eitaa logo
کانال علی طیبیان
20.7هزار دنبال‌کننده
683 عکس
778 ویدیو
3 فایل
اینجا چی میگم؟👇 - خانواده - کمی تحلیل سیاسی دهه هفتادی‌؛ پدر ۵ فرزند🖐️ برای ارتباط با من👇 @alitayebiyan75 کانال تربیت فرزند👇 @nooredideh تبلیغات محدود👇 https://eitaa.com/joinchat/3237348145Cf3dc716842 . . #ترک_کانال . .
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز نزدیکای اذان ظهر دیگه دست از استراحت برداشتیم😢، تا بیدار شدم اومدم سر گوشی دیدم کلیییی پیام دادین، نشستم همه رو جواب دادم، همین وسطا همسر یه چای دلچسب آوردن که بعد از استراحت سر حال بیاییم (😃) رفتم تو سایت دیوار که دنبال کالسکه بگردم، دیدم یک نفر پیام گذاشته و یه کالسکه واگنی گذاشته برای فروش که هم قیمتش مناسبه هم کیفیتش، سریع زنگ زدم و هماهنگ کردم، گفت من حرم هستم بیا بگیر آماده شدیم و نزدیکای اذان رفتیم سمت حرم، طبق معمول وقتی با ۵ تا بچه تو خیابون راه می‌رفتیم همه مارو نگاه می‌کردن، حالا نگاه کردن خوبه، بعضیا با انگوشت نشون میدن (👆) میگن عهههههه اینارو کانال | عضویت 👇 https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b
وقتی رسیدیم حرم، در اولین اقدام رفتیم آبخوری، یه آب خنک خوردیم بعدش رفتیم سمت شبستان نجمه خاتون که کالسکه رو ببینیم، تو شبستان نجمه خاتون یه ضریح داره که نزدیک به قبر مطهر حضرت معصومه (س) هست، اونجا یه زیارت کردیم چون اذان شده بود مجبور شدیم نماز چهاااااااار رکعتی ظهر و عصر هم همونجا بخونیم😭 (اشک شوقه) بعد از نماز رفتم کالسکه رو دیدم (خوب بود) خلاصه کالسکه رو خریدیم و بعدش رفتم کنار ضریح به نیابت از همه‌ی اونایی که این عکسو می‌بینن و این مطلبو می‌خونن یه زیارتنامه خوندم😃 موقع برگشت از حرم همسرم گفت بیایید یه عکس یادگاری بگیریم داشته باشیم😍 (عکس گرفتن اول بدبختیه)، اومدیم عکس بگیریم برای اینکه بچه‌ها بخندن می‌گفتم: بچه‌ها بگید سیب، همه داااااااد میزدن سیییییییب، تو صحن حرم ملت همه نگاه می‌کردن چه خبره🤣، خلاصه بعد از صدبار سیب گفتن و دویست بار عکس گرفتن و... موفق شدیم یک عدد عکس خوب بگیریم (😑) کانال | عضویت 👇 https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی عکس گرفتیم، اومدیم بیرون دیدیم دست همه‌ی مردم ساندویچ فلافله 😃 متوجه شدم چایخونه حرم بعد از نماز ظهر و عصر میدن، اولش تو دلم گفتم تو این گرما کی حال داره بره تو صف بایسته برا یه دونه ساندویچ، ولش کن ولی بعدش با خودم گفتم: اشتباه نکن علی جان، الان علی اصغر و سکینه و صدیقه تو کالسکه هستن، براشون نفری یه ساندویچ میگیری، ولی چون هوا گرمه اینا یا خیلی کم می‌خورن یا نهایتا یکیو میخورن، اینجوری ۲ تا دیگه برات می‌مونه، یکی هم که برا خودت میگیری میشه ۳ تا😃 خلاصه به بچه‌ها گفتم بریم ساندویچ بگیریم حیفه، غذای تبرکی حرمه... دلو زدیم به دریا زیر آفتاب سوزان رفتیم تو صف ایستادیم هرچی می‌رفتیم جلوتر، صدای مداحی بلندتر میشد، واقعا حال قشنگی داشت، یواش یواش دیگه بوی فلافلارو حس می‌کردم، اینقدر نزدیک شده بودم که از تو صف ساندویچایی که داشتن لقمه میکردن رو میدیدم اونایی که ساندویچ می‌گرفتن رو نگاه می‌کردم که ببینم ساندویچشون خیارشور و گوجه داره یا نداره؟ لقمه هارو دیگه تو دهنم تصور می‌کردم... با خودم گفتم امروز دیگه ناهار نمیخواد بگیری، خرج کمتر شد و... همینجوری تو این فکرا بودم یه دفه دیدم صدای مداحی قط شد! سریع بلندگو رو از سر جاش برداشتن، فوری ریموت رو زدن کرکره چایخونه بسته شد در حالی که کرکره داشت بسته میشد از زیر در می‌گفتن آقا ساندویچ تموم شد، دیگه امروز ساندویچ نمیدیم😑 شکست بدی خوردم...😆 کانال | عضویت 👇 https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b
سید حسن نصراللهسید حسن نصرالله.mp3
زمان: حجم: 486K
▪️السلام علی الحسین و علی علي بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی أصحاب الحسین... + ای به قربان آن صدای دلنشین😭 شب زیارتی امام حسین علیه السلام کانال | عضویت 👇 https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b
حضرت معصومه مارو نگهداشت😃 طبق برنامه قرار بود دیروز (پنج شنبه) غروب از قم راه بیافتیم سمت کرمانشاه که بریم موکب حضرت قائم پیش داوود ورمزیار و سید کاظم روحبخش یکی دو روز اونجا بمونیم ولی نشد که بشه👇 دیروز وقتی از حرم برگشتیم گفتیم یه کمی چیکار کنیم؟ احسنت، یکمی کنیم که غروب حرکت کنیم سمت کرمانشاه نزدیکای غروب بود که برق قطع شد و به خاطر گرما مجبور شدیم از استراحت بلند بشیم، بعدش گفتم برم ماشینو یه دور پیش یه باطری ساز چک کنم و بعدش راه بیافتیم، سوار شدم، سوییچ رو باز کردم دیدم فن کولر که داخل اتاق هست (باد میزنه) از کار افتاده!😑 دیگه نزدیکای اذان مغرب بود، سریع راه افتادم برم یه باطری ساز پیدا کنم که درستش کنه، کل شهر رو چرخیدم، بدون کولر (تو گرمااااای قم)، پیش 10 تا باطری ساز رفتم همه می‎گفتن الان شب جمعه هست ما دیگه وقت نداریم، برو شنبه بیا😩 خلاصه مجبور شدم بیام خونه که فردا صبح برم فن کولرش رو درست کنم بعدا راه بیافتیم، وقتی رسیدم دم خونه اومدم شیشه‎هارو بدم بالا دیدم باز دوباره شیشه‎های جلو هم بالا نمیره🤣 حالا مونده بودم چیکار کنم، ماشین شوهر عمه‎م تو حیاط خونه‎ی مادر بزرگم بود (رفته کربلا) ماشین خودمم تو کوچه نمیتونستم بذارم بمونه چون شیشه‎ها بالا نمیرفت، خلاصه با یه بدبختییییی ماشین رو آوردم گذاشتم تو حیاط که خدای ناکرده سالار رو به سرقت نبرن اومدم بالا به همسر گفتم: ببین حضرت معصومه گفت تو میخوای بری کرمانشاه 2 روز بمونی علاف باشی به چه دردی میخوره؟! همینجا پیش خودم بمونید😂 کانال | عضو بشید👇 https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b
همونطور که می‎دونید با توجه به سختی‎هایی که دیروز کشیدیم تمام امروز رو باید به صورت کاممممل استراحت می‎کردیم، ولی خب گفتم بذار یه کمی سختی بکشیم؛ برای همین حوالی ساعت 11 صبح از استراحت بلند شدیم، صبحونه خوردیم و سالار رو بردم پیش یه باطری ساز کاراشو انجام داد اومدم خونه ناهار رو خوردیم، بعد از ناهار باید چیکار می‎کردیم؟ طبق قانون باید استراحت می‎کردیم ولی ایندفعه استراحت نکردیم 👈 نشستم چندتا قصه ضبط کنم برای کانال نوردیده که این چند روزی که تو سفر هستیم و نمیتونم قصه بگم بچه‎های کانال بدون قصه نمونن (خیلی چشم انتظار قصه هستن یکسره پیام میدن😍) امروز غروب حرکت می‎کنیم سمت کرمانشاه، ان شاءالله 🤲 پ.ن: راستی! اینکه اینقدر روی «استراحت» در سفر خانوادگی - اونم اربعین - تأکید می‎کنم دلیلش "تنبلی" نیست...😊 کانال | عضو بشید👇 https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b
کائنات برامون «استراحت» رقم زد 😍 بین ساوه و همدان یونیت فن ماشین به مشکل خورد، خودمونو رسوندیم به یه شهر کوچیکی که نمیدونم اسمش چیه که یونیت فن رو تعویض کنیم، ولی لوازم یدکیا همه بسته‌ست مجبوریم تا فردا صبح صبر کنیم یه پارک قشنگ پیدا کردیم، الان در حالت استراحت اجباری هستیم... حالا من اعصابم خرد شده که چرا ماشین اذیت کرده از اونور بچه‌ها کلییییی کیف کردن؛ یه ساعته رفتن ۵ نفری پارک رو غروق کردن، مشغول سرسره بازی و تاب بازی و... کلی عشق و حال کانال | عضو بشید👇 https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b
3.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبح یواش یواش اومدیم رسیدیم ، اومدیم یه باتری سازی کلی باهاش ور رفت نتونست کاری بکنه بعدش اومدیم یه باتری سازی دیگه، میگه دو سه ساعت کار داره، داره درستش می‌کنه کانال | عضو بشید👇 https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b
کانال علی طیبیان
صبح یواش یواش اومدیم رسیدیم #همدان ، اومدیم یه باتری سازی کلی باهاش ور رفت نتونست کاری بکنه بعدش او
با بچه‌ها نشسته بودیم تو فضای سبز بلوار داشتیم دلستر و... می‌خوردیم تا باطری ساز کارای ماشینو انجام بده، یه دفه یه نفر با موتور اومد با لهجه‌ی شیرین همدانی گفت: آقا زائر کربلایی؟ ماشینت خراب شده؟ گفتم: آره، گفت: اگه تا شب کار داره بیا بریم خونه ما بمونید، گفتم: نه آقا تعمیرکار گفته دو ساعته درست میشه، دم شما گرم😍 اصرار کرد گفت حتما شماره‌مو یادداشت کن، اگه درست نشد زنگ بزن بیام دنبالتون بریم خونه‌ی ما شبم بمونید استراحت کنید😃 (اسمشو ذخیره کردم «همدانی با معرفت») پ.ن: دم همدانیا گرمممم کلی موکب و اینا هم اینجا داره کانال | عضو بشید👇 https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b
وقتی دختر داری...❤️ تو تعمیرگاه بودم، یه دفه صدیقه برام کلی گل آورد، میگه «بابا اینا برای تو ببین چقدر دَشنگه» 😍 کانال | عضو بشید👇 https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم اکنون مرز مهران علی اصغر طبق معمول دور از چشم مادرش بدون دمپایی در حال بازی کردنه، منم که اهل تذکر دادن نیستم😆 پ.ن: پیشنهاد می‌کنم اون‌هایی که بچه کوچیک دارن، یه طوری برنامه‌ریزی کنن که نصف شب از مرز رد بشن، هم خلوته، هم خنکه کانال | عضو بشید👇 https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b