eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
643 عکس
375 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
فانجىه الله من النار درباره حضرت علامه حسن زاده ❤️پیرمرد تنها و عصا زنان در خیابان صفاییه قم راه میرفت. فکورانه. سال اول طلبگیم بود. با دقت نگاه کردم، باورم نمیشد، خودش بود علامه حسن زاده آملی. ناخودآگاه راه افتادم پشت سرش. طلبه سال اولی پشت سر یک علامه. نگاهی به من کرد و با تشر گفت چرا پشت سرم راه افتاده ای؟ ترسیده بودم. دستش را روی صورتم گذاشت و ادامه داد میخواهی بزنم زیر گوشت؟ باز هیچ نگفتم سرم را پایین انداختم. گفت فحشت بدهم؟ «ای گربه بابات پیشی!» میخواستم بگم فقط دوست دارم پشت سرتان باشم همین. اما همین را هم نگفتم. بعد با محبت کمی نصیحت کرد که پشت سرم نیایید و ... ❤️ولی درس عجیبی گرفتم. او میخواست بین مردم گم باشد. بین مردم باشد ولی دیده نشود. نمیخواست دیگران بزرگش کنند. سال اول طلبگی از علامه درس گرفتم که اگر میخواهم پشت او راه بروم حقیقتا، این، راه او است؛ نفی انانیت... ❤️وقتی در مقدمه کتابش، سیدعلی خامنه ای را «قائد اسوه زمان» و «یگانه دوران» مینامد وقتی او را «مصداق بارز انسان در عرف عرفان» مینامد، باید توجه کنیم که او یک عارف و سالک و شاهد حقایق است که چنین میگوید. او را الگوی دوران دانستن و انسان در عرف عرفان دانستن ، خیلی پر معنا است. حالا بگذار توهینش کنند فحشش بدهند او دریا بود کوه بود آسمان بود سنگریزه ها با این حقایق چه میتوانند کنند. ❤️اما اگر مقتدر بود مظلوم هم بود همانقدر که عرفان مظلوم است. این فقط روح الله نبود که کوزه آبی که مصطفایش از آن آب میخورد را آب میکشیدند. بارها برخی از همین حوزویان که بادنی مناسبت تکفیر میکنند و توهین میکنند و رجم میکنند تکفیرش کردند توهین کردند. چرا؟ چون شارح ابن عربی بود. شارح فصوص بود. چون مظهر عرفان بود. ❤️خیلی ها خواستند هم دانش عرفان را رجم کنند هم ضد رهبری به حساب نیایند، اما وقتی که رهبری در پیامش مینویسد «نوشته‌ها و منشأت این بزرگوار منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود ان‌شاءالله» نمیدانید چگونه خود را به نشنیدن میزنند تا بعد دوباره زبان به توهین و تکفیر عرفان باز کنند. همانها که روح الله خمینی را بدون جهان بینی عارفانه اش میپسندند و تحریفش میکنند. همانها که خامنه ای عزیز را دارای جهان بینی متفاوت از خمینی معرفی میکنند و در ایام حیاتش هم حتی تحریفش میکنند. بیانات واضح او در جهان بینی عرفانی حافظ و اصل اصول بودن مثنوی مولوی و «اسلام ناب بودن مولوی» و لزوم اتصال به جهان بینی خمینی را نمیشنوند. عمدا نمیشنوند. ❤️نمیدانم چرا وقتی خبر رحلتش را شنیدم یاد نجات ابراهیم افتادم. ابراهیم بت شکن که بت جهالتها و نادانیهای ما را میشکست و پیش از آن بت نفسش را شکسته بود. همه متهمش میکردند، برخی چون انقلابی بود و نه سکولار و برخی چون جاهلانی لج بازند. همان دو طیف مخالف انقلاب؛ جاهلان لج باز خوارجی در کنار آمریکا پرستان سکولار. اما «فانجىه الله من النار». پیرمرد متواضع خاکی و آرام در حالیکه همه کهکشانها و آسمانها در سینه اش بود و او مثل ملائکه مهیمه غرق در ذات خدا بود و هست هنوز هم.... @ali_mahdiyan
درس توحید دخترکان روستایی 🌹شاید بیش از بیست سال پیش بود در یکی از روستاهای دور افتاده سیستان برای دخترهای دبستانی کلاس گذاشته بودم. کلاسم اینطور بود که یک سوالی را میپرسیدم و تلاش میکردم با همفکری با خود بچه ها جوابش را پیدا کنم. هر جوابی میگفتند روی تخته سیاه مینوشتم. 🌹یک بار پرسیدم بچه ها درباره خدا چه میدانید؟ یکی گفت:«خدا یکی است» پرسیدم: «یعنی چی یکی است؟ خوب همه ما یکی هستیم مگر کسی را داریم که دو تا باشه؟» 🌹دستهای همه دخترکان بالا رفت که جواب بدهند. یکی گفت خدا بزرگتر است. دیگری گفت دانا تر است. دیگری گفت داراتر است. من هم فقط مینوشتم. در حین اینکه مینوشتم به یک نکته فکر میکردم که بچه ها! این جوابها را شما چطور مربوط به آن سوال میدانید؟ چطور پرسش از یکی بودن را به بیشتر بودن و بزرگتر بودن ربط میدهید؟ 🌹بعد ها با این جمله امیرالمومنین روبرو شدم که میفرماید:«کلّ مسمّی بالوحدة غیره قلیل»(خطبه۶۴) یعنی هر چیزی که واحدش میدانیم به جز خدا، قلیل است. یعنی همه ما به دلیل نداشتن هایمان واحدیم و او از دارایی و بزرگی اش. به قول شهید مطهری«چقدر زیبا و عمیق و پر معنی است این جمله». آن دختران درس ناخوانده روستایی هم همین را میگفتند. چطور ممکن بود؟ 🌹فهم فطری ساده کودکانه از خدا همه اوصاف او را در بستر توجه به بینهایت بودن او میفهمد. او هم نگاه تشبیهی و اثباتی دارد به اوصاف خدا و هم نگاه تنزیهی و انکاری. او این دو را با هم ادراک میکند. 🌹حقیقت فطرت در وجود ما باعث میشود راحت و ساده با دین همزبان شویم. احساسش کنیم و با او رشد کنیم. این علقه و بلکه تطابق فطرت و متن دین برای مقوله تعلیم و تربیت خیلی راه گشا است. 🌹یک پی نوشت: اگر صفتهای خدا را با دو چشم اثبات و انکار هر دو باید دید، توجه کنیم غلظت یک وجه به هر دلیل، ما را از وجه دیگر غافل نکند. گفتمان رهبران انقلاب را ببینیم که مثلا اگر حضرت امام، انقلاب و قیام لله را فریاد میزد، جمهوری اسلامی و حکومت الله را هم تبیین میکرد یا اگر رهبری معظم گفتمان مقاومت در مقابل دشمن را در ساحت اقتصادی فریاد میزند، رفع مانع و پشتیبانی از رشد و جهش تولید را نیز تبیین میکند. گفتمان نفیی صرف به تعطیلی و انسداد میکشد و گفتمان اثباتی صرف به انحراف و اشتباه. @ali_mahdiyan
پیرامون نسبت و تناسبات چند مفهوم: تمدن سازی، پزشکی مدرن، طب اسلامی دولت اسلامی، حلقه های میانی، تبیین 🔻عده ای تمدن سازی را یک فرایند عبور کننده از دل نفی تمدن غرب و نفی داشته های سنتی، هر دو میدانند. معتقدند تمدن غرب و سنتهایمان، به دست و پای ما زنجیرهایی زده اند که اجازه رشد نمیدهد. حرف اثباتی این جماعت تولید دانش است، حالا دانش فقه یا فلسفه یا علوم انسانی یا همه علوم. این جماعت در دو جبهه باید بجنگند و خود را نیز باید ثابت کنند. و این هر سه کار دشواری است. 🔻عده ای تمدن سازی را در بستر گفتگو و تعامل با دیگران جستجو میکنند. همه چیز را همگان دانند. پس باید در بستر تعامل حقیقت مشترک را بسازیم. یا اینکه با گفتگو، آن را بیابیم. حقیقت واحد است و علوم و تمدنهای مختلف هر کدام ضلعی از آن را برجسته دارند. پس راه چیست؟ نفی تمامیت خواهی و اثبات گفتگو. حالا یا بر پایه پلورالیسم و همه حقی یا بر پایه حکمت خالده و هر کس تا اندازه ای. 🔻اکثر این رویکردها وجهی از حقیقت را دارند. اما همگی یک خطای واحد دارند و آن ملاحظه صورت و ندیدن معنا است چه صورت را ابزار بدانیم و چه علم و چه فلسفه. آنچه در پس پرده تمدن، ستون خیمه است، حکومت است نه دانش و نه ابزار. تقریر صرفا دانشی از فرایند تمدن سازی گمراهمان میکند. عقل جامعه که کانون علم و اراده است یعنی حکومت یعنی ولایت، شیشه عمر و سلول بنیادین و روح تمدنها است. 🔻حکومت و ولایت هویت میسازد، تغییر را توجیه میکند. نفی میکند، اثبات میکند. علم و دانش را به کار میگیرد و یا تولید میکند. راهبرد تحقق تمدن اسلامی بر این اساس از مسیری میگذرد که اولا تحول و انقلابی در جان امت و در سطح اراده عمومی پدید آورد ثانیا ساختار و نظام ولایت را بسازد. ثالثا امامت نخبگان را بر بستر آن انقلاب و در چارچوب آن نظام شکل دهد یعنی دوران دولت اسلامی را محقق کند و در نهایت امت امامت کننده را تشکیل دهد. با این حساب امروز کسی که دم از تمدن بزند و در اندیشه تحقق «دوران دولت اسلامی» نباشد به خطا میرود. 🔻راه تحقق دوران دولت اسلامی نیز ایجاد یک جامعه مدنی اسلامی است. جامعه ای که احزاب اسلامی به معنای کانالهای ارتباط امام و امت درش به تعدد و کثرت شکل گرفته. «حلقه هایی میانی» که وظیفه اصلی شان «تبیین» است و بین راس و قاعده نظام اتصال ایجاد کرده و به این ترتیب امر ولایت را توسعه داده و دوران دولت اسلامی را محقق کرده باشد. 🔻با این حساب همه ابعاد تمدن را باید در این چارچوب پیش برد. فرض کنید علم طب، اگر بنا است طب مدرن را نفی و انکار کنیم، یا اثبات کنیم، یا طب سنتی را در عرض آن قرار دهیم یا جانشینش کنیم یا از نو طب جدیدی بنا کنیم، هر چه که هست مسیر تحققش یک حرکت متمرکز علمی توسط نخبگان است که اراده و انسجام عمومی را تخریب نکند و باعث بلبشو و هرج و مرج نشود، اعتماد به ولی جامعه و دستگاه اداره کشور را نابود نکند. تبیین کند آنهم از سر آگاهی تا تمسخر نشود. صبر کند تا جامعه را با خود همراه کند. در عین اینکه طرح و راهبرد رهبری را مصادره نکند و تخریب نکند. همه اینها وقتی فهم میشود که تقدم نظام ولایت(ولایت امت و ولایت امام) را در هر تغییری درک کنیم و لوازمش را نیز بپذیریم. @ali_mahdiyan
چند سوال جواب درباره سخنان این روزهای مخالفین طب مدرن و تصمیمات حکومت: 🌱۱.دانش غربی از بیخ و بن فاسد است. رهبری درباره علوم انسانی گفت «ذاتا مسموم» هستند، علم طب هم همینطور است. چون جسم انسان را نمیتوان از روح او جدا دید و... 🌹اولا مراد از ذاتا مسموم بودن یک دانش را رهبری توضیح داده که جهان بینی مسلط بر این علوم است که ذات دانش را شکل میدهد. اما چرا این علم ذاتا مسموم را درش را تخته نمیکنند؟ چرا دانشکده ها هستند، مدارس علوم انسانی هستند؟ چرا کار در دست اقتصاد دان و سیاست دان و تربیت دان و دیگران هست؟ جواب روشن است اینکه یک علم چه هویتی دارد غیر از راهبرد تغییر آن علم است. علم یک کتاب نیست که آن را کنار بیندازی. علم هویت اجتماعی دارد بر متن اعتماد نخبگان و عوام سوار است. روش خود را هم دارد. اینکه من و شما در سطح فلسفه علم چیزی را فهمیده ایم نمیتواند در سطح علم موثر باشد مگر اینکه آن فلسفه امتداد علمی پیدا کند. این به معنای آن نیست که آن بی اعتمادی و آن فهم را کنار بگذاریم بلکه باید آن را حفظ کرد اما تا وقتی این اندیشه تبدیل به علم نشده با ابزارها و روشهای خودش، قدرت تحول یا حذف یک دانش را نخواهیم داشت و سخنانی میگوییم که توان رویارویی با دانشمندان آن علم تجربی را نخواهد داشت. از خود بپرسید و تحقیق کنید که رهبر جامعه که مسمویت ذاتی علوم انسانی را میداند و اهمیت آن را هم میداند، چه طرح راهبردی برای تحول این علوم دارد؟ و چه طرحهایی را مردود میداند؟ 🌱۲. طب بر محور سودجویی پیش میرود و ابزار سیاسی و اقتصادی دنیای مدرن است. همه چیز در غرب بر بستر سوداگری پیش میرود. اصل این است مگر مخالفش ثابت شود. 🌹این حرف در اصل درست است بسیاری از رفتارها و سیاستهای رهبری در مقابل کرونا با توجه به همین سوء ظنهای اقتصادی و سیاسی است. اما برای نفی کلیت یک دانش همان اشکالات بالا را دارد. 🌱۳.فلان کلیپ و فلان مخالفت آن آقای پزشک غربی و فلان موضع آن دیگری را که همه این پروتکلها و واکسن و اصل کرونا را به چالش میکشد دیده ای؟ 🌹برادران! یک اصل مهم و ساده را رعایت کنید. من و شما که از یک علم سر در نمیآوریم بگوییم نمیدانم. این درست نیست که با چهارتا کلیپ و نظر فلان آقا که خیلی از اینها هم پشت صحنه هایشان معلوم نیست، داوری کنیم و نظر بدهیم. زیاد دیده ام که برخی رفقا چهارتا کلاس طب سنتی شیخ فلان و حاج آقا فلان را رفته اند درباره سیر تا پیاز طب مدرن اظهار نظر با اعتماد به نفس میکنند. 🌱۴.مگر رهبر هر چه میگوید درست است. شاید نمکی گولش زده یا مرندی تحت فشارش گذاشته. مگر قصه فرزند کمتر نبود؟ 🌹 تبعیت از رهبر نه به دلیل عصمت او است بلکه به سبب ولایت او است. کسی که حق ولایت دارد چه بسا خطا هم بکند اما من و شما موظف به اطاعتیم. این به معنای نفی نقد و امر به معروف و نهی از منکر نیست بلکه به معنای آن است که اجازه دهیم یک نفر سخن آخر را بگوید و کمک کنیم آن سخن پیش برود در جامعه. و الا هیچ اختلافی در مقام عمل در جامعه حل نخواهد شد. یک نکته حاشیه ای هم عرض کنم و آن اینکه کسانی که موقع واکسیناسیون کرونا یاد خطای نظام در تولید نسل افتاده اند، هدفشان خواسته یا ناخواسته کم کردن قدرت رهبری جامعه است. این جماعت عملا همان مبنای حجتیه ای ها را پیش میبرند که حاکمیت را به عصمت گره میزدند، اینها برای هر تصمیم رهبران یادآوری خطاهای قبلی میکنند که قدرت و توان رهبری و تصمیم گیری سلب شود. برخی از این استدلالها که اساسا رهبران را آدمهای ساده لوح و ضعیف و بی خاصیت تصویر میکند که این هم بماند 🌱۵.من میدانم یقین دارم که این کار خطا است الان چه کنم؟ چرا باید حرف رهبر را گوش بدهم؟ 🌹ما دو نوع تبعیت داریم. یکی تبعیت از پزشک و دیگری تبعیت از حاکم. تبعیت از پزشک تبعیت از سنخ رجوع جاهل به عالم است. اما تبعیت از حاکم تبعیت از حکم است. مثل پیروی از قاضی ولو یقین داشته باشی اشتباه کرده. ولی فقیه صرفا دانشمندی نیست کنار بقیه که در حیطه تخصصی اش از او تبعیت کنیم. بلکه او حاکم است تا کل جامعه بر اساس یک اراده حرکت کند و اختلافات جامعه را فشل نکند. اگر قرار باشد هر کس به علم خودش عمل کند و تبعیت از او را مقدم نکند عملا وجود او بی فایده خواهد بود و هرج و مرج قطعی خواهد بود با وجود هرج و مرج، مدیریت ناکارامد میشود و هیچ امری به نتیجه نخواهد رسید. 🔻یک نکته درست در میان همه نقدها دیده ام و آن انحصار طلبی پزشکی مدرن است. تمسخر دستورات پزشکی سنتی و اجازه حضور قاعده مند اجتماعی به تجربه های پزشکی دیگر ندادن، خطای فاحش دولت قبلی بود که امیدوارم این دولت جبران کند. @ali_mahdiyan
‏زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مددی ‎ @ali_mahdiyan
سکوت و تماشا 🌱این جمله را از امام علی ع شنیده اید که میگوید: خذلوا الحق و لم ینصروا الباطل‌. یک عده در جبهه حق هستند که به ظاهر یاری جبهه باطل نمیدهند اما جبهه حق را خوار میکنند. چرا میگویم به ظاهر باطل را یاری نمیدهند چون امیرالمومنین ع جای دیگری میفرماید: من خذل جنده نصر اضداده. کسی که جبهه حق را خوار کند جبهه باطل را یاری کرده. 🌱حالا فرض کنید گروهی از ما در دوران امام رضا ع زندگی میکردیم و توییت میزدیم و یادداشت مینوشتیم. حدس میزنید چه مینوشتیم؟ رهبری که ادعای امامت مستضعفان و محرومان داشت رفت در میان درباریان. کسی که دم از غصب خلافت میزد، دستش به گوشت نمیرسید و الا بفرمایید، الان ولیعهد شد. کدام قداست، وقتی در مراسمهای مشترک علمی با مامون حاضر میشود؟ نمیگفتند؟ میگفتند شک نکنید. 🌱یک دلیل مهم، ظاهرگرایی و جهالت است. مامون روی این جهالت و نادانی و ظاهرگرایی عده ای حساب کرده که امام را هجرت میدهد به مرکز حکومتش. نصرت امام گاهی بدون شناخت نقشه دشمن و طرح امام، شدنی نیست. لذا امام کسانی که همراه با مصلحت سنجی های او (تقیه) نمیشدند را لعنت میکرد. جماعتی که به این نفهمی هایشان افتخار هم میکنند. فریاد یا مذل المومنین را بر سر امام مجتبی ع میزنند و افتخار هم میکنند به آرمانجویی و شجاعت و صداقتشان. 🌱جایی امیرالمومنین ع در میدان صفین فریاد زد «لاقتلن معاویه و اصحابه»، بعد آرام و زیر لب گفت «ان شاء الله». یکی از اصحاب اعتراض کرد که چرا همه حق را فریاد نمیزنی؟ چرا بخشی از حقیقت را آرام گفتی؟ فرمود : «ان الحرب خدعه». و آنانکه این جمله را نمیفهمند قطعا امام را به ملاحظه کاری و ترس و هزار حرف مفت دیگر متهم میکنند. حالا فرض کنید اساسا سبک نبرد دشمن با معصوم ع بر محور مکر و‌خدعه باشد؟ این جماعت چه میکنند؟ یا امام را متهم میکنند؟ یا سکوت میکنند و تماشا. 🌱در حالی که این جا، کمک به امام، فهم لازم دارد و . و الا شامل آن روایاتی میشویم که ابتدا عرض کردم خوار میکنیم جبهه حق را با سکوت و تماشایمان. خذلوا الحق و لم ینصروا الباطل‌. امروز هم درگیر مکر دشمنیم و محتاج نهضت تبیین. @ali_mahdiyan
منبر در جماران به مناسبت سخنرانی خاتمی در حسینیه جماران 🌱هنوز هم اسم جماران که میآید، دلم میلرزد. پنج یا شش سالم بود شاید، آن قدر کوچک بودم که روی صندلی عقب پیکان میتوانستم بایستم و سرم به سقف نرسد. گریه میکردم و اصرار که بابام مرا ببرد جماران خانه امام که امام را ببینم. یک شب آنقدر اصرار کردم که بابام برای ساکت کردنم مرا برد دم سر بالایی جماران که اون موقع همیشه چندتا پاسدار ایستاده بودند، بعد از آن آقای پاسدار پرسید این پسرم میخواد امام را ببینه اجازه داره؟ آن سرباز هم با لبخند گفت نه نمیشه. اینطور قانعم کردند تا آرام شوم. هنوز هم حسرت جماران و خانه امام را دارم. 🌱اما چند سال پیش دعوت شدم برای سخنرانی به حسینیه کوچکی در جماران. شاید این تلخ ترین منبری بود که در عمرم رفته بودم. با اینکه یک شب آقا مجید انصاری آمد و پای منبر نشست. بنده خدا کلی هم احترام گذاشت به من طلبه جوان. یک شب هم چند تا سید که احتمال میدم از نوه نتیجه های امام بودند. اما رفتار مردم جماران با یک روحانی برایم تلخ بود. رفتاری که در کمتر جایی تجربه کردم. 🌱برخی بودند که با قربون صدقه رفتن صوری و مشمئز کننده با آدم حرف میزدند. دست بوسم، خاکسارم و ... آنقدر تابلو که هم خودشان میفهمیدند هم تو میفهمیدی که مخصوصا با این تعابیر میخواهند به تو نزدیک نباشند. از جزییات رفتارشان معلوم بود که هیچ دل خوشی نه از تو دارند نه هیچ آخوند دیگری. برخی هم رویشان باز بود و با بی ادبی و بی حرمتی تمام باهات حرف میزدند. پای منبر معمولا خیلی کسی نمیآمد به جز چند پیرمرد در عوض موقع مداحی مسجد پر میشد از جمعیت. جالب است این تجربه را من فقط در جماران داشتم. 🌱همه انگار منزجر بودند از طلبه ها و هر کس یک طور انتقام میگرفت. من مجالس بالا شهر تهران رفته بودم. اتفاقا خیلی هم خوش میگذشت با مردم و جوانانش کیف میکردم. اما جماران نه. یک شب خسته از قم رسیده بودم میخواستم نماز بخوانم رفتم به مسجد خیلی بزرگتری که نزدیک آن حسینیه بود. همه مذهبی های با کلاس روی صندلی نشسته بودند صاحب مجلس هم یکی از همین روحانی های مشهور از رفقای کروبی و خاتمی بود. هر کسی را راه نمیدادند من همینطور سرم را پایین انداختم و داخل شدم بدون اینکه متوجه باشم، به من چیزی نگفتند و جلوی ورودم را نگرفتند. گوشه ای ایستادم و نمازم را خواندم. مجلس شبیه روضه هایی که من میشناختم نبود همه چیزش خیلی باکلاس و متفاوت بود. بیرون مجلس یکی اعتراض کرد که حاج آقا اینها غذای آن چنانی نذری میدهند اما به ما همسایه ها نمیدهند، ما را در مراسم روضه راه هم نمیدهند. چه فرقی میکند مجلس امام حسین مگر نیست؟! 🌱خلاصه نمیدانم من در آن ده شب بارها به خودم گفتم دیگر اینجا نخواهم آمد. جماران نخواهم آمد. جماران با خمینی اش خواستنی بود. من نمیدانم جماران در این همه سال بعد امام چه تجربه ای از روحانیت داشته که اینجا اینطور منزجر شده بودند از همه طلبه ها. 🌱من دوران کودکی ام خانه مان نزدیک به جماران بود، به محض آنکه صدای موشک مهیب و نزدیک بود مردم اول میگفتند: جماران! واقعا راست میگویند که شرف المکان بالمکین.... @ali_mahdiyan
دهه اخر صفر4_01.m4a
18.97M
مسجد امیرالمومنین ع پردیسان شیخ علی مهدیان اهمیت حلقه های میانی در طرح راهبردی امام هشتم علیه السلام @ali_mahdiyan
رفاقت با شهدا. زوار.mp3
18.96M
تکیه شاه خراسان قم شیخ علی مهدیان معنا و تجربه حیات شهدا و آثار رفاقت با آنها همراه مداحی و سینه زنی اربعین ۱۴۰۰ هیات زوار الزهرا س @ali_mahdiyan
افرا 🔻بهرنگ توفیقی سریالهای خوبی را کار کرده. سریالهایی جذاب و پر کشش. دلیل اصلی موفقیت او هم قصه های خوبی است که انتخاب میکند. حالا چه این قصه ها با قلم فاخر و خواستنی سعید نعمت الله نوشته شده باشد. چه قلم مذهبی معنوی حامد عنقا یا دیگران. 🔻 افرا اما ضعفهایی داشت که عمده آنها در قصه های قبلی توفیقی هم وجود داشت لکن در اینجا بیشتر خود را نشان میداد. اگر بخواهم در یک کلمه خلاصه کنم باید بگویم «پاسخهای نیم جویده و سرپایی به مسائل خیلی مهم». افرا مساله های بسیار مهمی را آغاز میکند ولی همه را رها میکند. 🔻مساله عدالت و ظلم بمثابه یک واقعیت کلان فرهنگی اجتماعی، موضوع جذابی است اما در نهایت به یک امر اخلاقی معنوی فردی فروکاسته میشود و با دل کندن پدر از کارخانه اش تمام میشود. یک پاسخ لوس و بی خاصیت. این همان دردی است که سریال آقازاده هم دچارش بود. انگار همه چیز به یک دلبستگی شخصی یک فرد به مال دنیا ختم میشود حال آنکه حل مساله بمثابه یک درد کلان اجتماعی فرهنگی ورودهای جدی تری لازم دارد که توفیقی تصمیم به چنین ورودهایی ندارد. بلکه گویا به جز این مشکل اخلاقی شخصی او دیگر مشکل چندانی با وجود آن گسلهای جدی ظالمانه در کلان جامعه که ظالم پرور است، ندارد. 🔻نکته دیگر شخصیت وحید و انتقام او است. یادم میآید در دهه شصت فیلم سینمایی «مشت» را در سینما دیدم. با اینکه شش هفت سالم بود که آن فیلم را دیدم اما جذابیت داستان فیلم و شیرینی آن هنوز هم در ذهنم هست. داستان جوانی کارگر که از یک پولدار محتکر مشت میخورد به دلیل مخالفتش با احتکار او و بعد تصمیم میگیرد همین مشت را به او بزند. انتقام گرفتن وحید میتوانست چنین مزه ای پیدا کند. قیام جوان آزاده ای که تصمیم میگیرد مقابل ظلم بایستد تصمیمی الهام بخش به دیگران اما این پرونده هم نیم جویده رها میشود. یک انتقام از سر داغ شخصی که با کشف حقیقت و توبه افراد تمام میشود. 🔻بدتر آنکه توفیقی به وحید حق میدهد که برای احساس ظلم خود به همه ظلم کند به همسر مسعود به خود مسعود به پدرش به مادرش به همسر خودش به خانواده مهران به خود مهران و این همه ظلمهای او به اسم انتقام که گاهی حالت بیماری به خود میگیرد از طرف کارگردان چشم پوشی و رها شود. این یعنی او بنا ندارد بین انتقام عاطفی و کور و بلکه ظالمانه و انتقام عاقلانه انسانی الهام بخش تفاوت بگذارد. 🔻پرونده نیمه باز دیگر اینکه فیلم میتوانست محل تلاقی سبک دو پدر باشد، پدری که بنا دارد پدر بودن خود را با فهم درست روابط انسانی باز بیابد و پدری که بنا دارد پسرش را با محاسبات و معاملات و پول پیدا کند. اما این پرونده هم نیم جویده و ناپروده رها شد. چه بسا میشد به این ترتیب دو ساختار ارتباطات اجتماعی بلکه حاکمیتی را به تصویر کشید که نشد و بی هدف و ناتمام رها شد. @ali_mahdiyan
فرهنگ۱۱.mp3
6.55M
شیخ علی مهدیان مختصری درباره اهمیت فرهنگ جلسه اول 💠هیئت‌حداث‌الحسین‌دختران‌قم @ali_mahdiyan