*ندبه های انتظار*
🔴آثار فوق العاده خواندن زیارت عاشورا
🌷حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
🍀هرکس بوسيله خواندن زيارت عاشورا، جدم حسين(علیه السلام) را زيارت کند (چه از راه دور يا نزديک) به خدا قسم خداوند هر حاجت مادي و معنوي داشته باشد به او مي دهد.🌺
📝زيارت عاشورا از احاديث قدسي مي باشد.جبرئيل امين اين زيارت را از طريق خداوند متعال براي پيامبر(صلی الله علیه و آله) قرائت نمود و اين زيارت از طريق معصومين به امام باقر(علیه السلام) رسيد و از طريق اين امام معصوم به دست شيعيان رسيده است.
💥يکي از علل موفقيت اکثر بزرگان و علماء خواندن زيارت عاشورا بوده است.
🌿در روايت ديگر مي خوانيم:
اگر مردم مي دانستند زيارت امام حسين(علیه السلام) چه ارزشي دارد، از شدت شوق و علاقه مي مردند و حسرت رسيدن به آن پاداش ها، جسم و روح آنها را پاره پاره مي کرد...
🌸زيارت امام حسين(علیه السلام) مثل زيارت خدا در عرش اوست.
🌼کسي که امام حسين را تنها براي رضا و خوشنودي پروردگار، و نه براي کسب شهرت زيارت کند، خداوند تمامي گناهان او را پاک مي کند.
⛔️اگرکسي بدون عذر موجه امام حسين(علیه السلام) را زيارت نکند، از اهل آتش خواهد بود.
🔆کسی که خدا خیرخواه او باشد، محبت حسین و شوق زیارتش را در دل او میاندازد.
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠
📚بحارالانوار-جلد نود و هشت -ص سیصد
📚بحارالانوار-جلد صد و یک –ص هجده
📚بحارالانوار-جلد صد و یک –ص شصت و نه
📚بحارالانوار-جلد صد و یک-ص چهار
▪️ندبه های انتظار▪️
⚫️درظهر عاشورا چه گذشت..(قسمت نهم)
🔴جانبازی جوانان هاشمی
✳️تا وقتی که حتی یک نفر از اصحاب و یاران اباعبدالله باقی مانده بود، به جوانان هاشمی که از بستگان و نزدیکان امام حسین علیه السلام بودند اجازه ی جهاد داده نمیشد.
🌹تا اینکه تمام اصحاب حضرت به شهادت رسیدند و نوبت جانبازی جوانان هاشمی شد.آنها یکدیگر را در آغوش میگرفتند و بوسه نثار هم میکردند و آماده ی شهادت بودند.
✨ اما هنگامی که چشمشان به امام حسین علیه السلام میافتاد بر غربت و تنهاییش گریه میکردند ...
مخصوصا وقتی صدای گریه و ضجه ی زنان علوی را میشنیدند بی طاقت میشدند...
🌸 بهمین خاطر امام حسین علیه السلام درباره بعضی از جوانان اجازه جنگ نمیداد و تحمل کشته شدنشان بر او گران می آمد.
🌿لذا آنان به دست و پای حضرت می افتادند تا اجازه جانبازی بگیرند.
⚫️السلام علی علی ابن الحسین
حضرت علی اکبر دوسال بعد از شهادت جدش علی علیه السلام به دنیا آمده بود و به نقل مشهور در کربلا هجده سال داشته.با اینکه از حضرت سجاد کوچکتر بوده اما نام علی اکبر را به خود گرفت بدلیل اینکه از علی اصغر بزرگتر بود.
✅هنگامی که حضرت علی اکبر مشاهده کرد تمام اصحاب امام به شهادت رسیدند و امام حسین تنها مانده سوار بر اسب خدمت امام رسید و اجازه میدان خواست.
🌺حسین علیه السلام به قد و قامت علی نگریست که زیباترین و خوش خلقترین انسانها بود و شبیه ترین به پیامبر،سپس اشک از دیگانش سرازیر شد اما بی مهابا اجازه داد.
▪️سپس محاسن شریفش را در دست گرفت و رو به آسمان فرمود:خدایا بر این قوم گواه باش که کسی به جنگ آنها میرود که از نظر شکل و شمایل و خلق و خو و گفتار شبیه ترین مردم به پیامبر توست و ما هروقت مشتاق پیامبر میشدیم اورا نگاه میکردیم...
🌾بار خدایا برکت خود را از آنان بردار و در میان آنها فرقه بینداز و هرگز حکومت را از آنان خشنود نساز که اینان ما را دعوت کردند تا یاریمان کنند اما بر ما تاختند تا مارا بکشند...
🔴 به میدان رفتن حضرت علی اکبر
🌺وقتی حضرت علی اکبر سواره به طرف میدان به راه افتاد حسین علیه السلام هم بی اختیار پیاده از عقب سر علی به راه افتاد تا به سپاه عمر سعد نزدیک شد و سپس فریاد زد:
⚡️ پسر سعد تورا چه میشود که خدا ریشه ات را قطع کند چنانکه ریشه مرا قطع کردی و قرابت مرا به رسول خدا رعایت نکردی..
✍ادامه دارد...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌷▪️🌷▪️🌷▪️🌷▪️🌷▪️🌷▪️
📕ابصار العین ص 21
📗 اعیان الشیعه 607/1
📘بحار 45/45
📓نفس المهموم 309
📚حیات الحسین ص 244
هدایت شده از ندبه های انتظار
♦ای کاش کسی برای آقاتب داشت
یادی ز امام منتظر بر لب داشت/
قربان غریبی ات شوم مهدی جان
▪️ای کاش که صاحب الزمان زینب داشت...▪️
به رسم هرشب انتظار...الهی عظم البلا⚡️
@ale_yaasin
🌷ندبه های انتظار🌷
⚫️راز کشته نشدن عده ای از دشمنان امام حسین علیه السلام در روز عاشورا!
🌺 امام سجاد (علیه السلام) مي گويد : در روز عاشورا پدرم را ديدم كه به دشمن حمله مي كرد و آنها را مي كشت.
☑️ولي در آن درگيري بعضي از افراد دشمن را با اينكه زير شمشير او قرار مي گرفتند ، پدرم رد مي كرد و آن ها را نمي كشت با اينكه مي توانست آنها را بكشد..
❗️راز اين موضوع را نمي دانستم.
🌹تا هنگامي كه به مقام امامت رسيدم فهميدم آن كساني را كه پدرم نمي كشت در نسل آنها شخصي كه ما اهل بيت را دوست بدارد وجود داشت..
🌻پدرم با نگاه کردن به دشمن میفهمید از نسل او،گریه کن برای این مصیبت به وجود می آید،بهمین خاطر براي حفظ آن دوست ما در صلب پدرش،پدر را نمي كشت...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
💠🔘💠🔘💠🔘💠🔘💠🔘💠
📔 معالي السبطين،ج 2، 31
🌾ندبه های انتظار🌾
▪️مانده بر دوش زمین،رنج مسیر سفرت
▪️آسمان هم شده با گریه ی خود نوحه گرت
▪️سفر کوفه و دروازه ی ساعات و حلب..
▪️چه سفرها..چه سفرها که نکرده ست سرت...
▪️مجلس شام و تنور و طبق و تشت طلا..
▪️چند تابوت ..که افتاده به آنها گذرت؟
▪️کوهی از درد،سراسیمه دوان است پی ات
▪️رودی از ناله سرازیر شده پشت سرت
▪️راه افتاده به تشییع سرت، شهر به شهر
پابه پای تو نسیمی که شده همسفرت..
▪️می روی...بر دل گلهای جهان خواهد ماند
داغ هفتاد و دو پروانه ی بی بال و پرت...
▪️آه دریا...چه گذشته ست به روزت که چنین
▪️مانده بر دوش زمین رنج مسیر سفرت...
🌺السلام علیک یا جَبَل الصبّر یا زینب کبری سلام الله علیها...
🔅اللهم الرزقنا زیارة الحسین
🔅اللهم الرزقنا شفاعة الحسین یوم الورود..
💥صدقه اول ماه صفر فراموش نشود.
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
▪️ندبه های انتظار▪️
⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت...(قسمت دهم)
🌺علی اکبر علیه السلام به دشمن حمله کرد و جنگ سختی نمود تا حدی که نوشته اند صدو بیست نفر را به هلاکت رساند و خود جراحات بسیاری برداشت و تشنگی بر او فشار آورد.
✳️لذا نزد پدر برگشت و عرض کرد: پدر تشنگی مرا کشت و سنگینی شمشیر مرا به زحمت افکند،
💦آیا میشود شربت آبی به من برسانی تا با آن در جنگ با دشمن نیرو بگیرم؟
🌹حسین علیه السلام از ناراحتی پسرش گریان شد و فرمود: بر جدت محمد مصطفی و و علی ابن ابیطالب و من دشوار است که نتوانیم خواسته ات را برآوریم.
✨ پسرم صبر پیشه کن و اندکی دیگر بجنگ که نزدیک است رسول خدارا ملاقات کنی و با کاسه لبریز چنان سیرابت کند که هرگز تشنه نشوی...
☘سپس زبان حضرت علی اکبر علیه السلام را در دهان گرفت،علی اکبر فهمید کام حسین علیه السلام از او خشک تر است..
🌷 سپس امام حسین انگشتر خود را به او داد و گفت: انگشتر را در دهان نگه دار.
🔴نکته:
مگر حضرت علی اکبر نمیدانست که در خیمه گاه آبی وجود ندارد چرا از پدر تقاضای آب کرد؟
🌹گویا میخواسته به بهانه ی آب تجدید دیدار دوباره ای با پدر داشته باشد...
🌸علی اکبر علیه السلام دوباره به میدان بازگشت و به دشمن حمله کرد،همانند جدش و پدرش میجنگید.
⚡️حمید بن مسلم میگوید:ایستاده بودم و نبرد علی اکبر را نگاه میکردم که به یمین و یسار حمله میکرد و همه از او میگریختند.
🔥مره بن منقذ در کنار من بود گفت: گناه همه عرب برگردن من باشد اگر این جوان از کنار من عبور کند و پدرش را عزادار نکنم.
⚡️گفتم مره چنین مگو،این جمعیت او را کفایت میکنند،علی اکبر علیه السلام به ما نزدیک شد، مره از پشت سرش با نیزه به او حمله کرد که علی اکبر روی قوس زین افتاد.
سپس مره با با شمشیر بر فرق علی زد و سرش را شکافت.
🌷علی دست بر گردن اسب انداخت ،خون روی چشمان اسب را پوشاند و اسب بدون اینکه متوجه باشد علی را به دل دشمن برد، دشمن اطرافش را گرفت و با شمشیرها قطعه قطعه اش کردند...
🍀در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد:
🌺پدرم سلام بر تو،اینک جدم مرا سیراب نمود و به شما سلام میرساند و میفرماید به سوی ما شتاب کن که برای شما هم ابی ذخیره کرده ام. سپس ناله ای کرد و جان به جان آفرین تسلیم نمود...
🌹همینکه صدای علی اکبر به گوش پدر رسید مانند باز شکاری خود را کنار نعش پسرش رساند و دید علی قطعه قطعه شده و هیچ جای سالمی در بدن ندارد...
💥صدا زد: خدا بکشد مردمی که تورا کشتند،چقدر نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا جسور شدند..
🌷سپس با چشمانی پراشک فرمود: علی جان بعد تو خاک بر سر دنیا...
🎋راوی میگوید ناگهان دیدم زنی(زینب سلام الله علیها) سراسیمه از خیمه ها بیرون دوید و خود را روی نعش علی انداخت.
🌹حسین علیه اسلام اورا به خیمه ها بازگرداند و سپس به جوانان گفت:جوانان بنی هاشم بیایید و برادرتان را به خیمه ها ببرید.
🌸سپس نعش علی را به خیمه شهدا بردند..
✍ادامه دارد...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹
📕ابصارالعین، ص22
📗نفس المهموم 309
📒 حیات الحسین ص244
📘مقاتل ص115
📙طبری 357/7