eitaa logo
آل یاسین
1.5هزار دنبال‌کننده
63.3هزار عکس
21.2هزار ویدیو
586 فایل
این کانال ارزشی دارای موضوعات متنوع از جمله پزشکی و روانشناسی و مذهبی و قرآنی و احادیث و سیاسی و آشپزی و علمی و مناظر طبیعت و... ميباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 ورحمتي وسعت كل شيء و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است. [ اعراف،۵۶ ] ✨رحمت الهى نامحدود است، اگر كسى به آن نرسيد، تقصير خود اوست. یک حبه نور @alle_yasen
امام صادق علیه السلام: 💠 سه كس مايه انس و اُلفتند: 1- همسر موافق 2- فرزند نيک رفتار 3- رفيق بى غل و غش. 📚کتاب احادیث الطلاب، ص752 @alle_yasen
🕊 «میتوانم» و «نمی توانم»، تنها در یک حرف «ن» تفاوت دارند. اما همین یک حرف، مسیر زندگی تو را عوض خواهد کرد... @alle_yasen
🕊 یاد قمقمه‎هايی بخير کـه آب حيات از آن ها می‎جوشيد و پايانی نداشت ... @alle_yasen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آل یاسین
🌵روایت اسرای مفقود الاثر– رحمان سلطانی🌿 💢قسمت هفتاد و سوم: کِرم زدن زخم مجروحین 💢 هر سری جدیدی که
🌵روایت اسرای مفقود الاثر– رحمان سلطانی🌿 💢قسمت هفتاد و چهارم: چاهای توالت رو تخلیه نمی کردن💢 من پیشاپیش بخاطر نقل این خاطره عذرخواهی می کنم ،ولی نمی شود برخی از حقایق رو کتمان کرد و نگفت.همه این خاطرات برگهایی از تاریخ پر فراز و نشیب دفاع مقدس و اسارته و باید بگوش تموم دنیا بشریت بر روی کره زمین هستش برسه و دنیا بدونه که مردم ایران با چه کسانی می جنگیدن و جنگ ما رو یه اختلاف مرزی ، یا جنگ شیعه و سنی و قومی و زبانی جلوه ندن. ما با نظامی درگیر بودیم که به ابتدائی ترین اصول انسانی پایبند نبود. قبلا عرض کردم که برای هر دو بند که هفت آسایشگاه داشت و تقریبا ۸۰۰ نفر توی این دو بند اسیر بودن فقط شش توالت وجود داشت. اونم تمام وقت در اختیار بچه ها نبود. در شبانه فقط چهار ساعت حق استفاده داشتیم. صبح بین دو تا دوساعت و نیم هواخوری داشتیم و بعد ظهر هم یه ساعت ونیم. توی این مدت کوتاه باید ۸۰۰ نفر استفاده می کردن و چاهها سریع پر می شد. چن ماه اول عمدا چاها رو تخلیه نمی کردن. اول کثافات از سنگ می زد بیرون و کار مشکل میشد و بعدش کم کم میومد بالا و تمام سطح داخل توالت رو می گرفت و نهایتا راهروها پر می شد و گاهی به اندازه ای اوضاع خراب و بحرانی می شد که تا یکی دو وجب بالا میومد و اصلا امکان نشستن حتی داخل راهروها هم نبود و در قرن بیستم بچه های مظلوم ناچار بودن که نیم خیز یا ایستاده قضای حاجت کنن و حتی بعضا بعلت کمبود آب یا اصلا نمیشد پاها را شست و با همون پاهای نجس بر می گشتیم داخل آسایشگاه . تاریخ باید بگه و قضاوت کنه که ما با کیا طرف بودیم و چرا امام ما و رزمندگان ما این همه جانفشانی کردن و این همه شهید و جانباز دادیم تا سربلند و پیروز از میدان آزمایش بزرگ بیرون بیایم. از این بدتر این بود که در شبانه روز ۲۰ ساعت رو داخل آسایشگاه زندانی بودیم و درها برویمون بسته بود و نه دسترسی به توالت داشتیم و نه شیر آب. در حالی که خیلی راحت میشد گوشه آسایشگاه یه توالت می زدن یا حداقل به خودمون اجازه می دادن این کارو بکنیم . ولی برای تحقیر کردن اسرا و اذیت و آزار روحی و جسمی دادن به بچه ها این کار رو انجام میدادن. توالت ما در مدت ۲۰ ساعت داخل تنها یه سطل بزرگ بود که گوشه ای از آسایشگاه گذاشته بودیم و بچه ها یه پتوی رو آویزون کرده بودن. سطل پر میشد و هر روز دو نفر مسئول سطل دستشویی بودند باید دو طرف اونو می گرفتن و با چه زحمتی می بردن و خالی می کردن که قبلا ماجرای اونو توضیح دادم. ادامه دارد✅ @alle_yasen 🌹🌹🌹🌹🌹
شهيدان نوعی‌اقدم به ترتیب در سال‌های ۱۳۴۴ و۱۳۴۶ در محله نواب‌صفوی‌ اردبیل بدنيا آمدند هـر دو در رشته پزشكی دانشگاه علـوم پزشكـی تهـران پذيرفته شدند و هـر دو برادر در عملیات کربلای پنج در بیستم دیماه ۱۳۶۵ به درجه رفیع "شهادت " نايل آمدنـد و موفـق بـه اخذ دکتـرای شهادت از دانشـگاه معرفت و مجـاهدت شدند. پیکر مطهر هر دو شهید در گلزار شهدای ججین شهرستان اردبيل به‌ خاك سپرده شده‌ است. ـــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ @alle_yasen
✍وارد غذاخوری شدم. به کلاس نمی‌رسیدم و صف غذا طولانی بود. دنبال آشنایی می‌گشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم. شخصی را دیدم که چهره‌ای آشنا داشت و قیافه‌ای مذهبی. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر. چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت. و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد. بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟ گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمی‌گردم و برای خودم غذا می‌گیرم. @alle_yasen
⭕️شهید آوینی تعریف می‌کرد: 🔸با یک گروه از جانبازان رفته بودم حج، چنان درسی از آنها گرفتم كه ای كاش قبلاً با اینها آشنا شده بودم. بارها و بارها گریستم، به خاطر تحول و حماسه‌ای كه در اینها می‌دیدم. 🔹به یكی از جانبازانی كه نابینا بود گفتم: "دوست نداشتی یك بار دیگر دنیا را ببینی؟" حداقل انتظار داشتم بگوید: "چرا یك‌ بار دیگر می‌خواستم دنیا را ببینم." اما او پاسخ داد: "نه" پرسیدم: "چطور؟" گفت: "در مورد چیزی كه به خدا دادم و معامله كردم نمی‌خواهم فكر بكنم." 🔸بدنم می‌لرزید، فهمیدم كه عجب آدم‌هایی در این دنیا زندگی می‌كنند. ما كجا، اینها کجا" @alle_yasen
22.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داریوش رضایی‌نژاد (متولد ۱۳۵۵ در آبدانان) دانشجوی دکترای مهندسی برق دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی بود که در ۱ مرداد ۱۳۹۰ و در سن ۳۵ سالگی به ضرب گلوله در مقابل منزلش و در برابر چشمان همسر و دختر خردسالش مورد سوءقصد دو موتورسوار قرار گفت و به شهادت رسید. 💔 دانشمند 🌹 🕊 🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌷 @alle_yasen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا