eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
6هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
950 ویدیو
118 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین علیه‌السلام ما نیافتادیم شُکرت از قلم ای جان حسین باز می‌گوییم هردَم  دَم به دَم ای جان حسین مادرت فریاد می‌زد یابُنَیَ....سوختیم آذری‌ها تا که گفتند از حرم ای جان حسین نامِ ما را قبلِ ما زهرا نوشته یک به یک مادرت تا گفت گفتیم از عَدَم ای جان حسین هرچه ما داریم از خاکِ عزاداریِ توست روضه آری بشکند پشتِ ستم ای جان حسین شیعه با این روضه‌ها قد راست کرده تا اَبَد دارم از این اشکها تیغِ دودَم ای جان حسین دلخوشیِ ما از این دنیا فقط عشق است عشق با تو می‌سازیم با هر بیش و کم ای جان حسین قبلِ نامِ مادرم نامِ تو را آموختم با اذانش گفت وقتی مادرم ای جان حسین این کریمیِ تو ما را یاکریمت کرده است ما گِره خوردیم با اهلِ کَرَم ای جان حسین شُکر دستم پیش این و آن نمی‌گردد دراز شُکر هستم با تو تنها محترم ای جان حسین هرچه از عمرم اگر مانده است می‌گویم حسین سیر هستم از همه غیر از حرم ای جان حسین در خرابه خوابِ بابا دیده و بی حال بود می‌نوشت از اشکها با قَدِ خَم ای جان حسین (حسن لطفی ) @aleyasein
خواست بابا گفتنِ او بی صدا باشد نشد عمه می‌کوشید از این سر  جدا باشد نشد داد بر دیوار تکیه تا کمی بازی کند عمه دستش را گرفته رویِ پا باشد نشد با پدر می‌گفت با گریه  عمویم پس کجاست کاش می‌شد آرزوهایش دوتا باشد نشد چند باری دخترک چرخاند سر را در بغل گشت شاید که برای بوسه جا باشد نشد آمد آهسته بگوید روسری‌هایم چرا... مثل رگهای گلویت نخ نما باشد نشد آه میبخشی که اینجا را بهَم من ریختم هرچه کردم که سرت ویران‌سرا باشد نشد آرزویم بود با اصغر بخوابم باز هم دخترت می‌خواست تا در بوریا باشد نشد خواست گوید با همان وضعی که دارد سینه‌ات حتم دارم جا برای ما سه تا باشد نشد زجر را گفتند اما باز در گوشش نرفت ضربه‌های تو نباید بی هوا باشد نشد (حسن لطفی) @aleyasein
خودم را می‌کِشم سویت دو پایِ ناتوان را نَه غمم از یاد بُردم   طعنه‌های کودکان را نَه سرِ تو رفت و قولت نه   یقینم بود می‌آیی به عمه صبر دادی  دخترِ شیرین‌زبان را نَه تمام دختران خوابند زیرِ چادرِ عمه یتیمت را ببر  سربارم  اما  عمه‌جان را نَه خداصبرت دهد دیدی که می‌خندند بر وضعم که بر هر زخم طاقت داشتم  زخم زبان را نَه شنیدم غارتت کردند و عُریانت  به خود گفتم که دزدان را نمی‌بخشم  خصوصا ساربان را نَه حلالت می‌کنم ای تازیانه سنگ خاکستر حلالت می‌کنم ای خار   اما خیزان را نَه همینکه چوب می‌خوردی لبانم چاک می‌خوردند به او گفتم بزن من را  ولیکن آن دهان را نَه طنابی در تمام شهر دورِ گردنِ ما بود فقط گفتم بکش مویم   ولی این ریسمان را نَه گذشتم با مکافات از حراجیِ یهودی‌ها من عادت داشتم بر درد ، درد استخوان را نَه به من برمی‌خورَد ما سفره‌دارِ عالمی هستیم بیاندازید سویم سنگ  اما تکه نان را نَه اگرچه کودک و پیرش هولم دادند و مو کندند پدر  بخشیدم آنان را   ولی پیرِزنان را نَه (حسن لطفی) @aleyasein
تشنه‌ای در پنجه‌ای سیراب گیر اُفتاده بود کودکی در حمله‌ی اعراب گیر اُفتاده بود بعدِ بابا آبِ خوش از حنجرش پایین نرفت در گلویش جرعه‌های آب گیر اُفتاده بود کاش در تاریکیِ صحرا نمی‌دیدش کسی دخترک از دستِ این مهتاب گیر اُفتاده بود بارها از رویِ نِی بابا به داداش می‌رسید آی خواهر دخترم دریاب ...  گیر اُفتاده بود زجر آوردش به روی ناقه‌ای انداختش مثل آن ماهی که در قلاب گیر اُفتاده بود این طرف از زجر می‌خورد آنطرف از حرمله مثل آن برگی که در گرداب گیر اُفتاده بود چشمهایش گرم می‌شد می‌پرید از خوابِ ناز بسکه طفلی زیرِ پا در خواب گیر اُفتاده بود هیچکس در بینِ کوچه احترامش را نداشت آه با نان‌هایِ در پرتاب گیر اُفتاده بود (حسن لطفی) @aleyasein
﷽ زمینه مناجاتی زندگی را با عشق،نوشِ جان باید کرد  عشق در راهِ حسین،فَوَران خواهد کرد  تا بود چُنین بوده؛تا باد چُنین بادا (۲)  بی همگان به سر شود، غمی نیست بی تو به سر نمی شود حسین جان  ماهِ سرِ نیزه‌ی من! شبِ من  بی تو سحر نمی شود حسین جان  تو سفینه النجاتی یارا و من آن اسیر موج غم‌ها لکَ لبَیک حسین یا مولا  حسین یامولا حسین یامولا #### اولین درسی که، به بنی آدم داد اشک بر داغ تو بود، که خدا یادم داد فرمود: حسین عشق است، فرمود: حسین عشق است داغ تو را خدا نهاده بر دل داغی که از دلم برون نیفتد هر که دلش هوای کربلا کرد نمی شود به موج خون نیفتد تو به موج خون بیفکن مارا نبوَد شکایتی دلدارا لکَ لبَیک حسین یا مولا  حسین یامولا حسین یامولا #### زندگی بی عشقت، که به جز خسران نیست عشق بی نام حسین، جز تنی بی جان نیست تنها حسین عشق است، تنها حسین عشق است بی تو هوای عاشقی ندارم عشقِ بدون تو به جز هوس نیست با تو رها شوم ز دام دنیا بی تو جهان من به جز قفس نیست به سرای تو سپردم سر را که فدای شاه بی سر بادا لکَ لبَیک حسین یا مولا  حسین یامولا حسین یامولا @aleyasein 👇👇👇
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
شور مناجات با سیدالشهداء تا کِی باید روز و شبو؛با غم ادامه بدم تا کِی باید به عکس حرم؛با گریه نامه بدم؟ غمت توی دله یه کاری کن حسین برا دلِ بی حوصله من اینجا دورم از حرم لعنت به فاصله؛لعنت به فاصله  حالا که تکلیفم همینه/رو چِشمم  قصه ی تلخِ روزگاره/این جدایی واسه جا مونده ها دعا کن/نوشِ جونت آی با معرفتی که الان/کربلایی  صلی الله علیک یا عشق حسین جان ### منی که هر چی دارمو، گرفتم از چشم تو چی به سرم میاد اگه که، بیفتم از چشم تو آقای بامرام تا کی سلام بدم با حسرت جواب سلام بگو چیکار کنم که به چشه شما بیام، منی که رو سیام کربلا خونه ی امیده، گداهاس الحمدلله که به عشقش، مبتلاییم انشالله اربعین امسال، راه می‌فتیم کربلا کربلا ما داریم، باز میاییم صلی الله علیک یا عشق حسین جان ### نمونده هیچ حوصله‌ای، که شرح قصه کنم تموم حاجتم خودتی، بذار خلاصه کنم فقط تو رو میخوام بازم میگم همه میرن تو می‌مونی برام یه عمره با همین امید به کربلا میام، فقط تو رو میخوام عمریه کربلا میام که، یه بارم  توو قبرم آقا تو سراغ، من بیایی کربلا رفتن خیلی خوبه، حرفی توش نیست آقاجون کاری کن بمونم، کربلایی صلی الله علیک یا عشق حسین جان @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
شور امام حسن بر مَشامَم میرسه؛ هر لحظه بوی حرم  بر دِل میترسم بمونه؛ آخر آرزویِ حرم حرم گُفتمو باید از تو صحبت بکنیم  اسم زیبای حَسن جانو تلاوت بکنیم  آی امام حُسینیا مایه بزارید امشب؛براش قیامت بکنیم عِشقُنا عَلَمِ حسن/هَل اَتی کرمِ حسن  از نجف آخر یه روز/میریم یه راست حرمِ حسن (۲) حسن جـان ۲ #### تا محرم می‌رسه ، سفره میندازه حسن با دست لطفش چه بزمی، واسمون می‌سازه حسن جفا می‌کنیم و حسن محبت می کنه دستمون رو می‌گیره راهی هیات می‌کنه خودمون می‌دونیم اینجا جای ما نیست اما، ماهارو دعوت می‌کنه ما شدیم آدمه حسن، سرخوشیم با غمه حسن هر کیو که میشناسم، حسینی شد با دمه حسن حسن جان ### بی دست و پا منم و، دست و دل بازه حسن بی چاره‌م اما غمی نیست، یار چاره سازه حسن  اون آقایی که با جذامی هم‌سفره میشه آقازاده‌س ولی با گدا میشینه همیشه این که با بی سر و پایی مثه من راه میاد از، بزرگی و آقاییشه سرورم پدر حسن، مادرم مادر حسن کربلا یه جلوه از، قیامته پسر حسن حسن جان @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
شور حضرت ابالفضل عالم تحت اختیاره پسر ام بنینه ادبش که شاهکاره آسمونا و زمینه  یه دیوان غزل انگار توو چشماشه اونیکه آسمونا توی دستاشه ادب آداب داره یعنی که عباس همیشه توو ادب شبیه باباشه  ابالفضل و ابالعشق و ابالادبه عموی بچه ها عموی با جذبه همه عاشقشن ولی میون همه علاقه ی رقیه بهش بی عدده  #### همتایی نداری اصلا توو وفاداری ابالفضل همه ی امید مایی توو گرفتاری ابالفضل لغت نامه هارو به هم زده عباس که معنای وفا یعنی خوده عباس ادب احساس عاطفه وفا غیرت اینا معنی شدن، همش شده عباس علمداره وفاداره هوامو داره مگه میشه برا گداها کم بذاره کریم ابن کریمه و اخ الکریمه بارون رحمتش رو سر ما می‌باره ### میدون‌رو زیر و رو کرد پسر حیدر کرار روز دشمنا رو شب کرد قمر حیدر کرار ابالفضل اومده همه شدن خاموش نگاه می کنه دشمنا میرن از هوش دوتا لشکر می فرسته توو میدون همینکه می‌خوره گره دوتا ابروش  ابالفضله که باز داره علم می‌زنه شبیه مرتضی ببین قدم می‌زنه اذا زلزلت الارضه می لرزه زمین بانعره هاش یه میدونو بر هم میزنه  @aleyasein