🔅ندبه های انتظار🔅
⚫️وقایع روز هشتم محرم سال61!
☑️ در روز هشتم #محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛
بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند.
💦 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد.
🌾هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه #حسین چاه ميكَند و آب بدست ميآورد.
💠به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
✳️در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند.
🌸حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من #مسلمان نیستم؟
🔰گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟
🔥عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته ام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟
⚡️و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟
💥 ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
🔆یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.
🌺امام علیه السلام مردی از یاران خود را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
🌙شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند.
🌹 امام حسین علیهالسلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي اكبر" را نزد خود نگاه داشت.
عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
🍁در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد.
🔥یك بار گفت: ميترسم خانه ام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانه ات را ميسازم.
🔥ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگیرند!
فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم.
🔥 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
🌷حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نميگردد، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد.
✨ به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد!
✍ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است
💥 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه السلام را رها كنند؛
چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برميگردم یا به مملكت دیگری ميروم.
♨️ عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند..
✍ادامه دارد..
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
📒کشف الغمه،ج2،ص47
📘بحارالانوار،ج44،ص388
📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82
#ماه_محرم
🌿🌸ندبه های انتظار🌸🌿
⚫️عظمت مقام حضرت ابالفضل علیه السلام!
☑️در مورد این آقا عقلمان نمیرسد چه چیزی بگوییم.
زیرا از عقول ما خارج است.
🌹 برای اینکه معصومی پیدا میشود که در مورد او میگوید: «خدا عمویمان عباس را رحمت کند که بصیرتش نافذ بود. یعنی چشم قمر بنیهاشم پرده را میشکافت...
☀️معصوم دیگری که امام زمانش باشد یعنی مولایمان ابیعبدالله (علیهالسلام) وقتی با او حرف میزد میگفت: «بِنَفسی أنت»: عباس! جانم به قربانت.
🌺 آقا امام زمان (علیه السلام) یک تبسم به روی آدم بکند آدم چه میشود؟ مجسم کنید که شما امام زمان (علیه السلام) را نگاه کنید و حضرت بخندد فقط، هیچی دیگر. تمام نسلت خوشبخت میشود.
🔴 آن وقت میدانید امام زمانِ قمربنیهاشم به او چه گفت؟ گفت: «بنفسی أنت» ؛ جان من به قربانت.
▪️ما این همه شهید داریم در اسلام اما روایات معتبر میگوید: «مقام حضرت عباس(علیه السلام) مقامی است که همه شهدا غبطه آن را میخورند...
🌹وقتی آقایی اینطور باشد تو را به خدا عقل ما میرسد درباره او چیزی بگوییم...؟
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
💠💠▪️💠🌺💠▪️💠💠
📘از بیانات استاد اخلاق آیت الله فاطمی نیا
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️شب نهم و #شب_تاسوعا..
▪️در پای عشق تو،گشته دلم اسیر
▪️بی دست کربلا،دست مرا بگیر...
▪️کلیپ بسیار زیبا از محمدرضا طاهری در مورد سقای دشت کربلا...
🆔 @ale_yaasin
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
احکام کاشت ناخن و ابرو و مژه و.... 💅
نه وضو قبوله نه نماز نه غسل و ...
@ale_yaasin
🏴علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم
🏴دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم
🏴تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک
🏴گیـسویِ دختـرکِ منتـظرش، ریخت به هم
🖤 #تاسوعا حسینی بر آقا #امام_زمان عج و همه شیعیان و مسلمانان تسلیت باد🖤
@ale_yaasin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠ندبه های انتظار💠
⚫️راز چشمه آب در حرم حضرت اباالفضل علیه السلام...
☑️همان آبي كه بر فرزندان پيامبر در ظهر عاشورا ۱۴ قرن پيش بستند،
امروز در حرم #قمر_بني_هاشم، به طرز معجره آسايي نابينا را بينا ميكند..
✨بيمار سرطاني را شفا ميدهد و از ۵۰ سال قبل تاكنون اين آب در يك سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده ميشود نه كم و نه زياد ميشود...
✍این آب چند ویژگی دارد. اول اینکه اگرچه راکد است،
هرگز رنگ و طعم آن از دست نرفته و گندیده نشده است.
ویژگی دوم آن که سطح آب بالاتر از قبر مطهر آقا ابوالفضل(علیه السلام) است آب از دیواره دور قبر به داخل نفوذ نمیکند...
🖤السلام علیک یا #اباالفضل_العباس علیه السلام...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
◾️⚘◾️⚘◾️⚘◾️⚘◾️
#علمدار_کربلا #حضرت_عباس #ماه_محرم
▪️ندبه های انتظار▪️
⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت...(قسمت هشتم)
🌺حسین علیه السلام هنگامی که دید یارانش یکی پس از دیگری به شهادت میرسند، آنها را به استقامت دعوت کرد:
✨ تحمل و بردباری پیشه کنید ای فرزندان آزاده، که مرگ پلی است که شماها را از سختی و مرارت عبور میدهد و به نعمتهای پایدار میرساند.
🌿مرگ برای مومن پلی است به سمت بهشت و برای کافر پلی به سمت جهنم..🔥
⚫️فرار ضحاک ابن عبدالله مشرقی
✳️براستی روز عاشورا روز امتحان و محک بزرگی برای انسانها بود، اکثر افراد واقع بین و وقت شناس در آخرین لحظات خود را از آتش جهنم نجات دادند و به سعادت ابدی رسیدند و عده ای هم سعادت عظیمی را از دست دادند...
💥عبدالله مشرقی از جمله دسته ی اخیر بود که سعادت ابدی را از دست داد...
⚡️خودش نقل میکند:
مابر حسین علیه السلام وارد شدیم و آن حضرت به ما خوش آمد گفت.
🌷سپس پرسید برای چه آمدید؟ گفتیم آمدیم شما را از اخبار مطلع کنیم مردم کوفه تصمیم به جنگ با شما گرفتند. حسین علیه السلام فرمود: حسبی الله و نعم الوکیل.
🌹 سپس فرمود: چه میشود که مرا یاری کنید؟
🌾گفتم من شخصی مقروضم باید برگردم. اما اگر اجازه بدید تا جایی که احساس کنم مفیدم میمانم ولی اگر دیدم دیگر یاری ندارید و ماندنم فایده ندارد اجازه بدهید که بروم.
🌹امام فرمود: باشد،هرگاه چنین شد بیعتم را برمیدارم.
⚫️از دست دادن سعادت ابدی
⚡️ضحاک تا اخرین ساعات زندگی امام حسین علیه السلام در روز عاشورا در کربلا بود.او میگوید: در روز عاشورا من اسب خود را پشت خیمه ها بستم و پیاده جنگیدم و دو نفر را هم کشتم تا اینکه دیدم از یاران حسین کسی باقی نمانده و دشمن بر اهل بیتش چیره شده اند.
▪️نزد حسین علیه السلام رفتم و از او اذن ترک جنگ خواستم.
🌺امام فرمود اگر میتوانی برو،اما چگونه میخواهی فرار کنی؟ گفتم اسبم تازه نفس است. سپس سوار اسب شدم و به تاخت از آنجا دور شدم...
✍ادامه دارد...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌸▪️🌸▪️🌸▪️🌸▪️🌸▪️🌸▪️
📕 ابصار العین ص 133
📒قاموس الرجال 129/7
📗نفس المهموم ص 298.
📘طبری 235/7
📓کامل 73/4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا علمدارم نیومد...
این روزها و شب ها خالصانه برای #ظهور آقا #امام_زمان عج دعا کنیم...
#تاسوعای_حسینی
@ale_yaasin