🔸برای رسیدن به توحید پروردگار باید مرارتها را تحمل نمود
... بارى توحید حضرت پروردگار را مفت و مجّانى به کسى نمىدهند بلکه سالک براى تحصیل آن باید سالها خون دل بخورد. حضرت علّامه والد قدّسسرّهالشّریف مىفرمودند:
أبناء دنیا براى بدست آوردن دنیا و حطام آن، مرارتها کشیده و متحمّل خطرها مىشوند، از خواب و خور و آسایش خود زده و با سرد و گرم روزگار کنار مىآیند تا به آرزوهایشان دست یابند؛ حال کسى که مقصد و مقصود او جوار حضرت پروردگار است به قیاس اولویّت باید چندین برابر سعى و تلاش کند و إلّا به آن مقصد عالى دست نخواهد یافت.
خیال زلف تو پختن نه کار هر خامى است
که زیر سلسله رفتن طریق عیّاریست
به آستان تو مشکل توان رسید آرى
عروج بر فلک سرورى به دشواریست(۱)
📚 نور مجرد، ج۱، ص۷۰۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- دیوان حافظ، ص ۲۳، غزل ۴۶
🆔 @allame_tehrani
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 نه آقا؛ من اینچنین تحملی ندارم!
💬 نمونهای از ابتلائات مرحوم آیةالله انصاری
🎙حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
جدّ مادرى ما مرحوم حاج آقا معین شیرازى رحمةاللهعلیه روزى براى بنده تعریف کردند که: یک بار خدمت حضرت آقاى أنصارى همدانى رضواناللهعلیه عرض کردم: آقا! آن درجه و مقامى را که دارید به من هم بدهید! ایشان فرمودند: به همین راحتى؟! مىدانید براى این که به اینجا برسم خدا با من چه کرد؟ (چه بلاها که نکشیدم و چه تهمتها و سرزنشها که نشنیدم؟) روزى که عیال بنده به جهاتى با انتحار از دنیا رفت، انگشت اتّهام همه متوجّه من شد و از کلانترى مرا خواستند و پاسبان به منزل ما فرستادند. کوچه مطروس از جمعیّت بود. یک پاسبان از جلو راه را باز میکرد و من پشت سر او و پاسبانى دیگر از عقب حرکت میکرد و زن و مرد آب دهان بر من مىانداختند! آیا شما طاقت این گونه بلاها را دارى؟ جدّ مادرى ما گفتند: این جمله را که آقاى انصارى فرمودند، آرام شدم و دیگر چیزى نگفتم. حضرت آقاى حدّاد بارها مىفرمودند: تا وقتى به رفقا آجیل مىدهیم، همه خوشحالند، امّا وقتى مىخواهیم گوش آنها را بگیریم، همه فرار مىکنند و حاضر نیستند گوشمالى شوند؛ و کار هم بدون جلال، تمام نمىشود.
📚 نور مجرد، ج۱، ص۷۰۷
🆔 @allame_tehrani
🏴 تخریب قبور ائمهٔ بقیع علیهمالسلام
[جماعت وهّابیها خَذَلَهُمُ الله جمیعاً] در روز هشتم ماه شوّال سنۀ يكهزار و سيصد و چهل و پنج هجری قمری، تمام بِقاع متبرّكه و مشاهد مشرّفۀ ائمّۀ بقيع: حضرت امام حسن مُجتبی، و حضرت امام زينالعابدين، و حضرت امام محمّد باقر، و حضرت امام جعفر صادق عليهمالسّلام را با بقيّۀ بِقاع از قبور دختران رسولالله: زينب و اُمّكُلثُوم و رُقيه، و قبور عمّههای رسولالله: صَفِيَّه و عاتِكَه و قبر حضرت اُمُّالبنين، و قبر حضرت اسماعيل بن جعفر الصّادق، و قبر حضرت ابراهيم فرزند رسولالله، و قبور تمامی اصحاب و تابعين و ارحام و ازواج رسولالله، و صلحاء و ابراری كه از حدِّ إحصاء بيرون است؛ همگی را خراب و با خاک يكسان كردند.
وهابیّه در نظر داشتند با تقارن انهدام این قبور، قبر رسول خدا را خراب کنند؛ و کعبه را نیز خراب کنند؛ و با دستاویز به آنکه بوسیدن و دور زدن بر گرداگرد سنگها شرک است، خانۀ خدا را منهدم نمایند، ولی از ترس سایر مسلمین از فرق عامّه، جرأت نکردند؛ امّا هدم این دو مکان مقدّس در نقشۀ ایشان است، و به محض آنکه خیالشان از جانب کشورهای اسلامی آسوده گردد، دست به این جنایت میآلایند.
📚 «امامشناسی»، ج۱۱، ص۲۴۴
🆔 @allame_tehrani
▪️تخریب قبور ائمهٔ بقیع علیهمالسلام
قبور امامان ما چراغ ندارد؛ سنگ ندارد؛ و حتّی کسی نمیتواند بر روی تربتشان با انگشت بنویسد مثلاً: هَذَا قَبرُ الإمامِ جَعْفَرٍ الصّادق. میدانید معنایش چیست؟! معنایش آن است که نام جعفرٌ الصّادق قاچاق است. نام محمّدٌ الباقر قاچاق است. وهابیّه موجودیّت خود را در قاچاق بودن این مذهب و این مکتب میدانند؛ و برای موجودیّت خود که در حقیقت هَدْمِ اسلام است میکوشند، چرا که تشیّع جز تجسّم روح اسلام و تبلور معنای نبوّت و قرآن چیزی نیست.
📚 «امامشناسی»، ج۱۱، ص۲۴۶
🆔 @allame_tehrani
🏴 تخریب قبور ائمهٔ بقیع علیهمالسلام
... و جای تأسّف بلکه هزار تأسّف است که در همین زمان ما جماعت وَهّابیها خَذَلَهُمُ الله جمیعاً، کعبه را غارت کردند و آنچه از نفائس اموال و جواهرات و اشیاء عتیقه و نفیسه بود، بردند؛ و از آنجا به مدینۀ منورّه هجوم آورده، و آنچه در داخل رَوْضۀ مُطَهَّره و اطراف قبر رسول خدا و حضرت صدّیقه سلاماللهعلیهما بود؛ همه را غارت کردند، از أشیائی که همانند آنها در جهان یافت نمیشد؛ و سلاطین و حکّام و اُمرآء در مدّت بیش از هزار سال در آنجا نهاده و هدیه داده بودند؛ از جمله چهار عدد شمعدان از جنس زُمُرّد بوده است که در جهان قابل تقویم و ارزش نبود؛ و دیگر چهار صندوق از طلا مزیّن به جواهرات مُرَصَّع به یَاقُوت و الماس بوده است که در شب تاریک همچون ستارۀ درخشان نور میداد؛ و دیگر مقدار یکصد عدد شمشیر که دستۀ آنها زمرّد بوده که نام صاحبش را بر آن نوشته بودند؛ و غلافهای آنها همگی از طلای خالص بوده که با الماس زینت کرده بودند.
این اشیا را کجا بردند؟ و صرف در چه امری کردند؟ آیا صرف اسلام و عظمت آن، و صرف تضعیف دولت کفر و آثار آن نمودند؟ یا بالعکس همه را در خزانههای دولتهای أجنبی و کفّار دشمن اسلام به رایگان بنا بر وظیفۀ سرسپردگی و خدمت تسلیم کردند؛ که در نتیجه در اثر این غارتها و غارتهای مشابه آن، خزانههای دول کفر، سرشار از طلا و سنگهای قیمتی و از نفائس و عتائق شد؛ و کشورهای ما همگی لخت و تهی و خالی گشت.
این است سرّ و روح علّت تسلّط آنان بر جهان؛ نه علم و فرهنگ ایشان. علم و فرهنگ را هم بطور دزدی از ما سرقت کردند. و بنابراین اگر به عوض عبارتِ کوتاه و نارسای کشورهای متمدّن و جلوافتاده و أبرقدرت، به آنها کشورهای غارتگر؛ و به کشورهای خودمان کشورهای غارتزده بگوئیم؛ سخن بجا گفتهایم.
... وهّابیها کشتار عظیمی از مسلمانان کردند؛ و هر کس وهّابی نبود؛ او را مشرک میدانستند؛ و خون و مال و ناموس او را مباح میدانستند. کشتارهای آنان در بلاد مختلفه، در هر شهری از سرحدّ دههزار نفر گذشت.
با لشگری به کربلای معلّی حمله کردند؛ و مردم آنجا را محاصره نمودند؛ و تنها در یک روز متجاوز از پنجهزار نفر کشتند؛ و اشیای قیمتی حرم مطهّر را به غارت بردند؛ و بعداً در حرم مطهّر وارد شده؛ ضریح چوبی را که از نفایس بود کندند؛ و خرد کردند؛ و روی قبر مطهّر از آن چوبها آتش افروختند؛ و با آن قهوه پختند؛ و خوردند.
در روز هشتم ماه شوّال سنۀ یکهزار و سیصد و چهل و پنج هجری قمری، تمام بِقاع متبرّکه و مشاهد مشرّفۀ ائمّۀ بقیع: حضرت امام حسن مُجتبی، و حضرت امام زینالعابدین، و حضرت امام محمّد باقر، و حضرت امام جعفر صادق علیهمالسّلام را با بقیّۀ بِقاع از قبور دختران رسولالله: زینب و أمّکُلثُوم و رُقیه، و قبور عمّههای رسولالله: صَفِیَّه و عاتِکَه و قبر حضرت اُمُّالبنین، و قبر حضرت اسماعیل بن جعفر الصّادق، و قبر حضرت ابراهیم فرزند رسولالله، و قبور تمامی اصحاب و تابعین و ارحام و ازواج رسولالله، و صلحاء و ابراری که از حدِّ إحصاء بیرون است؛ همگی را خراب و با خاک یکسان کردند.
وهابیّه در نظر داشتند با تقارن انهدام این قبور، قبر رسول خدا را خراب کنند؛ و کعبه را نیز خراب کنند؛ و با دستاویز به آنکه بوسیدن و دور زدن بر گرداگرد سنگها شرک است، خانۀ خدا را منهدم نمایند، ولی از ترس سایر مسلمین از فرق عامّه، جرأت نکردند؛ امّا هدم این دو مکان مقدّس در نقشۀ ایشان است، و به محض آنکه خیالشان از جانب کشورهای اسلامی آسوده گردد، دست به این جنایت میآلایند.
📚 «امامشناسی»، ج۱۱، ص۲۴۲
🆔 @allame_tehrani
▪️تخریب قبور ائمهٔ بقیع علیهمالسلام
وَهّابِیّه مکّه و مدینه را که دو شهر اسلامی و متّفقٌعلیه بین جمیع مذاهب اسلامی است؛ و زادگاه و محلّ هجرت و خانه و قرارگاه رسولالله است؛ و هر نقطۀ آن مسجدی و معبدی و محلّی از سرگذشتها و تاریخ زندۀ اسلام، و آثار نبوّت و ولایت أمیرالمؤمنین علیهالسّلام بود است به دو شهر اُروپائی تبدیل کردهاند. تمام آثار رسول خدا را و أهل بیت را چه در مکّه و چه در مدینه محو کرده و نابود ساخته؛ به جای آن عمارتهای ده اشکوبه ساخته؛ و نخلستانهای مدینه را که سرسبز و خرّم بود؛ همه را قطع و ریشهکن نمودهاند؛ و به جای آنها عمارت های صد در صد وابسته بنا کردهاند.
در مدینۀ طیّبه دیگر اسمی از محلّۀ بنیهاشم نیست؛ از خانۀ أبُوأیُّوب انصاری نیست؛ بیتالأحزان را خراب کردند، دیوار مسجد علیّ را با صفحاتی پوشانده؛ و دَرِ آن را مهر و موم کردهاند. مَشْربۀ أمِّإبراهیم را چه عرض کنم؟ آن محلّ شریف و مقدّس؛ و آن محلّ نورانی و پر فیض؛ حقّاً امروز به مزبله أشبَه است تا به مسکن و مأوای رسول خدا، و اهل بیت رسول خدا، و معذلک متروک است و مقفول.
مَسجد الْفَضیخ که همان مسجد ردّ شمس است؛ برای حضرت أمیرالمؤمنین علیهالسّلام، متروک است و مهجور؛ و حتّی کسی نام آن را نمیداند. نام علیّ بن أبیطالب در خطبهها و منبرها برده نمیشود؛ ولی دهها بار و صدها بار نام سَیِّدُنَا عُمَر برده میشود. آه چه شهر غریب و مهجوری است مدینه؟ مدینه که هر وجب آن حکایت از علم و عرفان و قضاء و درایت و ولایت و حماسه و ایثار یگانه حامی رسولالله، حضرت أمیرالمؤمنین علیهالسّلام دارد؛ امروز تاریک و غریب است. نام مخالفان هر جا برده میشود؛ ولی نام علیّ، قاچاق است.
بقیع به صورت زمینی است؛ نه سنگی، و نه چراغی، و نه اسمی، و نه رسمی. دور تا دور بقیع را دائرهای شکل از عمارتهای مجلّل چند اشکوبه بالا بردهاند؛ و حتّی عمارتهای ده اشکوبه فراوان است. فروشگاهها، هتلها، سازمانها، مغازههای فروش همه گونه أمتعه، از مرغ و ماهی گرفته، تا ساندویج؛ و از جوراب و کفش تا طلاجات؛ همگی با تابلوهای نئون بصورتهای مختلف، و به أشکال شگفتآور، و رنگهای دوّارِ متفاوت، متاعهای خود را عرضه میکنند؛ بطوریکه کسی که سر قبر أئمّۀ معصومین باشد؛ آن عمارتهای بلند و آن تابلوها را مشاهده میکند.
امّا قبور امامان ما چراغ ندارد؛ سنگ ندارد؛ و حتّی کسی نمیتواند بر روی تربتشان با انگشت بنویسد مثلاً: هَذَا قَبرُ الإمامِ جَعْفَرٍ الصّادق. میدانید معنایش چیست؟! معنایش آن است که نام جعفرٌ الصّادق قاچاق است. نام محمّدٌ الباقر قاچاق است. وهابیّه موجودیّت خود را در قاچاق بودن این مذهب و این مکتب میدانند؛ و برای موجودیّت خود که در حقیقت هَدْمِ اسلام است میکوشند، چرا که تشیّع جز تجسّم روح اسلام و تبلور معنای نبوّت و قرآن چیزی نیست.
📚 «امامشناسی»، ج۱۱، ص۲۴۵
🆔 @allame_tehrani
🔰برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهٔ فرقهٔ ضالّهٔ وهابیت خبیث به جلدهای پنجم و یازدهم دورهٔ شریف «امامشناسی» مراجعه بفرمایید.
📜 زیارت ائمّهٔ بقیع (علیهمالسلام)
السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْهُدىٰ،
السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ التَّقْوىٰ،
السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْحُجَجُ عَلىٰ أَهْلِ الدُّنْيا،
السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْقُوَّامُ فِي الْبَرِيَّةِ بِالْقِسْطِ،
السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الصَّفْوَةِ،
السَّلامُ عَلَيْكُمْ آلَ رَسُولِاللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ النَّجْوىٰ،
أَشْهَدُ أَنَّكُمْ قَدْ بَلَّغْتُمْ وَ نَصَحْتُمْ وَ صَبَرْتُمْ فِي ذاتِ اللّٰهِ وَ كُذِّبْتُمْ وَ أُسِيءَ إِلَيْكُمْ فَغَفَرْتُمْ،
وَ أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمُهْتَدُونَ،
وَ أَنَّ طاعَتَكُمْ مَفْرُوضَةٌ،
وَ أَنَّ قَوْلَكُمُ الصِّدْقُ،
وَ أَنَّكُمْ دَعَوْتُمْ فَلَمْتُجَابُوا،
وَ أَمَرْتُمْ فَلَمْتُطَاعُوا،
وَ أَنَّكُمْ دَعَائِمُ الدِّينِ وَ أَرْكَانُ الْأَرْضِ؛
لَمْتَزالُوا بِعَيْنِ اللّٰهِ يَنْسَخُكُمْ مِنْ أَصْلابِ كُلِّ مُطَهَّرٍ،
وَ يَنْقُلُكُمْ مِنْ أَرْحامِ الْمُطَهَّراتِ،
لَمْتُدَنِّسْكُمُ الْجاهِلِيَّةُ الْجَهْلاءُ،
وَ لَمْتَشْرَكْ فِيكُمْ فِتَنُ الْأَهْوَاءِ،
طِبْتُمْ وَ طَابَ مَنْبَتُكُمْ،
مَنَّ بِكُمْ عَلَيْنا دَيَّانُ الدِّينِ فَجَعَلَكُمْ ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّٰهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ﴾،
وَ جَعَلَ صَلاتَنا عَلَيْكُمْ رَحْمَةً لَنا وَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِنا إِذِ اخْتارَكُمُ اللّٰهُ لَنا وَ طَيَّبَ خَلْقَنا بِمَا مَنَّ عَلَيْنا مِنْ وِلايَتِكُمْ وَ كُنَّا عِنْدَهُ مُسَمِّينَ بِعِلْمِكُمْ،
مُعْتَرِفِينَ بِتَصْدِيقِنا إِيَّاكُمْ،
وَ هٰذَا مَقامُ مَنْ أَسْرَفَ وَ أَخْطَأَ وَ اسْتَكانَ وَ أَقَرَّ بِمَا جَنىٰ وَ رَجَا بِمَقامِهِ الْخَلاصَ وَ أَنْ يَسْتَنْقِذَهُ بِكُمْ مُسْتَنْقِذُ الْهَلْكىٰ مِنَ الرَّدىٰ،
فَكُونُوا لِي شُفَعاءَ فَقَدْ وَفَدْتُ إِلَيْكُمْ إِذْ رَغِبَ عَنْكُمْ أَهْلُ الدُّنْيا وَ اتَّخَذُوا آياتِ اللّٰهِ هُزُواً وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها؛
يَا مَنْ هُوَ قائِمٌ لَايَسْهُو،
وَ دائِمٌ لَايَلْهُو،
وَ مُحِيطٌ بِكُلِّ شَيْءٍ،
لَكَ الْمَنُّ بِمَا وَفَّقْتَنِي،
وَ عَرَّفْتَنِي بِما أَقَمْتَنِي عَلَيْهِ إِذْ صَدَّ عَنْهُ عِبادُكَ وَ جَهِلُوا مَعْرِفَتَهُ،
وَ اسْتَخَفُّوا بِحَقِّهِ،
وَ مَالُوا إِلىٰ سِواهُ،
فَكانَتِ الْمِنَّةُ مِنْكَ عَلَيَّ مَعَ أَقْوامٍ خَصَصْتَهُمْ بِمَا خَصَصْتَنِي بِهِ،
فَلَكَ الْحَمدُ إِذْ كُنْتُ عِنْدَكَ فِي مَقامِي هٰذَا مَذْكُوراً مَكْتُوباً فَلاتَحْرِمْنِي ما رَجَوْتُ،
وَ لَاتُخَيِّبْنِي فِيما دَعَوْتُ،
بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ،
وَ صَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
📚 مفاتیحالجنان
📍مشاهدهٔ متن کامل:👇
https://erfan.ir/mafatih201/
🆔 @allame_tehrani
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 زیارت امام زمان در روز جمعه
🎙با صدای استاد فرهمند
🆔 @allame_tehrani
💎 ولایت امام زمان و انتظار فرج
در باب أدب ولایت، نسبت به توجّه به ساحت و وجود مقدّس حضرت بقیّة الله الأعظم عجّل الله تعالى فرجه الشّریف اهتمام و تأکید بسیار داشته و همیشه ترغیب به انتظار فرج آن حضرت کرده، مىفرمودند: انتظار انسان، باید آنقدر شدید باشد که صبح هنگام، انتظار ظهور حضرت را در شب داشته باشد، و شب که مىخوابد انتظار ظهور و طلوع آفتاب ولایت را در صبح داشته باشد.
و البتّه انتظارى را مفید و مُنتج مىدانستند که سازنده باشد، یعنى انتظار توأم با عمل و تهذیب و تطهیر باطن که موجب تقرّب به حقیقت ولایت آن حضرت و انکشاف آن مىشود. مىفرمودند: عمده در انتظار، انتظار با عمل است؛ یعنى منتظر حقیقى کسى است که أعمال و رفتارش به نحوى باشد که خود را براى ظهور آن حضرت مصفّا و مهیّا نموده و تهذیب نفس کند؛ وگرنه انتظار بى عمل، انتظار واقعى نیست بلکه صورت و توهّمى از انتظار است.
ایشان خود نیز عاشق و شیفتهٔ آن حضرت بودند، و بى شکّ از ره یافتگان به محضر أنور حضرت ولىّ عصر عجّل الله تعالى فرجه الشّریف بوده و تشرّف خارجى حقیقى داشتند، و عطر و گرمى کوى مِهر ولایت را با عمق جان لمس نموده بودند؛ ولى مىفرمودند: تشرّف به محضر حضرت گرچه ذى قیمت و بسیار باارزش است ولى این تشرّف خارجى هدف نیست، مهمّ رضایت آن حضرت از انسان است؛ و این معنى حاصل نمىگردد مگر به اطاعت و تسلیم و عبودیّت محضه نسبت به ساحت قدس ربوبى.
📚 نور مجرد، ج۱، ص۵۰۳
🆔 @allame_tehrani