🔶 میلاد امام حسین (ع)🔶
✒اسماء بنت عمیس به امام سجاد (ع) عرض کرد که من در ولادت امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) قابله جدهی شما فاطمه (علیها السلام) بودم… هنگامی که حسین (ع) متولد شد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزد من آمد، فرمود: «ای اسماء! پسرم را بیاور.» و من او را با پارچهای سفید نزد پیامبر (ص) بردم. پیامبر در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس او را در آغوش گرفت و گریه کرد. اسماء گفت: [به رسول الله ص] گفتم: «پدرم و مادرم فدایت باد. گریه شما از چیست؟» حضرت (ص) فرمود: «بر این پسرم گریه میکنم.» گفتم: «او همین الآن متولد شده، ای رسول خدا!» فرمود: «گروه سرکش از بعدِ من او را میکُشند. خدا شفاعتم را شامل آنها نکند.» سپس حضرت (ص) فرمود: «ای اسماء! این [موضوع] را به فاطمه نرسان. او تازه این کودک را زائیده.» سپس حضرت (ص) به علی (ع) فرمود: «چه نامی را برای پسرم انتخاب کردی؟» امام علی (ع) فرمود: «من نمیخواهم در نامگذاری او از شما پیشی بگیرم ای رسول خدا…» پیامبر (ص) فرمود: «من نیز در نامگذاریاش از پروردگارم پیشی نمیگیرم.» سپس جبرئیل (ع) هبوط کرد و گفت: «ای محمد! خداوند علیّ اعلی به تو سلام میرساند و به تو میگوید که علی نزد تو مثل [جایگاه] هارون نسبت به موسی است. اسم این پسرت را به نام پسر هارون بگذار.» پیامبر (ص) فرود: «اسم پسر هارون چیست؟» گفت: «شبیر» پیامبر (ص) فرمود: «زبانم عربی است.» جبرئیل گفت: «اسمش را حسین بگذار.» پیامبر نیز نام این کودک را حسین گذاشت. وقتی روزِ هفتم این کودک رسید، پیامبر او را با دو گوسفند املح [آمیخته به سیاه و سفید] عقیقه کرد و به قابله یک ران و یک دینار داد. سپس موی سرش را تراشید و به اندازه وزن موی سر ایشان نقره صدقه داد و سر مبارک آن حضرت را با عطر معطر نمود.
🔶 اصل روایت🔶
📗 عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ قَالَتْ قَبِلْتُ جَدَّتَكَ فَاطِمَةَ ع بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع... وُلِدَ الْحُسَيْنُ ع وَ جَاءَنِي النَّبِيُّ ص فَقَالَ يَا أَسْمَاءُ هَلُمِّي ابْنِي فَدَفَعْتُهُ إِلَيْهِ فِي خِرْقَةٍ بَيْضَاءَ فَأَذَّنَ فِي أُذُنِهِ الْيُمْنَى وَ أَقَامَ فِي الْيُسْرَى وَ وَضَعَهُ فِي حَجْرِهِ فَبَكَى فَقَالَتْ أَسْمَاءُ قُلْتُ فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي مِمَّ بُكَاؤُكَ قَالَ عَلَى ابْنِي هَذَا قُلْتُ إِنَّهُ وُلِدَ السَّاعَةَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ مِنْ بَعْدِي لَا أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِي ثُمَّ قَالَ يَا أَسْمَاءُ لَا تُخْبِرِي فَاطِمَةَ بِهَذَا فَإِنَّهَا قَرِيبَةُ عَهْدٍ بِوِلَادَتِهِ
ثُمَّ قَالَ لِعَلِيٍّ ع أَيَّ شَيْءٍ سَمَّيْتَ ابْنِي قَالَ مَا كُنْتُ لِأَسْبِقَكَ بِاسْمِهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ قَدْ كُنْتُ أُحِبُّ أَنْ أُسَمِّيَهُ حَرْباً فَقَالَ النَّبِيُّ ص وَ لَا أَسْبِقُ بِاسْمِهِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ هَبَطَ جَبْرَئِيلُ ع فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ الْعَلِيُّ الْأَعْلَى يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ عَلِيٌّ مِنْكَ كَهَارُونَ مِنْ مُوسَى سَمِّ ابْنَكَ هَذَا بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ قَالَ النَّبِيُّ ص وَ مَا اسْمُ ابْنِ هَارُونَ قَالَ شَبِيرٌ قَالَ النَّبِيُّ ص لِسَانِي عَرَبِيٌّ قَالَ جَبْرَئِيلُ سَمِّهِ الْحُسَيْنَ فَسَمَّاهُ الْحُسَيْنَ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ سَابِعِهِ عَقَّ عَنْهُ النَّبِيُّ ص بِكَبْشَيْنِ أَمْلَحَيْنِ وَ أَعْطَى الْقَابِلَةَ فَخِذاً وَ دِينَاراً ثُمَّ حَلَقَ رَأْسَهُ وَ تَصَدَّقَ بِوَزْنِ الشَّعْرِ وَرِقاً وَ طَلَى رَأْسَهُ بِالْخَلُوق.
📚منبع:
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، صص: 238-240؛
علامه عسکری در سخنرانی خود - که فایل آن نزد مرکز موجود است- به این روایت اشاره میکند. روایت مزبور علاوه بر بحار، در عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص ۲۶؛
و امالی شیخ صدوق، ص ۱۳۵؛
و امالی شیخ طوسی، صص ۳۶۷-۳۶۸ نقل شده است.
🌍https://alaskari.org/fa/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶شجاعت علامه عسکری در برخورد با ریاست ساواک🔶
راوی: حجت الإسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
هنگامی که علامه عسکری به جهت این که تحت تعقیب دولت بعثی عراق بود، از عراق به لبنان فرار کردند و از لبنان به کشورشان یعنی ایران برگشتند. [حدودا سال ۱۳۴۸ شمسی] بعد از ورود به کشورشان اول وارد منزل همشیرهشان [که والده ما هستند] شدند. مرحوم والد نقل میکردند: همان وقت که علامه عسکری منزل ما بودند، تلفن زنگ زد. من تلفن را برداشتم، یک آقایی صحبت کرد گفت:
📞 «آقای سید مرتضی عسکری اینجا هستند؟»
☎ من هم گفتم: «بله.»
📞 گفت: «گوشی را بدید به ایشان.»
☎ گفتم: «شما؟»
📞 گفت: «من نصیری هستم.» [ارتشبد نصیری ریاست ساواک]
گوشی را دادم به علامه عسکری. ایشان مدتی با نصیری صحبت کردند. ظاهرا نصیری به ایشان گفته بود که شما عراقی هستید! (چون علامه عسکری آن زمان به خاطر این که بتوانند فعالیتهایشان را در عراق پیش ببرند شناسنامه عراقی هم گرفته بودند.)
📞 نصیری گفت: «شما عراقی هستید و این جا که آمدید، باید با ما هماهنگ باشید و بدون اجازه ما کاری نکنید… یا باید اقامت بگیرید یا مثلا هر روز خودتان را معرفی کنید به کلانتری [و این جور حرفها…]»
☎ مرحوم والد میگفتند: ناگهان دیدم صدای علامه عسکری بالا رفت و با لحن تندی گفتند: «این جا کشور خودم است. من به کشور خودم آمدم و برای آمدن به کشورم از شما اجازه نمیگیرم و شماها نمیتوانید برای من کسب تکلیف بکنید. اگر هم ناراحتید اینجا نمیمانم. میروم جای دیگری.»
نام نصیری [ریاست ساواک شاهنشاهی] آن زمان چیز وحشتناکی بود ولی علامه، قرص و محکم پاسخ دادند. شجاعت علامه عسکری مثال زدنی بود.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/خاطرات-علامه-عسکری/برخورد-علامه-عسکری-با-نصیری/
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت اول
🔶اوضاع دوران امام سجاد (ع)🔶
بسم الله الرحمن الرحیم
«السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ…»
من هر شیعهای را وصیت میکنم در زیارت عتبات، این زیارت جامعه را بخواند و اگر بتواند خودِ لفظِ زیارت را بخواند، معنایش را نگاه بکند، دوباره بخواند، معرفتش به اهلبیت زیاد میشود.
«السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِكَةِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ ابواب الإیمان و أمناء الرحمن… اَلسَّلامُ عَلَیٰ الدُعاة إلیٰ الله و الأدلاء عَلَیٰ مَرْضٰاتِ اللّهِ و المُظْهِرين لِأمرِ اللّه.»
مکرر گفتیم، خداوند رُسُل و اوصیاء را وسیلهی هدایت بشر قرار داد. از آدم (علیهالسلام) تا حجة بن الحسن (عجل الله تعالیٰ فرجه). هر یک از آنها، آنچه در عصرش لازمهی هدایت انسانهای عصرش بوده انجام داده است.
عصر حضرتِ سجّاد، در نتیجهی ۲۰ سال خلافت معاویه، [همچنان که گفتیم] انسانها از سطح یک انسان به سطح حیوان تنزل کرده بودند. این را باید حضرت سجّاد علاج کند. این یک.
دو، به خصوص در شهر مکه، مدینه [و] طائف، بنی امیه بیشتر کار کرده بودند. چون اینها جایی بوده که پیامبر (ص) آنها را تربیت کرده بوده، بیشتر کار کرده بودند. [بنیامیه] در این سه شهر با نشر فسق و فجور و غناء و شرابخواری و همه مفاسد که آنها را پست و [مطیع] هوای نفس و خوار [کرده بود و آنها] این کار را کرده بودند. به خصوص در این سه شهر [مکه و مدینه و طائف]. [اما] در کوفه، کشتن شیعیان بوده است. ولی در آن سه شهر کار این [معاصی] بوده است. حالا حضرت سجّاد کارش در این سه شهر است. حضرت امیر (ع) هم آن قیامی که فرمود و یک جامعه اسلامی صحیح اقامه کرد، در کوفه بود. به آن اندازهای که اقامه کرد. [ولی محور فعالیت ایشان در دوران خلافت] در مدینه نبود. تمام این اوضاع مدینه و مکه و طائف را در نظر بگیرید، [تا] ببینیم حضرت سجاد چه کرد. از کارهای مهمی که معاویه کرد و قبلا گفته بودیم، [این بود که] اسلام را دگرگون کرد، کارخانههای حدیث سازی به راه انداخت. که آن احادیث، اسلام را دگرگون کرد. حضرت امیر (ع) که آمد در کوفه دوباره معارف اسلامی را نشر داد. در آن خطبههای نهجالبلاغه که همه [خطبههای حضرت امیر] در نهج البلاغه نیست. آن چه که حضرت فرموده، مسعودی میگوید چهارصد و بیست خطبه است.
ولی مکه و مدینه همان بیفرهنگی بوده است. و نمیشد در مکه، مدینه اهلبیت (ع) کاری بکنند. برای آنکه به واسطهی همان احادیث و کارهایی که کرده بودند، دشمنی اهلالبیت (ع) را به خصوص در مکه و مدینه، زیادتر از جاهای دیگر توانسته بودند پیاده کنند. شام و مکه و مدینه. این سه جا دشمنی اهلبیت [بوده است]. این همه اوضاع این است. معارف اسلامی به کلی دگرگون شده. باید علاج همه اینها را حضرت سجاد (ع) بکند.
مهمتر از تمام اینها، پیامبر که میآید، اول دعوت به خدا میکند، در قرآن هر جا «اطیعوا الله» دارد «و اطیعوا رسوله» دارد. دعوت به خدا [همراه] با دعوت به امامت امام [است]، میخواهد رسول باشد، میخواهد وصی باشد، [این] اولین چیز است. این که پیامبر اکرم در قرآن کریم آنقدر دعوت شده به محبت اهلبیت به معرفی اهلبیت، «قل لا أسألکم علیه اجرا إلا المودة في القربیٰ» بعد در آیهای دیگر میفرماید: «و ما سألتکم من أجر فهو لکم» این که پیامبر از مسلمانان میخواهد اهلالبیت را دوست داشته باشند، برای خودشان است تا هدایت بشوند. پس معاویه توانسته بود، مسلمانانها را از اهلبیت دور کند. اینها را همه را باید حضرت سجاد علاج کند. حضرت امیر علاج میکرد، خلیفه بود، منبر میرفت، خطبه میخواند. حضرت سجاد چی کار بکند؟ همه کارهایش را باید در دعا بکند. چاره جز دعا نداشته است.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت دوم
🔶تشبیه خدا به مخلوقات و شیوه علاج حضرت سجاد (ع)🔶
در ارشاد شیخ مفید (رضوان الله تعالی علیه): «أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ (ع) كَانَ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) ذَاتَ يَوْمٍ» یک حضرت سجاد روز در مسجد پیغمبر بود شنید: «إِذْ سَمِعَ قَوْماً يشبهُونَ اللَّهَ بِخَلْقِهِ» شنید مردمی خدا را تشبیه میکنند به مخلوقاتش. به خلقش که [این موضوع] تا الآن هم هست. [مثلا] ابن تیمیه برای این که [جسمانیت خدا را] نشان دهد، از منبر خودش که صحبت میکرد، پله پله پایین آمد، گفت خداوند از آسمانی به آسمان دیگر اینچنین پایین میآید. در زمان حضرت سجاد (ع)، حضرت سجاد پایش خسته شده بود، [پا] روی پایش انداخته [و] نشسته بود. یکی آمد و گفت: «هذه جِلسَة الرَّب» این چنین نشستن، خدا این چنین مینشیند. حضرت فرمود: «پایم درد میکرد، روی پایم گذاشتم. خدا را به خلقش تشبیه نکن.» حالا این است. زیاد است روایتهایی که در آن تشبیه است. در اول [کتاب] «معالم [المدرستین]» آمده که خدا را به خلق تشبیه میکنند.
«سَمِعَ قَوْماً يُشبهُونَ اللَّهَ تَعَالَى بِخَلْقِهِ فَفَزِعَ لِذَلِكَ وَ ارْتَاعَ…» [حضرت] وحشت کرد. ترسید. معنای این عبارت این است. «وَ نَهَضَ حَتَّى أَتَى قَبْرَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) [برخاست تا آن که به قبر رسول خدا (ص) آمد]» نمیتواند با آنها جور دیگری حرف بزند. آمد دعا میکند. دعا میخواند. تضرّع میکند. «فَوَقَفَ عِنْدَهُ» نزد قبر پیامبر (ص) ایستاد. «وَ رَفَعَ صَوْتَهُ يُنَاجِي رَبَّهُ » [صدایش را بلند و] با خدا مناجات میکند. میگفت: «إِلَهِي بَدَتْ قُدْرَتُكَ» بار الها. قدرتت آشکار است. «وَ لَمْ تَبْدُ هَيْئَةٌ فَجَهلُوكَ» چیزی آشکار نشده که اینها این چنین بد بفهمند. «وَ قَدَّرُوكَ بِالتَّقْدِيرِ عَلَى غَيْرِ مَا أَنْتَ به شَبَّهُوكَ» چگونگی بر ایشان آشکار نشد که سبب جهل و نادانی آنها بشود. تو را تشبیه کردند بر غیر از آنچه هستی. خدا جسم نیست. خدا را جسم گفتهاند. «وَ أَنَا بَرِيءٌ يَا إِلَهِي مِنَ الَّذِينَ بِالتَّشْبِيهِ طَلَبُوكَ» بارالها، من بیزارم از آنان که با تشبیه کردن تو به چیزی، خواستند تو را بشناسند.
ما از این جا میتوانیم صحیفهی سجادیه را بخوانیم و ببینیم حضرت در صحیفهی سجادیه در این دعاها… ما همیشه صحیفهی سجادیه را میخوانیم به عنوان این که دعاست. ولی این دعاهای صحیفهی سجادیه، هر کدامی یک امری از عقائد که بر مردم آن عصر مخفی بوده است، روشن میکند.
اولین دعائی که در صحیفهی سجادیه هست، در وصفِ خداست. اگر کسی بخواهد بفهمد که در زمان حضرت سجّاد چه افکاری دربارهی خدا بوده، باید این دعاء را بخواند. حمد خدائی را که ذات لایزالش ازلی است. پایان نپذیرفته. جاویدان [است]. آنکه دیدهی کوتاهبینِ بینندگان، یاریِ دیدارش را ندارد. چشمی، خدا را نمیبیند. [مکتب خلفاء] روایت دارند که روزِ قیامت، مسلمانان، خدای خودشان را میبینند. این فقرهی از دعاء ردّ بر آن است. و فکر توصیف کنندگان از عهدهی وصف او برنیاید. جهان را با قدرتش ابتداع کرد. یعنی خلقی کرد که قبل از او خلقی نبوده.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت سوم
🔶چرا حضرت سجاد (ع) در ادعیهی صحیفهی سجادیه صلوات فراوان میفرستد؟🔶
بعد در [دعای] دومی [از صحیفهی سجادیه]، صلاة بر پیامبر است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَليْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه» تا آنجا که میفرماید: « إِمَامِ الرَّحْمَةِ، وَ قَائِدِ الْخَيْرِ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَكَة» او که امام رحمت بود، پیشوای خیر بود، کلید برکت بود، جان عزیزش را به رضای تو بر کف نهاد و در معرض رنجها قرار داد. در راه دعوت به تو با خویشاوندان خود مبارزه کرد. کیفیت قیام پیامبر را در این دعاء نشان میدهد.
در یک دعاء دارد که من شمردم، چهارده بار صلوات بر پیامبر و آل او فرستاده حضرت. در یک دعاء این برای آن بوده است که در آن زمان صلوات میفرستادند، آل را نمیبردند. از آن زمان تا حالا هم مانده. میگویند: «اللهم صل علی محمد و سلّم». آل را نمیآورند. حضرت در دعاها مکرر صلوات میفرستد، و همه صلواتهایش با ذکر آل است. ما از این میفهمیم که آن وقت این چنین بوده است و حضرت این را علاج میکرده به زیاد صلوات فرستادن و با آل فرستادن.
پس این چنین بوده که حضرت هرچه میخواسته است انجام بدهد، مردم را بفهماند، در دعاء بیان میکرده.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶همراه با علامه عسکری در سفری به انگلستان🔶
راوی: سید احمد عسکری (فرزند علامه عسکری)
🔸دیدار از محلهی یهودیان🔸
در سفری که علامه عسکری برای مطالعه و تحقیق به انگلستان رفته بودند، همراه ایشان بودم. علامه عسکری در هر سفری، سبک زندگی مردم آن کشور، دیانت، اندیشه و رفتارشان را بررسی میکردند. ایشان برای مشاهده سبک زندگی یهودیها، تمایل داشتند تا از منطقه یهودیها دیدن کنند. همراهان با ماشین ما را به محلهای بردند که ساکنانش یهودی بودند. از ماشین که پیاده شدیم علامه تعجب کردند، در آن محله یهودینشین نه آرایشی، نه کفش پاشنه بلندی، نه لباس تنگی بلکه زنانشان حجابی عین حجاب شیعههای شهر نجف داشتند. عبای سیاه همراه با پوشیه که صورتشان را کامل پوشانده بود به طوری که هیچ کس حتی نمیتوانست چهرههایشان را ببیند. این برای علامه بسیار جالب بود که یهودیها این طور زندگی میکنند.
🔸پیام به قبر چرچیل🔸
پس از گذشت چند روز یکی از همراهان پیشنهاد داد که از قبر چرچیل دیدن کنند. اگر چه علامه تمایل زیادی به دیدن قبرش نداشتند اما در هر صورت به آنجا رفتند، علامه بر سر قبر گفتند: «چرچیل تو آمدی خواستی با استعمار انگلستان دین اسلام و تشیع را نابود کنی در صورتی که ما دین تشیع را در کشور انگلستان آوردیم و الآن این جا چندین مسجد هست دانشجوهای ما در حال تبلیغ دین اسلام هستند و ما کارمان را ادامه میدهیم.»
منبع: صوت مسجل راوی نزد مرکز محفوظ است.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت چهارم
🔶تشبیه ملائکه به بز و ارائه تصور صحیح از ملائکه در صحیفه سجادیه🔶
دعای سوم [از صحیفه سجادیه]، ملائکه را معرفی میکند. در جایی که آنها [پیروان مکتب خلفاء] میگفتند که [خدا] هشت ملائکه دارد، مانند شکل بز هستند، آنها عرش خدا [را] روی شاخهایشان دارند، یک روایتهای عجیب و غریب که حضرت سجاد در این جا ملائکه را معرفی میکند. «اللَّهُمَّ وَ حَمَلَة عَرْشِكَ الَّذِينَ لا يَفْترُونَ مِنْ تَسْبِيحِك» بارالها، آن ملائکهای که عرش تو را برداشتند.
این معنای «حَمَلَةَ عرشك» را من گفتهام. این جا تکرار میکنم. حَمَلهی عرش [حاملان عرش] را، مکتب خلفاء خیال کردند که عرش جسم است و ملائکه آن عرش را برداشتهاند و خداوند روی آن عرش نشسته، از هر طرف جسد خدا (معاذ الله)، چهار وجب بزرگتر است. حَمَلهی عرش خدا، آن ملائکهای هستند که تمام آن چه خداوند [فرمان داده و کلا] دستور خداوند را اجرا میکنند. اولین بار اوامر خدا، نواهی خدا، در موضوع ربوبیتش به آنها میرسد و آنها به تمام خلق میرسانند. اینها کسانی هستند مثل پایتخت سلطان، پایتخت حکومت، آنجا آن ملائکهای که آنجا هستند، فرمان خدا را میگیرند، فرمان رب العالمین را، و اجرا میکنند. این معنای حملهی عرش است.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت پنجم
🔶ذکر محمد (ص) و خاندان ایشان
🔶
و کان من دعائه علیه السلام، في ذكر آل محمد عليهم السّلام: «اللهم…» بار الها. «يا من…» ای که تخصیص دادی محمد و آلش به کرامت «خصّ [محمدا و آله بالكرامة]، و حباهم بالرسالة» آنها را اکرام فرمود به این که رسالت را در این خاندان قرار داد. «و خصّهم بالوسيلة» وسیلهی دربار خدا آنها هستند. «و جعلهم ورثة الأنبياء [و آنها را وارثان انبیاء قرار داد]» این را در دعاء میخواند، مردم بشنوند. «و خَتَمَ بهم الأوصياء [و با آنها اوصیاء را خاتمه داد]» پیامبران اوصیاء داشتند. اوصیای همهی پیامبران ختم کرده به علی و یازده فرزندانش. همین که ما فراموش کردیم. وصی بودن اینها را فراموش کردیم. «و الأئمة عليهم السّلام» اینها را مخصوص داشته به اینکه اوصیاء از آنهاست و ائمه نیز از آنها میباشند. «و عَلَّمهم عِلْمَ مٰا كانَ وَ ما بَقي» ائمه علم آنچه گذشته و آنچه آینده است. حضرت امیر در یک داستانی در کوفه از آینده … [خراب است] اصحابش عرض کرد که شما علم غیب میدانی. فرمود: نه. «تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْم» ما علم غیب نداریم. ولی علم غیب را از آنکس که علم غیب دارد، فرا میگیریم. این جا حضرت (سجاد) میفرماید: «و عَلَّمهم» [حضرت] دعاء دارد میخواند و این حرف را میزند: «عِلْمَ مٰا كانَ» آن چه گذشته است به اینها یاد داده است. «وَ ما بَقي و جعل أفئدة من الناس تهوي إليهم، صلّ على محمد و آله الطاهرين»
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت ششم
🔶امام سجاد (ع) و معرفی اولیاء اهلبیت (ع)🔶
در عرفه است. ببینید [حضرت سجاد ع] در این دعاء چه میفرماید: «…وَ صَلِّ عَلَى أَوْلِيَائِهِمُ…» إنشاءالله ما از اولیاءشان باشیم. حضرت [سجاد ع] دعاء میکند برای اینها… «…الْمُعْتَرِفِينَ بِمَقَامِهِمُ» اولیاء اهلبیت (ع) آنهایی هستند که قبول دارند مقام آنها را. «الْمُتَّبِعِينَ مَنْهَجَهُمُ» آنهایی که پیروی میکنند راه آنها را «الْمُقْتَفِينَ آثَارَهُمُ» آنهایی که باز پیروی میکنند از راه آنها «الْمُسْتَمْسِكِينَ بِعُرْوَتِهِمُ» تمسک جستند به حبل [=طناب] آنها «الْمُستَمسكِينَ بِوِلَايَتِهِمُ» ولایت آنها تمسک جستند «الْمُؤْتَمِّينَ بِإِمَامَتِهِمُ» امامت آنها را قبول دارند «الْمُسَلِّمِينَ لِأَمْرِهِمُ» [حضرت] دعاء دارد میخواند ولی آن چه میخواهد بگوید در دعاء میفرماید. تسلیم امر آنها هستند. «الْمُجْتَهِدِينَ فِي طَاعَتِهِمُ» جد و جهد دارند در طاعت ائمه، صلوات بر اینها فرستاده. صلواتها را نخواندم من «الْمُنْتَظِرِينَ أَيَّامَهُمُ» انتظار روز حکومت آنها را دارند که اشاره است به روز حکومت حضرت حجة بن الحسن صلوات الله علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد. «الْمَادِّينَ إِلَيْهِمْ أَعْيُنَهُم» چشمهایشان را به طرف اهلبیت دوختهاند. بر اینها باد «الصَّلَوَاتِ الْمُبَارَكَاتِ الزَّاكِيَاتِ… وَ سَلِّمْ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِهِم وَ اجْمَعْ عَلَى التَّقْوَى أَمْرَهُم» دعاء میکند برای ما. بر تقویٰ امر اینها را جمع کن. اهل تقوی باشند. «… أصْلِحْ لهم شؤونهم…» تا آخر… پس حضرت سجاد (ع) در این دعاها، علاج میکرده است آن چه میخواسته با مردم سخن بگوید میایستاده در حرم پیامبر (ص)، به عنوان دعاء یا در روز عرفه، به عنوان دعاء حرفهای خودش را میزده و [مردم] گوش میکردند. بنابراین حضرت سجاد (ع) در دعاهایش، افکار و عقائد منحرفهای که در وقتش بوده، علاج کرده.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/
#سیره_ائمه
#سیره_امام_حسن_مجتبی
#سخنرانی_علامه_عسکری
🔶 اگر امام حسن(ع) صلح نمیکرد چه میشد؟🔶
اگر امام حسن صلح نمیکرد، معاویه میآمد کوفه را فتح میکرد، آن چه را میخواست قتل عام میکرد و میگفت: اینها قتله [قاتلان] عثمان هستند، آنهایی که باید بمانند، روایاتی که در فضائل حضرت امیر (ع) و اهل بیت (ع) است و تا امروز در صحاح و مسانید هست، آنها قتل عام میشدند، در این جنگ فرهنگی، ارتش امام حسن(ع)، ارتش پیامبر (ص) کشته میشدند، به نام چه؟ [خونخواهی عثمان]، حجر بن عدی بعد از صلح بر امام حسن(ع) وارد شد، به قدری پریشان است، گفت... (الله اکبر [الآن] میگویم چه گفت) گفت: «السلام علیک یا مُذِل المؤمنین» حضرت گفت: «چرا این حرف را زدی؟» گفت: «به خدا قسم حب شما مرا واداشت بر این حرف»، گفت: «برای حفظ تو این کار را کردم. برای حفظ شما [شیعیان]» [امام حسن] صریح [میگوید]. این یک حرف امام حسن است که میگوید من اگر صلح نمیکردم، [معاویه] میآمد، به نام این که اینها قاتلان عثمان هستند همه اینها را میکشت، یک خطبه نهجالبلاغه امروز در دست ما نبود. یکی از آن روایتهایی که در صحاح و سنن و مسانید هست در دست ما نبود، اصل ظریف در دست ما نبود، سیره علی(ع) در دست ما نبود، سیره صحیح پیامبر در دست ما نبود، تفسیرهای صحیح قرآن در دست ما نبود، همه را اینهایی که امام حسن(ع) نگاه داشت به ما رساندند. این یکی از اسرار صلح امام حسن(ع) است. یکی دیگر: شما لابد شنیدهاید، قطعا شنیدهاید. همهمان شنیدهایم. وقتی که زینب را به اسیری بردند... (الله اکبر... الله اکبر... دختر پیامبر را)، در مجلس یزید، به یزید خطاب کرد: «یابن الطلقاء» گفت: «تو پسر آزاد کرده جّد من هستی»، چون پیامبر وقتی فتح مکه را کرد گفت: «اذهبوا فانتم الطلقاء» آزاد کرده پیامبر هستند، پس حضرت زینب به یزید میفرماید، آزاد کرده ما هستید، حضرت [امام حسن (ع)] فرمود: اگر من صلح نمیکردم، [معاویه] میآمد مرا میگرفت و آزاد میکرد... «فأکون... (این لفظ امام حسن است، گوش کنید)... فأکون سُبّة علیٰ رقاب بنی هاشم أبد الدّهر.» تا آخر روزگار بنی امیه میگفتند که امام حسن و امام حسین(ع) آزاد کرده معاویه هستند. نه این که نمیکشت، بعد میکشت. ولی اول آزاد میکرد، اینها را داشته باشید هنوز هم، باز حرف داریم، [امام حسن (ع)] صلح کرد. [حضرت] در صلح نامه نوشت... یکی از چیزها این بود که امام حسن و امام حسین(ع) نزد او شهادت نمیدادند، یعنی خلافتش را قبول نداشتند. معنایش این است. این یک، [دیگر این که] خراج داراب جرد (داراب جرد را با جنگ نگرفته بودند. لذا وارد فَیء بود) در صلح آمده که خراج داراب جرد را باید بدهد به فرزندان آنهایی که در رکاب حضرت امیر در جمل و صفین کشته شدند. [همان] ایتام را. این یکی از شرطها بود. شرط دیگر، کسی را بعد از خودش خلیفه نکند، کار مسلمانها به خود مسلمانها واگذار شود. اینها را همه نوشته، [معاویه] همه را امضا کرد و داد. [معاویه] آمد در نُخَیله بالای منبر رفت. اولاً که حضرت امیر را لعن کرد، حضرت امام حسن(ع) گفت که «من حسنم، مادرم فاطمه است، جّدهام خدیجه است، جّدم رسول خداست. تو مادرت هند جگرخوار است، پدرت ابوسفیان است... «لعن الله الأمنا حسبا [خدا از میان ما آن کسی را که حسب پستتری دارد لعنت کند]»، همه اهل مسجد گفتند که: «آمین». هر که از ما حسبش پستتر باشد لعنت بر او. این یک حرفی بینشان رد و بدل شد، حالا [در این جا] امام حسن (ع) نشسته و معاویه بر بالای منبر [بود]، بعد گفت که: «ألا و إنّ الحسنَ بن علي قد اشترطَ عليّ شروطاً، كلها تحت قَدَمَيَّ هاتين» [حسن بن علی] شرطهایی با من کرد، همهاش زیر دو پای من است. خودش را معرفی کرد. این یک. بالاتر از این [هم] هست، گفت:«إنّي ما قاتَلتکم لِتُصَلّوا و لا لِتَصوموا...» من با شماها ای اهل کوفه جنگ نکردم که نماز بخوانید [و روزه بگیرید]، شما این کار را میکنید. «... و أنّما قاتَلتُکُم لِأتأمَّرَ عَلَيْكُم» من با شما جنگ صفین و همه اینها [کردم] برای این که بر شما حاکم بشوم. پس حضرت امام حسن(ع) کاری کرد معاویه خودش را لخت نشان مردم داد تا به امروز. این بعضی از آثار صلح امام حسن(ع) است. پس اگر این صلح نبود کربلا هم نبود. حضرت سیدالشهداء را هم میکشت، کربلا هم نمیشد. پس این بعضی از آثار صلح امام حسن (ع) است.
✅ جهت استماع به صوت سخنرانی علامه به آدرس زیر رجوع کنید👇
🌍 https://alaskari.org/fa/سخنرانی%e2%80%8cهای-علامه-عسکری/اگر-امام-حسن-ع-صلح-نمیکرد-چه-میشد؟/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
🌹
#سیره_ائمه
#سیره_امام_علی
#سخنرانی_علامه_عسکری
شب ضربت حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) بر شما شیعیان و محبان حضرت، تسلیت باد.
جهت استماع به سخنرانی علامه عسکری به مناسبت شب ضربت امام علی (ع) به لینک زیر رجوع کنید👇
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سخنرانی-علامه-عسکری-در-شب-ضربت-امام-علی/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
🌹
#سیره_ائمه
#سیره_امام_علی
#سخنرانی_علامه_عسکری
🔶 امام علی (ع) معجزه پیامبر (ص) است.🔶
جهت استماع به این سخنرانی علامه عسکری به لینک زیر رجوع کنید👇
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/امام-علی-ع-معجزه-پیامبر-ص/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
معرفی مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری.pdf
25.59M
🌹
#اطلاع_رسانی
درباره مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری و گزارشی از آخرین اقدامات مرکز
🌍https://alaskari.org/fa/در-باره-مرکز-علامه-عسکری/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
🔶 امام جعفر صادق (ع)، مؤسس مذهب جعفری یا احیاء کننده سنت نبوی؟
🔸 مشهور است که امام صادق (ع) را مؤسس و رئیس مذهب جعفری میدانند. علامه عسکری در مقالهی خود «الإمام الصادق، محيي السنة النبوية» (که در وبسایت مرکز منتشر شده) این دیدگاه را مورد نقد قرار داده است.
🔸 برای شناخت اسلام راستین، علاوه بر قرآن باید به سنت رسول اکرم (همان سبک زندگی ایشان) رجوع کرد چرا که سنت نبوی یا همان سبک زندگی ایشان، تجسم معارف وحیانی و قرآن کریم است.
❓ به راستی بعد از رحلت حضرت رسول (ص) سنت ایشان به چه سرنوشتی گرفتار شد؟
❓ چرا خلفای حاکم، سیاستی را پیش گرفتند که از نشر سنت رسول الله (ص) ممانعت کردند؟
❓ این سیاست منع، چه آثاری را بر جوامع اسلامی در قرن نخستین اسلام گذاشت؟
❓در دورانی که رؤسای مذاهب اسلامی (مثل مالکیها و حنبلیها و شافعیها و حنفیها) بر اثر حرمان از سنت حقیقی رسول خدا (ص)، برای فهم دستورالعملهای اسلام روشهای خاصی را پیش گرفتند، نقش ائمه اهلبیت پیامبر در این بین چه بوده است؟
❓و سؤال مهمتر، چرا امام جعفر صادق (ع) را رئیس مذهب جعفری خواندند؟ آیا ایشان همچون سایر رؤسای مذاهب، روش جدیدی را ابداع کردند؟ یا به جای بدعت، به احیاء سنت نبوی همت گماشتند؟
✅ در مقالهی «الإمام الصادق محیی السنه النبویه» علامه عسکری به بررسی این مسائل پرداخته است که به مناسبت شهادت امام صادق (ع) مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری ترجمه این مقاله را به فارسی، در وبسایت منتشر کرده است. علاقهمندان میتوانند با لمس لینک زیر 👇 آن را مطالعه کنند.
🌍https://alaskari.org/fa/مقالات/امام-صادق-احیاکننده-سنت/
مقاله به زبان اصلی👇
🌍.https://alaskari.org/مقالات-علمية/محيي-السنة-النبوية/
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
🔰کانال رسمی «مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری» جهت نشر مکتب اهلبیت و آراء این عالم بزرگوار 🌺علامه عسکری🌺 در این پیامرسان تاسیس شده است.
🔸کانال رسمی علامه عسکری در ایتا
🍃ما را در شبکه های مجازی دنبال کنید
ایتا:
💠@alaskari_farsi
اینستاگرام :
🔹www.instagram.com/alaskari_farsi
سایت :
🌍 www.alaskari.org
🔸 ملت سربلند و سرافراز ایران اسلامی یکبار دیگر حضور پر شور و آگاهانه خود را در عرصههای پر پیچ و خم و پر فراز و نشیب رسیدن به قله سعادت و سربلندی نشان داد، به ویژه که در این برهه خاص و در دهه پنجم انقلاب اسلامی هستیم، این حماسه حضور بیش از پیش نمود پیدا کرده است.
🔸 در دورهای که دشمنان داخلی و خارجی از هیچ اقدامی برای نابودی این شجره طیبه فرو گذار نکردهاند، ملت فهیم با لبیک به فرامین و منویات امام المسلمین حضرت آیة الله العظمی خامنهای (مد ظله الشریف) برگ زرین دیگری بر صفحات درخشان این نظام مقدس افزودند.
🔸 بر خود لازم دانستیم به مناسبت این پیروزی سعادتمندانه مراتب تبریک و سپاس خود را محضر حضرت ولی الله الأعظم (ارواحنا فداه) که صاحب حقیقی این مملکت و نظام هستند ابراز نموده و اعلام بداریم که همچنان در سایهی وصایای امام خمینی و فرامین امام خامنهای در این مسیر پر افتخار به راه خود تا ظهور منجی عالم بشریت ادامه خواهیم داد. و همچنین ضمن تبریک صمیمانه به منتخب ملت جناب آیة الله دکتر رئیسی، همانگونه که توقع میرود در راستای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و همینطور دیپلماسی همراه با عزت و اقتدار، مستحکم گام بردارند.
و الحمد لله رب العالمین
مرکز العلامة العسکري للدراسات الإسلامية
💠@alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ.
💠@alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org
🔶 علم امام جواد (ع)🔶
وقتی مأمون خواست دخترش ام الفضل را به عقد امام جواد (ع) در آورد بنى عباس مطلع شده و بر آنها بسیار گران آمد و از این تصمیم سخت ناراحت شده و ترسیدند کار حضرت بدان جا بکشد که کار پدرش حضرت رضا (ع) کشید و منصب ولیعهدى مأمون به آن حضرت و بنى هاشم منتقل گردد، از این رو جمع شده و در این باره گفت و گو کردند و نزدیکان فامیل او نزدش آمده و گفتند: «اى أمیر المؤمنین تو را به خدا قسم میدهیم از این تصمیمى که در باره تزویج ابن الرضا (محمد بن على) گرفتهاى خوددارى کن، زیرا میترسیم که این طور، منصبى را که خداوند به ما روزى کرده از چنگ ما خارج ساخته و لباس عزتی را که خدا به ما پوشانده از تن ما در آورى. زیرا تو به خوبى کینه دیرینه و تازه ما را به این دسته (یعنى بنى هاشم) میدانى… تو را به خدا فکر کن که دوباره ما را به غمی که به تازگی از سینههاى ما دور شده بازگردانى، و رأى خویش را در باره تزویج ام الفضل، از فرزند على بن موسى الرضا به سوی خانواده و دودمان بنى عباس که شایستگى آن را دارد باز گردان؟»
مأمون در ضمن پاسخ به آنها گفت: «... به خدا قسم من از آنچه نسبت به ولیعهدى على بن موسى الرضا (علیهما السّلام) انجام دادم هیچ پشیمان نیستم، و از او خواستم که حکومت را به دست بگیرد و من از حکومت دور شوم، اما او خوددارى کرد و مقدرات خداوندى چنان کرد که دیدید. و اما اینکه من محمد بن على (امام جواد علیه السّلام) را براى دامادى خویش برگزیدم به سبب برترى او در علم و دانش بر همه دانشمندان زمان آن هم با وجود خردسالی اوست. و حقیقتا علم او شگفت انگیز است و من امید دارم آنچه از او میدانم براى مردم آشکار شود تا بدانند که رأى صحیح همان است که من در باره او زدهام.»
آنان در جوابِ مأمون گفتند: «این جوان خردسال گرچه رفتار و کردارش تو را شیفته خود کرده ولى (هر چه باشد) او کودکى است که معرفت و فهم او کم است، پس به او مهلت بده تا ادب و فقه در دین را بیاموزد، بعد از آن هر چه میخواهى در باره او انجام بده؟»
خلاصه همگى متفق شدند که یحیى بن اکثم که قاضى (بزرگ) آن زمان بود، دعوت کنند تا مسألهای از حضرت محمد بن على بپرسد که او نتواند پاسخ بدهد، و براى این کار وعده اموالى نفیس و نویدهاى فراوانى به او دادند. مأمون روزى را براى این کار تعیین کرد و در آن روز همگى آمده و یحیى بن اکثم نیز در آن مجلس حاضر شد و پیش روى حضرت جواد نشست و مردم دیگر هر کدام در جاى خود قرار گرفتند. یحیى بن اکثم رو به مأمون کرده گفت: «اى امیر المؤمنین اجازه میدهى از ابى جعفر جواد سؤال کنم؟»
مأمون گفت: «از خود او اجازه بگیر!» یحیى بن اکثم رو به حضرت کرده و گفت: «قربانت گردم اجازه میدهی مسأله بپرسم؟» حضرت جواد فرمود: «بپرس!» گفت: «قربانت گردم در باره شخصى که در حال احرام شکارى بکشد چه نظری داری؟» حضرت فرمود: «آیا در حِل کشته است یا در حرم؟ عالم به مسأله و حکم بوده است یا جاهل؟ از روى عمد کشته است یا به خطاء؟ آن شخص آزاد بوده است یا بنده؟ نخستین بار بوده که چنین کارى کرده یا پیش از آن نیز انجام داده؟ آن شکار از پرندگان بوده یا غیر آن؟ از شکارهاى کوچک بوده یا بزرگ؟ باز هم باکى از انجام چنین کارى ندارد یا اینکه اکنون پشیمان است؟ در شب این شکار را کشته یا در روز؟ در حال احرام عمره بوده یا احرام حج؟» یحیى بن اکثم متحیر شد و ناتوانى و زبونى در چهرهاش آشکار شد و زبانش به لکنت افتاد به طورى که حاضرین مجلس ناتوانى او را در برابر آن حضرت فهمیدند. مأمون گفت: «خداى را بر اين نعمت شاکرم و بر این که توفیق یافتهام به چنین نظری برسم.» سپس نگاه به فاميل و خاندان خود كرده گفت: «آيا الآن فهمیدید آنچه را قبول نمیکردید؟»
📚 منبع:
✅ الإرشاد شیخ مفید، ج۲، صص ۲۸۱-۲۸۴
✅ نقل شده در سخنرانی علامه عسکری، شماره نوار ۱۱۷۵، آرشیو مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری.
🔸کانال رسمی علامه عسکری در ایتا
💠@alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org