✅ خاطره علامه طباطبایی از استاد عرفانش
مرحوم آیت الله #انصاری میگفت: علامه طباطبایی قدسسره خودشان برای من تعریف کردند که شب جمعهای در مسجد سهله در نجف اشرف، بنده از دور مراقب آیت الله سیدعلی آقای قاضی قدسسره بودم که ایشان چه میکنند و چه حرکات و سکناتی دارند، دیدم آقای قاضی در تمام مقامات مسجد شریف سهله مشغول نماز و عبادت و قرائت قرآن و تهجد و نمازهای نافله و مستحبی هستند. من تعجب کردم که این پیرمرد از عبادت خسته نمیشود؟ تا اینکه نماز صبح را خواندند در حالیکه من هنوز خودم را به ایشان نشان نداده بودم. بعد از طلوع آفتاب مرحوم قاضی تعقیبات نماز صبح را انجام دادند و سپس از مسجد خارج شدند و آمدند بر روی میزهایی که در بیرون مسجد سهله قرار دارد، نشستند. ایشان آنجا مشغول چای خوردن شدند و در این لحظه من خودم را به ایشان نزدیک کردم، دیدم شروع کردند به خواندن شعر هاتف اصفهانی و دست خودشان را هم تکان میدادند که «یکی هست و نیست غیر او/ وحده لا اله الا هو». این شعر، حال آقای قاضی را منتقلب کرده بود و حال روحی ایشان جا آمده بود.
📚 به نقل از: نویسنده کتاب گلشن شیدایی، محمد رضا رمزی اوحدی
@AllameTabatabaeii
#اربعین #شهید #هپکو #انتقاد
✅ طلبهای که میخواست سر علامه را بِبُرد!
دکتر #دینانی شاگرد علامه طباطبایی:
من اهل اصفهان هستم و آن سالها طلبهای به اصفهان آمده بود. از او سؤال کردم چه شده که به اصفهان آمدهای؟ حالا که وقت از نجف آمدن نیست؟ گفت: آمدهام، سر علامه طباطبایی قدسسره را ببرم؛ زیرا او به علامه مجلسی قدسسره توهین کرده است!
گفتم در کجا توهین کرده است؟
گفت: در #بحار.
من جلد ششم بحار را آوردم که ببینم حاشیه ایشان چیست؟ مرحوم مجلسی قدسسره روایاتی درباره عقل نقل میکند، و اینها را تفسیر میکند و در آنجا به فلاسفه میتازد و علامه طباطبایی قدسسره در ذیل مبحث علامه مجلسی قدسسره نصیحت میکنند و میفرمایند:خوب است که انسان در کاری که نمیداند، اظهار نظر نکند و بعد میگویند: فاعتبر من حال المؤلف. که مؤلف بحار فلسفه نمیدانسته و این سخنان را گفته است. بعداز این جریانات، علامه قدسسره گفتند: من دیگر نمینویسم و این خسرانی برای عالم بشریت شد که اگر علامه ادامه آن تعلیقه را نوشته بودند، مطالب زیادی داشتند. ایشان تا جلد ششم چاپ جدید بحار را نوشتند و بقیه را ننوشتند.
@AllameTabatabaeii
#اربعین #هپکو #شهید #کوچه_شهید #انتقاد
مراقبه و خودسازی
علامه می فرمود: « در شب و روز زمانی را برای حسابرسی خود قرار بدهید و ببینید که این بیست و چهار ساعت چگونه بر شما گذشته، اهل محاسبه باشید، همانطور که یک بازرگان، یک کاسب، دخل و خرج خود و صادرات و واردات خود را حساب می کند، شما ببینید در شبانه روزی که بر شما گذشته چه چیزی اندوخته اید، چه گفته اید، یک یک رفتار و گفتارتان را حساب برسید، از نادرستی ها استغفار کنید، و سعی کنید تکرار نشود، و برای آنچه شایسته و صالح و به فرمان حاکم عقل بود خدا را شاکر باشید، تا به تدریج برای شما تخلق به اخلاق ربوبی ملکه بشود. »
@allametabatabaeii
#اربعین #شهید #هپکو #انتقاد
والدین
استاد امجد نقل می کردند: شخصی به مرحوم علامه عرض کرد: « با این پدر و مادرهای پرتوقع چه کنیم؟ ایشان فرمودند: « غیبت پدر و مادرها را نکنید! »
@allametabatabaeii
#اربعین #شهید #هپکو #انتقاد
آیت الله استاد حسن زاده آملی می فرماید: یکی از کلمات قصار علامه طباطبایی، این بود که: « ما کاری مهم تر از خودسازی نداریم. » { البته این نه به این معناست که انسان همه کارها و وظایفش را کنار بگذارد و برود یک گوشه ای مشغول خودسازی شود، بلکه خودسازی اصلی در اجتماع بودن و به وظایف خود عمل کردن و گناه نکردن است. }
#اربعین #شهید #هپکو #نهج_البلاغه #علامه_جعفری #میر_باقری #حدیث
منزل پرخطر سلوک!
آیت الله مصباح نقل می کنند: « آقایی در قم بود که آلبومی از عکس های همه بزرگان و علما درست کرده بود. از هر یک از علما و مراجع عکسی همراه با امضایی از آنان تهیه کرده بود.
از من خواستند که عکسی هم از علامه برایش بگیرم … مرحوم علامه هم عکسی از خودشان را دادند و پشت آن، [ این] شعر حافظ را نوشتند.
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
نقطه عشق نمودم به تو هان! سهل مکن ورنه تا بنگری از دایره بیرون باشی
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کِی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟
#شهید #اربعین #هپکو #نهج_البلاعه
@allametabatabaeii
اثر اعمال بر هستی
استاد امجد از قول علامه می گوید: « اگر یک کاه برداری، در همه عالم(هستی) اثر میگذارد! » { پس گناه کردن چه اثری بر هستی میگذارد؟
#اربعین #شهید #هپکو #اطلاعیه_ویژه #پناهیان
@allametabatabaeii
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام جاودان استاد اخلاق در خاطرهای از مرحوم علامه طباطبایی درباره معالجه چشمهای ایشان در لندن این گونه نقل میکنند:
قلب و اعصاب و این حرفها بود و این کارها انجام شد و دکترها دیدند و دستورات لازم را دادند. آن دوستانی که آنجا بودند و طبیب بودند، گفتند آقا درون چشم شما (رگههای خونی هست). ایشان چشمهای درشتی داشتند. در سفیدی چشماش رگههای خونی بود.
گفتند اگر اجازه بدهید ما میتوانیم این رگههای خونی را از چشم شما در بیاوریم. مشکلی هم ندارد. ایشان صبح رفتند بیمارستان. وقتی میخواهند چشم را عمل کنند باید بیهوش کنند. حداقلش این است.
ایشان گفتند که نه لازم نیست بیهوش کنید، نمیشود. پلک هم بیاختیار است. دست که نزدیک میشود این پلک بیاختیار بسته میشود، بنابراین من میخواهم با تیغ جراحی درون چشم شما را عمل کنم، این پلکها نمیگذارد.
علامه فرمودند؛ نه، پلکهای من در اختیار من است. چشم را باز نگاه داشتند. مثلاً نیم ساعت تمام تا آنها چشم را عمل کردند. حالا کسی که پلک را در اختیار دارد. بقیه بدنش را هم در اختیار دارد، آدم باید برای رفتن به آن عالم یک همچین اختیاری پیدا کند، ماها هیچ کدام مقدماتش را نداریم.
شما اگر روی نماز اول وقت خواندن مداومت کنی، اگر وقتی که چشمت میخواهد صحنهای را که حرام یا مکروه است ببیند، نگذاری، یا اگر غذا را قبل از سیر شدن دست بکشی، یا اگر عصبانی شدی، عصبانیتت را کنترل کنی، یا روزه گرفتن، امر به معروف و نهی از منکر کردن، خلاصه هر کدام از واجبات که حالا بعضی از اینهایی که من گفتم از واجبات نیست، ولی جزو ضروریات است، را بدان عمل کنی یکی از هزاران نتیجهاش افزایش قدرت اراده است.
منبع:عقیق
@allametabatabaeii
#اربعین #شهید #هپکو #اطلاعیه_ویژه #پناهیان
نماز شب
استاد علامه طباطبایی نقل کردند:
« چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاهگاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم، یک روز در نجف { درکنار } در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم آیت الله قاضی از آنجا عبور می کردند، چون به من رسیدند دست خود را به روی شانه ام گذاردند و گفتند:« ای فرزند ، دنیا می خواهی نماز شب بخوان ، آخرت می خواهی نماز شب بخوان! »
#اربعین #شهید #پناهیان #هپکو #اطلاعیه_ویژه #تغییر_فضای_گفتگو
➯ @harfeedel ✍
علامه طباطبایی می فرمودند: «حدیثِ : من أخلص لله أربعین صباحاً، فجّر الله ینابیع الحکمة من قبله علی لسانه: هر کس چهل روز خود را برای خداوند خالص کند، خداوند چشمه های حکمت را از دلش بر زبان وی جاری و روان می کند.» را خواندم و تصمیم گرفتم بدان عمل کنم. پس از آن چله، هرگاه اندیشه و تصور گناهی به ذهنم می آمد، ناخودآگاه و بی فاصله از ذهنم می رفت.»
و همچنین می نویسد: «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این روی، هر چه می خواندم نمی فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذرانیدم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامنگیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بی تابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم، به طوری که از همان روز تا پایان تحصیل تقریباً هیجده سال طول کشید هرگز نسبت به تعلیم و تفکر، درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبایی جهان را فراموش کردم.»
#اربعین #شهید #هپکو #پناهیان #اطلاعیه_ویژه #تغییر_فضای_گفتگو #محرمانه #سلام_امام_زمانم #شهدای_اربعه
@allametabatabaeii
علامه طباطبایی عقیده داشت که اگر انسانی به عجز خود واق ف شود و از صمیم قلب هدایت خویش را خواستار گردد، بدیهی است که خداوند متعال هرگز بنده جویای حق و پویای حقیقت را رها نخواهد نمود، چنانچه در قرآن آمده است: «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا: سوره عنکبوت آیه ۶۹»
سپس این داستان را نقل کردند: «به یاد دارم هنگامی که در نجف اشرف تحت تربیت اخلاقی و عرفانی مرحوم حاج میرزا علی قاضی(ره) بودیم، سحرگاهی بر بالای بام بر سجاده عبادت نشسته بودم. در این موقع نعاسی (خواب سبک) به من دست داد و مشاهده کردم دو نفر در مقابل من نشسته اند. یکی از آنها حضرت ادریس (علی نبینا و آله و علیه السلام) بود و دیگری برادر عزیز و ارجمند خودم آقای حاج سید محمد حسن الهی طباطبایی که فعلاً در تبریز سکونت دارند. حضرت ادریس علیه السلام با من به مذاکره و سخن مشغول شدند ولی طوری بود که ایشان القائ کلام می نمودند و تکلم و صحبت می کردند، ولی سخنان ایشان به واسطه کلام آقای اخوی استماع می شد… و این اولین انتقالی بود که عالم طبیعت را برای من به جهان ماوراء طبیعت پیوست و رشته ارتباط ما از اینجا شروع شد.»
#اربعین #شهید #هپکو #میر_باقری #اطلاعیه_ویژه