🍁تفسیر آیه5⃣ سوره #الزالزال در تفسیرالمیزان
🔰يومئذ يصدر الناس اشتاتا ليروا اعمالهم5⃣
🔸كلمه #صدور كه فعل #يصدر از آن مشتق شده به معناى برگشتن شتر از لب آب بعد از رفتنش بدانجا است. و كلمه #اشتات مانند كلمه #شتى جمع شتيت است، كه به معناى متفرق است. و آيه شريفه جواب دوم است براى كلمه #اذا، بعد از جواب اول يعنى آيه (يومئذ تحدث اخبارها).
🔸و مراد از (صادر شدن مردم در قيامت با حالت تفرقه )، برگشتن آنان از موقف حساب به سوى منزلهاشان كه يا بهشت است و يا آتش مى باشد، در آن روز اهل سعادت و رستگارى از اهل شقاوت و هلاكت متمايز مى شوند، تا اعمال خود را ببينند، جزاى اعمالشان را نشانشان دهند، آن هم نه از دور، بلكه داخل در آن جزايشان كنند، و يا به اينكه خود اعمالشان را بنابر تجسم اعمال به ايشان نشان دهند.
🔸و بعضى از مفسرين گفته اند:
مراد از صدور مردم، بيرون شدنشان از قبور به سوى موقف حساب است، و منظور از متفرق بودنشان، متمايز بودن آنان از نظر سيما است، بعضى با روى سفيد، و برخى با روى سياه بيرون مى آيند، بعضى با حالت امنيت، برخى با حالت فزع، و همچنين تمايرهاى ديگر كه از جزاى اعمالشان و نتيجه حسابشان خبر مى دهد، و تعبير از آگهى از جزا با واژه رويت، و تعبير از اعلام به نتيجه حساب با واژه #ارائه نظير تعبيرى است كه در آيه (يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضرا و ما عملت من سوء)، ولى وجه اول هم به ذهن نزديك تر و هم روشن تر است.
🔸بيان عدم منافات بين آيه:
(فمن يعمل مثقال ذرة) با آياتى كه بر حبط اعمال، تبديل و تكفير سيئات و انتقال حسنات و سيئات دلالت دارند
_________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیات 6⃣ و 7⃣ سوره #الزالزال در تفسیرالمیزان
🔰فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره6⃣
🔰و من يعمل مثقال ذره شرا يره7⃣
🔸كلمه #مثقال به معناى هر وسيله اى است كه با آن وزنها را مى سنجند، و كلمه #ذره به معناى آن دانه هاى ريز غبار است، كه در شعاع آفتاب ديده مى شود، البته اين كلمه به معناى مورچه هاى ريز نيز مى آيد.
🔸آيه مورد بحث به دليل اينكه حرف #فاء بر سر دارد تفريع و نتيجه گيرى از آيه قبلى است، كه سخن از ارائه اعمال بندگان داشت، و همان بيان را تأكيد نموده مى فهماند كه از كليت ارائه اعمال هيچ عملى نه خير و نه شر نه كوچك و نه بزرگ حتى به سنگينى ذره استثناء نمى شود و نيز حال هر يك از صاحبان عمل خير و عمل شررا در يك جمله مستقل بيان نموده، جمله را به عنوان يك ضابطه و قاعده كلى كه مورد هيچ خصوصيتى ندارد) ذكر مى فرمايد.
🔰بيان عدم منافات
🔸در اينجا اين سؤال به ذهن مى رسد كه در آيات شريفه قرآن آياتى هست كه با اين ضابطه كلى سازگار نيست، از آن جمله آياتى كه دلالت دارد بر حبط و بى نتيجه شدن اعمال خير به خاطر پاره اى عوامل، و آياتى كه دلالت دارد بر انتقال اعمال خير و شر اشخاص به ديگران، مانند انتقال حسنات قاتل به مقتول، و گناهان مقتول به قاتل، و آياتى كه دلالت دارد بر اينكه در بعضى توبه كاران گناه مبدل به ثواب مى شود، و آياتى ديگر كه در بحث از اعمال در جلد دوم اين كتاب و نيز در تفسير آيه (ليميز اللّه الخبيث من الطيب) گذشت.
🔸جواب از اين سؤال اين است كه آيات مذكور حاكم بر اين دو آيه است، و بين دليل حاكم و محكوم منافاتى نيست، مثلا آياتى كه دلالت دارد بر حبط اعمال، شخص صاحب عمل خير را از مصاديق كسانى مى كند كه عمل خير ندارند، و چنين كسى عمل خير ندارد تا به حكم آيه مورد بحث آن را ببيند، و همچنين قاتلى كه نگذاشت مقتول زنده بماند و عمل خير انجام دهد، اعمال خيرش را به مقتول مى دهند، و خودش عمل خيرى ندارد تا آن را ببيند، و توبه كارى كه گناهش مبدل به حسنه مى شود، براى اين است كه گناه موافق ميل او نبوده، عواملى خارجى باعث گناهكارى او شدند، و آن عوامل كار خير، موافق طبعشان نيست، ولى چون مى خواستند در بين مردم نيكوكار و موحد باشند، و بلكه رئيس و رهبر آنان باشند، لذا با زبان شكار حرف زدند، پس خوبيهاشان از خودشان نيست، لذا در قيامت بديهاى توبه كاران را به آن عوامل مى دهند، و خوبيهاى آن عوامل را به توبه كاران، در نتيجه توبه كاران گناهى ندارند تا به حكم آيه مورد بحث در قيامت آن را ببينند، و نيز عوامل شر، كار خيرى ندارند، تا به حكم آيه مورد بحث آن را ببينند - دقت فرماييد.
_________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
بسم الله الرحمن الرحیم
نماز
و روزه استیجاری شما در این کانال پذیرفته میشود
آدرس کانال
@samad1100
بحث روایتی سوره #الزالزال در تفسیرالمیزان
🔸در الدر المنثور است كه ابن مردويه و بيهقى - در كتاب شعب الايمان - از انس بن مالك روايت كرده اند كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود:
زمين در روز قيامت به تمامى اعمالى كه در پشتش انجام شده خبر مى دهد، آنگاه اين آيه را تلاوت كرد: (اذا زلزلت الارض زلزالها) تا رسيد به آيه (يومئذ تحدث اخبارها) و آنگاه فرمود هيچ مى دانيد اخبارش چيست؟ جبرئيل نزد من آمد و گفت: خبر زمين كه زمين روز قيامت بدان گواهى مى دهد، همه اعمالى است كه بر پشتش انجام شده.
🔸مؤلف: نظير اين روايت را از ابو هريره نيز نقل كرده.
🔸و نيز در همان كتاب است كه حسين بن سفيان در كتاب مسندش و ابو نعيم در كتاب حليه اش از شداد بن اوس روايت كرده اند كه گفت:
من از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) شنيدم مى فرمود: ايها الناس دنيا متاعى است حاضر كه هم نيكان از آن مى خورند و هم فاجران، و بدرستى آخرت وعده اى است صادق، كه سلطانى قادر در آن حكومت مى كند، حق را محقق و باطل را باطل مى سازد.
🔸ايها الناس سعى كنيد از طالبان آخرت باشيد، و از طالبان دنيا نباشيد، فرزند آخرت باشيد، نه فرزند دنيا، چون هر مادرى فرزندش به دنبالش مى رود. (حاصل منظور آن جناب اين است كه خواهان آخرت باشيد نه دنيا، براى اينكه علاقه به دنيا قهرا شما را به سوى ماديت و آلودگى هاى آن مى كشد)، آنگاه فرمود: هر عملى كه مى كنيد در حالى انجام دهيد كه از خدا خائف و بر حذر باشيد، و بدانيد كه روزى شما را بر اعمالتان عرضه مى دارند، و شما خواه و ناخواه خدا را ملاقات خواهيد كرد، پس هر كس هموزن ذره اى عمل خير كرده باشد، آن را خواهد ديد، و هر كس هموزن ذره اى عمل زشت كرده باشد آن را خواهد ديد.
🔸و در تفسير قمى در ذيل آيه (و اخرجت الارض اثقالها) آمده كه منظور از اثقال زمين، انسانهايند. و در ذيل جمله (و قال الانسان مالها) آمده كه اين انسان، امير المومنين (عليه السلام) است. و در ذيل آيه (يومئذ تحدث اخبارها... اشتاتا) آمده كه مردم از جهت ايمان و كفر و نفاق متفرق و اشتات مى آيند، بعضى مومنند و برخى كافر و جمعى منافق. و در ذيل جمله (ليروا اعمالهم ) آمده كه هر كس بالاى سر اعمال خود مى ايستد، و اعمال خود را اينطور فاش و هويدا مى بيند.
🔸و نيز در آن كتاب در روايت ابى الجارود از امام باقر (عليه السلام) آمده كه در ذيل آيه (فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره )، فرمود: اگر از اهل آتش باشد، و در دنيا مثقال ذره اى عمل خير كرده باشد، اگر براى غير انجام داده باشد، همان عمل خيرش هم مايه حسرتش مى شود، و در ذيل جمله (و من يعمل مثقال ذره شرا يره )، فرمود: اگر از اهل بهشت باشد در روز قيامت آن شر را مى بيند و سپس خداى تعالى او را مى آمرزد
______________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
ترجمه آیات سوره #البینه از تفسیر شریف المیزان
✅به نام اللّه رحمان و رحيم.
🔸به هيچ وجه كفار، چه مشركين و چه اهل كتاب رها نخواهند شد تا آنكه حجت نبوت خاتم الانبياء (صلوات اللّه عليه ) و حقيقت دعوتش و قرآنش بر آنان تمام شود1⃣
🔸رسولى از ناحيه خدا كه صحيفه هايى منزه از باطل را بر آنان تلاوت كند2⃣
🔸صحيفه هايى كه در آنها كتابهايى گرانبها هست3⃣
🔸و اگر اهل كتاب دعوت او را نپذيرفتند و از مسلمانان جدا و متفرق گشتند بارى بعد از تماميت حجت عليه شان جدا شدند4⃣
🔸با اينكه رسالت اين رسول جز اين نبود كه به مشركين و اهل كتاب بفهماند از طرف خدا مامورند اللّه تعالى را به عنوان يگانه معبود خالصانه بپرستند و چيزى را شريك او نسازند و نماز را بپا داشته زكات را بدهند و دين قيم هم همين است5⃣
🔸از اهل كتاب و مشركين، آنها كه كافر شدند در آتش جهنم خواهند بود آن هم براى هميشه و ايشان بدترين خلق خدايند6⃣
🔸و كسانى كه ايمان آورده اعمال صالح كردند ايشان بهترين خلق خدايند7⃣
🔸جز ايشان نزد پروردگارشان عبارت است از بهشت هاى عدن كه نهرها در زير درختانش روان است و ايشان تا ابد در آنند در حالى كه خدا از ايشان راضى و ايشان هم از خدا راضى باشند اين سرنوشت كسى است كه از پروردگارش بترسد8⃣
____________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
بيان آيات سوره #البینه از تفسیر شریف المیزان
🔸اين سوره رسالت محمد بن عبد اللّه خاتم النبيين (صلوات اللّه عليه) را براى عوام از اهل كتاب و مشركين #مسجل مى كند، و به عبارتى ساده تر براى عموم اهل ملت و غير اهل ملت و باز ساده تر بگويم:
براى عموم بشر تسجيل مى كند، و مى فهماند كه آن جناب از ناحيه خدا به سوى عموم بشر گسيل شده، و اين عموميت رسالت آن جناب مقتضاى سنت الهى، يعنى سنت هدايت است، همان سنتى كه آيات زير بر آن اشاره دارد، و مى فرمايد:
(انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا)، (و ان من امه الا خلافيها نذير) و به بيانى كه ان شاء اللّه به زودى مى آيد بر عموميت دعوت آن جناب استدلال كرده، به اينكه دعوت آن حضرت متضمن صلاح مجتمع انسانى است، عقايد و اعمال افراد و جوامع را صالح مى سازد، و اين سوره هم با نزول در مكه مى سازد و هم نزول در مدينه، هر چند كه از نظر سياق به مدنى بودن شبيه تر است
____________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیه1⃣ سوره #البینه در تفسیرالمیزان
🌺لم يكن الّذين كفروا من اهل الكتاب...1⃣
كه گفته شده از مشكل ترين آيات قرآنى است
🔸لم يكن الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين منفكين حتى تاتيهم البينه
🔸آيات اين سوره در سياقى است كه به قيام حجت عليه كافران به دعوت اسلامى اشاره مى كند، چه از اهل كتاب و چه مشركين، و نيز عليه عده اى از اهل كتاب كه بعد از آمدن حجت به خاطر اختلافهاى ناشى از منيت حجت خدا را رها كردند.
🔸و با در نظر داشتن اين سياق از ظاهر آيات بر مى آيد كه منظور اشاره به اين معنا است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از مصاديق حجت بينه اى است كه عليه مردم قيام شده، و سنت الهى كه در بندگان جارى است اقتضا كرده اين حجت قائم گشته، و اين رسول مبعوث شود، چون سنت جارى خدا ايجاب مى كرد بينه و حجت روشنگرش به سوى اين طوايف نيز بيايد، همانطور كه به طوايف و اقوام گذشته قبل از اختلافشان همين اقتضا را كرد و بر ايشان حجت فرستاد، چيزى كه هست خودشان از آن حجت استفاده نكردند، و با يكديگر اختلاف راه انداختند.
🔸بنابراين، مراد از جمله (الذين كفروا) در آيه شريفه، همه كافران از دعوت اسلامى است، چه از اهل كتاب و چه مشركين، و كلمه (من ) در جمله (من اهل الكتاب) تبعيض را مى رساند، نه تبيين را، و كلمه (و المشركين) عطف است بر كلمه (اهل الكتاب)، و مراد از (مشركين )، غير اهل كتاب است حال چه بت پرست باشند، و چه اصناف ديگر مشركين.
🔸و كلمه (منفكين) از ماده انفكاك است، كه به معناى جدايى دو چيز است كه به شدت به هم متصل بوده اند، و مراد از آن - به طورى كه از جمله (حتى تاتيهم البينه) استفاده مى شود - جدا شدن از مقتضاى سنت هدايت و بيان است، گويا سنت الهى دست بردار از آنان نبوده، تا حجت و بينه بيايد، همينكه آمد آن وقت رهاشان مى كند، و به حال خودشان واگذار مى كند، همچنان كه در جاى ديگر به اين معنا اشاره نموده مى فرمايد: (و ما كان اللّه ليضل قوما بعد اذ هديهم حتى يبين لهم ما يتقون ).
🔸(حتى تاتيهم البينه) - اين جمله به همان معناى ظاهريش معناى مى شود، يعنى منظور از كلمه (تاتيهم) كه صيغه مضارع است همان آينده است ، و كلمه (بينه) به معناى دليل روشن است. و معناى آيه شريفه اين است كه : خداى تعالى كسانى را كه به رسالت و يا دعوت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كافر شدند، و يا به قرآن كفر ورزيدند، رها نخواهد كرد، تا آنكه بينه و دليل روشن كه همان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است براى آنان بيايد، (و ساده تر آنكه خداى تعالى دست از هدايت اين كفار بر نمى دارد تا زمانى كه حجت بر آنان تمام شود، و
🔸خودشان يقين كنند كه محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) رسول خدا است، و راست مى گويد، و لجاج و عناد وادار به كفرشان ساخته).
🔸و اما مفسرين در تفسير آيه و معانى كلمات آن اختلافى عجيب به راه انداخته اند، به طورى كه بعضى از آنان - آنطور كه مى گويند - گفته اند: اين آيه از مشكل ترين آيات قرآن است، هم از نظر نظم و هم از نظر تفسير.
🔸ولى معنايى كه ما براى آيه كرديم با سياق آيات سوره سازگار است، و هيچ تناقضى بين مفردات و جمله هاى آن رخ نمى دهد، و از خوانندگان هر كس بخواهد به طور مفصل به آن قيل و قالها واقف شود بايد به تفاسير مطول مراجعه كند.
__
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیه 2⃣ و 3⃣ سوره #البینه در تفسیرالمیزان
🌺رسول من اللّه يتلوا صحفا مطهره2⃣
🌺فيها كتب قيمه3⃣
🔸اين آيه بيانگر معناى بينه است، مى فرمايد: منظور از بينه، محمد رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است و اين معنا به طور قطع از سياق استفاده مى شود.
🔸و كلمه (صحف) جمع صحيفه است، كه به معناى هر چيزى است كه در آن مى نويسند (از قبيل كاغذ، و لوح هاى سنگى و فلزى و امثال آن) و منظور در اينجا اجزايى است كه از قرآن كريم نازل شده بود، و در كلام خداى تعالى اطلاق صحف بر اجزاى كتابهاى آسمانى، و از آن جمله خود قرآن كريم مكرر آمده، از آن جمله فرموده: (فى صحف مكرمه مرفوعه مطهره بايدى سفره كرام برره ).
🔸و مراد از اينكه فرموده: (مى خواند صحفى مطهره را) اين است كه اجزاى قرآن از لوث باطل پاك است، و شيطان در آن دست نينداخته، و اين معنا نيز در قرآن كريم مكرر آمده كه خداى تعالى قرآن را از مداخله شيطانها حفظ مى كند، از آن جمله فرموده: (لا يمسه الا المطهرون ).
🔸موارد استعمال واژه (كتاب) و مراد از اينكه فرمود درصحف مطهّره اى كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) تلاوت مى كند (كتب قيمة) هست
🔸و در جمله (فيها كتب قيمه ) منظور از (كتب ) كه جمع كتاب است جرم كتاب نيست، بلكه منظور مكتوب و مطالبى است كه در كتاب نوشته شده، و كلمه (كتاب )، هم بر كاغذ و لوحهاى مختلف اطلاق مى شود و هم بر كلمات و الفاظ نوشته شده اى كه نقوش حك شده و يا با قلم سياه شده، از آن الفاظ حكايت مى كند، و چه بسا بر معانى آن الفاظ هم اطلاق شود، به اين اعتبار كه آن معانى به وسيله الفاظ حكايت شده، و نيز بر حكم حاكم و قضاى رانده شده نيز اطلاق مى گردد، مثلا مى گويند: (كتب عليه كذا بر فلانى چنين نوشتند يعنى حكم كردند كه بايد چنين و چنان كند، در قرآن هم آمده كه : (كتب عليكم الصيام )، و نيز فرموده : (كتب عليكم القتال )، و ظاهرا مراد از كتبى كه در صحف است همين معناى آخر باشد، يعنى احكام و قضايايى الهى باشد، كه در مورد اعتقادات و اعمال صادر شده است، دليلش توصيف كتاب است به صفت (قيمه )، چون كلمه (قيمه ) از قيام كردن به امر خيرى، و حفظ و مراعات مصلحت آن، و ضمانت سعادت آن است، همچنان كه در قرآن كريم در مورد دين استعمال شده، آنجا كه فرموده : (امر الا تعبدوا الا اياه ذلك الدين القيم )، يعنى دينى كه خدا آن را حفظ مى كند، و بقايش را ضمانت كرده است، و معلوم است كه صحف آسمانى قيم اند، چون امر مجتمع انسانى را بپا مى دارند، و با دستورات و احكام و قضايايى كه متعلق به عقايد و اعمال است مصالح بشر را حفظ مى كنند.
🔸پس معناى آيه مورد بحث اين مى شود كه آن حجت و بينه روشنى كه از ناحيه خداى تعالى براى آنان آمده، عبارت است از رسولى از ناحيه خدا، كه براى مردم صحف آسمانى پاك را مى خواند، پاك از پليدى باطل، صحفى كه در آن احكام و قضايايى است قائم به امر مجتمع انسانى، و اداره كننده آن به بهترين وجه، و حافظ مصالح آن.
_______________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیه4⃣ سوره #البینه در تفسیرالمیزان
🌺و ما تفرق الذين اوتوا الكتاب الا من بعد ما جاءتهم البينه4⃣
🔸آيه اول سوره كه مى فرمود:
(ما دست بردار از كفار اهل كتاب و مشركين نيستيم تا حجت بر آنان تمام شود)، به كفرشان به نبوت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و كتاب او، كه متضمن دعوت حق او است اشاره مى كرد، و آيه مورد بحث به اختلافى كه قبل از دعوت اسلامى داشتند اشاره مى كند، و در قرآن كريم در چند جا به اين اختلاف اشاره شده، از آن جمله مى فرمايد: (و ما اختلف الذين اوتوا الكتاب الا من بعد ما جاءهم العلم بغيا بينهم )، و از اين قبيل آياتى ديگر.
🔸و منظور از آمدن بينه براى كفار همان بيانات كتب انبياى گذشته اى است كه در كتبشان آمده بود، و يا كلام انبياى آنان در توضيح و تفسير بيان الهى است، همچنان كه در آيه زير بينه را به همين دو قسم بيان تفسير نموده، مى فرمايد:
(و لما جاء عيسى بالبينات قال قد جئتكم بالحكمه و لابين لكم بعض الذى تختلفون فيه فاتقوا اللّه و اطيعون ان اللّه هو ربى و ربكم فاعبدوه هذا صراط مستقيم فاختلف الاحزاب من بينهم ).
🔸بيان اينكه كتب آسمانى براى عموم بشر آورده شده و آيه (و ما تفرق الذين اوتوا الكتاب...) حكايت حال مشركين نيز هست
🔸در اينجا ممكن است اين سؤال پيش آيد كه:
چرا در آيه مورد بحث متعرض اختلاف اهل كتاب در مذاهب خود شد، ولى اختلاف و تفرقه مشركين و اعراضشان از دين توحيد و انكارشان مساله رسالت را متعرض نگرديد؟
🔸در پاسخ مى گوييم:
بعيد نيست جمله (و ما تفرق الذين اوتوا الكتاب)، شامل مشركين هم بشود، چون در آيه مورد بحث مى توانست بفرمايد: (و ما تفرق اهل الكتاب الا من بعد...)، ولى به جاى جمله (اهل الكتاب) جمله (الذين اوتوا الكتاب ) را آورد، و تفاوت بين اين دو تعبير بر كسى پوشيده نيست، چون تعبير اهل كتاب در عرف قرآن تنها شامل يهود و نصارى و صابئان و مجوسيان، و يا تنها يهود و نصارى مى شود. ولى تعبير دوم يعنى (آنانكه كتاب برايشان نازل شده )، شامل مشركين هم مى شود، چون كتاب خدا براى عموم بشر نازل شده، و در قرآن كريم تصريح فرموده به اينكه خداى تعالى در اولين روز تشكيل اجتماع بشرى، و بروز اختلافهاى حيوانى در بينشان كتاب براى آنان نازل كرد، يعنى شريعت و قانونى بر ايشان تشريع كرد تا در اختلافهايى كه در امور زندگى و حيوانيشان رخ مى دهد حكومت كند، ولى بشر بعد از آمدن شريعت هم آن اختلافهاى قبلى را در شريعت خدا سرايت دادند، با اينكه حق برايشان روشن شده و حجت بر آنان تمام گشته بود، پس به حكم اين آيات، عموم بشر مشمول كتب آسمانى بوده و هستند، چيزى كه هست در اثر اختلاف (ناشى از پيروى هواى نفس )، بشر چند طايفه شدند، بعضى ها به كلى فراموش كردند كه كتابى از ناحيه آفريدگارشان برايشان نازل شده، و بعضى ديگر اين معنا را از ياد نبردند و ليكن هواى نفس را در دين خدا رخنه داده، به دينى تحريف شده متدين شدند، طايفه اى ديگر دين خدا را بدون كم و كاست حفظ كرده، بدان متدين شدند، اينك يكى از آن آيات از نظر خواننده مى گذرد: (كان الناس امه واحده فبعث اللّه النبيين مبشرين و منذرين و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه و ما اختلف فيه الا الذين اوتوه من بعد ما جاءتهم البينات بغيا بينهم، كه تفسيرش گذشت.
🔸و در اين معنا است آيه اى ديگر كه مى فرمايد:
(تلك الرسل فضلنا بعضهم... و لو شاء اللّه ما اقتتل الذين من بعدهم من بعد ما جاءتهم البينات و لكن اختلفوا فمنهم من امن و منهم من كفر).
🔸و كوتاه سخن اينكه:
جمله (الذين اوتوا الكتاب) اعم از اهل كتاب است ، و بنابر اين، جمله (و ما تفرق الذين اوتوا الكتاب...) شامل مشركين مى شود، همانطور كه شامل اهل كتاب مى شود.
__
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیات5⃣ و 6⃣سوره #البینه در تفسیرالمیزان
✅و ما امروا الا ليعبدوا اللّه مخلصين له الدين حنفاء5⃣
🔸ضمير در جمله (امروا) به همان (الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين) بر مى گردد، مى فرمايد: رسالت رسول اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و (كتب قيمه) كه در صحف وحى است اين كفار از اهل كتاب و مشركين را امر نمى كند مگر به عبادت خداى تعالى، به قيد اخلاص در دين، پس بايد كه چيزى را شريك او نگيرند.
🔸كلمه (حنفاء) حال است از ضمير جمع در (ليعبدوا)، و اين كلمه جمع حنيف است، كه از ماده حنف است كه به معناى متمايل شدن و انحراف از دو حالت افراط و تفريط به سوى حالت اعتدال است، و خداى تعالى اسلام را بدين جهت دين حنيف خوانده كه خلق را دستور مى دهد به اينكه در تمامى امور حد وسط و حالت اعتدال را از دست ندهند، و از انحراف به سوى افراط و تفريط بپرهيزند.
🔸و جمله (و يقيموا الصلواه و يوتوا الزكوه ) از باب ذكر خاص بعد از عام ، و يا ذكر جزء بعد از كل است، كه در مواردى صورت مى گيرد، كه گوينده به آن فرد خاص عنايت بيشترى دارد، در اينجا نيز خداى تعالى بعد از ذكر كلى عبادت، نماز و زكات را ذكر كرد، چون اين دو عبادت از اركان اسلامند، يكى توجه عبودى خاصى است به درگاه خداى تعالى، و ديگرى انفاق مال است در راه رضاى او.
🔸بيان مفاد جمله (و ذلك دين القيمه)
◀️(و ذلك دين القيمه) - يعنى اين است دين كتب قيمه - مفسرين چنين معنا كرده اند. و مراد از (كتب قيمه) اگر همه كتابهاى آسمانى يعنى كتاب نوح و پايين تر از او از ساير انبيا (عليهم السلم) باشد، معناى جمله اين مى شود كه: اين دعوت محمدى كه بشر به پذيرفتن آن مامور شده، دينى است كه در همه كتابهاى قيم آسمانى مكلف بدان بودند، و دين نوظهورى نيست، چون دين خدا همواره يكى بوده، پس بناچار بايد به آن بگروند، براى اينكه قيم است.
🔸و اگر مراد از كتب قيمه، معارفى است كه رسول خدا از صحف مطهره براى آنان خوانده، معناى آيه چنين مى شود كه: مردم در دعوت اسلامى مامور نشده اند مگر به احكام و قضاهايى قيم، احكام و قضايايى كه مصالح جامعه انسانى را تاءمين مى كند، پس با در نظر گرفتن اين معنا بر مردم واجب است به اين دعوت ايمان آورده، و به اين دين متدين شوند.
🔸پس آيه شريفه به هر حال اشاره دارد به اينكه دين توحيد (كه قرآن كريم متضمن آن است، قرآنى كه مصدق كتب آسمانى قبل از خويش و به حكم آيه 48 از سوره مائده مهيمن و مافوق آنها است)، با دستوراتى كه به مجتمع بشرى مى دهد قائم به امر آنان و حافظ مصالح حياتشان است، همچنان كه آيه زير اين معنا را با وافى ترين بيان خاطرنشان ساخته، مى فرمايد: (فاقم وجهك للدين حنيفا فطرت اللّه التى فطر الناس عليها لا تبديل لخلق اللّه ذلك الدين القيم).
🔸و با اين آيه بيان عموميت رسالت رسول خدا و شمول و فراگيرى دعوت اسلامى عموم بشر را، تكميل مى شود، پس اينكه فرمود:
(لم يكن الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين.)، اشاره مى كند به اينكه از نظر سنت هدايت الهى، بر خداى تعالى است كه همه عالم را هدايت نموده، لازم است حجتش را بر هر كسى كه كافر شده و دعوت او را نپذيرفته تمام كند، چه كافر از اهل كتاب و چه از مشركين، گو اينكه در روز نزول آيه كفار از اهل كتاب و از مشركين بعضى از كفار بودند نه همه آنان ولى اين معنا را به طور قطع مى دانيم كه در تعلق دعوت فرقى ميان بعضى با بعض ديگر نيست، اگر در عصر نزول متعلق به بعضى شده، بايد كه متعلق به كل كفار هم بشود.
🔸و جمله (رسول من الله ) اشاره دارد به اينكه آن بينه عبارت است از محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و جمله (و ما تفرق...) اشاره دارد به اينكه تفرقه و كفرى كه در سابق نسبت به حق داشتند نيز بعد از آمدن بينه بوده.
🔸و جمله (و ما امروا الا ليعبدوا الله...) مى فهماند كه آنچه بدان دعوت شده اند، و مامور به آن گشته اند، دينى است قيم، كه مصالح اجتماع بشريشان را تاءمين مى كند، پس بر همه آنان لازم است به آن دين ايمان آورند و كفر نورزند.
بهترين مردم و بدترين مردم
✅ان الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين فى نار جهنم خالدين فيها اولئك هم شر البريه6⃣
🔸بعد از آنكه از اشاره به كفرشان به بينه اى كه به موجب سنت الهى برايشان آمده بود، فارغ شد، و نيز بعد از آنكه بيان كرد كه دين قيم به چه چيز دعوت مى كند، شروع كرد به انذار و تهديد كفار، و وعده به مومنين. و كلمه (بريه ) به معناى خلق است، مى فرمايد كسانى كه از اهل كتاب و مشركين به اين بينه كافر شدند، در آتش جهنم و به طور دائم خواهند بود، اين گونه افراد بدترين خلق خدايند (چون نعمت هدايت بالاترين نعمت هاى الهى است، و كفران آن بدترين كفرانها است)
_________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a