هدایت شده از AlamdarGraphic | علمدار گرافیک
خیلیبهمشکلاتفکرنکن ...
خداییداریمبزرگترازحدتصور؛✨
یهسلامبدهبهآقاو{السلامعلیکیاصاحبنا}
#شببخیر(:
همهچیزبلاخرهدرستمیشه🌺
@alfavayedolkoronaieh🌱
پیرمرد انگار داشت امام رضا رو پیش چشماش میدید که انقدر واقعی باهاش حرف میزد.
وارد حرم که شد بلند صداش زد :« السلام علیک یا علی بن موسی رضا!» سلام آقا! سلام غریب! قربون شما من برم.
دستاشو یه جوری باز کرده بود که حتم دارم اگه امام رضا روبروش بود میپرید و خودشو تو بغل امام رضا غرق میکرد.
گذرتون خورده به بچه هایی که تو شلوغی ها ، گوشه ی چادر مامانشون از دستشون وِل میشه و گم میشن؟!؟
دیدین وقتی بعد چند دقیقه دوباره مامانشون رو پیدا میکنن چجوری ذوق میکنن و با چه حرارتی میپرن تو بغلش؟!
پیرمرد دقیقا همونجوری دوون دوون رفت سمت ضریح.
وسط این شلوغی های پر دردسر و هیاهوهای دردسر ساز ، انگار دنبال امنیت میگشت...
انگار اومده بود خودشو آغشته کنه به یه سکوت سبز و زعفرونِ نگاهِ یه آقایِ مهربون...
گم کرده بود و پیدا کرد.
حس و حال پیرمرد خواستنی بود.
نشستم رو فرش های کبود و قرمز صحن...
میدیدمش.
کلاهِ سبزِ پیرمردی سرش کرده بود با یه خرمن ریشِ سفید ، یکدست و عاقلانه!
قول میدم اگه جیباشو زیر و رو میکردی ، تو جیباش چند مشت نخودچی کیشمیشِ اعلاء با چند فقره شکلاتِ آیدین پیدا میکردی. با یه تسبیحِ شاه مقصود و یه مهرِ کربلا.
با یه بغل ارادت...
که معلوم بود پیرمرد همه ی زندگیش رو از امام رضا داره.
@alfavayedolkoronaieh🌱
اینو دیدم و بذارید
یادآورمون شم که
انسان قرن۲۱ تنهاست!
.
.
.
به خلاصگی همین چارچوب .
@alfavayedolkoronaieh🌱