eitaa logo
از هر دری سخنی
536 دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
455 فایل
آشفتگیه،بایدببخشید... ارتباط با مدیر @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️نکته این است که لیلة القدر می‌گویند نه یوم القدر!... @AlamdarGraphic @alfavayedolkoronaieh🌱
✓ نکند دوست نداری صدایم را بشنوی که اینچنین مرا از گنبد مستجاب کربلا دور کردی؟ @ehsanSaadi @alfavayedolkoronaieh🌱
‍ ‍ ☑️ دید و پسندید و بنواخت وقتى، ذالنّون مصری از شهر بیرون آمد. گبری (۱) را دید که برف می رُفت و گاوَرس (۲) همی شانید. (۳) ذالنّون گفت: "یا دهقان! این چیست که همی کنی؟ نه روزِ تخم کشتن است." وی گفت: "ای استاد، تخم نمی کارم. امروز روزی سرد است و مرغکان چیزی نیابند. این گاوَرس از بهر ایشان می شانم." ذالنّون گفت: "از تو نپذیرد." گفت: "اگر نپذیرد، باری، بیند." چون وقت موسم حجّ درآمد ذالنّون به حجّ شد. آن مرد را دید در موقف گاه. (۴) گفت: "ای دهقان! این چه جای توست؟" گفت: "ای استاد، آن روز به یاد داری؟ گفتی از تو نپذیرد. من گفتم باری بیند، اگر نپذیرد! آگاه باشید که دید و پسندید و پذیرفت و بنواخت و مسلمانی کرامت کرد و به درگاه بار داد تا جهانیان بدانند که إنّا لانُضيعُ أجرَ مَن أحسَنَ عملاً.) (٥) (۱) زردشتی، پاک دین (۲) ارزن (۳) ریختن، پاشیدن، افشاندن (۴) جای ایستادن حاجیان (۵) سوره کهف ۳۰:" ما پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کنیم." 🔰 سیبیّ و دو آینه، در مقامات و مناقب عارفان فره مند، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز (به نقل از منتخب رونق المجالس) @yekhezaran @alfavayedolkoronaieh🌱
قَلِيلًا مَا تَتَذَكَّرُونَ. چه کم یاد ما می‌کنی.. (رواست ازخجالت آب شویم.💔) @bouye_beheshtt @alfavayedolkoronaieh🌱
نام زیبا کم نداری،"مرتضی، حیدر، علی" بندگانت، حضرت مولا صدایت میکنند :) @yadegaranir @alfavayedolkoronaieh🌱
‍ ‍ ☑️ غذای اسب، غذای سوار نباشد تو را غیرِ این غذایِ خواب و خور، غذایِ دیگر است. در این عالَم، آن غذا را فراموش کرده ای و به این مشغول شده ای و شب و روز تن را می پروری. آخر، این تن اسب توست و این عالَم آخور اوست و غذای اسب غذای سوار نباشد. او را به سرِ خود، خواب و خوری ست و تنعّمی ست. امّا سببِ آن که حیوانی و بَهیمی بر تو غالب شده است، تو بر سرِ اسب، در آخورِ اسبان مانده ای و در صفِ شاهان و امیرانِ بقا مَقام نداری. دلت آنجاست، اما چون تن غالب است، حُکمِ تن گرفته ای و اسيرِ او مانده ای. همچنان که مجنون قصدِ دیارِ لیلی داشت. اشتر را آن طرف می راند، تا هوش با او بود. چون لحظه ای مُستَغرَقِ (۱) لیلی می گشت و خود را و اشتر را فراموش می کرد، اشتر را در دِه بچه ای بود، فرصت می یافت، باز می گشت و به دِه می رسید. چون مجنون به خود می آمد، دو روزه راه بازگشته بود. همچنین، سه ماه در راه بماند. عاقبت، افغان کرد که «این اشتر بلایِ من است.» از اشتر فرو جست و روان شد. (۱) غرق فکر شدن.‌ 🔰 مقالات مولانا (فیه ما فیه)، اثر مولانا جلال الدین محمد بلخی (رومی)، ویرایش متن: جعفر مدرس صادقی، نشر مرکز @yekhezaran @alfavayedolkoronaieh🌱