eitaa logo
مَن‌أنا؟:)
45 دنبال‌کننده
135 عکس
19 ویدیو
0 فایل
اصل‌ماجرا؛ به‌دنبال‌خود... اگه خواستی یه چیزی‌بگی https://daigo.ir/secret/41428323218 پ‌ن؛تصویر پروفایل‌‌=عکس‌گرفته‌شده
مشاهده در ایتا
دانلود
مَن‌أنا؟:)
فریدون بسیار عصبانی شد و با اسبش درون آب رفت و به آن سوی رود تاخت سپاهیان هم که این کار فریدون رو د
گرز سنگین رو تو دست گرفت و به سرعت به کاخ رفت نگهبانان را از بین برد و وارد کاخ شد فریدون و یارانش کاخ رو ویرون کردن و جادوگران و اهریمنان را نابود کردن فریدون رو تخت ضحاک نشست اما ضحاکو پیدا نکرد به زنان ضحاک که مثل جادوگر ها شده بودن گفت که برین خودتون رو از سیاهی بشورین و پاک بشین بعد هم اونا رو به سمت یزدان پاک راهنما کرد چون ضحاک ذهنشون رو پر از سیاهی کرده بود وقتی که دختر های جمشید فریدون رو دیدن که خوبه و اینا ازش پرسیدن که از کدام نژاد و قوم هست که اینطوری شجاعانه این ها رو نجات داده که این ها مدت زیادی از رفتار ها و کار های ضحاک تو رنج و عذاب بودن ولی کسی جرئت جنگ باهاش رو نداشت تو هم فکر و قصد پادشاهی داری؟ فریدون هم گفت که ؛ تاج و تخت پادشاهی جاویدان نیست و سرنوشت روشن و خوشبختی استوار نیست. من پسر آبتین مردی از ایران هستم که ضحاک او را کشت. اکنون می خواهم از او انتقام بگیرم و با این گرز سنگین وی را از بین ببرم و هرگز او را نمی بخشم وقتی ارنواز حرف های فریدون رو شنید اون رو برای انجام کارش تشویق کرد و یه رازی رو بهش گفت مرگ ضحاک به دست تو خواهد بود و تو طلسم و جادو را از بین می بری و مردم را از ظلم و ستم ضحاک رهایی می بخشی . ما از نژاد کیانی هستیم و در این سال ها از ترس جان مان به سختی کنار ضحاک روزگار می گذرانیم و فرمانبردار او بودیم و اگر نه چه کسی می تواند با جفتی مار بر دوشت روزگار بگذراند؟ ادامه داره... یا چی
یه هفته درگیر کار های جشن تکلیف آبجی خانومی بودمو اینجوری بود که اینجوری شده🎀✉️
مَن‌أنا؟:)
گرز سنگین رو تو دست گرفت و به سرعت به کاخ رفت نگهبانان را از بین برد و وارد کاخ شد فریدون و یارانش ک
فریدون از اون‌ها خاص تا بهش بگن ضحاک کجا رفته اونام گفتن ضحاک برای جادویی به هندوستان سفر کرده تا با آن به آرامش برسد زیرا پیشگویان به او گفتند که کسی تاج و تختش را از وی می‌گیرد و او را از بین می‌برد به همین دلیل همیشه دلش پر از آشوب است و زندگی را به ناخوشی می‌گذراند و می‌خواهد به هر صورتی خود را نجات دهد او همیشه از بودن دو مار ی شانه‌هایش عذاب می‌کشد و آرام و قرار ندارد و به انسان‌ها و حیوانات ستم‌های زیادی می‌کند اینک دیگر زمان بازگشتش فرا می‌رسد روزی کندرو یکی از درباریان بسیار دانا و توانای ضحاک بوده اومد پیش ضحاک اما با تعجب دید که به جای ضحاک س دیگه‌ای روی تختش نشسته و شهناز و ارنواز هم کنار اون هستن فریدون از کند رو خواست که مهمانی شاهانه‌ای ترتیب بده چند رو بده این کار صبح زود به سمت ضحاک رفت و همه اتفاق ها رو بهش گفت یا بهش گفت که خوابت داره تعبیر میشه اتفاق می‌افتد مردی از کشور دیگه‌ای اومده و با گرزی سنگین روی تخت تو نشسته ضحاک گفت شاید مهمون باشد کندرو جواب داد که مهمان با گرز سنگین نمیاد و روی تخت نمی‌شینه اگه مهمون باشه با حرمسرای تو چیکار داره که دو دختر جمشید همیشه کنارشن؟! ضحاک وقتی اینو شنید با عصبانیت بلند شد و به کند رو ناسزا گفت و ورودشو به کاخ ممنوع کرد اما کند رو خندید و بهش گفت فکر می‌کنم پادشاهیت تموم شده و تو نمی‌تونی به کسی امر کنی تو بدبخت شدی فکر چاره‌ای برای خودت باش ضحاک با سپاهی از مردان جنگی از راهی میانبر به راه افتاد و با عصبانیت زیاد به سمت کاخ رفت سپاهیان فریدون آماده جنگ بودند این دو لشکر با هم درگیر شدند و مردم هم از هر قوم و گروهی به کمک سپاه فریدون آمده بودند همه مردم خواهان برکناری ضحاک بودند ضحاک زرهی آهنین بر تن کرد تا شناخته نشود و خود را از روی پشت بام کاخ به درون رساند وقتی به درون کاخ نگاه کرد شهناز رو کنار فریدون دید که داشته ضحاک بد می‌گفت تمام وجود ضحاک پر از عصبانیت شد طنابی انداخت و در ایوان کاخ پایین اومد اون قصد داشت با خنجری که تو دستشه شهناز زیبارو رو از بین ببره اما فریدون با سرعت اومد و با گرز گاوسار و سنگینش به سر اون زد ادامه داره... یا چی
و اما بله خوب برقا یهویی دلشون خواست به جای تایم همیشگی از هشت برن و الان بیان خب🦦 و من شدم بد قول چون نت همراه هم کار نمی کرد
تنها پیامی که اومد این بود خیلی ممنون😂❤️❤️ شاهنامه رو نمی خونین یا دوسش ندارین یا چی ☹️
خب یه چیز که خودم می خواستم بگم این بود که تو شاهنامه ای که من خودم یا حداقل می تونم بگم تو نسخه ای که من خوندم نمی دونم تفاوت داره یا چون نثر یا چی
مَن‌أنا؟:)
خب یه چیز که خودم می خواستم بگم این بود که تو شاهنامه ای که من خودم یا حداقل می تونم بگم تو نسخه ای
تو گوگل و هوش مصنوعی پرس و جو کردم گرز فریدون از پوست گاو برمایه همونی که فریدون تو بچگی بخاطر نبود مادر از شیرش تغذیه می کرده و ضحاک این گاو رو کشته خلاصه که برام عجیب بود چون توی خود شاهنامه هعی اشاره می کرد گرز فولادین فریدون از هوش مصنوعی دوباره پرسیدم اینجوری بوده که
مَن‌أنا؟:)
تو گوگل و هوش مصنوعی پرس و جو کردم گرز فریدون از پوست گاو برمایه همونی که فریدون تو بچگی بخاطر نبو
کلیتش از پوست گاو نبوده و کاوه آهنگر و بقیه آهنگر ها برای استحکام بیشتر از فولاد و فلز های دیگه استفاده کردن
مَن‌أنا؟:)
کلیتش از پوست گاو نبوده و کاوه آهنگر و بقیه آهنگر ها برای استحکام بیشتر از فولاد و فلز های دیگه است
و البته یه جا دیگه هم نوشته شده بود سر گرز از پوست گاو و بدنه از آهن و فولاد
و به اینجا رسیدم که باید نسخه ی نظم این قسمت رو هم بخونم از یه نسخه معتبر چون تو هر سایت یه جور نوشته بود اما یه نکته اینکه یه جا هم نوشته بود از پوست گاو استفاده شده که نشون دهنده ی انتقام فریدون از ضحاکه چون از شیر اون گاو فریدون تو بچگی تغذیه کرده بوده ولی جمله مشترک تو هر سایت این بود که استفاده از پوست گاو روی سر گرز بوده که به شکل گاو بوده و نشون دهنده ی انتقام بوده و البته یه سری نکته های دیگه که خواهم گفت