5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خلاصههای مباحث ارائه شده:
ـ دکتر مصطفی زمانیان
https://eitaa.com/alimohammadi1389/597
_دکتر حبیب ازغدی پور
https://eitaa.com/alimohammadi1389/598
ـ حجت الاسلام حسین مهدیزاده
https://eitaa.com/alimohammadi1389/599
ـ دکتر سجاد صفار
https://eitaa.com/alimohammadi1389/600
ـ دکتر خانم خادمی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/601
ـ مهندس محسن دوباشی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/602
ـ حجت الاسلام صادق حیدری
https://eitaa.com/alimohammadi1389/603
ـ دکتر اصغر عیوضی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/604
ـ خانم دکتر تاجیک
https://eitaa.com/alimohammadi1389/605
ـ دکتر محمد پورکیانی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/606
ـ حجت الاسلام مجتبی عرب
https://eitaa.com/alimohammadi1389/607
ـ حجت الاسلام محمدرسول علیبابایی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/608
ـ آقای سعید حسن زاده
https://eitaa.com/alimohammadi1389/609
ـ حجت الاسلام سیدمصطفی مدرس مصلی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/610
ـ ججت الاسلام تجریشی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/611
ـ آقای حسین افتخاری
https://eitaa.com/alimohammadi1389/612
ـ آقای سعید غلامی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/613
ـ آقای هانی ایرانمنش
https://eitaa.com/alimohammadi1389/614
ـ حجت الاسلام غلی محمدی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/615
ــ حجت الاسلام فلاح شیروانی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/618
ـ حجت الاسلام علی اصغر سهرابی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/619
ـ حجت الاسلام حاج ابوالقاسم
https://eitaa.com/alimohammadi1389/620
طرحی برای تفکر
هم اندیشی و همسخنی | روایت فکرهایی برای فکر
یازدهم تا سیزدهم اسفند ۱۴۰۰
۱۶ روایت از طرحی برای تفکر. محورهای هم اندیشی:
- تعریف شما از جریان عقلانیت در جبهه
- توصیف شما از وضعیت امروز جریان تفکر و عقلانیت در جبهه
- تصویر شما از وضع مطلوب این جریان
- مسئله شناسی، عارضه یابی و تحلیل شما نسبت به گسست جریان نظر و عمل
- طرحی برای تفکر: راهکارها، ساز و کارها، ایده ها و یا برنامه در حال اجرای شما برای رفع این نقیصه
پیوند پخش زنده نشست: https://zil.ink/tbfekr
دسترسی به گفتارهای اندیشه ورزان حاضر در نشست (مقدمه ای بر طرحی برای تفکر): https://pishraftsch.com
💡بخش سوم
۱. تعارض شکلگیری رژیم اسرائیل با وعدۀ الهی مبنی بر خواری همیشگی بنی اسرائیل در کلام علامۀ طباطبایی؛
۲. جایگاه زنان؛
۳. سلام فرمانده و فرصت خارج کردن حجاب از سویه سیاسی؛
۴. به مناسبت روز دختر؛
۵. جهاد تبیین، شعار سال؛ نه خانی آمده و نه خانی رفته!
۶. اشکال انتقام سخت در جهت بازدارندگی؛
۷. لزوم تغییر در استراتژی انتقام؛
۸. چرا مناظرههای تلویزیونی مناظره نیست؟!
۹. علما را در مشاهد شریفه دفن نکنید!
۱۰. مدیریت فرهنگی و مشارکت جویی؛
۱۱. نقدی بر نقدهاب صورت گرفته به برنامۀ حسینیه معلی
۱۲. بدون فناوریهای اجتماعی مناسب، ظرفیت تمدنی پیاده روی اربعین تبدیل به فعلیت نمیشود
۱۳. سخنی دربارۀ فلسفۀ نظام فاعلیت
۱۴. از ترمیم فقاهت تا بالندگی فقاهت
۱۵. امکان تحقق انسان اروپایی در جوامع اسلامی وجود ندارد
۱۶. نقدی بر تحلیل آقای وحید جلیلی
💢خلاصه ارائه دکتر زمانیان:💢
- چرا برنامه نویسی و سند نویسی های ما به برنامه نمیرسد و حل مساله نمیکند.
ما طرحنامه زیاد مینویسیم ولی قانون نمینویسیم .
همه حرف هامون رو باید بتوانیم در حداکثر سه صفحه راهبردی(policypaper) ارائه بدهیم.
امروز باید بتوانیم حرف هامون رو به راهبرد و راهکار تبدیل کنیم و فقدان امروز ما نهادهای میانجیگر هست.
13 مدل رو در دنیا بررسی کردم
- تجربه تدوین سند تحول دولت تجربه متفاوتی بود :
1- از عینک رییس جمهور به پدیده ها نگاه کردیم ،
2- حرف ها خلاصه شد و در هر حوزه ای دو سه راهکار اصلی انتخاب شد
3- متمایزترین کار شبکه ای بود (15 پژوهشکده و اندیشکده شرکت کردند)
4- انتخاب تیمی که قدرت سره از ناسره رو داشت و ...
- امروز مهمترین مساله کشور ضعف نگاه زیست بومی است . عموم مشکلات مسئولین ما عدم فهم مفهوم زیست بوم هست.
- امروز دو سه سالی هست درگیر مساله حکمرانی اجتماعی هست و بر این اساس، مجموعه بنیاد تعالی اجتماعی زندگی را راه اندازی کرده ایم و خودمان را درگیر مساله حکمرانی اجتماعی کرده ایم.
#طرحی_برای_تفکر
https://eitaa.com/alimohammadi1389/597
💢خلاصه مباحث آقای رحیمپور: 💢
- فرسایش معنا و فرسودگی معانی؛ در نسبت شقوق اندیشههای مختلفی که متبادر میشود در نسبت با انقلاب اسلامی؛ ما یا با نحوهای از اندیشههای انتزاعی مواجه هستیم که خود را مسئول امور بنیادین و هنجاری میداند و با نحوی از اندیشههای انضمامی مواجهیم که خود را متولی امور راهبردی و کاربردی میداند. ما نیازمند شقی دیگر از تفکر هستیم که مسئولیتش فهم وضعیت کلی ما و نمایاندن زمینه و زمانه ای باشد که در آن سپری میکنیم (اندیشه تاریخی).
- معمولاً در اسنادی که نوشته میشود دو بخش انتزاعی و لایه انضمامی آن وجود دارد اما همین اندیشه راهبردی نیز کار نمیکند و به نتیجه نمیرسد؛ چراکه درون همین اندیشه است که نقصانهایی وجود دارد. در وضعیت فعلی که در چهل سال دوم انقلاب اسلامی قرار داریم، به نظر میرسد مبانی فکری با دو خطر اصلی روبهرو است؛ الف) نسبت فرسایشی جامعه ایران با گفتمان انقلاب اسلامی و فرسوده شدن پیوندهای معنایی؛ ب) نسبت فرمایشی دولت با گفتمان انقلاب اسلامی.
- در لحظهای قرار گرفتیم که رویکردهای فرسایشی و فرمایشی نیاز به بازاندیشی دارد. باید دید چه اموری همچنان میتوانند محل تکیه قرار گیرند و چه اموری نیاز به اصلاح دارند؟ ضرورت بازاندیشی در این است که ما معمولاً به پرسشهای نو، پاسخهای کهنه و تکراری میدهیم. بنیاد امور، زمانی که سست میشود، به اقدامات پروپاگاندا و عملیات روانی، راهبردپژوهی، گفتمانسازی، سندنویسی و ... روی میآوریم؛ تمام این امور اگرچه در زمان و موقعیت خود الزامی هستند اما هیچکدام جای بازاندیشی بنیادین را نمیتواند بگیرد؛ چراکه توازن مصرف و تولید در نسبت با معنا در جامعه ما و به ویژه از سوی جمهوری اسلامی بهم ریخته است. ما در لحظهای قرار داریم که نیازمند تولید معنا هستیم اما با بیشتر مصرف کردن معنا، آن را جبران میکنیم.
- جامعه کمابیش وقتی ریختواره انسان پیدا میکند، تبدیل به انسانی شده است که سر و گردن ندارد و از مچ پا به پایین نیز همچنین. معمولاً در توالی اندیشههای مختلف، تلاشی میشود که اندیشههای بنیادین مشخص شود و در سندنویسیها هم به چشم میآید اما مهمترین بحرانش این است که لازمان و لامکان است . گزارههایی که به کار میرود متافیزیک است، نه متافیزیک پیشرفت. لذا یک بخش کاملاً بحثهای نظری است؛ بخش دیگر تلاش میکند گزارههای راهبردی را استنتاج کند از بخش اول و معمولاً در این تلاش مشکل دارد و نقطه کاربست و درک تاریخی اساساً مفقود است.
- در این لحظه ما نیازمند آن هستیم که میان علوم انسانی و جمهوری اسلامی بازاندیشی کنیم. ما گمان کردیم که میتوان نحوه حکمرانی را از علوم انسانی موجود برید اما این امر همراه با نحوی دوروریی اتفاق میافتاد و توازن آن بهم خورده است. مقام کاربست و سیاستگذاری با یکدیگر تفاوت است. ما نیاز داریم به گزینش نقادانه اما نمیدانیم آن چیست! ما نیازمند ضلع مسألهاندیشی و مسألهمندی علم هستیم. اساساً علم با مسأله قوام پیدا میکند ولی امروز مناسبات نهادی میان علم و سیاست از هم بریده شد.
#طرحی_برای_تفکر
https://eitaa.com/alimohammadi1389/598
💢خلاصه ارائه حجتالاسلام حسین مهدیزاده:💢
1- مساله اصلی من حوزه عمومی و طبیعت جامعه است، نه حکمرانی و عرصه قدرت سیاسی، چرا که فکر می کنم در خلاء حوزه عمومی قوی و در جریان، حکمرانی بر یک بدن مرده نمی تواند حکمرانی قوی باشد. طبعیت جامعه آنجاست که دست نامرئی جامعه به میان می آید. جامعه مثل یک رود روان است که حکمران، گاهی به کمک ابزارهایی صناعی، کمی می توانند مدیریت کنند. مطالعات من برای مطالعه طبیعت جامعه از طریق نظریه اجتماعی است. ما انسان طبیعی و نظریه اجتماعی طبیعی خودمان را گم کرده ایم. من سه انسان که دارای سه نظریه اجتماعی بوده است را می شناسم:
نظریه اجتماعی دنیای باستان که جامعه استیلاست و همه چیز رو استیلایی میفهمد، از رابطه انسان با خدا، با حاکم، با طبیعیت، با زیردست، با خانواده، و... .
نظریه اجتماعی دنیای جدید که دنیای جامعه بازاری اسمیت است و انسان سوداگر را به یک طبیعت اجتماعی جدید که همه روابط را از طریق تضاد برابر و طرفینی معنا می کند.
نظریه اجتماعی انبیاء که در خط عمودی به جای استیلاء، ولایت را دارد و در خط افقی به جای تضاد بازاری، یاریگری و اخوت را دارد که نظریه جتماعی امامت و امت را می دهد.
2- اینها مفاهیم مورد بررسی در فضای تفکر است و با منطق علمی نمی توان آن را مورد گفتگو قرار داد، نهاد علم ما، تفکر جزئی را حمایت می کند نه حوزه هایی مثل نظریه اجتماعی را. ساختار حکمرانی ما نیز دچار این بحران است که اسلام را تنها در قالب احکام فرعیِ شرعی و توسعه را در قالب قانون و مهندسی دنبال می کند لذا از این سطح از تفکر حمایت نمی کند.
3- من در سه لایه این نظریه اجتماعی را دنبال کرده ام:
الف- در حوزه نهادسازی اجتماعی: این حوزه بیشتر به اقتصاد و برنامه ریزی اجتماعی نزدیک است. غرب شرکت را سلول جامعه می داند و مردم را همان بخش خصوصی می داند، اما ما طبق اندیشه و قانون اساسی مان، سلول جامعه را خانواده می دانیم، لذا باید دانش آن را تولید کنیم.
ب- پیدا کردن عینیتی در مستوای نظریه اجتماعی: به نظرم مفهوم «فضای اجتماعی» که هانری لوفور مطرح کرد، این توان را دارد که بگوید هر نظریه اجتماعی باید بتواند به فضا تبدیل شود و الا تبدیل به طبیعت و طبع زندگی مردم نمی شود و مکتبی که فضا را بر اساس معانی نظریه اجتماعی خودش نمی سازد، محکوم به مرگ اجتماعی است.
ج- برای عمومی شدن فکر: عقلانیت تصویری و منطق هایی که تصاویر کل گرایانه از معانی مورد تفکر تولید می کنند، باید در جبهه انقلاب ارزشی بیشتر از عقلانیت تحلیلی و نظری موجود پیدا کند.
4- اولا طلبه ای هستم که بیش از 15 سال با فرهنگستان و آقای میرباقری مانوس بوده ام.
ثانیا دغدغه فضای اجتماعی در تاسیس «اندیشکده مطالعات راهبردی زیست شهر اسلامی» با همراهی کسانی مثل دکتر جهانبخش و حجه الاسلام حسن کربلایی تبلور یافت. در این اندیشکده با این تصویر سراغ شهرسازی رفتیم که شهرساز خود را کالبد ساز همه دانش ها و ارزشها و هنجارهایی می داند که دین و علم و فرهنگ آن را ضروری می کند.
ثالثا دغدغه توسعه عقلانیت تصویری هم ما را به تاسیس «مدرسه اسلامی رویای ایرانی و تصاویر آینده» برای طلاب در قم ترغیب کرد که در سال آینده بطور رسمی از آن رونمایی خواهد شد؛ ان شاء الله
#طرحی_برای_تفکر
https://eitaa.com/alimohammadi1389/599
💢خلاصۀ ارائه دکتر سجاد صفار:💢
- در حوزۀ کار اندیشهای و فکری میتوان سه ساحت در نظر گرفت؛ الف) کار اکادمیک؛ ب) کار روشنفکرانه؛ ج ) کار اندیشگاهی. کار آکادمیک ناظر به حوزه و دانشگاه که در حال حرکت علمی و حرکت در مرزهای دانش و گسترش آن است. کار روشنفکرانه، رو به عرصۀ عمومی دارد ودر حال سخن گفتن با جامعه است و به رسانه پیوند دارد. کار اندیشگاهی، به دنبال خلق سیاست و مسأله آن راهبرد و ورود به سطح تکنیک است؛ لذا روی سخنش بیشتر به دولت و تصمیمگیران است.
- تکیه اصلی این بحث، جنبۀ اول و دوم است؛ کار علمی به معنای اصلی و بنیادی آن به معنا پژوهش علمی محض نیست، بلکه میتواند پژوهش تجربی باشد. دو مسأله را جبهه فکری انقلاب با آن روبهرو است و جمع آن نیز با هم سخت و غیرممکن است؛ الف) از یک طرف به شدن نسبت به وضع انضمامی و واقعی و تاریخی انقلاب دور است، گویی فاصلهای وجود دارد میان جریان فکری انقلاب از تمام مکاتب و اصناف، با وضعیت واقعی انقلاب اسلامی؛ ب) از طرف دیگر بسیار عملزده هستیم و درگیر میدان و عمل به معنای منفی کلمه هستیم.
- غالب جریانهای فکری انقلاب، تلقیهای بنیادینی دارند که با آنچه در متن سیاست انقلابی جاری است، پیوند ندارد؛ لذا عمل انقلابیِ سیاسی- اجتماعی ما پیوندی با مبنای اندیشهای و نظری ما ربطی ندارد. به عنوان مثال، در دهه 80، یه مسأله اصلی جریان انقلاب، نفی تکنولوژی و بررسی ماهیت نقادانه آن بود و افرادی همچون دکتر داوری و شهید آوینی و دکتر نصیری و ... از چهرههای مهم آن بودند و در عین حال شعار جمهوری اسلامی، انرژی هستهای حق مسلم ماست بود. یعنی در عین حال که ما مخالف تکنولوژی هستهای و توسعه بودیم اما مسیر انقلاب به سمت آن پیش میرفت. به همین دلیل نیز اگر براساس انگارههای تئوریک خود بخواهیم به تبعاتش در حوزه سیاست وفادار باشیم، نمیتوانیم موضع سیاست مثبت و ایجابی در مورد انقلاب اسلامی داشته باشیم بر خلاف نظر رهبری که حرکت انقلاب را رو به رشد میداند.
- بحران دیگر این است که جریان اندیشهای انقلاب؛ نسل گذشته و امروز، از حیث کارنامه و شیوه زیست خود، بیش از آنکه شبیه اهل اندیشه و نظر باشد، غالباً لایف استایل بروکراتها را داریم؛ کسی که کار فکری میکند، اقتضائاتی را درنسبت با کنشهایش دارد، حدی از گوشهنشینی، حدی از خلوت و ... را باید دارا باشد و بخش عمدهای از زندگیاش به خواندن، تأمل و تمرکز کردن سپری کند اما امروز وقت عمده ما به جلسه گذاشتن یا پاسخ دادن غیرمتأملانه به مسائل متغیر جریان عمومی کشور همچون فضای مجازی، جهاد تبیین و ... میگذرد. به اقتضاء مسائل روز و سازوکار دستگاههای بروکراتیک که دائماً باید اسنادی تهیه شود، وقت متفکران میگذرد و فارغ از تمحض و تمرکز است. این وضعیت، کمابیش دربارۀ تمام کنشگران فکری انقلاب صدق میکند.
- در حالی که حجم نیروهای انقلاب رو به افزایش میگذرد اما تولیدات فکری تناسبی با این وضعیت ندارد و با تولیدات فاخر اندکی موجه هستیم. این وضعیت به دلیل زیست غیرفکری افراد است و اغلب متفکرین خارج از متن نهاد علم هستند.
#طرحی_برای_تفکر
https://eitaa.com/alimohammadi1389/600