10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دکتر فریدون حقی :
*مردم گرامی ؛ کمی فکر کنید! که چرا کشورهایی که خودشان سازنده واکسن هستند و بیشترین واکسن ها را تزریق کرده اند ، هم اکنون بیشترین مرگ و میر را دارند ...*
*مردم گرامی ؛ یک مقدار فکر کنید و از کشورهایی که حتی چهار دوز واکسن تزریق کرده اند و اوضاع و احوالشان روز به روز وخیم تر میشود ، عبرت بگیرید.*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شروع کار من از ساعت ۵ صبح
متن زیبا در خصوص تحلیل برجام و مشکل و درد منافقان داخلی
https://www.alef.ir/news/4001222109.html
⬆🔼✳️⬆🔼
به دقت بخوانید
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توآصغ عالم نسبت به قبر مادر
*انا لله و انا الیه راجعون .*
دیروز اول فروردین ۱۴۰۱ ایت الله رودباری به زیارت قبر مادر رفتند و امروز دوم فروردین دعوت حق را لبیک گفتند .
خیلی بجاست که این فیلم به عنوان اوج معرفت و ادب فرزند نسبت به مادر به همه مردم جهان نشان داده بشود.
فرزند در مقام ایت الله قرار دارد ، عضو مجمع خبرگان رهبری است.
ببینید چگونه سنگ قبر مادر را تکریم میکند.
یک بچه خردسال نیست که اورا وادار کنند، دست مادرش را ببوسد و مادر هم در قید حیات نیست که نیازهای مادی و عواطف احساسی در آن دخالت داشته باشد .
«جَهادیَم»:
💥هشداری به مبلّغان
✍ آیت الله ری شهری ره:
فاضل ارجمند حجة الاسلام سيد موسي موسوي [۱] فرمود: بنده به لحاظ شرايط مساعدي كه از نظر تحصيلي داشتم، در كمتر از شش سال، مقدمات و سطح يك و سطح عالي را طي كرده و حدود پنج سال هم درسهاي خارج فقه و اصول را نزد اساتيدي همچون آيات عظام داماد و حائري و اراكي قدس سره بهره برده بودم و در شرايط بسيار اميدواركننده اي از نظر آينده علمي قرار داشتم و در حوزه، رسائل و مكاسب و كفايه تدريس ميكردم و در ضمن از اساتيد مدرسه حقّاني هم بودم. در اين موقعيت بود كه در تابستان ۱۳۵۰ش شهيد قدوسي ره به بنده فرمودند: با نظر مساعد حضرت امام، حجج اسلام حاج آخوند و زرندي و كريميان مدرسه اي در كرمانشاه تأسيس كرده اند و بنا دارند كه به سبك جديد، نظير مدرسه حقاني، برنامه ريزي كنند، شما كه به مجموعه برنامههاي ما آشنايي كامل داريد، تابستان سال جاري را به كرمانشاه برويد و اين مدرسه را راه اندازي كنيد. بنده هم آن سال به جاي اصفهان به كرمانشاه رفتم. در آنجا وضعيتي پيش آمد كه مجبور شدم سال تحصيلي بعد هم آنجا بمانم. بعد از آن هم به لحاظ اوج گيري انقلاب و نياز جدّي كرمانشاه به روحاني مرتبط با جوانان و مراكز علمي و دانشگاهي و نفوذ گسترده انجمن حجتيّه و جريانات ماركسيستي در بين جوانان، با مشورتي كه با برخي از اساتيد بزرگوار، از جمله آية الله مشكيني [۱] داشتم، و اكثر آنان با مجموعه شرايط موجود، مصلحت را در ماندن بنده در كرمانشاه ديدند، گرچه سروراني هم نظير مرحوم آية الله العظمي [شيخ مرتضي] حائری به شدت ابراز مخالفت كرده و حتي در غياب بنده فرموده بودند: فلاني خود را ذبح كرده است. بالاخره به هر گونه بود چند سالي با نگراني شديد فكري و تحيّر در كرمانشاه ماندم. بحمدالله با توفيق الهي و با برنامههايي كه با كمك دوستان، در مسجد و مراكز فرهنگي داشتيم، عرصه را هم بر ماركسيستها و هم انجمن حجتيه تنگ كرديم، به طوري كه آنها كاملاً به حاشيه رفتند و حتي برنامه اي براي قتل بنده ريختند كه به صورتي معجزه آسا نجات يافتم. سال حدود ۵۴ يا ۵۶ بود كه به رغم همه موفقيتها بسيار منقلب شدم و تصميم گرفتم استخاره كنم و اگر خوب آمد همان وسط سال به قم بازگردم. در ساعت و حال مناسبي استخاره كردم، آيه «زحف» [۲] آمد، ولي باز به جهت شدت تأثر با اين كه هم معتقد و هم عامل به استخاره هستم به تصميم خود باقي مانده و مشغول جمع اثاثيه براي انتقال به قم شدم. در شب همان روز خواب عجيبي ديدم كه مهم ترين و شيرين ترين فراز زندگيام را رقم زد. در عالم رؤيا ديدم در خيابان، جلوي مدرسه خان اتوبوسهايي بسيار زيبا و. غيرقابل وصف ايستاده و جمع خاصي را از انبوه متقاضيان انتخاب كرده و سوار ميكنند، همه ميدانند كه مقصد سفر بسيار مهم است، ولي به هيچ كس از چگونگي آن خبر نمي دادند. بالاخره جمع محدودي از جمعيت عظيم حاضر را سوار و حركت كردند. در نزديكيهاي مقصد، بوي عطر عجيبي به مشام رسيد كه همه را مدهوش كرد. بعد فهميديم همه اين عطر از فضاي باغ غيرقابل وصفي متصاعد است. دم باغ همه را پياده كردند. باز هيچ كس نمي دانست در داخل باغ چه خبر است. آنجا هم از همين جمعيت محدود، اكثر افراد را راه ندادند. فردي بود از بستگان بنده، هر چه اصرار كردم [كه به او اجازه ورود بدهند]، سه عيب از او گفتند _كه دقيقاً نقصهاي مهم معنوي اوست_ و فرمودند به جهت اين عيبها نمي تواند وارد شود. سپس افراد منتخب را گروه گروه وارد باغ ميكردند. بنده و حجة الاسلام اوسطي و حجة الاسلام حاج شيخ محمود عبداللهي و مرحوم معصومي را با هم وارد باغ كردند. بعد از ورود فهميديم كه مولايمان مولي الكونين حضرت بقية الله_ ارواحنا فداه_ داخل باغ هستند. حضرت در خيمه اي وسط باغ بودند. به محضر مقدس شان رفتيم، شيريني و عظمت محضر قابل وصف نيست. بنده ناگهان به يادم افتاد كه اين بهترين فرصت است كه با كسب نظر مستقيم از حضرت [در باره ماندنم در كرمانشاه] تصميم بگيرم. پس از سؤال بنده، حضرت_روحي فداه_ آنچنان روي در هم كشيدند كه هنوز پس از سالها تلخي آن در ذائقه بنده مانده است و فرمودند: «دل من از دست روحانيون خون است كه يا در قم و حوزههاي مشابه آن به بهانههاي مختلف ميمانند يا به جاهاي خوش آب و هوا و همراه با اقبال مردم ميروند. پس اين گونه مناطق را_كه بسيارند_ چه كساني تأمين نياز كنند!؟»
🔖پاورقی:
۱.حجة الاسلام موسوي نمايندۀ سابق ولي فقيه در كردستان بودند. ايشان در سفري كه اين جانب به كردستان داشتم، اين خاطره و چند خاطرۀ ديگر _ كه در فصلهاي بعدي بيان خواهد شد_را برايم تعريف كردند. سپس بنا بر تقاضاي من آنها را به صورت كتبي در اختيارم گذاشتند.
۲.آیات ۱۵-۱۶ انفال. در اين آيات پشت كردن به جبهۀ جنگ موجب خشم الهي و گرفتار شدن به عذاب جهنم دانسته شده
📚خاطره های آموزنده،ری شهری،ص۷۰