#یادداشت
💥مفتون غیرعمیق مدرنیته
✅آقای مهدی نصیری، درباره برنامه دیدار آیت الله سیستانی(دام ظله الوارف) با پاپ رهبر کاتولیک های جهانی، توئیتی را نوشته که واکنشهای متعددی را برانگیخته است. متن خوبی نیز توسط دوستان سایت #مباحثات نگاشته شده است که مطالعه آن خالی از فایده نخواهد بود. میخواهم در این یادداشت، آن توئیت را فارغ از نگارنده آن مورد بررسی قرار دهم و نکاتی که به دست میآید را گزارش کنم.
1⃣اولین نکتهای که در این توئیت برجستگی پیدا میکند، #وزن و اندازهای است که نگارنده آن به دیدار مرجعیت نجف با پاپ داده است. در وراء ذهن او این دیدار، متفاوت از سایر دیدارهاست، نه از جهت منزلتی که مرجعیت نجف دارد بلکه بدان خاطر که مرجعیت قرار است با مقامی بالاتر مواجهه پیدا کند که رهبرکاتولیکهای جهان است. اهمیت این دیدار به #رتبهطرفین بازگشت میکند نه #موضوع آن که دیپلماسی الهیاتی باشد. چرا که اگر موضوع این دیدار فارغ از طرفین آن مهم باشد، از این گفتگوها در حوزه قم فراوان صورت میگیرد و دامنه روابط بین الملل حوزه قم از جهات مختلفی گسترده و روبه افزایش است. پس آنچه که مهم است توجه به طرفین دیدار است و در این میان نیز مرجعیت در موقعیتی بالاتر قرار نگرفته است بلکه ادنی از مرتبه پاپ است، زیرا به حوزه قم طعنه زده می شود که، چرا نمیتواند با پاپ دیدار کند.
2⃣نکته دیگری که برجستگی دارد، تلقی ماتن از حوزه قم است. او نزاع موجود در حوزه قم را درگیری دوگانه انقلابی و سکولار میداند. از آنجا که این نزاع را در کنار اقدامات بین المللی حوزه نجف قرار میدهد، به آن نمره مردودی میدهد. پس نشان میدهد که دوگانه انقلابی و سکولار یا برای ماتن #مقبول و مهم نیست یا اینکه او هیچ دوگانه مورد نزاعی را در حوزه به رسمیت نمیشناسد. خروج از هرگونه تقابل و نزاع، و ورود در عرصهای که هیچ تقابلی نباشد نشان از نظام فکری #صلحکلی دارد که اولین درگیری چنین تفکری با #اسلامفقاهتی است که دوگانههای مختلفی را بنیان گذاشته است از جمله؛ مؤمن و کافر. تقابل انقلابی و سکولار نیز ریشه در همان اندیشه فقهی دارد که متعهد به امتدادیابی تعبد و ایمان در مرتبه عمل و عینیت است که در برابر اندیشه #سکولار قرار میگیرد و نافی آن است. و از قضا یکی از کسانی که در این ایام دغدغه اندیشه جهانی پیدا کرده است و سوابقی هم در حوزه فقه و حقوق دارد، دائماً به این نکته اصرار میورزد که باید از دوگانه مومن و کافر رفع ید کنیم و انسانها را به دو بخش تقسیم نکنیم. و اینها تعبیری دیگر از #اسلامرحمانی که به عنوان پروژهای مهم در حال جریان است و در بیان و بنان برخی از اهل سیاست و اندیشه ابراز میشود.
3⃣تعبیری که در متن درباره حوزه نجف و حوزه قم آمده است، نظر مخاطب را نیز به خود جلب میکند؛ حوزه سنتی نجف، حوزه مدرن، فربه و رسمی قم. این تعابیر در درون متن حاوی نکاتی است. اینکه؛ حوزه نجف با وجود سنتی و غیررسمی بودن اندیشهای جهانی دارد، اما حوزه قم مدرن است و فربه و رسمی و لیکن درگیر منازعات خرد و درونی است. تلقی ماتن از #سنت و #مدرنیته که اصلیترین وصف دو حوزه نجف و قم در این متن است، نه تنها عمیق نیست بلکه ریشه در پایگاه فکری مدرنیته نیز دارد. یعنی اینگونه نیست که این تقابل از درون اندیشه اسلامی برخاسته باشد، بلکه تقابلی ریشهدار در منازعات داخلی #جهانتجدد است. در اندیشه اسلامی، قدیم و جدید اولویت ندارد و اصلی نیست بلکه جهتگیری افکار و افعال انسانها مهم است، یعنی تقابل ایمان و کفر. در امتداد این تقابل اصلی و اصیل میتوان از دوگانه قدیم و جدید نیز سخن راند که عبارت دیگری از اقتضائات زمانی و مکانی است.
↩️نهایت اینکه؛ با التفات به متن و قرائنی که در آن وجود دارد، میتوان گفت نویسنده متن مفتون غیرعمیق مدرنیته است و لایهای روئین از غرب را دریافت کرده و دلبسته آن گشته است. و پرواضح بود که #افتتانبهغرب، انسان را به #عصرحیرت میکشاند.
@alfigh_alosul