eitaa logo
علم بر دوش
677 دنبال‌کننده
155 عکس
38 ویدیو
42 فایل
لحظه ای تفکر و دیدن برای یافتن حقایق بزرگ... @alam14
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام آقای اشتری چند سوال دارم آقای اشتری، شما چه کسی هستی که وکیل می فرستید پیش کسی و می گویی به من پاسخ بده؟ آقای اشتری، شما با چه ارگان ها و نهادهایی ارتباط دارید که می توانید اینقدر دقیق زمان و مکان وقوع مسائل را در بیاورید؟ آقای اشتری، آیا وکیل شما غیر از پاسخ این سوالات، امر دیگه ای هم با شخصیت دارد؟ یعنی اگر شخصیت، اراده شما را تبعیت کند، می تواند از گزند اطلاعات تشکیلاتی شما در امان بماند؟ @alambardoosh
سال96، با حاج آقای علم الهدی رفتم دیدار مادر بزرگم در بیمارستان رضوی، ایشان با دکتر صحبت می کردند که اگر امکان دارد حاج خانم را به خانه منتقل کنند، چون دکترها گفتند دیگر نمی‌شود کاری کرد... بعد که تنها شدیم، پرسیدم چرا آخه؟ اینجا که راحتتر هستید و پرستارها رسیدگی می کنند،... حاج آقا گفت «اینقدر پول ندارم که بتونم هزینه ها رو بپردازم»... حاج خانم را آوردند خانه و ... من البته می دانستم که حاج آقا همه تلاشش را کرد که تنها دلبرش را حفظ کند، همیشه احساس دِینی به حاج خانم داشت. اصلا برام سوال نشد که چرا حاج آقا از آن 10درصد حق تولیت موقوفه گوهرشاد برای رسیدگی به مریضی حاج خانم استفاده نکرد، چون سیره ایشان برای همه مشخص است، همان طور که برای بچه هایش خرج نکرد، همانطور که اصلا قرار نبوده تولیت ها از حق موقوفه به امور شخصی شان برسند. @alambardoosh
※ برگزاری دوره جهاد تبیین در دانشگاه شهید بهشتی : | با ارائه گواهی رسمی از وزارت علوم و تحقیقات و فناوری | اطلاعات بیشتر : farhangi.sbu.ac.ir/2023/07/04/590/ @ostad_shojae
شب و روز عاشورا، یک موقعیت زمانی در گوشه ای از تاریخ بشریت است یا معنایی در همه تاریخ و همه زندگی انسانی دارد؟ اگر شب و روز عاشورا عهد بستن با خدا و حضور در میدان برای خداست، پس برای همه انسانها وجود دارد. به هرحال انسان است و انتخاب هایش انتخاب هایی که از گذشته ها می‌آید و آینده می‌سازد قرار است انتخاب کنیم که در خیمه بمانیم، اما اسیر هوس ها و نگرانی ها و نداشته ها و حسرت ها و بدهی ها ییم باید کسی از درون خیمه دستگیری کند تا آزاد شویم شاید گوشه نگاهی هم کافی باشه @alambardoosh
الان مسئله حجاب در ایران دیگر نسبت مستقیمی با ازدواج کردن جوانان، ورزشگاه و پارک اختصاصی بانوان، دانشگاه رفتن دختران و حتی پر کردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان ندارد بلکه در میانه جنگ نرم و معناسازی ذهنیت های مردم از وجود اقتدار و مداخله حاکمیت از یک طرف و ضرورت امر حجاب در جامعه از طرف دیگر است. بدین ترتیب هرچند همه نظرسنجی ها و نگرش سنجی ها نشان می دهد بیش از 85% مردم قائل به ارزشمندی حجاب در جامعه ایران هستند اما فقط 30% موافق ورود انتظامی-قضائی حاکمیت هستند. این چیزی نیست جز ناهماهنگی شناختی در جنگ نرمی که دشمن برسر این مسئله راه انداخته. پشتیبان های داخلی این جنگ دشمن، غرب زدگی در دانشگاه ها و رسانه ها و اشرافی گری در طبقه بالاشهرنشین است، که عامل های آن سلبریتی ها، استارتاپ ها، برخی فرهنگیان و برندهای تجاری است. بنابراین تا برخورد جدی و یکدست با این سمپات های دشمن علیه حجاب در ایران نشود نمی توان نیروی انتظامی را به کف خیابان فرستاد، تا بصورت هوشمند عوامل مواجب بگیر دشمن در بی حجابی متهورانه و تن نمایی جنسی در فضای مجازی و حقیقی ردیابی نشوند نمی توان بصورت انتظامی و قضایی به برخورد عمومی رسید. @alambardoosh
🗓️ دوشنبه مورخ ۲۳ مردادماه ⏰ ساعت: ۱۴/۳۰ الی ۱۸/۴۵ 🔺 استاد: جناب آقای دکتر علم الهدی 🔹موضوع : منطق و روش در جهاد تبیین کارآمدی ┈•••••✾••••✾•••••┈ 📢لینک کلاس آموزشی: 🔗 لینک اسکای روم room.nahad.ir/ch/markaz 🔗 لینک ادوبی کانکت 194.225.24.96/jalasat-moavenat-farhangi ️⛔️ لینک ها در زمان تدریس فعال می گردد. 💢 جهت ورود به لینک ها با نام و نام خانوادگی حقیقی و به عنوان میهمان وارد شوید.
🟠 سلسله نشست‌های راهبردی «طرح کلی حجاب، فراسوی بهترین قوانین» با حضور اساتید، نخبگان و پژوهشگران 🔻 نشست پنجم 🔹 آقای دکتر سیدعبدالرسول علم‌الهدی استاد دانشگاه 🕝 سه‌شنبه 24 مردادماه، ساعت 13 🚻 دفتر مطالعات جنسیت و جامعه @gesostu_ir www.GESOSTU.ir
⚠️حجاب و حریم حریم، یکی از ابتدایی ترین نیازهایی است که انسان درک حضوری نسبت به آن دارد و در نسبت با دیگران نزدیک و دور آنرا حفظ می‌کند. در حقوق، از آن بعنوان حریم شخصی یا خصوصی نام می‌برند. در اسلام، نحوه ارتباط زن با مرد در حفظ حریم، با حجاب بیان شده که موجب امنیت می‌شود. برای همین حجاب را نمی‌توان صرفا شخصی و مسئله ای زنانه تعریف کرد. حجاب، امتداد حفظ حریم خصوصی در فضای عمومی است که دنیای غرب با عنوان آزادی، حریم زدایی کرد، خصوصی را به نمایش عموم آورد. وقتی حریمی نماند، دیگر حیا و اخلاق بی معنی می‌شود، برای همین الجی بی تی و پدوفیلی هم از لیست بیماری درآمده و به گرایش انسانی تبدیل می‌شود. حریم، یکی از تعاریف برای حجاب می‌تواند باشد. 🔹حلقه‌ی وصلی به نام حجاب! در فرهنگ لغات فارسی معنای کلمه ی حریم را مکان یا چیزی که حمایت و دفاع از آن واجبست آورده‌اند و چیزی که در اطراف و حول مکانی قرار می‌گیرد. از یک نگاه، حجاب نیز حمایت از امنیت انسان محسوب می‌شود که حول جسم پوشانیده می‌شود. اگر ما حریم را به دو وجه خصوصی و عمومی تقسیم کنیم شاید بتوان گفت: حجاب، فاصله‌ایست میان این دو وجه و یا بهتر بگوییم: حجاب، امکانیست برای حضور در حریم عمومی مشروط به حفظ حریم خصوصی! با این توضیح اگر کسی خواهان داشتن حریم نباشد چه وضعیتی خواهد داشت؟ جامعه‌ای که حریم های زن و مرد در آن حفظ نشود چه شکلی است؟ 🆔@alambardoosh
ورود بر عراق معماری جالبی دارد این موکب های راهی. موکب هایی که در مسیر ماشین روهاست، ورودی چای خوری است و پشت آن مرافق صحیة بعد حیات نخلستانی دارد با صندلی ها و موکت ها در انتها حسینیه برای نماز و استراحت در وسط جاده مانع کلاهک پلاستیکی می گذارند و جوانی پرچمی تکان می‌دهد، بزرگترهای موکب هم کنار جاده ایستادن و با صدای بلند می‌گویند «هلابیکم یا زوار» بزرگترهای قوم و موکب از راننده التماس می‌کنند که نگه دار طبیعتا راننده بیشتر دعوت ها را رد می‌کند و مسافران به اسباب پذیرایی سرک می‌کشند. اما بالاخره باید پیاده شد. اول که از اتوبوس پیاده می‌شوی خوشامدی می‌گویند با همان صدای بلند عربی «هلابیکم هلابیکم» عالمی نهفته بر عبارت «هلابیکم یا زائر» یعنی چه عجب آمدی یعنی این خانه، خانه توست یعنی منّتی بر سر ماگذاشتی یعنی ما را سرافراز کردی پیش مادر کربلا @alambardoosh
شرمندگی و خجالت دیشب تو کاظمین، صاحب مبیت سنگ تمام گذاشت برای اولادمون هدیه داد هفت قلم غذا برا شام آورد که فقط از چهار قلمش همچون ماهیچه خوردم صبح تا صبحانه نخوردیم نذاشت بریم بعد هم برامون ماشین گرفت و کرایه رو حساب کرد من البته نیم مثقال زعفران از هدیه اردوی دانشگاه مون در جیب داشتم که بنام علی بن موسی الرضا علیه السلام هدیه دادم و بر چشم گذاشت. ظهر رسیدیم زیارت کاظمین باصفا بعداز زیارت وَن گیر نیومد و دوتا ماشین گرفتیم که تا عمود 300 رساند. مسیر کاظمین به کربلا شمارش عمود معکوس است. تا پیاده شدیم، ساندویچ کباب ترکی با آب پرتقال بهمون دادن جلوتر عصیر الرمان جلوتر شیر موز جلوتر عصیر لیمون جلوتر بچه جیشش گرفت و رفت دسشویی، تا نشستیم روی حصیر یه دیس میوه پوست کنده قارچ خورده جلومون گذاشتن نمیدونستم چی بگم نمیدونستم چجور حس تشکر رو بروز بدم فقط گفتم انتم الشرفا و انتم الکرما اونها هم سریع پاسخ میدادن  «خدمة الزوار شرف لنا» حضرت بانو میگه  «آقا رسول، یذره پیاده بریم، اینجا چرا اینجوریه؟» اینجا قواعد متفاوتی از همه دنیا داره دل پیچه شدیدی گرفتم یه موکب ساختمون پیدا شد، رفتم نزدیک، اینقدر تمیز کفش رو شسته بودن که پاچه هام رو بالا گرفتم تا خیس نشه ابوالفضل گفت،  «بابا اینجا که خیس نیست» خانم هم یه طبقه رفت بالا، علی اکبر شاد میزنه و نمیخوابه حسین و ابوالفضل خوابیدن رفتم زیر پتو که دردم رو بچه‌ها نفهمن، سریع پاشدم رفتم دورةالمیاه، نیم ساعت نشستم وقتی برگشتم همه خوابیده بودن، خدا رو شکر یه استغفار کردم از اینکه دوساعت پیشتر سر ابوالفضل داد زدم، اونوقت یه لحظه ایستادم و با شادی به همه گفتم عجب کبابی، عجب لیمونادی!، بچه خیال کرد من خیلی دوست دارم بخورم، بدون اجازه پرید تو صفش، یه لحظه انگار گمش کردم، ریختم بهم، همه رو بسیج کردم که بچه ام گم شده، بایستید! خودش بعداز پنج دقیقه پیداش شد و با خوشحالی لیموناد و کباب رو داد دستم، من اما جلوی همه داد زدم که چرا بدون اجازه...، پدر خردمندی کنارم بود و گفت «آقا اصا من گفتم» بچه بغض کرد ترکید و شکست بغلش کردم بوسش کردم نشد که نشد، هیچی نخورد و سر بزیر شد جلوتر البت از دلش درآوردم و با هم خندیدیم استغفار کردم، یهو حالت تهوع بهم دست داد، از این موکب خوشگل پریدم بیرون و همون دم درش روی زمین نشستم و رنگی شد زمین... یه لحظه دور و برم رو نگاه کردم، اهل موکب بهم نگاه نمی کردن، متوجه شده بودن، اما نگاه نمیکردن، من اما بلند نشدم، به یه نفر اشاره کردم طی برسون، نفر دیگری اومد و شونه ام رو گرفت و گفت «داخل سیدی، نحن بخدمتکم زائر» حالم خوب خوب شد ابوالفضل خوابیده من الان در میانه مبیت دیشب و ابوالفضل و مبیت الانم چمباته زدم داخل مبیت... چرا اینقدر زحمت ما را کشیده است حسین ع @alambardoosh
مردم دارند ظهور می‌کنند به سامرا که رسیدیم، ماشین داخل یه پارکینگ دورتر رفت، تعجبی نداشت، موکب ها می‌گفتند جمعیت زائر سامرا خیلی بیشتر از سال‌های گذشته شده مردم می‌آیند. در کاظمین بخاطر ترافیک دور حرم، راننده تقاضا داشت اول بریم مبیت، رفتیم و فردا در ظهر گرما آمدیم حرم که دوباره ترافیک بود، رفتیم داخل حرم، عراقی ها بصورت دوری تنظیم کرده بودن که از یک طرف زائرین می‌آمدند و از طرف دیگر خارج می‌شدند. مردم می‌آیند. مسیر کاظمین به کربلا رو کمتر ایرانی ها می‌شناسند، چه برسد به مسیر سدة الهندیة که از فرعی هاست. راننده گفت همین مسیر اصلی رو بریم، خلوت تر شده، چون یه روز به اربعین مونده موکب های بالای چهل کیلومتری کربلا جمع کرده بودن، رفتیم و به ازدحام خوردیم، ستون 300 پیاده شدیم. از همان اول پذیرایی های متنوع شروع شد، خصوصا آب و عصیر لیمون، شب البته مسیر خیلی شلوغ تر شد. مردم می‌آیند. هوای امروز اربعین کربلا ۵۰درجه، اما آمده اند، بعضی‌ها گام ها رو بزرگ تر برمی‌دارند و سریع‌تر می‌روند، انگار دیر می‌شود و به لبیک نمی‌رسند. بعضی دیگر خسته اند و آرام تر می‌روند، اما نمی‌ایستند چون باید به لبیک برسند چه خبر است امروز! نمی‌دانم تاریخ از هبوط شروع شد یا کشتی نوح از ذبح ناشده اسماعیل یا غدیر خم اما برای ما تاریخ از اربعین حسینی شروع شد خمینی را تبعید کردند و از میان مردم غایب شد، مردم قیام کردند و در اربعین ۵۷ ظهور کردند تا  «دیو چو بیرون رود فرشته درآید» شد . خمینی باور داشت که مردم می‌آیند و ۴۵سال از آن آمدن گذشته، و هرسال بیشتر و گرمتر می‌آیند الان به هر بهانه ای برای دینداری شان می‌آیند شاید همین اربعین هاست که مردم ظهور می‌کنند تا به ظهور امام برسیم @alambardoosh