مفلوک ترین لاشخور صحرایی تو مشکوک ترین عنصر دنیایی تو تو روح خبیث و مرده شیطانی ناکوک ترین قلدر تنهایی تو 🕸☠🕸☠🕸☠🕸 شعروترانه 💚شعرهاوترانه های علی حسینی 💚 https://eitaa.com/ali1354h 💐برای دوستانتان ارسال بفرمایید 🌺

✅ میخوای دعات مستجاب بشه برای غدیر خرج کن... #مبلغ_غدیر_باشیم #سلام_بر_وارث_غدیر #اللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج ┄┅💠#وارث_غــــــدیـــر💠═┅┄ 🇮🇷اجتماع مجازی همشهریان #درودی 🌐 @Ghadirsheirdarrud ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻هم افزایی ،همرسانی ، پشتیبانی محتوایی وتجهیزاتی از فعالان و فعالیت های فرهنگی شهر درّود

مظلومترین مردمقاوم بودی/ معصومترین دردمداوم بودی / هرچندقوی بودی ومحکم چون کوه/ محکوم ترین فردمَحاکم بودی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 شعروترانه 💚شعرهاوترانه های علی حسینی 💚 https://eitaa.com/ali1354h 💐برای دوستانتان ارسال بفرمایید 🌺

تکرار مکررات بس کن افشای مکدرات بس کن برقلب به خون تپیده عشق انشای مقدرات بس کن در بستر قانون تحیّر اجرای مقررات بس کن در جمع حقوق بی بشرها تفسیر مطهرات بس کن ✍👆🕸🤲😡 شعروترانه 💚شعرهاوترانه های علی حسینی 💚 https://eitaa.com/ali1354h 💐برای دوستانتان ارسال بفرمایید 🌺

صلی الله علیک یا جواد الائمه🖤 ای یک جهان‌ رهین عطا و سخای تان با من بگو غزل، چه بگویم برای تان وقتی که هر چه غزل گفته شد،نشد یک ذره از سخاوت بی انتهای تان ما که گدای لطف و سخاییم را کجا؟ وقعی نهند جای دگر جز سرای تان مظلومی ات به جان غزل شعله می زند قلبم شکست در گذر روضه های تان از خانه ات مگو که رسیده ست تا به عرش شب ناله های یا حسن مجتبای تان تا شعر من به روضه ی لب تشنگی رسید پر زد دلم دوباره سوی کربلای تان مانند جدتان لب تان خشک از عطش ای جان عاشقان همه یکسر فدای تان تا زنده ایم بر سر بامت کبوتریم سر در پریم و مویه کنان در عزای تان مشهد که می رویم دل مبتلای ماست در کاظمین، در حرم با صفای تان باب الجواد ،باب ورود مدام ماست هر یا رضای ما به لب است از رضای تان با حرز یا جواد که بر قلب بسته ایم همواره می تپد دلمان در هوای تان احمدرفیعی وردنجانی

🌺🌺🌺🌺🌺 یکم ذی الحجه روز حقیقی عشق سالروز پیوند آسمانی حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها بر یکایک شما فرخنده و مبارک باد 🌺🌺🌺

تبر تیز مرد جنگلبان، شاخ پر برگ راکتک می زد./ می بریدوتیزوتیزترمی شد،تيغه اش رابه خون محک می زد./ بی هوادرآسمان نمی چرخید،روی ساقه هاکه می رقصید./ پایکوبان ترانه‌ ای می خواند، برتن زخمی اش نمک می زد./ تبر افتاده دست نااهلان، سرنوشتی چنین اسَف آلود./ باغ زیتون سبز خشکیده است، میوه ها راشغال تک می زد./ باز هم دیده ایم ومی بینیم ،خواب نوشین مرد جنگلبان/ درجواب شکایت وفریاد، زیر سایه قنبرک می زد./ مثل اینکه بازهم این دفعه، شاخه های نفاق و صد رنگی/ درسکوت و وحشت ازامّید،ازدلش خون شَتَک می زد./ گفته روباه پرحیله، باغبانم! باغبان بی منّت./ باز هم چطور شدنفهمیدیم، مثل هربار،اوکلک می زد./ آه ازاین عجوزه زیبا باهجوم دیوهای سپید/ تيغه سمّی اش چه بی فریاد،دررگ ساقه ها سرک می زد./ خواب خوب خدا وصبراو،روبه پایان می رود،امّا/ خواب دیدم که پیرپرنیرنگ،صورتش راچه سان کتک می زد. 🗣🗣🗣🗣🗣🗣🗣🗣🗣 شعروترانه 💚شعرهاوترانه های علی حسینی 💚 https://eitaa.com/ali1354h 💐برای دوستانتان ارسال بفرمایید 🌺