🔆ندبه های انتظار🔆
🔴 تفاوت گریه با گریه!
✅احتمالا تا الان زیاد شنیده اید که خیلی ها میگویند: گریه در مجالس اندوه اهل بیت، باعث شادی و نشاطشان میشود نه افسردگی!
🍃و حتما پیش خودتان فکر کرده اید که: چه عجیب! مگر گریه با گریه چه فرقی دارد؟
✨اشک ریختن دو نوع است:
1⃣ اشک های ارادی و اختیاری :
🔆 که به میل انسان و از روی تفکر و عشق به خدا و اهل بیت علیه السلام است...
💧رطوبت سر را خارج کرده و با دفع مواد سمی بدن و بالارفتن درجه ایمان و عقیده و عشق به اهل بیت، به انسان حال خوبی میدهد.
2⃣اشک های طبیعی و واکنشی که از روی درد، عاطفه و احساس مادی و دنیوی نشات گرفته باشد:
☑️این اشک های درد و غم ،گرم و سوزناک است.
🔺 اشک حزن، در دراز مدت موجب کوری چشم می شود و دیدگان آدمی را ضعیف می کند و نور را از آن می گیرد و آثاری چون سپیدی چشم، ضعف بینایی و کوری آن را به همراه دارد.
🌕اشک هایی که دلسوختگان اهل بیت و عاشقان خدا می ریزند، اشک های شادی آفرین است.
از این رو از این اشک ها به «قره عین» تعبیر می شود؛ قره عین به معنای خنکی و سردی چشم است.
🌸 اشک های شوق و شادی اصولا بر خلاف اشک های درد و حزن و غم، اشک های خنکی است،
موجب روشنایی دیدگان می شود و نور چشم را افزایش می دهد.
🌟امیر مومنان علی(علیه السلام ) می فرماید: گریستن مومن از ترس خدا، روشنایی بخش دیده اوست.
💫همه اشک های معرفتی چه از روی خوف باشد یا طمع یا عشق معنوی ،اشک های ارزشمندی هستن.
💥ادیان دیگر وقتی وارد عزاداری امام حسین (علیه السلام ) یا امام رضا (علیه السلام ) میشوند میگویند :
✅نمیدانیم چه خبر است اما وقتی دو قطره اشک میریزیم آرام میشویم و لبخند بر لبانمان میآید.
🔆 اگر دقت کرده باشید کسی که بیشتر از همه در مراسم عزاداری امام حسین گریه میکند بعد از تمام شدن آن بیشتر از همه به شادی و شعف قلبی میرسد.
💚پیامبر خدا می فرماید:
...قطره اشکی که از خوف خدا می ریزد که وزنی ندارد؛ اما اگر بر چهره اش جاری شود، از آن پس هرگز غبار ذلتی آن چهره را نمی پوشاند.
💗پیامبر اکرم چندین بار فرمودهاند که:
📝 اشک چشم مومن که برای استغفار جاری شود، مثل آبی است که آتش دوزخ را خاموش میکند.
✅ «هر مۆمنى به اندازه بال پشه اى اشك بر گونه اش جارى سازد، خداوند آتش دوزخ را بر او حرام میکند.»
🔮 «چشمى كه از خوف خدا گریسته و چشمى كه بیدارى كشیده باشد و چشمى كه از حرام خدا پوشانیده شده باشد، آتش دوزخ را نمیبیند.
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
💠💠💠💠💖💖💖💠💠💠💠
📒المواعظ العددیه: ص 54
بحارالانوار: ج 93 ص 201ح 36
🌺خاطرات شهدا
✅در استان اصفهان حسینیهای وجود دارد که ۴۰ شب روضه برگزار میکرد، شهید حججی به مدت دو سال جزو خادمان این حسینیه بود.
🔰 او از نجفآباد حدود ۵۰ کیلومتر را طی میکرد تا به اینجا بیاید، وقتی برای پذیرش آمد دو نکته گفت:
✅ یکی اینکه من را پشت قضایا بگذارید که جلوی چشم نباشم
✅هر چه کار سخت در این حسنیه هست را به من بگویید انجام دهم.
✅ بعضی از شبها آنقدر خسته میشد که وقتی عذرخواهی میکردیم، میگفت برای امام حسین باید فقط سر داد...
🌺شادی روح شهدا صلوات🌺
@ale_yaasin
🌸ندبه های انتظار🌸
🔵سپاه امام هادی(علیه السلام)و سپاه متوکل عباسی!
🔥متوكل عباسى مى كوشيد با اتكاء بر نيروى نظامى خويش مخالفانش را بترساند.
به همين جهت ، يك بار لشکر خود را كه به نود هزار تن مى رسيد،دستور داد كه توبره اسبها را از خاك سرخ پر كنند و در صحراى وسيعى ، آنها را روى هم بريزند.
⚡️سربازان به فرمان متوكل عمل كردند و از خاك هاى ريخته شده ، تپه بزرگ به وجود آمد، كه آنرا تپه توبره ها ناميدند.
🔴متوكل بر بالاى تپه رفت و امام هادى عليه السلام را به نزد خود فراخواند و گفت :
شما را خواستم تا لشکر مرا تماشا كنى!
💠 به علاوه ، او دستور داده بود همه ، لباس هاى جنگ بپوشند و سلاح بر گيرند و با بهترين آرايش و كاملترين سپاه از كنار تپه عبور كنند.
✅منظورش ترسانيدن كسانى بود كه احتمال مى داد بر او بشورند و در اين ميان بيشتر از امام هادى عليه السلام نگران بود كه مبادا به پيروانش فرمان نهضت عليه متوكل را بدهد...
🌺حضرت هادى عليه السلام به متوكل فرمود:
- آيا مى خواهى من هم سپاه خود را به تو نشان دهم ؟
🛑متوكل پاسخ داد:
- آرى !
✨امام دعايى كرد! ناگهان ميان زمين و آسمان از مشرق تا مغرب از فرشتگان مسلح پر شد..
⚡️خليفه از مشاهده اين منظره غش كرد! وقتى كه بهوش آمد،
🌹 امام هادى عليه السلام به او فرمود:
- ما در كارهاى دنيا با شما مسابقه نداريم ما به كارهاى آخرت (امور معنوى ) مشغوليم ، آنچه درباره ما فكر مى كنى درست نيست
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌴🌴🌴🌷🌷🌷🌴🌴🌴
📒بحارالانوار،ج 50،ص154
🌸ندبه های انتظار🌸
🔴اثبات ولایت امام علی(علیه السلام) با یک داستان ساده!
💠متاسفانه اهل سنت ماجرای غدیر رو اینجوری تموم میکنن که منظور پیامبر در غدیر از کلمه "ولی" نسبت به حضرت علی علیه السلام یعنی دوست و یار بوده نه جانشینی و ولایت!
💥حالا خودتون با خوندن این داستان قضاوت کنید منظور پیامبر را:
♻️دو نفر، یکی شیعه و دیگری سنی، در خانه ای با هم زندگی می کردند.
☘یک روز برادر سنی به سفر رفت و در راه بود که برادر شیعه زنگ زد به او و گفت: "سریع برگرد خونه که کار بسیار بسیار واجبی دارم؛
🔷سنی گفت: "الان تو راهم نمی شه".
شیعه اصرار کرد و سنی باز قبول نمی کرد.
🍃آخر آنقدر اصرار کرد که سنی قبول کرد که برگردد.وقتی برگشت گفت: "کار مهمت چی بود؟"
🌟شیعه گفت: "هیچی؛ فقط خواستم بگم دوستت دارم، و تو دوست منی. همین".
🔶سنی عصبانی شد و گفت: "فلان فلان شده مگه مرض داری این همه راه منو کشوندی که همینو بگی؟ مگه آزار داری؟
🔵شیعه گفت: "این همون حرفیست که شما در مورد پیغمبر می زنید!
⚠️می گویید پیامبر(صلی الله علیه و آله) این همه مردمو معطل کرده، وقتی به غدیر خم می رسه دستور توقف می ده، می گه اونایی که جلو افتادن بگین برگردند و صبر می کنیم اونایی که نرسیدن برسن.
🔴میگن انقدر هوا گرم بوده که مردم زیر شکم شتر پناه می بردند و عبا روی سرشون می انداختند. تعدادشون ۱۲۰هزار نفر بوده.
🌴آن وقت پیغمبر این همه آدم رو معطل کنه اذیت بشن که بگه علی فقط دوست منه⁉️
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🍃🌸🍃🌼🍃🌺🍃🌸🍃🌼🍃