eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
638 عکس
367 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
موقعیت مهدی ❤️حقیقت زن، تفصیل دهنده است. قله را او به تماشا میکشد. کوثر نمایش دهنده حقیقت زن است که وجود پیامبر را تفصیل میدهد، که انا اعطیناک الکوثر. تو را کوثر دادیم. یعنی نور هدایت تو با وجود زن منبسط میشود در عالم. ❤️بیهوده نیست که در روایات حقیقت شب قدر، که نزول حقایق هستی است از عالم وحدت به کثرت، به وجود سیده النساء تاویل شده. ❤️حقیقت پیامبر و علی ع را با زهرا س میتوانی بشناسی. حقیقت توحیدی اباعبدالله را با زینب س میتوانی بشناسی. دیده اید هنوز هم عموم مردم با روضه هایی متصل به اباعبدالله میشوند که همه اش ارتباطات خانواده است با امام شهید. زن، زندگی را میسازد و زندگی چون منشوری هویت نور را باز میکند و به تماشا میکشد. ❤️برای سینمای دینی که به تماشا کشیدن قله های انسانیت ، چالش اساسی است، نقش زندگی و زن بسیار کلیدی است. مهدی باکری را با زندگی بسط دادن، یک اتفاق خارق العاده است. او را در بستر زندگی ذره ذره چشیدن و باز هم اذعان به اینکه او بزرگتر از فهم ما است، یک اتفاق محشر در سینما است. مزه انسان را چشیدن یک عبادت است و انصافا در ماه رمضان باید با نیت تقرب این فیلم را دید و دل داد و پر کشید. ❤️ نشان دادن قله ها در بستر دامنه هایی که خودشان پر از نور و زیبایی اند، مثل رابطه خسرو و محمد، زیبا است. هویت همسر حمید و مهدی در کنار خواهر حمید و مهدی بیشتر درک میشود. اما اوج فیلم رفت و آمد از زندگی است به میدان حماسه. اوج فیلم آنجا است که مهدی به همسرش میگوید من محو نقطه شهادت حمید بودم هیچ چیز نمیتوانست سر مرا برگرداند از آن نقطه به جز عشق تو.برم میگرداند تا دوباره نیروها را هماهنگ کنم. این اتفاق پر از حیا و معنا در نظام هستی رخ داده و چطور آن را موقعیت مهدی کشف کرده و بر ملا میکند؟ عجب. اوج فیلم تماشای صفیه بود به رخسار مهدی وقتی خوابیده و دلت را میکند و تقدیم به موقعیت مهدی میکند. چه شاهکاری است موقعیت مهدی. ❤️عرفان و معنویت را در زندگی به تماشا کشیدن، غربت قله ها را به تماشا کشیدن، وقتی مقابل کنایه خواهر سکوت میکند، وقتی دست کودک یتیم برادر را میگیرد و خودش به صورت خود سیلی میزند که او بخندد. وقتی او را سر اذان سوار چرخ فلک میکند. ❤️ عقلانیت مهدی یک محاسبه خشک نیست. با دل همراه است. ایمانی است. جذاب است. همه میفهمند او در افقی بالاتر میاندیشد با سکوتهایش. با دقت در جزییاتش. مراقبتش از بیت المال. با احساس وحدتش با بچه ها. با جلوداریش. چقدر خوب است آذری زبانی در عین یک هویت ملی و بلکه مذهبی و توحیدی. ❤️موقعیت مهدی، دفاع جانانه از مقام مدیریت و فرماندهی در نظام است. آن قدر قله را زیبا تصویر میکند که همه مدیران را به چالش میکشد و نقد میکند اما تو را دلزده از کسی نمیکند. ساختارها را نقد میکند اما میایستد در دل ساختار و میماند و میجنگد و برادر را همراه خود میکند. آدمهایی که ساختار، زیباییش را از رخسار آنها دارد. چه نقد جانانه ای است به نظام و چه دفاع جانانه ای است از نظام. راستش اصلا همه ما را به چالش میکشد نقد میکند در هر رتبه و مقام و موقعیتی که باشیم. چه موقعیتی است این موقعیت مهدی. ❤️موقعیت مهدی جذاب ترین فیلمی بود که دیده ام. خدا را شکر میکنم که در کشوری زندگی میکنم که سینمایش اینگونه در حال تسخیر شدن است با دستان توانای انقلاب. به قول آن رفیق عزیزم همان طور که شاهکارهای معماری تاریخ باقی مانده اند و هنوز دل میبرند، این قله های روایتگری هم باقی خواهند ماند. روایت از انسان هایی که تربیت شده خمینی اند و فتح الفتوح اویند. ❤️این متن را شب هجده رمضان کنار حرم حضرت معصومه س نوشتم قربه الی الله. @ali_mahdiyan
بوی گند خوارج ⚡️حدود ده پانزده سال پیش بود، با شخصی به نام عباس پالیزدار آشنا شدم. برخی رفقا میگفتند انقلابی است و بچه رزمنده است، طرفدار احمدی نژاد هم هست، خوب آن زمان ما هم علاقمند به احمدی نژاد بودیم، گفتند دستهای پشت پرده را رو میکند. مفاسد را میگوید. به درخواست دوستانم دعوتش کردیم به خانه ما و محفلی تشکیل دادیم. شروع کرد به گفتن، از بچه امام جمعه فلانی و آیت الله بهمانی گرفت تا مسوولین این نهاد و آن نهاد چند ساعت سخن گفت. بعد از چند ساعت به نظرم رسید این آقا این همه وقت حرف زد، اما در مجموع همه ما را متنفر کرد از یک جریان سیاسی خاص. برای ما مهم نبود این جریان یا آن دیگری. اما او واقعا منظوری داشت؟ ⚡️ظاهرا این سوال به ذهن یکی از دوستانم هم رسید، پرسید چرا همه اطلاعات شما از فلان جریان است؟ گفت جریان مقابل هم دزد است ولی قانونی میدزدد. آن شب و آن محفل زیر زمینی گذشت. ( چون آن زمان در زیر زمینی مستاجر بودم) فردای آن روز شنیدم عباس پالیزدار را گرفتند. نمیدانم عاقبتش چه شد. راست میگفت یا دروغ. باندهای ثروت و قدرت کارش را ساختند یا واقعا مجرم بود؟ اما یک سوال برایم مهم بود و آن اینکه سخنان پالیزدار چه اثری بر مخاطب دارد و او چه هدفی را دنبال میکند. حرفهایی که ما نمیتوانستیم در رد و اثباتش چیزی بگوییم. اطلاعات ما کافی نبود. با بخشی از اطلاعات ولو درست هم که نمیشد داوری کرد. اما آن حرفها فساد را در همه به جز احمدی نژاد و رهبری ثابت میکرد و حجم بیشتر نفرت را نیز نسبت به جریانی ایجاد میکرد که احتمالا جوانهای مذهبی با آنها احساس قرابت بیشتری میکنند. رهبری را هم که نمیشد بزند که محکوم شود البته بیت و بقیه نهادها را چرا. ⚡️چند روز پیش شنیدم فلان جوان جویای نام که زمانی مسوول امر به معروف بوده، رییس جمهور را هجو کرده امروز هم شنیدم آن جوان دیگر خیلی عدالتخواه داستان دختر قالیباف را رو کرده. پسر قالیباف هم اختلافش را با خواهرش علنی کرده و خلاصه در خانواده قالیباف یک اختلاف علنی شده. بر سر سبک زندگی که خیلی با شعارهای انقلابی و ادعاهای پدر هماهنگ نیست. ⚡️من با این افراد خیلی کاری نداشته و ندارم. اما درباره فرهنگی که پیش میبرند بارها سخن گفته ام. الان دیگر برایم عادی شده وقتی یک قصه خاله زنکی جدید رو میشود، قبل از آنکه راست و دروغ سخنشان برایم مهم باشد، میپرسم بنا است چه پازلی دوباره تکمیل شود. دیگر حوصله هم ندارم به حال عدالت بدبخت بیچاره مفلوک که به دست این فرهنگ خاله زنکی خوارجی مثله میشود اشک بریزم. حوصله هم ندارم بگویم آنانکه سردار شهید را هم عدالتخواه نمیدانند چطور مثل شمشیری برهنه و بی اختیار در دستان معاویه زمان مدد میدهند و پای پیراهن عثمان گریه میکنند. ⚡️اما برایم مهم است که باز قرار است چه چیز را نبینیم؟ کاهش هشت درصدی تورم را، عزت و اقتدار و موفقیتها در جبهه بین المللی را، آمار کنترل کرونا و تولید واکسن را، انسجام متخصصین و تغییر نسل مدیران را، قرار است چه موفقیتی را در ذائقه مردم کوفت کنند؟ خود این نادانها مهم نیستند مهم اراده ای است که اینها همیشه کمکش میدهند. ⚡️و الا من اصل وجود اختلاف علنی در خانواده فلان مسوول بر سر سبک زندگی را به فال نیک میگیرم همین و البته از کنارش عبور میکنم. لکن این جماعت که این قدر این خبرهای دست اول رانتی را جمع میکنند و ضریب میدهند و تبدیلش میکنند به مساله ذهنی یک عده، مشغول چه کاری هستند دقیقا؟ ⚡️به هر حال باز نزدیک ایام ضربت خوردن امیرالمومنین ع شد و بوی گند فرهنگ و هویت خوارجی بلند شد. شاید این شبها دلمان بیشتر بسوزد ‌بر غربت عدالت علی ع و فکری کنیم به حال خودمان. @ali_mahdiyan
‏رشتو ۱ «خوارج پلاس» یعنی یه چیزی اونور تر از خارجی گری.طرف از همسر مرد عرب که آبستن بود آنقدر سوال میپرسید تا یک خطایی پیدا کنه و حکم به کفرشون بده. پیدا هم کرد و حکم داد به کفر و شکم زن آبستن را سفره کرد. حالا یک عده هم دست رو تا مرفق میکنند توی باطن طرف که ببینند ظاهرش با باطنش ‏۲ میسازه یا نه. خوارج اولش تهمت هم نمیزدند اینها اول تهمت میزنند بعد باید ثابت کنه طرف. حالا اگر یکی پیدا بشه بگه از این افشاگری اندرونی خانه ما که لطف کردید اینقدرش بوده خطا هم بوده اونقدرش نبوده دروغ گفتید. سوالات بعدیشون شروع میشه. خوب مادرت به بابات چی گفت؟ ‏۳ توی ساکتون چی داشتید؟ بابات به مادرت چی جواب داد؟ چند کیلو بار اوردید؟ خواهرت که بارداره بچه اش پسره یا دختر؟ چی براش خریدید؟ اگر پسرک توضیح بده یا نده مهم نیست. مهم اینه که متهمه، سوالها برای جواب گرفتن پرسیده نشدن، برای متهم کردن پرسیده شدن. که شکم همشون رو سفره کنن ‏۴ خوارج پلاس یعنی یه چیزی اونور تر از خارجی گری، میگن ابن ملجم بعد ضربت زدن به علی ع از امام حسن خواست بهش اجازه بده بره معاویه رو هم بزنه که استانداردهاش دو گانه نشه یه وقت. اینها مثل اون روضه خون که غش میکرد دائم طرف زنونه ، یک طرف خاص غش میکنن چرا؟ چون اینها ماموریتشون ‏۵ عموم مردم هم نیست حتی. ماموریتشون حزب اللهی ها و انقلابی هان. اونها باید ببرن. قالیباف کیه، اصلا مهم نیست او. کنارش هم بگذارید یک ریشوی دیگه رو پیدا میکنند، دستشون رو تا آرنج میکنند تو باطن زندگیش تا کلا معلوم شه همه چی کشکه. بچه های بالا کمکشون میدن یا نه؟ مهم نیست مجری های ‏۶ مجری های شبکه افق همراهشون هستن یا نه؟ اهمیتی نداره اصلاحاتچی و پایداری چی و بهاری چی ازشون سود میبرن یا نه؟بازم مهم نیست چقدر از حرفهاشون راسته چقدر دروغ؟ مهم نیست مهم اینه که این روش خریدار داره. خوب هم خریدار داره.یک عده حال میکنن ، عدالتخواهی همین باشه، سرک کشیدن تو اندرونی ‏۷ مثل خاله زنکها تخمه شکستن تو مجازی و لایک و ریشیر کردن. عدالتخواهی خوش مزه. اشتری و صدر الساداتی و سلطانی و کی و کی مهم نیستند. این خرده فرهنگ عدالت بی عقلانیت و بی معنویت، مهمه. یادگار هشت سال احمدی نژاد بازیهامونه. یه عده میگن این کار خوب نیست، چون امید مردم خراب میشه ‏۸ امید چیه؟ تو اولیات دین و اخلاق موندیم فعلا. میگه موضعت چیه درباره قالیباف. من که اطلاع ندارم. از هیچیش اطلاع ندارم. اینقدر میدونم که پسر یک مسوول در منظر عموم مردم بدون هیچ ملاحظه ای به بقیه خانواده اش تذکر جدی داده. بقیه اش رو هم نمیدونم. شما هم نمیدونید. دیگران هم ‏۹ اما این رو میدونم که فرهنگی وجود داره بدتر از خوارج، خوارج لااقل وقتی ضربت میزدن، پای غلطی که میکردند میایستادند، خوارج پلاس توی چشم مردم نگاه میکنند دروغ میگویند بعد هم به روی خودشان نمیآورند. ماجرای خوداختفایی را یادتان نرفته که، قصه سیسمونی رو هم بهش اضافه کنید، بقیه اش هم ‏۱۰ راه درمان فرهنگ خارجی گری خلع لباس آن و درگیر شدن با این و دست به یقه شدن با آن دیگری نیست. باید این خرده فرهنگ را ریشه کن کرد. فرهنگ سرک کشیدن مثل طاهره خانم چنگال بدست برای اثبات نفاق، اینکه خریدار داره خطرناکه. فرهنگ عدالت خواهی کثیف خوارجی که نه عقلانیتی داره و نه اخلاقی @ali_mahdiyan
عدالتخواهی خوارج ✍‏خوارج اهل نهی از منکر بودند،اون هم نقد حاکم و حکمرانیش اصل بوده.همون مطالبه گری اونها جریان مطالبه گر بودند ولی اولا ظاهر گرایانه و چشمی نقد میکردند.تحجر ثانیا با عجله حکم میدادند. تعجیل ثالثا خطای یک نفر رو میزدند به ریشه و طرف رو میشستند میگذاشتند کنار.تکفیر ‏✍ یکی از کسانی که در راس خوارج بود شخصی است به نام ذوالثدیه یا (ذوالخویصره)، در تاریخ پیامبر ص او را اصل و ریشه خوارج معرفی میکند و ظهور این جریان را نیز پیش بینی مینماید. در سوره توبه ذیل آیه ۵۸ که وَمِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَات... یک بحث حاکمیتی است و یک بحث اقتصادی ‏✍قضیه بر میگردد به تقسیم غنائم توسط پیامبر ص در جنگ حنین، برخی از افراد از پیامبر ص درخواست غنیمت بیشتری کردند، پیامبر ص بر اساس «مصلحتی» به آنها مال و پول بیشتری داد. نیت او جذب آنها بود و بحث مولفه قلوبهم. به هر حال مصلحت سنجی کرد، به عده ای بیشتر داد. این شخص اعتراض کرد ‏✍ گفت«یا رسول الله اعدل» مطالبه کرد از حاکم هم مطالبه کرد. مصلحت سنجی حاکمیتی او را با شاخص عدالت به چالش کشید. حرفش هم به ظاهر عامه پسند بود. میگفت چرا به یک عده بیشتر میدهی. یا رسول الله اعدل. به عدالت رفتار کن ای حاکم الهی. برخی خواستند او را گردن بزنند پیامبر ص فرمود رهایش ‏✍رهایش کنید. او پیروانی خواهد یافت که مثل تیری که از چله کمان خارج میشوند از دین خارج خواهند شد(مارق) تلاقی مطالبه گری،عدالتخواهی، نقد مصلحت سنجی حاکمیتی، همه و همه در نقطه ایست که به تعبیر مفسرین نقطه آغاز شکل گیری نطفه خوارج است و عدالتخواهی خوارج. ✍ ‏ذوالخویصره که راس خوارج بود در جنگ حنین عدالتخواهانه از پیامبر مطالبه کرد که یا رسول الله اعدل طبری میگوید او در جنگ صفین هم وقتی علی ع ابوموسی را در نهایت انتخاب کرد، مطالبه گرانه حاضر شد. نهی از منکر کرد.زیر بار تصمیم او نرفت خوارج مطالبه گر و عدالتخواه بودند ✍ ‏یکی از دشواریهای امیرالمومنین ع در جنگ نهروان این بود که بسیاری از لشکریان او شک کردند در تقابل با جریان خوارج، در زمان پیامبر ص نیز که بانی خوارج زنده بود و پیامبر ص را به عدالت امر میکرد همینطور بود. آری دست و دل مومنین میلرزد برای طرف شدن با این جریان. ‎ @ali_mahdiyan
‏برای ما از عدالتخواهی علی ع گفته اند اما از عدالتخواهی خوارج نگفته اند. برای همین گاهی در طول تاریخ انحرافات جدی در عدالتخواهی خود پیدا کرده ایم. رفقا به این نکته زیاد فکر کنیم که جنبش مشروطه با شعار عدالتخواهی آغاز شد اما پای مسلخ سفارت انگلیس کارش تمام شد. ‎ ‏نهضت مشروطه شعارش عدالتخواهی بود اما وقتی ظاهرگرایانه اراده ای که پشت شعارهای انقلابی پنهان بود، ندید. برایش مهم نبود اراده طاغوت را پیش ببرد یا نه. اینطور شد که آن ارمنی شلوارش را پایین کشید و بر جسد پاک شیخ فضل الله ادرار کرد. و بعد خروجیش شد رضا شاه ‎ ‏حشمت الله طبرزدی را لابد میشناسید. بچه رزمنده مدافع انقلاب که ترکش هم خورده بود. افشاگر فسادهای بنیاد مستضعفان و دولت. او میگوید روزی ضربه کاری خوردیم که رهبری از دولت هاشمی و عملکرد رفیق دوست آشکارا حمایت کرد. الان او تحت حکومت آمریکا است. چرا؟ چه شد؟فکر کنید ‎ ‏عروسی خوبان را محسن مخملباف ساخت. با دغدغه عدالت. حاجی یا محمود بی غم موجی است لذا عقل خود را از دست میدهد ولی درد عدالت دارد. یک عدالت‌خواه دردمند و مبارز ولی موج گرفته و دیوانه چه شد که محسن مخملباف از درد ظلم ستیزی به ابزار دست ظالمان و اراذل عالم تبدیل شد؟ ‎ @ali_mahdiyan
‏یکی میگه دعوای اصولگراها است، این جوون ها رو بازیچه کردن یکی میگه دعوای اطلاعاتیها بوده این جوون ها رو بازیچه کردن یکی میگه قصه بدهکارهای بانکی بوده این جوون ها رو بازیچه کردن یکی میگه کار اصلاحاته این جوونها... همه فهمیدن این جوونها بازیچه اند جز خودشون ‎ @ali_mahdiyan
✍ ‏ما گاهی از فرهنگ غربزدگی مثلا میگوییم که در سبک زندگی علائق و امثالهم خود را نشان میدهد نه این که هر کس این نشانه ها را دارد غربزده یا غربی است،بلکه تحت تاثیر است ‎عدالتخواهی_خوارجی هم یک فرهنگ است تاثیر آن شاید در عده ای بیشتر باشد.اما این معنایش خوارج دانستن افراد نیست.دقت کنید ✍‏شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه میگوید، خوارج از بین رفتند اما روح خارجی گری زنده ماند. او جریانهایی از علمای مهم شیعه را نیز آلوده به این هویت و روح خارجی گری میداند. رهبری نیز سال پنجاه و هشت در سخنرانی خود خط این جریان را زنده میداند. این هویت الان چگونه است ‎ ✍‏فکر میکنید چرا عدالتخواهی خوارجی، با سردار شهید زاویه دارد و با افتخار مسیر عدالتخواهی خود را از او جدا میکند؟ من منکر محبت قلبی این جماعت به سردار نیستم. اما دلیل علنی کردن این انحراف از مسیر سردار شهید قدس، چیست؟ سبک عدالتخواهی سردار شهید مگر چگونه بوده؟ ‎ ✍‏ویژگی مهم خوارج غلبه احساس بر اندیشه است. جریانهایی با این هویت عامه پسندترند یعنی در هنر و سخن و رسانه نه ولی در نظام فکری و مبنا ضعیفند دردمندند ولی جاهل. علی ع گفت کمر مرا دو گروه شکستند یکی اینها. درد دین، بعلاوه نادانی، نوعی لجاجت را باعث میشود. خطرناک ‎ @ali_mahdiyan
‏وقتی معاویه قرآن سر نیزه کرد به اعتقاد آرمانجویان خوارجی همه چیز شفاف بود. وحدت آن هم حول قرآن. بالاتر از این دیگر چه. عدول از این عین ظلم و بی عدالتی است. اگر میگفتیم اراده دشمن را ببین. اراده ولی را ببین. حتما میگفتند حسن و قبح عدالت ذاتی است. ‎ ‏سبک عدالتخواهی و مطالبه گری شیطان را توجه کرده اید؟ او ظاهرگرایانه به خدا میگوید به عدالت رفتار کن. مطالبه میکند عدالت را. شیطان حاضر است سالها رو به قبله آرمانها تلاش کند اما زیر بار ولایت و اطاعت نرود. سبک عدالتخواهی شیطانی ریشه اش استکبار و ظاهرگرایی است. ‎ ‏یک نکته ای را دوستان عدالتخواهم برش تاکید میکنند که حرف درستی است و آن اینکه همه آرمانهای دین را میتوان در کلیدواژه عدالت خلاصه کرد. عدالتخواهی همان آرمانجویی اسلامی است. این نتیجه تربیت دینی پیامبر اکرم ص است. یعنی خوارج هم آرمانجو و عدالتخواهند. اما چگونه؟ ‎ ‏در مقابل فساد نظام عثمان، دو سبک برخورد داریم، مدل علوی و مدل قاتلین عثمان. اولی مخالف و مقابل دومی بود.آنانکه عدالتخواهانه عثمان را کشتند چگونه میاندیشیدند که علی ع در نهج البلاغه همانطور که خطش را از عثمان جدا میکند از آنها نیز جدا میکند؟ ‎ @ali_mahdiyan
‏۱ من آقای وحید اشتری را خوارج نمیدانم. ولو دروغ بگوید یا آبرو ببرد یا هر چه. این را در مناظره هم گفتم. همه این دوستان را که خیلی هایشان گاهی فحش میدهند به حقیر، دوست دارم. نیتشان کسب شهرت است یا رضای خدا، من اصل را رضای خدا میگذارم. این که از این. ‏۲ من با جناب قالیباف صنمی ندارم. ندیدمش از نزدیک. حتی یک بار هم به او رای نداده ام. طرفدارش هم نبودم. سال هشتاد و چهار هم در دسته موافقینش نبودم البته بعدها رفتارهای خوب و درست سیاسی از او دیدم که قابل تحسین بود و هست در مناظرات سبک مناظره او را نقد کردم. علنا نوشتم این هم که این ‏۳ من معتقد به وحدت انقلابیون بودم و هستم، لیست واحد دادنشان خوب بود. اما علنا نوشتم که کسی را ترغیب به رای دادن به لیست واحد نمیکنم هر کس باید خودش تشخیص دهد و با چشم باز انتخاب کند و اگر نمیداند البته اعتماد کند. همان زمان هم دوستان زیادی بابت این مواضع نقدم کردند ‏۴ عدالتخواهی خوارجی را مساله مهمی میدانم. سالها قبل تذکر دادم.این یک فرهنگ است. تقلیلش نمیدهم به یک فحش و برچسب همانطور که عدالتخواهی را هم تقلیل نمیدهم به یک گروهک و حزب ولو عده ای دوست داشته باشند تقریبا همه معروفین به عدالتخواهی را صمیمانه دوست دارم.قالیباف را هم .هاشمی را هم ‏۵ رفتار فارس درباره فلان پیرمرد خطا بوده. سبک مناظرات قالیباف هم خطا بوده. همه را هم تذکر داده ام. حتی در دوران مسوولیت برادرم در فارس، علنا فارس را نقد هم کرده ام. این هم شهادتین. اینجا نوشتم ولو میدانم در یک عده بی اثر است این حرفها. خوب تمام شد. در ماجرای اخیر هم ‏۶ قصه همسر قالیباف و علت سفرش به ترکیه را نمیدانم. خبر موثقی هم ندارم. به اخبار جوانان عدالتخواه هم اعتماد ندارم چون کم دروغ نگفته اند تا کنون. لذا فعلا داوری نمیکنم. جناب قالیباف هم حدس میزنم نظرش را از طریق پسرش گفته، یقین ندارم. اما به هر حال متن پسر او قابل تقدیر است ‏۷ خوب شد؟ حالا اجازه میدهید درباره عدالتخواهی خوارجی سخن بگویم؟ بله جریان معاویه هم هست. ابوموسی اشعری و ابوهریره هم هست اما مساله امروز من عدالتخواهی خوارجی است. درباره بقیه موارد هم در جای خود خواهم گفت. برادران من عدالتخواهی خوارجی باعث کند شدن حرکت عدالتخواهانه میشود. ‏۸ این فرهنگ لذت بردن از سرک کشیدن در زندگی ها، آبرو بردن، ظاهر گرایی، احساساتی بازی، دروغگویی ، قول بلا علم، اولش لذت دارد و طرف هم خیال میکند خیلی قهرمان است اما مثل موریانه پایه های توسعه عدالت را در کشور میخورد. من میبینم که این سم مهلک چطور جوانان ما را زامبی میکند. ‏۹ میبینم چطور صحنه را به کثافت میکشد. این فرهنگ را رسوا نکنیم، میشود مثل پایان کار احمدی نژاد که باعث روی کار آمدن تدبیر و امید دروغین شد.نقش عدالتخواهی خوارجی در عقب ماندگی ما در عدالت جدی است موتور اقامه عدالت مردمند.پیشروی مردم جوانان آرمانجویند، آفت و بیماری خارجی گری جدی است ‏۱۰ عدالتخواهی خوارجی، زنان بازیگر را به خودکشی کشاند. عدالتخواهی خوارجی آبروها برد، زندگیها به هم ریخت عدالتخواهی خوارجی، مساله های اصلی کشور را به محاق برد. نقد زندگی خصوصی جای نقد حکمرانی و برنامه ها را گرفت. عدالتخواهی خوارجی، باعث شد واژه عدالت همنشین بی اخلاقی و حماقت شود @ali_mahdiyan
خوارج پلاس ‏۱ خوارج ظواهر دین و اخلاق رو رعایت میکنند، خوارج پلاس ظاهر دین و اخلاق رو هم به بازی میگیرند. علنا دروغ میگویند بعد هم که معلوم شد دروغ میگویند تا در خانه سینه خیز میروند اما چرا دروغ؟ چون وقتی سرک میکشی، همه چیز را که‌ نمیبینی، پس میبافی اگر بخواهی توجه جلب کنی، جزییات لازم داری ‏۲ جنگ با خوارج سخت است. گرفتار بود حضرت تا به اصحابش بگوید خطتون رو از این مارهای خوش خط و خال جدا کنید. کسانی که ظاهرشان فعلشان یا سخنشان زیبا است اما باطنشان لجاجت و تکمیل اراده باطل. خوارج اما اگر شمشیر میکشند و میشود با آنها جنگید، با خوارج پلاس چه میشود کرد، جز تبیین ‏۳ خوارج اگر عادل کشی میکنند شمشیر بر فرق امام عادل میکوبند، مطالبه گرانه او را فاسق مینامند، تهدیدش میکنند، عدالتخواهند دیگر. اما خوارج پلاس فعل و قول حاکم را تمسخر میکنند و‌ کل آقای نظام اسلامی را متهم به ظلم میکنند تا با نیش و کنایه به خیال خود زجر کشش کنند. ‏۴ جهل و متنسک بودن خوارج چرا گناه است؟ ظاهر گراییشان چرا گناه است؟ چون از سر تقصیر است نه قصور. خودبسنده اند و مستکبر این همان ویژگی است که در خوارج پلاس در قالب لجاجت میبینید.دیده اید چقدر لج بازند؟ و برای همین است که عدالتخواهیشان در قوطی کبریت حزب و رفاقتهاشان خلاصه شده ‏۵ چرا اهل اعرف الحق تعرف اهله نیستند؟ چون لج میکنند با آدمها سردار شهید را هم حاضرند به همدستی فلان هولدینگ و پول حرام کردن برای «سلطه جویی منطقه ای» و رفاقت با اشرافیت هاشمی، متهم کنند و بگویند عدالتخواه نبود. چرا؟ چون با آدمهایی که اینها دوست ندارند رفاقت داشت و بر سر حق هم بود ‏۶ اشتباه نکنید عدالتخواهی معاویه ای هم داریم که پیراهن عثمان بلند میکند و از اون ور آب با فحش علنی به نظام توییت عدالتخواهانه میزند. من آن را نمیگویم عدالتخواهی خوارجی،حقیقتا دل در گرو آرمانها و مقاصد دارد، شنیده اید«المتقدم لهم مارق»، یعنی هدف را هستند،اما نظام ولایت را نه ‏۷ این فرق میکند با«المتاخر عنهم زاهق»که نه هدف را قبول دارند نه نظام ولایت را و اسم عدالت میبرد که ولی را بزند. اینها اما مارقند، هدف را میخواهند واقعا، امام را نمیخواهند. عدالت را میخواهند، اما ولایت برایشان مهم نیست. عدل میخواهند اما عادل کشند و مثل تیر از چله کمان نظام خارج ‏۸ اما خوارج اگر با قرآن و و عقاید و لاحکم الا لله کارشان را توجیه میکنند. خوارج پلاس با شعار های سکولاریستهای مدرن یا آنارشیستهای پست مدرن زیرآب حکومت و قدرت دینی را میزنند. اساسا با اینها راحت شعار «عدالتخانه» خواهی را میتوان به «سفارت اجنبی» طلبی ختم کرد. بی درد و خون ریزی. ‏۹ میرزا ملکم خان هم میگفت برای کارمان محتاج اینهاییم. اشتباه نکنید فضولی و تجسس و تهمت و دروغ و قول بلاعلم و بگم بگم کردن و رابینهود بازی و بی قانونی و حکم دادگاه آتیش زدن و دستگاه قضاوت و داوری ها رو مسخره کردن و امید را کشتن و به دختر این و خاله اونو و عمه ننه اون دیگر گیر دادن ‏۱۰ هیچ یک هویت این جماعت نیست. هویت اصلیشان لجاجت است.جهالتشان هم از سر لجاجت است،متنسک بودنشان هم از سر لجاجت است.عدالتخواهی فانتزیشان هم لج بازانه است کاش فرهنگ عدالت علوی را ملاک عدالت بدانیم و از فرهنگ عدالت خوارجی دوری کنیم کاش روی سبک عدالتخواهی وصیتنامه سردار شهید بیندیشیم @ali_mahdiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عدالتخواهی خوارج خوش خط و خال شیخ علی مهدیان @ali_mahdiyan
‏جنبش عدالتخواهی و عدالتخواهی خوارج 🌹ابتدای دهه هشتاد، هنگامی که رهبری شعار مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و مطالبه عدالت را در فضای خفقان دولت اصلاحات مطرح کرد، جوانان انقلابی زیادی این پرچم را به دست گرفتند و اجازه ندادند این گفتمان نفله شود. یکی از این جریانات جنبش عدالتخواهی بود. 🌹اصل بلند کردن پرچم گفتمان عدالت در میان شعارهای توسعه غربی، آزادی غربی، مدنیت غربی یک اتفاق مبارک بود. من هیچ گاه عضو این جنبش نبودم لکن همیشه دورادور به آنها توجه داشتم، با بسیاری از دوستانم در این جنبش رفاقت و همفکری داشتم و دارم. خروجی ارزشمند این جنبش مبارک نیز 🌹جوانانی مانند سیدعلی موسوی، مهدی همازاده، حمزه وطن فدا، محسن مقصودی، صادق شهبازی، وحید جلیلی و بسیاری از رفقای عزیز دیگری بودند که انصافا صراحت بیانشان و دردمندی هایشان لذت بخش و راهگشا بوده و هست. جریان عمار در حوزه هنر و فرهنگ، برنامه تلویزیونی جذاب ثریا، بسیاری از مستندها 🌹همگی برکات این جنبش انقلابی بود. دوستان بزرگواری چون برادر فاضلم شیخ محسن قنبریان و رفیق عزیزم مجتبی نامخواه، با ارتباطات و پشتیبانی های معرفتیشان و همدلی هایشان به این جریان کمک کرده و میکنند. از زمانی که گفتمان عدالتخواهی خوارجی را طرح کردم، یکی از مجموعه هایی که احساس کردم 🌹از بنده آزرده خاطر شدند همین دوستان بودند. من البته بارها گفته بودم که مساله ام نه فرد خاص و نه جریان خاصی است. من با جوشیدن مجموعه ها بر اساس شعارها موافقم اما با محصور شدن شعارها در یک سازمان مخالفم. چنانکه درباره فرهنگ بسیجی بودن نیز همین نظر را دارم.حتی فرهنگ اجتهاد و تبلیغ ‏ 🌹دوست دارم باز هم علنا اعلام کنم طرح گفتمان عدالتخواهی برای آن نیست که فرد خاص یا جریان خاصی را تکفیر کند. صرفا برای بررسی یک هویت فرهنگی است که چه بسا خود بنده حقیر را هم گاهی آلوده کند. همانطور که امام در منشور روحانیت خود، فرهنگ سکولار مقدس مال شده حوزوی را نقد میکند به شدت و ‏ 🌹با جزییات،اما همه را بر حذر میدارد که به فرد خاصی انتساب دهند یا با کسی درگیر شوند. درگیری گفتمان عدالتخواهی خوارجی، با یک خرده فرهنگ است نه این و آن. بسیاری از این رفقا را دوست دارم. نقدهایشان را نیز. زبانشان را نیز. البته شاید راهبردهایمان در کنشگری اجتماعی با هم متفاوت باشد ‏ 🌹یا نقدهایی هم داشته باشم به برخی،ولی با بسیاری از این دوستان قرابتهای فکریم خیلی بیشتر از دیگران است برخی رفقا چه بسا نقدهای تندی هم به حقیر داشته اند یا دارند. اما دست بوس همه شان هستم.دعاگویشانم.و از صمیم دل عذرخواهم که مقوله گفتمان عدالتخواهی خوارجی بر آنها تطبیق داده شد. ‏ 🌹خدای متعال روح حاج حیدر رحیم پور و استاد بزرگوار حکیمی با قلم حیات بخشش را غریق رحمت کند. امیدوارم بزرگوارانی که به عدالت خواهی مشهورند به هر دلیل، از حقیر بپذیرند که حقیقتا بنای قلبی ام برچسب زدن به کسی نبوده و‌نیست. یاعلی @ali_mahdiyan
🔰 فراخوان دوره جامع حکمت و عرفان، مدرسه علمیه باقرین علیهماالسلام با عنایات حضرت حق برای ششمین سال متوالی، مدرسه علمیه باقرین علیهماالسلام از بین افراد واجد شرایط، در دو مقطع، ویژه خواهران، اقدام به پذیرش می‌نماید. این دوره با اشراف اساتید معظم برگزار می‌شود: 🔹حجت‌الاسلام و المسلمین یزدان‌پناه 🔸حجت الاسلام و المسلین امینی نژاد 🔹حجت الاسلام و المسلین فلاح شیروانی 📚مقاطع تحصیلی: 📍تمهیدی (با محوریت کتاب بدایه الحکمه) 📍عمومی ( در دو سطح: سطح اول با محوریت کتاب نهایه‌الحکمه/ سطح دوم با محوریت کتاب اشارات) لازم به ذکر است برای بهره‌مندی خواهران غیرقمی، این مقاطع به دو صورت حضوری و مجازی برگزار خواهد شد. 👈 ثبت نام از طریق سایت: www.baqerain.ir ⏱مهلت ثبت نام: ۱۴۰۱/۲/۵ تا۱۴۰۱/۳/۵ 🔎 جهت کسب اطلاع بیشتر به آیدی زیر در ایتا پیام دهید: 🆔 @hekmat_bagherain 📳تلفن تماس فقط برای بانوان ⬅️ 📞 ۰۹۲۱۳۱۴۰۳۱۰ ⌚️ زمان پاسخگویی: ساعت ۱۴ تا ۱۶ ____________________________ 🕌 مدرسه علمیه حکمت و عرفان باقرین علیهماالسلام https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
عدالتخواهی خوارجی و قدرت طلبی اموی 🔹علی ع فرمود اگر ماه و خورشید را در اختیارم بگذارند که دانه ای را از دهان موری بگیرم، چنین نمیکنم.(خطبه ۲۲۴) یعنی حاکمیت و قدرت بر جهانیان را نمیگیرم در ازای کوچکترین ظلم. خوب مگر حکومت یک هدف مقدس و میانی برای کسب عدالت نیست؟ چرا او مصلحت اندیشی نمیکند؟ 🔹او سهم بیت المال خوارج را قطع نمیکند تا وقتی شمشیر را علنی نکشیدند. چرا؟ او گفت بلدم به سبک معاویه او را زمین بزنم ولی چنین نمیکنم. چرا؟ مگر حفظ حکومت واجبترین واجبات نیست؟ 🔹چون قدرت و حکومت در منظر علی ع و دیگران دو معنای متفاوت دارد.قدرتی که علی ع دنبال میکند جوشیده از ایمان امت است عمق دارد، قدرت معاویه ظاهر دارد مادی است ناشی از ساخت و پاخت سیاسی و پول و این قبیل است. آن هویت ایمانی و انقلابی روح عدالت است و برخاسته از عدالت و محقق کننده عدالت. 🔹عدالت برای علی ع فقط یک هدف ظاهری نیست که مسیر رسیدن به آن هر قدرتی باشد. همانطور که قدرت نیز هدفی نیست که برای تحقق عدالت با هر مصلحت سنجی کسب شود. برای علی ع عدالت هم نقطه آغاز است و هم مسیر است و هم البته هدف. تحقق عدالت اگر مراحل دارد، به دلیل مراحل رشد امت است و الا عدالت تخصیص نمیخورد. به هیچ چیز. نه قدرت نه مصلحت. در این میان قیام لله حکومت میسازد همان که باطن عدالت است. برای همین است که در مکتب علی ع، عادل مهمتر از عدالت است. جامعه عادل. حاکم عادل. حالا کسی که قدرت ایمان مردم را لازم دارد، تمام هم و غمش، این است که اولا خود مبعوث شود و این یعنی ظلم نکند. سکوتش و قیامش عادلانه باشد. 🔹نگویید آن مصلحت ورزی خودش عدالت است. با اسم عدالت، بازی نکنیم. مصلحت در حکمرانی علی ع اضافه میشود به نظام امام و امت، مصلحت نظام. یعنی به همان هویت ایمانی و آرمانی، اضافه میشود حفظ این هویت و ارتقای هویت، مناط اصلی مصلحت است. 🔹پیامبر ص هم وقتی احزاب و قبایل به او پیشنهاد سهم جدی از قدرت دادند فرمود خورشید و ماه را هم بدهید دست از دعوت بر نمیدارم. او نیز قدرتی را میخواست که از مسیر دعوت و تحول قلوب محقق شود. نه هر قدرتی. حالا معلوم میشود چرا در شورای شش نفره علی ع کوتاه نیامد. چرا منافقین را تا قبل از علنی کردن جنگشان رسوا نمیکرد. چرا در جنگها اولین تیر را پرتاب نمیکرد؟ چرا آب را بر لشکر دشمنی که آب را بسته بود بر او، نمیبست. چرا پیشنهاد حکومت از مردم را اولا پس زد و گفت شما قیام‌ و تحول پیدا نکرده اید و توان تحمل عدالت مرا ندارید. اصلا چرا امام حسن ع، حکومت را سپرد به معاویه و با پول بیشتر سردارهای خود را حفظ نکرد و حکومت را نگه نداشت. چون حکومتی که هدف متوسط است، عمقش انقلاب امت است. بدون آن پوک است و آب بینی بز ارزشمند تر از آن است. 🔹 عدالت را باید با صیرورت باطنی و ایمانی فرد و جامعه تقریر نمود. کاری که حضرت امام در شرح حدیث جنود عقل و جهل در تبیین عدل و جور انجام میدهد. و این یعنی غایت دین، پرورش عادل است که هم عدالتخواه است و هم عدالت آفرین. برای همین هر عدالتخواهی، علوی نیست. عدالتخواهی خوارجی روی دیگر سکه قدرت طلبی معاویه ای است. هر دو ظاهری اند هر دو برای تحققشان دست به هر ابزاری میبرند. @ali_mahdiyan
هدایت شده از کشکول|محسن مهدیان
⛔️9 مخرج مشترک ویرانگر رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان فرمودند که برای مطالبه گری مراقبت کنید با دشمن مخرج مشترک پیدا نکنید. اما در مراقبت از این مخرج مشترک شوم چه باید کرد؟ ✅این 9 مورد را مرور کنیم: 1⃣یکم. مطالبه گری بی مبنا شعار عدالتخواهی را چه کسی در این عصر به بروز و ظهور کشاند؟ امام خمینی با شکل گیری انقلاب. پس پی گیری چنین ارزشی را هم باید از مکتب امام گرفت. با این توضیح لازمست پیش از مطالبه گری، نظام اندیشه و مبانی انقلابی مان را تقویت کنیم. نسبت ولایت با عدالتخواهی. نسبت قانون با عدالتخواهی. نسبت مصلحت با عدالت خواهی و ... در غیر این صورت عدالتخواهی شبه مارکسیستی یا عدالتخواهی خوارجی و متحجرانه، در دامن مخرج مشترک با دشمن خواهد نشست. 2⃣دوم.مطالبه گری غیراخلاقی مطالبه گری که در آن اخلاق رعایت نشود بدون تردید همسفره با شیطان است؛ ولو با نیت های خیرخواهانه و انقلابی باشد. روح و معنای مطالبه گری انقلابی همین اخلاق و شریعت است. کسی که بی اعتنا به اخلاق باشد، عدالتخواهی اش ظالمانه است. 3⃣سوم. مطالبه گری کور مطالبه گری که به علت های عمیق و اصلی توجه نمی کند و تنها مصادیق را فریاد می کند، مطالبه اش کور است. این مدل مطالبه گری چون علت ها را نمی بیند قدرت فهم اصل و فرع را ندارد و فرع را جای اصل و برعکس فریاد می کند. چنین مطالبه گری تنها به یک داد زن تقلیل می یابد. 4⃣چهارم. مطالبه گری خیال انگیز مطالبه گری خیال انگیز، آرمانگرایی بدون واقع بینی است. کسانی که بی اعتنا به واقعیت ها برای رسیدن به آرمان ها، فریاد می کشند سهم بالایی در ناامیدی خود و دیگران دارند. این دسته کمک می کنند غرض دشمن محقق شود و آنهم ناامیدی از اصلاح و حرکت است. 5⃣پنجم. مطالبه گری در بن بست مطالبه گری که در آن هیچ راه حل معقول و متکی بر واقعیت و کارشناسی ارائه نمی شود، مطالبه گری در بن بست است. مدلی که هیچ روزنه روشن و شفافی از امکان اصلاح نشان نمی دهد. 6⃣ششم. مطالبه گری کاریکاتوری این مدل مطالبه گری فقط سیاهی ها را می بیند و قدرت دیدن سیاهی در کنار زیبایی ها و دارایی ها را ندارد. از منظر این مطالبه گری آدم ها یا صفرند یا یک و با هر خطا شمر می شوند و در نتیجه جز معصوم کسی در دایره جبهه حق نمی ماند. 7⃣هفتم. مطالبه گری شتابزده مطالبه گری که هرچی دید و هرچه دستش رسید را سر دست می گیرد و پیش از آنکه نسبت به درستی آن علم پیدا و تحقیق کند دست به افشاگری می زند. 8⃣هشتم. مطالبه گری سوپرمنی مطلبه گری که هدفش تنها و تنها شهرت و لایک و فیو و ممبر است. این نوع مطالبه گری هدف نهایی اش اینست که بت من و سوپرمن شود و برای این راه تلاش می کند همه نهادهای نظارتی و قضائی را تعطیل معرفی کند تا از خود یک قهرمان دست ساز بسازد. 9⃣نهم. مطالبه گری فریبنده این نوع مطالبه گری یک فریب بزرگ برای ایجاد خطای ادراکی است چرا که با ساخت تعمیم های ناروا، یک جز و مصداق را گرفته و به کل تعمیم می دهد. این مدل مطالبه گری روش اصلی خناسان و رسانه های شیطانی است که با کنار هم قرار دادن چند مصداق تلاش می کنند همه چیز را سیاه تصویر کنند. ✅و در نهایت؛ اگر قرار باشد این 9 خطای فاحش را در یک گزاره خلاصه کنم چنین خواهد بود: اگر نقطه پایان یک مطالبه را گذاشتیم و در نهایت مخاطب از گذشته و آینده انقلاب ناامید شد بدانیم که به اسم عدالت و عدالتخواهی، بزرگترین ظلم را رقم زده ایم. فرقی هم نمی کند نیت مان عدالتخواهی یا انقلابی گری یا اصولگرایی یا اصلاح طلبی است؛ هرچه باشد مخرج مشترکش، طاغوت است ولاغیر. @mahdian_mohsen
کشتی میگیری؟ ❤️سعید حدادیان، یک بار تعریف میکرد میگفت بعد از یک مداح که خیلی خوب میخواند، میکروفون را دست گرفتم، و شروع کردم به خواندن، آنقدر خوب خواندم که جلسه به اصطلاح ترکید، از اشک و حال و گریه. ته دلم خودم صفا کردم. وقتی میکروفون را تحویل دادم اومدم کنار حاج منصور نشستم که ناظر جلسه بود، برگشت با همون زبان مشتی خودش در گوشم گفت: سعید! کشتی میگیری؟ ❤️اصطلاح کشتی گرفتن تو بیان این مداحها یعنی یک طوری با خوندن قوی خودت، قوت و برتری و توانایی خودت رو بخواهی ثابت کنی. مثل یک فحش میمونه براشون. ماجرا شاید برمیگرده به شهید غلامعلی رجبی، این داستان را از محمدرضا طاهری شنیدم. میگفت توی صحن امام رضا ع نشسته بودیم. مجلس تمام شده بود. من خیلی جوان بودم. برگشتم به آقای رجبی گفتم فلان شعر را بخون. شاید همین قربون کبوترای حرمت... ❤️ دو سه بیت که خوند. یکی از مداحها هم کنارش شروع کرد چند خط خوندن، حتما دیده اید مداحها از هم تحویل میگیرند و میخوانند. محمدطاهری میگوید دیدم شهید غلامعلی رجبی آهسته عقب کشید و دیگر نخواند. بعد جلسه گفتم پس چی شد؟ گفت محمد جان من نمیتونم کشتی بگیرم. یعنی اگر میخواستم کمی بهتر بخونم، میترسیدم این احساس در من شکل بگیرد که من برترم. ❤️بله البته میدانم آدمهای خیلی قوی حتی این امور به ذهنشان خطور هم نمیکند. هم حضور جدی تری دارند هم دلشان خالص و صادق است. اما به دو تا نکته دقت کنیم. اول اینکه حتی مجلس روضه و گریه مستمع و ارتباط با سیدالشهدا ع و خلاصه آن حال و آن فضا و منصب نوکری و مداحی هیچ یک باعث نمیشود، این نفس کثیف دنیا طلب و آن شیطنتهای شیطان نابود شود. ❤️دوم اینکه آدمهای حسابی و کار درست در همان وضعیت پر از ظاهر معنوی، مشغول کشتی گرفتن با نفس خودشان هستند تا با این و آن کشتی نگیرند و مسابقه برتری راه نیندازند. مراقبت لازم است. مراقبت هم یک جور کشتی گرفتن دائمی با نفس است. ❤️از وقتی که نسل جدیدی از مدیران جوان پای کار آمدند احساس میکنم باید همه ما به هم تذکر بدهیم، که بچه ها کشتی نگیرید. به قول رهبر دنبال بالاتر رفتن نباشید. خدمت کنید. خاک باشید. هیچ باشید. وضعیت در قدرت رفتن یا نزدیک شدن به کانونهای قدرت بدجوری قلقلک میدهد. ولو در نظام ولایت فقیه گرفتن منصب قداست دارد اما مراقب باشید قدرت بدجوری اخلاق همه را عوض میکنهد. آن که به جایگاهی نمیرسد یک جور، آنکه میرسد یک جور دیگر. مراقب باشیم. مراقب همدیگر باشیم. ❤️ساعات آخر ماه رمضان است بیاید همه برای هم دعا کنیم. دعا کنیم در این کشتی دائمی با نفسمان زمین نخوریم. اگر هم زمین میخوریم زود یا علی بگوییم و بلند شویم. تا اسیر کشتی گیری های دنیایی نشویم. به زمین خورده های انقلاب نگاه کنیم و برای خودمان بترسیم. همین @ali_mahdiyan
تصمیم 🔻دولت قوی را به تصمیم گیری هایش باید شناخت. دولتی که قدرت تصمیم گیری ندارد و لو همه ارکانش دانشمند هم باشند، ولو خوب هم سخنرانی کنند، ولو خوب هم ادعا کنند، دولت قوی نیست. 🔻ساده نگیرید تصمیم گیری را. اهل علم چند صباحی درس میخوانند، مکتب علمی خاصی را انتخاب میکنند،تحلیل میکنند و نظر میدهند. آخرش هم قبل یا بعد از تصمیمها مینشینند و حرف میزنند یا تایید میکنند یا رد میکنند. خوب است لازم است اما تصمیم گیری این نیست. 🔻تصمیم گیری در زندگی فردی هم در نقاط حساس و شرایط خاص، شجاعت و جسارت و حکمت و علم و فهم صحنه را میطلبد. اما مدیریت یک ساختار، آنهم ساختاری که ارزش محوری اش «مردمسالاری» است در عین «حق سالاری» که بنا است مبارزه کند که بنا است راهبردهای کلان پیشرفت و تعالی را هم پیش ببرد، دشوارتر است. 🔻هشت سال پیش وقتی جناب دولت میخواست تصمیم بگیرد خود را پشت دیگر ارکان نظام مخفی میکرد، پشت رهبری پشت رووسای قوای دیگر، پشت شوراهای کلان، چرا ، چون جسارت تصمیم گیری نداشت. چرا نداشت، چون اعتماد مردم را نابود کرده بود. اعتماد مردم و بلکه همراهی مردم وقتی نیست، دولت پنهانکارتر میشود، و هزینه تصمیماتش را هم بر عهده نمیگیرد. آنکه میگفت من خودم جمعه فهمیدم، به نظرم هدفش استهزا مردم نبود، او میترسید تصمیم را گردن بگیرد. 🔻فارغ از بحثهای اقتصادی که بین مکاتب مختلف در جریان است و یک طرف بحث آثار و تبعات بی عدالتی ناشی از یارانه پنهان و زمینه سازی قاچاق و رانت و امثالهم را مطرح میکند و یک طرف هم بحث مضرات شوک درمانی و تورم روانی و امثالهم را، اما این دولت چند اتفاق مهم را در تصمیم گیری رقم زده است. 🔻اولا نخبگان مختلف از جریانهای فکری متنوع را جمع کرده. ثانیا بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان جوان نظرات خود را با او در میان گذاشته اند. ایده دادند. نقد کردند. اثبات کردند. رد کردند. ثالثا گفتگوهای مفصل با دیگر قوا مثل نمایندگان مجلس روبروی ملت انجام دادند. بحث از حذف یارانه پنهان و ارز ۴۲۰۰ مطرح شد. دولت پیش چشم مردم زیر بار تبعات این تصمیم هم رفت و آن را گردن گرفت. رابعا مدیران مختلف نیز آمدند و توضیح دادند. خامسا در نهایت هم خود دولت به تنهایی بدون پنهان شدن زیر عبای رهبر و دیگر قوا این تصمیم دشوار را گرفت. این ها همه ارزشمند است. من فارغ از بحثهای اقتصادی اش میگویم. دولتی که هم شفاف است. هم جماعت نخبگان و اهل علم را به کار میگیرد. هم خودش پای تصمیمش میایستد. هم مردم را توجیه میکند. قوی است و ارزشمند است. 🔻من با مخالفین دولت انقلابی و تکمیل کنندگان پازل دشمن و کی و کی کار ندارم. با آنها هم که قیافه خیرخواهانه و بی طرف میگیرند اما در واقع نقد میکنند تا بگویند خیلی به فکر مردمند تا فالور جمع کنند هم کار ندارم. اما تو دوست عزیز که نقدهایت را گفته ای. مستقیم به مسوولین گفته ای. مناظره کرده ای. حالا جمع بندی دولت وفق نظرت نبوده. لااقل اینقدر انصاف داشته باش دولت را به لجن نکش. منتقد هم هستی مستبد و بی انصاف نباش. نقد کن. مطالبه کن. اما تو داری اعتماد مردم را نابود میکنی. و دولتی که اعتمادی به او نباشد تصمیم گیری برایش دشوار میشود. و در دولت قبل دیدیم که خطر تصمیم نگرفتن گاهی از تصمیم غلط گرفتن بیشتر است. مجیزگو نباشید اما لجن پراکنی و طعنه زنی هم نکنید خواهشا. باز هم خودتان بهتر میدانید از ما گفتن. @ali_mahdiyan
داستان جو و گندم ⚡️به محض آنکه خبر قیمت آرد اعلام شد، یکی از رفقا نوشت: «خدایا شاهد باش که ما به هر طریقی توانستیم اعتراض کردیم. از مناظره، مباحثه، پژوهش، سخنرانی، بیانیه تا جلسه با وزرا و شخص رئیس جمهور.ما در زمینه ارز ترجیحی حجت را بر دولت تمام کردیم.» ⚡️عجب! چه دولت خوبی. صدای یک رفیق اقتصاد دان جوان مخالف سیاستهایش تا بالاترین ارکان شنیده شده. بعد از این طعن و تیکه پرانی به دولت توسط برخی دوستان دلیلش چه بود؟! ⚡️قصه علم اقتصاد غربی و علوم انسانی غربی و مدیران تربیت شده در بستر این علوم و اینکه ریشه بسیاری از مشکلات امروز کشور همین دانشهای ذاتا مسموم هستند، حرف درستی است. خوب؟ ثم ماذا؟ الان این را دست گرفته اید و دولت را میزنید؟ آدم یاد جاهلانی میافتد که وسط بحران کرونا یادشان افتاده بود علم پزشکی مدرن را بی اعتبار کنند و پزشکی سنتی را جایگزین کنند در سطح کلان. ⚡️خود دوستان اهل اقتصاد هم میدانند اگر همه با هم جمع شوند در هیچ موضوعی اتفاق نظر ندارند. این هم که یک جریان خود را اقتصاد اسلامی میداند بقیه را اقتصاد کفر از آن حرفهای خنده دار است. علم اقتصاد اسلامی که هویت اجتماعی دارد تولید شده مگر؟ این چه خامی است در نقد مخالفین. ⚡️آقایان! رفقا! عزیزان! من نه کار به «مخرج مشترک» دارم نه مضرب مشترک نه مقصد مشترک نه مبدا مشترک نه منصب مشترک نه هیچ نکته دیگری. ولی خواهشا «یک جو انصاف» داشته باشید. کدام جریان از روز اول دولت را متهم کرد به امتداد روحانی بودن؟ ⚡️کدام جریان تیم مذاکره کننده امروز را همان امتداد عراقچی و ظریف میدانست و اتهاماتش را زد و در کشور پخش کرد. کدام جریان دستگاه مدیریت بهداشت و درمان را امتداد تیم روحانی دانست؟ گفتید یا نه؟ کدام جریان از هر التهابی استفاده میکند تا دولت را متهم کند و امروز هم معتقد است مدیریت اقتصادی کشور همان مدیریت دولت روحانی است؟ کدام جریان این جمله رهبری را هم مثل همه جملات دیگرش که این دولت نسبت به دولت قبل ، «ریل عوض کرده» نشنید و یا خودش را به نشنیدن زد. ⚡️انصاف داشته باشید. نقد کنید مطالبه کنید. بگویید فلانی بیا مثل احمدی نژاد در کانال یک سیما با مردم حرف بزن ولی نگویید دولت تا کنون هیچ توضیحی نداده. بگویید من مکتب اقتصادی را که مبنای این تصمیم است قبول ندارم اما اتهام توطئه و نفوذ چرا؟ . خیال میکنید آن که با تحریمهایش روی تصمیمات بر اساس فلان مکتب اقتصادی حساب کرده، روی تصمیمات بر اساس مکتب اقتصادی که حضرتعالی قبول دارید حساب نکرده؟ فردا اگر قحطی آرد و گندم و بحران هایی که همین الان صدایش را از سنا میشنوید شکل میگرفت، بخش عمده ای از مقابلین شما همین اتهامات را به شما نمیزدند؟ الان وقت گفتگو و مباحثه و کمک به دولت است. چرا بحثهای تخصصیتان را مبنای تهمت زدنهای کف خیابانی میکنید. یک جو انصاف فقط. همین @ali_mahdiyan
‏بزرگترین مظهر عدالت در عالم، در دوران حکومت عادلانه اش متهم به ظلم بود هر سه جنگ مقابلش با شعار مقابله با ظلم به پا شد. اتهام ظلم در داستان قتل عثمان (جمل،صفین) اتهام ظلم در داستان حکمیت (نهروان) عدالتخواهی خوارج «مخرج مشترک» با دشمن داشت. ‎ @ali_mahdiyan
احمد پناهیان ❤️نگاهم که به میدان آزادی افتاد با خودم گفتم این هم نماد دست ساز ما است برای آرمان آزادی. اما من نمادها و نشانه های گویاتری را دیده ام و میشناسم. که جان را به هویت آزاد آرمانی ما وصل میکند. متحول میکند و هویت میدهد. چرا؟. رسیدم فرودگاه. ❤️دو تا روحانی کنار هم در هواپیما اتفاق نادری است. برای خودم هم جالب بود که صندلیم کنار یک طلبه بود. تا دیدمش شناختمش. با آن عینک ته استکانی و چفیه دائمیش. از پشت ماسکش. سلامی کردم و نشستم. نمیخواستم مزاحمش باشم. شروع کردم قرآن خواندن. اما او شروع کرد ❤️کجا میروی؟ گفتم بشاگرد. گفت من هم میروم میناب سخنرانی کنم. برای یادواره یک شهید. پسر شهید مرا دعوت کرده. آنجا برای نوجوانان محروم و مظلوم مشغول کار فرهنگی است. احمد پناهیان بود. ❤️این همه سال جهادی ها بشاگرد میروند، چرا بشاگرد رشد نمیکند؟ گفتم حاج آقا دو رویکرد محرومیت زدایی وجود دارد یکی نگاه خیریه ای که صرفا کمک مادی میکند و توسعه ظاهری را نشانه میگیرد. یکی سبک انقلابی که نمادش حاج عبدالله والی است. پرورش نسل و هویت دادن به آنها برایش اصل است. خروجی سبک حاج عبدالله که با روش مدیریت اداری مرسوم هم فرق میکند رشد یک نسل جوان دارای هویت انقلابی است و به دست او بشاگرد آباد میشود. مدیران کلیدی استان هرمزگان تربیت شدگان بشاگردند. طلاب فاضل درگیر سر صحنه و دانشمند هسته ای و حفاظ قرآن و بازیکن دختر عضو تیم ملی و خلاصه یک نسل برخاسته محصول اصلی جریان جهادی والی بشاگرد است. ❤️این را که گفتم شروع کرد به خاطرات عجیبی که نشنیده بودم. گفت سال ۷۰ مسوول امور فرهنگی طلاب خارجی قم بودم. به ذهنم زد که اگر بخواهم تحولی در جان آنها رقم بزنم به کربلای سیدالشهدا وصل کنم آنها را. کربلا که نمیشد رفت، به ذهنم زد آنها را به مقتل شهدایمان ببرم. آن موقع این حرکت عجیب و غیر قابل درک بود. پانصد طلبه خارجی. خیلی ها گفتند بی خیال شو. اما برایم روشن بود که این مسیر جواب میدهد. ❤️احمدپناهیان اولین کسی بود که ایده اتصال دل انسانها به خاک مقتل شهدا و روایتگری آنها به ذهنش خطور کرده بود. کمک کار او نیز مرحوم ضابط بود که بعدها بنیان گذار روایتگری شهدا شد. داستان اولین سفر راهیان نور را از خودش باید شنید. تمام مسیر سخن گفت و دلم را برد با جملاتش. میگفت طلاب خارجی هر سال اصرار میکردند که باز هم برویم. شد هفت سال هر سال شلمچه و طلاییه و... ❤️جمله آخرش این بود که این جمله زیارت اربعین که لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله یک واقعه ذهنی نیست. بلکه یک اتفاق در قلوب انسانها است. میگفت صرف نقل کردن خاطرات هم کافی نیست. باید جانها با آیات الهی وصل شود تا زیر و رو شود. با خودم احساس کردم یک فهم جدید از نشانه های هویت و ارتباط با آن ها بدست آوردم. میدان مغناطیسی که سردار شهید قدس میگفت. میدان آزادی. بشاگرد. مقتل شهدا. کربلا..... @ali_mahdiyan
پسرهای دایی مصیب 🌱اولین بار در یک جمع خانوادگی دیدمش. یکی از آشناهای ما گفت شیخ علی! اون پیرمرد رو میبینی، گفتم آره. گفت داییمه. دایی مصیب. پیرمردی هفتاد هشتاد ساله با یک کلاه لبه دار که سرش گذاشته بود با یک صورت آفتابسوخته و لاغر. دستهای زمخت و کاری. اما خوش مشرب و بذله گو. 🌱جالبه، اولین نکته ای که درباره اش به ذهنم رسید این بود که چقدر وجناتش عادی بود، خیلی عادی. این آشنای ما شروع کرد کمی درباره دایی اش برای من توضیح دادن. گفت دایی مصیب تو روستا زندگی میکنه، اهل کاره، بی سواده اما حلال خوره. تا اینجاش برایم عادی بود. حلال خور بودن هم که ویژگی خاصی نیست. خیلی ها حلال خورند. 🌱بعد ادامه داد. دایی مصیب چند تا پسر هم داره. اونها هم اهل کارند. کارگرند. سواد زیادی هم ندارند اونها هم حلال خورند. حلال خور که میگم حلال خور، ها! پرسیدم یعنی چی؟ 🌱 گفت دایی مصیب کمی قرض بالا آورده بود، دست و بالش بسته بود. طلبکار هم کاریش نداشت البته. اذیتش نمیکرد. اما همین بچه هاش تصمیم میگیرند قرضهای بابا رو بدن. پس باید جدی تر کار میکردن. دنبال کار میرن و از میناب سر در میارن، یک شهر اطراف بند عباس.(حالا روستای اینها اطراف بروجرد بود یکی از شهرهای غرب کشور). کار میکردند شبانه روز، که پول در بیارن، که قرض بابا رو بدن. 🌱میناب که گفت برای من جالب شد. من زیاد از میناب عبور کرده ام. منطقه ای با آب و هوای گرم و شرجی. در فصلهای گرم خیلی آفتاب تیزی دارد. شرایط میناب برای کارگری که اهل دشتهای سرسبز و خنک دامنه زاگرس باشد، شرایط آسانی نیست. 🌱میگفت ماه رمضان این چندتا پسر هم روزه میگرفتند هم کار میکردند. اما خودشون برام تعریف کرده بودند که ماه رمضانها شبها کار ساختمان رو انجام میدادن نه روزها. که به قول خودشان به خاطر روزه ای که میگیرند و ضعیف تر میشوند از کار کم نگذارند و نانشان حلال باشد. 🌱 یک بار یکی از فامیلها متوجه میشود که منزل یکی از پسرهای دایی مصیب به یک وسیله ای نیاز دارند. مثلا یخچال شاید یا بخاری. تصمیم میگیرد بهشان هدیه بدهد. پولی را هدیه میدهد و میگوید به نیت خرید فلان وسیله این پول را دادم. هدیه را قبول میکنند. 🌱اما میگفت به مناسبتی رفتم به منزلشان و دیدم آن وسیله را هنوز ندارند. پرسیدم پس چی شد؟ گفتند در میناب خیلی ها به این وسیله نیاز داشتند، خریدیم و دادیم به یکی از اهالی میناب که نیاز داشت، آنها نیازمندتر بودند. 🌱آره خلاصه دایی مصیب حلال خور بود. پسرهای او هم حلال خور بودند. تازه داشت حلال خور بودن برایم معنا و قداستی پیدا میکرد. مفهومی پر از تلاش. پر از عزم و اراده. پر از گمنامی اما وارستگی. پر از کرامت نفس. دایی مصیب و جوانهایی که با نان حلال بزرگ کرده بود عادی بودند خیلی عادی. @ali_mahdiyan