eitaa logo
قاریان افضل ایران
179 دنبال‌کننده
6هزار عکس
4.6هزار ویدیو
155 فایل
خداوندا بفزونی جود و فروغ وجودت، که جان به وی جویا و خرد به وی گویا شده، گویائی ما را توانائی شمار نعمتهای تو ارزانی دار
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷اگر همسرت زشته!!! زن و مرد باید به همدیگر خوش‌بین باشند و هر کدام عیب را از خود بدانند، و به دیگری نسبت ندهند. اصلاً عیب دیدن کار خوبی نیست. وقتی می‌خواهید از منزل خارج شوید اهل خانه را خشنود کنید و بیرون بیایید وقتی هم خواستید وارد خانه شوید بیرون در استغفار کنید و صلوات بفرستید و هر ناراحتی که داری بیرون بگذارید و با روی خوش داخل شوید تا اهل خانه هم با روی خوش به استقبال شما بیایند. کمال زن و مرد در این است. اگر زن و بچه‌ات زشت و بد به نظرت آمدند، به خودت بگو: درست نگاه کن، خدا آن‌ها را درست کرده، مصنوع خدا مگر زشت و بد می‌شود؟! 💠حاج اسماعیل دولابی
نمک ، واکسن ۷۲ گانه طب اسلامی 🌕 نمک (طبیعی) دارای طبع گرم و خشک است و رطوبت اضافی و سرمای معده را از بین می‌برد. در نتیجه باعث هضم بهتر غذا می‌شود  🔰حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند :  هرکس غذای خود را با نمک آغاز کند و با نمک به پایان ببرد، از ۷۲ درد که جذام و برص (پیسی ) از آن جمله است در امان می‌ماند 📚المحاسن ج ۲ ص ۴۲
❇️ در الزمان کارها برعکس می شود‼️ 🔰حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «از نشانه های آخرالزمان و نزدیکی ظهور امام زمان آن است که : 👈 اغلب مردم باسواد میشوند ولی عده ی مردم دانا و آگاه کمتر می شود؛ 👈 فرمانروایان و حاکمان و مامورین بیشتر می شوند ولی افراد امین و مورد اعتماد مردم کمتر می شوند؛ 👈 باران ها در همه جا افزایش می یابد ولی سبزه ها و گیاهان کمتر می شود.» 📙(تحف العقول صفحه ی 63) # ایران_ما مجاهد #
عاشقانه ای ناب / همسر علامه طباطبایی؛ آیا شما می توانید تحمل کنید ؟! ✍فرض کنید دختر یک خانواده ی ثروتمندی هستید در تبریز.، با یک طلبه ساده، ازدواج میکنید و بخاطر ادامه تحصیل همین طلبه ی ساده راهی نجف میشوید. گرما و غربت شهر نجف را در نظر بگیرید، خدا به شما فرزندی میدهد. بعد این فرزند می میرد! دوباره فرزند میدهد، در همان بچگی می میرد! فرزند سوم هم می میرد …!! 🔸 فقر گریبانتان را گرفته، در حدی که یکی یکی، اسباب خانه را میفروشید، حتی رختخواب! 🔸اگر دختر ثروتمندی باشید و این فقر و نداری، روال زندگی مشترکتان شود چه بر سر اعتقاد و حوصله و صبوری و اخلاقتان می آید؟؟ 🔸نقش همسر علامه همیشه مرا به فکر فرو میبرد.علامه درباره ایشان گفته بودند: ” من نوشتن المیزان را مدیون ایشانم” !! یا “اگر صبر حیرت انگیز همسرم نبود من نمیتوانستم ادامه ی تحصیل بدهم. 🔸علامه در جایی فرموده بودند “ایشان وقتی در قم رو به حضرت معصومه سلام میدادند من جواب خانوم را میشنیدم! همچنین هنگامی که زیارت عاشورا میخواندند من جواب سلام امام حسین (علیه السلام) را میشنیدم!”
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منبر کوتاه 🔸ساده ترین و سریع ترین راه رسیدن به خدا 🔹استاد حسینی قمی 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و روبیکا و بله و گپ و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زنده یاد حجت الاسلام حاج آقا یگانه مرقی. 🕌🕌دوران امامت حضرت امام جواد (علیه السلام) امام جواد (علیه السلام) در دهم رجب و به قولی در نوزدهم ماه رمضان سال 195 هجری به دنیا آمدند. مادر آن حضرت سبیکه و اهل نوبه از مناطق افریقا و از خانواده ام‌المؤمنین ماریه قبطیه بود. (4) القاب امام جواد (علیه السلام) عبارتند از: زکی، مرتضی، تقی، قانع، رضی، مختار، متوکل و جواد. (5) علاوه بر بیانات و نصوصی که از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر ائمه اطهار (علیهم السلام) در امر امامت حضرت جواد (علیه السلام) آمده، امام هشتم به مناسبت‌های گوناگون، به امامت ایشان تصریح کرده و آن حضرت را به عنوان جانشین خود به شیعیان معرفی فرموده‌اند. صفوان بن یحیی از یاران امام رضا (علیه السلام) می‌گوید: "از آن حضرت سؤال کردم: «اگر برای شما حادثه‌ای پیش آمد، به چه کسی باید پناه ببریم؟» با دست خود به اباجعفر (علیه السلام) اشاره فرمودند. عرض کردم: «جانم به فدایتان! این فرزند فقط سه سال دارد!» فرمودند: «چه مانعی دارد؟ عیسی بن مریم سه ساله بود که بار سنگین مسؤلیت پیامبری را به دوش می‌کشید.» (6)" کسانی که از حضرت رضا (علیه السلام) درباره امامت امام جواد (علیه السلام) روایت کرده‌اند بسیارند؛ از جمله: علی بن جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام)، صفوان بن یحیی، معمر بن خلاد، حسین بن بشار، ابن ابی نصر بزنطی و ابن قیاما واسطی. (7) با تولد امام جواد (علیه السلام) توطئه‌های دشمنان واقفی امام رضا (علیه السلام) خنثی شد، به ویژه واقفیه که به آن حضرت چنین ایراد می‌گرفتند: «که چگونه تو امام هستی با این که فرزند نداری؟» از این رو امام رضا (علیه السلام) از حضرت جواد (علیه السلام) به عنوان مولودی پر برکت برای شیعیان یاد می‌کردند. (8) اوضاع سیاسی عصر امام جواد (علیه السلام) در دوران امامت هفده ساله امام جواد (علیه السلام)، مأمون به گفت و گوی علمی با مذاهب، نحله‌ها و ادیان گوناگون توجه کرد، به همین سبب، مجالس مناظره تشکیل می‌داد تا رؤسای این گروه‌ها به بحث و استدلال بپردازند. او بیت‌الحکمه را در سال 215 هجری در بغداد تأسیس کرد. وی به معتزله گرایش داشت و عقیده آنان را درباره خلق قرآن پذیرفته بود، ولی محدثان بغداد به ویژه احمد بن حنبل و پیروانش به شدت با این دیدگاه مخالف بودند و آن را بدعت می‌دانستند. خوی استبدادی مأمون، موجب شد تا دستور دهد احمد بن حنبل را به تازیانه بستند و به زندان انداختند. (9) مأمون در سال 218 قمری درگذشت و برادرش معتصم جانشین وی شد. (10) وی به استخدام ترکان پرداخت و در سال 220 قمری سامرا را تأسیس کرد و پایتخت را به آن جا منتقل نمود. (11) در این زمان، نهضت کلامی معتزله چنان قدرتمند شده بود که محیط فرهنگی و فکری بغداد و برخی دیگر نقاط جهان اسلام را به اشتغال خود درآورد. خردسالی امام جواد (علیه السلام)، دست‌آویزی شد تا آنان از مبانی عقیدتی شیعه خرده‌گیری کنند و به اصل امامت شیعه بتازند که آن حضرت در پاسخ آنان، با بیانی مستدل توطئه آنان را خنثی کردند. (12) امام جواد (علیه السلام) در ابتدای امامت، با مشکلاتی رو به رو بودند که پذیرش امامت ایشان را با ابهام رو به رو کرد. گروهی از شیعیان، بر امامت موسی بن جعفر (علیه السلام)، توقف کردند. این گروه را واقفیه می‌گویند. (13) این گروه هنوز در دوران امام جواد (علیه السلام)، در میان شیعیان حضور داشتند. دسته‌ای دیگر از شیعیان به برادر امام رضا (علیه السلام) عبدالله بن موسی مراجعه کردند و چون او را در پاسخ به پرسش‌هایشان ناتوان دیدند، وی را رها کردند. گروهی دیگر به امامت احمد بن موسی معتقد شدند. یکی از موضوعات مهم که در دوران زندگی امام جواد (علیه السلام) مطرح بوده، ازدواج ایشان با ام‌الفضل دختر مأمون است که این موضوع در تاریخ اسلام، به گونه‌های مختلف بررسی و اظهار نظر شده است. هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا (علیه السلام) از خراسان به بغداد رفت، شیعیان امامی، امام جواد (علیه السلام) را به امامت برگزیدند. از این رو، مأمون احساس خطر کرد؛ زیرا در مدینه رقیبی سرسخت و مدعی امامت موروثی اهل بیت (علیهم السلام) وجود داشت. (14) از سوی دیگر، مأمون به قتل امام رضا (علیه السلام) متهم بود و بایست با امام جواد (علیه السلام) به گونه‌ای رفتار می‌کرد که خود را از موضوع اتهام خارج کند. از این رو، با نوشتن نامه‌ای همراه با اکرام و احترام، آن حضرت را به بغداد دعوت کرد تا هم از نزدیک ایشان را زیر نظر داشته باشد و هم ارتباط شیعیان با ایشان را کنترل نماید و هم با خوش‌رفتاری با ایشان و تزویج دخترش با آن حضرت، مسأله اتهام مشارکت در قتل امام رضا (علیه السلام) را از خود دور کند. شیخ مفید ازدواج امام جواد (علیه السلام) با ام‌الفضل را از روی علاقه مأمون به آن حضرت و اعتقاد او به مراتب فضل ایشان دانسته است. (15) بسیاری از تاریخ‌نگاران بر ا
ین باورند که این ازدواج توطئه‌ای بوده که مأمون آن را برای رسیدن به مقاصد خود ترتیب داد. برخلاف گروه اول که علاقه مأمون به امام جواد (علیه السلام) را عامل این ازدواج مطرح کرده‌اند. با شناختی که در تاریخ از مأمون وجود دارد و با توجه به ویژگی‌های شخصی وی، اهداف دیگری نیز می‌توان برای اقدام او ترسیم کرد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: - تظاهر به دوست داشتن خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) - در امان ماندن از قیام و شورش علویان؛ - مأنوس شدن امام جواد (علیه السلام) با زندگی درباری؛ - تولد کودکی از نسل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای خاندان مأمون؛ (16) - نظارت بر امام جواد (علیه السلام) و بستن راه هر گونه خطر احتمالی از جانب امام؛ - محدود و مسدود کردن روابط آن حضرت با پیروانش و سایر مسلمانان؛ - جلوگیری از گسترش جلالت علمی و علوشان مقام معنوی امام جواد (علیه السلام). (17) در هر صورت، مسلم است که مأمون به هیچ یک از اهداف یاد شده نرسید و امام جواد (علیه السلام) چندی پس از ازدواج با ام‌الفضل به مدینه بازگشتند و شیعیان توانستند با ایشان ارتباط داشته باشند. آن حضرت در سال 215 قمری وقتی مأمون عازم جنگ با رومی‌ها شد، از وی اجازه سفر حج خواستند و به حجاز بازگشتند تا خلافت عباسی از این ازدواج مشروعیتی کسب نکند. آن حضرت تا زمان خلافت معتصم در مدینه ساکن بودند و به زندگی خانوادگی، کشاورزی و رسیدگی به امور شیعیان و راهنمایی آنان مشغول بودند. هنگامی که معتصم به خلافت رسید، از جانب آن حضرت احساس نگرانی کرد؛ از این رو به والی مدینه دستور داد امام جواد (علیه السلام) و ام‌الفضل را به بغداد اعزام کند. با ورود امام جواد (علیه السلام) در سال 220 هجری به بغداد، (18) معتصم به جوسازی و تحریک و شهادت دروغین علیه آن حضرت پرداخت. معتصم هم چون مأمون، بزرگان مذاهب گوناگون را به مناظره و مجادله با امام جواد (علیه السلام) دعوت می‌کرد تا شاید در این گفت وگوها لغزشی از امام پیش آید، اما عظمت علمی آن حضرت، موجب اعتبار بیش‌تر ایشان گردید. (19) معتصم که نتوانست شخصیت آن حضرت را تخریب کند، تصمیم گرفت ایشان را به قتل برساند. (20) بدین منظور ام‌الفضل را مأمور این کار کرد و او امام جواد (علیه السلام) را مسموم نمود و آن حضرت را به شهادت رساند. (21) بعد از شهادت آن حضرت در 29 ذی‌القعده سال 220 قمری (22) جنازه ایشان را در جانب غربی بغداد در گورستان قریش پشت قبر جدش موسی بن جعفر (علیه السلام) به خاک سپردند. (23)
📌 نسل جدید را با انقلاب اسلامی آشنا کنیم. ۱۰ توصیه برای تربیت 🔹دهه شصتی‌های دیروز که دهه فجر را با بستن کاغذ کشی به دیوار کلاس و درست کردن روزنامه دیواری جشن می‌گرفتند، حالا مادر و پدر شده‌اند و باید بچه‌هایشان را برای جشن انقلاب آماده کنند. اما وظیفه تربیت نسل انقلابی چطور محقق می‌شود❓ 🔹 برای بچه‌ها خاطره بسازیم ما نمی‌توانیم بعضی موضوعات را با ریشه‌هایش برای بچه‌ها بیان کنیم. شاید بهتر باشد که در این سال‌ها با رقم زدن خاطراتی خوش برای بچه‌هایمان، زمینه‌های تربیت انقلابی را در آنها شکل دهیم. همین که بچه‌های کوچک در مناسبت‌هایی مثل دهه فجر ببینند که حال و هوای خانه عوض شده است، مادر برایشان پرچم ایران درست کرده است یا با پرچم ایران عکس یادگاری بگیرند؛ اینها بهانه‌های جالبی است که باعث می‌شود؛ دهه فجر در خاطر بچه‌ها، ذهنیت‌های خوشی داشته باشد. بچه‌ها را با شعرها و سرودهای خوب انقلابی آشنا کنیم. موسیقی و شعر به بچه‌ها حس‌های ماندگاری می‌بخشند. 🔹توجه ویژه به کودکان در مناسبت‌های انقلابی در جریان اتفاقات و مناسبت‌های انقلابی برای بچه‌ها شخصیت ویژه‌ای قائل بشویم و با ابتکاراتی ساده به این روزها رنگ و بوی خاصی بزنیم. ساختن سربندی با طرح پرچم ایران، پوشاندن لباسی با عکس شهیدان، سربندی با عنوان «من انقلابی‌ام» و... 🔹در راهپیمایی عکس بگیرید قدیم‌ترها در آلبوم‌های خانوادگی خانواده‌های انقلابی از راهپیمایی روز قدس و ۲۲ بهمن عکس‌های بامزه‌ای پیدا می‌شد. یادتان باشد که از حضور بچه‌هایتان در راهپیمایی‌ها عکس یادگاری بگیرید و بگذارید که خاطره خوش این روزها برای بچه‌ها ثبت شود تا اگر با وجود ذوق و شوق شما، رسانه‌ای از فرزندتان عکس نگرفت، خودتان از فرزندتان عکس و فیلم داشته باشید و برایش ثبت کرده باشید. 🔹داستان را چاشنی کار کنید کم‌کم که بچه‌ها بزرگتر می‌شوند؛ لازم می‌شود که از اصل انقلاب و چیستی و چرایی‌اش بدانند. داستان هایی شامل بر فلسفه انقلاب، ظلم ستیزی و عدالت خواهی و اسلامی شدن، چهره امامین انقلاب، شهدا و امیدبه آینده را به زبان کودکانه برای بچه‌هایمان بگوییم. بچه‌های دهه شصت شعر معروفی داشتند «انار دونه دونه، خمینی (ره) مهربونه/ می‌خوام برم به پیشش/ دست بزنم به ریشش/ بگم خمینی (ره) جونم/ درد و بلات به جونم» شعرهایی مثل این به بچه‌ها کمک می‌کند که بچه‌ها پیوندهایی از این دست با انقلاب و شخصیت‌هایش پیدا کنند. 🔹خودمان را با تاریخ تحلیلی مجهز کنیم رهبر انقلاب فرمودند که در بیان خیانت‌های رژیم پهلوی کم کاری کرده‌ایم. خودمان مطالعه کنیم و مجهز باشیم تا بتوانیم مجهز کنیم 🔹میهن دوستی، جزء مهمی از انقلابی‌گری برای انقلابی بودن فرزندان مان باید علاقه به کشورمان را در دلشان بنشانیم. بگذاریم بچه‌هایمان به وطن شان احترام بگذارند، آن را دوست بدارند و خودشان را موظف به رشد آن بدانند. مگر جز اینست که ایران ام‌القرای جهان تشیع و بقول سردار دلها قرارگاه حسین بن علی(ع) است. 🔹پرچم بالا بماند/ نمادها را جدی بگیریم «در دهه فجر بر سر در هر خانه‌ای پرچم جمهوری اسلامی بزنید» این توصیه رهبر به خانواده‌های ایرانی است. برای بچه‌هایمان بهانه‌های مختلفی جور کنیم که پرچم ایران را درست کنند و آن را در جاهایی که دوست دارند، نصب کنند. بگذارید محبتشان به نماد کشور و جمهوری اسلامی زیاد بشود. 🔹زندگی و مرگ غریبانه؛ عاقبت وطن فروشی چهره سیاه خائنان به کشور را برای بچه‌هایمان تبیین کنیم. داستان خیانت شاهان پهلوی و میرزا آقاخان نوری‌ها، سلطنه و میرزاها را در میان قصه‌های بچه دبستانی‌ها جا بدهیم و بگذاریم «بدمن» قصه‌هایشان، خائنان به ایران و اسلام باشند. 🔹اصول سیاسی را کم کم بیاموزیم از وقتی بچه‌ها کم کم یاد می‌گیرند که وارد بحث های سیاسی بشوند؛ به آنها شخصیت بدهیم تا کم‌کم اصول بحث‌های سیاسی را یاد بگیرند؛ مثلا حتما بدانند که هر چه شنیدند، معتبر نیست و اگر کسی به آنها چیزی گفت چرایی آن را هم بپرسند. این چرا گفتن به بچه‌ها کمک می‌کند که فلسفی و محکم بار بیایند. از طرف دیگر مواظب باشید که بحث سیاسی منجر به نفی اصل انقلاب نشود. همین می‌شود که وقتی سال ۸۸ جوان‌هایی دیدند که کاندیدای محبوب‌شان که اتفاقا بعضی چهره‌های انقلابی هم کنار او بودند، رای نیاوردند؛ به قانون احترام نگذاشتند و دچار اشتباه شدند.
با سلام و تبریک میلاد امام جواد.. آن شالله آخرین قسمت مجموعه تقسیم امشب اهدا می شود و اگر سعادت بود.. متعاقبا از این نمونه ارسال خواهد شد
🌸کانال مشاوره مهر امین🌸 شما میتوانید سوالات خود را به صورت ناشناس با مشاوران ما از طریق لینک های زیردر میان گذاشته و پاسخ آنرا بدون واسطه دریافت نمایید. 🌺یادمون باشه موفقیت یک آرزو نیست بلکه یک دستاورد است.🌺 با ما از طریق لینک های زیر همراه باشید😊 @Dr_tahereh_noori @keramati_moez @Sadeghrezaee61 @mhsayah @GhAfarpoor110 @Counseling_hossein @tarig_zendgi لینک کانال مشاوره مهر امین: @Moshavere_Mehr_Amin
Akbar khyrkhah: بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی ««قسمت چهل و یکم»» سه روز بعد ... محمد و معاون وزیر در اتاق کارِ معاون گفتگو میکردند. محمد گفت: شبنم بازداشت هست و در طول این چند روز، اعترافات مهمی کرده. از داخل، حتی پدرش هم پیگیری آزادی دخترش نیست و تا این ساعت، جایی ثبت نشده که طالعی بخاطر دخترش به جایی مراجعه کرده باشه! معاون وزیر قند را به محمد تعارف کرد و محمد هم برداشت. معاون گفت: اطلاع دارم که حتی ویژه برنامه ای درباره شبنم ساخته بودند که به محض انتشار خبر فوتِش توسط نیروهایی در لباس شخصی و لباس نیروی انتظامی، به طور هم زمان در شبکه های معاند پخش کنند. محمد گفت: جالبه که حتی باباش برای آخر هفته دیگه، بلیط رفتن به انگلستان را هماهنگ کرده بوده و همین یکی دو ساعت قبل کنسل کرده! لابد میخواسته برای مصاحبه علیه جمهوری اسلامی و انداختن مردن دخترش به گردن نظام، بره اونجا. -برنامه ات برای شبنم چیه؟ -اعترافات خوبی کرده. ولی حاضر نشده جلوی دوربین بیاد و بگه و بچه ها ضبط کنند تا به سمع و نظر عموم برسونیم. ما هم اصراری نداریم. تا الان هم هر کس خودش راضی بوده، جلوی دوربین اومده و حرف زده. مهم نیست. ما حداکثر یک روز دیگه باهاش کار داریم. چون بعدش طبق قانون، باید پروندش بفرستیم دادسرا و محاکمه و ... -بسیار خوب. اما خیلی مراقبش باشید. ما برگ برنده و بزرگترین علت حمله همه جانبه به ایران رو از دشمن گرفتیم. کسی که قرار بود کشته بشه و به خاطر وجهه ای که در مجامع بین المللی داره، شر بزرگی درست کنه و دامن انقلاب و مردم رو بگیره، الان پیش ماست. این پیروزی بزرگیه. -درسته. اما من منتظرم بهاییت و تجزیه طلبا و منافقا و بقیه ازاذل و اوباش، اقدام به اجرای پلن سوم و چهارم کنند! چون پلن اولشون خودسوزی اون مادر بود جلوی مقرّ پلیس امنیت اخلاق. با اون، شلیک کردند و ذهن جامعه رو آماده کردند برای یه اتفاق بزرگتر. -ینی مرگ شبنم به دست نیروهای حکومتی! -دقیقا. ولی با ورود به موقع بچه ها و ردی که ما ازش از آفریقا و خونه ثریا در لندن داشتیم، جلوی این فاجعه رو گرفتیم. الان شوک بزرگی به دشمن وارد شده. چون همه جوره منتظر بوده. پیش بینی من اینه که ممکنه ده دوازده تا دختر دیگه رو قربانی کنن ... همشون هم از قومیت های مختلف و به بهانه های مختلف ... تا بتونن به اندازه کشته شدن یکی مثل شبنم در دنیا سر و صدا ایجاد کنند. -بیچاره مردم. بیچاره اونایی که گول یه مشت ورشکسته میخورن. -آره واقعا. ما احتمالا به مدت یکی دو ماه، قتل و کشته سازی های مشکوک و سریالی خواهیم داشت و همش هم میندازن گردن نظام. ما که آماده ایم. باید رسانه ها بتونن مردم رو برای این شرایط آماده کنند. -دقیقا. ولی کدوم رسانه؟! ما هر جا باختیم، از بازی رسانه ای باختیم! -اتفاقا من بعد از خودسوزی اون خانمه، به چند جا نامه زدم و چند مدیر شاخص رسانه ای رو دعوت کردم و بهشون گفتم که حواستون باشه و زودتر از همه دنیا از حالا به بعد، روایت رو در دست بگیرید تا کار از دستمون در نرفته. حالا ببینیم و تعریف کنیم. -بسیار خوب. سوزان مشغوله؟ -عالی. شده معلم زبان فارسیِ نوردخت پهلوی. آرسن که افسر موساده ازش خواسته به نوردخت نزدیکتر بشه و رفتارها و فرهنگ زنان ایرانی رو در نوردخت تقویت کنه. بهش گفتم وانمود کن که همه توجهت به نوردخت هست اما کیس اصلی برای من آرسن هست و حواست بهش باشه تا به وقتش بهت بگم چیکار کن. -عجب استعدادی داره این دختر! چقدر باهوش و با اخلاص و ... -بله. البته کم نیستند از این دست نیروها که در دنیا و بغل دست یه آدمایی کاشتیم که حتی به عقل جن هم نمیرسه. -راستی از بابک برام بگو! -بابک مشغوله. چون خطِ فرهنگیِ سفارت انگلستان توسط ثریا از همه خط ها قوی تر دنبال میشه، به بابک گفتم شش دُنگ حواسش به ثریا باشه. ما هشدارهامون رو دادیم. در حوزه فرهنگ، نمیشه تماما امنیتی برخورد کرد. باید مقابله به مثل فرهنگی با کارهای قوی انجام بشه. -هفته دیگه به اتفاق آقای وزیر، قراره با جمعی از نخبگان جوانِ فیلمساز و فیلنامه نویس و رمان نویس دیدار کنیم. همشون حزب الهی نیستند. بچه مذهبی های رونده شده از این و اون داریم ... کسانی که صرفا ایران دوست و عاشق وطن هستند هم داریم. میز فرهنگی و بچه های روابط عمومی وزارت دارن کارای قشنگی میکنند. میخوام دقیقا همین خطی که گفتی فعال تر کنیم تا ان‌شاءالله شاهد کارای قوی تر باشیم. -توکل بر خدا. اگر کاری هم از دست من برمیاد، درخدمتم. چون مهم ترین و بهترین راهی که میشه هم سرمایه اجتماعی برای جامعه اطلاعاتی و امنیتی کشور به وجود آورد و هم فرهنگ سازی کرد، توجه به هنر و جذب حداکثری هنرمندان و بچه هایی هست که حرف برای گفتن دارن. -حتما. میگم آقا سید با شما ارتباط بگیره. 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 دیدار محمد و معاون وزیر تمام شد. وقتی به اتاقش رسید مس
تقیم رفت سراغ کشوی میزش و گوشیش درآورد و با خانمش تماس گرفت: محمد: سلام. خانمش: سلام از ماست قربان! احوال شما؟ محمد: دستبوسم. خانمش: نفرمایید آقا. چه خبر؟ محمد: دلتنگم. خانمش: به حق چیزای نشنیده! محمد: جدی میگم. چقدر بدجنسی تو! خانمش: بذاردو دقیقه از مکالمه مون بگذره ... بعدش بهم بگو بدجنس! بعد از دو هفته زنگ زده و لیچار بارم میکنه! محمد: بچه ها خوبن؟ خانمش: بعله. شما خوبین؟ همکاراتون خوبن؟ جسارتا کِیساتون چطورن؟ محمد: همه سلام رسونن. شام چی داریم؟ خانمش: موفق باشی. خدانگهدار! محمد: الوووو ... چرا قطع میکنی؟ چی گفتم مگه؟! خانمش: هیچی. چون خدا خدا میکردم یه بار تماس بگیری و ازم نپرسی شام چیه؟ ناهارچیه؟ بعدش چیه؟ چاییت چیه؟ نسکافت چطوریه؟ محمد: آهان. از اون لحاظ؟ باشه. سوالات دیگه میپرسم. نظرتون درباره فیلترنیگ چیه و آیا اساسا وقتی قراره موقع دعوا و فتنه و آشوب، همه چیو فیلتر کنیم، دیگه تشکیل لشکر سایبری و گردان مجازی و این چیزا در دوران صلح فایده ای هم داره؟ خانمش: با تشکر از سوال خوبتون و این موقعیتی که در اختیارم گذاشتید باید خدمتتون عرض کنم که خیر! هیچ فایده ای نداره. چون یا از اساس، تشکیل و هزینه کردن برای راه انداختن گردان و لشکر سایبری اشتباه بوده و یا الان قطع کردن اینترنت و کوتاه کردن دست نیروها به نت و انتظار اثرگذاری در فضای مجازی از بیخ و بن غلطه! مگه میشه اسلحه و عرصه جنگ از گردان مجازی بگیری و بعدش بگی بفرما اثرگذار باش؟! محمد که دهانش باز مونده بود گفت: تو واقعا برای این سوال آمادگی داشتی؟! چقدر قشنگ و فوری جوابم دادی! خانمش با یک حالت پُز و تفاخر خاصی گفت: هیچ وقت یک زن را دست کم نگیر! مخصوصا یک زنِ خانه دارِ اهل مطالعه. محمد با خنده و شیطنت خاص خودش گفت: من غلط بکنم بانو! نگفتی! شام چی داریم! خانمش: خوش گذشت. سر شب که میایی برای بچه ها لبو و شلغم بخر. کاری نداری؟ محمد: تشکر. چشم. یاعلی. 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 شب شد. محمد داشت جمع و جور میکرد که بره خونه و پس از یکی دو هفته پیش زن و بچه هاش باشه که تلفن اتاقش زنگ خورد. مجید بود. گفت: سلام. وقتتون بخیر. محمد: سلام آقا مجید. مجید راستی به دکتر گفتی کلا پرونده زندیان و اصل و مهشید دست خودش باشه؟ مجید: بله. گفتم. پرونده مهشید و نقشی که در سازماندهی راه پیمایی همجنس بازها داشت فرستادیم دادگاه. محمد: به دکتر بگو حواسش به زندیان و اصل باشه. اینا حکم لونه زنبور میکنن. خط رو نسوزونن که فعلا باهاشون کار داریم. مجید: چشم. کار مهمی باهاتون داشتم. محمد: جان. بگو! مجید: قربان سیستمتون روشنه؟ محمد: روشن میکنم. چی شده؟ مجید: گزارش شده که یه دختر خانم در مقر پلیس امنیت اخلاق از دنیا رفته! محمد: بسم الله. شروع شد. پلن سه! مجید: منظورتون از پلن سه متوجه نمیشم! محمد: هیچی. مشخصاتشو میگی؟ مجید: بله. دختر ... کورد ... اهل سنت! محمد: نگفتم؟ پلن سه! و به زودی نفرات و قربانیان بعدی ... محمد همین طور که داشت سیستمش روشن میکرد پرسید: نام و نام و خانوادگی؟ مجید گفت: خانم مهسا امینی!! پایان ««والعاقبه للمتقین»» @hadadpour قسمت آخر داستان واقعی تقسیم 👌👌 قاریان افضل ایران.. عاشقان عترت و قران.. ین پست برا یاران خصوصی هست ذخیره کنید هرصبح و شام با ولی امر مسلمین جهان زمزمه کنید
هدایت شده از کانال میز معارف
00528-dastavard-haye-enqelab.pdf
2.61M
📒دستاوردهای انقلاب اسلامی ⏪با گذشت نزدیک به چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی نگاهی به گذشته و مقایسه آن با امروز نشان‌دهنده عمق تحولی است که ملت ایران آن را تجربه کرده است. 🔺قابل استفاده در کلاس های درسی 🔰میزمعارف @mizemaaref
يک ضرب المثل میلقری ميگه: برای پختن یک املت خوشمزه، حداقل باید یک تخم‌ مرغ شکست؛ يعنی برای بدست آوردن هر چيزی، بايد هزينه‌ای پرداخت كرد! اين هزينه گاهی زمان شماست، گاهی پول شماست، گاهی گذشتن از خوشی‌هاست، گاهی گذشتن از خواب راحته! هر موفقيتی بهايی دارد... ❣ ┅┄تا جان ندهی به سوی جانان نرسی ┅┄