🌴ندبه های انتظار🌴
🌕کارهای خیر خود را دست کم نگیرید!!
🌹 آیت الله بهجت (ره) :
کار خیر خود را کم دست نگیرید،
در هرکار خیری خود را به قدر نخود هم شده شریک کنید،
💫شاید همان کارخیر بی ریا قبول و باعث نجاتتون شد.
⭕ضمن اینکه انجام کار خیر توفیق آور است
(توفیق زیارت، رفیق خوب، همسر و فرزند خوب و..
🌺 انجام کارخیر اول ، کار خیر دوم را براتون ارمغان میاره و این خیر دائمی باعث سعادتمندی و نجات انسان میشه..
🌻در حدیث داریم فرزند صالح میخواهی زیاد صدقه بده..صدقه دادن زمینه نسل صالح است..
❗️صدقه تا هزار سال و تا ۷ نسل روی انسان اثر میگذارد...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌺☘🌺☘🌼☘🌺☘🌺
📗فضائل الصدقه/ مهدی قاضی زاده
🌸ندبه های انتظار🌸
🔴به مردم کمک کنید تا خداوند کمک شما را جبران کند!
🌴پیامبر گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله) مىفرماید: «مؤمنان برادران یکدیگرند که بعضى از آنان نیازهاى بعضى دیگر را رفع مىکند و خداوند هم نیازهاى او را برآورده مىکند.
💫 از بهترین اعمال این است که انسان مؤمنى را شاد، یا گرسنگى را از او دفع کند و از غصه برهاند یا قرض او را ادا کند یا به او لباس بدهد»
🌼نبی مکرم اسلام(ص) همچنین فرموده است: ...دوست داشتنىترینِ خلق پیش خدا کسى است که به مردم نفع برساند یا خانوادهاى را خوشحال کند یا با برادر مسلمانش بهخاطر برآوردن حاجتش راه برود،
🍀این عمل از اعتکاف دو ماه در مسجدالحرام بهتر است...
🌸 امام علی(علیه السلام) در این باره به کُمیل مىفرماید:
«اى کمیل..... سوگند به خدائى که جانم در دست اوست، هیچکس بر دل انسان مؤمنى سرور و شادمانى وارد نمىکند
🌻 مگر آنکه خدا از این عمل خیر یعنى سرور و شادمانی، مایه لطفى مىآفریند که در موقع بلا و به هنگام گرفتارى ،سریعتر از سیلاب در سراشیبى، به یارى او مىرسد و او را نجات مىدهد».
🔺️ابان بن تغلب میگوید،
از امام صادق شنیدم که فرمودند:
🌻هرکس خانه خدا را طواف کند، خداوند عزوجل شش هزار حسنه برای او مینویسد و شش هزار گناه از او میآمرزد و شش هزار درجه به وی عطا میفرماید و شش هزار حاجت از او برآورده میسازد.
🌺 سپس فرمودند: گرهگشایی از کار یک مؤمن، ده برابر این طواف فضیلت دارد!
💎در حد توان،به کمک مردم سیل زده استانهای شمالی کشور، بشتابیم...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
💠🌺✨💠🌺✨💠🌺✨
📗روایتی از مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی
🌟ندبه های انتظار🌟
🔴به این میگن مذاکره کننده!
طولانیه ولی خیلی قشنگه،بخونید:
✅براى امير المومنين عليه السلام نامه اى از معاويه رسيد.
🌺حضرت مهر نامه را شكست و قرائت كرد :
🔥" از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على!
☘اى على !
در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين عايشه و اصحاب رسول خدا طلحه و زبير كردى، اكنون مهياى جنگ باش!
🌹حضرت جواب نامه را اينگونه نوشت :
از طرف عبدالله، تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند، من آماده جنگ هستم.
به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم "
🔶 سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟
كسى جواب نداد.
✅دوباره حضرت سوالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان ! من حاضرم .
🌸حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود : طرماح !
به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش...
🌹طرماح گفت : سمعاً و طاعةً ... آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حركت كرد
❎معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند.
🔥 معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد .
🌿طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت!
🍃سپس خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد!
🌑 اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه پاهايت را جمع كن!
اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد!
⚡عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند.
🔥معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد كه به خدمت كه آمده اى ؟
🍀 طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اذن الله ، وجه الله ، امير المومنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان!
⛔معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم!
🍀 طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم.
🔥معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده
🍀طرماح گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم.
🔥معاويه گفت : نامه را به يزيد بده
🍀طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش!
بالاخره معاويه طبق خواسته طرماح عمل کرد و نامه را گرفت و خواند.
⚡ بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد :
على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است، مهياى نبرد باش "
🍀 طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم:
على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت.
🌼سپس خواست برود كه
معاويه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو "
🌹 اما طرماح بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش گرفت.
🔥معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند!
🔥 عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم!!
💥مذاکره کننده یعنی این...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
♦️🔅♦️🔅♦️🔅♦️🔅♦️
📕الأختصاص ص ١٣٨