eitaa logo
البیان
11.2هزار دنبال‌کننده
815 عکس
183 ویدیو
72 فایل
بازتاب اندیشه های استاد آیت الله عبدالکریم فرحانی 📌 تبیین مکتب فقه الخمینی(ره) 📌 روش تحصیل در مسیر اجتهاد 📌 امتداد حکمت و تمدن نوین اسلامی 📌 اخلاق و معنویت ارتباط با ادمین: @admin_albayan
مشاهده در ایتا
دانلود
نظریه علامه طباطبایی در مورد جامعه و امتداد آن.mp3
685.7K
🔊 👤استاد آیت الله فرحانی ⁉️نظریه علامه طباطبایی در مورد جامعه چیست و امتداد آن چگونه می شود؟ 🔸در مورد اصالت جامعه چند نگاه وجود دارد؟ 🔸اختلاف نظر استاد با آیت الله مصباح در کدام قسمت بحث است؟ @albayann
1_1463031403(2).mp3
960.2K
فطرت استثمارگر یا فطرت مدنی ؟ 🔊 ⁉️آیا انسان به حسب ذات و فطرت، استثمارگر است و در مرحله ثانوی، گرایش اجتماعی دارد و به دنبال عدالت اجتماعی است؟ ⁉️و در این صورت این دو فطرت چگونه قابل جمع می باشند؟ 🔰علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان چندین مرتبه به این نکته اشاره کردند که انسان مدنی بالتَبع است و نه مدنی بالطبع. ( زیرا انسان ذاتا استثمار گر است و به تبع مصلحت مشترک، گرایش اجتماعی پیدا میکند.) 📌بررسی رابطه این نظریه با نظریه اصل تنازع بقا داروین. 🎙استاد آیت الله فرحانی @albayann
💠 هدايت عمومى‌ 🔸آيه شريفه‌ (الَّذِي أَعْطى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‌) بيان مى‌كند كه خداوند سبحان بعد از اتمام ذات هر شيئى آن را به سوى كمال مختصّ به خودش هدايت مى‌كند و اين هدايت به لحاظ اين‌كه حقيقتش همان اقتضاى ذاتى شى‌ء نسبت به كمالات لاحقه است نوعى تفرّع بر ذات شى‌ء دارد. تفصيل اين نكته در كلام حقّ مذكور است:{«الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى* وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى‌» 📌 پس خداى سبحان بعد از خلقت اشيا و پرداختن آنها براى آنها تقديرى معيّن فرموده كه درواقع اين تقدير همان تفصيل خصوصياتِ وجودى آنهاست همان‌گونه كه فرموده:{«وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِيلًا» 📌 و پس از اين تقدير و تفصيل، آنها را به خصوصيات مقدّره هدايت مى‌كند و اين هدايت درواقع به اين نحو است كه در شى‌ء اقتضايى ذاتى نسبت به همه لوازم و كمالات وجودى‌اش كه متمّم ذات اوست، قرار مى‌دهد و اين همان نظام حقيقى است كه هم در هر شيئى منفرداً و هم در مجموع موجودات و من جمله انسان، محقّق است. 📚انسان از آغاز تا انجام @albayann
💠 🔸فرض کنید دختر یک خانواده ی ثروتمند هستید در تبریز ... با یک طلبه ساده ازدواج می کنید و بخاطر ادامه ی تحصیل همان طلبه ی ساده راهی نجف می شوید . گرما و غربت شهر نجف را در نظر بگیرید ، خدا به شما فرزندی می دهد . بعد این فرزند می میرد ! بعد دوباره فرزند می دهد ، دوباره در همان بچگی می میرد ! دوباره فرزند می دهد دوباره ... !! این درحالی ست که فقر گریبان تان را گرفته ، در حدی که یکی یکی ، اسباب خانه را میفروشید . حتی رختخواب ! .... 🔹همسر علامه طباطبایی همیشه مرا به فکر می برد . علامه درباره ایشان گفته بودند : " من نوشتن المیزان را مدیون ایشانم " ! و نیز گفته اند : " اگر صبر حیرت انگیز همسرم نبود من نمی توانستم ادامه ی تحصیل بدهم " صبر حیرت انگیز !!! نوشتن الميزان ... 🔺علامه نه تعارف داشته و نه اغراق می کند . علامه در جایی فرموده بودند : " ایشان وقتی در قم رو به حضرت معصومه ( سلام الله علیها ) سلام می دادند من جواب خانوم را می شنیدم ! و همچین هنگامی که زیارت عاشورا می خواندند من جواب سلام امام حسین ( علیه السلام ) را می شنیدم ! @albayann
💠 روح ايمان‌ 🔸از بعضى آيات استفاده مى‌شود علاوه بر روحى كه همه انسان‌ها در آن مشتركند روح ديگرى هم هست كه مختصّ به مؤمنان است و روح ايمان ناميده مى‌شود. 📌خداوند سبحان در وصف مؤمنان فرمود:{«أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ» و در آيه ديگرى از اين روح به كلمه تقوا تعبير شده كه از آن فهميده مى‌شود اين روح با تقوا ملازم است:{«فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوى‌». 🔹در{كافى‌} روايتى است مسنداً از ابى‌بصير از ابى‌عبداللّه عليه السلام كه فرمود: هر قلبى را دو سمع (گوش) است و هنگامى‌كه بنده‌اى روى به گناه آورد روح ايمان به وى مى‌گويد كه «بپرهيز» و شيطان به وى گويد: «در كار شو» در آيات ديگرى از روح مذكور به نور تعبير شده است. 📚انسان از آغاز تا انجام @albayann
البیان
💠چالش های اسلام و فلسفه غرب 🔰استاد آیت الله فرحانی @albayann
🏷چالش های اسلام و فلسفه غرب 🔰آیت الله فرحانی: 1️⃣ در چالش اول اسلام با غرب، اسلام بین چهار کانون تمدنی متولد شد ؛ 🔺ایران و روم و مصر و صنعاء ،که همگی از سابقه ای قوی برخوردار بودند. 👈🏻امروز شما آثار دانشمندان تمدن شناس را ببینید ؛ افرادی مثل ویل دورانت ، گوستاو لوبون یا تویین بی که با اینکه چند سال قبل از انقلاب از دنیا رفت اما نظراتش در بحث تاریخ تمدن همچنان در دانشگاه ها بسیار حاکم است . این ها اعجاب دارند از اینکه اسلام یک سلول زنده بوده که نبی اکرم در مدینه تاسیس کرده و در کمتر از دو دهه همه تمدن ها را منفعل کرده است ! 🔹 لذا برخی از اسلام شناسان غربی میگویند در بین ادیان جهانی (اسلام و مسیحیت و بودا) نکته ای که اسلام را متمایز میکند👈🏻 سرعت آن است . مسیحیت جهانی شد اما چند صدسال بعد از عیسی (ع) ؛ اما اسلام ظرف دو دهه جهانی شد . 🔸 در این چالش از آنجا که اسلام بین چهار کانون تمدنی بود آثار اندیشه آن تمدن ها در دامن اسلام میریخت ؛ برای اینکه این اندیشه ها پالایش شود و سره از ناسره اش جدا شود ، چاره ای نبود از اینکه وجود مقدس امام باقر و امام صادق علیهما السلام ، نهضتی را تاسیس کنند . 📌در این نهضت هم رویکرد تقریبی داشتند نه رویکرد شیعی ؛ ائمه مذاهب اربعه را آوردند سر درس و گفتند بنشینید یاد بگیرید از اسلام دفاع کنید ، نه از شیعه از اسلام ؛ این نهضت که راه افتاد ، شروع کرد آثار افلاطون و ارسطو را سامان داد . این مقابله اسلام بود با غرب در چالش اول ، به مدیریت امامین صادقین علیهماالسلام. 2️⃣ چالش دومی که اسلام با غرب داشت آقای طباطبایی متوجه شد . متوجه شد که جریان فلسفه اسلامی توسط صدرالمتالهین به اوج خودش رسیده و صدرا توانسته یک سازمان فلسفی بوجود بیاورد ولی خب این در دامن اسلام است . 👈🏻همزمان با کاری که صدرا داشت در دوره صفویه در ایران انجام میداد رنسانس اتفاق افتاد و اروپا رفت به سمت دیگری. یک چالش ضد دینی در اروپا بوجود آمد و یک چالش کثرت گرایی در فکر و اندیشه در اروپا حاکم شد . 👈🏻از طرفی هم سوسیالیست ها و مارکسیست ها داشتند کار میکردند که یک چالش الحادی بوجود آمد . 🔺علامه طباطبایی دید اینطرف چالش الحادی است ، طرف دیگر چالش ، حداکثرش به تعبیر امام اسلام آمریکایی و دین سکولار است . دید چاره ای ندارد که هسته قوی علمی تشکیل داده و از دین دفاع کند در مقابل ژرژ پلیتزر ، سارتر ، دکارت ، کانت و.... 🔺چالش دوم را در مقابله با فلسفه غرب و شرق آقای طباطبایی توانست با این هسته مدیریت کند . البته در این مدیریت امام هم دخیل بود . شهید مطهری میگوید من از امام هم استفاده کردم که ما در درس خارج نشان دادیم که کجاها استفاده کرده است . 3️⃣ چالش سوم ، چالش اسلام با استکبار در زمان کنونی است . 👈به تعبیر زیبای حضرت آقا در بیانیه گام دوم زمانی که اسلام متولد شد جهان دوقطبی شد، سه قطبی ؛ در اثر رشد انقلاب قطب مارکسیسم حذف شد و الان جهان دو قطبی است، که یک قطبش اسلام است . ➖این چالش اسلام با استکبار را آقا میگوید حوزه علمیه باید مدیریت کند . چطور مدیریت کند ؟ با روشن کردن تکلیف علوم انسانی ! این مطالبه ی رهبری از حوزه هاست . 💠منبع:بیانات استاد فرحانی در زمینه نقش علامه طباطبایی در امتداد حکمت @albayann
💠ایشان ( علامه طباطبایی ) هر ساله به مشهد مشرف می شد حتي در پنج شش ماه آخر عمر با همه کسالتی که داشت به مشهد مشرف شد . 📌يکي از بستگان نزديك ايشان مي گفت : « با آغوش باز با آن کهولت سن و کسالت ، جمعيت را مي شکافت و با علاقه ضريح را مي بوسيد و توسل مي جست که گاهي به زحمت او را از ضريح جدا مي كرديم ايشان مي گفت : « من به حال این مردم که این طور عاشقانه ضریح را مي بوسند ، غبطه مي خورم 🔸 فرزند ایشان نقل مي کردند : در سال آخر حیاتشان به دلیل کسالتی که داشتند و بنا به تأکید و توصیه پزشک مخصوص نمي خواستیم که ایشان به مشهد مقدس بروند . ولي ايشان اصرار داشتند و رفتند . پس از مراجعت از مشهد ، به ایشان گفتم سرانجام به مشهد رفتید ، فرمود : « پسرم جز مشهد کجاست که آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد ؟ » 🔺چهارشنبه؛ روز مخصوص زیارت حضرت رضا علیه السلام 🌱اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏. علیه السلام @albayann
🖊اسلام خم رنگرزی نیست ! 🔸اسلام که خم رنگرزی نیست ، اسلام مجموع معارف اعتقادی و اخلاقی است ، و قوانینی است عملی که هر سه قسمت آن با یکدیگر متناسب و مرتبط است و با همه تمامیتش وقتی اثر می گذارد که مجموعش عملی شود 📌و اما اگر کسی معارف اعتقادی و اخلاقی آن را به دست آورده و در مرحله عمل کوتاهی کند ، البته اثری نخواهد داشت ، نظیر معجونها که وقتي يك جزء آن فاسد می شود همه اش را فاسد می کند و اثری مخالف به جای می گذارد . 📚 ترجمه تفسیر المیزان ، جلد ۴ ، صفحه ۳۰۴ @albayann
🖊 اسلام و اجتماع 🔹انسان بر اثر این مقصد اساسی که سعادت و کامیابی در زندگی است ، باید روش منظمی در زندگی خود که ناگزیر اجتماعی خواهد بود اتخاذ نماید ... 🔺اسلام ، روش جاری و قوانین موضوعه خود را بر اساس « اخلاق » بنا می نهد.... @albayann
البیان
🖊 اسلام و اجتماع 🔹انسان بر اثر این مقصد اساسی که سعادت و کامیابی در زندگی است ، باید روش منظمی در ز
🖊 اسلام و اجتماع 🔹 طبیعت انسانی در زندگانی خود منظور و مقصدی بالاتر از این ندارد که بقای وجـود خویش را ( تا می تواند ) تأمین کرده ، به خواست های غریزی خود برسد . انسان اگر در نخستین قدمی که بر می دارد با همنوعان خـود گرد هم آمده ، اجتماعی منعقد می کند و بـرای حفظ اجتماع زیر بار قوانین و مقرراتی رفته ، به همان اندازه از آزادی فردی محروم می شود ، همه برای این است که می خواهد با محرومیت از بخشی از آزادی خود ، بخشی دیگر از آزادی را به دست آورده ، از آن برخوردار شود و بقای وجود و خواستهای غریزی خود را بهتر تأمین نماید . 🔸اصل در سعادت و خوشبختی انسان - به حسب آفرینش سعادت فرد است ، و سعادت اجتماع فرع آن است ، نه به عکس . به عبارت دیگر : مقصود آفرینش طبیعت انسانی است که همانا وجود فرد است نه هیئت اجتماعی افراد ، و انسان که به سوی عقد اجتماع هدایت می شود برای نگهداری فرد است . انسان بر اثر این مقصد اساسی که سعادت و کامیابی در زندگی است ، باید روش منظمی در زندگی خود که ناگزیر اجتماعی خواهد بود اتخاذ نماید . بخورد ، بنوشد ، بپوشد ، بیارآمد ، همسر گیرد ، فرزند بیاورد و در راه تأمین نیازمندی های خود بکوشد و با تفکر خود راه تأمین بقا را هموار کند . 🔺اسلام ، روش جاری و قوانین موضوعه خود را بر اساس « اخلاق » بنا می نهد و با تاکید و اصرار فراوان ، مردم را با اخلاق پاک ، بار می آورد ، زیرا اجرای قوانین عملی در گرو و بر عهدهٔ اخلاق است ، چرا که اخلاق در نهان و آشکار و خلوت و جلوت ، وظیفه و کار خود را بسیار بهتر از یک پلیس مراقب و یا هر نیروی دیگری که در حفظ نظم کوشش کند ، انجام دهد . 📚بررسی های اسلامی @albayann
🖊دعای عوام بهتر مستجاب می شود تا علما ⁉️شخصی از آیت الله طباطبایی پرسید : « این دعاهای عربی را که عامه مردم بخوانند ، نمی فهمند ؛ آیا خواندن همان الفاظ آن دعاها -بی آنکه معانی آن را بدانند- اثری دارد ؟! » ✅جناب علامه طباطبایی فرمودند : « اتفاقاً آن دعاها برای عامه مردم که زبان عربی و معانی آنها را نمی دانند بهتر مستجاب می شود ! زیرا نفس خود را به نفس امامان ( علیهم السلام ) متصل می کنند و از خدا می خواهند هر چه امامان با خواندن این دعاها می خواستند ، به آنان هم بدهد اما ما به اندازه فهم خودمان از آن دعاها ، از خدا می خواهیم ! » 📚 زمهر افروخته ، ص 160 ، به نقل از ، علی سعادت پرور @albayann
💠 سلاح اشک 🔰آیت الله جوادی آملی : 🔹اگر علامه توانست در عالم اسلام منشأ اثر باشد و تفسیر قیم المیزان را به ارمغان آورد و به مدارج عالی عرفانی راه یابد و در این راه شاگردان بسیاری تربیت کند ، همگی به یمن این بود که در کنار درس و بحث ، به معرفت وجود خویش پرداخت و به برکت خضوع و خشوع و خشیت الهی ، عرش وجودش را بر کوثر لابه و ناله استوار و آنگاه بر فرش طبیعت غلبه کرد و با جهادی بی امان ، پیروزی خود را با « سلاح اشك » به نتیجه رساند . 📚 کتاب شمس الوحی تبریزی @albayann
🖊دختر مرحوم علامه طباطبایی : 📌 گاهی ابتکارات مهم علمی و فلسفی خویش را به گونه ای ساده بیان می کرد که می پنداشتیم این مطلب در تمام کتب وجود دارد ولی پس از مراجعه ، معلوم می شد فقط کشف و ابتکار خودشان بوده است . او هرگز نمی گفت برای این مطلب ، چنین و چنان زحمت کشیدم یا این ابتکار من است . @albayann
البیان
🔉 #بشنوید ⁉️آیا #عدم_مضاف حظی از #وجود دارد؟ 🔰استاد آیت الله فرحانی 🎙 درس خارج اصول ۹۵/۸/۸ #آ
⁉️آیا عدم مضاف حظی از وجود دارد؟ 🔰 استاد آیت الله فرحانی 📌📌📌📌📌📌 🔸اگر کسی خوب فهمید که سلب تحصیلی قید ندارد، متوجه می شود که عدم حکمی ندارد و حکمی نمی پذیرد. و اگر اینگونه فهمید، فتوا نمی دهد به تقارن عدم با چیزی؛ تقدم عدم بر چیزی؛ تأخر عدم از چیزی؛ ممانعت عدم از چیزی؛ ابدا از این حرف ها نمی زند. به قول علامۀ طباطبایی در نهایه در ذیل بحث اعادۀ معدوم، اینگونه نیست که عدم یک شیئیتی دارد و خارج را پر کرده باشد و وجود می آید و این عدم را رد می کند و جای آن می نشیند. فلاسفۀ اسلامی ـ نه متکلمین- این را خوب می فهمیدند. 🔸فلاسفه ای که مسئله عدم و سلب تحصیلی را به درستی فهمیده اند، بر دو قسم هستند. بعضی از آنها اصالة الوجود را خوب می فهمند و "عدم مضاف له حظ من الوجود" را هم قبول ندارند. و بعض دیگر از آنها اصالة الوجود را خوب نفهمیدند و می گویند عدم مضاف له حظ من الوجود. در اینصورت بین عدم مضاف و آن امر وجودی، تقابلی از جنس ضدان لا ثالث لهما درست می شود. 🔸لذا در واقع اگر بخواهیم از جهت عقلی شماره گذاری کنیم - بدون این که من بخواهم وارد مبانی بشوم- این سه مرحله را باید یاد بگیریم: 1- تعقل صحیح سلب تحصیلی و تفکیک آن از ایجاب عدولی 2- فهم صحیح اصالت وجود 3- اینکه عدم مضاف حظی از وجود ندارد. 🔸مرحله اول را همۀ فلاسفۀ ما می گویند. مشاء می گوید. اشراق می گوید. صدرا در حکمت متعالیه هم می گوید. علامۀ طباطبایی هم می گوید. خدا بیامرزد آقای مطهری را! وقتی می خواست فلسفۀ هگل نقد کند، همین یک جمله را می گفت. می گفت فهم بوعلی از اصالة الوجود کامل نبود اما بوعلی نمی گفت که اجتماع نقیضین داریم. شیخ اشراق اصالة الماهیتی بود، ولی نمی گفت اجتماع نقیضین داریم. چون می فهمیدند که سلب تحصیلی یعنی چه؟ 🔸اما در مورد اینکه آیا عدم مضاف حظی از وجود دارد یا ندارد؟ مکاتب فلسفی با هم فرق می کنند. اصالة الوجودی هایی مثل علامۀ طباطبایی و حضرت امام می گویند: «عدم مضاف له حظ من الوجود» غلط است. 🔸سوالی که وجود دارد این است که با فرض اینکه بگوییم که عدم مضاف حظی از وجود ندارد، حرکت (وجود سیال) را چگونه توضیح می دهیم؟ علامۀ طباطبایی رضوان الله تعالی علیه همۀ حرفش با فلسفۀ غرب در این بود. می گفت غربی ها اگر وجود سیال را خوب بفهمند، دیگر نمی گویند حرکت جمع وجود و عدم است. حرکت وجود سیال است و ذهن می تواند بخاطر تزلزلی که در وجود سیال هست، از آن مفهوم عدم را انتزاع کند. این موجودی که ممتد است، سیال است. وجود سیال، وجود است. وجود ثابت هم وجود است. از طرف دیگر، وجود ثابت، می تواند بی ماهیت باشد. در مراتب اعلی، وجود سیال هم می تواند بی ماهیت باشد. - خداوند را کار ندارم. اصلا برای وجود خداوند از این حرف ها نمی شود زد- اگر کسی خوب این وجود ثابت و سیال را بفهمد، دیگر نمی گوید وجود سیال، جمع وجود و عدم است. نکته ای که وجود دارد این است که وجود ثابت جمع است و وجود سیال پخش است. 🔸با این نگاه دیگر نمی توانم قائل به عدم مضاف بشوم. عدم مضاف یعنی چه؟ آیا یعنی چیزی غیر از وجود اضافۀ به وجود بشود؟ ندارم. اینکه یک شیئیتی به عدم بدهم و بر وجود حملش کنم؟ ندارم. چنین چیزی نمی شود. این خیلی گوهر بزرگی است. در فلسفۀ اسلامی بزرگانی مثل امام و علامۀ طباطبایی به این مساله ملتزم اند. متأسفانه بعضی از تلامذۀ علامه از استادشان فاصله گرفته اند و این مطلب را خراب کرده اند. 🔸متاسفانه هم محقق خویی و هم استاد ایشان محقق نائینی و هم شهید صدر به دلیل ضعف نظام فلسفی ایشان، در همین شبهۀ غربی ها گیرافتاده اند. ایشان معنای صحیح سلب تحصیلی را متوجه نشده اند و لذا خطا می کنند. فرق هم نمی کند خطا را چه کسی بکند. شهید صدر هم همین خطا را کرده است. البته شهید صدر در «فلسفتنا» این کار را نکرده است. چون «فلسفتنا»ی ایشان توضیح اصول فلسفه علامه طباطبایی است. ولی در علم اصول من حیث لا یشعر با سیر آقایان وارد شده است و چون ذهن شریفش در بحث مبانی منطقی استقراء به سمت فلسفۀ غرب رفته، در بحث های اصولی اش اثر خودش را گذاشته است. از طرف دیگر بعضی از بزرگان هم، حرف امام را نفهمیده اند و مستقیم یا غیر مستقیم به ایشان اشکال می کنند. 📌 درس خارج اصول ۹۵/۸/۸ 📌📌📌📌📌📌 📝 بخشی از عبارت امام در مناهج و ما یقال من أنّ للأعدام المضافة حظّا من الوجود، كلام لا يعوّل عليه، فإنّ حيثيّة العدم لا يمكن أن تكون ذات حظّ من الوجود، بل الإضافات الواقعة بينها و بين غيرها إنّما هي في الذهن، و في وعائه تكون الأعدام المطلقة- أيضا- موجودة بالحمل الشائع و إن كانت أعداما بالحمل الأوّليّ، فلا حقيقة للعدم- أيّ عدم كان- حتّى يتّصف بوصف وجوديّ أو اعتباريّ أو عدميّ، فالعدم لا يثبت له العدم أيضا. (ج۲ ص۱۱) @albayann
💠[بيان عقلى اينكه هر ثناء و حمدى به حمد خدا منتهى مى‌شود] 🔸برهانهاى عقلى قائم است بر اينكه استقلال معلول در ذاتش و در تمامى شئونش همه بخاطر و بوسيله علت است، و هر كمالى كه دارد سايه‌ايست از هستى علتش، پس اگر براى حسن و جمال، حقيقتى در وجود باشد، كمال آن، و استقلالش از آن خداى واجب الوجود متعالى است، براى اينكه او است علتى كه تمامى علل به او منتهى مى‌شوند. 🔹و ثنا و حمد عبارت از اين است كه موجود با وجود خودش كمال موجود ديگرى را نشان دهد، البته موجود ديگرى كه همان علت او است، و چون تمامى كمالها از تمامى موجودات به خداى‌تعالى منتهى مى‌شود، 👈🏻پس حقيقت هر ثناء و حمدى هم به او راجع مى‌شود، و به او منتهى مى‌گردد، پس بايد گفت‌{(الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ)}. 📚 تفسیر_المیزان @albayann
البیان
🔹جایگاه علمی امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) در مباحث #انسان شناسی ولایی 🔰استاد آیت الله فرحا
💠جایگاه علمی امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) در مباحث انسان شناسی ولایی 🔰استاد آیت الله فرحانی 🔺عظمت علامه طباطبائی در تفسیر المیزان و در کتاب های ارزشمندشان در تفسیر و حکمت بروز کرده است اما امام رحمه الله علیه در این جهت یک مظلومیتی دارد. چون که امام انقلاب را رهبری و مدیریت کرد، شخصیتشان بیشتر اجرائی تلقی می شود نه علمی و آن میراث بسیار عجیب علمی حضرت امام مهجور و محجوب مانده است. 🔺امام یک کتاب بسیار خوب و ارزشمندی دارد (که البته سفارش نمیکنم که دوستان این کتاب را بخوانند. چون این کتاب کتابی است که استاد میخواهد.) به نام مصباح الهدایه الی الخلافه والولایه که امام رضوان الله تعالی علیه خلاصه مطالب این کتاب را در یک کتاب دیگر به نام سرالصلاه بیان کرده است. کتاب سر الصلاه و مصباح الهدایه تقریبا دو سکوی یک مطلب هستند. چون از نظر امام، صلاه، معراج مومن است و معراج مراتب انسان را نشان میدهد و امام در مصباح الهدایه الی الخلافه والولایه مراتب انسان را هم خیلی زیبا تبیین کرده است. 🔺حضرت امام در باب نماز دو کتاب دارد. کتابی دارد به نام آداب الصلاه که برای متوسطین نوشته اند و کتاب دیگری به نام سرالصلاه. مرحوم آقای فهری در مقدمه کتاب سر الصلاه می نویسد که امام فرمودند: من این کتاب را برای اخص الخواص نوشتم نه حتی برای خواص. امام در کتاب سرالصلاه مراتب انسان در قرآن و روایات را خیلی زیبا تبیین کرده است. 🔺حضرت علامه طباطبائی یک رساله به نام الولایه دارند و سه رساله دیگر به نام انسان قبل الدنیا، فی الدنیا و بعد الدنیا. ایشان در این رساله ها به طور خیلی خلاصه، دیدگاهشان را در مورد انسان و مراتب آن گفته است و بعد همین ها را در تفسیر المیزان ،به صورت تفسیر قرآن به قرآن در آورده است و به ما تحویل داده است. 🔺الان وقت آن است که ما تفکرات مان را و تفکرات جامعه علمی را به سمت انسان شناسی با مبانی این دو فقیه مفسر و فیلسوف بزرگوار آشنا کنیم. اگر این انسان شناسی را یادبگیریم، بسیاری از مشکلات مسائل انسان شناسی حل خواهد شد. 📚جلسه اول از مجموعه جلسات انسان شناسی ولایی @albayann
🔹از كسانى كه از ياد خدا روگردانند و غير از زندگى دنيا و خوردن و خوابيدن مقصود ديگرى ندارند، روگردان باش، چون اين مردم از دنيا چيزى غير از خوردن و خوابيدن نمى‌دانند. 📌و البته بايد يادآور شد كه خداشناسى براى انسان، كه يك موجود واقع بين و داراى غريزه استدلال است اضطرارى و قهرى مى‌باشد، 🔸زيرا با شعور خدادادى خود به هر گوشه و كنار آفرينش كه نگاه كند آثار وجود خداى جهان و علم و قدرت وى را مشاهده مى‌نمايد. بنابراين، معناى خداشناسى اين نيست كه انسان، خداشناسى را براى خود به وجود آورد، 📌بلكه مقصود اين است كه انسان به اين حقيقت روشن كه با هيچ پرده نمى‌شود آن را پوشاند، با ديده بى‌اعتنايى ننگرد و به وجدان خود كه هر لحظه به سوى خدا دعوتش مى‌كند، پاسخ مثبت دهد و با پى‌گيرى اين معرفت، هر گونه شك و ترديد را از دل خود بزدايد. 📚تعالیم اسلام @albayann
💠عالم امر 🖊خداى تعالى مى‌فرمايد:{«أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ» و با اين بيان ميان «خلق» و «امر» فرق مى‌نهد، پس مى‌يابيم كه خلق به وجهى غير از امر است و مراد از «امر» خصوص آثار اعيان موجودات نتواند بود تا نتيجه شود كه خلق همان اعيان موجودات و «امر» آثار آنهاست‌ 📌چون در آيه شريفه‌{«قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي» روح كه از اعيان موجودات است به «امر» منسوب گشته، و نيز از آيه شريفه‌{«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» استفاده مى‌شود كه امر خداى سبحان همان ايجاد به كلمه «كن» است و فرقى نمى‌كند موجود عين باشد يا اثر عين و چون وجود شى‌ء همان نفس شى‌ء است پس ثابت مى‌شود در هر شيئى «امرى» الهى وجود دارد. =========== 📚انسان از آغاز تا انجام، ص: 21 @albayann
⁉️اسلام چه موقعيت اجتماعى به زن داده؟ 🖊نگارش و بررسی دودسته جوامع قبل از اسلام که با جایگاه زن داشتند... ✅در چنين محيطى كه توصيف شد، اسلام زن را جزء حقيقى و عضو كامل جامعه انسانيت قرارداده و از اسارت بيرون آورده و آزادى اراده و عمل به وى بخشيد.... @albayann
البیان
⁉️اسلام چه موقعيت اجتماعى به زن داده؟ 🖊نگارش و بررسی دودسته جوامع قبل از اسلام که با جایگاه زن داش
⁉️اسلام چه موقعيت اجتماعى به زن داده؟ 🖊چنان كه اشاره كرديم، وقتى كه خورشيد اسلام از افق نيلگون اين جهان سر زد و با فروغ درخشان خود جهان و جهانيان را روشنايى داد، دنيا به دو دسته متمايز منقسم بود: 1⃣يك دسته متمدن، مانند امپراتورى بزرگ روم و شاهنشاهى ايران و ملل ديگر مانند مصر و حبشه و هند و چين، و در ميان اين ملل زن حكم اسير داشت؛ يعنى انسانى كه آزادى اراده و عمل نداشت و از مزاياى عمومى اجتماع به‌كلى محروم بود، ارث نمى‌برد، عملش احترام نداشت، در امور خوراك و پوشاك و مسكن و ازدواج و طلاق و اقسام معاشرت و تصرف در اموال و غيرآنها هيچ‌گونه آزادى و استقلالى نداشته و هر نفسى را كه مى‌كشيد يا قدمى را از قدم برمى‌داشت با تصويب و اذن مرد مى‌بايست انجام دهد و اگر مورد تعدى قرار مى‌گرفت، اقامه دعوى و شكايت او را مردان مى‌بايست بكنند و اعتنايى به دعوى و شهادت و سخن وى نبود. 2⃣و دسته ديگر، ملل و اقوام عقب مانده مانند اهالى آفريقا و سكنه گوشه و كنار معموره بود و زن در ميان اين اقوام و قبايل اصلًا انسان محسوب نمى‌شد بلكه طفيلى جامعه به شمار رفته و در صف حيوانات و استخدام و استثمار شده قرارداشت. بار مى‌كشيد و صيد مى‌كرد و خدمت مردان و تربيت بچگان و پرستارى مريض‌ها مى‌نمود و آتش شهوت شوهران يا كسانى را كه آنها مى‌خواستند، خاموش مى‌كرد و گاهى در قحطى يا مهمانى‌هاى با شكوه با گوشت وى تغذيه مى‌شد. 👈🏻اين بود اوضاع عمومى جهان آن روز كه محيط عمومى ظهور اسلام بود و محيط خصوصى آن كه جزيرةالعرب بود. به واسطه اين‌كه نوع اهالى آن سامان باديه‌نشين بودند و در عين حال از خارج با ملل معظمه روم و ايران و حبشه و مصر محصور بودند و از داخل با يهود يثرب و اطراف آن و نصاراى يمن و عراق محشور بودند و معظم‌شان دين وثنيت را داشتند، رسوم زندگيشان از مجموع رسومات و مقررات اين ملت‌ها تركيب يافته و بر اثر كسرو انكسار، طريقه‌اى شده‌بود كه از همه طريقه‌ها نمونه‌هايى داشت. 📌به همان ترتيب روم و ايران و ملل ديگر زن را از عامه حقوق محروم قرارداده و هميشه تحت سرپرستى مطلق‌العنان مرد نگاه داشته و هيچ‌گونه احترام اجتماعى برايش قائل نبودند. گذشته از اينكه بر اثر اخلاق بدويّت اساساً زن را مايه عار مى‌دانسته و از دختر نفرت داشته و بدشان مى‌آمد و حتى قبيله بنى‌تميم دخترها را زنده در گور مى‌كردند، چنان كه قرآن كريم بالخصوص به اين دو موضوع متعرض شده: 🌱{«وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى‌ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ* يَتَوارى‌ مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ يُمْسِكُهُ عَلى‌ هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ أَلا ساءَ ما يَحْكُمُونَ» 🌱و{«وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ* بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» ✅در چنين محيطى كه توصيف شد، اسلام زن را جزء حقيقى و عضو كامل جامعه انسانيت قرارداده و از اسارت بيرون آورده و آزادى اراده و عمل به وى بخشيد. 📌 زن مانند مرد در ثروتى كه طبقه گذشته به ارث مى‌گذارند شركت دارد و از پدر و برادر و عمو و خالو و ساير خويشاوندان و همسر ارث مى‌برد و هر كار مشروع و زندگى معروف را براى خود انتخاب كند آزاد است و عمل وى احترام اجتماعى داشته و باارزش مى‌باشد، حقوق خود را مى‌تواند مطالبه كرده و به مراجع صالحه مستقيماً مراجعه كند و در صورت تعدى، اقامه دعوى نمايد و شهادت اقامه كند و در همه اين مراحل كه كليات زندگى زن به آنها تأمين كامل مى‌شود، مرد هيچ‌گونه ولايت و قيمومت و تحكمى نسبت به زن ندارد. 🌱{«فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ» 🌱 و{«وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ» 👈🏻و سيرت پيغمبر اكرم از جزئيات اين مطالب پر است، اگرچه در اين مقاله مجال نقل تفصيلى آنها نيست. 📚 بررسي هاي اسلامي، ج‌1، ص: 283_284 @albayann
البیان
🖊زينت بودن امور دنيا 🔰علامه طباطبایی @albayann
🖊*{زينت بودن امور دنيا}* 🔹و به اين معنا اشاره مى‌كند خداوند سبحان آن‌جا كه مى‌فرمايد:{«إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا* وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً»؛ چه آن‌كه زينت به معناى شى‌ء زيبايى است كه به نفسه و به ذاته محبوب است و شى‌ء ديگرى آن را همراه خود مى‌سازد تا از آن كسب حسن نمايد و 📌به عبارت ديگر هنگامى كه «زينت» مورد عنايت و توجه قلب واقع مى‌گردد، ملازم آن نيز مورد عنايت واقع گردد و جلب رغبت ديگران نمايد، به‌طورى كه اين همراه مقصود و محلّ رغبت واقع شود ولو اين‌كه واقعاً آن شى‌ء زينتى مقصود است. 🔸به اين بيان آنچه كه بر روى زمين است زينت زمين قرار داده شده تا اين‌كه انسان‌ها زمين را هدف و مقصد خويش قرار دهند و به همين زمين هم واصل شوند با اين‌كه مقصود اصلى آن زينت بوده است. 👈🏻 خداوند سبحان فرمود:{«أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً» كه بيان مى‌كند حيات دنيا از امور خيالي- كه وراى آن حقايقى است- تشكيل شده و انسان بعد از تماميّت خلقتش به تكميل جهات زندگى دنيايى مى‌پردازد و دائماً از مقصدى به‌ مقصدى سير مى‌كند و در اين سير تحصيل آنچه را كه كمال مى‌پندارد دنبال مى‌كند 📌 ولكن كمال‌پندارى او را لهو و لعب و زينت و تفاخر و تكاثر و غيره تشكيل مى‌دهد كه امورى وهمى‌اند و لذا وقتى هم كه آنها را تحصيل كرد در هنگام موت و وداع حيات دنيا، پوچى و بطلان آنها بر وى ظاهر و آشكار مى‌گردد. 📚{انسان از آغاز تا انجام، ص: 61} @albayann
آینده فقه شیعه وحکومت اسلامی.mp3
7.68M
🔈 🖊آینده فقه شیعه وحکومت اسلامی1 🎙 استاد آیت الله فرحانی: ⁉️درقرآن چندنوع خلافت داریم؟ ➖تفاوت خلافت ها در چیست؟ ➖آیاجامعه استکمال دارد؟نظرقرآن دراین رابطه چیست؟ ➖ارتباط این مسائل با آینده فقه وحکومت شیعه چیست؟ 🔺 درقرآن کریم چهار نوع خلافت وجود دارد که جنس هرکدام متفاوت از دیگری است: 🔹️اولین خلافت مربوط است به حضرت آدم. 🔹️دومی مربوط است به حضرت داوود 🔹️سومی مربوط است به خاتم الانبیاء 🔹️آخرین خلافت هم مربوط است به خاتم الاوصیاء. 📌 اما این خلافت هادرعین حال که مربوط به انسان کامل است ولی تفاوت های چشم گیری با هم دارند. فارق را جناب علامه طباطبایی درالمیزان این گونه بیان می کند که استکمال علاوه براینکه برای هر فردقابل تصویراست برای جامعه به عنوان یک مرکب حقیقی هم قابل تصویراست. بایداین مبانی قوی را از قرآن استباط کنیم، تابتوانیم آینده حکومت وفقه شیعه را‌ تصویرکنیم واین مبانی درحوزه شکل نمی گیرد مگراینکه ما بتوانیم فقه الخمینی رادرحوزه رایج کنیم. 🎙 تفصیل این نکات را در صوت ارائه شده دنبال نمایید @albayann
🖊فرق بين عبوديت عبد در برابر مولى و عبوديت بندگان نسبت به خدا 🔹و عبوديت ميان بندگان و موالى آنان تنها در برابر آن چيزى صحيح است كه موالى از عبيد خود مالكند، هر مولايى از عبد خود به آن مقدار اطاعت و انقياد و بندگى استحقاق دارد، كه از شئون بنده‌اش مالك است، و اما آن شئونى را كه از او مالك نيست، و اصلا قابليت ملك ندارد، نمى‌تواند در برابر آنها از بنده خود مطالبه بندگى كند، 📌 مثلا اگر بنده‌اش پسر زيد است، نمى‌تواند از او بخواهد كه پسر عمرو شود، و يا اگر بلندقامت است، از او بخواهد كه كوتاه شود، اينگونه امور، متعلق عبادت و عبوديت قرار نمى‌گيرد. اين وضع عبوديت عبيد در برابر موالى عرفى است، 🔸 و اما بندگان نسبت به پروردگار متعال، وضع ديگرى دارد، چون مالكيت خدا نسبت به بندگان وضع علي حده‌اى دارد، براى اينكه مولاى عرفى يك چيز از بنده خود را مالك بود، و صد چيز ديگرش را مالك نبود، ولى خداى تعالى مالكيتش نسبت به بندگان على الاطلاق است، و مشوب با مالكيت غير نيست، و بنده او در مملوكيت او تبعيض بر نميدارد، كه مثلا نصف او ملك خدا، و نصف ديگرش ملك غير خدا باشد، و يا پاره‌اى تصرفات در بنده براى خدا جائز باشد، و پاره‌اى تصرفات ديگر جائز نباشد. 📚تفسیر المیزان @albayann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 👤 استاد آیت الله فرحانی 🔹نقش دفاع از دین نقش حداقلی امتداد حکمت است. 🔸علامه طباطبایی علاوه بر چالش مدیریت دفاع از دین و حذف اندیشه مارکسیسم در ایران نقش حداکثری حکمت را رقم زد... @albayann
🖊سلوك اخلاقى حضرت علامه رحمه اللّه از زبان آيت اللّه امينى 🔹استاد علامه در مراتب عرفان و سير و سلوك معنوى مراحلى را پيموده بود. اهل ذكر و دعا و مناجات بود. در بين راه كه او را مى‌ديدم غالبا ذكر خدا را بر لب داشت. 🖇در جلساتى كه در محضرشان بوديم وقتى جلسه به سكوت مى‌كشيد ديده مى‌شد كه لب‌هاى استاد به ذكر خدا حركت مى‌كرد. به نوافل مقيد بود حتى گاهى ديده مى‌شد كه در بين راه مشغول خواندن نمازهاى نافله است. 🔸شب‌هاى ماه مبارك رمضان تا صبح بيدار بود. مقدارى مطالعه مى‌كرد و بقيه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذكار مشغول بود @albayann