eitaa logo
آلبوم خاطرات دفاع مقدس
126 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
13 فایل
کانال جهت جمع آوری خاطرات بازگو نشده و عکسهای رزمندگان و شهدای عزیز که در آلبوم شخصی شما بزرگواران بایگانی شده است میباشد. 🌐ارسال نظر : @kosaronnabi135 @Ya_hossein99
مشاهده در ایتا
دانلود
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت استاد عالی از حضور حضرت آقا در حسینیه امام خمینی(ره) در شب عاشورا 🇮🇷@albom_shohada .
12.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| مراسم هفتمین روز خاکسپاری 🇮🇷شهید یاسر غلامعلی زاده 🇮🇷شهید نصرت بهاروند 🔺زمان: جمعه ۲۷تیرماه ۱۴۰۴، بعد از نماز مغرب و عشاء 🔻مکان:خیابان امام خمینی(ره)، بلوار فاطمیه، مسجد و حسینیه فاطمیه کاشان ⚠️ اطلاع رسانی شود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄═❁๑🔸๑💠๑🔸๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🏷 💢 @shohadakashan
 🔴بسیار زیبا. حتما بخوانید! 🔹*محمدعلیِ پورعلی* جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز به *"مندلی‌طلا"* معروف بود. مندلی‌طلا تا قبل از شهادت، در روستا اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکه‌ای می‌کرد، تا این‌که توسط کمیته انقلاب اسلامی آن زمان دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد. وی را جلوی مسجد روستا آورده و روی چهارپایه‌ای خواباندند و در برابر مردم، حدّ شلاق را بر بدنش جاری کردند. 🔹بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: *"خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی".*  بعدها مندلی طلا به یکی از دوستانش گفته بود: *"از حرف پدرم خیلی تکون خوردم و دلم خیلی شکست. "*  موقعی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم.بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به *اباعبدالله* شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم". 🔹اهالی روستا می‌گویند: "مندلی طلا عزم جبهه کرده بود اما بسیج روستا به‌خاطر سابقه خرابش، ثبت‌نامش نکرد!"  از پایگاه بسیج شاندیز و اَبَرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبت‌نامش نکردند.  دوست مندلی‌طلا که از بسیجیان روستای زُشک می‌باشد، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد. 🔹وی می‌گوید: "مندلی‌طلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت: *من بیست و هفت روز دیگه شهید می‌شم و بدنم بیست روز تو بیابون می‌مونه!*  وقتی بعد از چهل و هفت روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطه‌ای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و پدرمو بالا سرم بیارین، بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: *مندلی‌طلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه".* 🔹دقیقا ۴۷ روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا می‌آورند و تشییع می‌کنند!  مردم روستا می‌گویند: "با این‌که پیکر این شهید بیست روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم می‌گفتن تو عطر زدی؟"  پدر این شهید می‌گوید: *مندلی من* زمانی که می خواست به جبهه بره، برای خدافظی پیش من اومد و یک‌ساعت دست و صورتمو می‌بوسید، اما من حاضر نشدم صورتشو ببوسم و الآن تو حسرت یک بوسه‌شَم. من هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که مندلی من یک روزی طلا بشه. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی می‌داد!" 🔹تمام اهالی روستای گُراخک در تشییع پیکر این *شهید تواب* شرکت کرده بودند. الانم قدیمی های روستا گواهی می‌دهند که تمام کوچهٔ مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود و تا مدت‌ها این بو را حس می‌کردند! -شادی روحش الفاتحه مع صلوات التماس دعا فرج آقا امام زمان عج و شفای بیماران ان شاالله زیارت عتبات عالیات و عاقبت بخیری صلوات 🇮🇷@albom_shohada
11.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچه‌های بسیج و گروه‌های جهادی در حال تمیز کردن خانه‌های آسیب دیده از جنگ تحمیلی هستند. بسیج خستگی نمی‌شناسد ... 🇮🇷@albom_shohada
✨ـ﷽ـ✨ 💠روزے یڪ صفحہ از قرآڹ ڪریم💠 🌹🍃سوره نساء ✨جزء ۵ 📖 صفحه ۸۶ 💫آیات ۴۵ الی ۵۱ 🌷هرروز به نیت یک شهید ✨شهید امروز شهیدمیثم فتح قریب https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
هدایت شده از ✨💠 پیام آشنا 💠✨
یک فرمانده ابدی ... یک فرمانده همه چی تمام ... باید شهید باشی تا شهید شوی❤️ @banovan_mahdiyeh https://eitaa.com/albom_shohada