eitaa logo
Tanha110
657 دنبال‌کننده
688 عکس
217 ویدیو
4 فایل
@alirezatanha110 https://sapp.ir/tanha110 بررسی و تحلیل اخبار و رویدادهای ایران و جهان
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالحکیم با کشتی امام حسین(ع) جهت عبور از دریاهای فتنه ها، 👈 اِنَّ الحسینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینةُ النَجاة همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. - از فتنه دنیا، - از فتنه زر و زور ‌و تزویر، - از فتنه عافیت طلبی، - از فتنه امریکا و انگل یس و اسرائیل، - از فتنه داعش، - از فتنه ۸۸، - از فتنه بنزین ، - از فتنه انتخابات، 👈 لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ که ما انسان را به حقیقت در رنج و مشقّت آفریدیم (و به بلا و محنتش آزمودیم) 👈 ای که در کوچهٔ معشوقهٔ ما می‌گُذَری بر حذر باش، که سر می‌شکند دیوارش 👈 ای دل اَر سیلِ فنا بنیادِ هستی بَرکَنَد چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور 👈 شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم به شرط آن که ننمایی به کج طبعان دل کورش نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش کمان ابروی جانان نمی‌پیچد سر از حافظ ولیکن خنده می‌آید بدین بازوی بی زورش. التماس دعا علیرضا تنهای کیسمی ۲۵ تیر ۱۴۰۳ https://t.me/alirezatanha_110 https://eitaa.com/alirezatanha110 Instagram.com/tanhaie_ir
هوالحکیم چرا سیدالشهدا (ع) ندای «هَل من ناصِر یَنصُرنی» سر دادند؟؟ "دکتر علی شریعتی" در کتاب "حسین وارث آدم" می نویسد: """«حسین (ع) پس از اینکه همه عزیزانش را در خون می‌بیند و جز دشمن کینه‌توز و غارتگر در برابرش چیزی مشاهده نمی کند ، اینچنین فریاد میزند: آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام کشد؟ و مگر نمی‌داند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟    این سؤال، سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست، این سؤال انتظار حسین (ع) را از عاشقانش بیان می‌کند و دعوت شهادت او را به همه کسانی که برای شهیدان حرمت و عظمت قائلند اعلام می‌نماید.»  ... «اکنون شهیدان کارشان را به پایان برده‌اند و خاموش رفته‌اند، همه‌شان، هر کدامشان، نقش خویش را خوب بازی کرده‌اند. معلم، مؤذن، پیر، جوان، بزرگ، کوچک، زن، خدمتکار، آقا، اشرافی و کودک، هر کدام به نمایندگی و به‌عنوان نمونه و درسی به همه کودکان و به همه پیران و به همه زنان، و به همه بزرگان و به همه کوچکان! مردنی به این زیبایی و با اینهمه حیات را انتخاب کرده‌اند، .... این شهیدان امروز(عاشورا) دو کار کردند، از کودک حسین (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از آن قاری قرآن تا آن معلم اطفال کوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خویشاوند یا بیگانه، و تا آن مرد اشرافی و بزرگ و باحیثیت در جامعه خود و تا آن مرد عاری از همه فخرهای اجتماعی، همه برادرانه در برابر شهادت ایستادند.»   «همه در برابر شهادت ایستادند تا به همه مردان، زنان، کودکان و همه پیران و جوانان همیشه تاریخ بیاموزند که؛. باید چگونه زندگی کنند، اگر می‌ توانند، و چگونه بمیرند،اگر نمی‌توانند.»  «ما وارث عزیزترین امانت‌هایی هستیم که با جهادها و شهادت‌ها و با ارزش‌های بزرگ انسانی، در تاریخ اسلام، فراهم آمده است و ما وارث اینهمه هستیم، و ما مسؤول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشیم. «وکذالک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» خطاب به ماست.»   «آنهایی که حسین (ع) را تنها گذاشتند و از حضور و شرکت و شهادت غایب شدند، اینها همه با هم برابرند، هرسه یکی‌اند: - چه آنهایی که حسین (ع) را تنها گذاشتند تا ابزار دست یزید باشند و مزدور او، - و چه آنهایی که در هوای بهشت، به کنج خلوت عبادت خزیدند و با فراغت و امنیت، حسین (ع) را تنها گذاشتند و از درد سر حق و باطل کنار کشیدند و در گوشه محراب‌ها و زاویه خانه‌ها به عبادت خدا پرداختند - و چه آنهایی که مرعوب زور شدند و خاموش ماندند. زیرا در آن‌جا که حسین(ع) حضور دارد و در هر قرنی و عصری حسین (ع) حضور دارد ، هرکس که در صحنه او نیست، هرکجا که هست، یکی است، مؤمن و کافر، جانی و زاهد، یکی است. این است معنا این اصل تشیع که قبول هر عملی یعنی ارزش هر عملی به امامت و به رهبری و به ولایت بستگی دارد! اگر او نباشد، [چه بسا] همه چیز بی‌معناست و می‌بینیم که هست.»  ... «و اکنون حسین حضور خودش را در همه عصرها و در برابر همه نسل‌ها، در همه جنگ‌ها و در همه جهادها، در همه صحنه‌های زمین و زمان اعلام کرده است، در کربلا مرده است تا در همه نسل‌ها و عصرها بعثت کند. تو و من، ما باید بر مصیبت خویش بگرییم که حضور نداریم. آری، هر انقلابی دو چهره دارد؛ خون و پیام.   رسالت نخستین را حسین(ع) و یارانش امروز گزاردند، رسالت خون را، رسالت دوم، رسالت پیام است. پیام شهادت را به گوش دنیا رساندن است. زبان گویای خون های جوشان و تن‌های خاموش، در میان مردگان متحرک بودن است. رسالت پیام از امروز عصر آغاز می‌شود. این رسالت بر دوش‌های ظریف یک زن، «زینب» (س). زنی که مردانگی در رکاب او جوانمردی آموخته است! ـ و رسالت زینب (س) دشوارتر و سنگین‌تر از رسالت برادرش و هر چه زمان می گذرد، این رسالت پیام‌رسانی سنگین‌تر.» علیرضا تنهای کیسمی ۲۵ تیر ۱۴۰۳ https://t.me/alirezatanha_110 https://eitaa.com/alirezatanha110 Instagram.com/tanhaie_ir
هوالحکیم از قوم حضرت موسی (ع) تا قوم آقا امام حسین(ع) و تا سرنوشت مردم ما انچه که در این یادداشت تقدیم میکنم ، برداشت عامیانه از معانی آیات شریغه ۲۴۶ تا ۲۵۲ سوره بقره است. در مقدمه عرض میکنم؛ ۱- آقا امام حسین(ع) و تک تک عزیزانش، خواندن قرآن و بر پا داشتن نماز را بسیار دوست میداشتند ، بنابراین بین امام و قرآن و نماز پیوند ناگسستنی وجود دارد. ۲- شباهت بسیار زیادی بین زندگی و سرنوشت ما مسلمانان با قوم بنی اسرائیل است ، تقریبا همه بلاهایی که آنها بر سر پیامبران خود آوردند ، ما هم بر سر ائمه علیهم السلام آوردیم. ۳- جهاد، جهاد، جهاد فیزیکی، با دشمنان خدا ؛ تنها راه اثبات بندگی و رهایی از بند ریا و تزویر و کسب ضمانت عاقبت بخیری است ، جز جهاد و شهادت، هیچ راهی برای عبور با سلامت از این دنیا وجود ندارد. ۴- پیروزی بر دشمنان و رسیدن به پادشاهی و بهره گیری از عزت معنوی و مواهب دنیوی، شرطش داشتن صدق و پیروی محض از ولی امر است و لاغیر. حتی اگر به ما فرمان دهد؛ هیچ نخورید، بروید روی مین و... ۵- به اکثریت دل نبندید ، هیچگاه حق و پیروزی با کثرت جمعیت نیست، واما بعد؛ پس از وفات حضرت موسی(ع) ، بنی اسرائیل گرچه وارد بیت المقدس شده بودند، اما بسیار ذلیل و ضعیف شدند، در نتیجه از پیامبر وقت خود تقاضا کردند؛ فرمانده ای برای ما برانگیز تا (به سرکردگی او) در راه خدا جهاد کنیم؛ پیغمبر آنها گفت: اگر جهاد فرض شود مبادا به جنگ قیام نکرده، نافرمانی کنید! گفتند: چگونه شود که ما به جنگ نرویم در صورتی که (دشمنان) ما و فرزندان ما را (به ستم) از دیارمان بیرون کردند؟! پیغمبرشان به آنها گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما برانگیخت. گفتند؛ که از کجا او را بر ما بزرگی و شاهی رواست، در صورتی که ما به پادشاهی شایسته‌تر از اوییم و او را مال فراوان نیست. رسول گفت: خداوند او را برگزیده و در دانش و توانایی و قوت جسم فزونی بخشیده و خدا ملک خود را به هر که خواهد بخشد، که خدا به حقیقت توانگر و داناست. (بهرحال قوم بنی اسرائیل با اکراه، فرماندهی طالوت را پذیرفتند). پس هنگامی که طالوت لشکر کشید، سپاه خود را گفت: خدا شما را به نهر آبی آزمایش کند، هر که از آن بیاشامد از من و هم آیین من نیست و هر که هیچ نیاشامد یا کفی بیش برنگیرد از من و هم آیین من خواهد بود. پس همه سپاهش آشامیدند،(نافرمانی کردند) به جز عده قلیلی از آنها و همه انها از مدار خارج شدند. و چون طالوت و سپاه بسیار قلیل و مؤمنش از نهر گذشتند، سپاه دشمن بیمناک شدند و گفتند: ما را تاب مقاومت در مقابل جالوت و سپاه او نخواهد بود و شکست را پذیرفتند. لذا؛ چه بسیار شده که گروهی اندک به یاری خدا ، بر لشکر بسیار، غالب آمده و خدا با صابران است، و اگر خدا برخی مردم را در مقابل بعضی دیگر بر نمی‌ انگیخت، فساد روی زمین را فرا می‌گرفت. این آیات خداست که به راستی بر تو می‌خوانیم. علیرضا تنهای کیسمی ۲۶ تیر ۱۴۰۳ https://t.me/alirezatanha_110 https://eitaa.com/alirezatanha110 Instagram.com/tanhaie_ir
10.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفا ساحت مجالس امام حسین علیه السلام را به بهانه جذب خانمهای بدحجاب و بی حجاب آلوده نکنید. رهبر معظم انقلاب لسلامی با بیان یک خاطره از سید قطب و ماجرای کلیسایی که کاباره شده بود ، تکلیف را مشخص فرمودند.
هوالحکیم لطفا امام حسین (ع) را در کربلا نکشید. عده ای میخواهند کربلا را  فقط در قتلگاه خلاصه کنند و با عجله امام حسین (ع) را در گودالی می کشند. حضرت عباس(ع) را فقط در کنار آب فرات تعریف می کنند، یک مشک آب برداشت  و بین راه دستش را بریدند و شهید شد. ماجرای شهید حججی را هم فقط در آن عکس اسارت خلاصه می کنند. در حالیکه عکس ها و فیلم ها و  اسناد زیادی در مورد همه سالهای زندگی این جوان وجود دارد ، اما خیلی اصرار دارند این ماجرا را   زود تمام کنند. سوال مهم شان این استکه: سرش را اوردند؟ دستش چه شد؟ جریان انحرافی در نقل ماجرای کربلا و حتی در نقل زندگینامه شهدای ما ، می ترسد عقبه خانوادگی، تربیتی، فکری و اقدامات پیشین شهدا را بیان کند . اما همه میدانیم، تک تک انسانها یک مقدمه و عقبه طولانی  دارند. لذا هیچ واقعه ای را نمی توان بدون شرح عقبه فهمید. حادثه کربلا عقبه دارد. نحوه رزق، تربیت و بصبرت حضرت ابوالفضل العباس (ع) دلیل وفاداری ایشان است. شهید حججی هم عقبه دارد.   اینطور نیست که  این جوان به بگباره شهید حججی شده باشد. این جوان در همه این سالها شهید حججی بود. این جوان در اردوهای جهادی، درکارهای فرهنگی، در احترام به پدرو مادر، در تشکیل خانواده، در رعایت حقوق مردم ، در ماجرا رفتن به جهاد ، در ایام اسارت ، در هنگام شهادت هم حججی بود. هرکس مثل شهید حججی زندگی کند، شهید حججی می شود. اینکه گفته شود این شهید هم مثل بقیه شهدا بود، حرف غلطی است. شهدا هم مرتبه دارند. همانطور که هیچ شهیدی مثل حضرت ابوالفضل العباس (ع) نیست و تا انتهای تاریخ هم نخواهد بود. هیچ واقعه ای هم مثل کربلا نیست و نخواهد بود. بنابراین نباید به جریان انحرافی اجازه داد با حذف بخش اصلی جریان عاشورا و عقبه شهدا، به شان و مقام واقعه کربلا و شهدا جسارت کند. هرگز پسر فلان مسئول و مدیر حرامخوار، زمین خوار، حقوق بگیر نجومی ، خوش گذران بی غم و... به مقام شهدا نمی رسد. شهید حججی در همه دوران حیات خود ، راه فداکاری و خدمت به مردم را طی می کرد ، وقتش ، آبرویش متعلق به مردم بود، حال و روز فرزندان اکثر کلاهیرداران و رانت خواران و زالو صفتات را ببینید. از کنار آن سفره ها، هرگز شهید حججی تربیت نمی شود. گرچه پدران و مادران انها هم بدنبال تربیت جوانانی مثل شهید حججی نیستند. **از کوزه همان تراود که در اوست ،** میخواهند ماجرای کربلا و کار شهدا را معطوف به آن پرده آخر و اتفاقی و معمولی  جلوه دهند. ماجرای کربلا باید حداقل از غدیر دنبال شود. ماجرای شهدا باید از نان سر سفره پدران و مادران مطالعه شود. علیرضا تنهای کیسمی ۲۶ تیر ۱۴۰۳ https://t.me/alirezatanha_110 https://eitaa.com/alirezatanha110 Instagram.com/tanhaie_ir
هوالحکیم فتنه جدید مجری این فتنه؛ بعضی از اسلام مال های انگل یسی و آمریکایی، صاحبان زر، دو تابعیتی ها ، مفسدین اقتصادی و اخلاقی، اهالی منبر ، مداحان، روزنامه نگارها ، سیاسیون مزدور و یهودی تبارها داخلی و همه کسانیکه میخواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند. شاید فلسفه این حدیث قدسی ، که بر روی سنگ قبر آقا رسول الله(ص) حک شده است ، بجهت جلوگیری از بوجود آمدن این انحراف در عالم اسلام باشد. انی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی. روز غدیر  روز اتصال قرآن (آقا رسول الله) با عترت (آقا علی بن ابی طالب) است. در کودتای سقیفه (سال ۱۲ هجری) به بهانه اینکه قرآن کافی است، علی (ع) را خانه نشین کردند و جایگاه امامت را در اسلام بعنوان جایگاهی که باید اطاعت بشود، از مدار خارج کردند. در مقابل ، طرفداران غدیر و امامت و ولایت نیز ، در طول تاریخ با تقدیم شهدای فراوان به بسط و‌گسترش تفکر اطیعو الله و اطیعوالرسول و اولی امر منکم پرداختند . نتیجه همه تلاش ها پس از ۱۴۰۰ مبارزه ، منتج به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بعنوان خارچشم نظام سلطه و بویژه انگل یس خبیث و فرزند نامشروع آن صهیونیسم بین المللی شد. اما آیا انگل یسی ها و صهیونیست ها در این ۴۵ سال خاموش و بی برنامه بوده اند ؟ خیر. در ادامه همان تلاش هایی که از قرن ها قبل جهت بوجود آوردن مکاتب انحرافی و اسلام های بی اصل و ریشه مانند انجمن حجتبه و بهائی ها و اسلام انگل یسی ، سکولار و آمریکایی داشتند، این روزها بصورت ویژه بر نوع دیگری از اسلام ولایی پرداختند. منادی و تبلیغ کنندگان این تفکر همان مغسدین و مزدوران انگل یس و آمریکا و صهیونیست ها، اما در لباس روحانیت و استاد دانشگاه ، اسلام شناس ، سیاست مدار، حتی مرجع تقلید و...‌ هستند . گرچه تاریخ نشان داد؛ نسل اولیه این تفکر که جمعی از صحابه رسول خدا (ص) و از قاریان ممتاز اولیه قرآن بودند ، کم کم به مرحله از کفر و شرک رسیدند که در مقابل امام علی (ع) ایستادند، تابعین آنها همان کسانی هستند که امام حسین (ع) و اصحاب ایشان را به ان شکل وحشیانه و بمانند بت پرستان قبل از اسلام ، با شعار الله اکبر بشهادت رساندند. این گروه که این روزها در محافل و مجالس و روز نامه ها این تفکر را تبلغ میکنند ، اینها هم دین و ایمانی ندارند ، اگاهانه و یا جاهلانه در خدمت صهیونیسم بین الملل جهت ایجاد انحراف و بی تفاوتی و گسترش شرک در جامعه هستند. و امیدواریم مردم با بصیرت ایران از شر این شیاطین مصوب و در امان بمانند. انها با همین  حربه کاری کردند که خیل عظیمی از مسلمانان صدر اسلام با دور شدن از آقا امیرالمومنین علی (ع) به همان دوره جاهلیت قبل از اسلام برگشتند. همین جریان در جنگ صفین،    کتاب خدا را در مقابل ولی خدا به اهتزاز در آوردند و توانستند شکست سپاه معاویه را به پیروزی تبدیل کنند و چندین هزار نفر از مجاهدان و رزمندگان پا به رکاب اقا امیرالمومنین علی (ع) را به گمراهی و تباهی بکشاندند . در روز عاشورا هم با همین ترفند چند هزار نفر از مسلمانان را علیه امام حسین(ع) بر انگیختند. از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از پیروزی انقلاب هم با همین ترفند بسیاری از جوانان مومن و خوب ما را از مدار انقلاب اسلامی خارج کردند و در دامن گروه های چپ و راست و کمونیستی و توده ای و منافقین کشاندند. وضعیت اخلاق و رفتار و اعتقادات بخش مهمی از مردم بویژه جوانان ما هم که با اسلام ناب فاصله دارند، ناشی از فتنه گری و تبلیغ اسلام انحرافی توسط همین جریان است. همین جریان امروز می گوید؛ میشود معتقد به ولایت فقیه بود، اما از ولایت فقیه اطاعت نکرد. میشود مسلمان بود، اما نماز نخواند. میشود مسلمان بود ، اما منکر حجاب بود. میشود مسلمان بود اما سلطه امریکا را پذیرفت . دولت را گروه دیگری باید اداره کند، باید بسمت مذاکره با امریکا رفت و راه علاج مشکلات ایران از طریق پذیرش کدخدایی امریکا می گذرد ‌. اینها همان مشرکین و منحرفینی هستند که قصد دارند با این القائات مشرکانه در جامعه شکاف ایجاد نمود و بخشی از جوانان مومن و خوب جامعه را به دامن گروههای منحرف و منافقین بکشانند. که باید گفت؛ لعنت بر اینها علیرضا تنهای کیسمی ۲۷ تیر ۱۴۰۳ https://t.me/alirezatanha_110 https://eitaa.com/alirezatanha110 Instagram.com/tanhaie_ir
«بعثت خون» سید‌الشهداء به روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای؛ «عاشورا یک واقعه‌ی استثنائی بود.»  ۱۳۷۱/۴/۱۰  «عاشورا یک حادثه‌ی تاریخیِ صرف نبود؛ عاشورا یک فرهنگ، یک جریان مستمر و یک سرمشق دائمی برای امّت اسلام بود.»  ۱۳۸۴/۱۱/۵  در واقع، «حسین‌بن‌ علی  علیه‌السلام، به برکت جهادش، اسلام را زنده کرد.»  ۱۳۷۴/۳/۳  «روح قضیّه این است که امام حسین علیه‌السلام در این ماجرا، با یک لشکر روبه‌رو نبود؛ با جماعتی از انسانها، هرچند صد برابر خودش، طرف نبود؛ امام حسین علیه‌السلام با جهانی انحراف و ظلمات روبه‌رو بود. این مهم است.»  ۱۳۷۵/۹/۲۴ از جمله‌ی مهم‌ترین خصوصیّات نهضت حسینی شباهت آن به بعثت نبوی است: «کار امام حسین علیه‌السلام در کربلا، با کار جدّ مطهّرش حضرت محمّدبن‌عبداللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است؛ قضیّه این است. همان‌طور که پیغمبر در آنجا یک‌تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا یک‌تنه با یک دنیا مواجه بود؛ آن بزرگوار هم نترسید، ایستاد و جلو آمد؛ امام حسین هم نترسید، ایستاد و جلو آمد. حرکت نبوی و حرکت حسینی مثل دایره‌ی متّحدالمرکز هستند؛ به یک جهت متوجّهند. لذا اینجا "حُسَینٌ مِنّی وَ اَنَا مِن حُسَین"(الارشاد، ج ۲، ص ۱۲۷) معنا پیدا میکند. این عظمت کار امام حسین است.»  ۱۳۷۵/۹/۲۴ در واقع، «جوهر حادثه‌ی عاشورا این است که در دنیایی که همه جای آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسین‌بن‌علی علیه‌السلام برای نجات اسلام قیام کرد و در این دنیای بزرگ، هیچ کس به او کمک نکرد! حتّی دوستان آن بزرگوار، یعنی کسانی که هر یک میتوانستند جمعیّتی را به این میدان و به مبارزه با یزید بکشانند، هر کدام با عذری، از میدان خارج شدند و گریختند!»  ۱۳۷۱/۴/۱۰ باید توجّه داشت که «آن بزرگوار براى همین قیام کرد که رژیم‌هاى فاسد و مخرّب انسان و مخرّب دین و ویرانگرِ صلاح در جامعه نباشند و نظام اسلامى، الهى، انسانى و مبنىّ بر صلاح در جامعه استقرار پیدا کند.»  ۱۳۶۸/۵/۱۱  لذا «ابتدا که از مدینه خارج شد، در پیام به برادرش محمّدبن‌حنفیّه ــ و در واقع، در پیام به تاریخ ــ چنین گفت: اَنّی لَم اَخرُج اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفسِداً وَ لا ظالِما؛ من با تکبّر، با غرور، از روی فخرفروشی، از روی میل به قدرت و تشنه‌ی قدرت بودن قیام نکردم. اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاِصلاحِ فی اُمَّةِ جَدّی؛ (بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۹) من میبینم که اوضاع در میان امّت پیامبر دگرگون شده است؛ حرکت، حرکت غلطی است؛ حرکت، حرکت به سمت انحطاط است؛ در ضدّ جهتی است که اسلام میخواست و پیامبر آورده بود؛ قیام کردم برای اینکه با اینها مبارزه کنم.»   ۱۳۷۹/۰۱/۲۶ «امام حسین می‌ایستد، قیام میکند، حرکت میکند و یک‌تنه در مقابلِ این سرعتِ سراشیبِ سقوط قرار میگیرد. البتّه در این زمینه، جان خودش را، جان عزیزانش را، جان علیّ اصغرش را، جان علیّ اکبرش را و جان عبّاسش را فدا میکند، امّا نتیجه میگیرد.»  ۱۳۷۷/۲/۱۸  بنابراین، «هدف آن بزرگوار عبارت بود از انجام دادن یک واجب عظیم از واجبات دین که آن واجب عظیم را هیچ کس قبل از امام حسین ــ حتّی خود پیغمبر ــ انجام نداده بود. ... چون زمینه‌ی انجام این واجب، در زمان امام حسین پیش آمد. اگر این زمینه در زمان امام حسین پیش نمی‌آمد، مثلاً در زمان امام علیّ‌النّقی علیه‌السلام پیش می‌آمد، همین کار را امام علیّ‌النّقی میکرد و حادثه‌ی عظیم و ذبح عظیم تاریخ اسلام، امام علیّ‌النّقی علیه‌السلام میشد.»  ۱۳۷۴/۳/۱۹ ماجرا بدین قرار است که «جامعه‌ی اسلامی جامعه‌ی امامت است.»  ۱۳۷۵/۳/۲۰  «بنی‌امیّه امامت را در اسلام به سلطنت و پادشاهی تبدیل کردند.»  ۱۳۷۵/۳/۲۰  در چنین شرایطی، «یزیدی که بر سر کار آمده بود، نه با مردم ارتباط داشت، نه علم داشت، نه پرهیزگاری و پاک‌دامنی و پارسایی داشت، نه سابقه‌ی جهاد در راه خدا داشت، نه ذرّه‌ای به معنویّات اسلام اعتقاد داشت، نه رفتار او رفتار یک مؤمن و نه گفتار او گفتار یک حکیم بود؛ هیچ چیزش به پیامبر شباهت نداشت. در چنین شرایطی، برای کسی مثل حسین‌بن‌علی ــ که خود او همان امامی است که باید به جای پیامبر قرار گیرد ــ فرصتی پیش آمد و قیام کرد.»  ۱۳۷۹/۱/۲۶ از سوی دیگر، حکومت باطل یزید در پی بیعت گرفتن از امام حسین علیه‌السلام بود: «[یزید] توقّع داشت که این امامِ هدایت پای حکومت او را امضا کند؛ "بیعت" یعنی این.
واکنش زینب سلیمانی به صوت جنجالی ظریف ظریف بخوانید اما درشت تکرار کنید ... راست میگوید که میدان با میز فرق دارد، او اساساً حاصل یک تَکرار بی جاست، نه یک‌اقدام بجا آقای دیپلمات شما یادتان نمی آید، مرد میدان ما آن روز که در زیر آفتاب سوزان جنوب پوست می انداخت تو در حال درست کردن اتوی کت و شلوارت در نیویورک بودی و در حال نوشتن پیش نویس ۵۹۸ و جام زهر تو سنگین تر از خودکار را بلند نکرده ای تا داغی قنداقه آفتاب خورده کلاش را زیر آفتاب داغ خوزستان در دستت حس کنی و مجبور نبوده ای آب آفتاب خورده بخوری و روی خاک دراز بکشی و خون رفقایت را که روی صورتت پاشیده پاک کنی و تکه های بدنشان را درون گونی جمع کنی و برای والدینشان ببری. آن روز که مرد میدان ما اشرار تنیده در کالبد خسته سیستان را ازاله میکرد هم تو در سعد آباد با همین مستر ریش قشنگ در حال مالیدن پاچه اروپایی ها برای امضای ننگین سعد آباد بودید شما قفل های زیادی زده اید از تاسیسات هسته ای تا دهان منتقدان... حق داری قتیل نیمه شب جمعه دی ماه بغداد را مقصر ناکامی هایت بدانی. او مرد میدان بود و امنیت مذاکرات شما را هم تامین میکرد. *تو با کَری ور میرفتی و قدم میزدی، که او در ادلب، حلب، نبل و الزهرا و موصل خاکریز به خاکریز دنبال شهادت و فتوحات شیربچه های انقلاب خمینی بود. مکتب ولنجک نمیفهمد عمق استراتژیک اندیشه روستای قنات ملک رابُر کرمان را. آقای دیپلمات این حنایی که امروز بر کاکل ملت میبندید دیگر رنگی ندارد کار اندیشه غرب لیس شما تمام است مذاکرات و ورق پاره برجام شما به جهنم خواهد رفت و خودتان به جایی آنطرف تر از برجام اما راکت های غزه به تلاویو رسیده است موشکهای انصار الله به ریاض صاروخ های حزب الله به دیمونا صدای پوتین ما را پشت دیوارهای حیفا بشنوند. آقای دیپلمات دوست دارید نقش شمارا در " گاندو۳ " چه کسی بازی کند؟ یادت هست کدخدای شمارا خدای ما با شنهای طبس خار کرد؟ یادت باشد خون فرمانده دامن گیر است جناب! سرخاب و سفیدآب دیپلو_ماتیک سازشگرانه را با کدام آب و صابون میشود پاک کرد. گرد خاک شلوارتان را بعد از زانو زدن در مقابل امیر کویت چه کسی پاک کند؟ اینجا محاسن مردان خدا با خون خضاب میشود و لباسشان در آتش اشتیاق وصل خاکستری میشود سهم شما از سازش ۱۰۰ سکه بود و یک مدال حلبی از دست پرزیدنت، سهم او یک موشک بود و یک نشان ذوالفقار از نائب امام عصرش. والسلام