ریزش آرا نسبت به متوسط حضور انتخابات ریاست جمهوری هجده درصد بود
نسبت به کمترین حضور پیش از این کمتر از دو درصد بود.دو درصد!
جناب انجوی عزیز! میدونم دوستای عدالتخواه دور و برتون ناراحتن که چرا ظلم به ج ا نشد.به هر حال بر شما هم تبریک میگیم این حضور حماسی رو
نشد دیگه.نشد که بشه.عصبانیت نداره که...
@ali_mahdiyan
من آقای انجوی نژاد را بیش از بیست سال است که میشناسم.
با منبرهایش ، روضه هایش و نوشته هایش مست شده ام. سالها به او غبطه خورده ام.
و میدانم دل پر دردی دارد. فدای همه آن دردها
اما دلم میسوزد برایش، حیف از او . حیف...
@ali_mahdiyan
چرا قهرمانانه؟
🌱خیلی ها فکر میکنند بحث درباره نتایج انتخابات ایران، بحث خیلی مهمی نیست. درسته مفتضح نشدیم اما پیروزی آنچنانی هم نداشتیم.
🌱این فهم البته به وضوح با فهم رهبری از صحنه متفاوت است. «حضور حماسی و شورانگیز»، بروز «نظر رحمت الهی» بر ایران، اینکه «هیچ کس نتوانست بر عزم ملت فائق آید»،این ها یعنی چی؟ برخی البته عادت دارند بخشی از بیانات رهبری را تعارف بدانند. و به آن فکر هم نکنند.
🌱یادم نمیرود برخی از دوستان به وضوح اعلام میکردند که معنای «بیانیه گام دوم» رهبری که سراسر ابتهاج از پیروزی غیر قابل وصف مردم ایران است، را نمیفهمند. معنای این جمله از وصیتنامه سردار دلها که میگفت امروز «نظام جمهوری اسلامی در اوج و قله است» را نمیفهمند.
🌱خدا رحمت کند امام را. بعد از پایان جنگ خودش دست به قلم شد و پاسخ آرمانجویان به ظاهر انقلابی مثل منتظری را داد که چرا ما در جنگ پیروز شدیم و شکست نخوردیم. «منشور روحانیت» را ببینید عذرخواهی میکند امام از مردم به خاطر این تحلیلها. قطعا اگر بعضی رفقای ما بودند میگفتند حالا در جنگ اگر شکست هم نخورده باشیم پیروز هم نشده ایم. بیخیالش شوید. اما واقعا نگاه رهبران انقلاب با ما در چه نکاتی تفاوت میکند؟
🌱سه تفاوت مهم:
🔻اولا نگاه ما انتزاعی است. یعنی صرفا میگوییم خوب، چند چند شدیم؟ پایینترین آمار بود یا نبود؟ چند درصد رای؟ اما نگاه آنها واقعی است. حجم رسانه های پر خرج خارجی و جنگ واقعی رسانه ها. حجم خودحقیرپنداری نادانهای انقلابی، حجم بی کفایتی مسوولین، حجم فشار اقتصادی چندین ساله بر گرده مردم، همه را میبینند و محاسبه میکنند. درختی که خم شده ولی نشکسته، اگر با محاسبه فشار طوفان ملاحظه نشود، خم شده دیده میشود نه مقاوم.
🔻ثانیا نگاه ما فقط خرد است و نه کلان. اما او یک ملت را میبیند. نه افراد را فقط. لذا اصل و فرعهایش متفاوت است. اراده یک ملت و اثرش در دنیا را میبیند. بله در این ملت کسانی بوده اند که رای داده اند. کسانی تبلیغ رای دادن هم کرده اند. کسانی کتک هم خورده اند و رای داده اند. کسانی خواسته اند نظام را تایید کنند اما به مسوولین اعتراض کنند و سفید داده اند. کسانی آمده اند رای بدهند چند ساعت معطل ساختار فشل دولت شده اند و بی خیال شده اند و برگشته اند. کسانی رای نداده اند که نظام را مفتضح کنند برخی تبلیغ هم کرده اند. کسانی سفید رای داده اند که با شورای نگهبان یا فلان نهاد مخالفت کنند. همه و همه هستند، اما کل ملت چه کرد؟ اراده کل چه شد؟ ایران چه کار کرد؟ این مهم است.
🔻ثالثا نگاه ما عمیق نیست.یعنی چه؟ یعنی ما فعل را میبینیم، فاعل را نمیبینیم. اینکه کیفیت این تصمیم و این پیروزی چه بوده غیر از ظاهر پیروزی است. اگر عمیق نبینیم نمیفهمیم معنای حضور چهل و نه درصدی مردم چیست. واقعا این ها که آمده اند چرا آمدند. چه فکر کردند؟ این فکر چطور در کل جامعه حضور دارد چطور حضور دارد؟ اینها چه امیدی دارند؟ چه اعتقادی دارند؟ این ملت چطور این فهم و نگرش و صبر و امید را در خود جای داده. قهرمانانه بودن و حماسی بودن به این فاعل است. و این عمق نگاه را اگر نداشته باشیم اصلا عیار پیروزی ها را نمیفهمیم. گاهی حتی شکست و پیروزی را هم تشخیص نمیدهیم.
@ali_mahdiyan
فوری ترین اولویت دولت
🌱در یکی از گروههای مجازی دوستی ازم پرسید، به نظرت اگر دوباره رفراندوم بگذارند درباره «جمهوری اسلامی» چند درصد شرکت میکنند؟ پاسخ دادم بیش از نود درصد. بازتاب این جوابم در گروه جالب بود. استیکرهای مسخره کردن. تیکه انداختن ها و در نهایت اتهام به اینکه من آدم خوش خیالی هستم و توی باغ نیستم یا خودم را به نادانی زده ام.
🌱من استدلال هایی داشتم اما در آن فضا ارائه استدلال معنا نداشت. رای به جمهوری اسلامی یعنی چی؟ یعنی دین در میان باشد. آرمانهایش و اصولش. دین امام حسینی یعنی دین در متن زندگی، دین سیاسی و دین ظلم ستیز . و دوم یعنی خودمان تصمیم بگیریم برای خودمان و دیگران نه. ممکن است کسی با مجموع مسوولین یا ساختارها یا حتی صورتبندی قانون یا هر چیزی مشکل داشته باشد اما با این دو رکن چند درصد مردم مشکل دارند؟ اصلا کافی است به این فکر کنید که علت وجود رسانه های پرخرج فارسی زبان و فشارهای چندین ساله تحریم برای تغییر چه چیزی در مردم است؟ اگر مردم خودشان از این نظام زده شده اند این همه خرج از جیب و آبرو توسط دشمن به چه دلیل است؟
🌱ولی با خودم فکر کردم به جای پاسخ، علت این احساس روانی غلط را پیدا کنم. این احساس روانی غلط واقعا چقدر احتمال میداد میزان مشارکت مردم در انتخابات این دوره این مقدار باشد؟ که اگر اختلالات اجرایی دولت و بیماری کرونا نبود به حدود شصت درصد میرسید. یعنی همان مقدار شرکت متوسط همیشگی از اول انقلاب. یادم افتاد به داستان فتنه هشتاد و هشت. به نظرتان چرا جمع زیادی از مردم دروغی به نام تقلب را باور کردند؟ الان معلوم شده دروغ بود. اما آن زمان چرا باور کردند؟
🌱قبول دارم این نتیجه سیطره رسانه طاغوت است. اما ریشه این سیطره و نفوذ را که حتی مهمتر از نفوذ و سیطره امنیتی است باید شناخت. دو آیه مهم در این زمینه وجود دارد
یکی الذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت
دوم إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ
🌱اولی سیطره طاغوت را به کفر گره میزند دومی ناامیدی را به کفر گره میزند. کفر اما لزوما آن کفر فقهی نیست. بلکه مراتب کفر حقیقی باطنی هم به اندازه خود همین اثر را دارد. مثلا به لحاظ اجتماعی در یک جامعه برخی افراد و گروه ها بروز «هویت حقیقی» یک ملتند اینها سابقون و پیشروان و جلودارانند. مثل سر.دار شهید. مثل امام و رهبری. مثل شهدا و مجاهدین. حالا ما هر چقدر با قله ها نسبتمان کمتر باشد از «رب الناس» و «اله الناس» و «ملک الناس» دورتر شده ایم و به «شر الوسواس الخناس» نزدیک شده ایم. خروجیش سیطره طاغوت و سیطره ناامیدی است.
🌱 مسوولین نیز هر چه عزت و هویت مردم را با تصمیماتشان مورد هجوم قرار دهند راه نفوذ طاغوت و ناامیدی را باز میکنند. این نفوذ از نفوذ امنیتی در همه دستگاه ها خطرناکتر است. وقتی کرامت شهرها مورد هجوم قرار بگیرد در صف مرغ و واکسن. یا با نبودن شغل و سرافکندگی نزد خانواده. یا با توهین عملی و بلکه زبانی و گفتمانی مسوولین به داشته های مردم که بن مایه اقتصاد مقاومتی است. اینها سبب کفران و ندیدن هویت الهی مردم در عده ای میشود و خروجیش سیطره ناامیدی و نفوذ طاغوت است. کاش دولت جدید به عنوان مهمترین اولویت، این بیماری روانی رسوخ کرده در جامعه را مداوا کند. کاری که رهبری به تنهایی مشغول انجام آن است.(داستان واکسن برکت و تقریر درست رهبر از انتخابات را از این منظر با هم ببینید) این مهمترین پشتیبانی دولت و مهمترین رفع کننده مانع تولید داخلی است.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
#کتابستان
✅ سستی و عدم انسجام #جبهه_حق عامل شکست
🔸 در #نظام_اندیشه_توحیدی، یک لشکر -حتی با فرماندهی کامل ترین انسان در عالم- ممکن است شکست بخورد.
🔸 معصوم بودن و کامل بودن فرمانده لشکر، لزوما پیروزی را در پی نخواهد داشت.
آیات سوره آل عمران درباره شکست مسلمانان در جنگ احد، همین پیام را دارد؛ لشکری که کامل ترین انسان روی زمین در طول تاریخ فرمانده او بود شکست خورد؛ به دلیل «فشلتم»، «تنازعتم» و «عصیتم» [آل عمران/۵۲].
🔸 اینها اشکالات بدنه جبهه حق است و بسیاری از مشکلات و بلکه غیبت امام، ریشه در آن دارد.
سستی جبهه حق، اختلاف، عدم وحدت و انسجام و ناهماهنگی با دستور های امام، اموری است که جبهه حق را با شکست روبرو می کند.
📚 [بخشی از کتاب طرح کلی اندیشه مقاومت]
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
نواقص العقول
🌱امروز در جلسه مباحثه خطبه های نهج البلاغه در «خانه طلاب جوان» به خطبه هشتاد رسیدیم. جملاتی در خطبه هست که خیلی ها را به اشتباه انداخته. حال و هوای خطبه توبیخ مردان است از اینکه تحت مدیریت زنان در بیایند.
🌱جالب است که جملات این خطبه مورد استناد برخی از خبرگان قانون اساسی بوده برای نسپردن مسوولیت های مدیریتی به زنان. گفتگوی شهید بهشتی و منتظری و اتهام منتظری به بهشتی که میگوید «شما فرصت طلب هستید» هنگام همین بحث اتفاق افتاده. انفجار بمب در مسجد ابوذر تهران که به مجروحیت حضرت آقا منجر شده نیز در حین توضیح همین خطبه بوده است که از او سوال شده بوده. بحث هم مهم است البته.
🌱جملات ابتدایی خطبه این است که زنان نواقص العقول و نواقص الایمان و نواقص الحظوظ هستند. این جملات مستدل هستند به احکام الهی که نواقص العقولند چون شهادت دو زن معادل شهادت یک مرد است. نواقص الایمانند چون در ایامی نماز نمیخوانند. نواقص الحظوظند چون سهم ارثی که میبرند نصف مردان است.
🌱هم ادعاها و هم استدلال ها و هم رابطه آنها با هم محل سوال است. پاسخ اما به توضیح مفهوم نقص برمیگردد، مفهوم نقص گاهی مقابل کمال است و گاهی مقابل تمام. مثلا مژه نسبت به گیسو نقص دارد. این نقص بار ارزشی خاصی ندارد. اساسا باید نقص داشته باشد تا در جایگاه خود بنشیند. استدلالهای امیرالمومنین به حقوق و تکالیف است مثلا ایامی که به دستور خدای متعال زنان نباید نماز بخوانند، این نشان میدهد که این نقص، نقص مقابل رشد و کمال نیست بلکه صورتبندی ایمان آنها متفاوت است. مثل اینکه یک امتحان بدهیم با ده سوال امتحانی یا یک امتحان بدهیم با دو سوال امتحانی. این امتحان دوم ناقص است نسبت به ده سوال. اما بار ارزشی ندارد. شکل امتحان متفاوت است.
🌱البته این نکته در تفاوت زنان و مردان را باید کنار یک نکته تاریخی ملاحظه کرد و آن ظلم تاریخی نوع مردان به نوع زنان است که به دلیل جلوه گر نشدن دین الهی به صورت تاریخی این رابطه هنوز درست نشده و زنان در جوامع مورد مظلومیت و محرومیت بوده اند که این هم آثاری دارد. که در برخی جوامع جاهلی تر بیشتر است. مثل وضعی که امروز زن غربی دارد یا در آن زمان زن دوران جاهلی و به تبع صدراسلام داشته که آن نیز ضعفهایی برای نوع زنان ایجاد میکرده. که به نظر میرسد جملاتی از خطبه نیز با این نکته سازگار است.
🌱در مجموع اینکه جوهره انسانیت در زن و مرد مشترک است و لذا افق کمال هر دو بر این اساس یک افق مشترک است یعنی کمال احدی و واحدی الهی، این غیر قابل انکار است هم با دلایل عقلی و هم نقلی که بماند. اما این روایت درباره این نکته است که تمایزات انسانها را محترم بشمریم و انسانها را در جایگاه اجتماعی خود بنشانیم. تمایزاتی که برخی از آنها طبیعی است و برخی مربوط به جامعه خاص یا دوران خاصی است.
🌱اما اینکه اساسا نباید مسوولیتهای مدیریتی به زنان محول کرد از این روایت قابل استفاده نیست چرا که جملاتی که اشاره به این نکته دارد میتواند مربوط به نوع زنان در آن دوران باشد و آیاتی که مدیریت زنان را در دورانهای ما قبل تایید میکند یا روایاتی که مدیریت آنها را در ادوار تاریخی نزدیک به ظهور بیان کرده نیز قرائنی برای چنین برداشتی است. البته ملاحظه تفاوتهای زن و مرد چه تفاوتهای طبیعی آنها و چه تفاوتهای مربوط به شرایط هر دوران، در تعریف جایگاه و مسوولیتهای اجتماعی و تعیین اولویت های آنها، حتما قابل استفاده از این روایت میباشد.
@ali_mahdiyan
درباره اصلاح قانون بسیج سازندگی
🌱وقتی قانونی نوشته میشود هم باید مبانی و اهداف درستی داشته باشد و هم متناسب با شرایط واقعی و عینی که قرار است در آن قرار بگیرد، باشد.
🌱طرح اصلاح قانون بسیج سازندگی یک بند مهم دارد و آن اینکه «مرجع صدور مجوز ، تشکیل، فعالیت، سازماندهی، هدایت و نظارت گروههای جهادی، بسیج سازندگی سازمان بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میباشد و فعالیت سایر اشخاص حقیقی و حقوقی تحت عنوان گروه جهادی ممنوع است»
🌱دو نکته در هویت حرکتهای مردمی باید ملاحظه شود، یکی جوششی بودن و از پایین به بالا بودن حرکتها و دوم پشتیبانی و رفع مانع جوشش و انسجام بخشی و نظارت و فرماندهی واحد آنها. اما نکته مهم اینجا است که این که چه زمانی فرماندهی واحد شکل بگیرد، در دستان چه کسی باشد و میزان و شکل ارتباطش با گروهها چگونه باشد، محتاج بررسی واقعیت کف صحنه است. و الا دومی میتواند به نفی اولی بینجامد و این نقض غرض است چون دومی بنا است تحقق اولی را سهل کند و سپس آن را هدایت کند. اگر درست طراحی نکنیم، به جای آنکه فرماندهی ما موانع حرکتهای جوششی مردمی را بر طرف کند عملا با اصل حضورش خود، حجاب جوشش خواهد بود و باید از میان برخیزد.
🌱واقعیت این است که گروههای جهادی از دل هویت بسیج شهری و بسیج دانشجویی و امثالهم برنخاسته اند لزوما، که جنس و سنخ آنها با سازمان بسیج سازگار بیفتد. بسیاری از این گروهها از دل هیات ها یا خیریه ها یا جمعهای رفاقتی و فامیلی شکل گرفته اند، اینها اساسا تناسب و سنخیتی با جنس سازمان بسیج و سپاه ندارند.
🌱بسیاری از رفتارهای مدیریتی بسیج مستضعفین چه خوب چه بد برای این مجموعه ها آزار دهنده است که کسی که کمی در جمع این دوستان بوده باشد تایید میکند. کسی که فقط مدت محدودی بین گروهها و مجموعه های جهادی سابقه دار و متفاوت و البته پر کار چرخیده باشد میداند چه اندازه با بسیج سازندگی متفاوت و ناسازگارند. اینها برخی خودشان در دل بسیج بوده اند آنجا را سازگار برای حیات این حرکتشان ندیده اند و گروه راه انداخته اند. این قانون مثل این است که فردا قانون کنیم همه هیاتها و تکایا باید زیر نظر سپاه پاسداران باشند و الا حق فعالیت ندارند.
🌱این ماجرا تازه مربوط به همین ده پانزده درصد نیروها و گروه های جهادی است به تعبیر رهبری، اگر بنا باشد این جریان توسعه پیدا کند و هشتاد نود درصد دیگر از مردم را هم درگیر کند، حتما تمرکز دادن فرماندهی به بسیج سازندگی مشکل ساز و مانع است. وقتی رهبری راهبرد اصلی گروههای جهادی را توسعه و فراگیر کردن آنها میداند آنوقت ما بیاییم کار را به دست مجموعه ای بدهیم که در مدیریت مجموعه های زیر نظر خودش هم با انواع نقدها مواجه است، آیا این کار درستی است؟ این تقابل با راهبرد رهبری نیست؟
🌱هر چقدر به این طرح نگاه میکنم میبینم فضایی ذهنی و بی ربط به واقعیت است، بی ربط به راهبرد رهبری است و بی ربط به هویت گروههای جهادی است. این اقدام به انزوا یا مرگ حرکت جهادی یا انحراف جدی آن منجر خواهد شد. و من نمیدانم برای پیشنهاد این طرح با چه کسی یا کسانی یا گروههایی مشورت شده. کاش لااقل همان جماعتی که دیدار با رهبری داشتند را جمع میکردند و از آنها نظر میخواستند، بعید میدانم به جز جناب زهرایی و برخی افراد معدود کسی از آن جمع با این طرح موافق باشند.
@ali_mahdiyan
آفرین احسنت دمت گرم. بنویس. بنویس بگذار دلمان خنک شود. لعنت کن فحاشی کن. بگذار اینقدر همدیگر را بزنیم تا بچه های سیدعلی بیشتر تنهایش بگذارند. آره راهش همین است. چشم پدرت روشن راه شهدا همین بود دقیقا. توهین به هم لعنت کردن یکدیگر. دل بهشتی را خنک کردی. روح حا.ج ق.ا.سم را شاد کردی. اینها همه اهل لعن و نفرین دیگران بودند. احسنت بزن که خوب میزنی. راهش همین است. یک روز سهم دعوای احمدی نژادیها و قالیبافچی ها در سال هشتاد و چهار توی فتنه هشتاد و هشت روشن میشه. یک روز سهم چنگی که به صورت هم کشیدیم، در بلای هشت ساله تدبیر و امید غربزده ها که بر سر این مردم مظلوم آمد، معلوم میشه. مصباح حقشه بزنش. حقشه چون اون تواضع و معنویت و عقلانیت که از وجودش میریخت به ما به ارث نرسید. چون یک تنه در این حوزه پر از مار خوش خط و خال ایستاد و طلاب را حفظ کرد برای انقلاب. چون دهه هفتاد جوانان ما را از دهان غرب پرستهای بی همه چیز بیرون میکشید. لعنت کن راه حفظ ما از مسیرگفتمان چاله میدانی عبور میکند. مثل شجریان چه چه بزن. بگذار همه به ریش ما بخندند. بگذار همه به تیغ ما بخندند. بگذار تیغ زبانمان دل ولی را ریش کند که هر وقت زمان کار بود و وحدت، ما ایستادیم و تف به صورت هم انداختیم. وحدت را هم کردیم چماق کثرت. نفهمیدیم مفهوم وحدت مهم نبود واقعیت وحدت مهم بود که چاره اش خون دل خوردن و سکوت و صبر و بعد همدلی و تواصی و تناصر بود. لعنت کن. بگذار راه نفست باز شود بتوانی یک لبیک یا خامنه ای بگویی. از اون لبیک ها که غربی ها برایش سوت و کف میزنن و ته دلشون به ریش خودت و بابات میخندند.
@ali_mahdiyan
تبلیغ رای دادن زیر سایه خودکشی
من و انتخابات۳
⚡️بعد از اصفهان و یزد، رسیدیم به کرمان. از قم که راه افتادیم بنا داشتیم بیاییم کنار مزار حاج .ق.ا.س.م. چندین ماشین پر از طلبه، که در هر شهری به محض ورود چند کار مشخص داشتند، یکی ارتباط با طلاب و نیروهای انقلابی فعال در آن شهرها، دوم گفتگو با کسبه و مغازه دارها، سوم هم سخنرانی روی چهارپایه یا کنار پیاده رو برای مردم. کلا هم تبلیغ کسی را نمیکردیم، فقط دعوت به حضور پر رنگ تر در انتخابات داشتیم.
⚡️همینکه وارد کرمان شدیم رفتیم به سمت بازار شهر، بچه ها پیاده شدند که کارها را شروع کنند. اما دیدیم کسی حواسش به ما نیست. همه دارند به بالا نگاه میکنند و نقطه ای را نشان میدهند. پرسیدیم چه شده؟ گفتند روی آن جرثقیل را ببینید، آن آقا میخواهد خودکشی کند. روی یکی از این جرثقیلهای بزرگ یک مرد جوان ایستاده بود میخواست خود کشی کند. حالا ما باید چه میکردیم؟ زیر سایه این صحنه مگر میشد مردم را دعوت به حضور کرد؟ قرار شد شیخ حسین و شیخ علی بروند سراغ آن مرد و ببینند مشکل او چیست؟
⚡️دو تا طلبه رفتند، میگفتند شماره تلفنش را گرفتند به او زنگ زدند. طرف گفته بود من برای فلان پیمانکار کار میکنم پولم را میخواهم. شیخ حسین با او حرف میزند میگوید من قول میدهم معادل همین پول را جور کنم بهت بدهم. مرد میگوید گفتم حقم را میخواهم نه صدقه. شیخ حسین پیمانکار او را پیدا میکند او هم مشکلات خود را داشت او هم شروع میکند صحبت کردن با آن مرد، تا راضی اش کند. بچه ها متوسل به امام مجتبی میشوند. روضه میخوانند دعا میکنند این در و آن در میزنند که مشکل این مرد حل شود. مرد بعد از ساعتها راضی میشود بیاید پایین اما به پلیس ها میگوید باید کنار این طلبه ها باشم به اینها اعتماد دارم. پلیس دست شیخ حسین را میگیرد و میگوید شما که اینقدر خوبید بیاید برای این بازداشتیها هم کاری بکنید اینها هم گرفتارند با آنها هم صحبت کنید.
⚡️من آن مرد مهیای خودکشی از بالای جرثقیل را که همه مردم شهر نشانش میدادند، نماد ناله تلخ و مظلومانه ای میدانم که یک شهر پر از عقیده و پر از امید اما زخم خورده سر میدهد. ناله مردی که(بلکه مردمی که) صدقه نمیخواست، حقش را میخواست و شهری که صدای مردمش همیشه دیر تر به گوشمان میرسد. شهری که برای راضی کردن مردمش به حضور در صحنه انتخابات کارمان دشوار نبود و فقط با چند جمله کوتاه یک بار بردن نام سردار دلها همراه میشدند. آری کرمان مظلوم و محروم با حضور حدود شصت درصد در انتخابات.
⚡️انتخابات تمام شد. اما درد مردم کرمان تمام نشده. انتخابات تمام شد اما درد مردم ایران تمام نشده. مردمی که با انتخابشان هجوم بیست ساله جنگ اقتصادی و جنگ نرم تمام عیار را قهرمانانه ناکام کردند. حضور مردم ایران خیلی ها را باید به فکر فرو ببرد چه خودحقیرپندارها و چه حرامی ها و چه نمک به حرامها. همه مبهوت شدند و ایران حماسه کرد اما قیامی مثل قیام یک سردار زخم خورده و رنج کشیده. دردها هنوز هست. زخمها هنوز هست.دردهایی که باید بر گرده ما طلبه ها بیش از دیگران سنگینی کند.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
روایت کرونا - قسمت یازدهم -پنجره رو به حرم-بیشنوتو_3.mp3
6.76M
#نشر_حداکثری
📻 روایت کرونا - قسمت یازدهم - پنجره رو به حرم✌️
✅ پادکست پنجره رو به حرم✌️
📋 خاطرات جهاد دوران کرونا را از نگاهی زنانه بشنوید. نگاهی که رخدادهای خاصی را میبیند.
📋 زنی جهادگر که برای جنازه ی روی سنگ غسالخانه و بیمار کرونایی، غصه میخورد، گریه میکند، و برای آرامش روحشان تلاش میکند
📋 در این قسمت از روایت کرونا، خاطرات سرکار خانم فاطمه سادات گلپایگانی را میشنویم.
📋 خانم گلپایگانی مشاور حقوقی هستند و در ایام کرونا به حکم شرعی واجب کفایی، برای شستشوی فوتی های کرونایی، در غسالخانه ی بهشت معصومه ی قم حاضر شد و در ادامه برای خدمت به بیمارستان های کرونایی رفتند.
⏰ مدت زمان: 13 دقیقه و 53 ثانیه
📍برای دنبال کردن رادیو روایت به آدرس های زیر مراجعه کنید :👇👇👇
🌏 رادیو روایت در سایت شنوتو :
💡https://shenoto.com/channel/radiorevayat
🌏 رادیو روایت در اینستاگرام :
💡https://www.instagram.com/radiorevayat
🌏 اطلاعات بیشتر در مورد رادیو روایت :
💡https://zil.ink/radiorevayat
📻رادیو روایت – صدای خانه ی طلاب جوان
#رادیو_روایت
#پادکست_مردان_میدان
#خانه_طلاب_جوان
#طلاب_جهادی
#جهادگران_سلامت
#کرونا
🌕🌕 خانه طلاب جوان 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
عذاب هون
🔻 چند جای قرآن تعبیر العذاب الهون آمده است. معنای هون یعنی خواری و ذلت. این یک نوع عذاب خاص است که به افراد خاصی میرسد. در سه جا تعبیر عذاب هون در قران آمده. درباره اهل استکبار. استکبار ریشه همه بدی ها هست ولی در مورد برخی خودش بروز میکند. خودش به چشم میآید. مثلا کسانی که زیر بار حق نمیروند.
🔻یک جا درباره قوم ثمود است که ریشه مشکل این قوم این است که استحبوا العمی علی الهدی بودند زیر بار حق نمیرفتند. مشکل روحی آنها با قوم عاد شبیه بوده که آنها نیز دچار عذاب الخزی شدند. عذاب خزی هم یعنی عذاب خواری و ذلت و هون البته به همراه نوعی آبروریزی. اینها فاستکبروا فی الارض بغیر الحق بودند.
🔻در آیه ۹۳ انعام میفرماید هنگام مرگ ظالمها، عذاب هون میچشند. چرا؟ بما کنتم تقولون علی الله غیر الحق و کنتم عن آیاته تستکبرون. یعنی باز هم استکبار و زیر بار سخن حق نرفتن و نوعی لجاجت.
🔻در آیه ۲۰ احقاف بعد از اینکه توضیح داده شد که لکل درجات مماعملوا یعنی عمل آنها همان جایگاه آنها است و لیوفیهم اعمالهم یعنی در آخرت خودِ خود عمل را میبینند، بعد میفرماید عذاب هون میچشند چرا ؟ بما کنتم تستکبرون فی الارض بغیر حق است و به دلیل فسق آنها.
🔻همه اینها یعنی عذابی در آخرت بروز میکند به نام عذاب ذلیل شدگی، عذاب خوار و حقیر شدگی، عذاب مورد اهانت واقع شدگی، این عذاب مال لج بازهای مستکبر است. عذاب جامعه و فرهنگ و تمدن مستکبر نیز خوار شدن است. عذاب، همان باطن ما است. و باطن ما آینده ما را رقم میزند. این یعنی تاریخ گام به گام به سمت ذلیل شدن اهل استکبار پیش میرود. در جامعه دینی نیز اهل لجاجت و استکبار گام به گام ذلیل میشوند. اسم نمیبرم خودتان تطبیق بدهید و ببینید.
🔻اما در عوض عبادالرحمن کسانی هستند که للمتقین اماما هستند اینها طریقه شان فی الارض هون است. یمشون علی الارض هونا، یعنی در زمین اهل هون هستند نه استکبار. اهل تواضع نسبت به مردمند. حتی سبک ارتباطشان با جاهلان نیز سلم و سلام است اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما. اینها جایگاه شان در بهشت جایگاه و منزلگاه خاصی است.
🔻خدا رحمت کند سردار شهید را به فرماندهانش نوشته بود مراقب دیگران باشید همه به لحاظ شجاعت در یک سطح نیستند. پایین ترها را(که شجاعت کمتری دارند یعنی ترسوترها را) نصیحت بکنید اما سرزنش نکنید.
@ali_mahdiyan