eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
642 عکس
373 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
چند نکته آخوندی درباره بازی ایران و انگلیس 🔺در شروع بازی، پخش سرود انگلستان و تکرار با هیجان آن توسط انگلیسی ها و بعد پخش سرود ایران و سکوت چهره های مهم تیم ملی ما دل خیلی ها را سوزاند. کسانی مثل خود بیرانوند، بیرانوند کسی است که جمله «چطوری کریس» او فریاد پر صلابتی بود بر همه خودحقیرپندارها که فوتبال هم برایشان بهانه بی هویتی و تحقیر است. اما او هم حتی سکوت کرده بود. چرا؟ مربی پرتغالی ما از نکته دردآوری پرده برداشت و آن تهدیدهای مکرر اعضای تیم ملی به قتل. فشارهایی که قوم زامبی بر تیم ما وارد کردند. خوب که چی؟ 🔺تیم فوتبال قبل از رفتن به بازی جام جهانی، در یک جنگ رسانه ای جدی وارد شد. همه اعضا رفتند و رسما با رییس جمهور ایران دیدار کردند و با او عکس یادگاری گرفتند. معنای این رفتار کاملا روشن بود. آنهم وسط همه این بازی مسخره سلبریتی ها و ورزشکاران. 🔺باز به عقب تر اگر برویم، قصه فدراسیون فوتبال و ورود ناگهانی علی کریمی برای قرار گرفتن در نقش بسیار مهم سکانداری فوتبال را هم در نظر بگیرید. (مشکل ساختار انتخاب مدیر و قوانین مدیریت فوتبال هم که تحت نظر حکمرانی جهانی است زیر ساخت نفوذ او را فراهم میکرد) او همان علی کریمی بود که چهره واقعی اش را بعد از این هویدا کرد. ظاهرا متوجه شده بود که دستش رو شده یا هر چه اما به هر حال از نفوذش ناامید شد . بماند. 🔺ماجرای مهدی طارمی و جمله طلایی مادرش که کل داستان فوتبال پسرش را به شهدای شاهچراغ متصل کرد هم در نوع خود مهم و ویژه بود. اینها شد که عملا صف بندی مقابل تیم فوتبال ایران جدی شد. کار به تهدید کشید. این بار فقط تهدید جایگاه اجتماعی و امثالهم نبود، بلکه همه انواع تهدید بود آن طور که اشاره کردند. 🔺خوب حالا نکته آخوندی اش چه شد؟ خیلی ها متوجه شدند که مصدومیت بیرانوند که باعث شد شیرازه تیم به لحاظ روحی بپاشد. وضعف جدی در دروازه برای تیمی بسازد که بنا داشت دفاعی باز کند، نه کار صهیونیست بود نه انگلیس نه دشمنان داخلی و خارجی. این را کسی محاسبه نکرده بود. این واقعه چرا اتفاق افتاد؟ حتما اگر چنین نمیشد با گلهای بسیار کمتری شکست میخوردیم. این شکست طعمی تحقیر آمیز داشت. چرا طارمی باید دو گل بزند؟ این چراها هم تفسیرهای فوتبالی دارد هم تفسیرهای باطنی تری. دین به ما آموخته به این تفسیرها و قواعد هم توجه کنید. این واقعه فقط برای تیم ما رخ نداده بلکه برای کل مردم ایران و هویت ملیشان و پیش چشم آنها رخ داده، معنای آن برای مردم ایران چه بوده؟ 🔺 تفسیرهای حدسی احتمالی و فرضیه ای را کار ندارم. نکته ای را از باب قواعد میخواهم بگویم و تمام. بر اساس سنت های الهی وقتی یک شرایط سخت و مشکلات و پیش آمدهایی ناخواسته برای یک هویت مومن و الهی پیش میآید، چه فرد چه جامعه، معنایش آن است که زمان رشد و کیفی تر شدن فرارسیده. خدای متعال میخواهد توی کیفی، توی رشد کرده، توی جد،ی توی اهل حرکت، رشد کیفی تری پیدا کنی. خالص تر و ناب تر شوی تا جواب بگیری. برای به نتیجه رسیدن نیاز به رشد جدی تری داری. تیم ملی ایران و کل ایران باید متوجه باشد، در شرایطی است که نیاز به یک رشد جدی تر دارد. عزت و ذلت دست خدا است و برای پیروزی نیاز به یک قوت روحی جدی تری داریم. 🔺من به «چشم آوردن دعای مادر مهدی طارمی» را در کنار «ضربه برنامه ریزی نشده به دروازبان عزیز ایران و تاثیرش در شکست پر گلمان» را نشان دهنده یک نکته میدانم. نکته ای نه فقط به تیم فوتبال بلکه به کل مردم ایران، برای پیروزی باید کیفی تر شوید. خوبید اما بیشتر از این باید خوب شوید و زمانه امروز برای این رشد کیفی ملی مهیا شده است. همه اتفاقات این روزها دارند همه ما را به سمت یک بلوغ جدی تر فرامیخوانند. 🔺از این منظر نگاه کنید ببینید خون شهدای شاه «چراغ» و همه شهدای امنیت و خوبان ما دارد با قلب و روح همه طیفهای اجتماعی ما چه میکند، بله ریزش و بدتر شدن هم برای عده ای هست اما عمده کشور و نوجوانانش خیلی جدی تر شده اند، این را با همه وجود میتوانیم احساس کنیم. من امیدوارم با این توضیحات این بازی بتواند مقدمه پیروزی ما بر تیم آمریکا باشد. و از آن مهمتر و اساسی تر کمک به حرکت و جدیت بیشتر هویت ملی و انقلابی ما کند. @ali_mahdiyan
هدایت شده از مثل خمینی (ره)
🔰 رهبر معظم انقلاب 🔻شما روایت کنید حقایق جامعه‌ خودتان و انقلابتان را. شما اگر انقلاب را روایت نکنید، دشمن روایت می‌کند. ♦️ دوره آموزشی- عملیاتی 🔹جهاد تبیین با محوریت طرح کلان رهبری 🔸از مبانی معرفتی تا امتداد میدانی 📆 مهلت ثبت نام: ۸ آذر ماه 📌 برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمایید. https://khanetolab.ir/revayatenasr/ 🔻اطلاعات تکمیلی و اخبار دوره در کانال "مثل خمینی" 👇👇👇👇👇👇👇 🌐 @ahd_ba_khomeini 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
هدایت شده از نشریه عهد
22.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏰نشریه عهد ۷۸ تا ساعاتی دیگر منتشر خواهد شد... ✅ موضوع :🔰🔰🔰 🔷ویژه نامه اغتشاشات ۱۴۰۱(۲)🔷 🌀 در این شماره میخوانید 🔻🔻 🎙 گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین خطیب وزیر اطلاعات 📑 یادداشت ها : 💠افول موریانه ای (دکتر فواد ایزدی) 💠 روایت نصر(دکتر سعید جلیلی) 💠دو نوع تحلیل،دو زاویه نگاه(علی مهدیان) 💠هراس از تبیین (محمد بهزادی) 💠عالم جدید (علی مرادی) 💠روسری یا سرود جمهوری اسلامی، مسئله این نیست(مهدی قریب) و .... 🌸 با ما همراه باشید... ۷۸ 📢 لطفاً رسانه ما باشید _ 🖇کانال نشریه عهد 🔰 __ https://eitaa.com/joinchat/3229286474Cc283d72f64
هدایت شده از نشریه عهد
78 چاپ.pdf
8.64M
📰 ۷۸ 🗞 ویژه نامه «اغتشاشات۱۴۰۱(۲)» 📦 محصول 🗃مشتمل بر : 💠افول موریانه ای (دکتر فواد ایزدی) 💠 روایات نصر(دکتر سعید جلیلی) 💠دو نوع تحلیل،دو زاویه نگاه(علی مهدیان) 💠خلاف مشهورات رسانه ای(حسین کاظم زاده) 💠 هراس از تبیین(محمد بهزادی) 💠 عالم جدید (علی مرادی) 💠روسری یا سرود جمهوری اسلامی،مسئله این نیست(مهدی قریب) ۷۸ 📢 لطفاً رسانه ما باشید _ 🖇کانال نشریه عهد 🔰 __ https://eitaa.com/joinchat/3229286474Cc283d72f64
اسلام زیبای قطری 🔺زمانی یکی از دوستانم میگفت من در سفرم به ترکیه، حجاب زیبای پذیرفته شده توسط بسیاری از دختران را دیدم، نمازهای جماعت منظم و فوق العاده ای را هم. این وضعیت دینی بهتری نیست تا آنچه در ایران محقق میشود؟ 🔺این روزها بروزات اسلامی و دینی در قطر در حین جام جهانی مرا به یاد همان سخن دوستم انداخت. تبلیغ قرآن، تبلیغ نماز، تبلیغ حجاب، تقابل با نمادهای فرهنگی و تمدنی غرب مثل هم جنس گرایی. دیگر چه میخواهیم؟ اسلامی بهتر از این سراغ داریم؟ آنهم این میزان توسعه و رشد اقتصادی و ثروت که در این کشورها میبینیم. از این سادگی خنده ام میگیرد. چرا؟ 🔺قطر، بزرگترین حامی بخش غربگرای جریان اخوان المسلمین است. جریان وسطیین یا میانه روها یا همان که در ایران به عنوان جریان اعتدال میشناسیم. شاخصه مهم آنها اولویت «مصلحت» بر «هویت» است. سبک ترکیه ای آن همین حزب عدالت و توسعه اردوغان است. مدل مصری آن نیز مرسی شکست خورده بود. 🔺قرضاوی از مهمترین رهبران فکری این جریان که برای پیشبرد اندیشه خود سبک دعوت(یعنی عقیده خالی از قدرت) را جانشین تشکیلات(یعنی قدرت ناشی از ایمان) در کار اخوان کرده بود و خود نیز از عربستان سعودی تا کشورهای غربی با همه حاضر بود همراه شود و اعتماد کند تا کار خود را پیش ببرد. 🔺تقابل این جریان با اراده غرب جدی نیست. البته هویت ایمانی و اسلامی را هم حاضر نیست کنار بگذارد یا به نحو رسمی در خدمت دشمن قرار دهد. اگر چه عملا کارش به اینجا میکشد. شکل ایرانی اش را در مرحوم هاشمی و جناب روحانی و امثالهم میتوان دید. 🔺این مدل اسلام وسطی به قول خودشان یا میانه رو، با ظواهر دینی، خلاهای ذاتی خود را میپوشانند. خلا ذاتی ناشی از زیر پا گذاشتن عزت و استقلالش به دلیل مصلحت. خلا نشتر زدن گاه و بیگاه به هویتش به پای منفعت. 🔺غرب برای عبور از اسلام گرایان هویتی و استقلال طلب، به این جریان بیشتر توجه میکند. برای به محاق بردن آن سبک از اسلام گرایی عزت محور، این مدل اسلام گرایی منفعت محور برایش ارزشمند تر است. چون به محض آنکه اراده کند میتواند سر این جریان را به زیر آب کند یا مجبورش کند به تبعیت محض. اینکه امروز بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه در قطر است و روابط جدی پشت پرده و گه گاه روی پرده حاکمان قطر با دستگاه امنیت اسراییل وجود دارد، همه نشانه است. این که برای حل اختلافات این کشور با عربستان و متحدانش، آمریکا پا در میانی میکند نیز یک نشانه دیگری است. 🔺به آن دوستم گفتم کلا بی خیال قدرت مستقل شو، با کل اسلامت کسی مشکلی ندارد. هر چقدر از این استقلال و آزادی مقابل قدرتهای دنیا کوتاه بیایی و عزت را و هویت را نفله کنی، دشمن مجال بیشتری به تو خواهد داد تا ظواهر را پیاده کنی. نفت بفروش و توسعه پیدا کن، زد و بند کن و رشد کن. اما به یک لحظه اراده غرب فروخواهی پاشید. اسلام بادکنکی و حبابی که به محض آنکه بخواهد باج ندهد و بر یکی از اصول بایستد، نفله اش میکنند. @ali_mahdiyan
به تو هم تبریک وقتی تبریک میگیم، یعنی دعا میکنیم این نعمت رشد کند و فزونی یابد و با ثبات و با بقا باشد. حالا وقتی پیروزی تیم ایران را تبریک میگیم دقیقا درخواست ثبات و رشد چه نعمتی را داریم؟ بازیهای فوتبال که درش برد و باخت زیاد است. امیدی که با دو هیچ بیاید با هیچ و دو هم میرود. آنچه تبریک دارد امر مهم تری است. 🔺اینکه مردم احساس کنند فضائلشان را با جوانان ورزشکار خود به دنیا نشان دادند. تیمی که همه رگ رگ وجودش عزم برای پیروزی و پیشرفت است، بروز تلاش و جنگندگی است، جلوه امید و هیبت «ما میتوانیم» است، در عین صبوری در عین توکل، در عین انسجام و هماهنگی، در عین مرام و فتوت و مردانگی. 🔺تلاش برای چنین پیروزی، یک واقعه مهم است. یک رخداد معنوی است، نصیب هر کسی نمیشود. ارزش و اهمیتش را یک ورزشکار بداند با نیت دیگری وارد میدان میشود. بالا بردن پرچم ایران همه جا ارزشمند است اما امروز تلاش برای نشان دادن هویت نورانی این مردم که خیلی ها تحقیرش کردند یک عبادت دیگری است. 🔺حالا این پیروزی بر همه مبارک حتی آنها که به حقارت و خودتحقیری و احساس بن بست معتاد شده اند، بر همه مبارک حتی آنها که جز نق زدن کاری بلد نبودند و بلد نشدند در این سالهای مقاومت ایران. بر همه مبارک باشد حتی بر آن مرغهای نجاست خواری که از پیروزی انگلستان و آمریکا لذت میبرند و پرچم بیگانه را بلند میکنند و شکست شما را جشن میگیرند جلوی چشم پدر و مادر و خواهر و برادرشان. 🔺میگویند محی الدین گفت «عذاب» از عذب است یعنی گوارایی. اهل دوزخ در عین اینکه رنج میبرند اما لذت هم میبرند و خودشان آتش میخواهند که بنوشند. خودتحقیری، ناامیدی، بردگی و وابستگی دردناک است اما این جماعت با آن لذت میبرند و طلبش میکنند. نشان دادن هویت این ملت خلاف تمایلشان و درخواستشان هست اما بالاخره راهی برای بازگشتشان هم باز میکند. یا باید زجر بکشند یا برگردند. پس به آنها هم تبریک. 🔺هیچ وقت فکر میکردید سرود ملی خواندن ورزشکاران این قدر برایتان مهم شود که وقتی دهانشان را باز میکنند و میخوانندش، شما احساس افتخار کنی، احساس نبرد و شکست هیمنه همه دشمنانت را کنی، احساس اینکه ما هستیم و ماندیم و پیش رفتیم و پیش میرویم و میجنگیم. بر شما هم مبارک. خدای متعال بازگشت مردم ما به هویتشان از میانه همه وسواسهای خناس و شیاطین جن و انس را برکت دهد. به هر بهانه ای. به هر نشانه ای. به هر زمینه ای، به هر زمانه ای. @ali_mahdiyan
🔻تکه‌هایی از نکته‌های تحلیلی در مناظره: فروپاشیِ جنبش دانشجوییِ تجدّدی 🖊 مهدی جمشیدی ۱- دانشگاه و دانشجو، یک کلّیّت یکپارچه و همگون نیست و نباید دربارۀ آن، قضاوت‌ عام کرد. دست‌کم می‌توان سه لایه را در دانشگاه شناسایی کرد: یکی «لایۀ بی‌طرف‌ها و وسط‌نشینان» که همیشه بوده‌اند و نوپدید نیستند و به فراتر از زندگی روزمرّۀ خویش نمی‌اندیشند و بیش از خود را نمی‌بینند؛ دیگری «لایۀ نیروهای تجدّدی و غرب‌اندیش» که از اوایل دهۀ هفتاد، به وجود آمدند و هویّت خویش را در هندسۀ درآمیختن سنّت و تجدّد تعریف کردند و حتّی در قالب لیبرالیسم و مارکسیسم و فمینیسم و قومیّت‌گرایی، به‌کلّی از سنّت دینی بریدند؛ و سرانجام، «نیروهای مؤمنِ انقلابی» که همزاد انقلاب هستند و به همان اصالت‌های اوّلیّه و روایت نخستین از انقلاب و ارزش‌های آن معتقد هستند و یک هویّتِ ریشه‌دارِ مستمر داشته‌اند. ۲- جنبش دانشجوییِ تجدّدی، دچار «انسداد فکر و نظریه»، «فقدان رهبر و مغز طرّاح»، و «فقر هوادار و بدنۀ دانشجویی» شده است. ‌چیزی در دست ندارد جز «چاقو» و «انگشتش به‌مثابه نشانۀ جنسی»، و سخنی هم ندارد جز «فحاشی‌های بی‌سابقه» و «رکیک‌گویی‌های بی‌شرمانه»، و آینده‌ای هم تصوّر نکرده است جز «ابتذال اخلاقی» و «ولنگاری جنسی». البتّه از ابتدا نیز تا حدی این‌چنین بود و می‌کوشید با ترجمه و تقلیدِ دست‌چندمِ شبه‌روشنفکرانه، ضعف خویش را پنهان کند، امّا امروز، حتّی توان گرته‌برداریِ طوطی‌وار را نیز ندارد. همچنان که جریان «اصلاحاتِ تجدّدی»، مُرده و می‌خواهد با کج‌روایت، خود را زنده و بانشاط نشان بدهد، شاخۀ دانشجویی آن نیز که مقلّد و دنباله‌رو بود، از رمق افتاده و دیگر بضاعتی ندارد. نه‌فقط «زایش فکری» ندارد، بلکه قادر به «تکرار گذشته» نیز نیست. اینان از آرمان‌های معطوف به ایدئولوژیِ لیبرال-دموکراسی در دهۀ هفتاد و هشتاد که بر روی «آزادی» و «مردم‌سالاری» و «حقوق فردی» و «گفتگوی جهانی» و ... بود، به مطالبۀ «کشف حجاب» و «غذاخوری مختلط» و ... رسیده‌اند. این سقوط، نه‌تنها «سقوط اخلاقی و معنوی» است، بلکه «انحطاط فکری» و «تنزّل ایدئولوژیک» نیز هست. سقفِ آرمان‌های اینان، این اندازه کوتاه و خواسته‌های‌شان حقیر و پَست شده است. «خیابانی‌شدن» به معنی هرزه و هرجایی شدن، مفهومی است که می‌تواند هویّت فرهنگیِ این پاره از جنبش دانشجویی را توصیف کند؛ نوعی لمپنیسمِ عریان و به‌شدّت مبتذل، همۀ وجود آنها را درگیر خود کرده و از آنها، چهرۀ «اراذل و اوباش» یا «ناکسانِ بی‌ریشه» را ساخته است. ۳- در مقابل، پارۀ انقلابی از جنبش دانشجویی به کمال و وزانت بیشتر رسیده است. کلان‌مسأله‌های جنبش دانشجوییِ انقلابی، «انقلابی‌گری» و «مقاومت» و «عدالت» و «جهادی‌اندیشی» و «پیشرفت» و «ایران قوی» و «حلقه‌های میانی» و «روایت» و «تمدّن‌سازی» و «پیچ تاریخی» است و کلان‌مسأله‌های جنبش دانشجوییِ تجدّدی، «کشف حجاب» و «بدن‌نمایی» و «برهنگی» و «غذاخوریِ مشترک» و «فحاشی» و «هم‌باشی» و «هم‌جنس‌بازی». تاریخِ «حیاتِ هویّتی» این دو بخش، به این «نقطۀ شفاف» رسیده است و اکنون بیش از هر زمان دیگری می‌توان به قضاوت نشست. جنبش دانشجوییِ انقلابی از آیت‌الله خامنه‌ای الهام گرفت و اندیشه‌اش را شنید و پی گرفت و «دغدغه‌های متعالی» و «آرمان‌های تمدّنی» دست یافت، و جنبش دانشجوییِ تجدّدی، آن بیراهه را رفت و این‌گونه خوار و زار شد. در یک سو، «قانون» و «شرع» و «اخلاق» و «واقعیّت» قرار دارد و در سوی دیگر، «اغتشاش» و «سکولاریسم» و «برهنگی» و «کج‌روایت». در یک سو، «تبیین» و «مباحثه» و «مناظره» و «گفتگو» وجود دارد و در سوی دیگر، «کُشته‌سازی» و «انسان‌سوزی» و «فحاشی» و «دروغ‌پراکنی». ۴- جریان اغتشاش، «ظرفیّت اجتماعیِ» جنبش دانشجوییِ تجدّدی را آشکار کرد و ما اینک از حدس‌ها و گمانه‌زنی‌ها فراتر رفتیم و دریافتیم که «واقعیّتِ نهان» چیست. آن‌همه غوغا و هیاهوی روایی، با این‌چنین استقبال بی‌مایه و نحیفی روبرو شد؛ چنان‌که در دانشگاه‌های چند هزار نفری، تنها جماعت‌هایی با حجم پانصد نفر به جریان اغتشاش پیوستند. این «واقعیّتِ آشکارشده»، بسیار تعیین‌کننده است و نشان می‌دهد «روند عمومیِ دانشگاه»، چه سمت‌وسویی دارد و چه رویش‌ها و ریزش‌هایی رخ داده است. اینک مشخص شده است که ما با یک «اقلّیّتِ پُرمدعا» روبرو هستیم که فقط «صدای بلند» دارند و می‌خواهند با «نعره‌زدن»، خود را غالب کنند و اگر به نعره‌های‌شان بی‌اعتنایی شد، «رکیک‌گویی» کنند و حرمت اخلاق را نادیده بگیرند و زشت‌ترین و بی‌سابقه‌ترین فحاشی‌ها را در دانشگاه به نمایش بگذارند. به‌این‌ترتیب، هم «اقلّی» و «اندک» بودن‌شان نمایان شد و هم «هتاک» و «بی‌اخلاق» بودن‌شان. آیا نظام جمهوری اسلامی باید تسلیم این «اقلّیّتِ مطلق» شود و در برابر «مطالبه‌های فرومایه»، سر تعظیم فرو آورد؟! https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
بالاخره «صدای ملت» کدام است؟ 🔺رهبری گفت صدای مردم صدای سیزده آبان است، صدای تشییع سردار است. چرا نگفت «صدای همه را باید شنید،هم سیزده آبانی ها هم معترضین مخالف نظام»؟ 🔺رهبری گفت این حرفهای شکاف نسلی و امثالهم چرندیات روشنفکری است. چرا؟ بین نوجوانان اغتشاشگر یا مخاطبین «هیچ کس» و «ساسی» با نسل قبل، شکاف نیست؟ چرا رهبری فقط به بسیجی ها استناد میکند؟ 🔺بیایید به این پرسش فکر کنیم که اساسا سخن و رفتار یک عده از مردم چه زمانی نمایندگی کل جامعه را میکند؟ و الا سخن و رفتار همان عده است نه همه. 🔺اگر زاویه نگاه خود را کلان کنیم و کل جامعه را از بالا ببینیم. صداهای مختلف و متنوعی در یک جامعه شنیده میشود، رفتارهای کلان اجتماعی مختلفی توسط گروهها و جمعیتها در یک جامعه دیده میشود؟ سخن جامعه «در مجموع» کدام است؟ آیا اساسا میشود جمع بندی کرد؟ اینجا جمع و تفریقهای عددی و کمی دیگر نمیتواند موثر باشد، نیاز به روشی داریم به نام «معنا» یابی. 🔺معنایابی یعنی چی؟ یک انسان را در نظر بگیرید، انسانی که رفتارهای مختلفی انجام میدهد، بسته به انواع و تعداد و کمیت این افعال و کیفیت و شدت آنها در مجموع شما درباره آن شخص یک جمع بندی میکنید. میگویید سخن اصلی و محوری او این است. ذات او چنین است. رسیدن به آن نتیجه حاصل «معنا»یابی همه رفتارها است. اگر ظاهربین باشیم فقط انواع و اقسام رفتارها را نام میبریم. قدرت جمع بندی او را نداریم. میگوییم این هست آن هم هست. اما واقعیت آن است که یک شخصیت واحد را میتوان به صورت واحد نیز معرفی کرد. اگر آن معنای واقعی را پیدا کنیم آن وقت معلوم میشود کدام رفتارها و گفتارهایش او را حقیقتا نمایندگی میکند. درباره مومنین دیده اید میگویند خطاها یا گناههایش نمایندگی هویت او را نمیکند. درباره منافقین یا بیماردلان قرآن میگوید از روی جزییات رفتار و سخنشان میشود آنها را شناخت و جمع بندی کرد. این معنایابی یک انسان است. همین درباره جامعه واحد هم هست. 🔺تجمعها و گفتمانها هم باید معنایابی شوند اینجا دیگر جمعیت ها و قرائن زمانه ای و زمینه ای و هزار و یک نکته را در مجموع ملاحظه میکنیم و میگوییم این هویت چنین است و فلان تجمع یا گفتمان نمایندگی کننده حقیقی آن جامعه است. 🔺بیایید از روی رفتارهای کلان اجتماعی و گفتمانهای مردم معنایابی کنیم. رفتارهای خودجوش مردمی را ببینیم، هم جمعیت ده ملیونی تشییع سردار را هم جمعیت کمتر از یک ملیونی اغتشاشگرها را، شعارها را هم ببینیم هم فحاشی دانشجویان شریف را هم شعارهای انقلابی تشییع شهدای امنیت را. قرائن را هم ببینیم مثلا رسانه های تحت سیطره دشمن را، دروغگویی ها، پول خرج کردنها و امثالهم یا مثلا رای حدود پنجاه درصدی مردم را ببینیم و ریزش کمتر از بیست درصدی آرا آنهم با فشار همه بلندگوهای داخلی و خارجی را. 🔺از خود بپرسیم اگر سخن و هویت مردم مقاومت نیست، کلا این همه فشار دشمن روی مردم و زندگی آنها دلیلش چه بود. فشار اقتصادی حداکثری و جنگ ترکیبی دشمن مخاطبش مگر مردم نبود مگر فشارش روی مردم نبود، خوب اینها با این فشارها میخواستند کدام اراده را عوض کنند؟مگر اراده مردم چگونه بود که باید عوض میشد؟ چه شد که علنا اذعان به شکست فشار حداکثری کردند؟ حالا کدام یک نمایندگی کننده سخن مردم است جمعیت خودجوش ملیونی مردم که شعار مقاومت میدهند (ولو هزار اعتراض هم داشته باشند اما تصمیم میگیرند این سخن را فریاد بزنند و روی دست بگیرند) یا شعار دیگرانی که دم از فروپاشی یا تسلیم یا بن بست و یاس یا هر سخن دیگری میزنند. @ali_mahdiyan
ترازو 🌹امروز در کلاس به طلاب درباره وظایفمان در دوره ظهور درس میدادم. رسیدم به مقوله«معرفت امام» توضیح میدادم «عرفان» امام با «تحول قلوب« و «قیام لله» در جان انسانها رخ میدهد و به همین ترتیب «قدرت مقدس» شکل میگیرد و چه و چه. کلاس که تمام شد، سوار ماشین شدم حرکت کردم به سوی کلاس بعدی. در خیابان جوانک لاغر اندامی ایستاده بود منتظر ماشین. 🌹سوارش کردم. گفتم کجا میروی؟ گفت انتهای خیابان. از سر و وضع و لباسهایش حدس زدم شاید کارگر است. انتهای آن خیابان کارگرها میایستند منتظر کار. گفتم میروی منتظر کار بایستی؟ گفت نه. از این ساختما شهرداری به آن ساختمان شهرداری میروم. گفتم چرا؟ گفت من ترازو داشتم کنار خیابان. ماموران شهرداری دیشب ترازوی مرا برده اند. دنبال ترازویم هستم. گفتم خوب به نتیجه ای رسیدی. گفت نه، فایده ندارد. سر میدوانند. دیشب از ترس خانه نرفتم. 🌹گفتم:ترس چرا؟ گفت ترس از پدرم. پدرم معتاد است اگر بفهمد ترازو را از دست داده ام کتکم میزند. بعد چند جای دستهایش را نشان داد، سوخته بود. گفت پدرم سوزانده. پرسیدم چند سالت است گفت هجده سال. دیشب کنار خیابان مردم از سرما. هنوز دارم میلرزم. دستم را ببین. دستش را گرفتم یخ یخ بود. 🌹گفت شلوارم هم نازک است شلوار بهتری داشتم برادر بزرگترم ازم گرفت برد دانشگاه. گفتم مگر برادرت دانشجو است گفت بله دانشگاه دولتی. گفتم خودت چطور درس میخوانی؟ گفت بله، من دبیرستانی ام درسم خوب است. میخواهم در آینده وکیل بشم. درس خوب میخوانم فقط مشکلات که زیاد میشود حالم عوض میشود. گفتم یعنی افسردگی داری. گفت آها بله همین. 🌹تصمیم گرفتم برایش ترازو بخرم. به جای کلاس راهم را کج کردم به سمت ترازو فروشی. گفت دیشب از زور سرما تصمیم گرفتم خانه را رها کنم بروم تهران‌ برای کار. گفتم نرو. پدرت و مادرت دوستت دارند. هر چقدر هم که اذیت شوی رهایشان نکن. ترازو را که خریدیم نطقش باز شد. تازه شروع کرد درد و دل کردن. سوالهای اعتقادی میپرسید. مثلا میگفت من چرا باید به این دنیا بیایم. همسنهای من خیلی پولها دارند و من اینطور است وضعم. گفتم به جایش آنها ضعیفند تو قوی میشوی. این قوتت ارزشمند است تازه وقت رفتن از این دنیا آنها هیچ ندارند خودشان هم ضعیفند ولی تو قدرتمندی و میروی. خدا روح های قوی را خیلی دوست دارد. رسیدیم نزدیک حرم. گفت حاج آقا میگن گنبد رو طلا کاری کردن گفتم بله شنیدم. گفت کاش به جاش به این شهرداریها چیزی میگفتن. گفتم جایی نیست بروی شهرداری اذیتت نکند؟ گفت هست ولی خلوت است پول در نمیاورم. 🌹یک جا کنار خیابان که ایستاده بودیم، طلبه ای آمد و گفت حاج آقا مساله. گفتم بله. گفت قبول داری موسیقی انسان را بی غیرت و دیوث میکند؟ گفتم نه. گفت برو احکامت را قوی کن. خنده ام گرفت. پسر جوان داشت میشنید گفتم‌ موسیقی گوش میدهی. گفت بله تتلو. گفتم او که حرفهای زشت میزند. گفت من آهنگهای خوبش را گوش میدهم. با خنده گفتم مگر آهنگ خوب هم دارد؟ گفت بله. البته محمود کریمی و بنی فاطمه و عبدالباسط هم دوست دارم. خندیدم. اما از حرفهایش متوجه شدم بتی ساخته از تتلو برای خودش عاشق او است. گفتم خانه ات کجا است؟ گفت نزدیک «جمکران» گفتم اسمت چیست گفت «عارف» 🌹آخر سر خدا حافظی کرد و رفت. و من به کلاس بعدی ام نرسیدم. شاید هم رسیدم. @ali_mahdiyan
اعضای محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم سلام علیکم من طلبه ای کوچک در حوزه علمیه قم و شاگردی از شاگردان شما بزرگواران هستم. حضرت امام ره فرمود شما «ستون محکم انقلاب در حوزه های علمیه» هستید. این بیان نورانی که به تعبیر رهبری صرفا به افراد خاص در آن دوران تعلق نمیگیرد بلکه به «هیات اجتماعیه» و «عنوان مستمر» این نهاد مقدس و ریشه دار تعلق گرفته، وظیفه ای بسیار سنگین بر عهده شما اساتید بزرگوار قرار میدهد. رهبری انقلاب درباره این نهاد مقدس فرمود: «جامعه را مغز متفکّری و چشم بینایی و وجدان سالم و حسّاسی میدانم برای دستگاه اداره‌کننده‌ی کشور» بر این اساس این طلبه کمترین حوزه های علمیه خطری را که احساس و استشمام کرده ام با شما بزرگواران در میان میگذارم. فضای مجازی امروز یک محیط زیست حقیقی برای مردم و فرزندان این میهن اسلامی است. آنها در این محیط زندگی، میاندیشند، تصمیم میگیرند، ارتباط برقرار میکنند، دوستی و دشمنی میکنند. سالهاست این محیط زیست حقیقی جوانان میهن تحت حاکمیت دشمنانشان است. همین اواخر رهبری انقلاب به درستی و دقت فرمودند: «دشمن دنبال این است که بر مغزها تسلّط پیدا کند. تسلّط بر مغزها برای دشمن خیلی باارزش‌تر از تسلّط بر سرزمین‌ها است. اگر مغز یک ملّتی را توانستند تصرّف کنند، آن ملّت سرزمین خودش را دودستی به دشمن تقدیم میکند.» متاسفانه جریانی جدی در میان مدیران کشور وجود دارد که نه تنها عزم حقیقی برای شکل گیری حکمرانی الهی و مردمی بر فضای مجازی ندارند بلکه تلاش میکنند با رفع فیلترینگ صحنه را برای حاکمیت مجدد دشمن فراهم کنند و این خطرناک است. من جایی را در حوزه علمیه مهمتر از این نهاد مقدس نمیشناختم که از آنها بخواهم نسبت به این ماجرا و بازگشت دوباره حکومت دشمن بر ذهنهای جوانان ما حساسیت و جدیت بیشتری به خرج داده و با تمام توان مقابل این نفوذ خطرناک دشمن قد علم کنند. ما طلاب جوان انقلابی نیز حتما پشتیبان شما خواهیم بود. خداوند بر توفیقات همگی شما بزرگواران بیفزاید. و السلام علیکم و رحمه الله شیخ علی مهدیان @ali_mahdiyan
🌾🥀معجزۀ مظلومیت ۱. داستان مبارزه موسی ع و فرعونیان، داستانی پربسامد در کتاب هدایت ماست. شاید سرّ این همه تکرار وجود خطرات مشابه در مسیر هدایت بشر باشد ازاین‌رو می‌توان برای اکنون و زمانۀ حاضر هم از این ماجرا درس‌ها گرفت. در مطالعه مواجهات حضرت موسی ع و فرعون به‌وضوح متوجه می‌شویم که فرعون خدای جنگ روانی است و با نکرائی خاص (نکراء مفهومی است که حضرت امیر ع برای توصیف تدابیر شیطانی معاویه استفاده می‌فرمایند و از کاربست کلمه عقل درباره آن پرهیز می‌‌کنند) پی‌درپی درصدد مقابله با احتجاجات موسی و هارون علیهما السلام است. اکنون درصدد نشان دادن این وجه از تلاش‌های فرعونیان نیستیم. ۲. سه صحنه پیاپی را مرور کنیم: 🐉⚡️صحنۀ اول: موسی ع معجزات را به میدان می‌آورد. این معجزات آن‌چنان واضح و دهشتناک است، فرعون را نگران می‌کند که مبادا اطرافیان درباری به‌سوی موسی ع متمایل شوند؛ به ایشان خطاب می‌کند: إِنَّ هَذَا لَساحِرٌ عَلِيمٌ/ يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِۦ فَمَا ذَا تَأْمُرُونَ/(شعراء: ۳۴ و۳۵)؛ او با ستودن موسی ع و همزمان انتساب او به سحر و به بازی گرفتن مشورت ایشان هم درصدد یافتن راه‌حل است و هم شکستن رعب و اعجابی که در جان‌های درباریان نشسته است. راه‌حل ظاهراً پاسخ می‌دهد: پس از مشاجرات و پچ‌وچچ می‌گویند فعلاً مهلتی بگیر و بعد برو سراغ هر ساحری توانمندی در اقصی نقاط کشور و آن‌ها را به نزد خود بخوان.... صحنۀ دوم: مقابله بزرگ ساحران فرعونی با موسای یکه و تنها آغاز می‌شود. اما موسی ع به اعجاز الهی بر ساحران غلبه می‌کند و ساحران که حقانیت موسی را دریافته‌اند به سجده می‌افتند و می‌گویند به رب العالمین ایمان آوردیم. فرعون که صحنه نبرد را اکنون دوبار باخته است؛ هم در میدان نبردی که خود پیشنهاد داده و در حضور مردم مغلوب شده است و هم نیروی انسانی که نوک پیکان مقابله‌اش بودند، عصبانی در موضعی خدایی قرار گرفت و ایشان را توبیخ(!) می‌کند که چرا بدون اجازۀ او ایمان آورده‌اند؟ بلکه تهدید می‌کند که دست‌ و پای شما را به صورت معکوس قطع خواهم کرد و بر تنه درختان خرما خواهم آویخت. 🌴صحنۀ سوم: (به گزارش روایات و به استناد برخی قرائن قرآنی) تازه مؤمنان(یا دست‌کم برخی از ایشان) با دست و پای قطع‌شده بر تنه درختان مصلوب می‌گردند. ❓۳. یک پرسش جدی: چرا خدای موسی ع که آن همه اعجاز در دست و بازوی موسی ع قرار داده است؛ همان اعجازهایی که باعث می‌شود فرعون جرأت مقابله با موسی ع را نداشته باشد، اینک به کمک ساحرانی که حال مؤمنانی پاکباز شده‌‌اند، نمی‌آید و آن‌ها را در دستان فرعونیان رها می‌سازد؟ 🛎به‌زعم نگارنده، خدای متعال در این صحنه‌ها دوبار معجزه نموده است؛ یک‌بار معجزه‌ای است که به عصای موسی ع به‌ظهور رسانده است و بار دیگر معجزه‌ای است که با این مؤمنان پاکباز بر سر دار و دست و پای قطع‌شده‌شان به میدان آورده است. درواقع فرعون در این صحنه سه بار شکست می‌خورد نه دو بار. یک بار وقتی است که عصای موسی ع سحر سحره را باطل می‌کند، دفعه دوم وقتی است که خود ساحران فرعونی به خداوند ایمان می‌آورند و دفعه سوم و از همه مهم‌تر وقتی است که با بریده شدن دست و پای خویش بر صدق ایمان و باورمندی به عالم آخرت و محدودیت عالم دنیا را برای همیشه تاریخ فریاد می‌زنند. این مؤمنان با مظلومیت خویش چیزی را آشکار کردند که حتی عصای موسی به این وضوح قادر به نمایاندن آن نشده بود. آری این 🥀«معجزۀ مظلومیت» ایشان بود که صدقشان و باورشان را آشکار کرد؛ اگر معجزه‌ای موسوی ایشان را از دست فرعون نجات می‌داد، هرگز معجزۀ مظلومیت محقق نمی‌شد. و البته ایشان به خواست خود آماده تجلی این معجزه شده بودند؛ همان‌وقت که درقبال تهدید فرعون پاسخ دادند: مهم نیست، ما به‌سوی پروردگارمان بازمی‌گردیم.(الشعراء: ۵۰) یا به تعبیری دیگر گفتند: هرچه خواهی بکن، نهایت کار تو در همین دنیا خواهد بود(طه: ۷۲) و هیچ دسترسی به آخرت نداری.... و البته خدای متعال با الدرجات العُلی از ایشان استقبال نمود. ۴. اغتشاشات اخیر ابعاد فراوان دارد اما جنگ روانی و شناختی و ترکیبی آن برجسته بود. باطل السحر این جنگ همه‌جانبه ازجمله معجزۀ مظلومیت بود. شهدایی که معصومانه و مظلومانه با بربریت و سبعیت تمام به شهادت رسیدند؛ از شهید آرمان علی‌وردی که حاضر نشد کمترین انفعالی نسبت به ارزش‌هایش نشان دهد، تا شهید سیدروح‌الله عجمیان که برای دفاع از مقام زنان عفیفه خود را قربانی نمود، تا شهید حمید پورنوروز و شهید حمزه علینژاد و شهید دانیال رضازاده و شهید حسین زینال‌زاده و ... که هریک وجوهی از اعجاز مظلومیت را در آستین داشتند. 🤲درجات بلندمرتبه الهی، گوارای وجود این اعجازگران قرن باد. 🖋به قلم عباس حیدری پور؛ دانش‌آموخته حوزه علمیه قم @abbas_heidaripour
بر پا
🌾🥀معجزۀ مظلومیت ۱. داستان مبارزه موسی ع و فرعونیان، داستانی پربسامد در کتاب هدایت ماست. شاید سرّ ا
خوشحال شدم که برادر بزرگوارم شیخ عباس حیدری پور عزیز کانال درنگ را دایر کرد. کاش همه‌ دوستان دست به کار شوند. متنهای عمیق این‌ دوست بزرگوارم را از دست ندهید.