eitaa logo
آل یاسین
1.5هزار دنبال‌کننده
62.3هزار عکس
20.4هزار ویدیو
581 فایل
این کانال ارزشی دارای موضوعات متنوع از جمله پزشکی و روانشناسی و مذهبی و قرآنی و احادیث و سیاسی و آشپزی و علمی و مناظر طبیعت و... ميباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهیدانه🌷🍃 بی عشـــق پلــید میشوی باور کن با عشق سعید میشوی باور کن خــود را که شـبـیه شهـدا گَردانی یک روز شَهـید میشوی باور کن ❤️🍃 @alle_yasen
. این شهید که ترکش به کمر و پای او اصابت کرده شهید والامقام حسین پریمی می باشد که در عملیات طریق القدس فتح بستان به شهادت رسید. //// این شهید غالب شبها نزد مادر پیرش می آید و او را دلداری می دهد و گفتگوهایی با هم دارند چند شب قبل شهید حسین به مادر میگفت مادر جان این روزها سر ما خیلی شلوغ هست و کارهای زیادی داریم اما حتما به تو سر می زنم.......بل احیاءُ عند ربهم.... . فرازی از وصیت نامه: شهید حسین پریمی مرا در کنار دیگر شهیدان بهشت رضای دامغان به خاک بسپارید چون آن‌‌جا گوشه‌‌ای از کربلای حسین (ع) می‌باشد و روی قبرم لاله‌‌ای سرخ بکارید که آن رهگذر خام بداند که این لاله‌‌های سرخ پیکر شهیدان گلگون کفن است و هیچ گاه این شعار را از یاد نبرید که شهیدان زنده‌اند الله‌‌ اکبر به خون غلطیده‌‌اند الله اکبر روحتان شاد و راهتان جاوید باد. . نام و نام خانوادگی :حسین پریمی نام پدر :یحیی تاریخ تولد :۱۳۴۰/۰۶/۱۰ محل تولد :روستای فخرآباد دامغان شغل :جوشکار وضعیت تاهل :مجرد مسئولیت :تک تیرانداز سن :۲۰ سال خانواده چند شهید :یک شهید شناسنامه شهادت تاریخ شهادت :۱۳۶۰/۰۹/۰۹ محل شهادت :بستان نام عملیات :طریق القدس - حماسه سوسنگرد موضوع شهادت :جبهه نحوه شهادت :اصابت ترکش شناسنامه تدفین کشور :ایران استان :سمنان شهر :دامغان روستا : تاریخ تدفین : گلزار :گلزار شهدای دامغان 😢 @alle_yasen
🕊 🌹 🍃علی‌آقا نیز به خاطر نزدیکی به خدا جاذبه خاصی داشت. علی‌آقا عاشق اهل بیت و فاطمه زهرا(س) بود و نام مستعار (حسن فاطمی) را به نیت امام حسن(ع) و فاطمه زهرا(س) برای خود انتخاب کرده بود. او مدت‌ها تلاش می‌کرد تا خود را به حرم حضرت زینب(س) برساند و در کارها بسیار جدی و پیگیر بود. 👌 🍃هنگام کار اگر غذایی بین بچه‌ها تقسیم می‌شد، تا همه بچه‌ها غذا نمی‌خوردند علی‌آقا لب به غذا نمی‌زد. او در مناطق عملیاتی جنوب از جمله معراج‌الشهدای شهید محمودوند اهواز و یادمان طلاییه و شلمچه خادم شهدا بود.🌹 🍃از ویژگی‌های علی آقا مراقبت در دوری از گناهان بود (چشم، گوش و زبان) پاکی داشت و می‌توان علی آقا را مصداق این شعر که «درجوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است»، دانست.  🍃امر به معروف از دغدغه‌های علی‌آقا بود و اعتقاد داشت که باید خوراک فرهنگی به مردم ارائه شود و اگر در قرآن ابتدا امر به معروف و سپس نهی از منکر آمده حتماً علتی دارد و باید معروف را به مردم نشان داد.☝️ 🌷 💔 ╭─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╮ @alle_yasen ╰─═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯
اینقدر مهربانند که دست من و شما رو میگیرند و تو سفره پربرکت و دعوت میکنن... مطمئنا کسی که و با تمام وجود بهشون بشه دست خالے بر نمیگرده @alle_yasen
یک واژه و راهِ است و آنقدر دست یافتنی است که هرکس می تواند، را داشته باشد و امیدش را هم به دل، که حتما به آن دست خواهد یافت ✅ و اما...هر آرزویی ... دارد ... بعضی ها با پول💰 به آرزوهایشان می رسند و ما با جــ❣ـان و جان دادن، می‌خواهد خالص و مخلص شدن می‌خواهد ... سختی و درد کشیدن💔 می خواهد! و همه ی اینها خلاصه می شود در زندگی کردن. شهیدانه زندگی کنیم تا شهید شویم🕊 و این گونه زیستند🌷 🌹🍃🌹🍃 @alle_yasen
◽️روز عملیات روزه بود.. روزه‌‌اش با عطش و خون افطار شد... 🕊🥀 ◽️گفتیم حاج رحیم چرا با این بچه‌ها اینقدر صمیمی هستی و بهشون محبت می‌کنی؟ ◽️گفت: انقلابی بودن و انقلابی ماندن وظیفه است. تربیت "نسلِ انقلابی" مهم است. @alle_yasen
🌷 یکی از دوستان صمیمی این شهید در خاطره ای از وی تعریف کرد: دوستم شهید علی الهادی علاقه ی زیادی به شهید «احمد مشلب» داشت. این شهید اهل شهر نبطیه لبنان بود. علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از خوابش گفت و این طور تعریف کرد: یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم. از او پرسیدم شما شهید احمد مشلب هستی؟ گفت: بله، گفتم از شما یک درخواست دارم و آن اینکه اسم من را نیز جزو شهدا در لیستی که حضرت زهراء سلام الله علیها می نویسد و شما را گلچین می کند بنویسی. شهید احمد مشلب به من گفت: اسمت چیست؟! گفتم:علی الهادی! شهید احمد مشلب گفت: این اسم برای من آشناست، من اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود دیده ام و به زودی به ما ملحق خواهی شد. اینطور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد به شهادت رسید.🥀 🏴 شادی روحش صلوات🌸 🥀🥀🥀 @alle_yasen
🕊| ..به‌دوستش‌میگفت:↓ بیا‌برای‌هم‌مثل‌آیینه‌باشیم🍃 هر‌عیبی‌که‌من‌دارم‌تو‌بگو‌من‌ هم‌اگه‌چیزی‌دیدم میگم.👀🌻 خودش‌به‌طور‌مستقیم‌حرفی‌نمیزد.🙂 یا‌حدیث‌میخواند‌یا‌آیه...♥ 💙 @alle_yasen
🌹امام صحبتی دارند که آن را نوشته‌ام و همیشه آن را توی جیب خودم دارم :هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد بیشتر باید فحش بشنود. 👈و شما پاسدارها، چون بیشتر برای خدا کار کردید، بیشتر فحش شنیدید و می‌شنوید. ✅ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم؛برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛ 🔔چون ما اگر تحمّل نکنیم ، 🔔باید میدان را خالی کنیم ... 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 ═════════✦✧ ⃟ ⃟🇮🇷 ⃟ اَلّلهُمَ صَلِّ عَلی مُحَّمد‌‌‌ِ وَ آلِ مُحَّمد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🦋🤲🦋 ✨✨✨✨ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ 🆔@alle_yasen ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
࿐჻ᭂ🌹⸙﷽⸙🌹჻ᭂ࿐ نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان. برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست. به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری. رفتم و با کمال تعجب شهید عباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته. پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی.؟ خیلی آرام و متواضع پاسخ داد. این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است. و شما نمی توانی وارد شوی. منهم منتظر ماندم. مانع پرواز نشوم. در صورتیکه شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بودند. نه به نگهبان اهانت کرد. و نه خواستار تنبیه او.... بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم. ᯽────❁────᯽ @alle_yasen ᯽────❁────᯽
یکی از جانبازان جنگ تحمیلی به بیماری سختی مبتلا شد و پزشکان تنها راه احتمالی بهبود را عمل کردن او دانستند. او می گفت: زمانی که پزشکم کنار تختم آمد به او گفتم: آقای دکتر! من از مرگ نمی ترسم، خواهش می کنم هرچه هست را به من بگویید. پزشک نیز به او گفته بود که همه چیز به دست خداوند است و تنها دعا می تواند نجاتش دهد. او چند روز قبل از عمل، به یکی از دوستان گفته بود که از برخی دوستانی که نام شان را می برد، بخواهد که برای او «حدیث شریف کساء» را بخوانند. دوست این فرد ابتدا نزد یکی از بزرگان می رود و از ایشان می خواهد برای شفای او دعا کند، آن آقا بعد از تأمل و توجهی می گوید که: «دوست شما زنده نخواهد ماند.» پس از آن به سفارش دوست خود عمل می کند و به افرادی که نام شان را برده بود، تلفن می زند و به خواندن «حدیث شریف کساء» سفارش می کند. در وقت تعیین شده عمل انجام می شود و به لطف خدا با موفقیت به پایان می رسد. دوست آن بیمار پس از شنیدن خبر موفقیت عمل جراحی، نزد آن بزرگی که قبلاً خدمتش رسیده بود می رود. آن بزرگ به محض دیدن او می فرماید: «شفا یافتن دوست شما به خاطر پیرزنی بود که تا صبح بیدار مانده و برای او دعا کرده است.» پس از پرس و جو متوجه می شود که آن پیرزن ،مادر دوست بیمارش است. فرد شفا یافته، خود آن چه را دیده بود چنین بیان می کرد: «مدتی بعد از ورود به اتاق عمل، احساس کردم روح از بدنم جدا شده و دیگر در این دنیا نیستم. در آن حال، دو نفر را دیدم و یکی از آنان پاکتی را به من داد و گفت: این حدیث کسایی است که مال توست. لحظه ای که پاکت را از دست آن فرد گرفتم، به هوش آمدم و دانستم به معجزه اهل بیت (ع) شفا یافته ام.» ┏━━━━━━┓ 🍃🌷🌷🌷🍃 ┗━━━━━━┛ @alle_yasen
چفیہ... پرچمـ... چـادر... همہ از یڪ خانواده اند...🖐🏻 امــا چفیہ بر دوش شـهدا پرچم بہ دست رزمـندگان و چادر برسَرِ توست اے خواهر... :)♥️ @alle_yasen
⊰•📻•⊱ -گفت:عاشقی‌راچگونه‌یادگرفته‌ای؟! -گفتم:ازآن‌شهیدگمنامی‌که‌معشوق راحتی‌به‌قیمتِ‌ازدست‌دادن‌هویتش خریداربود🙃؛ –الهی! قدرت‌مبارزه‌با‌خودمان‌رابده...! 💚 🕊 @alle_yasen
می‌تونه شفاعت بکنه.mp3
8.81M
بازم از تو سوریه شهید آوردن😭 🎤 کربلایی سیدرضا_نریمانی 🌷 💔 ♥️•••|↫ @alle_yasen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃یازهراسلام الله علیها 🍃یا شهیده🥀 ...🌷 مـٰالکیت‌آسمـٰان‌را بھ‌نـٰام‌کسـٰانۍنوشتھ‌اند🌱 کھ‌بھ‌زمین،دل‌نبستھ‌اند🤍 آسمـٰانیـٰان!🥺 دستِ‌مـٰازمینیـٰان‌رابگیریدシ🖐🏻!😔💔 📻⃟🌾¦⇢ 📻⃟🌾¦⇢ 🍃یاعلی علیه السلام 🍃یاشهید 🌷 @alle_yasen
🌹 قرار بود موشکی را در فضای باز تست کنیم. موقع تست باران گرفت. به حاج حسن گفتم: «بگذاریمش برای بعد.» او مخالفت کرد و گفت: «این تست باید الان انجام بگیرد حتی اگر نتیجه اش منفی باشد.» 🔸 اتفاقا نتیجه تست مثبت شد. بچه ها از خوشحالی همدیگر را در آغوش می گرفتند. حاج حسن مثل عادت همیشگی اش شروع کرد به خواندن دو رکعت نماز شکر. بعد از نماز شروع کرد برای بچه ها سخنرانی کردن. توی ذهنم بود که حتما می خواهد از پاداش نیروها برای شان بگوید؛ اما مطلب دیگری گفت: «بچه ها حالا که این تست با موفقیت انجام شده؛ یعنی خدا به ما نگاه کرده و به ما نظر دارد. پس بیاییم از این به بعد به همدیگر قول بدهیم، نمازمان را اول وقت بخوانیم.» 🔹 برای ما می گفت؛ وگرنه نماز او همیشه اول وقت بود. ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @alle_yasen
▪️شهید مدافع حرم مهندس : اقا خیلی دوست دارم برای نزدیک شدن فرج و ظهورت کاری کنم و باری از روی دوش شما بردارم، نه اینکه….. اقا احساس میکنم که چند وقتی است ک سرگرم دنیا و از شما غافل شده ام و امیدوارم ک این حضورم در سوریه و خدمت در اینجا دوباره مرا ب شما نزدیک کند تا جایی ک وقتی ب یاد من هستی لبخند رضایت بر لب داشته باشی ، نه اینکه.. 🕊 ❤️ @alle_yasen