تر وجود نداشت که از بچه خالی باشه و طفل معصومی اونجا نباشه. بقیه اتاق ها حداقل دو سه تا بچه در آنها بود که در وضعیت بدی هم به سر میبردند.
فرخ رسید بالای سر یه نفر که هیکل بزرگی داشت اما تسلیم و بیچاره افتاده بود روی زمین و تکون نمیخورد. چند نفر نشسته بودند بالا سرش. فرخ تا رسید بهش گفت: برو کنار ببینم. برو گفتم. چشه؟
یه نفر گفت: نمیدونیم.
فرخ با تندی گفت: نمیدونم که نشد حرف! مرد حسابی چی شد که این طوری افتاد؟
یه نفر دیگه گفت: مریضه فکر کنم. از اولش هم مریض بود و ضعف میکرد. یهو دیدیم مثل روزای دیگه ضعف کرد اما افتاد و دیگه پا نشد.
فرخ گفت: خیلی خب. ببند ببینم چیکارمیتونم بکنم. پسر بپر زیر سرش بگیر و یه بالشتی چیزی بذار زیر سرش.
بابک فورا یه بالشت کهنه و کثیف که یک گوشه افتاده بود برداشت و گذاشت زیر سرِ اون مرد. فرخ یه کم با اون مرد ور رفت. دکمه هاش باز کرد. قفسه سینشو ماساژ داد. بقیه هم جوری نگاش میکردند که انگار داره چیکار میکنه و چقدر چیز بلده!
تا اینکه بعد از ده دقیقه یک ربع به هوش آمد. بسیار بی جان و بی رمق بود. ولی چون کسی نمیتوانست هیکل او را بلند کند، همان جا که افتاده بود ولش کرده بودند.
فرخ پرسید: اسمت چیه؟
مرد با بی حالی جواب داد: کیا
فرخ: خب چته؟ چرا یهو افتادی؟
کیا آروم درِ گوش فرخ گفت: اینا را بگو برن رد کارشون.
فرخ به بابک گفت: پسر اینا را بپرون! چیو نگا میکنن؟
بابک هم همه را متفرق کرد و فقط موندند بابک و فرخ و کیا.
فرخ گفت: خب عمو. بنال مینیم چته؟
کیا گفت: من سرطان خون دارم. دیگه خیلی امیدی به زنده موندنم نیست.
فرخ با تعجب گفت: عجب! کی بهت گفت سرطان داری؟
کیا: دکترم گفت. لامصب وقتی گفت خیلی گرخیدم.
فرخ: خب داداش تو که وضعیتت اینه، اینجا چه غلطی میکنی؟
کیا: بدهکارم.
فرخ: شکل بدهکارا نیستی. بگو. چیز میزی بلند کردی؟
کیا: آره. ولی لقمه گنده ای بود و تو گلوم گیر کرد.
فرخ: خیلی خب. به هر حال باید بری دکتر. من که دکتر نیستم. الان هم شانسی به هوش اومدی. بخاطر ماساژای منم نبود. یهو یه جا میذارتت زمینا. اینجوری خودتو در به در نکن.
بابک با شنیدن این حرفها فهمید آدرس را درست اومده و به خوب کسی وصل شده.
یکی دو ساعت بعد، بابک با تیبو کنارِ حمام های عمومی کمپ نشسته بودند و به دور از بقیه صحبت میکردند.
تیبو با پوزخند به بابک گفت: عجب جونوری هستی تو! اینا را چطوری پیدا میکنی؟
بابک: نمک پرورده ایم تیبو خان!
تیبو: باشه حالا بگو ببینم چقدر میشناسیش؟
بابک: نمیشناسمش خیلی. فقط میدونم که بزنه. دستشم کج بوده و هست. دقیقا چیزیه که میخوای.
تیبو: نگفتی از کجا شناختیش؟
بابک: صف غذا شنیدم که داشت با دو سه نفر از شاه دوستی و این چیزا حرف میزد.
تیبو: باشه. اسمش چیه؟
بابک: کیا. فقط ممکنه خیلی درست باهاتون راه نیادا. هیکلی و بی اعصابه.
تیبو: تو با اونش کاری نداشته باش. اونش با من. دیگه؟
بابک: تیبو خان دیگه سلامتی. یه چیزی نمیدی بریم دو تا ساندویچ کوفت کنیم؟ سوپ اینجا که ته دلمم نمیگیره. چه برسه که سیرم کنه.
تیبو دست کرد و از جیبش چند اسکناس درآورد و به بابک داد و رفت. بابک هم با خودش خنده ای کرد و اسکناس ها را گذاشت تو جیب و زد به چاک.
وضعیت بهداشتی در کمپ ها بسیار ضعیف و حتی رو به تعطیلی است. اغلب دستشویی ها یا در ندارد و یا لوله و آفتابه و آب و ... خلاصه وضعیت خوبی نیست.
شاپور تا درِ دستشویی را باز کرد، دید نادر جلویش سبز شد. شاپور با دلهره گفت: چته بابا؟ ترسوندیم.
نادر: میخوام بازم بازی کنیم.
شاپور: نمیشد وقتی از مستراح اومدم بیرون بگی؟
نادر: سرِ 500 تا!
شاپور با تعجب گفت: برو بابا. برو شر نشو. اینجا برای 200 تا آدم میکشن. اونوقت تو یه کاره اومدی میگی سرِ پونصد تا؟!
نادر: فردا ظهر. بغل زمین بازی.
این حرف را گفت و رفت. شاپور که مشخص بود با شنیدن کلمه 500 تا وسوسه شده، به پشت سرِ نادر زل زده بود تا اینکه نادر از جلوی چشماش کنار رفت.
دقایقی بعد، آرزو که خیلی ناراحت بود، با چشم گریه با شاپور حرف میزد و میگفت: شاپور خواهش میکنم ولش کن. من از این آدم میترسم.
شاپور که عین خیالش نبود و داشت کارتاشو مرتب میکرد جواب داد: ترس نداره که. وقتی فردا ازش بردم و هر شب برات ساندویچ با سس اضافه خریدم میفهمی که جلوی من موش هم نیست. چه برسه به آدم.
آرزو: تو خیلی کله شق شدی. دیگه دوسم نداری. دیگه به حرفم گوش نمیدی.
شاپور: اصلا اینجوری نیست. هر کاری میکنم برای راحتیمونه. بده؟
آرزو: شاپور به حرفم گوش بده. دست از این کارات بردار. ازت خواهش میکنم.
شاپور با عصبانیت گفت: بسه دیگه! میخوام بخوابم. فردا روز مهمیه. روز پارو کردن پوله.
آرزو ناامید شد و نشست به گریه کردن. حواسش نبود که سوزان از دور، از لای در، شاهد کشمکشش با شاپور بوده و فهمیده ماجرا از چه قراره.
قردا ظهر شد. کنار زمین بازی، تیبو دراز کشیده بود و بابک
داشت بدن و کمر تیبو را ماساژ میداد. همین طور که ماساژ میداد، باهاش حرف میزد و از دیگر افرادی حرف میزد که برای تیبو شناسایی کرده.
تیبو: آفرین. این سه چهار تای آخری هم که دیروز و دیشب معرفی کردی خوب بود. اینا چرا اینجورین؟ ظاهرشون یه جوریه!
بابک: نفرما تیبو خان! هر کدومشون شَرّی هستن واسه خودشون.
تیبو: مریض پریض نباشن؟!
بابک: خب حالا گیرم که باشن. مگه قراره چیکارشون کنین که نباید مریض باشن؟
تیبو: کلا گفتم. آخه یکیشون میخورد ایدزی پِدزی باشه. یکیشون میخورد معتاد و ایکس میکسی باشه.
بابک: دیگه همینان. وگرنه آدم ورزشکار و خیلی سالم و درست درمون که بین این جماعت پیدا نمیشه. هر کدومشون یه جور گرفتارن. اینا که برات پیدا کردم، سالارِ این جماعتن. خودت که هستی اینجا و میبینی.
تو همین حرفا بودند که یهو سر و صدا بلند شد و تعدادی رفتند گوشه زمین و جمع شدند.
تیبو: بابک چه خبره اونجا؟
بابک: هیچی. دو تا اسکل کَل انداختند سرِ 500 هزار تومن!
تیبو: پاسور؟
بابک: آره. پاسور.
جمعیت جمع شدند و نادر و شاپور هم نشستند و قرار شد مسابقه را شروع کنند.
اول بازی، شاپور متوجه شد که این نادر، نادر چند روز قبل نیست و مشکله ازش به همین راحتی عبور کنه. به خاطر همین خیلی تغلا کرد که مثلا بتونه یه جوری خودشو نجات بده اما اون نادر، نادر چند روز قبل نبود و با دست پر اومده بود و حرفه ای بازی میکرد.
از طرفی هم آرزو داشت خودشو میخورد و کنار سوزان از کله شقی نامزدش گریه میکرد و سوزان هم بهش روحیه میداد و باهاش حرف میزد اما فایده ای نداشت و آرزو با تمام احساسش خطر و مشکل بزرگی که انتظارشون میکشید را درک میکرد.
سوزان: فوقش میبازه. از چی اینجوری نگرانی؟
آرزو: از اینکه تمام زندگیمون، تمام هست ونیستمون میشد 400 هزار تومن، 100 هزار تومن هم از یکی قرض کرد تا پولش کامل بشه و بتونه تو این مسابقه شرکت کنه. ولی میدونم که میبازه.
مدام صدای شور و سوت و هیاهوی مردم میومد و دو طرف را تشویق میکردند و همین اعصاب آرزو و سوزان را خرد و خردتر میکرد.
تا این که یهو صدای بلندی اومد و همه هو کشیدند. از وسط اون همه سر و صدا عده ای شروع کردند و اسم «نادر» را بلند بلند تکرار کردند و به خاطر موفقیتش خوشحال بودند.
وسط جمعیت، اما چهره بیچاره شدن و تکیده و شکست خورده شاپور به چشم میخورد که داره میلرزه و شاهد برداشتن کل 500 هزار تومانش توسط نادر هست.
شاپور شکست خورد ...
و همه دار و ندارش ازش گرفتند...
و از تمام دنیا فقط یک «آرزو» برایش ماند...
و خدا نکنه یکی بشه همه دار و ندارِ یه آدمِ قمارباز ...
ادامه دارد...
@hadadpour
زندهیاد حجت الاسلام حاج آقا... اهمیت صلوات.. در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام می خوانیم:
«ألصّلاة علی النّبی و آله أمحق للخطایا من الماء إلی النّار و السّلام علی النّبی أفضل من عتق رقاب
، صلوات بر پیامبر و آل او گناهان را محو می کند، شدیدتر از آنچه آب، آتش را خاموش می کند و سلام بر پیامبر و آل او افضل است از آزاد کردن بردگان»[1]
2- در حدیثی از امام صادق علیه السّلام می خوانیم:
«إذا ذکر النّبی فأکثروا الصّلاة علیه فإنّه من صلّی علی النّبی صلاة واحدة صلّی اللّه علیه ألف صلاة فی ألف صفّ من الملائکة و لم یبق شی ء ممّا خلقه اللّه إلّا صلّی علی [ذلک ] العبد لصلاة اللّه علیه و صلاة ملائکته فمن لم یرغب فی هذا فهو جاهل مغرور قد بری ء اللّه منه و رسوله و أهل بیته
، هنگامی که نام پیامبر برده شود بسیار صلوات بر او بفرستید، چرا که هر کس یک صلوات بر پیامبر اکرم بفرستد خداوند هزار صلوات و درود در هزار صفّ از ملائکه، بر او می فرستد، و چیزی از مخلوقات خدا باقی نمی ماند، مگر این که به خاطر صلوات خدا و فرشتگانش بر او صلوات می فرستند و هر کس به چنین پاداش عظیمی علاقه نداشته باشد، جاهل مغروری است که خدا و رسول خدا و اهل بیتش از او بیزارند»[2] 3- در حدیث دیگری از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله می خوانیم:
«کلّ دعاء محجوب حتّی یصلّی علی النّبی
، هیچ دعایی به اجابت نمی رسد مگر اینکه صلوات بر پیامبر فرستاده شود[3]».
4- باز در حدیث دیگری از همان حضرت می خوانیم:
«ألصّلاة علی نور علی الصّراط
، صلوات بر من نور صراط (در قیامت) است. [4]».
حدیث دیگری از امام باقر یا امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمود:
(ما فی المیزان شی ء أثقل من الصّلاة علی محمّد و آل محمّد و إنّ الرّجل لتوضع أعماله فی المیزان فتمیل به فیخرج الصّلاة علیه فیضعها فی میزانه فترجّح
، در ترازوی سنجش اعمال (در قیامت) چیزی سنگین تر از صلوات بر محمّد و آل محمّد نیست، کسانی
هستند که اعمالشان را در ترازوی سنجش عمل می گذارند، سبک و ناچیز است سپس صلوات بر آن حضرت را بیرون آورده و بر آن می نهند سنگینی می کند و برتری می یابد». [5] 6- در حدیث دیگری از خود آن حضرت آمده است:
«صلّوا علی فإنّ الصّلاة علی زکاة لکم
، صلوات بر من بفرستید، چرا که صلوات بر من، باعث نموّ (روح و جان) شما می شود»[6] 7- در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است:
«إذا کان یوم الخمیس بعث اللّه ملائکة معهم صحف من فضّة و أقلام من ذهب یکتبون یوم الخمیس و لیلة الجمعة أکثر النّاس علی صلاة
، روز پنج شنبه که می شود خداوند فرشتگانی را با لوح هایی از نقره و قلمهایی از طلا می فرستد تا نام کسانی را که روز پنج شنبه و شب جمعه بیشتر از همه بر من صلوات می فرستند، بنویسند[7]».
8- در حدیث دیگری از امام صادق علیه السّلام از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله چنین نقل شده است که روزی به علی علیه السّلام فرمود:
«ألا أبشّرک؟ قال: بلی بأبی أنت و أمّی فإنّک لم تزل مبشّرا بکلّ خیر. فقال: أخبرنی جبرئیل آنفا بالعجب. فقال أمیرالمؤمنین: و ما الّذی أخبرک یا رسول اللّه؟ قال: أخبرنی أنّ الرّجل من أمّتی إذا صلّی علی فأتبع بالصّلاة علی أهل بیتی فتحت له أبواب السّماء و صلّت علیه الملائکة سبعین صلاة و أنّه إن کان من المذنبین تحاتّ عنه الذّنوب کماتحاتّ الورق من الشّجر
، آیا به تو بشارت بدهم؟ علی علیه السّلام عرض کرد: آری پدر و مادرم فدایت، تو همیشه بشارت دهنده به همه نیکی ها بوده ای.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: جبرئیل الآن از چیز عجیبی به من خبر داد، امیرمؤمنان علیه السّلام پرسید: چه خبری داده، ای رسول خدا؟ فرمود: به من خبر داد که یکی از امّت من هنگامی که صلوات بر من می فرستد و به دنبال آن صلوات بر اهل بیتم، درهای آسمان به روی او گشوده می شود و فرشتگان هفتاد صلوات بر او می فرستند و اگر از گنه کاران باشد، گناهانش فرو می ریزد آن گونه که برگها از درختان می ریزند[8]».
9- در حدیث دیگری از همان حضرت آمده است:
«أکثروا الصّلاة علی فإنّ اللّه وکل بی ملکا عند قبری فإذا صلّی علی رجل من أمّتی قال ذلک الملک یا محمّد: إنّ فلان بن فلان صلّی علیک السّاعة
، زیاد صلوات بر من بفرستید، چرا که خداوند فرشته ای را نزد قبر من مأمور ساخته که هر فردی از امّت من، صلوات بر من بفرستد آن فرشته می گوید: فلان کس، فرزند فلان، هم اکنون بر تو صلوات فرستاد». [9] 10- در حدیثی از امام باقر علیه السّلام از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله چنین نقل شده است:
«من صلّی علی إیمانا و احتسابا إستأنف العمل
، هر کس از روی ایمان و به خاطر خداوند، بر من صلوات بفرستد (تمام گناهانش بخشوده خواهد شد و) اعمال خود را از نو آغاز می کند[10]».
11- نه تنها به هنگام ذکر نام پیامبر صلّی اللّه علیه و آله باید صلوات بر او فرستاد، بلکه به هنگام نوشتن نیز تأکید شده است که صلوات را بنویسند، آن گونه که در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله می خوانیم:
«من صلّی علی فی کتاب لم تزل الملائکة تستغفر له مادام اسمی فی ذلک الکتاب
، کسی که در نوشته ای صلوات بر من بنویسد، فرشتگان- مادامی که اسم من در آن نوشته است- برای او استغفار می کنند[11]».
12- عایشه از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نقل می کند که فرمود:
«من سرّه أن یلقی اللّه غدا راضیا فلیکثر الصّلاة
، علی، کسی که دوست دارد خدا را فردای قیامت ملاقات کند در حالی که از او خشنود باشد، پس زیاد بر من صلوات بفرستد[12]».
کوتاه سخن این که روایات بسیار فراوانی در این زمینه نقل شده، که از اهمیت فوق العاده صلوات و درود بر پیامبر و آل حکایت می کند، به گونه ای که در کمتر عملی از اعمال، این همه ثواب و فضیلت دیده می شود و آنچه ما در احادیث دوازده گانه بالا آوردیم، در واقع بخش کوچکی از آن است
زندهیاد حجت الاسلام حاج آقا :پاسخ به چند سؤال
1- این همه اهمیت برای چیست؟
در اینجا قبل از هر چیز، این سؤال پیش می آید که این همه اهمیت برای چیست؟ و چه فلسفه ای در صلوات بر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نهفته شده است؟
در پاسخ این سؤال می توان گفت که نخستین فلسفه آن این است که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و مقام شامخ او فراموش نشود، و لازمه آن این است که اسلام و برنامه های اسلامی متروک نمی شود و به این ترتیب ادامه صلوات بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رمز بقای اسلام و نام مبارک او است.
دیگر این که این صلوات و درود سبب می شود که ما به مقام والای آن حضرت بیشتر آشنا شویم و از اخلاق و اعمال و صفاتش الگو بگیریم و لذا از بعضی از تعبیرات استفاده می شود که صلوات بر آن حضرت، باعث پاکیزگی اخلاق و طهارت اعمال و ریزش گناهان ما می شود، چنان که در زیارت جامعه می خوانیم:
«و جعل صلاتنا علیکم و ما خصّنا به من ولایتکم طیبا لخلقنا و طهارة لأنفسنا و تزکیة لنا و کفّارة لذنوبنا
، خداوند صلوات ما را بر شما (پیامبر و آل پیامبر) و ولایت ما را نسبت
به شما، سبب پاکیزگی اخلاق، طهارت نفوس و نموّ و رشد معنوی و کفّاره گناهان ما قرار داده است»[13].
در روایات متعدّد دیگری نیز اشاره به بخشودگی گناهان، به هنگام درود بر پیامبر و آل او شده است.
از طرفی صلوات و درود بر پیامبر و آل او، رحمت تازه الهی را بر روح پاک آنها فرو می فرستد و از آنجا که آنها منبع فیض اند، از سوی آنها به امّت نیز سرازیر می شود بنابراین، درود و رحمت بر آنها، در واقع درود و رحمت بر خود ما است.
اضافه بر این، فرستادن صلوات و درود بر آن بزرگواران، نوعی حق شناسی و قدردانی و تشکر از زحماتی است که برای هدایت امّت کشیده اند و بی شک این حقّ شناسی و قدردانی اجر و پاداش الهی دارد.
2- آیا صلوات بر پیامبر برای او اثری دارد؟
سؤال دیگری که در اینجا مطرح است این است که آیا صلوات و درود بر پیامبر و آل او، در مقام و منزلت آنها اثر دارد؟
گاه بعضی از ناآگاهان می گویند: هیچ اثری ندارد چون آنها به مقاماتی که باید برسند، رسیده اند، ولی سستی این سخن با توجّه به این که سیر تکاملی انسان هیچ حدّ و مرزی را نمی شناسد و به سوی نامتناهی پیش می رود، آشکار می شود و لذا با صراحت در بعضی از دعاها که در تشهّد و غیر آن خوانده می شود، عرضه می داریم:
«و ارفع درجته، درجه پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را بالاتر از آنچه هست، بالا ببر». [14] از این رو، قرآن مجید نیز با صراحت می گوید: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً»؛ خدا و فرشتگانش بر پیامبر اکرم درود و رحمت می فرستند، ای کسانی که ایمان آورده اید بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسلیم (فرمان او) باشید»[15] تعبیر به فعل مضارع «یصَلُّونَ» دلیل بر ادامه این رحمت است و به یقین هر مسلمانی که سخن از توحید و اسلام می گوید، رحمت تازه ای برای بنیانگذار این آیین نوشته می شود و این رحمت با انجام اعمال او نیز تداوم می یابد، چرا که این سنّت های حسنه را او بنیان نهاد.
زندهیاد حجت الاسلام حاج آقا یگانه مرقی ::با چه الفاظی درود بفرستیم؟
سؤال دیگری که در اینجا مطرح است، این است که چگونه و با چه الفاظی باید بر آن حضرت صلوات فرستاد؟
در این زمینه نیز روایات متعدّدی از طرق شیعه و اهل سنّت به ما رسیده و در همه آنها تأکید شده است که باید آل محمّد علیهم السّلام به هنگام فرستادن صلوات ذکر شوند، که ما در اینجا به ذکر چند روایت از طرق اهل سنّت، بسنده می کنیم:
در «الدّر المنثور» از «صحیح بخاری» و «مسلم» و «ابو داود» و «ترمذی» و «نسائی» و «ابن ماجه» و «ابن مردویه» و گروه دیگری، از «کعب بن عجره» نقل شده که مردی خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله عرض کرد: «أمّا السّلام علیک فقد علمناه فکیف الصّلاة علیک، سلام بر تو را می دانیم چگونه است، امّا صلوات و درود بر تو باید چگونه باشد؟» پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود بگو:
«أللّهمّ صلّ علی محمّد و علی آل محمّد کما صلّیت علی آل إبراهیم إنّک حمید مجید. ألّلهمّ بارک علی محمّد و علی آل محمّد کما بارکت علی آل إبراهیم إنّک حمید مجید» نویسنده تفسیر «الدّر المنثور» اضافه بر حدیث فوق، هیجده حدیث دیگر نقل کرده که در همه آنها تصریح شده که «آل محمّد» را باید به هنگام صلوات ذکر کرد، این احادیث از کتب مشهور و معروف اهل سنّت از گروهی از صحابه از جمله «ابن عبّاس»، «ابو سعید خدری»، «ابو هریره»، «طلحه»، «ابو مسعود انصاری»، «بریده»، «ابن مسعود»، «کعب بن عجره» و «امیر مؤمنان علی علیه السّلام» نقل شده است. [16] در «صحیح بخاری»[17] روایات متعدّدی در این زمینه نقل شده و در «صحیح مسلم»[18] نیز، دو روایت آمده است و جالب این که در «صحیح مسلم» با آن که در احادیث فوق چند بار «محمّد و آل محمد»، با هم ذکر شده، عنوانی را که برای این باب انتخاب کرده «باب الصّلاة علی النّبی صلّی اللّه علیه و سلّم» (بدون ذکر آل) می باشد! این نکته نیز لازم به یادآوری است که در بعضی از روایات اهل سنّت و بسیاری از روایات شیعه، حتّی کلمه «علی» میان «محمّد و آل محمّد» فاصله نشده است و کیفیت صلوات به این صورت است: «الّلهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد».
این سخن را با حدیثی از «صواعق ابن حجر»[19] پایان می بریم. او نقل می کند که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود:
«لا تصلّوا علی الصّلاة البتراء! فقالوا: و ما الصّلاة البتراء؟ قال: یقولون: «أللّهمّ صلّ علی محمّد» و تمسکون، بل قولوا: أللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد
، هرگز صلوات ناقص و ناتمام بر من نفرستید! عرض کردند: صلوات ناقص و ناتمام چیست؟ فرمود: اینکه فقط بگوئید: «أللّهمّ صلّ علی محمّد» سپس امساک کنید، بلکه بگوئید: أللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد». در جلد اوّل کنز العمّال نیز روایات متعدّدی در این زمینه دیده می شود.
4- صلوات و درود واجب است، یا مستحب؟
سؤال دیگر این که آیا صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله واجب است یا مستحبّ؟ ظاهر آیه شریفه پنجاه و شش سوره احزاب «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی» وجوب است، زیرا می دانیم امر، ظاهر در وجوب می باشد مگر این که قرینه ای بر خلاف آن قائم شود و در این آیه خداوند امر به صلوات و سلام بر پیامبر کرده است، بنابراین، حدّاقل لازم است یک بار بر آن حضرت صلوات و درود و سلام فرستاد، این در حالی است که مشهور فقهای شیعه و جمعی از فقهای اهل سنّت معتقد به وجوب صلوات در تشهّد هستند.
«ابن قدامه» فقیه معروف اهل سنّت در کتاب «المغنی» می گوید: در تشهّد اوّل، باید بر پیامبر صلوات بفرستد و بگوید: «أللّهمّ صلّ علی محمّد و علی آل محمّد کما صلّیت علی إبراهیم. . . و هی واجبة فی صحیح المذهب و هو قول الشّافعی و اسحاق. . . ، صلوات فرستادن بر پیامبر و آلش در فتوای صحیح واجب است و «شافعی» و «اسحاق» نیز بر همین عقیده اند». سپس از «ابن راهویه» (از فقهای اهل سنّت) نقل می کند: «لو أنّ رجلا ترک الصّلاة علی النّبی صلّی اللّه علیه و آله فی التشهّد بطلت صلاته، اگر کسی صلوات بر پیامبر را در تشهّد ترک کند، نمازش باطل است، سپس می افزاید: ظاهر مذهب «احمد» (امام معروف اهل سنّت) نیز وجوب آن است. [20] نویسنده کتاب «التّاج الجامع للاصول» (شیخ منصور علی ناصف) در ذیل آیه پنجاه و شش سوره احزاب «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی» تصریح می کند که ظاهر آیه این است که صلوات و سلام، بر پیامبر اکرم واجب است و این سخن مورد اتّفاق علما می باشد[21].
5- مفهوم واقعی صلوات
آخرین سؤالی که در اینجا مطرح است این است که مفهوم صلوات چیست؟
معروف در میان علما و دانشمندان این است که صلوات اگر از سوی خداوند باشد به معنای رحمت است و اگر از سوی فرشتگان و انسانها باشد به معنای طلب رحمت است. یا به تعبیری که در روایت امام کاظم علیه السّلام آمده است در پاسخ این سؤال که معنای صلوات خدا و ملائکه و مؤمنان در آیه شریفه «إِنَّ ال
لَّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی» چیست؟ فرمود:
«صلاة اللّه رحمة من اللّه و صلاة الملائکة تزکیة منهم له، و صلاة المؤمنین دعاء منهم له
، صلوات خداوند رحمتی از ناحیه او است و صلوات ملائکه، تقدیس و پاک شمردن آنها است نسبت به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و صلوات مؤمنین، دعا و تقاضای رحمت است از آنها برای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله». [22] بعضی معتقدند تمام این معانی به یک اصل باز می گردد و آن ثنای جمیل است خواه به صورت فرستادن رحمت بوده باشد، یا تقدیس و پاک شمردن، و یا تقاضای رحمت، که هر کس به مقتضای حال خودش آن را انجام می دهد. [23] و از آنجا که ریشه اصلی این لغت، «صلی» (بر وزن سعی) به معنای در آتش افکندن، یا سوختن و برشته شدن در آتش است، بعضی معتقدند که صلوات به معنای دور کردن آتش عذاب الهی است، که نتیجه آن رحمت یا تقاضای رحمت است، ولی بعضی میان «صلو» که به اصطلاح ناقص واوی است، با «صلی» که ناقص یایی است، فرق گذاشته اند و معنای اخیر را مربوط به «صلی» دانسته اند و معانی قبل را مربوط به «صلو». (دقّت کنید!) به هر حال، تمام اینها نشان می دهد که با هر صلوات و سلامی که به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرستاده می شود، رحمت تازه ای بر روان پاک او نازل می گردد و بعید نیست که این رحمت از ناحیه آن منبع عظیم الهی، به سوی امّتش نیز سرازیر شود. از همین رو صلوات و درود بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مایه رحمت و پاکی و آموزش برای خود انسان است.
درباره اینکه منظور از آل محمّد صلّی اللّه علیه و آله همان اهل بیت، یعنی فرزندان او هستند به خواست خدا در ذیل خطبه 239 بحث خواهیم کرد. در جلد اوّل همین شرح، ذیل خطبه دوّم صفحه 303 نیز اشاره ای به این معنا داشتیم.
پی نوشت ها
[1] ثواب الاعمال صدوق، ص 185.
[2] بحار الانوار، جلد 17، ص 30.
[3] كنز العمّال، جلد 1، صفحه 490، شماره 2153 و 2149.
[4] كنز العمّال، جلد 1، صفحه 490، شماره 2153 و 2149.
[5] وسائل الشيعه، جلد 4، صفحه 1210( باب 34 از ابواب ذكر).
[6] كنز العمّال، جلد 1، صفحه 494، شماره 2182.
[7] كنز العمّال، جلد 1، شماره 2177.
[8] شرح علّامه خويى بر نهج البلاغه، جلد 5، صفحه 214- 215.
[9] كنز العمّال، جلد 1، صفحه 494، شماره 2181.
[10] وسائل الشيعة، جلد 4، صفحه 1213( باب 34 از ابواب الذّكر).
[11] كنز العمّال، جلد 1، صفحه 507، حديث 2243.
[12] كنز العمّال، جلد 1، صفحه 504، حديث 2229.
[13] زيارت جامعه كبيره.
[14] وسائل الشيعه، جلد 4، صفحه 989، باب كيفيّة التشهّد.
[15] سوره احزاب، آيه 56.
[16] تفسير الدّر المنثور، جلد 5، صفحه 216 به بعد،( ذيل آيه 56 سوره احزاب).
[17] صحيح بخارى، جلد 6، صفحه 151، در تفسير سوره احزاب.
[18] صحيح مسلم، جلد 1، صفحه 305، باب الصلاة على النبى صلّى اللّه عليه و آله.
[19] صواعق ابن حجر، صفحه 144.
[20] المغنى، جلد 1، صفحه 579.
[21] التّاج الجامع للاصول، جلد 5، صفحه 143.
[22] تفسير نور الثقلين، جلد 4، صفحه 302، شماره 221( ذيل آيه 56 سوره احزاب).
[23] التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، مادّه« صلو»( با اقتباس و نقل به معنا).
سردار سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده شهید سپاه قدس و ابو مهدی المهندس معاون سازمان نیروهای مردمی عراق به همراه ۸ تن از یارانشان بامداد جمعه ۱۳ دی در مسیر فرودگاه بغداد به دستور دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا و با پهپادهای وزارت دفاع این کشور (پنتاگون) ترور شده و به شهادت رسیدند.
در اولین گام انتقام این عملیات تروریستی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساعت ۱:۲۰ بامداد ۱۸ دی «دهها» موشک بالستیک به سوی پایگاه عینالاسد آمریکا واقع در استان الانبار عراق شلیک کرد.
در بخشی از اطلاعیه روابط عمومی سپاه پاسداران آمده بود: رزمندگان شجاع نیروی هوافضای سپاه طی عملیاتی موفق به نام عملیات شهید سلیمانی، با رمز مقدس یا زهرا (س) با شلیک دهها موشک فروند زمین به زمین، پایگاه هوایی اشغالی ارتش تروریستی و متجاوز آمریکا موسوم به عینالاسد را در هم کوبیدند.
پایگاه نظامی عینالاسد که در زمان دیکتاتوری صدام حسین القادسیه نام داشت، دومین پایگاه هوایی بزرگ عراق است که در ۱۰۸ کیلومتری غرب شهر رمادی واقع شده و در سال ۲۰۰۳ به اشغال نیروهای آمریکایی در آمد و تا سال ۲۰۱۱ در تصرف آنان بود. در پایان سال ۲۰۱۴ و به قصد «مبارزه با داعش»، بار دیگر این پایگاه در اختیار نظامیان آمریکایی حاضر در ائتلاف بینالمللی ضد داعش قرار گرفت.
حاشای واشنگتن، تردید رسانهها
ساعاتی پس از انتقام موشکی ایران، دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا توییت کرد: از ایران موشکهایی به دو پایگاه نظامی واقع در عراق شلیک شده است. ارزیابی تلفات و خسارات الآن در جریان است. تا الآن همه چیز خوب بوده! ما قدرتمندترین و مجهزترین ارتش کل جهان را داریم! فردا صبح بیانیهای صادر میکنم.
اخبار ضدونقیضی در مورد میزان خسارات و تلفات وارد شده به نظامیان آمریکایی مستقر در این پایگاه از همان ساعات نخست موشکباران منتشر شد.
یک مقام عراقی ساعاتی پس از موشکباران مذکور اعلام کرد که پایگاه هوایی عینالاسد در استان الانبار در غرب این کشور با ۹ موشک بالستیک ایرانی هدف قرار گرفت. وی افزود که هنوز خبری در مورد خسارت یا تلفات ناشی از حمله موشکی در دست نیست.
برخی منابع نیز خبر دادند که این حمله دستکم ۸۰ کشته و ۲۵ زخمی بر جای گذاشت.
شبکه خبری آمریکایی سی ان ان سه روز پس از موشکباران و در کادرهایی بسته نخستین تصاویر ویدیویی را پیامدهای حمله پایگاه عینالاسد منتشر کرد.
آروا دامون خبرنگار این شبکه با حضور در ویرانههای بر جا مانده از آنچه زمانی یک پایگاه مجهز نیروهای آمریکا بود، فیلمی مستند از خرابیهای ناشی از اصابت موشکهای ایران را به تصویر کشید.
وی در گزارش خود گفت که تقریباً هیچ چیز از پایگاه باقی نمانده و خیلی عجیب است که در چنین ویرانهای، به کسی آسیب نرسیده باشد. گویا ساعاتی پیش از حمله، یک هشدار اولیه داده شده و نیروها از قبل باخبر شده بودند که ممکن است اتفاقی رخ دهد. حدود ساعت ۱۱ شب سرباران آمریکایی شروع به پناه گرفتن در پناهگاههای زیرزمینی کردند. حدود ساعت یک بامداد اولین موشک اصابت کرد.
خرید زمان؛ اطلاعرسانی قطرهچکانی
در همان روزهای نخست پس از واکنش ایران، روزنامه واشنگتنپست نیز به نقل از یک مقام نظامی که در پایگاه عینالاسد حضور داشت، نوشت که در نتیجه این حملات، دستکم دو نظامی آمریکایی از پنجره یک برجک دیدبانی به بیرون پرتاب شده و دهها نفر دیگر نیز از حال رفتند.
مقامهای آمریکایی به تدریج و با سیاست «اطلاعرسانی قطرهچکانی» تلاش کردند واقعیتهای مکتوم این حملات را اندکاندک منتشر کنند. در همین رابطه ائتلاف بینالمللی ضد داعش تحت رهبری آمریکا ۲۶ دی اذعان داشت که در حمله موشکی ایران ۱۱ نظامی آمریکایی آسیب دیدهاند.
این ائتلاف در بیانیه خود اعلام کرد در حالی که هیچ نیروی نظامی در حمله ایران به عینالاسد کشته نشدند، «چندین نظامی» به دلیل علائم آسیب مغزی ناشی از انفجار، تحت معاینه و مداوا قرار گرفتند.