eitaa logo
عقل‌نوشته‌های انقلابی
1.9هزار دنبال‌کننده
595 عکس
205 ویدیو
54 فایل
#علی_محمدی جُستِجُوگَرِ عَقلانِیَتِ اِنقِلابِ اِسلامِی؛ از بنیان تا عینیت ارتباط با بنده: @alimohammadi89 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اصرار
° امروز یک جهان قاتل غزه است. شما می دانید جهان دقیقا کجاست؟ جهان شاید همه چیز است. از غذایمان گرفته تا چهره ها، اسم ها، کلمات، خاطرات و ... جهان تمام چیزی ست که چشم و گوش و زبان مان آن را لمس می کند و کم کم به آن چنان خو می گیرد که فرزندی در شکم به مادر. جهان ما آمریکایی ست و مأمنِ چیزی ناچیز به اسم اسرائیل. می دانید؟ در جهان آمریکایی همه چیز با عادی سازی در گذر زمان پیش می رود. عادی سازی مگر چه چیز عجیب غریبی باید باشد؟ همیشه عادی سازی را در رده های سیاسی- فرهنگی و دیپلماتیک گفته اند اما من فکر می کنم همین که ما ۱۷۰ روز را با همین جفت چشم هایمان دیدیم و توانستیم غذا بخوریم و بیاشامیم و بخوابیم و نمیریم یعنی عادی سازی. همین که ما توانستیم ببینیم و کنارِ دیدن به همین یک بند مو زندگی نداشته ادامه بدهیم یعنی عادی سازی. دستکم باید می مردیم و نمردیم و نمردن این روزهایمان خبر تلخی شده برای تک تک مان. باز هم فکر می کنم اسرائیل خیلی وقت است در ما عادی شده. آن مراحل دیپلماتیکش آخرین مرحله است که علنی می شود وگرنه قبلش راه های زیادی را طی کرده تا توانسته به پشت دروازه‌ی چشم مان برسد. من به همین جهانِ قاتل مان فکر می کنم. چون ما دیدیم و با همین یک جفت چشم مان بخشی از همین جهانی بودیم که ما را به این نقطه رسانده. جهان؛ آجر بر آجر چیدن است و ما با این چشم‌ها، وسط این بنای نامیمون جهان، آجری شدیم بر آجرها. ما خودمان به چشم غزه کشته ایم. امروز قاتلِ غزه جهان است و چشم های ما تماشاچیان، سیاهی بر سیاه‌لشکریِ این جهان. آن چشم و گوش و زبان و دهانی که دیگر این جهان را بر نمی تابد کجاست؟ آن چشمی که بپرسد کجاست، کجاست؟ روزی که قلب ساعت‌ها چنان بایستد که دیگر زندگی قدم از قدم برندارد، آن روز با همه ی تلخی و سختی و دشواری اش بزرگ ترین خبر برای من خواهد بود. آن روز یقین می کنم جهان مان در حال فرو ریختن است. جای دوری هم نمی روم، من صدای شکستن جهان‌مان را در همین خانه، در خودم خواهم شنید. @Esrar3
هدایت شده از اصرار
🔻نخ‌های نامرئی شهرِ مقاومت این پیغامی‌ست که اهالی خانه‌ای برای مجاهدان‌شان نوشته‌اند. قبل‌تر دیده بودیم که مجاهدان برای اهالی خانه نامه می‌نویسند و طلب حلالیت می‌کنند اگر به هر شکلی از خانه و امکاناتش استفاده‌ای کرده باشند اما این بار فرق دارد. اهالی خانه که مجبور به آوارگی شده‌اند نامه‌ای نوشته‌اند به این مضمون که «ای مجاهدان! این خانه مُلک شما و در اختیار شماست. برایتان مقداری غذا گذاشتیم. نوش جان‌تان ای قهرمانان». همزمان برای صهیونیست‌ها نوشته‌اند که زوال شما نزدیک است و ما اگرچه آواره شدیم اما به زودی برمی‌گردیم. 🧷لطفا خبر را دوباره بخوانید. خانواده‌ی آواره که باید با خانه‌اش خداحافظی کند و همّ و غم آوارگی را به دوش بکشد و گاهی اولیات زندگی را هم جا می‌گذارند، درست همان لحظات حواسشان هست برای مجاهدانی که شاید لحظاتی پست‌شان به آن خانه بخورد، یادداشت بگذارند که غذا برایتان گذاشتیم و نوش جان. در خانه می‌شود نخ‌های نامرئی و مستحکم مقاومت را دید که موشک‌ها هم پشت‌شان به آن گرم است. @Esrar3
هدایت شده از اصرار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این لحظات آخر یک نازح (آواره) است.‌ می‌خواهد خانه را ترک کند. به حال و روز و بغضش نگاه کنید. دوربین را آورده روبروی یخچال گذاشته تا چیزهایی را نشان دهد. قبل از هرچیز با سوز دل به زمینِ خانه‌ای می‌زند که در آن قد کشیده و می‌گوید باید خانه را با تمام خاطراتش رها کند اما به تمام آوارگانی مثل خودش توصیه می‌کند برای مجاهدان در خانه‌تان غذا بگذارید. شاید (!) یکی از مجاهدان به خانه آمد و غذا خورد. بعد رو به مجاهدان می‌گوید شما فخر غزه هستید. کار نیمه تمام را تمام کنید که به خداوند قسم ما با شما هستیم. @Esrar3