eitaa logo
تفسیر المیزان
9.7هزار دنبال‌کننده
183 عکس
39 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺تفسیر آیات4⃣1⃣ و 5⃣1⃣ و 6⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فانذرتكم نارا تلظى4⃣1⃣ 🔰 لا يصليها الا الاشقى5⃣1⃣ 🔰 الذى كذب و تولى6⃣1⃣ 🔸اين قسمت از آيات به خاطر اينكه حرف  در آغازش آمده نتيجه گيرى از مطالب گذشته است مى فرمايد: حال كه معلوم شد هدايت به عهده ما است، اينك من شما را از آتش جهنم انذار مى كنم، با اين بيان نكته التفاتى هم كه در جمله   بكار رفته روشن مى شود، قبلا يعنى در جمله  ان علينا للهدى هدايت را به خدا و كاركنان درگاهش نسبت داده، مى فرمود (بر ما است )، و در اين جمله انذار را تنها به خود نسبت داده مى فرمايد:  (من شما را انذار مى كنم ) خواسته به اين نكته اشاره كند كه هدايت، قضايى است حتمى، و به همين جهت منذر حقيقى خداى تعالى است، هر چند كه با زبان رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم انجام شود. و   به معناى زبانه كشيدن شعله آتش است، و مراد از (آتشى كه تلظى مى كند) آتش جهنم است، همچنان كه در جاى ديگر فرمود:  كلا انها لظى . 🔸بيان اينكه تكذيب كننده دعوت حقّ و روى گرداننده از آن  است و مراد از كلمه   مطلق هر كافرى است كه با تكذيب آيات خدا و اعراض از آن كافر شود، چون چنين كسى از هر شقى اى شقى تر است براى اينكه ساير بدبختها در زندگى دنياى خود بدبختند، يا در بدن خود مبتلا به بيمارى و يا نقص عضوند، و يا مالشان از بين مى رود، و يا به داغ فرزند خود مبتلا مى شوند، و اين بدبختى ها تمام شدنى است، ولى آن كسى كه كفر مى ورزد، در زندگى آخرتى بدبخت است، يعنى بدبختى است كه بدبختيش پايان ندارد، و منتهى به خلاصى و نجات نمى شود، و اميد رهايى در آن نيست. 🔸پس مراد از كلمه   هر كافرى است كه دعوت حق را تكذيب كند و از آن روى بگرداند، به دليل اينكه دنبال اين كلمه و در معرفى آن فرموده:  الذى كذب و تولى، و مؤيد آن اين است كه انذار را مطلق آورد و فرمود: همه شما را انذار مى كنم. و اما معناى تحت اللفظى كلمه  كه افعل التفضيل است، و تنها شامل كسى مى شود كه از تمامى شقى ها شقى تر است، با سياق آيه سازگار نيست. و اينكه مفاد آيه (لا يصليها الا الاشقى...) اينست كه فقط كافر اشقى خالد درجهنم است و مراد از (صلى نار) پيروى آن و ملازم آن بودن است، پس اين كلمه معناى خلود را افاده مى كند، و اين خلود در آتش قضايى است كه خداى تعالى در حق كافر رانده و فرموده: و الذين كفروا و كذبوا باياتنا اولئك اصحاب النارهم فيها خالدون. با اين بيان استفاده اى كه بعضى از مفسرين از آيه مورد بحث كرده دفع مى شود، او از آيه (لا يصليها الا الاشقى ) استفاده كرده كه به حكم اين آيه مؤمنين گنهكار و فاسق و فاجر داخل آتش دوزخ نمى شوند، براى اينكه اين آيه دخول در آتش را منحصر كرده در كسى كه كافر و اشقى باشد، وجه نادرستى اين سخن اين است كه: آيه شريفه تنها خلود در آتش را منحصر در كافر اشقى كرده، نه اصل دخول در آتش را. _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
اثر ماندگار علامه طباطبایی ره سوره https://eitaa.com/all_mizan/14 سوره https://eitaa.com/all_mizan/28 سوره https://eitaa.com/all_mizan/38 سوره https://eitaa.com/all_mizan/62 سوره https://eitaa.com/all_mizan/75 سوره https://eitaa.com/all_mizan/109 سوره https://eitaa.com/all_mizan/127 سوره https://eitaa.com/all_mizan/146 سوره https://eitaa.com/all_mizan/165 سوره https://eitaa.com/all_mizan/186 سوره https://eitaa.com/all_mizan/234 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/21 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/37 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/55 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/78 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/92 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/108 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/125 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/147 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/157 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/172 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/188 سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/211
🌺تفسیر آیات7⃣1⃣ ، 8⃣1⃣ ، 9⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و سيجنبها الاتقى7⃣1⃣ 🔰 الذى يوتى ماله يتزكى8⃣1⃣ 🔰و ما لاحد عنده من نعمه تجزى9⃣1⃣ 🔸كلمه  به معناى دور كردن است، و ضمير در  به آتش بر مى گردد، و معناى آيه اين است كه: به زودى كسى كه مصداق  باشد از آتش دور مى شود. متّقى ترين افراد كسى است كه در راه رضاى خدا ازمال حود انفاق مى كند و مراد از كلمه   هر كسى است كه از شخصى ديگر باتقواتر باشد، و بيش از او از مخاطر پروا كند، چون بعضى از مردم تنها اين مقدار با تقوا هستند كه از اتلاف نفوس و كشتن مردم پرهيز مى كنند، و بعضى هستند كه تنها از فساد اموال مى پرهيزند، و بعضى هستند كه چون از فقر مى ترسند، به همين جهت از انفاق مال در راه خدا خوددارى مى كنند، و همچنين بعضى هستند كه از خدا مى پرهيزند، و مال خود را در راه رضاى او انفاق مى كنند، و از همه اين چند طايفه باتقواتر آن كسى است كه از خدا پروا نموده مال خود را در راه او انفاق مى كند، و به عبارت ديگر كسى است كه از خسران آخرت مى پرهيزد، و به همين انگيزه مال خود را انفاق مى كند. 🔸پس مفضل عليه كلمه  كسى است كه با دادن مال از خدا نمى پرهيزد، هر چند كه از پاره اى مخاطر دنيوى پرهيز دارد، و يا ساير اعمال صالح را انجام داده، به اين مقدار از خداى تعالى پروا مى كند. 🔸پس آيه شريفه به حسب مدلولش عام است و اختصاص به طايفه اى ندارد، دليل بر اين معنا اين است كه كلمه  ) را با جمله (الذى يوتى ماله) توصيف كرده، و معلوم است كه اين توصيف امرى است عمومى، و همچنين توصيف هاى بعدى، و اين منافات ندارد با اينكه آيات و يا همه سوره به خاطر يك واقعه خاصى نازل شده باشد، همچنان كه در روايات اسباب نزول سبب خاصى برايش ذكر شده. 🔸و اما اطلاق مفضل عليه به طورى كه شامل همه مردم از صالح و طالح شود، و در نتيجه مفضل تنها شامل يك نفر گردد، و يا يك نفر در هر عصر بشود، و معنا چنين گردد كه از ميان همه مردم تنها آن يك نفرى داخل دوزخ نمى شود كه از همه باتقواتر است، و نيز در جمله قبلى معنا چنين شود كه داخل دوزخ نمى شود مگر تنها آن يك فردى كه در هر عصر از سايرين شقى تر باشد، توجيهى است كه به هيچ وجه سياق آيات اول سوره با آن مساعدت ندارد، و همچنين با انذار عمومى كه در جمله (فانذرتكم نارا تلظى) شده نمى سازد، چون معنا ندارد بگوييم: همه شما را انذار مى كنم از آتش دوزخى كه به جز يك نفر از شما در آن جاودانه نمى افتد، و تنها يك نفر از شما از آن نجات مى يابد. (الذى يوتى ماله يتزكى) - اين جمله صفت كلمه  است، مى فرمايد اتقى آن كسى است كه مال خود را مى دهد و انفاق مى كند، تا به اين وسيله مال خود را به نموى شايسته نمو دهد. (و ما لاحد عنده من نعمه تجزى ) - اين آيه مضمون آيه قبلى را تثبيت مى كند، مى فرمايد و كسى است كه كسى از او طلبى ندارد، و نعمتى نداده، تا به عنوان تلافى آن مال را كه وى انفاق كرده به او داده باشد، پس كسى كه مصداق اتقى است مال را براى رضاى خدا انفاق مى كند، مؤيد اين معنا جمله بعدى است كه مى فرمايد: (الا ابتغاء وجه ربه الاعلى ). _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔸تفسیر آیه0⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الا ابتغاء وجه ربه الاعلى0⃣2⃣ 🔸اين استثناء منقطع و به معناى ليكن است، و معناى آيه اين است كه: كسى طلبكار خدا نبوده، و خدا مالى را كه به او داده به عنوان اداى دين نداده، پس شخص انفاقگر مال خدا را در راه خدا انفاق مى كند تا رضاى پروردگار والاى خود را به دست آورد. و ما در سابق در معناى وجه اللّه تعالى و در معناى اسم اعلى بحث كرديم. _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔸تفسیر آیه 1⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و لسوف يرضى1⃣2⃣ 🔸يعنى و هر آينه او - همان مرد اتقى - به زودى با دريافت اجر جزيل و پاداش حسن و جميلى كه پروردگارش به او مى دهد خشنود مى گردد. در اين آيه خداى تعالى را با دو صفت   و  ستوده، تا اشاره كرده باشد به اينكه آنچه به عنوان جزا به او مى دهند كه بزرگترين جزا و گرانقدرترين است، به مقتضاى ربوبيت خداى تعالى و تناسب با بلندى مقام او است، (نه متناسب با عمل بنده ) و از اينجا وجه التفات در آيه قبلى روشن مى شود، در آيه  خداى تعالى متكلم بود، و در آيه قبلى غايب فرض شده، تا به دو وصف رب و اعلى متصف گردد. _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺بحث روايتى سوره از تفسير شریف المیزان 🛑قسمت اول ✅رواياتى درباره نزول آيات:  (فاما من اعطى و اتّقى...) در شأن (ابودحداح) و روايتى درباره اينكه هدايت كننده خدا است) 🔸در كافى به سند خود از محمد بن مسلم روايت كرده كه گفت: از امام باقر عليه السلام معناى آيه (و الليل اذا يغشى)، و آيه (و النجم اذا هوى ) و آيات نظائر اين دو را كه در آنها به حقايق تكوينى سوگند ياد شده پرسيدم و عرضه داشتم: آيا ما نيز مى توانيم مثلا به خورشيد و ستاره سوگند بخوريم ؟ 🔸فرمود: خداى تعالى مى تواند به هر يك از مخلوقاتش سوگند ياد كند، ولى بندگانش ‍نمى توانند به غير او سوگند بخورند. 🔸مؤلف: اين روايت را مرحوم صدوق هم به سند خود از على بن مهزيار از ابو جعفر دوم امام جواد عليه السلام نقل كرده. و در تفسير قمى در ذيل آيه (و الليل اذا يغشى) آمده كه امام درباره معنايش فرمود: سوگند به شب وقتى كه روز را مى پوشاند. 🔸و از حميرى نقل شده كه در قرب الاسناد از احمد بن محمد، از احمد بن محمد بن ابى نصر، از ابى الحسن رضا عليه السلام روايت كرده كه گفت: از آن جناب شنيدم در تفسير آيه (و الليل اذا يغشى) مى فرمود: مردى در حياط خانه مسلمانى درخت خرمايى داشت، و به همين بهانه باعث زحمت صاحب خانه مى شد، صاحب خانه نزد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) شكايت كرد، حضرت، صاحب درخت را خواست وقتى آمد فرمود: درخت خرمايت را به درخت خرمايى در بهشت مى فروشى؟ آن مرد گفت: نه و نفروخت مردى از انصار كه كنيه اش ابى دحداح بود از اين معامله خبردار شد نزد صاحب نخله رفت، و گفت درخت خرمايت را به حائط من بفروش، آن مرد پذيرفت ابو دحداح نزد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) شد و عرضه داشت: درخت خرماى فلانى را در مقابل حائطم خريدم، حضرت فرمود در مقابل حائطت يك درخت خرماى بهشتى خواهى داشت. در اينجا بود كه خداى تعالى بر پيامبرش اين آيه را نازل كرد:  (و ما خلق الزوجين الذكر و الانثى ان سعيكم لشتى فاما من اعطى) يعنى درخت خرما را بدهد (و اتقى و صدق بالحسنى ) يعنى وعده نخله اى كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داد (فسنيسره لليسرى... تردى ). مؤلف: اين روايت را قمى در تفسير خود بدون ذكر امام نقل كرده، و كلمه  تفسيرى است كه امام براى جمله (الذكر و الانثى ) كرده. 🔸و نيز در تفسير قمى در ذيل آيه (و سيجنبها الاتقى) آمده كه امام فرمود: اين اتقى ابو دحداح بوده. مؤلف: اين رواياتى بود كه از طرق شيعه در تفسير اين آيات وارد شده. 🛑ادامه⏬
✅قسمت دوم⏬ 🔸طبرسى رحمة اللّه عليه در مجمع البيان قصه را از واحدى نقل كرده كه او به سند خود از عكرمه از ابن عباس آورده، و در آن آمده كه مردى انصارى وارد معامله آن درخت خرما شد و با صاحبش صحبت كرد، و در آخر آن را به چهل درخت خريد، و به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بخشيد، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) هم آن را به صاحب خانه بخشيد، و سپس طبرسى از عطاء روايت كرده كه گفت: نام خريدار درخت ابو دحداح بود. 🔸و سيوطى در الدر المنثور قصه را از ابن ابى حاتم از ابن عباس نقل كرده و بعد آن را تضعيف نموده. 🔸كلام فخر رازى در شأن نزول سوره ليل و نقد و برسى آن از سوى ديگر از طرق اهل سنت رواياتى آمده كه اين سوره درباره ابوبكر نازل شده، فخر رازى در تفسير كبيرش گفته: همه مفسرين اجماع دارند بر اينكه مراد از آن يعنى از كلمه اتقى ابوبكر است، ولى بايد دانست كه شيعه به تماميشان منكر اين روايتند و مى گويند اين سوره درباره على بن ابى طالب نازل شده، به دليل اينكه قرآن در جاى ديگر نيز به دادن زكاتش ستوده، فرموده: يوتون الزكوه و هم راكعون  پس آيه (الا تقى الذى يوتى ماله يتزكى ) هم اشاره به مضمون همان آيه دارد، و آنگاه كلمه  را به معناى افضل خلق در تقوى، و يا به عبارت ديگر باتقواترين خلق گرفته اند، كه اشكال آن گذشت. و اما اينكه به شيعه نسبت داده شده كه همگى روايت بالا را منكر شده اند، و روايت ابى دحداح را پذيرفته اند دليل مورد اعتمادشان صحيح حميرى گذشته، و روايات ديگرى است كه همان مفاد را مى رساند. 🔸بله در يك روايت ضعيف از برقى، از اسماعيل بن مهران، از ايمن بن محرز، از ابى بصير، از امام صادق عليه السلام آمده كه در تفسير آيه (و سيجنبها الاتقى ) فرمود: اما اين آيه مربوط است به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم، و هر كه او را پيروى كند، و اما آيه (الذى يوتى ماله يتزكى )، در خصوص امير المؤمنين عليه السلام است چون درباره همان جناب است كه در جاى ديگر فرموده: (و يوتون الزكوه و هم راكعون ) و اما آيه (و ما لا حد عنده من نعمه تجزى ) راجع به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است كه احدى به او نعمتى نداده تا جزاى آن را از او طلبكار باشد بلكه نعمت آن جناب است كه بر تمامى خلايق جارى است، صلوات اللّه عليه. 🔸و اين روايت به خاطر اينكه يكى از راويانش يعنى ايمن بن محرز شناخته شده نيست ضعيف و غير قابل اعتماد است. علاوه بر اين، مضمون آن جنبه تطبيق عمومات بر مصاديق را دارد، و جنبه تفسيرى ندارد، و يكى از ادله واضح آن اين است كه موصوف يعنى كلمه را بر رسول خدا تطبيق كرده، و صفت آن را كه آيه (الذى يوتى ماله...) است، بر امير المومنين، و دوباره آيه بعدى را بر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم تطبيق نموده، و اگر اين روايت درست باشد نظم كلام بكلى بهم مى خورد، البته اين در صورتى است كه كلمه  در آيه (و الذى يوتى...) در روايت اضافه شده باشد، (همچنانكه مى بينيم در قرآن واو ندارد) و اما اگر فرض كنيم كه جزو آيه بوده، روايت از نظر تحريف مردود است، چون جزو روايات تحريف شمرده مى شود، كه همه مردودند. و از حميرى حكايت شده كه از احمد بن محمد، از احمد بن محمد ابن ابى نصر، از ابى الحسن رضا عليه السلام روايت كرده كه راوى گفت: از آن جناب از معناى آيه (ان علينا للهدى ) پرسيدم، فرمود: آرى خدا است هر كه را بخواهد هدايت و هر كه را بخواهد گمراه مى كند. عرضه داشتم: خدا امورت را اصلاح كند، جمعى از ياران ما پنداشته اند كه معرفت اكتسابى است، هر كس فكر خود را درست بكار بيندازد به معرفت مى رسد. امام اين سخن را نادرست دانست و فرمود: اينها اگر درست مى گويند چرا اين خير را براى خود كسب نمى كنند؟ نه، چنين نيست كه هر كس بخواهد و به هر مقدار كه بخواهد بتواند معرفت كسب كند، هيچ احدى از مردم را نمى بينى مگر آنكه از جهاتى از بعضى ديگر بهتر است، و آن بعض از جهاتى ديگر از او بهترند، نمونه اش بنى هاشمند كه موضعشان موضعى است كه مى دانى، قرابتشان با رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم به حدى است كه مى دانى، و همه مى دانيم كه آنان سزاوارترند به خلافت از شما، مع ذلك از آن محرومند، گمان مى كنى آل محمد عليهم السلم به فكر خود نبودند؟ و آيا مى توانى بگويى كه شما راه و رسم زندگى را مى دانيد و ايشان نمى دانند؟ آنگاه فرمود: ابو جعفر عليه السلام مى فرمود: اگر براى همه مردم مقدور بود همه ما را دوست مى داشتند. 🛑ادامه🔰
✅بحث روایتی قسمت سوم3⃣ 🔸مؤلف: اما هدايت - كه در اينجا منظور از آن رساندن به هدف است - تنها كار خداى است، براى اينكه اين هدايت از شوون ربوبيت است. و اما گمراه كردن، منظور از آن گمراهى به عنوان مجازات است، نه گمراه كردن ابتدايى، كه چنين اضلالى به خداى تعالى نسبت داده نمى شود، پس هر جا اضلال به جناب او منسوب مى شود در حقيقت معنايش امساك از نازل كردن رحمت و هدايت نكردن است، نه گمراه كردن، و چون هدايت كار او است امساك از آن هم منسوب به او است. _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
تفسیر المیزان
ترجمه آيات سوره #اللیل از تفسير شریف المیزان 🌺به نام خداى رحمان و رحيم 🔸سوگند به شب وقتى كه روى ر
پایان تفسیر سوره از تفسير شریف المیزان ۲۲سوره از آخر قرآن تفسیرش در کانال بارگزاری شده است ✅ان شاءالله ادامه دارد۰۰۰۰۰۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ترجمه آيات سوره از تفسير شریف المیزان 🌺بنام خداى رحمان و رحيم🌺 🔸سوگند به خورشيد و گسترش نور آن1⃣ 🔸سوگند به ماه وقتى كه دنبال خورشيد مى رود2⃣ 🔸و به روز سوگند وقتى كه همه جا را روشن مى سازد3⃣ 🔸و به شب سوگند وقتى كه روى روز را مى پوشاند4⃣ 🔸و سوگند به آسمان و كسى كه آن را بنا كرده5⃣ 🔸و سوگند به زمين و آنكه آن را بگسترد6⃣ 🔸و سوگند به جان آدمى و آن كس كه آن را با چنان نظام كامل بيافريد7⃣ 🔸و در اثر داشتن چنان نظامى خير و شر آن را به آن الهام كرد8⃣ 🔸(سوگند به اين آيات ) كه هر كس جان خود را از گناه پاك سازد رستگار مى شود9⃣ 🔸و هر كس آلوده اش سازد زيانكار خواهد گشت🔟 🔸طايفه ثمود از غرور و سركشى دعوت پيامبر خود صالح را تكذيب كردند1⃣1⃣ 🔸هنگامى كه شقى ترين آنها برانگيخته شد2⃣1⃣ 🔸و رسول خدا (صالح ) گفت: اين ناقه آيت خداست از خدا بترسيد و آن را سيراب كنيد3⃣1⃣ 🔸آن قوم رسول را تكذيب و ناقه را پى كردند4⃣1⃣ 🔸خدا هم آنان را به كيفر ظلم و گناهشان هلاك ساخت و شهرشان را با خاك يكسان نمود5⃣1⃣ 🔸و از عاقبت هلاكتشان پروايى نكرد6⃣1⃣ _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
✅تفسیر آیه سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بيان آيات 🔸حاصل مضمون اين سوره اين است كه: انسان - كه با الهام خدايى تقوا را از فجور و كار نيك را از كار زشت تميز مى دهد -،اگر بخواهد رستگار شود بايد باطن خود را تزكيه كند، و آن را با پرورشى صالح بپروراند و رشد دهد، با تقوا بيارايد، و از زشتى ها پاك كند، و گر نه از سعادت و رستگارى محروم مى ماند، هر قدر بيشتر آلوده اش كند، و كمتر بيارايد محروميتش بيشتر مى شود، و آنگاه به عنوان شاهد داستان ثمود را ذكر مى كند كه به جرم اينكه پيامبرشان حضرت صالح را تكذيب كرده، ناقه اى را كه مأمور به حمايت از آن بودند بكشتند، به استيصال و انقراض مبتلا شدند، و با نقل اين داستان به اهل مكه تعريض و توبيخ مى كند، و سوره مورد بحث به شهادت زمينه اى كه دارد در مكه نازل شده. _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a