📝 نامه جالب علامه طباطبایی به دکتر نصر و سه طرح فرهنگی پیشنهادی
خدمت جناب آقای دکتر سید حسین نصر، استاد محترم دانشگاه
محترماً به عرض عالی می رساند، نامۀ گرامی زیارت و از مساعی جمیلۀ آن جناب سپاسگزار و عافیت و موفقیتتان را از درگاه حق – عز اسمه – مسئلت مینمایم.
▫️چنانکه مرقوم فرموده بودید، بهتر است در خصوص انتشار خارجی کتاب (شیعه) منتظر نتیجه عملیات آقای دکتر کربن بوده باشیم. و در صورت عدم موفقیت به نشر ترجمۀ انگلیسی، نقشۀ دیگری نیز به نظر میرسد و آن این است که اگر ترجمهای تا حدی تلخص، دم دست بوده باشد، ممکن است در چاپ دوم با اصل فارسی یک جا چاپ و منتشر ساخت، در این صورت، به خارجه نیز میتوان تعدادی فرستاد.
▫️عرض دیگر ِلازم، اینکه کتاب محجه البیضاء فی تهذیب احیاء العلوم تألیف مرحوم فیض کاشانی که بهترین کتاب اخلاقی است که در شیعه نوشته شده، آقای غفاری کتابفروش یا بهترین اسلوبی با پاورقیهای عالی چاپ میکند. اگر مانعی نباشد، بسیار بجاست که سرکار تشویق برای کتابخانۀ دانشکده خریداری نمایید و از فضلای ایشان هم تشویق بگیرند و این غیر از چاپ افست است که اسلامیه گویا شروع نموده است.
▫️دیگر، طبق مدرکی که اخیراً به دست آمده، تولد صدرالمتألهین سنۀ نهصد و هشتاد بوده و امسال با سال قمری بعد از محرّم 1480، چهارصدمین سال تولد ایشان است. اگر توانسته باشید به دانشگاه تذکر داده، شاید اقدامی برای چهارصدمین سال بنمایند.
والسلام علیکم
محمد حسین طباطبائی
📚 سیر و سلوک سبز: اشعار، نامه ها، تقریظ ها، اجازات و ... . به کوشش سید هادی خسرو شاهی، تهران، بوستان کتاب، 1396، ص. 161
@AllameTabatabaeii
#اربعین #عراق
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✅ ابن سینا: من چنين مطلبي نگفتم
استاد فاطمينيا:
▫️عالمي است از اهل تبريز، اهل بصيرت و جامع علوم و معارف فراوان و بسيار از شهرت و سر و صدا گريزان است. ميگفت:در جواني رفتم خدمت آقا سيد محمد حسن الهي (برادر علامه طباطبايي) و خواهش کردم که کتاب شفاي بوعلي سينا را برايم تدريس کند.ايشان قبول کردند و شفا را شروع کرديم.
در مبحثي يک روز رسيديم به جايي که شيخ ابن سينا به عنوان اعتراض به مطلبي ميگويد: لا ادري ما يقول (من نميدانم چه ميگويد) ناگهان ديديم صداي خود بوعلي سينا آمد که من چنين مطلبي نگفتم.
پرسيديم: شما چه کسي هستي؟ گفت: من بوعلي سينا هستم.
گفتيم: پس شما چه گفتهايد؟ گفت: من چنين گفتهام (و عبارتي را ذکر کرد)
اخوي علامه نامهاي مينويسد به قم و قضيه را براي علامه نقل ميکند. آقاي طباطبايي در جواب نامه ميفرمايند: من سالها بود که ميديدم اين عبارت موجود در شفا اشکال دارد و از شيخ بعيد است که آن را گفته باشد، حالا درست شد.
📚 نکتهها از گفتهها، سید حسین فاطمینیا، دفتر اول
@AllameTabatabaeii
#حب_الحسین_یجمعنا
#حضرت_رقیه
#شهادت_حضرت_رقیه
اهمیّت به نماز
هنگامی که علامه طباطبائی برای عمل جراحی چشم به خارج سفر کردند در راه، نماز را در هواپیما خواندند و از این جهت خیلی غمگین و ناخرسند شدند. پس از عمل، طبیب جراح به ایشان گفت: «خوشبختانه جراحی چشم شما با موفقیت همراه بود.» علامه فرمودند: «اما من بسیار ناراحتم!» طبیب علت ناخرسندی ایشان را پرسید و ایشان گفتند: «هنگام آمدن، نماز را در هواپیما خواندم و نتوانستم آن گونه که شایسته بود، انجام دهم. از این که در بازگشت هم باید نماز را در هواپیما بخوانم، افسرده ام!» آن طبیب با شرکت هواپیمای گفت و گو می کند تا شرکت، پرواز را تنظیم و در جایی توقف کند تا علامه نمازشان را روی زمین بخوانند؛ اما شرکت پاسخ می دهد که برایش ممکن نیست. دکتر، بار دیگر با یک شرکت هواپیمایی خصوصی صحبت می کند و آنان می پذیرند که در میان راه، در فرودگاه توقف کنند تا علامه طباطبائی نمازشان را روی زمین و آن گونه که می پسندند، به جا آورند.»
#صلوات #جمعه #رقیه
تکریم میهمان
یکی از شاگردان علامه نقل کردند که، بارها اتفاق اف تاد که وق تی به محضرش رسیدم، ایشان شخصاً برای م چای آوردند و این برای من خیلی سنگین بود و هر چه اصرار کردم که ایشان این کار را انجام ندهند، نمی پذیرف تند و چون اکثر اوق ات کسی در منزل نبود و اگر هم کسی در منزل بود یک نفر بود که برای انجام کارها بیرون می رفت و لذا ایشان تنها می ماند و شخصاً اق دام به پذیرایی از میهمان می کرد، در هر حدی که میهمان بود. از هیچ کس حتی فرزندان خود برای پذیرایی و خدمت از میهمان کمک نمی گرفت. هنگامی که درب خانه را می زدند برایش بیگانه و آشنا یا یک یا صد نفر تفاوت نداشت، خودش معمولاً بلند می شد و در را باز می کرد و با روی خوش از مراجعین استقبال می کرد.
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
#امام_حسن
سیطره الهی
حجت الاسلام ممدوحی نقل می کنند: «مرحوم علامه طباطبائی جلساتی داشتند که گاهی در منزل خودشان و گاهی در خانه بعضی شاگردانشان تشکیل می شد. یک بار که در اواخر عمرشان قرار بود برای حضور در یکی از جلسات، شبانه از کوچه پس کوچه های تاریک شهر قم عبور کنند؛ با ارتعاشی که در بدن داشتند و راه ناهموار منزلی که آن شب قرار بود بروند و تاریکی کوچه ها، یکی از اطرافیان عرض کرد: احتمال دارد خدای نکرده با این وضع، به زمین بخورید. می شود جلسه این هفته را مثلاً در خانه خود حضرت عالی برپا کرد تا اذیت نشوید. علامه فرمودند: «مگر ما در روز به وسیله نور خورشید خود را نگه می داریم و مگر نور خورشید باعث می شود زمین نخوریم؟!»
«قل من یکلؤکم بالیل و النهار من الرحمن؟! بگو: چه کسی شما را در شب و روز از [هر آسیب] خدای رحمان حفظ می کند؟! سوره انبیاء آیه ۴۲»
#الحسین_یجمعنا
#شهادت
#امام_حسن_مجتبی
سعی نڪن تو زندگی
بهترین قطاررو سوار شی
سعی ڪن بهترین
ایستگاه پیاده شی
در دنیا فقط
یڪ نفر وجود دارد
ڪه باید از او بهتر باشید
و آن ڪسی نیست
جز گذشته خودتان...!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#استاد_پناهیان
#الاربعین_مقدمه_الظهور
داروی همه دردها!
حجت الاسلام عبدالقائم شوشتری می گوید: به مرحوم علامه طباطبائی عرض کردم: «من چله نشستم؛ عبادت ها کردم؛ خدمت بزرگان رسیدم و … اما مشکلم حل نشد!» ناگهان حال ایشان دگرگون شد و دست بر صورت نهادند و گریستند و در میان گریه فرمودند: «داروی همه دردها خداست! داروی همه دردها خداست!»
#اربعین #الحسین_یجمعنا #امام_حسن
سفارش به دعای سحر و کتاب شریف بحارالانوار
علامه حسن زاده آملی می نویسد: وق تی به حضور شریف علامه طباطبایی، تشرف حاصل کرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود: «آقا دعای سحر حضرت امام باقر علیه السلام را فراموش نکن که در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفی از حور و غلمان نیست اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین شیرین تر است.»
حجت الاسلام قرائتی نقل می کند که روزی در مسیر راه به علامه طباطبائی(ره) برخوردم. از ایشان خواستم مرا نصیحت کند. ایشان فرمود: «بحار الانوار را زیاد مطالعه کنید و از روایت های آن ساده نگذرید.»
#حب_الحسین_یجمعنا #الاربعین_مقدمه_الظهور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
علامه طباطبایی(ره) می فرمودند: «روزی در باغ بودم. ناگهان متوجه شدم همه کلاغ های روی درخت، یک پارچه «الله! الله!» می گویند!» و نیز می فرمود: «گاهی که به «ذکر» مشغولم، مشاهده می کنم درخت های حیاط خانه هم با من ذکر می گویند.»
#اربعین #الحسین_یجمعنا #حب_الحسین_یجمعنا
@allametabatabaeii