بچه ها بیاید فکر کنیم. ماه رمضان فکر کردن خیلی ثواب داره. https://www.instagram.com/p/CATjfQcJo5i/?igshid=1rdfetzxkzw1w

خطر خودی ها عدالتخواهانی که علی ع را کشتند ۲ 🔻در سخنرانی رهبری با دانشجویان یک کلیدواژه مهم در فضای دینی را معادل مطالبه گری قرار دادند. و آن مفهوم نهی از منکر بود. جالب است که یکی از مهمترین جریانهای انقلابی صدر اسلام که مفهوم نهی از منکر را در دست گرفت جریان خوارج بود. تحلیل‌های مهمی درباره کافر بودن یا نبودن کسانی که مرتکب منکر میشوند در این جریان شکل گرفت. علت تکفیر یا ضد انقلاب شمردن این و آن نیز همین نکته بود. عمدتا نهی اینها نیز ناظر به منکرات در ساحت حکومت بود. کسانی که در تاریخ میگردند که کجای تاریخ اشاره شده که خوارج عدالت‌خواه بوده اند همین کلیدواژه نهی از منکر که رهبری بیان کردند برایشان کافی است. 🔻برای ما از عدالت خواهی امیرالمومنین گفته اند اما از عدالت خواهی خوارج نگفته اند. این باعث شده که مشکلات جدی را در تاریخ عدالت خواهی خود مشاهده کنیم. شکست و انحراف جنبش مشروطه را باید ناشی از همین خطا قلمداد کرد. جنبشی که با عدالت خواهی آغاز شد و دم در سفارت انگلیس تمام شد. 🔻اگر بگوییم عدالت خواهی که اراده ولی خدا و اراده دشمن در آن مشاهده نشود باعث میشود که آن مشروطه خواه یا بفرمایید عدالت‌خواه خبیث شلوار خود را پایین بکشد و روی بدن شیخ فضل الله ادرار کند و در نهایت خروجی این عدالت خواهی ، رضا شاه است، شاید کسی باور نکند. 🔻رهبری در جایی میگوید: «یکی از کسانی که در راس خوارج بود کسی است به نام ذوالثدیه، این در زمان پیغمبر در جنگ حنین وقتی پیغمبر ص داشتند غنائم حنین را تقسیم میکردند بین مسلمانها ، این خودش را رساند به پیغمبر ص، صدا زد که «یا رسول الله اعدل»، عدالت را مراعات کن....» «کتاب بصیرت و استقامت انتشارات صهبا» 🔻درگیری این جماعت با عثمان را نیز از همین منظر باید دریافت. بی عدالتی و فساد نظام عثمانی. و متاسفانه هیچ کس نمیپرسد عدالت علوی با چه منطقی مخالف شورش مقابل نظام عثمانی بود؟ 🔻اساسا دین به گونه ای جامعه را بار آورده بود که همه مسلمین به صورت خودآگاه و ناخودآگاه متوجه این بودند که همه آرمانها را در مفهوم عدالت باید قرار داد. اندیشمندان مسلمان در این باره کتابها نوشته اند که عدالت در مرکز اندیشه دینی است و بحث از عدالت خداوند بر این پایه و بستر مطرح شده. که یک سر این مباحثات نیز اشعری ها هستند که امتداد خوارجند به قول شهید مطهری. 🔻در اندیشه شهید مطهری و رهبری ویژگی اصلی این جریان غلبه احساسات بر آگاهی و فهم است. دردی که در سخنان رهبری با دانشجویان تاکید شد. علت بد دهنی و توهین و بی اخلاقی در این جماعت و همینطور در اختیار جریان اموی و یزیدی و زبیری قرار گرفتنشان همین است. 🔻به نظرم نقد عدالت خواهی و انقلابی گری در کشور برای امروز ما که بنا است جوانان انقلابی زمام کار را به دست بگیرند مثل نان شب واجب است. 🔻البته ظاهراً دوستان علاقه دارند مفهوم عدالت خواهی را در قوطی کبریت یک جریان سیاسی اجتماعی خاص در کشور محصور کنند و این نیز برای رشد و بالندگی عدالت خواهی در کشور خطرناک است. @ali_mahdiyan

عروسی خوبان را محسن مخملباف سال ۱۳۶۷ ساخت. فیلم دغدغه عدالت دارد. دغدغه ظلم ستیزی. بنای بر نشان دادن فاصله طبقاتی و قشر مرفه را دارد. فیلم همان زمان هم به شدت در جامعه ایران موثر واقع شد. حاجی یا همان محمود بی غم در جبهه دچار موج گرفتگی شده است. به نظر می‌رسد به دلیل این موج گرفتگی یک شخصیت دیوانه است. عقل خود را از دست میدهد ولی قلبش و وجودش پر از درد است. درد ظلم در ایران و در همه دنیا. یک عدالت‌خواه دردمند و مبارز ولی موج گرفته و دیوانه. سوال من این است واقعا بررسی کنیم چه شد که محسن مخملباف از درد ظلم ستیزی به ابزار دست ظالمان و اراذل عالم تبدیل شد؟ چرا؟ او چه کمبودی داشت؟ چه نداشت؟ @ali_mahdiyan

دختر ❤️امروز حالم خوش نیست. دلم سوخته. از دیشب که این خبر رو شنیدم تا الان که این متن رو مینویسم، قلبم گر گرفته. ❤️اسمش فاطمه معصومه بود. هشت سالش بود، یعنی حقیقتا معصومه بود. بی گناه. امروز پدر و مادرش بدنش رو زیر خاک سرد دفن کردند. من هم کنارشون بودم. ❤️میگفتند از شش سالگی سرطان خون گرفته بود. داروها داشت جواب میداد و کم کم حالش داشت خوب میشد. اما از آبان با موج جدید تحریمها داروش قطع شد. داروهای آلمان موثر بود و مشابهش جواب نمیداد. جواب نداد تا اینکه دیروز دختر معصوم و نازنین پر کشید و رفت. عموش میگفت از بیمارستان شنیده سه چهار تا بیمار سرطانی و طفل سرطانی به این دلیل فوت کردند تا حالا از بعد تحریمها. ❤️کنار قبرش نمیدونستم از مظلومیت و معصومیتش گریه کنم یا از ظلم ظالمان دندون بر هم بفشارم. براشون روضه خوندم. روضه خانم رقیه.... ❤️میگفت خودش به این و آن زنگ میزد و میگفت برام دعا کنید. میگفت هر وقت درد بهش هجوم میآورد یا میترسید اسم اهل بیت رو میبرد به جای هر اسمی. لابد شب اول قبر هم تا احساس غربت کنه اسم اهل بیت رو میبره و توی بغل خانم حضرت زینب سلام الله علیها آروم میگیره. ❤️اما گذشت دیگر آن دوران که بکشند و ریشخندمان کنند، انتقام میگیریم. به خاطر همه دردهای مادران و پدران مظلوممان که به جرم عقیده و ایمانشان داغ میبینند..... پ ن: پس فردا روز قدس است. همین. @ali_mahdiyan

نقطه های روشن 🔻بعد از فتح خرمشهر یک جریان سیاسی در داخل ایران با ادامه دفاع مخالفت کرد. آنها معتقد بودند از این به بعد دیگر دفاع نیست بلکه حمله است. درستی یا غلطی این تحلیل را کار ندارم اما قطعا یک نکته درست در سبک کار نهضت آزادی وجود داشت و آن اینکه نظر خود را تغییر نمیداد متناسب باشرایط. اگر میگفت من مخالف ادامه جنگ بودم آن را کتمان نمیکرد. تا آخر هم همان را گفت. ولو خیلی ها آنها را متهم میکردند به نادانی یا ستون پنجمی یا هر چه. 🔻یادم میآید رفیقی داشتم در دانشگاه که جزو نهضت آزادی بود. یک سفر اردوی جنوب با هم همراه بودیم. خیلی حرفها شنید پای سخنان خیلی از فرمانده ها و رزمنده ها نشست. دلش را برده بودند و ذهنش پر از پرسش بود. اهل اندیشه بود. غدیت خاصی هم داشت. اما بعد از سفر مرا کنار کشید و گفت، علی مهدیان من احساس تناقض و تعارض در وجودم میکنم، چه کنم؟ هم خنده ام گرفته بود و هم دلم برایش میسوخت هم دوست داشتم کمکش کنم. 🔻این روزها که روز قدس و روز خرمشهر نزدیک به هم هستند، یاد جملاتی از برخی رفقایم افتادم. سیصد نفر از بسیجی ها و عدالتخواه ها و جهادی هایی که رفیقم بودند، حضور ایران را در سوریه و نبرد با داعش را تعبیر کردند به #سلطه_جویی_منطقه ای. 🔻برخی از اینها معتقد بودند و هستند که سردار قدس عاقبت به خیر شد که شهید شد و الا فهم و بصیرت سیاسی اش کم بود. او نمیفهمید که در جایی نوشت دست رییس جمهور را میبوسم که موضع انقلابی گرفت. او نمیفهمید که با لاریجانی و قالیباف و ظریف رابطه اش دوستانه بود. او نمیفهمید که باعث ضربه به یاران بهاری شد و غیره و غیره. 🔻بعد از شهادتش اما خیلی ها نظرشان را کتمان کردند. سکوت کردند. نگفتند که چرا اینقدر خام و پر خطا هستند. 🔻یکی از رفقایم که نامه سیصد نفره را امضا کرده بود صادقانه مرا کنار کشید و گفت علی مهدیان وجودم پر از تعارض شده. بعد از این نامه احساس میکنم باب رحمت و معنویت هم بر من بسته شده. این بار دلم برایش سوخت. یاد آن رفیق اهل نهضت آزادی ام افتادم. 🔻بچه ها و رفقا! مادامی که با تعصب و احساسات بدون چارچوب و نظام فکری موضع بگیریم وجودی پر از تعارض و تناقض خواهیم داشت. جلوی نقاط روشن و غیر قابل انکار باید خودمان را سانسور کنیم یا صمیمانه از تناقضات خود بنالیم یا خدای نکرده کافر و پوشاننده نسبت به آن نقاط روشن باشیم. بیایید برگردیم به مکتب و نظام اندیشه امام. بیایید مباحثه کنیم طرح راهبردی رهبری را. ضرر نمیکنیم اگر اول آن را کشف کنیم بعد بگوییم قبول نداریم یا داریم. باز هم خود دانید. @ali_mahdiyan

رومینا ❤️همه برای فجیع بودن قتل #رومینا_اشرفی میسوزند اما من بیشتر دلم برای سرگردانی او میسوزد. سرگردانیش واقعی تر و سوزناکتر است. ❤️یک طرف پدری که از او میترسد. نگران است. نکند در خواب، نکند در بیداری. نکند با خفگی و نکند با داس. و اما طرف دیگر مردی که نمیدانم چقدر میتواند دختری سیزده ساله را که پانزده سال کوچکتر از او است درک کند دختری بی پناه و بی گناه را. مردی که راه حلش برای دختر مبهم است. مردی که دختر را میخواهد برای خودخواهی خودش. این قصه رومینا نیست. داستان همه زنان و دختران دنیای معاصر است. ❤️ در زمانه مدرن، زن بیشتر از مرد احساس سرگردانی میکند. به کجا پناه ببرد به شانه های قرون وسطی و عصبیت جاهلی که یک تاریخ ظلم به زن سابقه اش است یا به دنیای بردگی جنسی با لعاب آزادی و رها شدگی. ❤️یادم نمیرود سالها قبل در اردوهای جهادی یک سوال آزار دهنده اذیتم میکرد. به دختران روستایی چه بگویم؟ درس بخوانند تا در دانشگاه ها و شهرهایی که میدانستم چقدر برایشان ناامن است، قبول شوند یا آنکه بمانند در جهل و فقر و محرومیت و فرهنگ ظلم به زنان و زنده به گور کردن استعدادهایشان؟ ❤️من دیده ام زنانی که شوهرانشان از روستاها به شهر هجرت کرده بودند و این زن را طلاق نداده رها کرده بودند و او حتی نمیدانست چه کند و کجا برود و آینده اش چه میشود؟ من دیده ام بیماری فراگیر افسردگی را در این فرهنگ متعصب جاهلانه. ❤️خدا رحمت کند خمینی را. روح خدا بیش از همه به گردن زن این دوران حق دارد. او یاد داد به زن که راه دیگری هم هست بین بازگشت به آن فرهنگ سنتی رهبانی متعصب و این بردگی سخیف مدرن. ❤️امروز بیا و تماشا کن ببین فی المثل از #بشاگرد محروم چه دخترانی تربیت میشوند. از عضویت در تیم ملی فوتبال بانون ایران گرفته تا طلبه های دختری که فرهنگ بشاگرد را به دستان ظریف و توانمندشان زیر و رو میکنند. ❤️رومینا استعاره دختر بی گناهی است که کم کاری من و ما باعث سرگردانی اش شد. تا در میان گرگ های زنده به گور کننده و خوک های خودخواه لذت برنده، این طور جسم نحیفش پاره پاره شود. @ali_mahdiyan

در حاشیه مناظره با میلاد دخانچی 🌱یکی از بچه ها اومد گفت علی مهدیان برات نگرانم. گفتم چرا؟ گفت دیروز یکی از اساتیدم چند ساعت تلفنی با من حرف زده که برو فلانی را منصرف کن از مناظره. برو بهش بگو دخانچی آدم رسانه ایه. آدم بی اخلاقیه. آدم اهل سر و صدای الکیه. تو با ادا اطوار آخوندی و تقوایی که داری میری ضایع میشی. 🌱خندیدم و گفتم من خودم خودم رو بهتر میشناسم. بعد هم فکر نمیکنم میلاد دخانچی اینطور باشه که میگید. اتفاقا دوست دارم برم باهاش رفیق شم. 🌱میلاد دخانچی رو اولین بار توی تلویزیون دیده بودم موقع انتقاد از فیلم ماجرای نیم روز، انتقاداتش با حرفهای کلیشه ای پیرمردهای همیشگی سینما فرق میکرد. بعد از شنیدن صحبتهاش رفتم و یک متن در نقد حرفهاش نوشتم. اما از این که مجبورم کرد متنی بنویسم در نقد خودش، ازش خوشم اومد. 🌱روزی که برایم خصوصی نوشت بیا مناظره کنیم. برایش نوشتم اولا صادقانه بگویم دوستت دارم ثانیا چشم برای مناظره میآیم. 🌱واقعا معتقدم نیاز به عبور از این دو قطبی های مسخره داریم. ما باید هویتمان را با آرمانها و نظام اندیشه و ایده هایمان شکل دهیم. با مسیرمان با عقایدمان با حجم گفتگوهای دوستانه مان. هویتی که با تعصب و نفی دیگری ایجاد شود شاید خوب به چشم بیاید اما زود هم نابود میشود. 🌱من راست نو نیستم. به نظر من راست نو یعنی محافظه کارهایی که از همه هیکل دولت و دولتمردان مراقبت میکنند. راست نو کسانی اند که ولایت فقیه را به سلطنت مطلقه فروکاسته اند. راست نو کسانی هستند که نمیدانند عدالت پروژه امام و امت است و اگر مساله ما عدالت نیست پس نیستیم. ما حق نداریم به اسم ولایت و پیروی از او بی خیال عدالت شویم و بگوییم عدالت با او است و ما هم تابع محضیم. این یعنی جمود یعنی مرداب. راست نو مردمسالاری را نمیفهمد با آزادی هم کنار نمیاید. آزادی برایش یک مفهوم محوری و حیاتی نیست. راست نو به اسم ولایت پذیری اندیشه را به محاق میبرد. و من خود را اهل این جریان نمیدانم. اما حیف که در فضای دو قطبی وقتی نفی جریان چپ میکنی پس لابد راست هستی. 🌱من چپ نو را البته نقد میکنم. عدالتخواهی سطحی و متعصب که تاب تحمل نقد خودش را هم ندارد. من چپی که نمیفهمد انقلابی بودن با عشق و قداست نسبت به نظام اسلامی جمع میشود را نقد میکنم. چپی که بیش از اندیشه و عقیده، هویتش را با نفی دیگری شکل میدهد و با مفهوم مصلحت بیگانه است نقد میکنم. جدی هم نقد میکنم. نگرانشان هستم. این جماعت چه بسا به اسم عدالت بیایند و با نداشتن عقلانیت و اخلاق و معنویت باعث شوند هشت سال لیبرالهای کرخت و فرتوت و پنهانکار دوباره حاکم شوند. چرا که مردم از شعارهای سطحی متنفرند. مردم عدالت را با تدبیر و امید میپسندند نه با دعوا و دوقطبی و نه با بی صبری و حماقت. دوران عدالت خواهی احمدی نژادی گذشته است و باید هم بگذرد. 🌱باید از چپ و راست عالمانه عبور کنیم . رفقا نقد کنیم. نقد جدی. اما تعصب را و خط کشی را و اتهام را کنار بگذاریم. کشور آبستن تحول است و این تحول را باید در خدمت اندیشه و مسیر امام پیش ببریم. نگذاریم تجدد طلبان فسیل به اسم تحول استحاله مان کنند. ما به جز هم کسی را نداریم. @ali_mahdiyan

نقش مجلس آرمانگرا در رشد اخلاق جامعه نسبت قانون و اخلاق 🔻بشر برای حفظ آزادی نیاز به عدالت دارد و برای دستیابی به عدالت نیاز به شریعت دارد. صرف انتخاب آزادانه کافی نیست. اگر مردم شریعت را آزادانه انتخاب نکنند ، یعنی اجبار و ظلم را آزادانه انتخاب کرده اند. 🔻دستگاه قانونگذار یعنی مجلس در واقع دستگاه برنامه ریزی است برای اجرا و امتثال قانون الهی. (نگاه کنید به کتاب حکومت اسلامی امام خمینی) اینها وکیل همه مردمند که همفکری کنند که آن شریعت و قانون الهی امتثال و پیاده شود. این قانون در ساحت پیاده سازی و امتثال است نه تشریع. البته اگر مجلس در نظام حاکمیت الهی و ولایت الهی نباشد دلیل و حجتی برای تبعیت از آن وجود نخواهد داشت. 🔻شریعت اما در مقام امتثال و اجرا با مقاصدش ملاحظه میشود. این (به قول امام در کتاب شرح دعای سحر) شریعت متبع است. و الا دچار تحجر در قانون گذاری و اقدام میشویم. رویکردی که در برخی جریانات حوزوی به قانون وجود دارد و مدل حاد آن را در سبک سلفی میتوان دید. 🔻اما راه و مسیر حرکت امت در طریقت و سلوک الهی داشتن ساختار و دستگاه قانون گذاری است که بنای پیاده سازی شریعت را دارد. مجلس هر چه آرمانگرا تر باشد طرحهای درست تری را پیشنهاد میدهد و البته توجه به مقاصد قانون کار مجمع تشخیص مصلحت و نهاد رهبری (یعنی کل بدنه قانونگذاری) نیز هست. رهبری مهمترین نهاد تامین کننده روح قانون است و اساسا حاکمیت و ولایت یعنی روح قانون. والا همین شریعت اگر در اختیار ولایت طاغوت باشد باعث خروج از نور به ظلمت میشود. 🔻حرکت فردی و تبعیت نکردن از قانون یعنی حرکت نکردن در مدار ولایت و در مدار شریعت. چرا که شریعت اساسا بر صحنه جامعه نازل شده است. همانطور که بدون انجام شریعت حرکت در طریقت ممکن نیست عدم رعایت قانون باعث رشد معنوی افراد هم نمیشود. سلوک افراد در بستر سلوک امت و آنهم بر بستر قانون نظام ولایی ممکن است. رشد اخلاقی فرد در بستر سلوک معنوی امت ممکن است. سلوک معنوی امت نیز در صحنه تبعیت شریعت است. 🔻قانون در جبهه حق یک حقیقت چند ضلعی است. اولا محتوایش پیاده سازی شریعت است. شورای نگهبان این بعد را نظارت میکند. ثانیا مبتنی بر اراده عمومی است. انتخابات این وجه را تامین میکند. ثالثا در جهت مقاصد الهی است، آرمانجویی نمایندگان که حداقلهایش را نهادهای نظارتی تامین میکنند و حداکثرهایش را مردم برای این موضوع است. مردم دلبسته به آرمانهای انقلابی در این جهت موثرند. رابعا حجیتش از دستگاه و نهاد ولایت است. همانکه حجیت دستگاه اجرا و قضاوت را هم تامین میکند. 🔻با این حساب نقد قوانین توسط مردم و نخبگان، بسیار موثر است. بعد از انتخاب وکلا باید حلقه ها و لجنه های علمی و ناظر و مطالبه کننده به قانون گذار کمک کنند. لذا شفافیت باعث ارتقای قانون میشود. اما باید توجه کرد که نظارت و نقد و تحلیل قوانین به معنای این نیست که هر کس هر طور بخواهد عمل کند. این دومی یعنی نفی شریعت و طریقت و ولایت. که لازمه اش میشود عدم دستیابی به حقیقت و سعادت. زندگی اخلاقی بر بستر جامعه ولایی ممکن است ولاغیر. @ali_mahdiyan

قصه یوسف علیه السلام 🔻هر پیامبری در قرآن کریم یک شخصیت ویژه ای دارد که او را از دیگران متمایز میکند. با اینکه همه انبیا نور واحدند اما نمیتوان تمایزات آنها را ندید تمایزاتی که ناشی از تفاوت های شخصیت آنها و امتهایشان میباشد. 🔻ابتدای داستان یوسف خدای متعال قصه های خود را به عنوان «احسن القصص» معرفی میکند. سوال مهم این است که داستان یوسف و شخصیت یوسف نبی چه ویژگی دارد که ابتدای این داستان چنین تعبیری را درباره قصه های قرآنی میشنویم؟ 🔻یکی از تلاشهایی که مفسرین ما در طول تاریخ داشته اند پاسخ به چنین سوالهایی است. واقعا آیا میتوانیم بگوییم کل داستان یوسف بروز «یک» نکته کلیدی است که لازم است بدانیم؟ آن نکته چیست؟ #محی_الدین_ابن_عربی کتاب مهمی دارد به نام #فصوص_الحکم. «فص» آن نگین انگشتر است که نام خود را بر آن حک میکرده اند و گنجینه ها و خزائن را با آن مهر میکردند. «حکمت» هم یعنی حقایق امور. او حقیقت هر نبی را با یک ویژگی زبده و چکیده تبیین میکند بر اساس آیات قرآن. 🔻 به نظر میرسد داستان یوسف علیه السلام «داستان ظهور و غیبت ولی خدا» است. وقتی امت رابطه شان با ولی شان پست و نازل و دنیایی میشود او غایب میشود. غضب و حسادت برادران، او را به چاه فرستاد و شهوت و تمایل دنیایی زلیخا و زنان نیز او را به سجن فرستاد. اما هر جا که امت اظهار اضطرار و نیاز پیدا کردند او ظهور یافت و شناخته شد. 🔻«تاویل رویا» که ویژگی او است اساسا قدرت فهم حقیقت و باطن ظواهر است. با این توان، او میتواند از آنچه غیب است برای ما خبر دهد و غیب را به ظهور برساند. به همین دلیل است که ابن عربی کلیدواژه یوسف نبی را «نور» میداند. چون او میتواند از این عالم ظلمانی ما را به عالم نور منتقل کند. استاد حسن زاده میگوید اساسا زیبایی یوسف هم به دلیل همین قوت نورانیت او در ساحت برتر و ملکوتی او است. داستان و قصه اساسا توان انتقال حکمتها را در قالب صورتهای محسوس دارد. لذا در قرآن جایی که داستان بودن داستان، بروز جدی دارد همین داستان یوسف است فلذا تعبیر احسن القصص هم همینجا آمده. 🔻فرقی نمیکند، امت اگر رابطه اش با ولی خدا رابطه دنیایی و پست و نازل و ناقص باشد، میل به رشدش به حسادت و دشمنی میرسد و میل به ولی خدایش هم پست و حقیر و نازل، آن وقت ولی خدا را به محاق میبرد. راه ظهور ولی الهی رشد و ارتقای امت است. بلایا و مشکلات و دردها و حرمانها و محرومیتها و تحریمها همه مدد رساننده است که امت رشد کند و آنجا است که اضطرار به ولی خدا را میفهمد. اضطراری نه از سر جهل بلکه در بستر علم و حکمت و تدبیر. 🔻کسانی که دم از حرکت و رشد میزنند، ادعای آرمانجویی دارند اگر بر بستر تعصبات و تک روی ها و خودخواهی ها هستند میتوانند به غیبت حقیقت و ولی حق منجر شوند کسانی هم که دم از ولایت میزنند، ارتباط نازل و جاهلانه و خام و پستشان عملا ولایت را به محاق میبرد. 🔻بزرگان ما میفرمودند اگر میخواهید فلسفه غیبت امام عصر را درک کنید غیبت اولیای الهی در قرآن را ببینید. و قصه یوسف نبی از این جهت بسیار درس آموز است. @ali_mahdiyan