امشب آقا صاحب الزمان علیه السلام است. لحظه لحظه امشب مغتنم است و اصل عبادت در این شب به دو بخش است که عمده اش توسل به اهل بیت (ع) و مخصوصا آقا صاحب الزمان (ع) است. با یک ارتباط می شود امشب حسن عاقبت را از خدا گرفت و با یک وساطت آقا حضرت صاحب (ع)، می توان مهر و امضا و تائید آسانی کارها را گرفت، توفیق ها را گرفت... 🔸 یک سلطان مقتدری، بزرگی، گروه محترمی را دنبال شما بفرستد برای دعوت؛ چه حالی انسان پیدا می‌ کند؟ خدای متعال دعوت کنندگان، ملائکه را، انبیاء را فرستاده که من و شما را برای ارتباط در این شب دعوت کنند، برای درخواست، برای این که به خدا التماس کنی... و این شب، شب عزیزی است. @sebghatallaah
👈 مقدس اردبیلی در محضر امام زمان عج 🌴عالم فاضل و پرهیزگار میر علام(که از شاگردان مقدس اردبیلی بوده است) می گوید: در یکی از شبها در صحن مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام بودم مقدار زیادی از شب گذاشته بود که ناگاه دیدم شخصی به طرف حرم امیرالمؤمنین می رود. وقتی نزدیک او رفتم، دیدم استاد بزرگ و پرهیزگارم مولانا مقدس اردبیلی (قدس سره) است. 🌴من خود را از او پنهان کردم، مقدس به درب حرم رسید. در بسته بود، ولی به محض رسیدن او، در باز شد و وارد حرم گردید. در کنار قبر مطهر امام قرار گرفت. صدای مقدس را شنیدم مثل این که آهسته با کسی حرف می زند. سپس از حرم بیرون آمد در بسته شد. 🌴من به دنبال او رفتم، از شهر نجف خارج شد و به طرف کوفه رهسپار گشت. من هم پشت سر او بودم به طوری که او مرا نمی دید. تا این که داخل مسجد کوفه شد و به سمت محرابی که امیرالمؤمنین علیه السلام آنجا شهید شد، رفت و مدتی آنجا توقف کرد، آن گاه برگشت از مسجد بیرون آمد و به سوی نجف حرکت کرد. 🌴من همچنان دنبال او بودم تا به دروازه نجف رسیدیم، در آنجا سرفه ام گرفت، نتوانستم خود داری کنم، چون صدای سرفه مرا شنید برگشت و نگاهی به من کرد و مرا شناخت، گفت: تو میر علام هستی؟ گفتم: آری! گفت: اینجا چه می کنی؟ گفتم: از لحظه ای که شما وارد صحن مطهر شدید تاکنون همه جا با شما بوده ام. شما را به صاحب این قبر سوگند می دهم! آنچه در این شب بر تو گذشت از اول تا به آخر برایم بیان فرمایید. 🌴گفت: می گویم، به شرط این که تا زنده ام به کسی نگویی! وقتی اطمینان پیدا کرد به کسی نخواهم گفت، فرمود: فرزندم! بعضی اوقات مسائل علمی بر من مشکل می شود، به حضور آقا امیرالمؤمنین رسیده و حل مشکل را از او می خواهم و پاسخ پرسشها را از مقام آن حضرت می شنوم، امشب نیز برای حل مشکلی به حضورش رفتم و از خداوند خواستم که مولا علی علیه السلام جواب پرسشهایم را بدهد. 🌴ناگاه صدایی از قبر شریف شنیدم که فرمود: برو به مسجد کوفه و از فرزندم قائم سؤال کن! زیرا او امام زمان تو است. من هم به مسجد کوفه آمدم و به خدمت حضرت رسیدم و مسأله را پرسیدم و حضرت پاسخ داد و اینک برگشته به منزل خود می روم. 📚 بحار ج 52، ص 174 •✾📚 @Dastan 📚✾•
👈مردی دست و پای بریده سخن می گوید 🌴دختر رشید هجری (صحابه خاص امیرالمؤمنین) می گوید: پدرم گفت: امیرالمؤمنین به من فرمود: ای رشید! چگونه صبر و تحمل خواهی کرد، آنگاه که پسر زن بدکاره، تو را دستگیر کرده و دستها، پاها و زبان تو را ببرد؟ عرض کردم: یا امیرالمؤمنین! آیا عاقبت این کار رفتن به بهشت و رسیدن به رحمت الهی خواهد بود؟ فرمود: آری! تو در دنیا و آخرت با من هستی. 🌴دختر رشید می گوید: چند روز بیشتر نگذشته بود که مأمور عبیدالله بن زیاد از پی پدرم آمد. پدرم به نزد فرزند زیاد رفت. و ابن زیاد او را مجبور کرد از امیرالمؤمنین تبری جوید. پدرم نپذیرفت. سپس گفت: علی به تو خبر داده است که چگونه می میری؟ پدرم گفت: دوستم امیرالمؤمنین فرموده است که تو مرا به برائت از او دعوت می کنی و من نخواهم پذیرفت و تو دست ها، پاها و زبان مرا قطع خواهی کرد. 🌴ابن زیاد گفت: به خدا سوگند! دروغ او را آشکار خواهم کرد! آنگاه دستور داد دستها و پاهایش را بریدند و زبانش را رها کردند سپس او را بسوی منزل حرکت دادند، گفتم: پدر جان! از قطع دستها و پاهایت خیلی ناراحتی؟ گفت: نه، دخترم! فقط اندکی احساس درد می کنم. 🌴هنگامی که پدرم را از قصر بیرون آوردند در حالی که مردم دورش را گرفته بودند گفت: کاغذ و قلم بیاورید تا از حوادث آینده و رویدادهایی که تا روز قیامت واقع خواهد شد(که از سرورم امیرمؤمنان شنیده ام)شما را خبر دهم. آنگاه قسمتی از حوادث آینده را بازگو کرد. ابن زیاد از این جریان آگاهی یافت، کسی را فرستاد زبان او را نیز بریدند و در همان شب به رحمت خداوندی پیوست. 📚بحارج42،ص122وج 75،ص433 •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانی زیبا و تکان دهنده درباره اینکه خدا کجاست و در کجای زندگی ما قرار دارد! شاید این داستان تاثیرش روی شما از هر چیز دیگری بیشتر باشد! پس کلیپ را باز کنید و تا انتها ببینید و بدانید دستان خدا هر لحظه در دستان شماست! •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
هدایت شده از دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 /قسمت بیست و یکم🔅•✾••┈ ☀️قرائت سوره برائت در مکه 📍اگر می‌توانستند، مرا قطعه قطعه می‌کردند هنگامیکه رسول خدا(ص) تصمیم گرفتند مکه را فتح کنند، دوست داشتند به عنوان آخرین بار اتمام حجت کنند تا جای عذروبهانه برای مشرکان باقی نماند و همانگونه که در آغاز آنها را به سوی خدا دعوت کرده بودند، بازهم به آنها فرصت دهند تا بیندیشید و انتخاب کنند. این چنین بود که نامه‌ای به تمام قبایل عرب و مشرکان نوشتند و آنان را از خدا بیم دادند و از عواقب کارهایشان برحذر داشتند. در آن نامه وعده عفو و گذشت به آنها دادند و به آمرزش خدا امیدوارشان کردند و در آخر نامه، سوره برائت را برای آنان نوشتند تا بر آنها قرائت شود. رسول خدا(ص) بعد از نوشتن نامه، از اصحاب خود خواستند که یک نفر داوطلب رساندن نامه به مکه شود؛ اما کسی از اصحاب پیش قدم نشد و نوعی سنگینی و هراس در چهره آنان موج می‌زد. رسول خدا که چنین دیدند، یکی از آنان(ابوبکر) را فراخواندند و نامه را به او دادند تا عازم مکه شود؛ اما جبرئیل بر رسول خدا نازل شد و پیام خداوند را ابلاغ کرد که ای محمد، این ماموریت را باید خود تو به انجام رسانی یا کسی از تو باشد. در پی این فرمان، رسول خدا ماموریت را به من محول کردند تا نامه و پیامشان را به اهل مکه برسانم. من به مکه آمدم. شما آنان را خوب می‌شناسید. اگر می‌توانستند، حاضر بودند مرا قطعه قطعه کنند و هر عضو مرا بر سر یک کوه بگذارند؛ حتی اگر به قیمت از دست دادن جان و مال و خاندانشان تمام شود! در چنین وضعیتی، نامه رسول خدا را به آنان رساندم و برایشان خواندم. آنها با و به من جواب دادند و زن و مرد همگی، اظهار و و کردند؛ اما من، چنان که می‌دانید، پایداری کردم و از خود مقاومت نشان دادم. ☀️انتصاب به جانشینی رسول خدا(ص) در غدیرخم 📍آخرین حج با پیامبر(ص) رسول خدا(ص) در بازگشت از آخرین سفر حج خود، به منطقه‌ی غدیر خم رسیدند. آنجا دستور دادند نبردی آماده کنند. سپس حضرت بالای منبر رفتند و دست مرا گرفتند و بلند کردند، بدانسان که زیربغلشان نمودار شد. سپس با صدای بلند و رسا در میان انبوه جمیعت فرمودند: «هرکس که من مولای او هستم، علی مولای اوست. خدایا دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن دارد.» با این کلام صریح رسول خدا(ص) پذیرش ولایت من عین ولایت‌الهی شد و دشمنی با من عین دشمنی با خدا دانسته شد. در همان روز غدیر بود که خداوند این آینه را نازل کرد: «الیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم و اَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُم الاِسلامَ دینا» ( امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم ) بدین ترتیب، با ولایت من دین خدا کامل شد و رضای خداوند به دست آمد. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
1_59047868.pdf
1.07M
📕 شمه ای از مجاهدت های سردار علی اکبر مصطفوی 🔰بمناسبت عروج جانباز و آزاده سرافراز سید علی اکبر مصطفوی، مسئول حفاظت بیت امام خمینی(ره) کانال کتاب فیلم دفاع مقدس @ketab_film_defaa_mogaddas
هدایت شده از دوستی با خدا
🌿 امام علی (علیه السلام) : 1- دوستی بهتر از حفظ زبان 2- و لباسی زیبا تر از تقوای الهی 3- و مالی ارزنده تر از قناعت و میانه روی در خرج های زندگی 4- احسانی بر تر از گفتار نیکو و حکمت آمیز 5- و غذایی گوارا تر از فرو خوردن خشم نیافتم... 📙 نصایح، صفحۀ 223 🌋 @doostibakhoda
هدایت شده از ✍﷽ نکته های طلایی
✅هزاران گرفتار صدا می زنند یا اباصالح المهدی ادرکنی 🌺در شهر حلّه جوان نصرانی بود که مادری مسلمان داشت و شیعه بود ، هر چه این مادر به فرزندش نصیحت می کرد و می گفت مادر بیا مسلمان شو ، پسر گوش نمی کرد ، می خندید و او را مسخره می کرد کار به جایی رسید که مادر دلسرد و مأیوس شد . 👌یک روز گفت : پسرم دنیا پستی و بلندی دارد ، خوب و بد بسیار دارد حالا که به حرف من گوش نمی کنی من یک خواهش از تو دارم ، گفت : بگو مادر . گفت : پسرم اگر روزی آمد گرفتار شدی ، اگر روزی آمد تنها و بی کس شدی . در خانه هر کسی رفتی جوابت را نداد ، وقتی از همه قطع امید کردی ، متوسل شو به ابا صالح المهدی ، اگر از دل و جان صدایش بزنی کمکت می کند . جوان گفت : مادر جان ابا صالح کیه ؟ گفت پسرم او دادرس بیچارگان است ، او دوای دردمندان است . 💐چند وقت گذشت نزدیک پائیز بود این جوان شغلش روغن فروشی بود برای خرید روغن از شهر خارج شد ، روغنها را از چادر نشیانان خریداری کرد ، و در راه باز گشت تصمیم گرفت از شدّت خستگی نیمه شب در دل بیابان بماند و استراحت کند و فردا صبح حرکت کند ، از قضا عده ای که همراه او بودند همه دارایی اش را دزدیدند فردا ظهر از فشار گرما و تشنگی بیدار شد خودش را وسط بیابان تنها دید بلند شد ، گفت خدایا چکنم؟ من در این بیابان تنها جان می دهم کسی هم خبر ندارد ، آنچنان مضطرب شد و به حالت انابه افتاد ، یادش افتاد مادرش سفارش کرده بود : هر موقع مضطرب شدی و دادرسی پیدا نکردی بگو( یا ابا صالح ادرکنی ) چند مرتبه از سوز دل صدا زد ( یا اباصالح المهدی ) تا از هوش رفت . ❤️یک وقت متوجه شد یک آقای زیبایی کنارش نشسته است با مهربانی خاص آب در دهانش می ریزد . 👌حالا از زبان جوان گوش کنید تا این آب به گلویم رسید آنچنان گوارا بود که فوراً عطش من برطرف شد ، قوت گرفتم ایستادم ، سلام کردم ، گفتم آقا شما چه کسی هستی ؟ فرمودند : من حجة بن الحسن هستم . آی جوان وقتی به حله رسیدی مذهب مادرت را انتخاب کن ، گفتم باشد آقا ، به روی چشمم ، چند قدمی با آقا رفتم یک وقت با تعجب دیدم به شهر حله رسیدیم صدا زدم آقا حالا که لطف فرمودید مرا از هلاکت نجات دادید برویم خانه تا کارتان را تلافی کنم . فرمودند : نه هزاران گرفتار از شیعیان ما الان دارند من را صدا می زنند من باید بروم به دادشان برسم . 🔰منبع، گلواژه فاطمیه 2 ، ناشر: افق فردا 1382 ، ص64-67 به نقل از ره یافتگان وصال . 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 1⃣ متن های و کارگشای این کانال را با قصد ارسال بفرمایید. 👇👇 🆔 @m_serat
هدایت شده از ✍﷽ نکته های طلایی
4_5924911778583545087.mp3
4.71M
👆👆 ✅«راه حل ظهور امام زمان چیست؟!!» 🔸 با توصیه استاد عالی 🔸همراه با نوای علی فانی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ❤️امام زمان - عجّل الله تعالي فرجه الشّريف - فرمود: 🌸بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود كه معتقد باشيد بر اين كه ما اهل بيت رسالت، محور و اساس امور، پيشوايان هدايت و خليفه خداوند متعال در زمين هستيم. 🌸 همچنين ما امين خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه مي باشيم، حلال و حرام را مي شناسيم، تأويل و تفسير آيات قرآن را عارف و آشنا هستيم. 🔰«تفسير عيّاشي، ج 1، ص 16» 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم #صوت #همراه_با_علما #مداحی #همراه_با_اهلبیت #حدیث #تلنگر 3⃣ صوت های #مذهبی و #مفید این کانال را به دوستان خوبتون هدیه نمایید. 👇👇 🆔 @m_serat
هدایت شده از مفاخر
♻️ پايان تأليف تفسیر شريف «المیزان» (1392ق) ✍ کتاب "الميزان في تفسير القرآن" تأليف علامه طباطبايي، در حدود سال ۱۳۷۴ق شروع و در شب قدر (۲۳ رمضان‌) ۱۳۹۲ق پايان يافت، اين تفسير نخستينبار در ۲۰ جلد بالغ بر ۸۰۰۰ صفحه به زبان عربي در قطع وزيري منتشر شد. ✅ شيوه تفسير "قرآن به قرآن" علامه طباطبايي شيوه‌اي بي‌سابقه بوده ‌است. وي بناي تفسير آيات را کمک گرفتن از ديگر آيات قرآن براي روشن نمودن قصد و معنا قرار داد. اين تفسير شريف به زبان فارسي در ۴۰ جلد و نیز ۲۰ جلد ترجمه شده‌ است. ✅ خود علامه پيرامون اين روش تفسير، کراراً اظهار مي‌داشت: «ما اين روش تفسيري را از مرحوم قاضي داريم.» اولين و مهمترين مزيت تفسير شريف "الميزان" تفسير آيه به آيه ‌است. علاوه بر آن، مي‌توان به ورود علامه به بحث‌ها از جوانب گوناگون اشاره کرد يعني علامه علاوه بر تفسير؛ بحث‌هاي روائي، اجتماعي، تاريخي، فلسفي و علمي را هم بدون خلت بيان کرده‌ است. http://eitaa.com/joinchat/2697003010C86ca0b02c5
هدایت شده از مفاخر
♻️ پايان تأليف كتاب گرانسنگ «جواهرالكلام» (1254ق) ✍ اين منبع ارزشمند كتابي جامع درباره احكام الهي و حلال و حرام شريعت اسلام مي‌باشد. نقل اقوال فقهاء در همه ابواب فقهی و استدلال دقيق و سهولت در استنباط احكام الهي از نكات عمده قابل توجه در "جواهرالکلام" است. آيت اللَّه شيخ محمد حسن نجفي صاحب جواهر در سن ۲۵ سالگي شروع به تأليف آن نمود و حدود سي سال از عمر گران بهاي خويش را صرف آن كرد و به همين خاطر به "شيخ الفقهاء" شهرت يافت. ✅ تهاجم فكري وهابيت و اخباريون، صاحب جواهر را به فكر ضرورت رهبري امت اسلام انداخت. لذا موضوع ولايت فقيه را در اثر ارزشمندش مطرح نمود. و آن را از ضروريات فقه اسلامي قلمداد كرد. منكران ولايت را افرادي غافل از فقه جعفري دانست و آن را تداومبخش حركت انبياء الهي و ائمه معصومين (ع) برشمرد. و مجتهد مطلق و جامع شرايط را در زمان غيبت از سوي ائمه (ع) براي اقامه حدود و مانند آن نائب خواند. http://eitaa.com/joinchat/2697003010C86ca0b02c5