eitaa logo
هِیْئَت عَلَمدارِکَربَلا(قم)
1.3هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
7.1هزار ویدیو
154 فایل
﷽ 💠هِیْئَت عَلَمدارِکَربَلا(قم)💠 جلسات هفتگی چهارشنبه شب ها -اطلاع رسانی مراسمات -بارگزاری تصاویر،صوت،فیلم -بارگزاری مطالب و اشعار مذهبی _تاسیس ۱۳۷۹ _آیدی خادم هیئت @alamdar112
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀زندگی نامه🍀 ⚘شهیدسیدمحدرضامیرابوطالبی⚘ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🍀زندگی نامه🍀 ⚘شهیدسیدمحدرضامیرابوطالبی⚘ ۱۳ مرداد ۱۳۴۶ در خانواده ای روحانی در منطقه سادات محله شهر رامسر فرزند پسری متولد شد که محمد رضا نام گرفت. چهار سال ابتدای عمر سید محمد رضا به علت کسوت روحانیت پدر در قم سپری شد. اما پس از آن به علت مشکلات مالی و نیاز مادربزرگ به حضور فرزندش بار بستند و به سرزمین مادری کوچ کردند. مادر شهید می گوید: «چون تعداد بچه ها زیاد شده بود به ما خانه اجاره نمی دادند.از طرفی چون پدر آقا از دنیا رفته بود و مادرش به او نیاز داشت علی رغم میل باطنیمان برگشتیم شمال.» سید محمد از کودکی در مبارزات همپای پدر در راهپیمایی ها شرکت داشت. سال پنجاه و شش سید محمد ده ساله بود و مبارزات و تب و تاب انقلاب به اوج خود رسیده بود. در خواب دید قیامی صورت گرفته و جنگی پیش آمده. همه در آن جنگ شرکت کردند و خودش در این جنگ شهید شده. خواب را برای پدر تعریف می کند. آقا سید هادی پدر جلیل القدر سید محمد رضا که از علمای صاحب نام خطه ی خود بود با شنیدن خواب پسرش از او پرسید: آیا من در خواب تو شهید نشدم؟ سید محمد رضا گفت: نه! و اینگونه بود که پدر فهمید فرزندش برای شهادت انتخاب شده و سعی کرد حال و هوای شهادت و معنویات را در او زنده نگه دارد. شش ماه بعد از آن بود که انقلاب پیروز شد و پیروزی انقلاب صحه ای شد بر شهادت قریب الوقوع سید محمد رضا. اوایل انقلاب به خاطر روحیه انقلابی و مبارزات پدرش از سمت معلم ها و هم کلاسی ها آزار و اذیت زیادی می دید. یکی از خواهران شهید تعریف می کند:« یک بار به خاطر روحانیت وپدرمان با همکلاسی اش دعوا کرد. او هم برادرم را هل داد و او از پله مدرسه سقوط کرد و پاهایش شکست و به همین دلیل مدتها پایش در گچ بود. یکی از معلم ها هم به خاطر این که از امام خمینی وانقلاب دفاع میکرد به او نمره نداد و برادرم آن سال رد شد.» تصمیم گرفت وارد حوزه ی علمیه شود و راه اجداد خود را در شناخت دین ادامه دهد. به همین دلیل وارد حوزه ی علمیه ی قزوین شد. ۱۵ ساله بود که برای اولین بار به جبهه رفت. در کردستان بود که عراقی ها محاصره شان کردند. محاصره طول کشید و آذوقه تمام شد. زمستان بود و هوا در کوهستان برفی کردستان به مراتب سرد تر بود. در برف با لباس وارد رودخانه می شدند و ماهی می گرفتند و چون وسیله گرم کننده نداشتند با لباس دور خودشان پتو میپیچیدند تا گرم شوند. در این بین دندان درد گرفت و چون به خاطر محاصره به پزشک دسترسی نداشت، باعث شد تا رماتیسم قلبی بگیرد. بعد از رفع محاصره او را از مریوان به بیمارستانی در تهران منتقل کردند. زمانی که مادر پسرش را روی تخت بیمارستان دید، از شدت لاغری سید محمد رضا را نشناخت. دکتر به پدر گفت این تخت بیت المال است پسر شما هم مدت زیادی زنده نمی ماند. می بینید که جنگ است و مجروح زیاد است بهتر است او را به خانه ببرید تا در این چند صباح آخر عمرش در خانه باشد. پدر با ناراحتی به پزشک گفت:فقط همین امشب را به من وقت بدهید. از بیمارستان یک راست به قم آمد و در حرم به راز و نیاز با خداوند مشغول شد:« خدایا پسر بزرگ نکردم که روی تخت بیمارستان بمیرد.او باید در راه تو بجنگد و شهید شود.» شب تا صبح در حرم بود و دعا می کرد. وقتی به بیمارستان برگشت با تعجب پزشکان روبه‌رو شد که:« حاجی چه کار کردی معجزه شد!!!» گاهی به شوخی به پدر می گفت آقا من زن میخواهم! پدر جواب می داد: محمد تو باید با حوریان بهشتی ازدواج کنی! به خاطر بیماری اجازه ی رفتن به جبهه را نداشت. چون هر ۱۵ روز یک بار باید پنادر تزریق می کرد. در غیر این صورت فلج میشد. بعد از تزریق هم از شدت درد تا چند ساعت فلج بود. چون از رفتن به جبهه منع شده بود، به شدت ناراحت بود. آخر هم بدون اجازه مستقیم از حوزه رامسر به جبهه می رود. بعد از مدتی معلوم شد در جبهه است. خانواده نگران حالش بودند. اما خود سید محمد رضا در تماس تلفنی که با مادرش داشت گفت:« از روزی که آمدم هنوز آمپولم را نزدم. حالم خیلی خوب است.» شش ماه قبل از شهادتش داماد خانواده شهید شد. خیلی به هم علاقه داشتند. شهید( روانبخش حیدری) همیشه به شوخی به سید محمدرضا میگفت:« حواست باشد تیر هم برای قلبت ضرر دارد. هم برای مغزت.» چند روز قبل از شهادتش مرتب با مادر تماس می گرفت و از او حلالیت می طلبید. مادر شهید می گوید:هر روز تماس می گرفت و از من می خواست که حلالش کنم.می گفتم این چه حرفی است که می زنی مادر؟تو رفتی که در راه خدا بجنگی! ان شاءالله راه کربلا باز می شود باهم به کربلا می رویم. می گفت: مادرکربلا رفتن خون میخواهد ما میرویم و خون میدهیم تا شما به کربلا بروید.
ادامه‌زندگی نامه شهید گفتم من از ده سالگی ات منتظر شهادتت بودم.حالا که می خواهی بروی برو ولی یک شرط دارم.اینکه روز قیامت مرا شفاعت کنی. گفت: قول می دهم دم در بهشت منتظرتان بمانم تا بیایید. عصر فردا که از عملیات برگشتند نیروها را در هفت تپه اسکان دادند تا استراحت کنند که توسط هواپیماهای بعثی شناسایی و بمباران شد و سید محمد رضا به خیل یاران شهیدش پیوست. فرمانده شهید می گوید « در حال خواندن قرآن بود که شهید شد.» حتی قرآن خونی شهید را برای خانواده اش آوردند. خانواده که از شهادت سید محمدرضا بی خبر بودند دنبالش می گشتند. پدرش به دوستان رزمنده اش سپرده بود که از سید محمد خبر بگیرند. تا اینکه یکی از دوستانش که مسئول ستاد معراج شهدا بود با حاج آقای میرابوطالبی، پدر شهید تماس گرفت و به ایشان گفت: پیکر یک شهید را آورده اند که خیلی شبیه سید محمد است. ولی چون چند روز قبل شهیدی را اشتباه فرستاده بودیم و خانواده اش اذیت شده بودند نمیتوانیم شهید را بفرستیم شمال. خودتان برای شناسایی به اهواز بیایید. حاج سید هادی به خانه برمی گردد و با اعلام اینکه سید محمد مجروح شده عزم سفر به اهواز می کند. مادر با شنیدن خبر مجروحیت فرزندش از درختان حیاط قدری پرتقال و نارنگی چید و به پدر داد و گفت: این ها را ببرید و موقع برگشت به محمد بدهید که بخورد و در راه حوصله اش سر نرود. چهره پدر منقلب شد و نگاهی به رفیق همراهش کرد و بی آنکه چیزی بگوید راهی اهواز شد. در ستاد معراج شهدا سید محمدرضا را شناسایی کرد.او را در آغوش گرفت و در گوشش شهادتش را تبریک گفت. پرتغال ها و نارنگی هایی را که مادر شهید برای پسرش فرستاده بود هم میان رزمنده ها تقسیم کرد و در تماس تلفنی با همسرش شهادت فرزندشان را به او تبریک گفت. سید محمد رضا میرابوطالبی در سی مهر سال هزار و سیصد و شصت و پنج به شهادت رسید در حالی که مغزش متلاشی و تیری هم به قلبش اصابت کرده بود و در تاریخ بیست و یک آبان پیکر مطهرش روی دستان مردم شهید پرور تنکابن و رامسر تشییع و در گلزار شهدای سادات محله ی رامسر به خاک سپرده شد. شهید روانبخش راست می گفت گلوله برای قلب و مغز سید محمد ضرر داشت. روحش شاد و یادش گرامی.
🕌قرارگاه جهادی عَلَمدارِکَربَلا(ع)قم🕌 🌸زوج جوان🌸 🗓تاریخ : سه شنبه ۲۸ آبان۹۸ ⚘باصلوات برمحمدوآل‌محمد(ص) به استحضارمیرساند.درآستانه سالروز ورود بی بی حضرت فاطمه معصومه(س)به قم سرپرست خانواده ای به علت بدهی مالی زندان میباشد،دخترنامبرده نامزد میباشدبه علت مشکلات مالی۵سال نتوانسته عروسی نماید،لذابه همت والای فرشتگان برزمین خیرین بزرگوار،همیشه درصحنه 🕊قرارگاه جهادی عَلَمدارِکَربَلا(ع)قم🕊 مبلغ🌷10میلیون تومان🌷 به خانواده عروس جهت برپایی مراسم عروسی اهداءنموند. 🍃اجرکم‌عندالله_سلامتی خیرین صلوات🍃 🕊هِیْئَت عَلَمدارِکَربَلا(ع)قم🕊 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @HeiatAKQ114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🕌قرارگاه جهادی عَلَمدارِکَربَلا(ع)قم🕌 🗓تاریخ : چهارشنبه ۲۹ آبان۹۸ ⚘باصلوات برمحمدوآل‌محمد(ص) به استحضارمیرساند. جلسه شورای جهادی باحضورمسئولین سازمان بسیج سازندگی سپاه قم فرمانده ناحیه امام رضا(ع) سازندگی ناحیه امام رضا(ع) فرماندهان_سازندگی_گروهای جهادی حوزه های مقاومت بسیج قم همراه با توسط اعضای حاضردرجلسه‌برگزارشد. دراین انتخابات علی وکیلی مسئول 💥قرارگاه جهادی عَلَمدارِکَربَلا(ع)قم💥 🕊هِیْئَت عَلَمدارِکَربَلا(ع)قم🕊 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @HeiatAKQ114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
4_6028284546112291749.mp3
3.73M
خوانندگی بسیار دلنشین و شیرین و همراه با شوخ طبعی شهید مدافع حرم شهید قاسم زاده(به سبک افتخاری ) @HeiatAKQ114
🕊قرارگاه جهادی عَلَمدارِکَربَلا(ع)قم🕊 ۱_میلیون_تومان 📆پنجشنبه ۳۰ آبان۹۸ باصلوات برمحمدوآل محمد(ص) به استحضارمیرساند یکی ازخیرین قرارگاه مبلغ۱میلیون تومان بحساب یک خانواده نیازمند واریزنمود اجرکم عندالله 💥سلامتی خیرین صلوات💥 🕊هِیْئَت عَلَمدارِکَربَلا(ع)قم🕊 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @HeiatAKQ114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
خروش همدانی‌ها در زیر بارش برف همدانی‌ها هم برای امنیت و اقتدار ایران تظاهرات خودجوش کردند @HeiatAKQ114
🕊قرارگاه جهادی عَلَمدارِکَربَلا(ع)قم🕊 #خدمت_رسانی #مبلغ_۲۰۰_هزار_تومان 📆پنجشنبه ۳۰ آبان۹۸ باصلوات برمحمدوآل محمد(ص) به استحضارمیرساند شب گذشته ثواب برگزاری مراسم هیئت به نیت شهیدوالامقام ⚘شهیدمحمدرضامیرابوطالبی⚘ برگزارشد.لذابهمین منظوریکی ازخیرین هیئت مبلغ۲۰۰هزارتومان به نیت شهیدمیرابوطالبی جهت خریدبخاری بحساب یک خانواده نیازمندواریزنمودن اجرکم عندالله 💥سلامتی خیرین صلوات💥 🕊هِیْئَت عَلَمدارِکَربَلا(ع)قم🕊 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @HeiatAKQ114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
° • ❤️ از پشت تریبون دلمـ عشقـ چنین گفت:🤩 معشوقـ تو زیباست، قشنگـ است،ملیحـ است!🍃 اعضاے وجودمـ°_° همہ فریاد ڪشیدند: احسنت! صحیحـ است، صحیحـ است،صحیحـ است!! :) |✍🏻 🤭 ❤️🎈 🌿 ↷♡ ‎@HeiatAKQ114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا