مناجات با خدا - حضرت رقیه(س)
به روسیاهی ام اقرار میکنم العفو
برای خوب شدن کار میکنم العفو
مرا تو میخری و پاک می کنی اما
منم که آینه را تار میکنم العفو
رسیده ام که خودم را نشان تو بدهم
به هر بهانه ای تکرار میکنم العفو
خودت اجازه ی شب زنده داری ام دادی
که با اجازه ات اصرار میکنم العفو
خودت بگیر دو دست مرا که من خود را
بدون تو همه جا خار میکنم العفو
از اینکه عفو تو شد شاملم ولی من با
گناه کردنم انکار میکنم العفو
زمان تشنگی یاد "حسین" می افتم
به یاد کودکش افطار میکنم - العفو
همان که گفت زمان قدم زدن "بابا"
ز درد تکیه به دیوار میکنم - العفو
ببین به پای مناجات گریه میریزم
به یاد عمه ی سادات گریه میریزم
#محمد_حسن_بیات_لو
#مناجات_با_خدا_ماه_رمضان
#حضرت_رقیه_س_مرثیه
@aleyasein
حضرت رقیه(س) - مرثیه
ميانِ بستر خاكم...بيا كه غمگينم
بيا دوباره سر زانوى تو بنشينم
گمان نميكنم اصلاً مرا تو بشناسى
به باورِ تو نگنجد پدر كه من اينم
شبى به بزمِ شرابى شبى به كنجِ تنور
چه مى شود كه بيايى شبى به بالينم
ز روى ناقه فتادم به خاك و دشمن زد
ز ضربِ ضربه ى ظالم دگر نمى بينم
خدا كند كه بيايى...وگرنه مى ميرم
ميانِ بستر خاكم...بيا كه غمگينم
#آرمان_صائمى
#حضرت_رقیه_س_مرثیه
@aleyasein
امام حسین(ع) - مناجات روز چهارم رمضان
دارم امشب از گناهانم خجالت می کشم
از گناهان فراوانم خجالت می کشم
سر به زیر انداختم، از روی تو شرمنده ام
بازهم سر در گریبانم، خجالت می کشم
اشک را از من گرفته این گناه لعنتی
دارم از خشکی چشمانم خجالت می کشم
من زمین خوردم دوباره، باز دستم را بگیر
من از اینکه سست ایمانم خجالت می کشم
پر نمی گیرم به سوی آسمانت چون شده
این هوای نفس زندانم، خجالت می کشم
لطف های بی حسابت زود یادم می رود
من که قَدرت را نمی دانم خجالت می کشم
باز آوردی مرا که چوب کاری ام کنی
من از اینکه باز مهمانم خجالت می کشم
دارم از این حسرت کرببلا دق می کنم
من که از دوری جانانم خجالت می کشم
از همان روزی که بین روضه می گفتم حسین
مادرت می گفت: ای جانم ... خجالت می کشم
جان زهرا آبرویم را بخر فردای حشر
فاش گردد روی پنهانم خجالت می کشم
آمدم با سر به زیری تا مرا حُرّم کنی
من از این حال پریشانم خجالت می کشم
#وحید_محمدی
#امام_حسین_ع_مناجات
@aleyasein