eitaa logo
Tanha110
657 دنبال‌کننده
688 عکس
217 ویدیو
4 فایل
@alirezatanha110 https://sapp.ir/tanha110 بررسی و تحلیل اخبار و رویدادهای ایران و جهان
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالحکیم با دیدن فیلم ترور ترامپ، ناخدا گاه بیاد ترور حجاریان در فتنه ۷۸ افتادم. تفاوتش ؛ اینجا ضارب زنده است و در دفتر خود حجاریان مشعول بکار، اما آنجا بلافاصله این جوان بیچاره را کشتند تا دلیل بازی در این فیلم مشخص نشود. مثل همان کشته سازیها در فتنه های ایران. مثل همان داستان شوکر بازی که در مناظره مطرح شد. علیرضا تنهای کیسمی ۲۳ تیر ۱۴۰۳ https://t.me/alirezatanha_110 https://eitaa.com/alirezatanha110 Instagram.com/tanhaie_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از کثیف ترین لحظات سیاسی ایران را در دوره روحانی ، در مجلس لاریجانی ببینید: وزیر نفت جناب اقای زنگنه ، در جلسه علنی مجلس در حالیکه پزشکیان بعنوان نایب رئیس مجلس ان با لا نشسته است رسما میگوید ؛ افتخار میکنم که نمایندگان مجلس را بعد از اتمام دوره انها استخدام کرده و میکنم. نمایندگان هم احسنت احسنت میکنند . چنین نمایندگانی آیا قادرند بر اعمال چنین وزیری نظارت کنند؟ زنگنه در این جمع برای نظام شاخ شد. هر بار تایبد صلاحیت گرفت، ایا از تعداد نمایندگان ادواری مجلس که توسط زنگنه به نان و اب فراوان رسیدند ، اطلاع دارید ؟ پزشکیان هم حدود ۳۰ سال در این فضای الوده و بدون توجه به حقوق مردم و وظایف نمایندگی مردم رشد کرد ، در این یکماه چه اتفاقی افتاد که به یکباره همه عدالت خواه شدند ؟ متاسفم .
هوالحکیم ازحضرت علی اکبر (ع)، تا شهید مهدی باکری، بنظرم هریک از شهدای کربلا حجت خاص خدا برای هدایت مردم بودند. در بین همه شهدا، حضرت علی اکبر (ع) بصورت ویژه ، حجت خدا بودند، هم در مشخصات فردی و اخلاقی، هم در رفتارش در میدان جنگ و هم در نحوه شهادتش. آنانکه با دیدن این جوان ، بر روی ایشان شمشیر کشیدند، به یقین هیچ توجیهی در گمراهی خود، در دنیا و آخرت ندارند. مشهور است امام حسین (ع) سه بار برای این جوانش گریه کردند. یکبار ؛ هنگام عزیمت این جوان به میدان نبرد. پدر می دید و میدانست که عزیزش تا لحظاتی دیگر بشهادت می رسد. یکبار ؛ وقتی این جوان پس از جنگ سخت و در اوج خستگی و تشنگی به اردوگاه برگشت تا لبی تر کند، پدر گفت؛ از من چیزی نخواه. یکبار ؛ وقتی بدن تکه تکه شده جوانش را در وسط سپاه دشمن دید. ظاهرا با ریختن خون فرق سر حضرت علی اکبر (ع) بر صورت اسب ، اسب مسیر را به اشتباهی به سوی اردوگاه دشمن رفت و در نتیجه صدها نفر با هرچیزی که داشتند، به حضرت ضربه زدند. پیکر مطهر شهید مهدی باکری هم اینگونه شد، وقتی بر فرماندهان سپاه مسلم شد که آقا مهدی ، همراه با بچه هایی که در اطرافش هستند، بشدت خسته، مجروح و بدون آب ، غذا، مهمات و هر گونه پشتیبانی در محاصره ۳۲۰ درجه دشمن قرار دارند ، از آقا محسن تا چند نفر دیگر از فرماندهان، با آقا مهدی تماس گرفتند و از ایشان خواستند، به عقب برگردد، آخرین مکالمه ضبط شده بین شهید احمد کاظمی با ایشان بود، که منتشر هم شد، شهید مهدی باکری در مقابل اصرار و التماس شهید کاظمی، با حالتی که گویا در دنیای دیگری و در اوج آسایش، آرامش، شعف، نشاط و خوشی قرار دارد و از حالت وحشتناک خط مقدم هیچ خبری نیست ، از شهید کاظمی میخواهد که او به پیشش بیاید. در همین لحظه تیری بر پیشانیش می نشیند، همراهان پیکرش را در قایق می گذارند که به عقب برسانند، شدت آتش دشمن بحدی است که بچه ها مسیر را بسمت خط دشمن به اشتباه می روند ، در این حالت حجم اتش دشمن بیشتر می شود، همراهان مجبور میشوند قایق را با پیکر اقا مهدی رها کنند و خودرا در داخل هور بی اندازند ، در همان حال می بینند؛ هرکس هرچه دارد با آن بسوی این قایق شلیک میکند، گویا فهمیده بودند این قایق فرمانده قهرمان لشکر عاشورا است و در حالیکه قایق بسوی اروند می رفت ، غرق در آتش شد . خدایا مارا شرمنده شهدا نمیران علیرضا تنهای کیسمی ۲۵ تیر ۱۴۰۳ https://t.me/alirezatanha_110 https://eitaa.com/alirezatanha110 Instagram.com/tanhaie_ir
11.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در منطقه‌ای از پاکستان تنها دو خانواده شیعه ساکن هستند، در روز هشتم محرم این عاشقان حضرت سیدالشهداء(ع) دسته عزای ۵ نفره راه انداخته‌اند و حسین حسین گویان مظلومیت اباعبدالله را به نمایش گذاشته اند، بیش از ۵۰ پلیس این ۵ نفر عزادار را همراهی می کنند تا از تعرض تکفیریها در امان باشند، درود بر این همت و سوگواری خالصانه.
هوالحکیم حافظ » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۷ شاه شمشادقدان خسرو شیرین‌دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت گفت ای چشم و چراغ همه شیرین‌سخنان تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ‌زنان بر جهان تکیه مکن ور قدحی مِی‌ داری شادی زهره‌جبینان خور و نازک‌بدنان پیر پیمانه‌کش من که روانش خوش باد گفت پرهیز کن از صحبت پیمان‌شکنان دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم که شهیدان که‌اند این همه خونین‌کفنان گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم از می لعل حکایت کن و شیرین‌دهنان علیرضا تنهای کیسمی ۲۵ تیر ۱۴۰۳ https://t.me/alirezatanha_110 https://eitaa.com/alirezatanha110 Instagram.com/tanhaie_ir
هوالحکیم با کشتی امام حسین(ع) جهت عبور از دریاهای فتنه ها، 👈 اِنَّ الحسینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینةُ النَجاة همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. - از فتنه دنیا، - از فتنه زر و زور ‌و تزویر، - از فتنه عافیت طلبی، - از فتنه امریکا و انگل یس و اسرائیل، - از فتنه داعش، - از فتنه ۸۸، - از فتنه بنزین ، - از فتنه انتخابات، 👈 لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ که ما انسان را به حقیقت در رنج و مشقّت آفریدیم (و به بلا و محنتش آزمودیم) 👈 ای که در کوچهٔ معشوقهٔ ما می‌گُذَری بر حذر باش، که سر می‌شکند دیوارش 👈 ای دل اَر سیلِ فنا بنیادِ هستی بَرکَنَد چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور 👈 شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم به شرط آن که ننمایی به کج طبعان دل کورش نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش کمان ابروی جانان نمی‌پیچد سر از حافظ ولیکن خنده می‌آید بدین بازوی بی زورش. التماس دعا علیرضا تنهای کیسمی ۲۵ تیر ۱۴۰۳ https://t.me/alirezatanha_110 https://eitaa.com/alirezatanha110 Instagram.com/tanhaie_ir
هوالحکیم چرا سیدالشهدا (ع) ندای «هَل من ناصِر یَنصُرنی» سر دادند؟؟ "دکتر علی شریعتی" در کتاب "حسین وارث آدم" می نویسد: """«حسین (ع) پس از اینکه همه عزیزانش را در خون می‌بیند و جز دشمن کینه‌توز و غارتگر در برابرش چیزی مشاهده نمی کند ، اینچنین فریاد میزند: آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام کشد؟ و مگر نمی‌داند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟    این سؤال، سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست، این سؤال انتظار حسین (ع) را از عاشقانش بیان می‌کند و دعوت شهادت او را به همه کسانی که برای شهیدان حرمت و عظمت قائلند اعلام می‌نماید.»  ... «اکنون شهیدان کارشان را به پایان برده‌اند و خاموش رفته‌اند، همه‌شان، هر کدامشان، نقش خویش را خوب بازی کرده‌اند. معلم، مؤذن، پیر، جوان، بزرگ، کوچک، زن، خدمتکار، آقا، اشرافی و کودک، هر کدام به نمایندگی و به‌عنوان نمونه و درسی به همه کودکان و به همه پیران و به همه زنان، و به همه بزرگان و به همه کوچکان! مردنی به این زیبایی و با اینهمه حیات را انتخاب کرده‌اند، .... این شهیدان امروز(عاشورا) دو کار کردند، از کودک حسین (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از آن قاری قرآن تا آن معلم اطفال کوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خویشاوند یا بیگانه، و تا آن مرد اشرافی و بزرگ و باحیثیت در جامعه خود و تا آن مرد عاری از همه فخرهای اجتماعی، همه برادرانه در برابر شهادت ایستادند.»   «همه در برابر شهادت ایستادند تا به همه مردان، زنان، کودکان و همه پیران و جوانان همیشه تاریخ بیاموزند که؛. باید چگونه زندگی کنند، اگر می‌ توانند، و چگونه بمیرند،اگر نمی‌توانند.»  «ما وارث عزیزترین امانت‌هایی هستیم که با جهادها و شهادت‌ها و با ارزش‌های بزرگ انسانی، در تاریخ اسلام، فراهم آمده است و ما وارث اینهمه هستیم، و ما مسؤول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشیم. «وکذالک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» خطاب به ماست.»   «آنهایی که حسین (ع) را تنها گذاشتند و از حضور و شرکت و شهادت غایب شدند، اینها همه با هم برابرند، هرسه یکی‌اند: - چه آنهایی که حسین (ع) را تنها گذاشتند تا ابزار دست یزید باشند و مزدور او، - و چه آنهایی که در هوای بهشت، به کنج خلوت عبادت خزیدند و با فراغت و امنیت، حسین (ع) را تنها گذاشتند و از درد سر حق و باطل کنار کشیدند و در گوشه محراب‌ها و زاویه خانه‌ها به عبادت خدا پرداختند - و چه آنهایی که مرعوب زور شدند و خاموش ماندند. زیرا در آن‌جا که حسین(ع) حضور دارد و در هر قرنی و عصری حسین (ع) حضور دارد ، هرکس که در صحنه او نیست، هرکجا که هست، یکی است، مؤمن و کافر، جانی و زاهد، یکی است. این است معنا این اصل تشیع که قبول هر عملی یعنی ارزش هر عملی به امامت و به رهبری و به ولایت بستگی دارد! اگر او نباشد، [چه بسا] همه چیز بی‌معناست و می‌بینیم که هست.»  ... «و اکنون حسین حضور خودش را در همه عصرها و در برابر همه نسل‌ها، در همه جنگ‌ها و در همه جهادها، در همه صحنه‌های زمین و زمان اعلام کرده است، در کربلا مرده است تا در همه نسل‌ها و عصرها بعثت کند. تو و من، ما باید بر مصیبت خویش بگرییم که حضور نداریم. آری، هر انقلابی دو چهره دارد؛ خون و پیام.   رسالت نخستین را حسین(ع) و یارانش امروز گزاردند، رسالت خون را، رسالت دوم، رسالت پیام است. پیام شهادت را به گوش دنیا رساندن است. زبان گویای خون های جوشان و تن‌های خاموش، در میان مردگان متحرک بودن است. رسالت پیام از امروز عصر آغاز می‌شود. این رسالت بر دوش‌های ظریف یک زن، «زینب» (س). زنی که مردانگی در رکاب او جوانمردی آموخته است! ـ و رسالت زینب (س) دشوارتر و سنگین‌تر از رسالت برادرش و هر چه زمان می گذرد، این رسالت پیام‌رسانی سنگین‌تر.» علیرضا تنهای کیسمی ۲۵ تیر ۱۴۰۳ https://t.me/alirezatanha_110 https://eitaa.com/alirezatanha110 Instagram.com/tanhaie_ir
هوالحکیم از قوم حضرت موسی (ع) تا قوم آقا امام حسین(ع) و تا سرنوشت مردم ما انچه که در این یادداشت تقدیم میکنم ، برداشت عامیانه از معانی آیات شریغه ۲۴۶ تا ۲۵۲ سوره بقره است. در مقدمه عرض میکنم؛ ۱- آقا امام حسین(ع) و تک تک عزیزانش، خواندن قرآن و بر پا داشتن نماز را بسیار دوست میداشتند ، بنابراین بین امام و قرآن و نماز پیوند ناگسستنی وجود دارد. ۲- شباهت بسیار زیادی بین زندگی و سرنوشت ما مسلمانان با قوم بنی اسرائیل است ، تقریبا همه بلاهایی که آنها بر سر پیامبران خود آوردند ، ما هم بر سر ائمه علیهم السلام آوردیم. ۳- جهاد، جهاد، جهاد فیزیکی، با دشمنان خدا ؛ تنها راه اثبات بندگی و رهایی از بند ریا و تزویر و کسب ضمانت عاقبت بخیری است ، جز جهاد و شهادت، هیچ راهی برای عبور با سلامت از این دنیا وجود ندارد. ۴- پیروزی بر دشمنان و رسیدن به پادشاهی و بهره گیری از عزت معنوی و مواهب دنیوی، شرطش داشتن صدق و پیروی محض از ولی امر است و لاغیر. حتی اگر به ما فرمان دهد؛ هیچ نخورید، بروید روی مین و... ۵- به اکثریت دل نبندید ، هیچگاه حق و پیروزی با کثرت جمعیت نیست، واما بعد؛ پس از وفات حضرت موسی(ع) ، بنی اسرائیل گرچه وارد بیت المقدس شده بودند، اما بسیار ذلیل و ضعیف شدند، در نتیجه از پیامبر وقت خود تقاضا کردند؛ فرمانده ای برای ما برانگیز تا (به سرکردگی او) در راه خدا جهاد کنیم؛ پیغمبر آنها گفت: اگر جهاد فرض شود مبادا به جنگ قیام نکرده، نافرمانی کنید! گفتند: چگونه شود که ما به جنگ نرویم در صورتی که (دشمنان) ما و فرزندان ما را (به ستم) از دیارمان بیرون کردند؟! پیغمبرشان به آنها گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما برانگیخت. گفتند؛ که از کجا او را بر ما بزرگی و شاهی رواست، در صورتی که ما به پادشاهی شایسته‌تر از اوییم و او را مال فراوان نیست. رسول گفت: خداوند او را برگزیده و در دانش و توانایی و قوت جسم فزونی بخشیده و خدا ملک خود را به هر که خواهد بخشد، که خدا به حقیقت توانگر و داناست. (بهرحال قوم بنی اسرائیل با اکراه، فرماندهی طالوت را پذیرفتند). پس هنگامی که طالوت لشکر کشید، سپاه خود را گفت: خدا شما را به نهر آبی آزمایش کند، هر که از آن بیاشامد از من و هم آیین من نیست و هر که هیچ نیاشامد یا کفی بیش برنگیرد از من و هم آیین من خواهد بود. پس همه سپاهش آشامیدند،(نافرمانی کردند) به جز عده قلیلی از آنها و همه انها از مدار خارج شدند. و چون طالوت و سپاه بسیار قلیل و مؤمنش از نهر گذشتند، سپاه دشمن بیمناک شدند و گفتند: ما را تاب مقاومت در مقابل جالوت و سپاه او نخواهد بود و شکست را پذیرفتند. لذا؛ چه بسیار شده که گروهی اندک به یاری خدا ، بر لشکر بسیار، غالب آمده و خدا با صابران است، و اگر خدا برخی مردم را در مقابل بعضی دیگر بر نمی‌ انگیخت، فساد روی زمین را فرا می‌گرفت. این آیات خداست که به راستی بر تو می‌خوانیم. علیرضا تنهای کیسمی ۲۶ تیر ۱۴۰۳ https://t.me/alirezatanha_110 https://eitaa.com/alirezatanha110 Instagram.com/tanhaie_ir