eitaa logo
علی خادمی
164 دنبال‌کننده
170 عکس
28 ویدیو
30 فایل
ارتباط با ما: @Ali_khademi313
مشاهده در ایتا
دانلود
اعلام برنامه
🏴روضه‌ اصحاب امام حسین علیه‌السلام با بیان شهید مطهری عده زیادی همراه امام حسین (ع) آمدند. در ابتدا شاید هنوز بودند افرادی که خیال می‌کردند ممکن است در سخنان حسین بن علی (نسبت به کشته شدن خود و اصحابش) اندکی مبالغه در کار باشد. بین راه هم عده‌ای ملحق شدند، ولی حسین بن علی نمی‌توانست عناصر ضعیفی همراهش باشند. در مواطن مختلف سخنانی گفت که اصحابش را تصفیه کرد. افرادی که همچنان شایستگی‌ای نداشتند، (پس از خبر شهادت مسلم بن عقیل) جدا شدند، خارج شدند، غربال شدند. خالص‌ها ماندند، تمام‌عیارها باقی ماندند. افرادی باقی ماندند که حسین بن علی درباره آنها شهادت داد که: من یارانی از یاران خودم بهتر و باوفاتر سراغ ندارم. یعنی: ای اصحاب من! اگر امر دائر شود میان اصحاب بدر و شما، من شما را ترجیح می‌دهم. اگر امر دائر بشود میان اصحاب احد و شما، من شما را ترجیح می‌دهم. اگر امر دائر شود میان اصحاب صفین و شما، من شما را ترجیح می‌دهم. شما تاج سر همه شهدا هستید. در شب عاشورا، آن وقتی که اباعبدالله همه آنها را مرخص می‌کند و می‌گوید من بیعتم را برداشتم. از ناحیه دشمن به آنها اطمینان می‌دهد که کسی به شما کاری ندارد. در عین حال، اصحاب می‌گویند: آقا! ما شهادت در راه تو را انتخاب کرده‌ایم، یک جان که ارزشی ندارد، ای کاش هزار جان می‌داشتیم و همه را در راه تو فدا می‌کردیم. اول کسی که چنین سخنی را گفت، برادرش ابوالفضل العباس بود. چقدر قلب مقدس اباعبدالله شاد شد از اینکه اصحابی می‌بیند با خودش هماهنگ، همفکر، هم‌عقیده و هم‌مقصد. آن وقت اباعبدالله مطالبی را برای آنها ذکر کرد. فرمود: حالا که کار به این مرحله رسید، من وقایع فردا را اجمالا به شما بگویم: حتی یک نفر از شما هم فردا زنده باقی نخواهد ماند. اباعبدالله در روز عاشورا افتخاری به اصحاب خودش داد، پاداشی به اصحاب خودش داد که این پاداش برای همیشه در تاریخ ثبت شد. در آن لحظات آخر است. همه شهید شده‌اند. دیگر مردی جز امام سجاد (ع) که بیمار افتاده است، باقی نیست. حسین است و یک دنیا دشمن. وسط معرکه تنها ایستاده است. نگاه می‌کند، جز بدن‌های قلم‌قلم‌شده این اصحاب، کسی را نمی‌بیند. جمله‌هایی می‌گوید که معنایش این است: من زنده‌ای در روی زمین، جز این بدن‌های قلم‌قلم‌شده نمی‌بینم. شاعر گفت: مرده‌دلانند به روی زمین *** بهر چه با مرده شوم همنشین آنهایی که روی خاک افتاده‌اند، زنده‌اند. حسین بن علی در حالی که دارد استنصار می‌کند و یاری می‌خواهد، از تنها زنده‌هایی که می‌بیند کمک می‌خواهد. آن زنده‌ها چه کسانی هستند؟ همین بدن‌های قلم‌قلم‌شده. فریاد می‌کشد: «یا ابطال الصفا و یا فرسان الهیجاء»؛ ای شجاعان باصفا و باوفا، و ای مردان کارزار و ای شیران بیشه شجاعت! «قوموا عن نومتکم ایها الکرام و امنعوا عن حرم الرسول العتاة»؛ ای بزرگ‌زادگان! از این خواب سنگین بپاخیزید، حرکت کنید. مگر نمی‌دانید این افراد پست و کثیف قصد دارند به حرم پیغمبر (ص) شما حمله کنند. بخوابید، بخوابید، حق دارید، حق دارید. من می‌دانم که میان بدن‌ها و سرهای مقدس شما جدایی افتاده است. 📚مجموعه آثار شهيد مطهرى (آزادى معنوى)، ج‏23، ص۵۸۷، با مقداری تغییر. ۱. ای که به عشقت اسیر، خیل بنی‌آدمند! سوختگان غمت، با غم دل خرمند ۲. هر که غمت را خرید، عشرت عالم فروخت باخبران غمت، بی‌خبر از عالمند ۳.یوسف مصر بقاء در همه عالم تویی در طلبت مرد و زن، آمده با درهمند ۴. خاک سر کوی تو، زنده کند مرده را زان که شهیدان آن، جمله مسیحا دمند ۵. تاج سر بوالبشر، خاک شهیدان توست کاین شهدا تا ابد، فخر بنی‌آدمند فواد کرمانی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام           @alikhademi110
noorihamedani.irمنبر- جلسات هفتگی -حجت الاسلام خادمی.mp3
زمان: حجم: 9.49M
حجت الاسلام خادمی 💠دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمی نوری همدانی «مدظله العالی» 🏴 جلسات هفتگی صبح های جمعه 📆 امروز جمعه (۱۴۰۳/۵/۵)| قم https://eitaa.com/noorihamedani
اعلام برنامه
👈شش چیزی که موجب شگفتی سلمان فارسی شد 🔸امام صادق علیه‌السلام فرمود: سلمان رحمة الله علیه گفت: از شش چیز در شگفتم؛ سه چیز آن مرا می‌گریاند و سه چیز می‌خنداند؛ 🔻اما آنچه مرا می‌گریاند، عبارتند از: ◽️جدایی از دوستانم که محمد و یاران او هستند؛ ◽️ترس از قیامت؛ ◽️ایستادن در پیشگاه خدای عز‌وجل. 🔻اما سه چیزی که مرا می‌خنداند، عبارتند از: ◽️کسی که در پی دنیاست، در‌حالی‌که مرگ در پی اوست؛ ◽️غافلی که [خداوند] از او غافل نیست؛ ◽️کسی که به پُری دهان می‌خندد و نمی‌داند خداوند از او راضی است یا خشمگین. 🔹قَالَ سَلْمَانُ رَحمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ: عَجِبْتُ بِسِتِّ ثَلَاثٌ أَضْحَكَتْنِي وَ ثَلَاثٌ أَبْكَتْنِي، فَأَمَّا الَّتِي أَبْكَتْنِي: ۱- فَفِرَاقُ الْأَحِبَّةِ مُحَمَّدٍ وَ حِزْبِهِ، ۲- وَ هَوْلُ الْمُطَّلَعِ، ۳- وَ الْوُقُوفُ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ. وَ أَمَّا الَّتِي أَضْحَكَتْنِي: ۴- فَطَالِبُ الدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُهُ، ۵- وَ غَافِلٌ وَ لَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ، ۶- وَ ضَاحِكٌ مِلْ‏ءَ فِيهِ لَا يَدرِي أَ رَضِيَ اللَّهُ عنه أَم سَخِطَ؟! 📚خصال شیخ صدوق، ج۱، ص۳۲۶. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام           @alikhademi110
اعلام برنامه
الموت لاسرائیل
اعلام برنامه
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
✍️ آیت الله اعرافی: ◼️ دولت پاکستان با آمران و عاملان جنایت پاراچنار قاطعانه برخورد کند ◽️مدیر حوزه های علمیه، اقدام تروریستی گروه های تندرو و تکفیری در به شهادت رساندن و زخمی کردن عده ای از برادران مسلمان و پیروان اهل بیت(ع) در منطقه پاراچنار پاکستان را محکوم کرد. متن کامل: @HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه
👈امام حسين علیه السلام شأن امر به‏ معروف‏ و نهى از منكر را بالا برد ◽️عنصر امر به معروف و نهى از منكر، به نهضت حسينى ارزش داد؛ امّا حسين هم به امر به معروف و نهى از منكر ارزش داد. امر به معروف و نهى از منكر، نهضت حسينى را بالا برد؛ ولى حسين عليه‌السلام، اين اصل را به نحوى اجرا كرد كه شأن اين اصل بالا رفت؛ يك تاج افتخار به سر اصل امر به معروف و نهى از منكر نهاد. ◽️گاهى ما امر به معروف و نهى از منكر مى‏‌كنيم، ولى نه تنها به اين اصل ارزش نمى‏‌دهيم، بلكه ارزشش را پايين مى‏‌آوريم. ◽️الآن در ذهن عامه مردم، به چه مى‏‌گويند امر به معروف و نهى از منكر؟ يك مسائل جزئى. نمى‏‌گويم مسائل نادرست (بعضى از آن‌ها نادرست هم هست). ولى اين‌ها، وقتى در كلّش واقع شود، زيباست. ◽️مثلاً اگر امر به معروف و نهى از منكرِ كسى فقط اين باشد كه آقا! اين انگشتر طلا را از دستت بيرون بياور؛ اين در جاى خودش درست است، حرف درستى است؛ اما نه اينكه انسان هيچ منكرى را نبيند جز همين يكى، جز مسأله ريش. ◽️آن آمر به معروف و ناهى از منكرهايى كه در كشور سعودى هستند، آبروى امر به معروف و نهى از منكر را برده‏‌اند. فقط يك شلّاق به دست گرفته كه كسى مثلًا [كعبه يا ضريح پيغمبر را] نبوسد. اين ديگر شد نهى از منكر! ◽️ولى حسين را ببينيد! امر به معروف و نهى از منكر، كار او بود از بيخ و بن. به تمام معروف‌هاى اسلام نظر داشت و فهرست مى‏‌داد؛ و نيز به تمام منكرهاى جهان اسلام. مى‏‌گفت: اولين و بزرگترين منكر جهان اسلام، خود يزيد است‏! 📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۷، ص۱۵۵، (حماسه حسینی). •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام           @alikhademi110
بسم الله الرحمن الرحیم 🏴مقتل حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها🏴 محدث قمی در نفس المهموم، ص415، از عمادالدین طبری (از علمای قرن 7) در کامل بهائی، ج2، ص178: 🛑إنّ نساء أهل بيت النبوة أخفَينَ على الأطفال شهادةَ آبائهم و يقلن لهم: «إن آباءكم قد سافروا إلى كذا و كذا». و كان الحال على ذلك المنوال حتى أمر يزيد بأن يدخلن دارَه. و كان للحسين عليه‌السلام بنت صغيرة لها أربع سنين، قامت ليلة من منامها و قالت: «أين أبي الحسين (عليه‌السلام)، فإني رأيتُه الساعة في المنام مضطرباً شديداً». فلمّا سَمِعنَ النسوةُ ذلك، بَكينَ و بكى معهنّ سائرُ الأطفال، و ارتفع العويل، فانتبه يزيد من نومه و قال: ما الخبر؟ ففحصوا عن الواقعة و قصّوها عليه. فأمر بأن يذهبوا برأس أبيها إليها. فجاؤوا بالرأس الشريف إليها مُغطّىً بِمنديل، فوُضِع بين يديها و كُشِف الغطاءُ عنه، فقالت: ما هذا الرأس‌؟ قالوا: إنه رأسُ أبيك. ففزعت الصِّبيةُ و صاحت، فرفعته من الطست حاضنة له، و هي تقول: ـ يا أبتاه من ذا الذي خضبك بدمائك؛ ـ يا أبتاه من ذا الذي قطع وريديك؛ ـ يا أبتاه من ذا الذي أيتمني على صغر سني؛ ـ يا أبتاه من بقي بعدك نرجوه؛ ـ يا أبتاه من لليتيمة حتى تكبر. و ذكر لها من هذه الكلمات، ثمّ إنّها وضعت فمَها على فمه الشريف و بكت بكاءاً شديداً حتى غُشي عليها. فلمّا حرّكوها، فإذا هي قد فارقت روحُها الدنيا. فلمّا رأى أهلُ البيت ما جرى عليها، أعلوا بالبكاء و استجدوا العزاء. 🛑ترجمه: اهل بيت نبوت، شهادت پدران را از كودكان پنهان مى‏‌داشتند و به آنها مى‏‌گفتند: «پدر شما سفر كرده است». تا اینکه يزيد آنها را به کاخ خود برد. دختر چهار ساله حسين (ع) شبى از خواب برخاست و گفت: «پدرم به كجا رفت؟ اكنون او را در خواب ديدم كه نگران و پريشان بود». زنان از شنيدن اين سخن گريان شدند و كودكان ديگر هم به گريه افتادند و شيون بلند شد. يزيد از خواب بيدار شد و گفت: چه خبر است؟ از واقعه تحقيق كردند و به او خبر دادند. آن لعين دستور داد سر پدر را براى او ببرند. سر مطهر را درحالی‌که دستمال روى آن انداخته بودند، جلوى آن كودك نهادند؛ همین که پرده از روی آن برداشته شد، پرسید: اين چيست؟ گفتند: سر پدرت. كودك هراسان شد و صيحه كشيد و آن را از ميان طشت برداشت و به سينه گرفت و مى‏‌گفت: ـ پدر جان! چه كسى تو را با خونت خضاب كرده است؟ ـ چه كسى رگ‌هاى گردنت را بريده؟ ـ چه كسى مرا به اين كودكى يتيم كرده؟ ـ پدر جان، بعد از تو به چه كسى اميدوار باشيم؟ ـ پدر جان، چه كسى يتيم را نگهدارى كند تا بزرگ شود؟ ۱. پدر! چو مادر پهلو‌شکسته‌ات زهرا ببين به صورت و بازوی خود نشان دارم ۲. برای آنکه نبيند رخ مرا نيلی ز عمه‌ام به خدا، روی خود نهان دارم ۳. از آن شبی که فتادم ز ناقه روی زمين اگر که گوش دهی، بر تو داستان دارم ۴. به روی خار مغيلان ز بس دويدم من هنوز آبله در پا از آن زمان دارم و از اين سخنان با او گفت، تا آنكه لب بر لب پدر نهاد و آنقدر گريه کرد تا از هوش رفت. وقتی او را تکان دادند، روحش پرواز كرده بود. اهل بيت از ماجراى او بلندبلند گريه می‌کردند و عزا و ماتم آنان دوباره شروع شد. رموز عشق بر عالم نشان داد لبش را بر لبش بنهاد و جان داد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام           @alikhademi110