🌷ندبه های انتظار🌷
🔴معني حقیقی علم!
✅عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود، مردي نزد رسول خدا آمد و پرسيد: یا رسول الله،علم و دانش، يعني چه؟
🌺پيامبر فرمود: يعني سكوت كردن.
🔶او پرسيد: سپس چه معني دارد؟
🌺پيامبر فرمود: گوش فرادادن
🔶او پرسيد: سپس چه معني دارد؟
🌺پيامبر فرمود: به خاطر سپردن.
🔶او پرسيد سپس چه معني دارد؟
🌺پيامبر فرمود: عمل كردن به آن.
🔶او پرسيد: سپس چه معني دارد، اي رسول خدا؟
🌺پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: منتشر نمودن آن.
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 Sapp.ir/ale_yaasin سروش
🆔 https://gap.im/ale_yaasin گپ
🆔 eitaa.com/ale_yaasin ایتا
🔷🌷🔷🌷🔷🌷🔷🌷🔷🌷
📕فضل العلم - باب النوادر، حديث 4، ص 48، ج 1.
🌸ندبه های انتظار🌸
🔴️میزان رحم و مهربانی خداوند نسبت به بندگان!
✅در تفسير صافى آمده كه:
خدا صد جزء رحمت دارد.
✨يك جزء از آن صد جزء را در دنيا به مخلوقات خود داده
☘كه از آن يك جزء رحمى است كه پدر به فرزند دارد و مادر به طفل خود دارد و مومنين به هم دارند.
💥و همچنين رحمى است كه حيوانات با يكديگر دارند
🌟و نود و نه جزء ديگرش را براى خود گذاشته كه روز قيامت بندگانش را رحم كند...
✳و بواسطه همين صفت رحم بود كه خداوند حضرت موسى را به درجه مقام نبوت و پيغمبر رساند.
🌺 به حضرت موسى علیه السلام خطاب شد: مى دانى تو را براى چه پيغمبر گردانديم؟
عرض كرد: الهى تو بهتر مى دانى.
🌼خطاب شد: ياد دارى روزى در آن موضع گوسفند مى چرانيدى، يكى از آنها از گله فرار كرد، همراهش رفتى به او رسيدى و او را اذيت نكردى.
💫 گفتى: اى حيوان، هم مرا و هم خودت را به زحمت انداختى و او را با كمال ملايمت به گله بازگرداندى.
🌻چون اين شفقت و مهربانى را از تو ديدم در حق آن حيوان، تو را به مَنصب نبوت رسانيدم.
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 Sapp.ir/ale_yaasin سروش
🆔 https://gap.im/ale_yaasin گپ
🆔 eitaa.com/ale_yaasin ایتا
🌿🌿🌿🌼🌼🌺🌸🌸🌿🌿🌿
📗تفسیر صافی،ملامحسن فیض کاشانی
🌸ندبه های انتظار🌸
🔴پاداش عظیم برآورده کردن حاجت مسلمان!
☘ شخصی گفت: «ای فرزند پیامبر! فلان شخص از من طلبی دارد، ولی من پولی ندارم. برای همین او می خواهد مرا زندانی کند».
🌷امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: «در حال حاضر مالی ندارم که بدهی تو را بدهم».
گفت: «پس کاری کنید که او مرا زندانی نکند».
🌹امام در حالی که در مسجد مشغول عبادت [اعتکاف] بود، کفش های خود را به پا کرد.
✨گفتند: «ای فرزند رسول خدا، مگر فراموش کردید که در حال اعتکاف هستید [و نباید از مسجد خارج شد]؟»
☀️فرمود: «فراموش نکرده ام، اما از پدرم شنیده ام که رسول الله می فرمود: کسی که در بر آوردن حاجت برادر مسلمان خود بکوشد، مانند کسی است که نه هزار سال، روز را به روز و شب را به عبادت مشغول بوده است...»
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 Sapp.ir/ale_yaasin سروش
🆔 https://gap.im/ale_yaasin گپ
🆔 eitaa.com/ale_yaasin ایتا
🌸🌿🌺🌿🌸🌿🌺🌿🌸🌿🌺
📒روایت ها و حکایت ها، ص122
هدایت شده از ندبه های انتظار
🌹اینکه مردم نشناسند تورا غربت نیست
غربت آن است که یاران ببرندت از یاد...
به رسم وفای هرشب..🌙
تجدید بیعتی میکنیم بامولای غریبمان به امید طلوع دیدارش:
الهی عظم البلا..⚡️
@ale_yaasin
🌸ندبه های انتظار🌸
🔴چرا ما جنبه و ظرفیت دانستن اسرار غیب را نداریم؟
✳️روزی در خدمت شیخ جعفر مجتهدی بودم و شخصی به اصرار از ایشان میخواست تا راز دستیابی به “ علم جفر ” را برای او بیان کنند و ایشان به او می گفتند :
❄️آیا در خود این قدرت را می بینی که در صورت واقف شدن به این راز ، از آن استفاده نکنی و آن را سرمایه دکانداری خود قرار ندهی؟!
🌺پس از رفتن آن شخص ، حضرت آقای مجتهدی فرمودند :
اینها نمیدانند که جهل به بعضی از مسائل برای آنها در حکم نعمت است
🌸ائمه اطهار (علیهم السلام ) فقط برای اصحاب خاص خود برخی از اسرار را در حد مرتبه ای که داشتند ، فاش میکردند...
⚡️اینها مسائلی نیست که در کوچه و بازار بر سر زبانها بیفتد و در امور مادی از انها استفاده شود !
✳️ سپس این ماجرا را تعریف کردند :
🍃مردی از دوستان امام صادق (علیه السلام) در طلب یافتن “ اسم اعظم ” بود و هر روز به خدمت آن حضرت شرفیاب می شد و از امام معصوم می خواست تا حرفی از حروف اسم اعظم را به او تعلیم دهد.
🌺 ولی امام صادق (علیه السلام) او را از این امر بر حذر می داشت و میفرمود : هنوز قابلیت و ظرفیت لازم را پیدا نکرده ای !
ولی آن مرد دست بردار نبود و هر روز خواسته خود را تکرار می کرد !
🌷روزی امام صادق (علیه السلام) به او گفتند :
✳️امروز مقارن ظهر ، به خارج از شهر می روی و در کنار پلی که در آنجا هست می نشینی صحنه ای را در آنجا خواهی دید که باید بیائی و برای من بازگو کنی .
♻️آن مرد دستور امام را اطاعت کرد و به محل موعود رفت .
چیزی از توقف او نگذشته بود که مشاهده کرد پیرمرد قد خمیده ای با پشته نسبتا بزرگی از خار و خاشاک اهسته اهسته به آن پل نزدیک شد و با زحمت بسیار، دو سوم از درازی پل را طی کرد .
🔆در همان اثنا مرد جوانی تازیانه بدست و سوار بر اسب از طرف مقابل قصد عبور از پل را داشت
🍃جوان سوار به آن مرد کهنسال نهیب می زند که راه آمده را برگرد تا او از پل عبور کند !
و پیرمرد به او میگفت که : من دو سوم از پل را پشت سر گذاشته ام و با این بار سنگین و ضعف جسمانی انصاف نیست که از من چنین توقعی داشته باشی
⚡️ بلکه انصاف حکم می کند که تو بخاطر جوانی و سوار بر اسب بودن فاصله کوتاهی را که آمده ای باز گردی و راه را بر من سد نکنی .
⛔️جوان مغرور با شنیدن سخن پیرمرد،او را به تازیانه میگیرد و با نواختن ضربات پی در پی او را به عقب نشینی از پل وا میدارد !
🌷و پیرمرد پس از رفتن سوار ، دوباره با کوله بار سنگینی که بر دوش داشته راه رفته را مجددا طی می کند و پس از عبور از پل به طرف خیمه ای که در آن حوالی بود رهسپار می شود
❄️آن مرد که ستم آشکار جوان سوار را بر آن مرد سالخورده می بیند به محضر امام شرفیاب می شود و ماجرا را با ناراحتی برای حضرت تعریف میکند .
☀️ امام از او می پرسند : اگر تو حرفی از حروف اسم اعظم را می دانستی با آن جوان سرکش و مغرور چه می کردی ؟!
💥عرض می کند : به سختی ادبش می کردم به گونه ای که تا پایان عمر آن را فراموش نکند !
🌺امام علیه السلام فرمود :
آن مرد سالخورده خارکنی را که دیدی از اصحاب سرّ ما بود و از اسم اعظم نصیب داشت ،
⚡️ولی از آن برای مقابله با آن جوان استفاده نکرد و قابلیت خود را برای چندمین بار به اثبات رسانید...!
✳️آن مرد وقتی که از حقیقت امر آگاهی یافت ، به خواسته نابجای خود از امام پی برد و از آن پس در صدد تزکیه نفس برآمد و دیگر در مورد اسم اعظم با امام سخنی نگفت...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 Sapp.ir/ale_yaasin سروش
🆔 https://gap.im/ale_yaasin گپ
🆔 eitaa.com/ale_yaasin ایتا
🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
📘منبع: کتاب لاله ای از ملکوت