چرا باید ادامه داد؟
و چگونه؟
صبح زنگ زدم تهران به علیرضا. جسارت کردم به ایشان عتاب گفتم باید دیگر چه بشود که بلند شوی و بیایی بغداد؟!
گفت تو بگو برنامه چیست؟ گفتم مگر معلوم نیست؟! فشار سیاسی به اردن از طریق بدنه مردمی عربی و عراقی. تا حالا که جواب داده و جبهه استکبار هم واکنش نشان داده. ولو این که جمعیت خیلی هم نبوده اند. این بار باید با جمعیت بسیار انبوهتری حرکت کنیم.
گفت از من چه کاری ساخته است؟ گفتم با اعتبار و روابط ات بتوانی خرد و کلان را راضی کنی. گفتم الان شرایط بسیار خطرناک است. ممکن است همه چیز خفه شود. ممکن است کلک حماس را بکنند. ممکن است تا مدتها دیگر نشود کاری کرد. با فراست همیشگی اش گفت به همین دلیل نمیشود کاری کرد. چطور؟
ایران میخواهد اسرائیل از درون بپاشد بیآنکه جنگ گسترش یابد. آمریکا، که دیگر الان مطمئنیم صحنهگردان اصلی است، میخواهد اسرائیل را نگه دارد، حماس را نابود کند و جنگ گسترش نیابد. به همین دلیل است که در موقعیت موازنه وحشت هستیم. بازی شدیدا حساس و ظریف است. حرکتها باید بسی ماهرانه و دقیق باشند. از این رو است که بسیاری از بازیگران موثر وارد بازی نمیشوند، از خوف این که حرکت نابهجایی کنند. و پس شاید چنان فعالیتهای اجتماعی نادرست باشند.
عرض میکنم قبول الان شرایط موازنه وحشت است. و قبول که حرکتها باید بسیار ظریف باشند. ولی آیا دلیل این وضعیت، پیشبینیپذیری حرکت طرفین نیست؟ آیا وقت آن نرسیده تا نیرویی وارد صحنه شود که رویش حساب نمیشده؟ تا مگر سرنوشت نبرد به نفع مقاومت پایان یابد و صلح مخرب و مرگآور آمریکایی نباشد؟
قبول میکند. حتی بغداد آمدن را.
از صبح احساس نگرانی میکنم. هنوز کاری نکرده ایم و نبرد در وضعیت خاصی قرار دارد. نه پیروزی بزرگی در نزدیکی دیده میشود و نه مغلوبایم. راهبرد همان قبلی است، پنج کلمه است:
مشارکت سیاسی مردم در جنگ
این چیزی فراتر از فعالیت رسانهای و فرهنگی و حتی حمایت مالی است که همه آنها سرجای خود. به یک جمعیت انبوه مردمی نیاز است. آنقدر انبوه که دولتها را منفعل کند. دقیقا چیزی که قابل پیشبینی نیست. برای این جمعیت انبوه همه گروههای مختلف با اراده مستقل سیاسیشان باید مشارکت کنند و منابع را پای کار بیاورند. سهم ایرانیها محدود باید باشد، اما ایرانیها پیشتاز و الهامبخش اند؛ به قول یکی از برادران عراقی در ساعات پایانی حضور در طربیل، قدوه.
برنامهریزی برای حضور منسجم در بغداد آغاز شده. تجربه قبلی پیش روست و درس باید گرفت تا اشتباهات تکرار نشوند. مذاکره با طرفهای عراقی و عربی هم آغاز شده. مجموعا کار بسیار دشواری پیش رو داریم؛ اما تنها راه است تنها راه.
برای فراخوان آماده میشویم.
ماشاءالله و لاحول و لا قوة الا بالله.
https://eitaa.com/al_harkah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله...
نوای تکبیر میآید از مأذنههای مساجد اهل سنت این اطراف...
الان بغداد
در جامع امام علی بن ابی طالب ایم.
https://eitaa.com/al_harkah
ایرانیهای همراه ما، نگهبان نظامی مسجد را بیدار کردند تا بلندگو و تشکیلاتش را راه بیندازد تا از گلوی جامع امام علی بن ابیطالب صوت نصرت مظلوم برخیزد بلند شود...
اینجا را بارها وهابیون القاعده زده بودند، اما الان به حکم مساجد سنگر اند، شده قرارگاه تجمع ایرانیهای بیقرار فلسطین.
مغناطیس بازگشت
۱. توی احوالات چهکنم چهکنمِ گام بعدی، یک سری زدم به اینستاگرام. خیلی اهلش نیستم و صفحه هم غیرفعال است. رفته بودم صفحه تجمع العالمي لدعم خیار المقاومة را ببنیم. سید زکریا گفته بود ویدئوی پخش اذان روبروی منفذ الحدودی طربیل کلی بازدید داشته.
اینستاگرام را که باز کردم، دیدم دایرکت پیام جدید دارم. یک رفیق قدیمی بود. بعد از مدتها ردم را زده بود و گفته بود الان ایتالیام و خبرم کن و الخ. جوابش را دادم. در آنْ پاسخ داد و اصرار که تماس تصویری. حرمت رفاقت اجازه نداد بگویم موقعیت خیلی هم مناسب نیست. البته کار مشخصی هم نداشتم اما گفت و گو با رفیق فلسفه خوانده دل و دماغ میخواهد. رفتیم روی لینک گوگل میت که فرستاده بود.
تا دیدمش گرم شدیم. گفتم از اوضاع چه خبر. خیلی غمگین بود از وضع غزه. میگفت فلسطینیهای اینجا همه میخواهند برگردند. میگفت از زندگی سیر شده اند و میگویند میخواهیم برویم زیر بمباران بمیریم. میگفت بهشان میگویم اسرائیل جانی است، قبول؛ کودککش است قبول؛ ولی چه فایده دارد خودتان را به کشتن بدهید، باید راهی پیدا کنید برای توقف جنگ. شما مسئول آینده اید.
بهش گفتم دکتر این یک خشم انباشته نسلی است از ۷۵ سال ظلم و جنایت و تبعیض و خیانت. برای جوان فلسطینی دیگر صلح معنا ندارد. یا برگردد و شهید شود یا برگردد و سرزمینش را پسبگیرد.
٢. امروز به لطف بعضی مجاهدین ایرانی و عراقی رفتم معراج الشهدا. تنها معراج الشهدای عراق توی جاده ترانزیتی کرکوک. به یاد آزادسازی آمرلی یادمانی زده اند. حال و هوای جنوب خودمان دارد و اردوهای راهیان نور. فرهنگ شهادت است میرود تا نزدیک اقلیم و شباهت میسازد. کنار جایگاهی که روی مصلای نماز صبح حاج قاسم ساخته اند، یک تابلو زده اند
من هنا بدا تحریر آمرلی و سینطلق نحو القدس.
به فرمانده گفتم از غزه بگو. گفت خون این ۵۰۰۰ شهید غزه نامش را بلند کرده، دنیا را گرفتار خودش کرده، پیروزی از آن مقاومت است ان شاء الله. ولی چیزی بیش از این است. فقط نام غزه بلند نشده که شده، خون بیگناهان یک مغناطیسی تولید کرده یک میدان جاذبهای که همه را به سوی خودش دعوت میکند. میدانی که خونها را به جوش میآورد و و تن را به حرکت. اما چه حرکتی.
٣. دیروز با حمید بگومگو داشتیم. راست میگفت راهبرد من النهر الی البحر رهبر انقلاب فقط نابودی اسرائیل نیست، که بازگشت فلسطینیها هم هست. این دومی اتفاقا بیشتر کمر استکبار را میشکند و اصلا خشم قدرتهای غربی از تکرار همین شعار است در راهپیماییهای آزادههای فرنگ. مساله حرکت روی امواج بازگشت است. وگرنه زخم زدن به اسرائیل را ابطال حماس و حزب الله هم مشغولش هستند و جا تنگ است برای خیل مردمی که خونخواه مظلومان غزه اند.
حمله زمینی شده باشد یا نشده باشد، مساله این است که چطور ملت فلسطینی از سراسر دنیا برگردند سر مرزهای سرزمینشان. این کار نیروی سیاسیای میخواهد که باید از درون همین کوچه و خیابانهای عراق و اردن و سوریه و مصر برخیزد
ما عراق مانده ایم تا جریان خیزش قوت بگیرد به استقبال اردنیها وصل شود و جامعه فلسطینی ساکن اردن نیرو پیدا کنند.
امشب که برگشتم مسجد، امیر میگفت عدد متحصنین طریبیل به ۶٠٠٠ رسیده...
https://eitaa.com/al_harkah
13.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رای عراق - ١
عراق بافت سیاسی همگونی ندارد. البته هر سیستم سیاسی کاملا همگون نیست. اما درباره عراق این ناهمگونی عامدانه تعبیه شده تا دولت همیشه مختل باشد. رئیس جمهور سهم کردهاست، نخست وزیر سهم شیعیان و رئیس مجلس عرب سنی. همان نخست وزیر هم باید توسط رئیس جمهور تنفیذ شود و رای اعتمادش را از مجلس بگیرد. مجلس هم که طبیعتا توزیع میشود بین احزاب مختلف.
پشت پرده چه گذشته در رای شب گذشته نماینده عراق در سازمان ملل، هنوز معلوم نیست. بالاخره رایشان تصویب قطعنامه شد با تحفظ این که اسرائیل را به رسمیت نشناسند. هر چه باشد، سیاسیون در عراق دیدگاههای دیگری هم دارند.
ایشان حسین مؤنس است، عضو پارلمان. روز سوم تحصن آمده برای متحصنین سخنرانی، وسط کار این شبکه و آن شبکه به محافظ گفتیم از ایرانیم و شبکه فلان. راهمان داد و ازش مصاحبه گرفتیم:
https://eitaa.com/al_harkah
رای عراق - ۲
«بسم الله الرحمن الرحیم
امروز ما یک محور هستیم؛ هر که میخواهد بپذیرد و هرکه میخواهد نپذیرد. هدف ما عزت و کرامت است. و رهبری با بصیرت داریم؛ که در جنگ با اشغالگری وارد شد. در جنگ با داعش وارد شد. در یمن وارد شد. در تمام اینها با بصیرت ورود کرد. رهبریای که میتواند هیجانها را کنترل کند و درگیری را اداره میکند. این اولا؛
دومین موضوع پیامی است که من به ملت ایران دارم و آن اینکه ما امروز در حال تشکیل محور جدیدی هستیم قهرمانانی که این حرکت را به پا کردهاند به دنبال این هستند که تشکیل این محور را اعلام کنند محوری که از غزه تا اینجا امتداد پیدا میکند.
- پیام شما به اردن و ملت اردن چیست
از حکومت اردن و تمام حکومتهای پیرامون رژیم صهیونیستی میخواهم که مرزهای خود را برای رسیدن کمکهای انساندوستانه بگشایند و همچنین فشارهای خود را بر این نظام صهیونیستی متوحش و بیمنطق افزایش دهند نظامی که مردم غیرمسلح را هدف قرار میدهد. این جنگ غیرعادلانه و نافی حقوق مردم است. به همین دلیل در حکومتهای عربی است که بر اساس عربی و اسلامیتشان، و اگر کرامت دارند بر اساس آن، بر رژیم صهیونیستی فشار آورند؛ نه آنکه برای صلح با آن کنفرانس برگزار کنند. لازم است که این کنفرانسها برای حمایت از ملت فلسطین باشد.
- پیام شما برای ملت اردن چیست
ما میدانیم ملت اردن ملتی زنده و آگاه است آنها باید برای حمایت از این قضیه موضع صریح بگیرند. و آنها برای این موضوع اولویت دارند با لحاظ قرب مکانیشان. ما انتظار داریم در تمام مبارزات حضور داشته باشند برای همین ما از آنها انتظار داریم موضع محکمی بگیرند برای توقف تجاوزگری رژیم صهیونیستی.»
https://eitaa.com/al_harkah
دم ظهر که شد، شنیدم یک خوشصدا رفته پشت میکروفون. سرک کشیدم دیدم نگهبان نظامی مسجد است. آدم تر و تمیزی است و به نظافت مسجد اهمیت بیشتری میدهد. ظاهرش به ارتشهای بعثی میخورد ولی اهل نماز و قرآن.
صبح بهم میگفت عربی از فارسی آسانتر است. زیاد ایرانی میبینم که عربی صحبت میکنند. اما عرب کمتر دیدهام که یهجی بالفارسی!
گفتم مدارس در ایران دانشآموزان رو الزام میکنند به یادگیری عربی. او هم چیزهایی گفت از آموزش عمومی متوسطه و ابتدایی در عراق.
آخرش گفت زمان صدام نه نان داشتیم نه کفش، الان رفاه خیلی بیشتر شده ولی بعضیها الکی دوستدار صدام اند...
دیشب گروهی از برادران رفتند طریبیل برای امکانسنجی تجمع ایرانیان.
اگر شرایط خوب پیش برود همین روزها فراخوان دوم را خواهیم داد.
برای فراخوان دوم، که حتما باید مستقل باشد، سه کار را همزمان پیش میبریم:
برنامهريزی برای حضور موثر ایرانیها
دعوت از گروههای مختلف سیاسی و مذهبی عراقی خصوصا عشاير شیعه و سنی
و سوم تامین مالی
این آخری از همه سختتر است!