.
نقل قول حیرتانگیز و ترسناکی است
جنگ اخیر، اتمام حجت بیسابقهای با «انسان» بود. و این گفتار از مرحوم حائری به خوبی نشان میدهد که چگونه نمیتوان به سادگی صف دوستداران اسراییل را از دشمنانش تشخیص داد.
تکتک انسانهای روی زمین چه ما شهروندان جمهوری اسلامی چه هر جای دنیا، اگر نتواند اسراییل را واقعا در جایگاه «دشمن» به جا بیاورد یعنی میدانی از عمل بیابد که در آن بتواند «واقعا» برای «ضربهزدن به» و «ضربهخوردن از» اسراییل آماده شود، نهایتا «دوست» اسراییل است. میدان نبرد امنیتی و نظامی با اسراییل ضرورتا تنگ است. ضرورتا نمیتواند فرم مبارزهای عمومی و قابل تجویز برای ما مردم معمولی باشد. مایی که در دانشگاه و بازار و مسجد، میخواهیم زندگی معنیداری داشته باشیم.
اما آیا این ما را تبرئه میکند؟ آیا میتوانیم دلخوش باشیم به اینکه الحمدلله برای آیتالله خامنهای و سیدحسن نصرالله و بدرالدین حوثی کف و سوت میزنیم؟ متاسفانه اسراییل تا اینجا مشکلی با قضیه ندارد. چه بسا از آن استقبال هم کند.
اسراییل سرطان است و سرطان شما را وادار نمیکند یک جور خاصی عمل کنید، وادارتان میکند عمل نکنید. وادارتان میکند تماشا کنید و در این تماشا غوطهور شوید. مگر نه این است که تمامی ملتهای عرب و مسلمان و فراتر از آن ملتهای غیرمسلمان در اروپا و آسیا و آمریکا، وجدان خود را با همین تماشا و مشارکت در گسترش تماشا التیام میدهند؟ مگر نه این است که همین تماشا، نیروی محرکه عدم فروپاشی روحیشان از فشار مهلک و کشنده ظلم و نسلکشی است؟ اگر این تماشا و نمایش، نیرومند نبود اگر فریبا و اغواگر نبود، ملتها در صحنه شهر و نه در معرکه جنگ، چگونه میتوانستند هیچ کاری نکنند. تمام آنچه اعراب و مسلمانها را اینچنین منفعل کرد، توهم این بود که ما مردم با ابزار رسانه، مستقل از وحدت سیاسیای که دولتها نماینده آن هستند، قدرت داریم. فریب تلخی است.
صحنه تماشا، صحنه منعفل کردن بشر، در شدیدترین کنتراست با ظاهرش که گویا میتواند علیه اسراییل عمل کند، بزرگترین متحد اسراییل است. صحنه تماشا همان منطقی را منفعل میکند که خمینی کبیر با عبارت سطل آب بیانش کرد. سطل آبمان کجاست؟ کجا و چگونه بر سر اسراییل خالیاش کنیم؟
این سوالی است که نه صحنه تئوریزده و خونسرد دانشگاه جوابی برایش دارد نه اکتیویستهای رسانهای که گویا برایشان بدیهی است دارند اسراییل را نابود میکنند. خردهای بهشان نیست. چه کسی میداند میدان عمل ما علیه اسراییل کجاست؟ دارم سختترین سوال زندگیام را میپرسم و مرحوم حائری میگوید سختترین سوال زندگی هر انسانی این است.
https://www.instagram.com/p/CzoDX9co4FP/?utm_source=ig_web_copy_link&igshid=MzRlODBiNWFlZA==
24.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الاتجاه گزارشی هم از بیستوهشتمین روز تجمع پشت مرزهای اردن، در طریبیل، رفته است...
بسم الله الرحمن الرحیم
الجزیره منبع خبر آتشبس است. یک توقف چهارروزه. تبادل تعدادی اسرا و غیره.
حتی اگر به آتشبس نهایی هم نزدیک نباشیم، این جنگ بالاخره پایانی دارد. طوفان الاقصی ضربهای کاری و عمیق بر پیکر رژیم وارد کرده، اما ضربه نهایی نبوده. و تمام مساله همین جاست.
اگر اکنون وقت ضربه نهایی نیست، یعنی اگر هنوز وقت آن نرسیده که تمامی نیروها و جبهههای سیاسی و رسانهای و حقوقی و اجتماعی و اقتصادی و اطلاعاتی و نظامی برای نابودی کامل رژیم فعال شوند، آیا تضمینی هست که رژیم صهیونیستی، این غده پیشرونده، که جز زور و تجاوز و تعدی منطقی نمیشناسد، بعد از پایان این جنگ سر جایش بنشیند؟
بر اساس کدام تحلیل میتوانیم اجازه داشته باشیم فشارها را بر رژیم کاهش دهیم و سر کار و بارمان برگردیم؟
✊ چرا فلسطینی ها ایستاده اند و در کرانه چه کنیم؟!
حتما اصالت این مردم و بی نظیر بودن این جغرافیا از نظر حضور پیامبران بزرگ الهی چون آدم و ابراهیم و سلیمان و داود و یعقوب و یوسف و عیسی و موسی و... سلام الله علیهم اجمعین و ایمان عمیق شان نقش محوری در ایستادگی جانانه امروز دارد ولی وقتی اکثریت یک جامعه می ایستد حتما باید به سراغ «تجربه تاریخی» این ملت و قوم نیز رفت.
یاسر عرفات که خود میگوید تخت تاثیر سخنان یک سید ایرانی یعنی سید مجاهد نواب صفوی در دانشگاه الازهر به سمت جهاد گرایش پیدا کرد، اولین جریان مسلح گسترده فلسطینی یعنی فتح را در ۱۹۵۹ و پس از گسترش موج ملی گرایی عربی بخاطر پیروزی جمال عبدالناصر در جنگ ۱۹۵۶ تاسیس کرد. وی اولین خارجی بود که به ایران آمد و با امام دیدار کرد.
هم او اما پس از جهاد و تحمل فشارها به صلح گروید و نهایتا اسلو را امضا نمود ! اما حتی همین آدم خسته که آبروی جهادی خود را بر سر صلح گذاشته و حاضر به اعطای اکثر زمین فلسطین به اشغالگران شده بود نیز دید که اینها به مفاد تعهد پایبند نیستند و در کرانه باختری نیز شهرک سازی میکنند و آنگاه که سخن از جهاد مجدد زد، مرگ مشکوک به سراغ ش آمد.
اما حماس بعد از روی کار آمدن توانست فقط با اسیر گرفتن گیلعاد شالیط، ۱۰۷۰ اسیر را آزاد کند و این تجربه تاریخی بسیار مهم که در سه دهه اخیر رخ داده اینک جلوی چشمان مردم فلسطین است. آنها باور کردند که مسیر سازش هیچ دستاوردی برای شان ندارد و به «اشغال تدریجی» زندگی در غزه منجر خواهد شد لذا ایستادگی را انتخاب کرده اند.
امروز، جریان فتح مانع اصلی تحرک گسترده کرانه ای است که چهل برابر غزه، مساحت دارد چرا که عملا جاسوسی از جهادی ها در این منطقه به عهده این خائنان است. کرانه هم میتواند تسلیح و غزه ای مقاوم شود بشرطی که اینها نباشند! البته بدون تغییر در اردن نمی توان به این هدف براحتی دست یافت. بماند ...
📍 @komeilialireza
الحرکة
✊ چرا فلسطینی ها ایستاده اند و در کرانه چه کنیم؟! حتما اصالت این مردم و بی نظیر بودن این جغرافیا از
ابوعبیده:
به مبارزان ملت فلسطین در کرانه باختری سلام و درود میفرستیم.
از نیروهای امت که برای دفاع از مردم غزه در میادین و جبهههای مختلف به پا خواستند، تقدیر و تمجید میکنیم.
درودی ویژه میفرستیم به برادرانمان در یمن، یمن عربی و اسلامی که ندای امت آنها را به حرکت انداخت.
به برادرانمان در لبنان درود میفرستیم که پایگاههای دشمن را در هم کوبیدند.
به برادرانمان در عراق آزاد و هر مکان دیگری درود میفرستیم.
خواستار تشدید رویارویی با اشغالگران اسرائیلی در کرانه باختری و تمامی جبهههای مقاومت هستیم.
از برادرانمان در اردن دعوت میکنیم فعالیتهای مردمی خود را شدت بخشند، چرا که شما کابوس دشمن هستید که نگران هرگونه حرکت شماست.
سلام و درود بر مردم ما در غزه به خاطر ثبات و پایداری که نمونه انسانهای آزاده در جهان هستند.
بدانید که پیروزی خداوند نزدیک است. این راه جهاد است، یا پیروز میشویم یا به شهادت میرسیم.
@Thirdintifada
🔴 بیانیۀ جمعی از نیروهای سیاسی در رابطه با خروج از انفعال نسبت به حماسه غزه
📜بخش هایی از بیانیه:
🔸 عملیات ۱۵ مهر ۱۴۰۲ در غزه، یک زلزله شدید بود. اما مهمترین پیامد طوفان الاقصی و حوادث پس از آن ایجاد یک فضای عمومی و انسانی علیه رژیم در سراسر جهان و بهویژه امریکا و اروپا بوده است. خشمی عمومی و ابراز شده، که نوید شکلگیری یک آرایش سیاسی و مردمی ضدّ رژیم و همپیمانان آن، یا همان بلوک جهانی غرب، میداد. کیست که نداند سرنوشت اسرائیل چقدر به تاثیر این خشم عمومی در سبدهای رای حامیان این رژیم گره خورده است؟
🔹 به گواهی رهبران محور مقاومت و شهادت آژانسهای غربی، این فضا چیزی نبوده که نتیجه مهندسی افکار عمومی یا هجمهٔ لشکرهای سایبری یا میانداری چهرهها و گروههای نزدیک به مقاومت باشد. این وضعیت بیش از هر چیز گویای فرصت بزرگی است که در برابر جبهه مقاومت پیدا شده است بی آنکه برای پدید آمدنش اقدامی مستقیم کرده باشد. اما آیا ما آماده استفاده از این فرصت هستیم؟!
🔹 این انفعال نتیجه چه وضعیتی است؟! گریبان کدام بخش از دستگاه توسعهٔ خارجی سیاسی جمهوری اسلامی ایران را باید گرفت؟
در بعد نظامی و امنیتی، نیروهای وفادار، مجاهد و مخلص نظام، در این چهار دههٔ پس از جنگ تحمیلی بیشترین هزینهها را برای مقابله با اسرائیل و آمریکا در منطقه داده اند و پاکترین جوانان و شجاعترین مردان امت را فدای مقاومت کرده اند؛ تا جایی که نفوذ نظامی و امنیتیشان قلب استکبار را نشانه گرفته است. اما آیا این مجاهدت پیوسته و طولانی و خالصانه، پشتیبانی سیاسی و اجتماعی کافی را داشته است؟ آیا فضای فکری و سیاسی و فرهنگی در منطقه، اروپا و آمریکا به شکل مشابهی شاهد تحرک نیروهای فرهنگی و سیاسی دستگاههای نظام بوده اند؟
🔹 آنچه با آن مواجهیم یک وضعیت روحی است. وضعیتی که مبارزه را پایانیافته تلقی میکند و مدتهاست خود را برای یک زندگی امن و عادی آماده کرده است. تمایل به عادیسازی روابط با امریکا، توافق با قطبهای بلوک سازش در منطقه، و تلقی از جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر عادی از نتایج چنین وضعیتی است. منحصر به چپ و راست هم نیست؛ آنچنان که مواضع سیاسیون اصولگرا، اصلاحطلب و نواصولگرا در این روزهای پس از ۱۵ مهر ۱۴۰۲ نشان میدهد. همان آرایشی که اکنون در حال آماده شدن برای پیروزی در انتخابات اسفندماه است.
🔹 واکنش به چنین وضعیتی نیازمند سیاستی بنیادیتر است. رویکردی باید در پیش گرفت که بتواند نیروی انقلابی را، نیرویی که مدعی شکلی از بودن انسان در این جهان است و نمیخواهد به مرزهای تاریخی و هویتی محدود بماند، جذب کند و به کار بیندازد.
🔶 متن کامل بیانیه را میتوانید در آدرس زیر مطالعه فرمایید:
https://vrgl.ir/e3XqL
✍برای پیوستن به جمع امضاکنندگان این بیانیه وارد لینک زیر شوید:
https://survey.porsline.ir/s/6trfUpps
🇮🇷@Ensejam_iri
💢 تنور دوقطبی ایرانی و گزینهی عصر بیگزینگی
🖌 هادی معصومی زاع
❇️ آنچه دیشب در خصوص ضرورت افزایش تنش کنترلشده نوشتم از سر ذوقزدگی و احساسات جوانی نبود. دیگر عمر ما از هیجانات دورهی جوانی گذشته است. رفتارهای نپختهی برخی انقلابیون سابق-روشنفکران امروز درسهای خوبی به ما داده است که کار و اندیشه می بایست پخته باشد و نه داغ و تند. نیز با تجربهی حضور در چند جنگ آن قدر می دانیم که یک رفتار محاسبهنشده می تواند چه بلایی بر سر مقدرات یک کشور بیاورد. این را در تجربهی عراق صدام به عینه دیده ایم.
اما همچنان می دانیم که انفعال و مسالمتجویی افراطی پیشنهادی برخی چهگونه می تواند سایهی جنگ را در بازهی زمانی بلندمدتتر بر سر یک کشور بیاورد. این شاید برای بیزنس قدرت حزبی و گروهی برخی (حساب طیف جوانی که هیچ کلاهی از نمد سیاست برای خود نبافته اند، جداست) مناسب باشد که هست، اما کشور را به چاه ویل می برد. در شرایطی که طرف مقابل در یک جنگ اقتصادی وحشیانه، کمر به خشکاندن ظرفیت تمدنی ایران بسته و تجربهی مذاکرات قبلی نیز در نهایت با ریزش چندصددرصدی پول ملی و تشدید تحریم به بن بست رسیده است، این سوال مطرح می شد که آیا راهکار سومی در چنته دارند که به ما نمیگویند؟ به گمانماتهام جنگطلبی و تجارتِ جنگ دیگر منسوخ و نخنما شده است. لااقل به نسل جوان آسیبخوردهای همچون ما نمی چسبد. ما خودمان قربانی هستیم مربی. کاسبی تحریم-مذاکره شغل همانهاست که کشور را به اینجا رساندهاند.
❎ می گویند در صورت افزایش تنش هزینههای سنگینی را متحمل خواهیم شد. درست است. اما مگر گزینهی دیگری هم باقی مانده است؟ مذاکره؟ بسیار عالی. از قضا من هماره طرفدار مذاکرهی مستقیم بودهام. این لوس بازیهای دولت جدید را هم هیچ وقت هضم نکردهام که مذاکرهی باواسطه از دو اتاق. مگر نامحرمید؟ اما لختی درنگ کنیم که آن روز که وضع آن بود، آن شد. امروز که وضع این است با چه پشتوانهای پای میز مذاکرات می خواهید بروید؟ این بار امضای چه کسی ضمانت باقی ماندن امریکا در یک توافق مطلوب خواهد بود؟ می گویند ضمانت آن که در یک افزایش تنش مقطعی، جنگ به قلمروی ما توسعه نیابد و امریکا زیرساختهای ما را نابود نکند چیست؟ می گویم هیچ ضمانت قطعی در کار نیست. و خب این قطعا به معنی نسنجیده رفتار کردن و شانه خالی کردن از مسئولیت نیست. ایدهای است با تمام لوازم و ظرافتهایش در مقام اجرا. اما سوال را با سوال پاسخ می دهم که ضمانت آن که روز خروج مجدد ایالات متحده از توافق سوم و چهارم و دهم، بلایی بدتر از عراق 2003 بر سر ایران نیامده باشد چیست؟ ضمانت آن که تا آن روز از فرط تحریم و فقر دولت مرکزی، صد چرخهی خشونت جدید در داخل را تجربه نکنیم چیست؟ ضمانت آن که زیرساختها ما از سر تحریم و بیپولی خودبخود از کار نیفتد چیست؟ تبعات افزایش تنش، احتمالا قطعی است. تبعات نرمش کنونی اما ضرورتا قطعی است. خب پس اگر این است، چرا سوال را یک بار از آن طرف نپرسیم؟
❎ طبیعتا من نه سرباز نهاد میدانم و نه کارمند دستگاه دیپلماسی. به این دوگانههای جعلی هم باور ندارم. بیشتر آن را مفاهیم بیزنیس قدرت میدانم. اما سیر تحولات ایران این یک دهه و تجارب جهانی موجود را که دنبال می کنم به این باور می رسم که در کشاکش جنگ نان ، برای پایبند کردن امریکاییها به توافقاتشان گزینهی دیگری در کار نیست. دیپلماتت را نمی توانی دست خالی پای میز مذاکره بفرستی. افزایش تنش موصوف، نه یک گزینه از میان مجموع گزینهها که گزینهی شرایط بیگزینهگی و بیچارهگی است برادر. و در خلق چنین شرایطی همهی دولتهای پس از جنگ نقش داشتهاند و نمیتوانند شانه خالی کنند. هر کدام به شکلی و اندازهای.
هدایت شده از انسجام
🔴 امید و آینده با انحصار سیاست، معنا نمیشود!
🔷 بیانیۀ جمعی از نیروهای سیاسی-مدنی جبهه انقلاب و مقاومت
🔶 متن کامل بیانیه را میتوانید در آدرس زیر مطالعه فرمایید:
https://vrgl.ir/D6yvp
✍برای پیوستن به جمع امضاکنندگان این بیانیه به ادمین پیام دهید.
🇮🇷@Ensejam_iri