eitaa logo
از هر دری سخنی
578 دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
7.2هزار ویدیو
428 فایل
آشفتگیه،بایدببخشید... ارتباط با مدیر @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهانگیری در جلسه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰: منابع کشور ته کشیده است!شرایط کشور کم سابقه است! آقای رئیسی در چنین شرایطی مسئولیت کشور را برعهده گرفته است! - دلیل اینکه رئیسی مظلوم بود شاید این باشه که خودشو فدای نظام کرد همه چیزو به جون خرید تا نگن نظام دچار بحران شده 🗣 احمد قصری 🇮🇷 @twtenghelabi @alfavayedolkoronaieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب دستِ پدر و مادرتونُ ببوسید و ازشون تشکر کنید که بهتون محبّتِ آقا امام حسین رو یاد دادن @maae_maein @alfavayedolkoronaieh
من اگر روضه‌خوان بودم برای مثل امشبی لهوف را می‌زدم زیر بغلم و با خودم می‌بردم توی مجلسم. دم در جمعیت را برانداز می‌کردم و زیر لب شکر می‌گفتم آخر جمعیت زیاد که می‌شود جا برای روضه‌های سخت باز می‌شود، توی آن شلوغی و همهمه‌ی گریه‌ها و صدای لطممه زدن به سینه و صورتها بهتر می‌شود به مَگوهای واقعه گریز زد! برای روضه‌ی شب ششم هم باید رفت وسط شلوغی و گرنه نمی‌شود روضه را باز کرد. من هم می‌رفتم توی همان شلوغیِ شب ششم تا برای مردم از روی کتاب چند خطی بخوانم. و اینجور شروع می‌کردم: پیغمبرِ ما قبل از نبوتش همه جا به محمدِ امین شهره بود، بس که امانتدار بود و روی امانت مردم غیرت داشت. اباعبدالله نواده‌ی این آقا بود، همانقدر امین، همانقدر غیرتی روی امانت. چند لحظه سکوت می‌کردم تا مستمع حرفم را حلاجی کند و با خودش فکر کند چی قرار است بگویم؟ بعد هم صحبتم را اینجور ادامه می‌دادم آقازاده‌ی امامِ مجتبی بود، امانت بود دست اباعبدالله! بعد هِیِ پُر سوزی می‌کشیدم و دوباره تکرار می‌کردم این خانواده روی امانتِ مردم غیرت داشتند تا مستمعها پیش خودشان فکر کنند آدمِ امانتدار اگر به امانتی که پیشش گذاشته‌اند لطمه برسد چه حالی می‌شود؟! و بی هیچ حرف دیگری وارد روضه می‌شدم و می‌گفتم حالا قاسم چجوری عمو را راضی کرده بیاید میدان کار ندارم، اینها را خودتان بهتر از من بلدید اینکه چطور با کمک عمه مهیای رزم شده و چقدر جثه‌اش کوچک بوده که سر شمشیرش روی زمین کشیده می‌شده و لباس رزم به تنش راست نمی‌آمده، اینها را هم شنیده‌اید، این مقدمه‌ها را بگذاریم کنار بیایید برویم جلوتر، اینجا توی این کتابی که دست من است، راوی نقل می‌کند ناگهان نوجوانی وارد میدان شد که صورتش مثل قرص ماه می‌درخشید. ببینید چقدر این نوجوان زیبا بوده که راوی اولین چیزی که چشمش را گرفته شکلِ ماهش بوده، آن قد کوتاه و جثه‌ی کوچک و تنِ بی زره را انگاری اصلا ندیده، یک نفر اگر بی زره و بی لباس جنگی بیاید وسط میدان خب اول از همه همینش چشم را می‌گیرد ولی راوی کربلا آنقدر از صورت این بچه متحیر شده که اول از همه نوشته صورتش مثل ماه می‌درخشید. البته خوش‌سیمایی بین بنی‌هاشم خیلی طبیعی بوده و اصلا درست نیست که بنشینیم توی مجلس و بجای فضائلشان از چشم و ابرویشان بگوییم، اما برای خود من این توجه راوی عجیب بود و بعد با خودم حساب کردم وقتی این پاره‌ی ماه آمده وسط میدان یعنی چند نفر از لشکر دشمن یکباره دلشان از کینه و حسد پُر شده؟ چند نفرشان حتی همین زیباروییِ قاسم را تاب نیاورده‌اند چه رسد به آن رجزخوانی و آن پهلوان‌صفتیش را؟ اگر حسد نورزیده‌اند چرا لهوف می‌نویسد یکدفعه چند نفری سر قاسم ریخته‌اند و جنگ را نابرابر پیش برده‌اند؟ ردِ عقده و کینه اینجا پیداست. خب ضرب شمشیری هم که از روی حسد زده شود از هر ضرب دیگری کاری‌تر است... حالا خیلی وارد قصه‌ی رزم قاسم نمی‌شوم همینقدری که فهمیدیم چند نفری با کینه و حسد یورش آورده‌اند برای اهلش بس است. اینها را می‌گفتم و نفس عمیقی می‌کشیدم تا مستمع فرصت کند کمی حالِ بُکاء بگیرد بعد لای کتاب را باز میکردم و از رو می‌خواندم: فَضَربه إبن فُضیل علی رأسِهِ فلَقه فَوقعَ الغلام لوجهِه، بعد همانطور که صدایم می‌لرزید نرم نرم مقتل را ترجمه می‌کردم و می‌گذاشتم مردم با همان ترجمه‌ها با صدای بلند گریه کنند و توی سر و صورتشان بکوبند: ابن‌فضیل ضربه‌ای به فرق سر قاسم فرود آورد جوری که قاسم با صورت روی زمین افتاد وَ صاحَ یا عَمّاه: قاسم فریاد کشید عموجان فَجلی الحسین کَما یَجلی الصَّقر: حسین مثل شاهینی که سمت شکار خیز بردارد سمت قاسم شتاب گرفت و سراسیمه خودش را بالای سر قاسم رساند، اینکه مقتل نوشته فجلی الحسین یعنی حسین با سر با شتاب خودش را انداخته وسط میدان یعنی حسین خیلی هول ورش داشته خیلی نگرانِ امانتِ برادرش شده، خیلی نگرانِ اثرِ ضرب شمشیرهای پر حسد شده هو َ یفصَحُ بِرجلِه: کاش عربی بلد بودید من اینها را ترجمه نمی‌کردم ترجمه‌ها نمی‌تواند عمق فاجعه را شرح دهد، هو یفصَحُ بِرجلِه: وقتی عمو رسید قاسم داشت پاهایش را متناوب روی زمین می‌کشید، داشت دست و پا می‌زد داشت جان می‌داد، این صحنه آنقدر بر اباعبدالله گران آمده که قسم جلاله خورده و گفته: عَزّ و الله على عمِّک ان تَدعوه فلا یُجیبک أو یُجیبک فلا ینفعک صوته‏ والله بر عمویت گران است که تو او را بخوانی و او نتواند اجابتت کند. همه‌ی روضه‌ی امشب توی همین قسم جلاله‌ی حسین است همینکه حسین آنقدر سختش آمده که فقط توانسته قسم بخورد و بگوید من تاب این لحظه را ندارم فقط توانسته با صدای بلند گریه کند و دیگر کاری از دستش برنیامده، اسم این حالت می‌شود ناچاری، حسین برای ناچاریش قسم جلاله خورده روضه‌ی قاسم روضه‌ی قسم خوردن حسین برای ناچاریش است... ✍ملیحه سادات مهدوی اجر این روضه و اشکهایش تقدیم کریم اهل‌بیت @sharaboabrisham @alfavayedolkoronaieh
9.mp3
9.42M
🎙 | شب ششم محرم سایر مداحی‌های امشب را اینجا بشنوید @FarsMaaref @alfavayedolkoronaieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ویدیو استوری؛ شب ششم محرم اَحلَی مِنَ العَسَل زِ لبانِ تو می‌چکد ای گل! زبانزد است بیانِ عقیده‌ات افتادَم از پُشتِ فَرَس عمو به فریادَم بِرَس... 😭 (ع) ┄┄┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ @Story_Mazhabi @alfavayedolkoronaieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سعید جلیلی: تا امروز اصلاً بابک زنجانی را ندیده‌ام/ دادگاه کرسنت در حال برگزاری است؛ اگر ابعادش برای مردم باز شود، از ترس مردم باید دنبال سوراخ موش بگردند/ این صداهایی که بلند شده به دلیل نزدیک شدن موعد رأی دادگاه است. @BisimchiMedia @alfavayedolkoronaieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎇 لازم نیست این‌ کلیپ‌ را همه ببینند، فقط افراد دلسوزی که اهل فکر و اندیشه هستند و در عمل به ایران اسلامی علاقمندند. منصفانه ترین، دقیق ترین و مفیدترین نتیجه گیری از عملکرد دولت های دوازدهم و سیزدهم . ✅ این کلیپ‌ زمبنه مقایسه ای روشنگرانه را برای شما فراهم کرده است و البته برای ثبت درتاریخ !!! @alfavayedolkoronaieh
👓 غرب آسیا در گرم‌ترین فصل تاریخ زیر گنبد حرارتی رفته و شبکه برق کشورهای عربی یکی یکی فرو می‌ریزد. ابتدا نوبت کویت بود و حالا عربستان اسیر قطعی برق شد ❗️ در ایران ‎ برای پنجمین‌بار رکورد زد اما شبکه پایدار است. برخی نارسایی‌ها هم مرتبط با حوادثی نرمالی بود که به سرعت رفع شده. @HozeTwit @alfavayedolkoronaieh
4_5830176246121630286.mp3
10.83M
﷽ 📌 به اذن حضرت‌زهرا (سلام‌الله‌علیها) 🎧 ســـــــوگنامه‌ی 🎙 بانوای: 🏷 ایّام محــــرّم‌الحرام ١٤٠٠-١٤٤٣ @alfavayedolkoronaieh
. نعل وارونه "ب. ز" درباره "ب. ز"! 🔹محافلی، دروغ قطعی "دیدار سعید جلیلی با بابک زنجانی" را به شکل زنجیره ای منتشر کردند (و تکذیب هم شد) که خودشان و بزرگان سیاسی شان، اسباب بر کشیدن بابک زنجانی بودند. 🔹آقای "بیژن زنگنه" که به این دروغ دامن زد، همان مدیری است که فساد های زنجیره ای در قراردادهای نفت و گاز مانند کرسنت، توتال و استات اویل، در دوران مدیریت وی اتفاق افتاد. 🔹یک قلم خسارت آقای بیژن زنگنه (ب.ز)، خسارت ۱۸ میلیارد دلاری در پرونده کرسنت است. آقای روحانی، آذر ۱۳۸۱ (هنگامی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بود) با ارسال نامه‌ای به خاتمی رئیس جمهور، شدیدا نسبت به عملکرد بیژن زنگنه وزیر نفت اعتراض کرده و درباره کرسنت هشدار داده بود: 🔻"عقد قرارداد طولانی گاز با شرکتی که بنابر گزارشات دریافتی از وزارت نفت طی سال‌های گذشته عملکردی ضعیف و توأم با نادیده گرفتن حقوق ایران در ارتباط با میدان نفتی مبارک داشته، تکرار تجربه تلخی است که سالیان دراز آن خواهیم بود... 🔻شرایط بازار موجب گردیده که قیمت و شرایط قراردادی مذاکره شده در مقایسه با منطقه بسیار پایین و غیرمطلوب باشد. قرارداد کرسنت احتمالاً بر بازار گاز کشور خواهد داشت و هیچ منفعت سیاسی نیز در پی نخواهد داشت. 🔻از حدود یک سال پیش سؤالاتی از وزیر نفت درباره قرارداد کرسنت مطرح کرده ام که با وجود دستور شما، پاسخی دریافت نشده است... قرارداد مذکور از طریق و عدم ارتباط مستقیم دولتی با یک شرکت غیرمعتبر به امضا رسیده است". 🔹در همین حال، گفت و گوی بابک زنجانی (ب. ز) ، با نشریه کارگزارانی آسمان (به سردبیری محمدقوچانی) در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ (چهار ماه قبل از بازداشت وی ) قابل تامل است. زنجانی در این گفت و گوی تبلیغاتی -در حالی که تصویرش بر صفحه اول نشریه کارگزاران نقش بسته- درباره روند رشد خود می گوید: 🔻"زمانی که در پادگان ولی‌عصر تهران سرباز بودم، آقای هاشمی‌ رفسنجانی [رئیس جمهور وقت] برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاست‌جمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. 🔻وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم گفتند شما باید به‌عنوان راننده، آقای نوربخش را جابه‌جا کنید. حدود 5 ماه از سربازی‌ام مانده بود. من در دفتر آقای نوربخش کار ثبت نامه‌ها را انجام می‌دادم، بعد هم رانندگی آقای نوربخش را می‌کردم. 🔻بعد از خدمت ... آقای نوربخش 4-5 جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار می‌داد تا در بازار پخش کنند. دلار 300 تومان بود و همه می‌گفتند دلار می‌خواهد هزار تومان شود. مردم می‌رفتند شب تا صبح در صف بانک‌ها می‌خوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار بفروشند. 🔻آقای نوربخش به من گفت شما هم بیا در این مجموعه‌هایی که دارند دلار تزریق می‌کنند و 4 یا 5 نفر بودند، کار کن. اولین روز 17 میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم 17 میلیون تومان بود ]17 میلیون تومان کارمزد در یک روز به نره سه دهه قبل!![ با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم. 🔻هر روز دلار می‌گرفتم و در بازار می‌فروختم... (درباره عکس با هاشمی و خاتمی و روحانی) من پیش این آقایان رفتم تا جایزه بگیرم... تا حالا سه چهار بار آقای هاشمی را از نزدیک دیده‌ام. بعد از انتخابات، خدمت ایشان رفتم و توضیحی درباره کارهایم به ایشان دادم. بیشتر از 8 سال است که عکس ایشان در اتاقم هست". 🔹روزنامه کیهان @IMANI_mohammad @alfavayedolkoronaieh