فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محسن چاوشی در سومین روز از ماه محرم اثر جدیدش «آوازِ خون» را منتشر کرد. موسیقی این اثر برداشتی از یک نوحه قدیمی است و شعر آن را امید روزیه سروده است. رضا فوادیان تنظیم و محمدرضا آهاری موزیک ویدیوی آن را کارگردانی کرده است.
به گزارش همشهری آنلاین، این خواننده درباره اثر جدید خود برای ایام محرم نوشته است: «آواز خون» نذر محرم است و ادای دین شخصی من و دوستان همدل به اهل کربلا.»
هدایت شده از محمد عالمزاده نوری
🔹سخنی با اساتید و فضلای روانشناس حوزوی (بخش اول)🔹
✅ محمد عالمزاده نوری
✅ دانش روانشناسی موجود در فضایی گسسته از اندیشههای اسلامی و مبتنی بر مبانی و اصولی غیر الهی پدید آمده است؛ این دانش البته مطالب مفید و آموزههای حقی دارد که برای جامعه ما قابل استفاده است؛ یعنی تا زمانی که با روش متقن و قابل قبولی نتوانستهایم دانش روانشناسی اسلامی را متکی بر مبانی الهی و اصول و قواعد دینی ارائه و جایگزین نماییم، لازم است از این دانش به قدر ضرورت و کفایت و با هوشمندی کامل استفاده نموده و در مسیر بزرگ تمدنسازی اسلامی از آن بهره بگیریم.
از سوی دیگر در همین دانش گسترده و بهظاهر کارآمد، رویکردهای باطل و آموزههای نادرستی وجود دارد که با بنیاد تفکر دینی و مبانی معرفتی اسلامی ناسازگار است یا دست کم آنها را تضعیف میکند و بایستی عالمانه و هوشمندانه از آن تبری جست و فاصله گرفت.
توجه داریم که باطل به شکل مطلق، جذابیت و قابلیت عرضه ندارد. همچنین باطل به ذات خود از بین رفتنی و مردنی است و نمیتواند باقی بماند (ان الباطل کان زهوقا)، بنابراین کسانی که حرف نابجا و باطلی را طرح میکنند برای ماندگاری سخن خود و اثرگذاری بر دیگران مجبورند آن را با سخن حقی بیامیزند:
أَلَا إِنَّ الْحَقَّ لَوْ خَلَصَ لَمْ يَكُنْ فِيهِ اخْتِلَافٌ وَ إِنَّ الْبَاطِلَ لَوْ خَلَصَ لَمْ يَخْفَ عَلَى ذِي حِجًى وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَيُحْسَبَانِ مَعاً فَهُنَالِكَ اسْتَوْلَى الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ
در دانش روانشناسی غربی نیز گرچه برخی دانشمندان قصد ارائه باطل و آمیختن آن با حق و انتشار آن در جوامع را نداشتهاند، اما نظریات خود را در دل جریان باطل و بر مبنای باطلی بنا نهادهاند که چنین اقتضایی دارد.
✅ ما حوزویان
کاری که حوزویان و عالمان دین در این موضع باید انجام دهند این است که همه وسع خود را در فحص عالمانه و فقیهانه از حق و باطل در آموزههای این دانش بهکارگیرند و انحراف و تباهی را نشان دهند تا مشمول لعنت خدا نگردند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ.
این حدیث خطاب به ماست. ما حوزویان و عالمان موظف هستیم باید خطنگهدار حق و باطل باشیم و در دنیایی که حق و ناحق به هم درآمیخته و بنیاد اندیشه اسلامی و اعتقادات دینی را نشانه گرفته است، سره را از ناسره و حق را از ناحق تمیز دهیم و در بزنگاهها سخن باطل را از رهنمود اصیل دینی نمایان سازیم. گاهی یک فضله موش کافی است که دیگ بزرگ غدایی را نجس کند؛ اینجا کسی باید این فضلههای موش را نمایان کند و خارج سازد.
✅ مرزهای تمایز
برادران عزیز؛ تاکید بر سخنان درست، آموزههای مشترک و گزارههای حقی که در این آمیزههای حق و باطل وجود دارد کافی نیست. به رسمیت شناختن دانشهای موجود گرچه کسانی را با ما همراه میکند و ما را همواره عزیز و محترم و دوستداشتنی نشان میدهد اما اگر به بهانه حفظ روابط یا جلب محبت دیگران، دائماً در این مرحله بمانیم و روشنگری و هدایتگری به سوی مطلوب نداشته باشیم، خطا کردهایم و وظیفه حقگرایی و راهبری خود را ادا نکردهایم.
حضرت ابراهیم هم گرچه در ابتدا به ظاهر با مشرکان در پرستش ستاره و ماه و آفتاب همراهی کرد اما در نهایت، باطل بودن آن را نشان داد و برائت خود را اعلام کرد و اگر حضرت ابراهیم اسوه حسنه است به خاطر همین تبری از باطل و انحرافات است: «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَه»
ما حوزویان از بعد از انقلاب با آموختن دانش روانشناسی و بهکارگیری آن، برادری خود را ثابت کردهایم و همراهی خود را نشان دادهایم. آیا زمان آن نرسیده که به صراحت، کفر و برائت خود را به آموزههای نابجا و استفادههای نادرستی که از این دانش میشود نشان دهیم؟
بله؛ نقاط قوت و اشتراک را باید نشان داد ولی در کنار آن بلکه بسیار مقدم بر آن، لازم است شائبهها و آمیزههای باطل را هم نشان دهیم.
روحانیت یا همان نهاد عالمان دینی (یعنی من و شما) باید موضع دین را تقویت کنیم و اجازه ندهیم به هر اسم و عنوان و بهانهای در قالبهای پرطمطراق علمی، آموزههای دینی در معرض هجمه و خطر قرار گیرند.
🔸http://eitaa.com/mohammad_nooori
هدایت شده از محمد عالمزاده نوری
🔹سخنی با اساتید و فضلای روانشناس حوزوی (بخش دوم)🔹
امروزه علوم انسانی غربی با همین درآمیختن حق و باطل، قرآنسوزی و همجنسگرایی و نسلکشی پنهان را تئوریزه کرده و عالمانه و بشردوستانه نشان میدهد. ما کی و کجا باید برانگیخته شویم و موضعگیری کنیم و سخن حق را عرضه کنیم و جلوی این سیل بنیانبرافکن را بگیریم؟ چرا وقتی یک استاد روانشناس، آن سخن ناروای باطل را گفت دوستان عزیز روانشناس ما (جز یکی دو نفر) واکنشی نشان ندادند؟
همین رگههای باطل به بهانه آن همه گزارههای درست در بزنگاهها جریان را عوض میکند، محاسبات مسئولین را بهم میریزد و افکار عمومی را مخدوش میکند و فضای اجتماعی را به جهت ضدارزشها و ناهنجاریها سوق میدهد.
✅ فعلی العالم ان یظهر علمه
از دوستان روانشناس حوزوی صمیمانه درخواست میکنم برخیزند و علم خود را آشکار کنند و تحت تاثیر رابطه استاد و شاگردی یا هر عنوان دیگر در مقابل رگههای اندیشه انحرافی موجود در این دانش مسموم سکوت نکنند. این دانش اگر هنری دارد باید در مسیر بندگی و تسلیم خرج کند و آب به آسیاب اسلام بریزد نه اینکه خلاف شرع را توجیه و تجویز کند.
ما حوزویان میثاق بستهایم که همه دانش و توان و تخصص خود را در راه سعادت نهایی انسان که همان عبودیت و تسلیم و خضوع در مقابل خدا و اوامر اوست به کار بگیریم و انسان را به سمت قرب خدا و لقای الهی رهنمون باشیم و سربازان ساخت جامعه اسلامی ذیل توحید و عدالت و اسلام باشیم.
اگر این همه درس که در حوزه خواندهایم نتیجهای غیر از این دهد همه سرمایه خود را باختهایم. آیا تحصیلات دانشگاهی ما حوزویان و آشنایی با دستگاه علوم غربی این روحیه ما را تقویت کرده و ما را در سربازی دین خدا و گسترش فرهنگ اسلامی و تعبد به احکام دینی موفقتر ساخته است؟
اساسا روانشناسان حوزوی این همه درس خواندهاند که همین کار را بکنند. اگر قرار بود ما مصرفکننده علوم انسانی غربی باشیم این علوم را در دانشگاه با سرعت و سهولت بیشتری میآموختیم و مدرک میگرفتیم. چرا پس از این همه تحصیل حوزوی به آن میپردازیم؟ چرا حوزههای علمیه به دانشهای انسانی از جمله روانشناسی ورود کردند؟ قرار نبود ما حوزویان این دانشهای مسموم را با عمامه پیامبر خدا تبلیغ یا مصرف کنیم!
قرار بود عالمان دین از طریق آشنایی با همین علوم انسانی غربی که در مبانی اختلال دارند، موضوعشناسی کنند و در نهایت، کاستیها و کژیهای آن را نمایان سازند و مدل جایگزین اسلامی آن را به انسان عصر جدید عرضه کنند. مدل جایگزین اسلامی همان مدلی است که آدمی را به خدا نزدیک میکند و روح تسلیم و عبودیت را در او میافزاید و امکان ساخت تمدن نوین اسلامی را فراهم میسازد.
✅ قم؛ پایگاه انتشار علم به همه جهان
قرار بود علم از قم به سراسر جهان منتشر شود و معارف اسلامی از پایگاه حوزههای علمیه عالمگیر شود: فَيُفِيضُ الْعِلْمُ مِنْهُ إِلَى سَائِرِ الْبِلَادِ فِي الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَيَتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْق؛ نه اینکه دانش، از سراسر جهان به حوزههای علمیه سرازیر شود و حوزویان عمامه به سر، خاموش و منفعلانه آن را بپذیرند و با آیات و روایات معصومان، تزیین و آزین کنند.
مباد که این یافتههای بشری، به جای دین و خدا بنشینند و رساله حل المسایل بشر امروز گردند و هدایت او را به سرمنزل کمال و سعادت بر عهده بگیرند.
ما تلاشها و خدمات فضلا و علمای روانشناس اسلامی در حوزههای علمیه را که سالهاست در این جهت دغدغه و اهتمام داشتهاند قدر می شناسیم و به پشتوانه همین گامهای اساسی در اسلامیسازی روانشناسی اکنون با صدای رسا اعلام میکنیم وقت آن رسیده تا پرچم اسلام را در این دانش به فراز آورده و در مقابل آموزههای باطل آن موضع علنی بگیریم.
✅ علوم انسانی در خدمت توسعه بندگی
لازم است فراتر از تاکید بر نقاط اشتراک، نقاط انحراف و تمایز را نشان دهیم و این دانش را به خدمت توسعه عبودیت و تسلیم در مقابل دین حق درآوریم و در راهبری جریانهای اجتماعی، پرچم اسلام را تقویت کنیم.
یادمان نرود ما حوزویان مسئول این هستیم تا نیاز انسان به دین و حاجتمندی جامعه انسانی به وحی را نشان دهیم و بر تعبد و تسلیم و عبودیت انسان و جوامع انسانی بیفزاییم. این غیرت و تعصب مقدس را باید پاس داشت و هویت و رسالت اجتماعی حوزه را باید حفظ کرد.
دوستان روانشناس حوزوی!
🔹 بسم الله ، اکنون زمان اقدام است ...
🔸http://eitaa.com/mohammad_nooori
هدایت شده از فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
هدایت شده از تعلیقات
دردهای مزمن جبهه انقلاب
(حاشیهای بر واکنشهای این روزهای جبهه انقلاب)
🔻 در کنار همه امتیازات #جبهه_انقلاب اما به آسیبهایی دچار هستیم که باید چارهای برای آنها اندیشید. اینکه جبهه به سرعت واکنش نشان میدهد یعنی جبهه انقلاب زنده است، دارای دغدغه است، نمیخواهد بی تفاوت باشد، اینها همه مزیت ماست. اما اینکه نمی داند کجا، در چه اندازه، و با چه روشی واکنش و کنش داشته باشد، یعنی از پختگی لازم برخوردار نیست و هنوز به #فرهیختگی لازم نرسیده است. برخی از آسیب هایی که دچار هستیم:
تسرع منهای تأمل
🔻 ذهن بخشی از جبهه انقلاب خیلی سریع بهم می ریزد، خیلی سریع به واکنش می افتد، خیلی سریع به نفی و طرد می رسد، خیلی سریع تحلیل می کند، خیلی سریع محکوم می کند. همه این ها نشان دهنده ضعف های ساختاری است. ضعف هایی که اگر چاره نکنیم همچنان در #انفعال می مانیم. کافی است یک اتفاق در عرصه #فضای_مجازی برجسته شود، همه ذهن، کنش و دغدغه ما را به خود معطوف می کند.
بی مسئلگی
🔻 بخشی از جبهه انقلاب حتی خیلی سریع #اولویت هایش تغییر می کند. کسی اولویت ها و مسئله هایش سریع تغییر می کند، یعنی اساسا فاقد مسئله است و اولویتی ندارد. به همین دلیل می بینیم کل همّ و غمّ جبهه گاهی در حد یک هفته می شود واکنش به مثلا انتشار عکس فلانی با فلانی یا خواندن یک شعر غلط از طرف فلان مداح...
غلبه روحیه نفی و طرد
🔻 ما دارای چنان قدرتی هستیم که می توانیم با واکنش های حساب نشده اما پرحجم و تند و تیز به سرعت یکی را به مرز نفی و #طرد از انقلاب برسانیم. اصلا گویی کاری جز طرد نداریم. این به معنای نادیده گرفتن خطوط قرمز نیست، به معنای پافشاری بر اصول نیست، بلکه به معنای فقدان سیاست اقدام است.
خود مرکزپنداری
🔻 یکی از مشکلات اساسی ما #نارسایی_تئوریک است. تعریف روشنی از #انقلابی بودن و انقلابی نبودن نداریم. حتی تعريف صحیح و جامعی از #بصیرت نداریم. وقتی چنین شد، بر اساس آنچه حدود انقلابی بودن می دانیم دیگران را قضاوت می کنیم و فعل خود را مصداق بصیرت افزایی میپنداریم.
🔻 یکی را نفی و طرد می کنیم و دیگری را محکوم و مطرود. فقط هم قرائت خودمان از آقا را قبول داریم. جهت گیری ما گاهی به سمت کشف حقیقت نیست، بلکه به سمت اثبات مواضع خومان است و این هم بد است. حالا هم که یاد گرفته ایم تا کسی حرفی خلاف میل ما می زند اسم او را صورتی می گذاریم.
افراط در در واکنش
🔻 گاهی نسبت به برخی مسائل باید واکنش نشان داد و قطعا وظیفه است. مثلا کسی شعر غلطی خوانده است، باید #تذکر_مشفقانه داد، اما ما چنان بلایی به سر طرف می آوریم و او را تا مرزهای کفر بالا می بریم که به غلط کردن بیافتد. این شیوه امامان ماست؟ این شیوه رهبری است؟ پس مروت و #اخوت چه می شود؟
کسی شک ندارد شعری که #هلالی خواند غلط است، کسی شک ندارد تطهیر خاتمی غلط است، کسی شک ندارد هزارتا مسئله دیگر وجود دارد، مهم نحوه مواجهه ما با هر یک از این مسائل است.
#آسیبشناسی
#جبهه_انقلاب
#نارسایی_تئوریک
#فضای_مجازی
#انقلابی
🆔 @taalighat
متن سخنرانی جناب استاد انصاریان :👇
صفحه اصلی اخبار استاد انصاریان
تاریخ انتشار : 3 مرداد 1402 ساعت 02:29 صبح
استاد انصاریان در امامزاده صالح(ع) مطرح کرد:
با فشار، کسی دیندار نمیشود/ دین عامل سعادتمندی انسان است
به گزارش روابط عمومی موسسه دارالعرفان، استاد حسین انصاریان مفسر قرآن کریم و استاد حوزه علمیه، در مراسم عزاداری شب هفتم ماه محرم در امامزاده صالح(ع) تجریش با بیان اینکه بحث سعادت و شقاوت انسان یک بحث پربار بسیار قدیمی است، اظهار داشت: از قرنها قبل از میلاد مسیح در بین دانشمندان شرقی و یونانی این موضوع مطرح و نظریات گوناگونی هم ارائه شده که انسان با چه اعمالی میتواند خوشبخت و یا تیرهبخت شود. از زمان حضرت آدم(ع) تا زمان بعثت پیامبر اسلام(ص) محوریت دین خدا تنها بر اساس دین اسلام بوده است و تمام انبیاء، پیرو اسلام واقعی بودهاند. خداوند در قرآن میفرمایند که اگر این دین در ظاهر و باطن توسط مردم عملی شود، سعادتمندی بشر حتمی است و بدین ترتیب پروردگار، موضوع سعادت و شقاوت را از زمان حضرت آدم(ع) مطرح کرده است.
وی ادامه داد: دینهایی که با اسمهای مختلف آمده، دین نیستند بلکه قواعد مادی و زمینی ناقص و یا باطلی هستند که منجر به خوشبختی انسان نمیشوند. من با بسیاری از علمای اهل سنت، علمای زرتشتی، علمای سهودی، کشیشها و سران مکتبهای مادی بحث کردهام؛ هیچکدام از این مکتبها حرف عقلی قابل قبولی نداشتند اما در طرف مقابل، بحثهای قرآن و روایات اهلبیت(ع)، منجر به شیعهشدن بسیاری از کشیشها، اهل سنت، ارامنه و ... شده است. روزی رئیس کمونیستهای ایران به من گفت هفتاد سال با آگاهی از شش زبان دنیا، کمونیست را در این کشور تبلیغ کردم اما عمر من هزینه یک مکتب باطل شد و هزاران نفر را گمراه کردم.
این مفسر قرآن کریم با اشاره به آشنایی خداوند به تمام خصوصیتهای باطنی و ظاهری انسان، تصریح کرد: خدا بر اساس این آشنایی، دین اسلام را برای ما نازل کرده است در حالی که هیچکدام از مذاهب و مکاتب دیگر از انسانشناسی کامل بهرهمند نیستند. یکی از قوانین بسیار زیبای اسلامِ زمان حضرت آدم(ع) این است که خداوند به حضرت آدم(ع) میفرماید آنچه خیر و خوبی برای خودت میخواهی، برای دیگران هم بخواه؛ خدا تعیین نمیکند که برای چه کسی خیر و منفعت بخواه بلکه عنوان میکند که برای هر فردی در این دنیا طلب خیر کن.
استاد انصاریان افزود: امام صادق(ع) از مکه بر میگشت، بیرون از شهر در گرمای 50 درجه فردی از تشنگی بر روی خاک در حال جان دادن بود، حضرت به یکی از یاران خود فرمودند که سریع به او آب برسان، آن فرد به امام عرض کرد که این فرد مسیحی است و من او را می شناسم، رنگ صورت امام تغییر کرد و فرمود من به دین او چکار دارم؟! تو وقتی تشنهای نیاز به آب داری، خب همین را برای دیگران هم باید بخواهی و او را سیراب کنی. خداوند هم در قرآن میفرماید به همه نیکی کنید، خدا نمیفرماید فقط به شیعیان یا مسلمانان نیکی کنید بلکه میفرماید به همه نیکی کنید.
وی با اشاره به دلسوزی امام حسین(ع) برای دشمنان خود در روز عاشورا، اظهار داشت: در روز عاشورا 71 نفر از یاران امام حسین(ع) شهید شده بودند اما امام حسین(ع) با زبان تشنه، دشمن را نصیحت میکرد چرا که دلش برای جهنم رفتن آنان میسوخت و غصه میخورد. فرمود از صبح تا به الان 71 نفر از یاران من را کشتهاید، حاضرم از خون تمام آنها بگذرم و شما در مقابل، دست از کشتن و جنگ با من بردارید، من از شما نمیترسم اما اگر خون من توسط شما بر زمین ریخته شود درهای توبه به طور کامل بر روی شما بسته میشود. آنقدر امام زیبا سخن میگفت که عمر سعد به یکی از لشگریان گفت که برو و کار او را تمام کن چرا که نگران بود سخنان زیبای امام بر سپاهیان تاثیر گذارد.
این استاد حوزه علمیه گفت: شاید برخی گمان کنند که دین فقط نماز و روزه است اما نماز و روزه جزئی از دین است، همانطور که مسائلی همچون محبتورزی، احکام خمس و زکات و رعایت حقوق خانواده و مردم اجزای دیگری از دین هستند.
استاد انصاریان تصریح کرد: راه دین را باید برای همه مردم باز گذاشت و نباید در این مسیر مانعی ایجاد کرد، مردم را نباید عصبانی کرد و به آنها فشار آورد چرا که با فشار، کسی دیندار نمیشود. در دهه عاشورا به خانمهای بیحجاب و بدحجاب فشار نیاورید تا آنها بتوانند در این مجالس شرکت کنند؛ در این جلسات کلماتی از خدا به گوش آنها میخورد و برمیگردند. این افراد خوب هستند و خوبتر هم میشوند.
ادامه متن سخنرانی استاد انصاریان:
وی با تاکید بر مهرورزی امام حسین(ص) برای دشمنان، بیان کرد: یکی از لشکریان دشمن به امام حسین(ع) حمله کرد، امام از خود دفاع کرد و در این جدال به پای دشمن ضربه شدیدی وارد شد و از اسب افتاد، امام شمشیر دوم را نزد، از اسب پیاده شد، به کنار این فرد رفت و با دنیایی از محبت به او گفت آیا میخواهی تو را به خیمهگاه خودم ببرم و درمان کنم؟! جوانان عزیز! آیا جداشدن از چنین دین و چنین امام مهربانی خوب است؟! خانمها و دختران بزرگوار، آیا فاصلهگرفتن از حجاب مادر و خواهر امام حسین(ع) خوب است؟!
استاد انصاریان با بیان اینکه اطاعت از خدا و رسول خدا سعادت را تامین میکند، اظهار داشت: اطاعت از خدا یعنی از حرامها دوری کنید و در حلال خدا به خود سخت نگیرید. در زندگی مادی به خود سخت نگیرید و مقدسبازی در نیاورید، به خودتان و خانواده خود در مسائل مادی سخت نگیرید و اگر مال اضافهای داشتید، درد دیگران را هم درمان کنید. چرا برخی افراد میلیاردها تومان پول خود را حبس میکنند و بخل میورزند؟! اضافهی احسان خدا را بخل نورزید. خیلیها هستند که نمیتوانند گوشت کیلویی پانصد هزارتومان و مرغ کیلویی صد هزار تومان را تهیه کنند، اضافه مال خود را به این افراد ببخشید و با خدا معامله کنید. قرآن میگوید ابتدا در قوم و خویش خود جستجو کنید و مشکلات مالی افرادی که در سختی هستند را حل کنید، به خانوادههای دم بخت جهیزیه بدهید و خانههای مردم مستمند را تعمیر کنید.
وی گفت: در بیدینی همه بیاخلاقیها و حرامها، حلال است. شما ببینید عدهای شخصیت دختر را چقدر پایین میآورند و میگویند میرویم تا دختر بازی کنیم! خب آن فرد میخواهد تمام لذت های نامشروع را از بدن این شخصیت آفریده شدهی خدا برده و شخصیت آنان را نیز از بین ببرد. آمریکاییها بیش از یک میلیون زن و بچه را در عراق و افغانستان کشتند و سپس بر روی جنازه آنان سیگار کشیدند و خندیدند و یا به راحتی دهها زن و بچه بیگناه را در هواپیمای مسافربری بر روی خلیج فارس با شلیک موشک کشتند چون دین ندارند و در بیدینی کشتن زن و بچه بیگناه حلال است.
استاد انصاریان خاطرنشان کرد: در برابر این بی دینی، دین را ببینید که چقدر دقیق و خیرخواه است. پیامبر اکرم(ص) در آخرین لحظات عمر شریف خود، به امیرالمومنین(ع) وصیت کردند که به امت من بگو اگر از مال مردم به اندازه نخ ته سوزن -که هیچ خاصیت و ارزشی ندارد- پیش خود دارند، آن را به صاحبش پس دهند چرا که در قیامت باید بخاطر همین نخ بیارزش حساب پس دهند پس نتیجه میگیریم آنچه باعث خوشبختی و سعادت انسان میشود، اسلام خدا است و آنچه شقاوت انسان را به دنبال دارد بی دینی و رویگردانی از اسلام خدا است.
🔹شعری که آقا حسن سهرابی و بعدش آقا رضا هلالی خواند و گفت: «آقا مرا به لاک سیاه همان زنی که پشت دستههای عزا میرود، ببخش»، نقص فاحشی دارد و آن این است که نمیتوان به #فعل_حرام متوسل شد، و شاید به همان اندازه غلط، آن است که بخواهیم از گنه کاری که دل در گروه محبت اهل بیت علیهم السلام دارد، #تبری پیدا کنیم (مراجعه شود به روایات منع از تبری از گناهکاران شیعه).
🔹البته بیتردید #فسق_عملی، موضوعِ فریضهی بسیار مهم و بیبدیل «امر به معروف و نهی از منکر» است که باطنش «تبری از فعل حرام و فسق» است در بستر «طرح اخوت» و در ظرف همان «عدم تبری از شخص محبّ».
🔹اگر بخواهم با برداشتی که از فرمایش بزرگان دین دارم، شعر «آقا مرا به لاک سیاه همان زنی که پشت دستههای عزا میرود، ببخش» را ویرایش بزنم،
خواهم نوشت:
«آقا مرا به اشکهای چشم زنی ببخش
که با لاک سیاه در پس هیأت زار میزند ...»
https://virasty.com/Alimohammadi89/1690784181221373252
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1426
هدایت شده از مدیریت تحوّل علوم انسانی
♨️ هفتمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی
🔖 سلسله پیشنشستهای کمیسیون «مدیریت تحوّل علوم انسانی»
💠 نشست اول (در قالب کرسی ترویجی)
🔰با موضوع: فهم ماهیت حکمرانی علم در مسیر تحوّل علوم انسانی: مدیریت بر مدیریتناپذیر
🔸 ارائه: دکتر سید مجتبی امامی
🔸ناقد: حجتالاسلام و المسلمین دکتر علیرضا پیروزمند
🔸 دبیر نشست: دکتر حمید ابدی
🗓 زمان: سه شنبه 10 مرداد ساعت 14
مکان: بزرگراه بابایی(شرق به غرب)، دانشگاه دفاع ملّی، دانشکده مدیریت
🌀 جهت شرکت در نشست، با حساب های کاربری زیر در پیامرسان ایتا یا بله هماهنگ فرمایید:
🆔 @Hamid_Abadi
🆔 @hamid_abadi401
مجمع عالی علوم انسانی اسلامی
www.scih.ir
@icihch
دانشگاه عالی دفاع ملّی
https://sndu.ac.ir/fa
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
برساخت رسانه ای که غربگراها و رسانه های برون مرزی دشمنان انقلاب ایجاد کرده اند این است که مذهبی ها و ایده #دین_اجتماعی، در کف جامعه یک #اقلیت هستند که مردم آنها و خواسته هایشان را نمی خواهند و تنها نیرویی که مذهب را در ایران نگه داشته است، نیروی قدرت سیاسی و امنیتی و قضایی است.
صاحبان شبکه های مجازی تلگرام و اینستاگرام هم با الگوریتمهای حمایتی و لشکرهای سایبری اجاره ای، سعی در دادن این احساس به نیروهای معارض درونی ایران است که شما یک ملت کامل هستید در حالی که مذهبی ها امتداد اجتماعی ناچیزی دارند!
لذا طرفداران انقلاب اسلامی، نیاز دارند که قدرت و جایگاهشان در کف و بخش مدنی جامعه (یا همان #جامعه_مدنی)، به معارضین ثابت کنند! به گمان من از سال 96 تا امروز، خط مقدم راهبرد دشمن ایجاد احساس جامعه بودن برای غربگرایان و قدرتگرا بودن مذهب است...
در ماجرای #طاقچه، #دیجی_کالا، #ازکی و... جریان مذهبی از مبارزه اجتماعی شروع کرد، اما خیلی زود آن را به دوستان خود در حوزه قدرت #پاس داد و خودش کنار رفت. در حالی که اگر یک راهبرد اثربخش محدود در حوزه عمومی و بدون اتکا به قدرت را امتحان می کرد، حداقل این برساخت رسانه ای که نیروهای ضد مذهب را گستاخ کرده است را شکسته بود و طرف مقابل حالی میکرد که کف جامعه هم دو قطبی است، نه اینکه دعوای اقلیت قدرتمند و اکثریت مدنی باشد.
حیف و صد حیف که در ماجرای بسته شدن دفعی و #بدون_اخطار طاقچه توسط دولت، باز هم همین پیام غلط که معارضان جامعه هستند و طرفداران حجاب، یک اقلیت سیاسی به جامعه معارضین داخلی مخابره کردیم!
🆔 @social_theory
هدایت شده از فصلنامه روایت اندیشه
🔰رونمایی از #پیش_شماره مجله روایت اندیشه
🔸«زن و عقلانیت انقلاب اسلامی»؛
▫️بازخوانی آراء و اندیشه های متفکرین انقلاب اسلامی پیرامون هویت و مسائل زنان.
▪️تابستان ۱۴۰۲
▫️فصلنامه فرهنگ و علوم اسلامی #روایت_اندیشه
#موسسه_ضحی
@revayat_andisheh
هدایت شده از فصلنامه روایت اندیشه
🔻شروع پیش خرید نشریه #روایت_اندیشه
🔰#پیش_شماره فصلنامه فرهنگ و علوم اسلامی روایت اندیشه | تابستان ۱۴۰۲
🔹مدیر مسئول و سردبیر: حجت الاسلام امین اسدپور
🔸ویژه نامه «زن و عقلانیت انقلاب اسلامی»
▫️بازخوانی آراء و اندیشه های متفکرین انقلاب اسلامی پیرامون هویت و مسائل زنان.
🔻۱۴۴ صفحه | ۹۵ هزار تومان.
🟡 برای دریافت نشریه با تخفیف ۱۰ درصد، مبلغ ۸۵ هزار تومان به شماره کارت زیر واریز کنید و رسید را به همراه آدرس و کدپستی به آیدی @revayatandisheh_admin ارسال فرمائید.
۵۸۹۲۱۰۱۳۴۵۷۷۸۷۳۸
به نام امین اسدپور_بانک سپه
🔻همراه با ارسال رایگان
@revayat_andisheh
کمپین برخورد با ضارب آمربهمعروف در شیراز طی یک روز ۲۰ هزار امضا گرفت
🔹روز گذشته پویشی از سوی مردم در فارسمن ثبت شد که در آن خواستار برخورد قاطع با ضارب یک مادر در شیراز بهخاطر امربهمعروف شده بود. این پویش در کمتر از ۲۴ ساعت بیش از ۲۰ هزار امضا گرفته است.
شما هم میتوانید کمپین را اینجا امضا کنید
@Farsna
🔹نمی توان نادیده گرفت که لایحه 70 مادهای عفاف و حجاب به نسبت پیشنویسهای قبلی از جامعیت و دقت بسیار بیشتری برخوردار است.
🔹ولی این را هم نمیتوان نادیده گرفت که متأسفانه فاقد دو نکته حیاتی است:
1. ایدهای انسجامبخش در خصوص برهم افزا کردن فعالیتهای اقناعی دستگاه های مختلف در آن دیده نمیشود که این یعنی در مقام اجراء، کارکرد اصلی این لایحه «کنترلی» خواهد بود، نه «اقناعی».
2. هیچ ایده و ساز و کاری برای مشارکت حیل عظیم نیروهای انقلابی و مردمی در مسئله حجاب که یکی از مهمترین لبه های درگیری تمدنیِ انقلاب اسلامی و مدرنیته است، در نظر نگرفته است و این یعنی ــ برخلاف ایده محوری مردمیسازیِ حضرت امام ره _ هـنوز که هنوز است بر راهبرد «سیاستزدایی از امور اجتماعی» استوار است.
🔹 قابل توجه است که این دو نکته، اصلیترین تفاوت مفهوم «قانون» در حکومت دینی و دولت مدرن است که یکی «مشارکت مسئولانه و قاعدهمند مردم» را راه حل اصلی میداند و یکی «هندل کردن ساختارهای بروکراتیک کشور» را...
https://virasty.com/Alimohammadi89/1691222510618948118
هدایت شده از دبیرخانه هماندیشی ها
🔸#هم_اندیشی_تابستانی
درآمدی بر تعالی حکمرانی فرهنگی
🔸🔹💠🔹🔸
🔻 نشست سوم
✔️عنوان ایده:
حل مساله اشتغال با استفاده از ظرفیت تشکلهای دینی
➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖
✔️ارائـــه دهنــده:
حجتالاسلام والمسلمین حمزه معلی
(دبیر مجمع عالی اقتصاد مقاومتی)
🗓 زمان:
سه شنبه 17 مردادماه
ساعت 15 الی 18
📍مکان:
بلوار جمهوری، اداره کل سازمان تبلیغات اسلامی قم، طبقهی سوم
➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖
🔻سازمان تبلیغات اسلامی قم
🔻مرکز علوم نوین اسلامی (معنا)
🌐 @maana_hamandishi
هدایت شده از دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
🟠 سلسله نشستهای راهبردی
«طرح کلی حجاب، فراسوی بهترین قوانین»
با حضور اساتید، نخبگان و پژوهشگران
🔻 نشست چهارم
🔹 حجتالاسلام و المسلمین علی محمدی
مدیر موسسه معنا
🕝 سهشنبه 24 مردادماه، ساعت 10
🚻 دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
@gesostu_ir
www.GESOSTU.ir
🔷 نشست حوزه و علوم انسانی 🔷
🔶 ارتباط و تعامل علوم حوزوی با علوم انسانی
چرا؟ چگونه؟ چه زمانی؟
🔹موضوعات و اساتید:
✅ گزارشی از نسبت کنونی جریانهای فقه و تفقه با علوم انسانی: حجتالاسلام علی محمدی
(مدیر مؤسسۀ معنا)
✅ حکمت عملی و ظرفیتهای مواجهه با علوم انسانی: حجتالاسلام زهیر انصاریان
(رئیس شورای علمی اندیشکده دین و
حکمرانی)
✅ گزارشی تجربی از نیاز به علوم انسانی در کنش میدانی: حجتالاسلام علیرضا قربانی
(دبیر انجمن دین و فرهنگ و ارتباطات)
✅ علم دینی در منظر امام و رهبری و نقش ساختارها در تحقق آن: محمدسجاد احمدی
(مدیر مدرسۀ منهاج)
📆 دوشنبه، ۳۰ مرداد
🕰️ ۹ صبح الی ۱۲
🕌 حوزۀ علمیۀ مشکات
🔹 کسب اطلاعات بیشتر:
تماس با شمارۀ 09391282940 یا پیام به همین شماره در پیامرسان بله.
هدایت شده از دبیرخانه هماندیشی ها
🔸#هم_اندیشی_تابستانی
پیرامون الگوهای مردمی سازی حکمرانی
درآمدی بر تعالی حکمرانی فرهنگی
🔸🔹💠🔹🔸
🔻 نشست چهارم
✔️عنوان ایده:
امت بالغ و نهضت مشارکت فعالانه
(رویکرد زیست بومی در رشد و مشارکت)
➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖
✔️ارائـــه دهنــده:
حجتالاسلام والمسلمین ایمان عادلی
(مسئول مرکز نوآوری اجتماعی مبتدا)
🗓 زمان:
دوشنبه 30 مردادماه
ساعت 15 الی 18
📍مکان:
بلوار جمهوری، اداره کل سازمان تبلیغات اسلامی قم، طبقهی سوم
➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖
🔻سازمان تبلیغات اسلامی قم
🔻مرکز علوم نوین اسلامی (معنا)
🌐 @maana_hamandishi
صوت مناسبات فقه و علوم انسانی 1402.05.30.mp3
15.25M
💢شش ایده در مناسبات فقه و علوم انسانی!💢
🔊صوت جلسه
🔹روز دوشنبه 30 مردادماه 1402 در مدرسه علمیه مشکات، ارائهای داشتم در معرفی سریع شش ایده درباره مناسبات فقه و علوم انسانی.
🔹البته در ذهنم بود که هشت ایده را توضیح دهم که به خاطر ضیق شدید وقت از دوتا از آنها صرفنظر کردم: 👇
1️⃣ایده اول: ایده تبعیت فقه از علوم مدرن توسط جریان روشنفکری کشور با سه پیشنهاد.
2️⃣ایده دوم: ایده جدایی و تباین عرصه های فقه و علوم انسانی.
3️⃣ایده سوم: ایده جایگزینی فقه به جای علوم انسانی.
4️⃣ایده چهارم: ایده قرار گیری فقه در منزلت گردآوری و علوم انسانی در منزلت مشاهده و آزمونپذیری.
5️⃣ایده پنجم: وابستگی فقه به علوم انسانی در موضوعشناسی.
ارتقای این ایده با توجه به سه نکته:
1ـ تفاوت علوم انسانی مدرن با خبرویت در ادبیات فقهی و لزوم دستیابی به علوم انسانی اسلامی
2. نگاه کلان و نظاممند به موضوعات مستحدثه و لزوم پرهیز از بررسیهای صرفاً موردی و مصداقی.
3. توجه به تفاوت مسائل حاصل رشد طبیعی دانش انسان در نسبت با طبیعت و فناوریهای اجتماعیِ طراحی شده در علوم انسانی مدرن.
6️⃣ ایده ششم: ایدهای است که علوم انسانی اسلامی را به مثابه توضیح دهندهی شرایط امکان تاریخی و فرهنگی تحقق احکام تفقه شده الهی میداند.
این ایده، طریق بیرون آمدن فقه از انفعال و رسیدن به نقطه حادثهسازی و به دست گیری زمام امور و نبض حوادث را قرارگیری علوم انسانی اسلامی در امتداد عینی راهبردها، نظامات و احکام شرعی میداند. به تعبیر دیگر علوم انسانی، باید ابزار ایجاد موضوع باشد، نه صرفا شناسایی موضوعات مستحدثه.
#علوم_انسانی_اسلامی
#فقه_حکومتی
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
دوست عزیزم آقای دکتر حمید ابدی، گاهی یادداشت هایی به غرض رویت و چرخش در فضای مجازی می نویسند، اما از آنجایی که هنوز تصمیم نگرفته اند که خود صفحه یا کانالی داشته باشند، این افتخار را به بنده می دهند و از من می خواهند که آنها را در این کانال منتشر کنم.
این یادداشت را نیز امروز صبح در اختیار بنده قرار دادند و تقاضا کردند که در کانال ساخت ایران منتشر شود که در ادامه و بدون تصرفی به رویت شما می رسد. یادداشتی که حقیقتا خواندنی بود و از آن استفاده کردم.
قسمت اول:
https://eitaa.com/social_theory/1884
قسمت دوم
https://eitaa.com/social_theory/1885
قسمت سوم:
https://eitaa.com/social_theory/1886
🆔 @social_theory
👇👇👇👇👇
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔅زنده باد دولتِ بیگفتمان
💡آیا از بیگفتمانی دولت سیزدهم میشود استقبال کرد؟
🖊حمید ابدی
[1 از 3]
🔸دولت سیزدهم را دولتِ بیگفتمان میدانند و من در این نوشته کوتاه، بنا به دلایلی، در صدد همراهی با «وضعیت بیگفتمانی» این دولت هستم. شرایط امروز جهان و ایران را به گونهای مییابم و میفهمم که اقتضای آن، بیگفتمانی است؛ به عبارت دیگر، اگرچه به طور کلّی، بیگفتمانی، وضعیت مطلوبی نیست، اما در شرایط کنونی، بیگفتمانی مزیّت دولت سیزدهم است. ما چون «دولتهای گفتمانی» را با تجربه تاریخیِ دولتهای پنجم تا دوازدهم میفهمیم، به خاطر عادات ذهنی تهنشینشده، قدری با این وضعیت خلاف آمد عادت، غریبهایم و زبان به نقد آن میگشاییم. آیا نمیتوانیم تجربه دولتهای گفتمانی گذشته را با نظری انتقادی مورد توجّه قرار دهیم؟
🔹اگر بخواهیم واژه گفتمان را با دقّت و حسّاسیت به کار ببریم، دولتها شاید در بستر یک گفتمان شکلیافته، بتوانند به نشر و بسط آن گفتمان کمک کنند، امّا هیچگاه منشا گفتمانی نبودهاند. در تجربه تاریخی سه دهه پس از جنگ، مطابق دیدگاه رهبری، تنها دو گفتمان «عدالت» و «تولید علم» امکان پذیرش اجتماعی در جمهوری اسلامی را یافته است و از قضا هر دو گفتمان، بیش از آنکه منشا «دولتی» داشته باشد، منشا «دانشجویی و دانشگاهی» داشت؛ یعنی سرآغاز و نقطه تولّد آن دولت مستقر نبود، اگرچه دولت مستقر در در بسط و تثبیت آن نقشآفرینی جدّی داشت. به استثنای این موارد، کدام دولت در جمهوری اسلامی ایران توانست طی یک تجربه هشت ساله، گفتمانی را به اجماع عمومی مردم یا نخبگان ایران برساند؟ در تقسیم کار واقعی شکلیافته در جمهوری اسلامی، دولتها گفتمانساز نبودهاند و اگر قدمی برای تغییر گفتمان عمومی کشور برداشتهاند، از عهده چنین کاری بر نیامدهاند.
🔸«گفتمانهای دولتساخته»، همواره با ارایه روایتی از نیاز و ضرورت خاصّی را که در یک برهه زمانی در کشور شکل گرفته بود، پاسخ آن نیاز را در شعار و مجموعهای از گزارهها صورتبندی کردهاند. دولت پنجم، ضرورت و نیاز به سازندگی را در شکل خاصّی از «توسعه تکنوکراتیک» پاسخ داد؛ دولت هفتم، جامعه به تنگ آمده از قفس آهنین تکنوکراسی را به «توسعه سیاسی» و خوانش خاصّی از آزادی فراخواند؛ دولت نهم که در پیِ گفتمان عدالت برآمده بود، در ادامه راه خود (در دولت دهم)، تصوّر میکرد میتواند با «مکتب ایرانی» شکافهای سیاسی و اجتماعی آن روز را التیام بخشد؛ دولت یازدهم در شرایط تحریم اقتصادی که جامعه آن را نشئتگرفته از فقدان خرد سیاسی در سیاست خارجی و ستیز با غرب میفهمید، خوانش خاصّی از شعار «اعتدال» و «تدبیر» را بر سر دست گرفت؛ این تجربهها اگرچه سطحی از تاثیر بر ریلهای اداره کشور بر جای گذاشتهاند، اما هیچیک موفق به استقرار گفتمانی در کشور نشدهاند.
🔹دولتها همواره در صدد «برساخت» گفتمانی بودهاند که در رویارویی با واقعیت جمهوری اسلامی و جامعه ایران، به علت ناسازگاری با بافت جمهوری اسلامی و جامعه ایران، در نهایت با پنجهکشیدن به صورت حاکمیت و جامعه ایران و زخمی و خسته شدن خود دولتها فیصله یافته است. ما همواره با دولتهایی رو به رو بودهایم که خسته و زخمی و زخمزده، صحنه را به دولت بعد واگذار کردهاند. البته جمهوری اسلامی راه خود را بر روی مخروبه گفتمانهای دولتساخته، پیش برده است و شعار اصلی هر دولت را به گونهای استحاله و در خدمت خود به کار گرفته است. سازندگی، آزادی، مردمسالاری، عدالت و اعتدال هنوز در متن جمهوری اسلامی حاضرند، امّا نه به معنایی که دولتها در صدد برساخت آن بودهاند.
🔸دولت سیزدهم در شرایطی بر سر کار آمد که نوعی سستی و زوال در آرایش سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور پدید آمده و همزمان نشانهها و جوانههای نوعی نظم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدید ظاهر شده است. وضعیت زمانی بغرنجتر میشود که توجّه کنیم، نظم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان پیرامون ایران نیز در سراشیبی زوال قرار گرفته و نشانههای نظم جدید ظاهر شده است. فهم اینکه روند تحوّلات و برآیند نیروهای کنشگر صحنه، در ایران و جهان، رو به چه سمتی است، بسیار دشوار شده و دولت سیزدهم در چنین شرایطی «بیشعار» و «بیگفتمان» به میدان آمده است. در وضعیت امروز ایران و جهان، کسی را سراغ ندارم که ادّعایی در باب اشراف و تسلّط بر روند تحوّلات داشته و یا روایتی عرضه کرده باشد. به جز احتمالات و گمانههایی اجمالی و پراکنده، «روایت» پرقدرتی از روند تحوّلات وجود ندارد. این خلا روایت، نه از سر ضعف داده، اطلاعات یا قدرت تحلیل تحلیلگران، بلکه از پیچیدگی درک معادله تغییرات حکایت دارد.
🆔 @social_theory
ادامه ⬇️⬇️
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔅زنده باد دولتِ بیگفتمان
💡آیا از بیگفتمانی دولت سیزدهم میشود استقبال کرد؟
🖊حمید ابدی
[2 از 3]
🔹وضعیت آغاز دولت سیزدهم یک تفاوت اساسی با وضعیت اجتماعی در دولتهای پیشین دارد. دولتهای پیشین در بستر یک نیاز و ضرورت جمعی که جامعه ایران آن را احساس میکرد، شکل یافتند: نیاز به سازندگی، نیاز به آزادی، نیاز به عدالت، نیاز به عقلانیت. میتوان پرسید: دولت سیزدهم با چه جامعهای و با چه تمنّایی رو به رو بوده است؟ آیا روایتی از تمنّای جامعه ایران در طلیعه گام دوم انقلاب وجود دارد؟ به نظر میرسد، جامعه ایران در سالهای ابتدایی گام دوم، بیآنکه بر روی شعار خاصّی مطالبهای داشته باشد یا نیاز خاصّی را ضروری بداند، اساساً در مورد «آینده و سرنوشت» خود به تردید و پرسش افتاده است. در دولتهای قبل، ما با چنین وضعیتی رو به رو نبودهایم و انگار آینده مطلوب، با سطحی از اطمینان و به سهولت «قابل دسترسی» مینمود. راهِ آینده در دولتهای قبل، باز و گشوده به نظر میرسید و شاید به همین دلیل بود که دولتها با شوقی وافر و زانوانی پرتوان برای پاینهادن در مسیر تحوّل و اصلاح به میدان میآمدند. امّا در دولت سیزدهم، وضعیت ویژه جهان و ایران، اساس آینده را در پردهای از ابهام قرار داده است؛ در دولتهای قبل، هیچگاه آینده تا این اندازه، ابهامآلود و پرسشبرانگیز به نظر نمیرسید. این نه وضعیت دولت سیزدهم که وضعیت جمعی ایرانیان در ابتدای قرن پانزدهم هجری شمسی است. با این وضعیت چگونه میشد و میتوان رو به رو شد؟ آیا برساختِ یک شعار یا یک راهبرد یا مجموعهای از گزارهها، میتوانست و میتواند راهی باز کند و کاری را پیش ببرد؟
🔸پرسشبرانگیزی آینده، امری ملّی در ایران نیست و اختصاص به ایران ندارد. جهان امروز در مورد آینده به تردید افتاده است و دستها و افکار و اندیشهها برای حرف زدن از آینده و ساختن آن، قدری سست شدهاند و صاحبنظران سعی میکنند اندکی محتاطانهتر در مورد آینده حرف بزنند. اگر دقّت کنیم، نسبت ایران با جهان نیز دستخوش تحوّلاتی شده است. بعد از ماجرای سوریه، ماجرایِ برجام و از همه مهمتر، بعد از شهادت شهید سلیمانی، انگار دریچهای به سوی دیدن و فهمیدن جهان برای ما ایرانیان باز شده که در سابقه تاریخی ما وجود نداشته است. ما عمدتاً با جهان، از دریچه نوعی شیفتگی یا نوعی غیریتانگاری رو به رو بودهایم. امّا به برکت جمهوری اسلامی و حوادث دهه نود شمسی که به آن اشاره شد، و همچنین وضعیت تحوّلات جهانی و افول قدرت آمریکا و در حال تکوین بودن نظم جدید جهانی، انگار برای اوّلین بار، با دولت سیزدهم امکان آن را یافتهایم که در ورای شیفتگی و غیریتانگاری، جهانی که در آن قرار داریم را بشناسیم. «جهان» در این وضعیت جدید، دیگر «ّبیرونِ» ایران نیست و ما با «ایرانِ در جهان» رو به رو شدهایم. «ایرانِ در جهان»، یعنی سرنوشت و آینده ایران با سرنوشت و آینده جهان امروز پیوند خورده است و این وضعیت، فوق روابط بینالمللی و سیاست خارجی همسو یا ناهمسو با غرب، در دولتهای پیشین است.
🔹شرایط امروز ایران و جهان به گونهای نیست که با انتخاب یک شعار و مجموعهای از گزارهها، بتوان گفتمانی را در جامعه پمپاژ کرد. وقتی اساس آینده مورد سوال و ابهام واقع شده و جامعه ایران بیش از گذشته، مسائل خود را در پیوند با مسائل جهان میبیند، گوشی برای شنیدن راهحلهای دم دستی، مشابه آنچه در گفتمانهای دولتساخته قبلی دنبال میشد، وجود ندارد. تازگیِ وضعیتی را که دولت سیزدهم در آن واقع شده است، دریابیم و به آن بیاندیشیم. این وضعیت نوظهور، ایران و مسئلههای ایران را در شاکله جدیدی پیش روی دولت سیزدهم قرار داده است. دولت سیزدهم به جای دنبال کردن یک «گفتمان سیاسی»، به واسطه شخصیت آقای رییسی، حامل «فرهنگ سیاسی» خاصّی است که امکان مواجه شدن با وضعیت پیچیدهای را که به آن اشاره شد، یافته است.
🔸به بیانات رهبری در دیدار با هیئت دولت در سال 1401 که عمدتاً به ستایش و تحسین «فرهنگ سیاسی» دولت سیزدهم اختصاص داشت، با نظری عمیقتر بنگریم. در میان ویژگیهایی که رهبری برشمردند، به نظرم «زدودن رقابتهای منفی از روابط بین قوا» و «احتراز از فرافکنی و بهانهتراشی» جلوهای ویژه داشت. این دو ویژگی را صرفاً به عنوان ویژگی اخلاقی رئیسجمهور و هیئت دولت فرونکاهیم؛ این دو ویژگی، ظرفیت و امکان جدیدی را پیش روی دولت سیزدهم قرار داده است که دولتهای گفتمانی قبلی فاقد آن بودهاند: «رو به رو شدن با واقعیت و پیچیدگی مسائل کشور». اینکه دولت سیزدهم تا چه اندازه در فهم و حل مسئلههای کشور موفق بوده، در جای دیگری باید مورد بررسی قرار گیرد، امّا میتوان ادّعا کرد که دولت سیزدهم به عنوان نخستین دولت گام دوم انقلاب، با پیچیدگی مسائل واقعی جمهوری اسلامی مواجه شده است.
🆔 @social_theory
ادامه ⬇️⬇️
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔅زنده باد دولتِ بیگفتمان
💡آیا از بیگفتمانی دولت سیزدهم میشود استقبال کرد؟
🖊حمید ابدی
[3 از 3]
🔹تمامی دولتهای گفتمانی، چالشهای جمهوری اسلامی را در پرتو گفتمانی که برساخته بودند خوانش میکردند، نه آنگونه که واقعیتِ آن چالشها بود. اغلب گفتمانهای برساخته ـ چه غیرهمسو و چه همسو با انقلاب ـ فضایی آمیخته از ستیز و رقابت منفی و فرافکنی و بهانهتراشی را رقم میزد که امکان مواجه شدن با ابعاد پیچیده مسائل را از آنها سلب میکرد. تنش سیاسی کاذب که من آن را غیر از سیاستورزی و سیاستمداری اصیل میفهمم، اجازه نمیدهد مسائل آنگونه که هستند، خود را بنمایاند. ضرر گفتمانهای دولتساخته، «زدودن پروا» از دولتهای قبلی و حاصل آن نوعی «بیپروایی» در مواجه شدن با چالشهای جمهوری اسلامی بود. این بیپروایی، اگرچه در ظاهر به راهحلهایی میانجامید که پرطنطنه و قاطع و محکم ارایه میشد، اما در مجموع، احساس میشد که پیچیدگیها، آنگونه که باید، فهم نمیشود. در فضای پروپاگاندایی دولتهای گفتمانی، سروصداها اجازه مواجه شدن با ابعاد گوناگون و پیچیده چالشها را سلب میکرد. دولت سیزدهم، امّا، دولتی «بیسروصدا» است و ما که گفتمان داشتن دولتها را با سروصدا و هیاهو تجربه کردهایم، قدری در فهم این دولت با دشواریهایی مواجهیم.
🔸دولتهای گفتمانی قبلی، بعضاً حاویِ سیاستمداران، مدیران و کارشناسان هوشمند و خوشفهمی بودند که شاید درکی از پیچیدگی مسئلهها برایشان فراهم بود، اما فرهنگ سیاسی حاکم بر دولت ـ با نظر به حیثیت کلّی دولت ـ اجازه نمیداد با مسئلههای جمهوری اسلامی، با همه دقائق و پیچیدگیهای آن رو به رو شوند. ما میتوانیم به نحوه صورتبندی مسئلهها توسط دولت سیزدهم انتقاد داشته باشیم و دولت سیزدهم از این منظر قابل نقد است، امّا به تازگی این فرُم از مواجه شدن توجّه کنیم و به استقبال آن برویم. فرهنگ سیاسی حاکم بر دولت سیزدهم که با نظر به سابقه تاریخی دولتهای پس از انقلاب، میتوان آن را بیسابقه دانست، شاید بتواند موانع راه ساخت «دولت اسلامی» را از پیش رو بردارد. ایجاد دولت اسلامی نیازمند «نرمافزار/نظریه اداره» است که با نظریههای آکادمیک متفاوت است و امری در میانه نظر و عمل است. تاسیس چنین نرمافزاری تنها در شرایطی امکانپذیر میشود که فرهنگ سیاسی کشور بستر رو به رو شدن با ابعاد پیچیده مسائل را فراهم نماید. وقتی چنین فرهنگ سیاسی نباشد(همچنانکه در دولتهای قبل نبود)، اذهان درگیر تنشهایی میشود که نتیجه آن غیاب مسئلهها است.
🔹دولت سیزدهم «اصول» دارد، اما گفتمانی نساخته و ندارد. دولت سیزدهم، دولتِ گفتمانی نیست و گفتمانی از سنخ دولتهای گذشته و به سبک آنها را تا کنون ارایه و پمپاژ نکرده و چه خوب که آنگونه به میدان نیامده است؛ زنده باد دولت بیگفتمان! امّا در عین حال، دولت سیزدهم ظرفیت و امکان «ظهور و تکوین» گفتمان متناسب با شرایط تاریخی را که امروز در آن قرار داریم، داراست. میان تکوین گفتمان با برساخت گفتمان میبایست تفاوت قائل شد. برساخت گفتمان، قبل از مواجهه با چالشها، به نحو «پیشینی» انتخاب مشخّصی دارد و با نوعی پمپاژ مصنوعی و پروپاگاندایِ رسانهای همراه است، امّا تکوین گفتمان در حینِ مواجهه عملی با شرایط تاریخی، به صورتی طبیعی شکل میگیرد و زبان متناسب با خود را مییابد. گفتمانهای تکوینی در مقایسه با گفتمانهای برساختی، ظرفیت بیشتری برای تفاهم جمعی و ماندگاری داراست. فراموش نکنیم که گفتمانها را دولتها نمیسازند و دولت سیزدهم تنها میتواند در تمهید شرایط ایجاد و نشر گفتمان نقشآفرینی نماید؛ بنای یک گفتمان را در جایی بیرون از دولت باید جستجو کرد. آیا دولت سیزدهم میتواند مسیر تکوین گفتمانِ متناسب با شرایط تاریخی امروز ایران و جهان را به درستی طی کند؟
🆔 @social_theory