✅فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو که گناه کمتر کنم.
💥بهلول گفت: بدان وقتی گناه میکنی، یا نمیبینی که خدا تو را میبیند، پس کافری.
💥 یا میبینی که تو را میبیند و گناه میکنی، پس او را نشناختهای و او را نزد خود حقیر و کوچک میشماری.
💠پس بدان شهادت به اللهاکبر، زمانی واقعی است که گناه نمیکنی. چون کسی که خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب مینشیند و دست از پا خطا نمیکند.
@ale_yaasin
سلام
صبح تون معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)🌷
🍃🌼 اللَّـهُمَّ 🌼🍃
🍃🌷 صَلِّ 🌷🍃
🍃🌼 عَلَى 🌼🍃
🍃🌷 مُحَمَّد 🌷🍃
🍃🌼و آلِ 🌼🍃
🍃🌷 مُحَمَّد 🌷🍃
🍃🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌼🍃
به رسم ادب هرصبح:
السلام علی رسول الله وآل رسول الله❤️
السلام علیک یااباعبدالله الحسین❤️
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا❤️
السلام علیک یابقیة الله فی ارضه(عج)❤️
السلام علیکم جمیعاو رحمت الله و برکاته..💚
و لعن الله علی اعدائهم اجمعین...🔥
@ale_yaasin
🍀 ندبه های انتظار🍀
🔵حکمت بعضی از بیماریها!
🌿ابوبصير (كه از شاگردان برجسته امام باقر (علیه السلام) بود و هر چه دو چشمش نابينا شده بود) به حضور امام باقر (علیه السلام) آمد و چنين گفت:
❄️آيا شما وارث پيامبر هستيد؟
🌹امام علیه السلام: آري.
ابوبصير: آيا پيغمبر اسلام وارث پيامبران پيشين بود و هر چه آنها مي دانستند، مي دانست؟
🌹امام :آري.
ابوبصير: روي اين اساس، آيا شما مي توانيد (مانند پيامبران) مرده را زنده كنيد و كور مادرزاد را بينا نمائيد و مبتلا به بيماري پيسي را درمان نمائيد؟
🌹امام باقر: آري مي توانيم به اذن خدا.
آنگاه فرمود: جلو بيا.
📝ابوبصير مي گويد: نزديك رفتم، امام باقر (علیه السلام) دست بر چهره و ديده ام ماليد، هماندم خورشيد و آسمان و زمين و خانه ها و هر چه در شهر بود همه را ديدم.
🌺آنگاه به من فرمود: مي خواهي اين گونه باشي و در روز قيامت در سود و زيان با مردم شريك گردي؟ يا آنكه به حال اول برگردي و بدون بازداشت به بهشت روي؟
💫گفتم: مي خواهم، همانگونه كه بودم برگردم.
امام بار ديگر دست به چشم او كشيد و چشمان او به حال اول برگشتند...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
📒اصول کافی،حديث 2، ص 469 -470، ج 1.
🌹ندبه های انتظار🌹
🔴تشرف علی ابن مهزیار خدمت آقا امام زمان عج(قسمت آخر)
✅وقتی وارد شده چشمم به جمال آقا افتاد، سلام کرده با شتاب به سویش رفته و خود را به دست و پای ایشان انداختم و صورت و دست و پای آن حضرت را بوسیدم.
🌸دیدم حضرت(علیه السلام) بر جایی نشستهاند، قدشان مانند چوبه درخت بان بود و پارچهای بر روی لباس پوشیده که قسمتی از آن را روی دوش مبارک انداختهاند.
☘ اندامشان در لطافت مانند گل بابوبه و رنگ مبارکشان گندمگون و در سرخی همچون گل ارغوانی است، ولی در عین حال چندان سرخ نبود. قطراتی از عرق مثل شبنم بر آن نشسته بود، پاکیزه و پاک سرشت و نه بسیار بلندقد و نه چندان کوتاه بود.
🌟بلکه متوسط القامة، سر مبارکشان گرد، پیشانی گشاده، ابروانش بلند و کمانی، بینی کشیده و میان برآمده، صورت کم گوشت، و بر گونه راستشان خالی مانند پاره مشکی بر روی عنبر کوبیده شده بود.
🔰 وقتی سلام کردم، جوابی از سلام خود بهتر شنیدم.
🌸فرمودند: ای ابوالحسن، ما شب و روز منتظر ورودت بودیم، چرا این قدر دیر نزد ما آمدی؟
▪️عرض کردم: آقای من! تاکنون کسی را نیافته بودم که دلیل و راهنمای من به سوی شما باشد.
🌸فرمودند: آیا کسی را نیافتی که تو را راهنمایی کند؟!!
✨بعد انگشت مبارک را به روی زمین کشیده، سپس فرمودند:
نه لکن شماها اموالتان را فزونی بخشیدید، و بر بینوانان از مؤمنین سخت گرفته، آنان را سرگردان و بیچاره کردید، و رابطه خویشاوندی را در بین خود بریدید (صله رحم انجام ندادید) دیگر شما چه عذری دارید؟
▪️گفتم: توبه، توبه، عذر میخواهم. ببخشید، نادیده بگیرید.
🌸سپس فرمودند: ای پسر مهزیار، اگر نبود که بعضی از شما برای بعضی دیگر استغفار میکنید، تمام کسانی که بر روی زمین هستند، نابود میشدند به جز خواص شیعه؛ همانهایی که گفتارشان با رفتارشان یکی است.
✳️سپس مرا مخاطب ساختند و احوال مردم عراق را پرسیدند. عرض کردم: آقا چرا شما از ما دور و آمدنتان به طول انجامیده است؟
🌸فرمودند: پسر مهزیار، پدرم ـ ابومحمد(علیه السلام) ـ از من پیمان گرفته... و به من امر فرموده که جز در کوههای سخت و بیابانهای هموار نمانم. به خدا قسم، مولای شما امام حسن عسکری(علیه السلام) خود رسم تقیه پیش گرفت و مرا نیز امر به تقیه فرمود. و اکنون من در تقیه به سر میبرم تا روزی که خداوند به من اجازه دهد و قیام کنم.
▪️عرض کردم: آقا چه وقت قیام میفرمایید؟
🌸 فرمودند: موقعی که راه حج را بر روی شما بستند و خورشید و ماه در یک جا جمع شدند و نجوم و ستارگان در اطراف آن به گردش درآمدند.
▪️عرض کردم: یابن رسولالله این کجا خواهد بود؟
🌸فرمودند: در فلان سال، دابةالارض(احتمالا منظور خود حضرت هست)، در بین صفا و مروه قیام کند در حالیکه عصای موسی و انگشتر سلیمان با او باشد و مردم را به سوی محشر سوق دهد...
🍃به سوی کوفه میآیم و مسجد آن را ویران میکنم و طبق ساختمان اول، آن را بنا میکنم و ساختمانهایی را که ستمگران ساختهاند خراب مینمایم. و به همراه مردم حجّ اسلامی را انجام میدهم و به مدینه میروم،
🌟 حجره (اطاق خاص حضرت رسول خدا) را خراب کرده، آن دو تن را که در آنجا مدفون هستند، بیرون میآورم و دستور میدهم آنها را با بدنهای تازه به کنار بقیع بیاورند. به دو شاخة خشکیده امر میکنم آنها را به دار بیاویزند و مردم به وسیله آن دو آزمایش میشوند، امّا سختتر از آزمایش اول.
☘منادی از آسمان صدا میزند! ای آسمان! نابود کن. و ای زمین! بگیر. در آن روز بر روی زمین کسی باقی نمیماند جز مؤمنی که قلبش خالص به ایمان باشد.
▪️عرض کردم: مولای من! بعد از آن چه میشود؟
فرمود: رجعت،رجعت(بازگشت)، بعد این آیه را تلاوت فرمود:
ثمّ رددنا لکم الکرّة علیهم و أمددناکم بأموالٍ و بنینٍ و جعلناکم أکثر نفیراً
🔰پس (از چندی) دوباره شما را بر آنان چیره نمودیم و شما را با اموال و پسران یاری دادیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر کردیم.
♻️علی بن مهزیار گوید: چند روزی میهمان آن حضرت در آن خیمه بودم، و استفاده از انوار و علومش میکردم! تا آنکه خواستم به وطن برگردم. مبلغ پنجاه هزار درهم داشتم، خواستم به عنوان وجوهات تقدیم حضورش کنم.
🌷امام(علیه السلام) فرمودند: از قبول نکردنش ناراحت نشوی، این به علت آن است که تو راه دوری در پیش داری و این پول مورد احتیاج تو خواهد بود.
پس خداحافظی کردم و به طرف اهواز به راه افتادم.
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
💠🌺💠🌺▪️▪️💠🌺💠🌺
📙شیخ طوسی در کتاب الغیبة و شیخ صدوق در کتاب کمال الدین و تمام النعمة ـ باب 43 ـ و مرحوم محدث کبیر علامه سید هاشم بحرانی در کتاب تبصرة الولیّ فی من رأی القائم المهدی(ع)
📙مهدی موعود،ترجمه بحارالانوار،ص730تا 734
🌹مولاجان...
باید برای دیدن تو "مهزیار" شد
یعنی گذشتن از همگان"محض یارها"
ما را به جبر هم که شده سر براه کن
خیری ندیده ایم ازین اختیارها..
اللهم عجل لولیک الفرج
@ale_yaasin
#سلام_فرمانده که اصلا پایکوبی و جشن نبود و همه اومده بودن برای دعا و استغاثه
ولی انقدر به عده ای ضدانقلاب و اکانتهای اجاره ای سازمان منافقین و من و تو و بی بی سی و...فشار آورده که وظیفشون توی فضای مجازی شده لجن پراکنی علیه این دعا و سرود مذهبی تا ایران رو به آشوب بکشن!!
وگرنه اگر نگران و همدرد مردم آبادان بودن علیه این کنسرتها اعتراض میکردن که در اوج غم و اندوه مردم آبادان لغو نشد و توش به شادی و پایکوبی پرداختن!!
🛑مواظب لجن پراکنی های حاصل از سوزش دشمن باشیم
در زمین دشمن بازی نکنیم
⚫️و در آخر:
اگر سرود سلام فرمانده شیاطین جن و انس رو به ترس و وحشت انداخته،فکر کنید اگر خود آقا ظهور کنن چی به سرشون میاد!!
@ale_yaasin
سلام
صبح تون معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)🌷
🍃🌼 اللَّـهُمَّ 🌼🍃
🍃🌷 صَلِّ 🌷🍃
🍃🌼 عَلَى 🌼🍃
🍃🌷 مُحَمَّد 🌷🍃
🍃🌼و آلِ 🌼🍃
🍃🌷 مُحَمَّد 🌷🍃
🍃🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌼🍃
به رسم ادب هرصبح:
السلام علی رسول الله وآل رسول الله❤️
السلام علیک یااباعبدالله الحسین❤️
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا❤️
السلام علیک یابقیة الله فی ارضه(عج)❤️
السلام علیکم جمیعاو رحمت الله و برکاته..💚
و لعن الله علی اعدائهم اجمعین...🔥
@ale_yaasin
✨ندبه های انتظار✨
🛑بلا و حوادث،نشانه ی نظر و لطف خداوند بر بندگانش!
✳️روایت جالبی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که :
💠مردی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را برای طعام دعوت کرد، چون به منزل آن مرد میزبان آمد، حضرت مرغ پرندهای را دید که روی لبه ی دیوار تخم گذاشته.
💥سپس تخم مرغ افتاد روی میخی که در دیوار قرار داشت و با کمال تعجب دیده شد که نه بر زمین افتاد و نه بر اثر اصابت به میخ شکست!!
🌸پیامبر از دیدن این صحنه متعجب شدند!
مرد میزبان به حضرت عرض کرد: از این تخم مرغ (که نشکست) تعجب میکنی؟ به خدایی که تو را به حق ،مبعوث به پیامبری کرده من هرگز بلایی ندیدهام.
☀️ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برخاست و از غذای میزبان نخورد و فرمودند: کسی که بلایی نبیند( یا ضرر و زیانی،پس از رحمت خدا به دور است )خدا به او لطف و رحمت و توجهی نمیکند.
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌸💮🌸💮🌸💮🌸💮🌸💮🌸💮🌸
📚اصول کافی، ج 3، ص 355